•دلت که گرفت💔
•با رفیقی درد و دل کن
⇜که #آسمانی باشد
•این زمینیـ🌎ها
•در کارِ #خود مانده اند
#رفیق_شهیدم 🌷
#گاهےنگاهے😔
🌹🍃🌹🍃
ﻫﺮﻛﺲ ﺩﻟﺶ ﺑﺮاﻱ ﺭﻓﻴﻖ ﺷﻬﻴﺪﺵ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ
... تا دقایقی دیگر .....
ﺁﻧﻼﻳﻦ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﺷﻬدا انجام بدهید
⬇️⬇️⬇️
پخش مستقیم با اینترنت رایگان:
http://heyatonline.ir/heyat/120
انلاین شوید
زیارت عاشورا آغاز شد ....
با شهدا هم نوا شویم
🔻🔻🔻🔻
http://heyatonline.ir/heyat/120
💫یادی از طلبه شهید حبیب روزی طلب 💫
🌷عملیات محرم بود با شهید مجید سپاسی از خط مقدم عقب می آمدیم. به سنگر تدارکات رسیدیم. حبیب کنار شهید حاج اسکندر اسکندری ایستاده بود. کنارشان رفتیم. حبیب صدایم زد. گفت: سید محمد بیا.
به سمتش رفتم. با مهربانی دستی به محاسن تازه روییدهام کشید و گفت: سید بیا بشین، آبچک سبیلهاتو برات درست کنم. اصلاح کردن سر بچه ها توسط حبیب در منطقه معروف بود. مدتها بود که به مرخصی نرفته و به سر و صورتم نرسیده بودم. با تعجب گفتم: اینجا وسط عملیات!!!
با خنده و مهربانی گفت: آره اینجا! روی گونیهای سنگر نشستم. قیچی آورد و با حوصله پایین سبیلهایم تا بالای لبم را گرفت. بعد چند نخ موی پراکندهای که روی گونههایم بود را با قیچی گرفت. آینهای به دستم داد و گفت: سید این جور بهتر نشدی!نگاه کردم دیدم به محبت حبیب واقعاً زیبا شدم![حاج اسکندر هم از دوستداران حبیب بود و بعد از شهادت حبیب، بارها برای پیدا کردن حبیب به محل شهادت او در دل دشمن رفت.]
🌿🌷🌿🌷🌿
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞اگر خدا دوست داشت شهیدمون کنه آماده ایم
🔺و اگر دوست داشت زنده بمونیم و جوهر ما رو تا آخر به کار بگیره، بازم آماده ایم
باید تکلیف الهیمون رو همیشه انجام بدیم...
به روایت شهید مهدی زین الدین
#سالروزشهادت
🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274
هر کس در شب جمعه شهدا را یاد کند.
شهدا هم او را نزد حضرت اباعبدالله الحسین (ع) یاد می کنند.
🚩شهید مهدی زین الدین
⭕️ یادشهدا#صلوات......
#شب_جمعه هوای حرم دارم
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله ع
🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#آرزوهای_شهدایی*
#پای_غصه_های_مردم
#مثل_شهدا
#به_نیابت_امام_زمان عج و #شهدا
#نذرظهورمنجی_موعود عج
🚨🚨🚨🚨
*طرح برآورده کردن آرزوی نیازمندان شهر🤝👌*
این هفته به نیابت *شهید سعید ابوالاحراری*
⬇️⬇️⬇️⬇️
(احمدرضا) نوجوانان نیازمند ۸ ساله هست که متأسفانه به علت مشکل نداشتن گوشی همراه قادر به ادامه تحصیل در سال جدید تحصیلی نیست . پدر خانواده بیکار و بیمار کلیوی هست و نیاز به دیالیز دارد
🔹🔹🔹🔹🔹
*هر کس می خواهد مثل شهدا پای دردهای مردم باشد بسم الله*
🔹🔸🔹🔸🔹
شماره کارت جهت مشارکت👇👇
6037997950252222
*بانک ملی . بنام مرکز نیکوکاری شهدای گمنام*
🌱🌹🌱🌹
تلفن هماهنگی:
۰۹۰۲۴۱۶۸۹۸۸
⬇️⬇️⬇️⬇️
#هییت_شهدای_گمنام_شیراز
#مرکز_نیکوکاری_شهدای_گمنام شیراز*
#السلامعلیکیااباصالحالمهدیعج
✨در ندبه هاے جمعه
تو را جست و جو کنم
زیباترین بهانه ے دنیاے من...سلام!💚
✨هذا یَومُ الجُمعه
و هُوَ يَومُکَ المُتَوَقَّعُ
فيهِ ظهورک ...✨
🌤️امروز روز #جمعه ، روز توست!
و روزی ست که در آن
ظهور تو انتظار میرود.🍃
#اللهم_عجل_الولیک_الفرج💚
#صبحتون_شهدایی
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷@golzarshohadashiraz
🔰 #کلام_شهید | شهید #زین_الدین
✍🏻 #شهید مهدی زین الدین:
در زمان #غیبت کبری به کسی #«منتظر» گفته می شود، که منتظر #شهادت باشد
#شهادت_آرزومه
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🌹🌹🌹🌹🌹:
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #براساس_زندگینامه_شهید_حبیب_فردی*
* #نویسنده_آرزو_مهبودی*
* #قسمت_چهل_و_ششم*
حمید که دست گذاشته روی پیشانی بچه و سعی میکند او را آرام کند میگوید :عیبی ندارد طوری نیست.
