eitaa logo
شهدای غریب شیراز
3.1هزار دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
2.7هزار ویدیو
42 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇ انتشارمطالب جهت ترویج فرهنگ شهدا #بلامانع است.... به احترام اعضا،تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
داشتیم می‌رفتیم سمت هلی‌کوپترها. توی مسیر آقا یک تسبیح گفت. می‌گفت آقای مشکینی فرمودند: ثواب مرگ بر آمریکا کمتر از صلوات نیست... 👇👇👇 : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آموز... 🌸سيزده سال بيشتر نداشت که قصد رفتن به جبهه کرد ولی به خاطر کمی سن قبولش نکردند. 💢دفعه دوم شناسنامه برادر بزرگترش را به سپاه برد و این سری او را پذیرفتند و فقط مانده بود رضایت نامه ما به خانه آمد .کنار من نشست و گفت : برای رفتن به جبهه نام مرا نوشته اند ولی شما این رضایت نامه را امضا کن. ✨گفتم: اجازه نمی دهم بروی برادرت که نیست تو بمان. ناراحت شد گریه کرد و گفت: من با 12 نفر از دوستانمان ثبت نام کردیم حالا اگر بروم جلو آنها خجالت می کشم و سرافکنده می شوم .آنقدر گریه کرد که من امضا کردم🥺 قرار بود آن جمع دوازده نفری ۴۵ روز بعد مرخصی بیایند همه آمدند اما او نیامد🥺 مانده بود تا ٧۵ روز دیگر😢 ١٢٠ روز بعد از اعزامش آسمانی شد و خبر شهادتش آمد.💔 🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 🦋--🍃─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─🍃-🦋
هدایت شده از گلزار شهدا
1_1159916361.mp3
4.42M
📗 کتاب صوتی "خاطرات مادر شهیده زینب کمایی" قسمت5⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb 🥀♥️🥀♥️🥀♥️
⭐یادی از سردار شهید امان الله عباسی⭐ 🌷مدتی در خانه پدر شوهرم زندگی می کردیم، بعد از آن خانه ای در محله درب شیخ اجاره کرد. خانه ای ساده و کوچک. کاش خودش در آن خانه پیش من می ماند که بتوانم کوچکی و نم ساری و ترس و دلهره شب هایش را تحمل کنم. برادر کوچکم را که راهنمایی بود پیش خودم آورده بودم که مثلاً تنها نباشم. چه شب هایی را که تا صبح از ترس کنار هم لرزیدیم. در این 5 سال زندگی مشترک شاید به اندازه چند ماه هم کنار هم نبودیم، شاید فقط همان دو سه ماهی که زمان حاملگی مهدی به خانه آمد. یادم است از ناراحتی دوری اش، عکسش را بر گهواره فرزندمان می گذاشتم و او را با عکس بابا می خواباندم. مهدی که می خوابید عکسش را زیر متکای خودم می گذاشتم تا حضورش را کنار خودم حس کنم. برایم قابل درک نبود که چطور یک جوان 19، 20 ساله می تواند از زن و فرزند و زندگی آرام در شهر دل بکند و به جبهه برود. 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
چہ حیف شد،نشد آخر بہ‌ دلبرش برسد دوباره باز بہ وصل برادرش برسد بہ سرنوشٺ نوشتند از ازل در قم شڪوه تربٺ زهرا بہ دخترش برسد (س)💔 🍂🕯 🏴 🏴🏴🏴🏴
🌷🕊🍃 ... 🌹 همین است دیگر بہ ناگہ پنجره ای باز مےشود بہ سمتِ بهشتــــ ... مهم تویے! ڪہ چقدر از دلبستگےهایِ این طرفِ پنجره دل ڪَنــده ای ... 📸 عکسی زیبا از شهدای این روزها... 🔹شهید سجاد شهرکی 🔹شهید هاشمی که ماه پیش شهید شد 🔹و حاج قاسم سلیمانی...💔 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
