🔹به مناسبت مراسم گرامیداشت شهید معمر
🌷 چند ساعت قبل از عملیات والفجر ۸بود. کنار شهید حاج محمد ابراهیمی نشسته بودم. رضا پورخسروانی امد. تعدادی کالک و نقشه جلو حاج محمد گذاشت و گفت:حاجی اینا خدمت شما, من دیگه برم!
حاج محمد گفت :کجا؟
رضا گفت:کار من دیگه تمومه, باید برم.
حاج محمد زورش به رضا نرسید. هر چی گفت تو با منطقه اشنایی قبول نکرد و رفت. رضا رفت, اصغر امد. سیم چین و چند نقشه جلو حاج محمد گذاشت و گفت حاجی من دیگه برم. حاج محمد با ناراحتی گفت یعنی چی من برم, شما اینجا رو کابل کشیدی, اگه قط شد, شما بلدی.
اصغر گفت یکی رو بردم, همه خط و نشونش دادم. حاج محمد گفت نه!
یک دفعه بغض اصغر شکست. تا به حال ندیده بودم یک جوان ۲۰ ساله این جور اشک بریزه. با ناراحتی مشتش رو به گونی های سنگر می زد و می گفت حاجی تو به من قول دادی!
حاج محمد سر و روی اصغر را بوسید و گفت برو, تو هم برو...
روز.بعد وارد فا و که شدم, دیدم یه ماشین داره شهدا را منتقل می کنه, بالاترین شهید رضا پورخسروانی بود. وارد نخلستان که شدم, دیدم پیکر یک شهید کنار یک نخل افتاده, اصغر بود, یه تیر خورده بود به پیشونیش!
🌷🌾🌷
هدیه به شهیدان رضا پورخسروانی, اصغر معمر, اکبر جوانمردی و حبیب الله ملک پور صلوات
#شهدای_فارس
شهادت:۱۳۶۴/۱۱/۲۱-فاو
🌱🌹🌱🌹🌱
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از گلزار شهدا
1_2790637858.mp3
11.75M
☘داستان روزانه هر روز یک قسمت🌸
مجموعه صوتی " نیمه پنهان ماه"
(روایتی از زندگی شهدا به زبان #همسران_شهدا)
✅ کتاب صوتی " #نیمه_پنهان_ماه "
قسمت2⃣ #شهید_اسفندیار_صالح_پور
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
•دلت که گرفت💔
•با رفیقی درد و دل کن
⇜که #آسمانی باشد
•این زمینیـ🌎ها
•در کارِ #خود مانده اند
#رفیق_شهیدم 🌷
#گاهےنگاهے😔
🌹🍃🌹🍃
عصر پنجشنبه، هدیه به شهدا #صلوات
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐یادی از سردار شهید محمد حسین(امیر)مهدی زاده⭐
🌷پائیز سال 64 بود، قبل عملیات والفجر 8 بود. بچه ها در تیم های مختلف برای شناسایی عرض اروند را طی می کردند و وارد خاک عراق می شدند.
آن شب کار شناسایی تمام شده و با لباس غواصی، شنا کنان در عرض اروند به خط خودمان بر می گشتیم. تقریباً از نیمه اروند عبور کرده بودیم و دیگر سکوت ضرورتی نداشت. حین شنا متوجه صدایی شدم. صدای امیر بود. با لحن زیبایی داشت زیارت عاشورا می خواند و شنا می کرد.
عشقش به آقا اباعبدالله در بین بچه ها زبان زد بود. همیشه می گفت آرزویم باز شدن راه کربلا و زیارت حرم آقا اباعبدالله(ع) است. و حالا چه عاشقانه در میان امواج اروند، به حضرت عشق سلام می داد.
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
5.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تا زمانی که حسین است رفیق دل من..؛
میل همراه شدن با دگران نیست مرا♥️
-حسین....😭
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌙 #شب_جمعه دلم کربلا میخواهد...
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷🕊🍃
#سلام_امام_زمانم💚
ای صبحدم همیشه جاوید بیا
عطر خوش بوستان توحید بیا...
دلها همه بیتاب شد از غیبت عشق
باران شکوفـه های امیـد بیا...
🌤اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#صبحتون_مهدوی💚
#عاقبتتون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
✍همسرانه:
از ویژگی های بارز شهید که باعث میشد تو زندگی مشترکمون من هر روز بهش دلگرم تر بشم، چشم پاکی ایشون بود؛ من به یاد دارم وقت هایی رو که ایشان وقتی نامحرم بی حجابی رو میدید به آسمون نگاه میکرد یا مهمانی هایی که نامحرمی درآن بی حجاب بود شرکت نمیکرد، حتی عروسی فامیل بیشتر آخر مراسم میرفت هدیه میداد یا جایی مینشستند که کمتر کسی ایشان را ببیند.
در وصیت نامه شهید نوشته بود:
پشتیبان ولایت فقیه باشید و بدون شک و تردید به رهنمودهای رهبر عزیز ودلسوزمان حضرت امام خامنه ای(حفظه الله) عمل نمایید. اشاره میکنم.
#شهید محسن جعفری
#شهدای_فارس
#سالروزشهادت
🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
12.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سالها باید بگذرد تا جایگاه شهدای ما معلوم شود!
🔰#حاج_حسین_یکتا
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
⭐️یادی از سردار شهید محمدحسین(امیر) مهدی زاده⭐️
🌹آن شب، آسمان صاف و ماه کامل بود. برای شناسایی فاو وارد اروند شده بودیم که ناگهان در امواج اروند، بی اختیار به سمت نگهبان های عراقی در ساحل کشیده شدیم، هرچه پا می زدیم فایده نداشت. از تغییر مسیر نا امید شدم به آرامی امیر را صدا زدم و گفتم: امیر.کاش حداقل امشب ماه نبود! یه دعایی بکن یه ابری چیزی بیاد جلو ماه تا ما را نبینن!
صورتش را به سمت ماه کشید، دستش که آزاد بود را از زیر آب بیرون آورد و با لبخند و اطمینان گفت: خدایا یک تکه ابر بیار روی ماه!
ناگهان یک تکه ابر کوچک، بی خبر آمد و کل ماه را پوشاند. در لحظه همه جا تاریکِ تاریک شد. جریان آب ما را از نزدیک آن عراقی ها که کنار ساحل ایستاده بودند، عبور داد. حدود 50 متر از آنها دور شدیم. گفتم: امیر، هنوز باورت نکردم، این ابر را ببر!
همان دستش را از آب بیرون آورد، چشم به ابر و ماه دوخت و گفت: اگه می خوای بری برو!
ابر ساکنی که روبروی ماه ایستاده بود، آرام حرکت کرد و آسمان و اروند دوباره روشن شد. ...
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
#طنز_جبهه_ها😇😆
روزهای اولی که خرمشهر آزاد شده بود، توی کوچه پسکوچههای شهر برای خودمان میگشتیم .
عراقی ها روی دیوار خانهای نوشته بودند : « عاش الصدام »
یکدفعه راننده زد روی ترمز و انگشت گزید که اِ اِ اِ، پس این مرتیکه صدام ، آش فروشه !...
😡😳😋🤪
کسی که بغل دستش نشسته بود نگاهی به نوشته روی دیوار کرد و گفت : «آبرومون رو بردی بیسواد !... 😳
عاشَ! یعنی زنده باد .😂
🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75