زن صاحب خانه جلو میرود: قضا و بلا بود .چشمش کردن. الان اسفند میارم»
محسن را که یکریز گریه میکند بغل مادرش می دهند که او را آرام کند. مهمانی به دهان همه تلخ شده. زن میزبان با آتشدان اسفند برمی گردد و دور سر محسن می گرداند و بقیه صلوات می فرستند.
اطرافیان زخم را معاینه می کنند و هر کدام نظری میدهند.زخم عمیق نیست اما به صورت دایره ای سرخ رنگ در آمده یکی از بچهها یک دفعه می گوید: «شده مثل زخم گلوله»
بعضی ها لب می گذرد و چند نفر به دور از جان می گویند.اما خیلیها با نظر پسرک موافقند زخم روی پیشانی محسن درست شبیه زخم گلوله شده.
🌹🌹🌹🌹🌹
ساعت از ظهر گذشته در آسایشگاه افسران شهر سنندج پاسدار های جوان بعد از نهار گروه گروه دور هم نشستند و صحبت می کنند.
حسن پاکیاری رفیق صمیمی حبیب و اصغر خوشحالی ویژهای دارد.برادرش محسن که او هم پاسدار است برای ماموریتی به غرب کشور اعزام شده و امروز برای دیدن برادرش که مدتهاست همدیگر را ندیده اند به سنندج آمده است. دو برادر صمیمانه کنار هم نشستهاند و صحبت میکنند. با ورود مسئول پایگاه همه زمزمه ها قطع می شود.ماموریتی در پیش است و لازم است چند نفر از بچهها به این ماموریت بروند.
مسئول پایگاه توضیح میدهد: «قرار دو نفر برای سرکشی و پرداخت حقوق پاسدارها به همراه یک راننده به مقر رادیو و تلویزیون و فرودگاه بروند.به عنوان نیروی تامین چند نفر را لازم داریم که از قبل برای این ماموریت انتخاب شدند»
شروع به خواندن اسامی آن چند نفر می کند. نام اصغر حسین تاجیک و حسین پاکیاری هم در بین این افراد است.اصغر به سن به همراه دو نفر دیگر از جا بلند می شوند تا برای رفتن به ماموریت آماده شوند.برای لحظه نگاه حبیب محسن میافتد که باید زود برای اتمام مأموریت برود و هنوز سیر برادرش را ندیده است.
حبیب بی هیچ تردیدی از جا بلند می شود .ابتدا به سمت مسئول پایگاه می رود و پس از صحبتی کوتاه برمیگردد به سمت اصغر و حسن که مشغول آماده شدن هستند.دست میگذارد روی شانه حسن :«تو بمون من به جای تو میرم!»
حسن نگاهش میکند :چرا؟
_قیافه برادرت را نگاه کن دلت میاد ولش کنی بری؟!بنده خدا این همه راه اومده اینجا که جنابعالی را ببینی حالا میخوای پاشی بری ماموریت؟»
حس نمی خواهد حرف بزند اما حبیب نمیگذارد و ادامه میدهد.:ولی نداره با مسئول مقر هم صحبت کردم و گفتم مشکلی نیست من جایگزین تو میشم»
بعد از در آغوش گرفتن حسنین حبیب است که لباس سپاهی باشد و خشاب به کمر می بندد.سوار ماشین دو کابینی میشوند که راننده و دو نفر دیگر جلو نشستند و حبیب و اصغر هم به همراه دو نفر دیگر هر کدام در یک گوشه از چهار طرف قسمت رو باز عقب ماشین نشسته اند و اسلحه هایشان را در دست گرفتهاند.
#ادامه_دارد...
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ببینید
🎥 #حاج_قاسم_سلیمانی از #شهید_زین_الدین میگوید ...
🌷۲۷ آبان، سالروز شهادت #شهید_مهدی_زینالدین اولین فرمانده لشکر علی بن ابیطالب علیه السلام
#سرداردلها
#شهیدزین_الدین
🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_شهدا
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد
#شهیــدے کہ دوست داشت مثل #امام_حسین ع شهید بشود
🔰هنـوز جـنگ شروع نشـده بود. با احمـد هـم شـاگردے بودیـم. روزی دور هم در کلاس درس نشسته بودیم و از ارزوهایمان می گفتیم. احمد, با ان اخلاق حسنه اش همه دوستان را برادر صدا می زد. گفت:
بـرادر من که دوست دارم #مثل امام حسین(ع),ســر از تنم جدا کنند و روز عاشورا مــرا به خاک بسپارند!
از این آرزویش تنم یخ کرد و مو به تنم سیخ شد.
🔰ماه های اول جنـگ بود. به اتفـاق بچه های ڪازرون به سرپرستے #شهید علےاکبر پیـرویان در جـبهه سوسنـگرد در معیـت #شهیدحسین_علـم_الهدی بودیـم.
ان روزها تازه #اسلحه برنو را از ما گرفته و سـلاح سازمانی به ما داده بودند که باعث شادی ما شده بود. احمد بیش از بقیه شاد بود.
می گفت:بچه ها من که امید دارم مثل حسین(ع) شهید بشم!
🔰روز عاشوراے سـال 59، بود.پـس از یڪ نبرد سـخت در سوسنگرد به عقـب می آمدیم. چشمم افتاد به پیکر بی سـرے که روےزمین افتاده بود. گفتم کسی این شهید را می شناسد؟
یکے از بچه ها گفت: احمد, خودم دیدم ترکش گلوله توپ #سـرش را برد...😭
#شهید احمد داوودی نژاد
#شهدای_فارس
#سالروزشهادت
🌷🍃🌹🍃🌷🍃🌹
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
6.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #کلیپ | #کانال_کمیل
🔻فکرم مشغوله به اینکه ابراهیم هادی که اینقدر رخ نشون میده...
#شهدا ما را دریابید ....
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75