شهادت از بی بی حضرت معصومه(س)🌹 در کربلاے۴ ، ترکشـی به شانه اش نشـست. او را به بیمارستانی در قم منتقل کردند، چند روز بعد هم به شیراز منتقل شد. زخمـش عمیق بود و باید استراحت می کرد. اما تا شنیـد عملـیاتے جدیـد در پیش است آمـاده شـد ڪه به جبهــه برگردد.هیچ وقت بدون اجازه من و پدرش نمی رفت. گفت: مادر، خواب (س)را دیدم، به من مژده داد این بار به آرزویـت می رسی و پیش ما میآیـی! وقتی التـماس های او را دیدم. گفـتم :عزیـزم باشه، برو! توی کوچه چرخید و باز نگاهم کرد، باز خواب حضرت معصومه (س)را یادآوری کرد و برای آخرین بار هم خداحافظی کرد! کربلاے ۵، حسینے شد ... فرهاد (مجتبی )اجرایی 🍃🌹🍃🌹 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از گلزار شهدا
1_1159916857.mp3
11.42M
📗 کتاب صوتی "خاطرات مادر شهیده زینب کمایی" قسمت6⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb 🥀♥️🥀♥️🥀♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آخرین حضور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در حرم حضرت معصومه (س) سه روز قبل از شهادت 🔹چقدر این روزها جای سردار خالی هست .... 🌱🌷🌱🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🕊⚘ بهش‌گفت: این‌چیه‌روسینه‌ات‌چسبوندی‌هادی؟! گفت‌:این...😅 این‌باتری‌قلبمه:)💚 🌱🌷🌱🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
⭐یادی از سردار شهید امان الله عباسی⭐ 🌷مقر لشکر مدرسه شهید فرخی خرمشهر بود. برای کاری به آنجا رفته بودم که امان را دیدم. بحث ما به جنگ و آینده جنگ رسید. حرف های زیادی برای گفتن داشت امان. می گفت: «این جنگ بلاخره روزی تمام می شود، چه ما باشیم چه نباشیم و پرچم لااله الا الله بلاخره برافراشته خواهد شد. این جنگ نیست که به ما نیاز دارد، این ما هستیم که محتاج جنگ و جهاد در راه خدا هستیم... بحثمان که تمام شد، گفتم من عازم اهوازم، اگر می خواهی با خانواده دیداری تازه کنی یا تماسی بگیری بیا با هم برویم. گفت: «هر گاه این جنگ به پیروزی رسید ، آن وقت فرصت رسیدگی به زن و فرزند و مادیات دنیاست! چگونه قیامت جلو آقا اباعبدالله سربلند کنیم و بگوئیم ندای "هل من ناصر ینصرنی" تو را شنیدیم و لبیک گفتیم، پس باید گذاشت و گذشت و این خون ناچیز را در پای درخت اسلام ریخت، تا در قیامت در صف شهیدان کربلا قرار بگیریم!»بعد هم با جدیت گفت: «وای بر ما اگر جنگ تمام شود و ما زنده باشیم!»(سه بار تکرار کرد.) 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید آرمان علی‌وردی از زبانِ دوستاش خیلی حرف‌های جالبی زدن💛🌱 + پس با این حساب اگر شهید نمیشد باید تعجب می‌کردیم :) | http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🚨 شهدای عملیات محرم 🔹بزرگداشت شهید حبیب روزیطلب 🔹 🎙 : حجت الاسلام هاشم پور (ازقم) برادر *کربلایی امیرحسین راستی*💢 : *◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام* : ◀️ *پنجشنبه ۱۹ آبانماه/ از ساعت ۱۵.۳۰ 🔺🔺🔺🔺🔺 لطفا *مبلغ مجلس شهدا باشید*
🌺 بســم رب الشــهداء والصدیقین 🌺 🌷🕊🍃 بار دیگر صبـــح شد، بیدار شد این زندگے اےتمام حس بودن‌های من صبحت بخیـــر .... 💔 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
شرح فراق شهید حرم شاهچراغ از زبان معلمش😭 🔹علی‌اصغر لری گوئینی تنها دانش‌آموز کلاس دوم مدرسه ابتدایی روستای چاه‌قوسکیِ سیرجان بود. او با پدر و مادربزرگ و پدربزرگش به شیراز رفته بود که در شاهچراغ به شهادت رسید. 🔹معلم علی‌اصغر می‌گوید: روز سه‌شنبه آمد و گفت آقا اجازه من می‌خواهم دو روز به مدرسه نیایم. پرسیدم چرا علی‌اصغر؟ گفت: می‌خواهم بروم مسافرت. می‌خواهم بروم شیراز زیارت شاهچراغ. به او گفتم برو اما سوغاتی آقا معلم یادت نرود. با خنده‌ گفت حتما آقا، هم برای شما و هم برای همه بچه‌ها. 🔹در این دو سالی که شاگردم بود، مدام به بقیه می‌گفتم نظم و انضباط را از علی‌اصغر یاد بگیرند. به‌شدت منظم و درس‌خوان بود. آخرین درسی که به او دادم از کتاب هدیه آسمانی بود. یادم هست انقدر خودش در مورد درس توضیح داد که گفتم علی‌اصغر آفرین. فکر بقیه بچه‌ها هم باش. اما حالا با خودم می‌گویم کاش آن روز بیشتر توضیح می‌داد تا زنگ صدایش بیشتر در گوشم می‌پیچید. 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
هدایت شده از گلزار شهدا
1_1159916857.mp3
11.42M
📗 کتاب صوتی "خاطرات مادر شهیده زینب کمایی" قسمت6⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb 🥀♥️🥀♥️🥀♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بدون تعارف با خانواده‌ نخبه‌ای که در حادثه شاهچراغ به شهادت رسید http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐یادی از سردار شهید امان الله عباسی⭐ 🌷 کمتر فرمانده گردانی حاضر به پذیرفتن خط های پدافندی می شد. لشکر در خط پدافندی زبیدات مستقر بود. در آن خط من مسئول محور بودم، دو گردان در اختیارم بود یکی به فرماندهی امان، یکی هم به فرماندهی [شهید] حسین امیری. یک روز دیدم امان ناراحت و گرفته است. رفتم سراغش و علت را پرسیدم. با ناراحتی گفت: «بچه هایم از شیراز تماس گرفته اند!» ساکت شد. با شرم آرام ادامه داد: «خرجی تمام کرده اند، اگر اجازه بدهید، سریع بروم و خرجی آنها را بدهم و برگردم.»چند روزی به او مرخصی دادم، از یکی از بچه های لشکر 500 تومان قرض گرفت و رفت شیراز. دو سه روز نشده، دیدم سرو کله امان در خط پیدا شد. نه اینکه به زن و بچه اش بی میل و علاقه باشد برعکس خیلی به آنها وابسطه بود و به آنها علاقه داشت، اما اولویت اول امان جنگ بود، چه حالت پدافندی اش باشد، چه حالت عملیاتی اش. 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ 🔹هیچ وقت در کارهایش از عدالت و حرف حق دور نمی شد. مثلا یکی از همسایه های ما که خیلی اهل دعوا بود با یکی دیگه از همسایه های ما دعوا افتاده بود و دندان یک نفر را شکست. همسایه ما هم شکایت کرد شاکی رضایت نمی داد. 🔸 متهم به من گفت : برو ابراهیم رو بگو بیاد من هم هر طور شده ابراهیم رو پیدا کردم و آوردم. هم شاکی هم متهم به احترام ابراهیم بلند شدند. شاکی گفت: اگه ابراهیم بگه رضایت بده من رضایت می دم. 🔻ابراهیم خیلی جدی گفت: نه خیر نده! این آقا باید بفهمه برای هر چیزی نباید دعوا به پا کنه! متهم ۲۴ ساعت داخل بازداشگاه بود. بعد ابراهیم به شاکی گفت: حالا برو رضایت بده باید کمی می شد. 🌱🌷🌱🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا