eitaa logo
#شهدای_طالقان
111 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
2.4هزار ویدیو
16 فایل
#رسانه_فرهنگی #عکس_اخبار_اطلاعات #شهدا #ایثارگران #آزادگان #جانبازان (شهداء شمع محفل بشریتند) (مابه شهداء مدیونیم) ارتباط بامدیرکانال👇 #مدیر_رسانه_شهدای_طالقان👇 @K_mahmoudi_alborz @Ya_mahdi_adrekniiiii 👈ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
💐🌼😁🌺😁🌼💐 کمی بخندیم پسرخاله زن عموی باجناق ... یک روز سید حسن حسینی از بچه‌های گردان رفته بود ته دره‌ای برای ما یخ بیاورد. موقع برگشتن، عراقی‌‌ها پیش پای او را با خمپاره هدف گرفتن، همه سراسیمه از سنگر آمدیم بیرون، خبری از سید نبود، بغض گلوی ما را گرفت بدون شک شده بود . آماده می‌شدیم برویم پائین که حسن بلند شد و لباسهایش را تکاند . پرسیدیم: «حسن چه شد؟» گفت: با حضرت عزرائیل آشنا در آمدیم، پسرخاله زن عموی باجناق خواهرزاده نانوای محلمان بود، خیلی شرمنده شد، فکر نمی‌کرد من باشم والا امکان نداشت بگذارد بیایم، هرطور بود مرا نگه می داشت . 💐 🌺
🏴🌴🇮🇷🍀🇮🇷🌴🏴 يك موى سر اين نشينان و دادگان به همه‌ى و نشينان جهان و دارد . سالگرد عروج ملکوتی تسلیت باد .
🥀🌹🕊💐🕊🌹🥀 ڪه شوے یڪبار میشوے ڪه باشے صدبار و ڪه باشے هر ثانیـه باز آئینه ، آب ، سینے و چاے و نباٺ باز پنجشنبه ‌‌‌و یاد با
🌹 بسم رب الشهداء و الصالحین 🌹 سالروز بمب در حرم مطهر توسط منافقین کوردل ، در روز عاشورای حسینی ، در ۳۰ خرداد سال ۱۳۷۳ و یاد و خاطره ۲۷ مظلوم این اقدام تروریستی گرامی باد . شادی روح و
🥀🕊🌴🌹🌴🕊🥀 اتفاقی نیست نمیشوے اگر شبیه ترین به نباشی خود را لابلای تاریکے شب گم ‌ڪردند ڪه عاقبت خدا پیدایشان ڪرد و شدند پیدا شده یار خودت را شبیه‌ترین ڪن تا ڪنند بسم‌الله ما دادیم که زیباست روح
🌹🕊💐🥀💐🕊🌹 یاد و خاطره سردار رشید اسلام حاج احمد کاظمی و 10 نفر از سرداران و افسران سپاه را که طی سقوط هواپیمای فالکن ـ 20 متعلق به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تاریخ 1384/10/19 (عرفه 1426 هجری قمری ) در منطقه شمال غرب ایران در حوالی ارومیه به رسیدند گرامی می داریم . شادی روح و
🥀💐🕊🌸🕊💐🥀 یکی از دوران ، از میان همه ی تصویر های آن روزها ، یکی را که از همه ی آن ها در ذهنش پر رنگ تر است، اینچنین روایت می کند : یادم می آید یک روز که در بودیم، شدیدی صورت گرفته بود. به طوری که از صحرایی هم زیادی را به ما منتقل می کردند. اوضاع به شدت وخیم بود. در بین همه آنها، وضع یکیشان خیلی بدتر از بقیه بود. رگهایش پاره پاره شده بود و با این که سعی کرده بودند زخم هایش را ببندند، ولی شدیدی داشت. را یکی یکی به اتاق عمل می بردیم و منتظر می ماندیم تا عمل تمام شود و بعدی را داخل ببریم. وقتی که دکتر اتاق عمل این را دید، به من گفت که بیاورمش داخل اتاق عمل و برای آماده اش کنم. من آن زمان به سر داشتم . دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم را جابه جا کنم . همان موقع که داشتم از کنار او رد می شدم تا بروم توی اتاق و را دربیاورم ، که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود به سختی گوشه را گرفت و بریده بریده و سخت گفت: من دارم می روم که تو را در نیاوری. ما برای این داریم می رویم... در مشتش بود که شد. از آن به بعد در بدترین و سخت ترین شرایط هم را کنار نگذاشتم. شادی روح و
🥀🕊🌷🌺🌷🕊🥀 است با این بزرگ که به گردنمان است چه خواهیم ڪرد؟ پیرو خَطش را می خواهد نه فقط ... 🕊 🕊🌹 🕊🌹🕊
🌺🌸🥀💐🥀🌸🌺 میگن چادرسرڪردن بے ڪݪاسیہ ، عقب افتادگیہ ڪۍ میگہ اقتداء بہ بۍڪݪاسیہ ایݩ همہ مقتداشوݩ بود خاݩم اشتباه رفتۍ راهو اهدݩاصراط اݪمستقیم ایݩجاستـ شادی روح و
🌴🌹🌼🌺🌼🌹🌴 عکس را میبینیم عکس شهدا میکنیم ، تو چہ با غیرت نگران چادر مادرٺ بودے و برخے مردان شهر من چہ راحت، خودشان چادر از سر برداشتند 🌹 🌹🕊 🌹🕊🌹
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴 فکرش را بکن فرمانده باشی ، شخصی سیلی محکمی به تو بزند ، آنوقت در اوج سرخ شدن صورتت ، بامهربانی او را بغل کنی و نگذاری دوستانت به او آسیبی بزنند، کارش را هم با لبخند راه بیندازی، او هم عاشقت شود که گویا بعداً هم شده است .
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 سلام بر آنهایے ڪہ بياد بےنشانشان حتے براے هم نگذاشتنــد ... سلام بر خوشنام را یاد کنیم با ذڪر
و فرزند عزیزش صبح روز یکشنبه چهارم شهریورماه 1358، سه موتورسوار از گروهک فرقان، حاج مهدی را هنگامی که مانند هر روز، به همراه حسین مهدیان و حسام، فرزند کوچکش، روانه مؤسسه کیهان بودند، به رگبار گلوله بستند و پدر و پسر را به رساندند. به فرمان امام خمینی (ره) پیکر حاج مهدی را به قم منتقل کردند و در کنار حضرت معصومه(س) به خاک سپردند. امام (ره) نیز در تشیع جنازه وی شرکت کردند. شب هنگام، امام خمینی(ره) بر مزار آن حاضر شدند و بیست دقیقه به دعا مشغول بودند که رویدادی کم نظیر در رفتار امام(ره) شمرده می ­شود.
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏ من ایشان را حدود بیست سال است که مى‏شناسم. یک نفر نبود، او به تنهایى بیست نفر بود. براى من برادر و فرزند خوب و عزیز من بود. ایشان براى من بسیار سنگین بود اما آنچه مطلب را آسان مى‏کند آن است که در راه خدا بود. او بر همه مسلمین مبارک باشد. او مى‏بایست مى‏شد، براى او، مردن در رختخواب کوچک بود . 📚 صحیفه نور، جلد 9، صفحه 350 شادی روح و
💢 دومین شهید بسیجی حادثه تروریستی در ممسنی ▪️ناحیه مقاومت بسیج سپاه ممسنی: دومین بسیجی که در درگیری اخیر در حادثه تروریستی کور مورد هدف قرار گرفته بود در بیمارستان شیراز به شهادت رسید. ▪️پوریا خوشنام یکی از ۴ بسیجی ممسنی است که در شامگاه ۲۵ شهریور توسط اشرار و ضد انقلاب به فیض شهادت نائل آمد.😭 🌷🍃 🇮🇷 🥀🥀
🌷بیانات ساعاتی قبل از : "هر گاه خداوند مقاومت ما را دید رحمت خود را شامل حال ما می‌گرداند اگر از یک دسته بیست و دو نفری، یک نفر بماند باید همان یک نفر مقاومت کند و اگر فرمانده شما شد نگویید فرمانده نداریم و نجنگیم که این وسوسه شیطان است فرمانده اصلی ما، خدا و امام زمان(عج) است اصل، آنها هستند و ما موقت هستیم، ما وسیله هستیم برای بردن شما به میدان جنگ وظیفه ما مقاومت تا آخرین نفس و اطاعت از فرماندهی است." ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 مَثَل مَثَل شمع است ... که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن و پرتو افکندن است، تا دیگران در این پرتو که به بهای نیستی او تمام شده بنشینند و آسایش بیابند و کار خویش را انجام دهند.
🌷🕊🌴🌹🌴🕊🌷 خواب يكي از همرزمان ۴۸ ساعت قبل از با ماشيني كه به دستور وي از لجستيك لشكر به بنده واگذار شده بود با به مقر لشكر در سردشت آمديم . شب خاطره‌انگيزي را با هم سپري كرديم ، فرداي آن شب از بنده كليد ماشين را خواست ، به ایشان گفتم « اين ماشين هم مثل موتور در جزيره مجنون نشود ». در جزيره مجنون يك موتور داشتم و آن‌ را در اختيار هيچ كسي قرار نمي‌دادم ، هر كسي كه پيش مي‌رفت تا وي وساطت كند كه موتور را به او بدهم ، نتيجه‌اي نداشت . شرايط به همين منوال سپري ‌شد تا اينكه در عمليات خيبر در جزيره مجنون متوجه شدم كه موتور نيست . به سرعت پيش رفتم و جريان را با او در ميان گذاشتم . او به من گفت « نگران نباش، به موتور احتياج داشت ، به همين دليل از من خواست كه آن موتور را به او دهم و من هم نتوانستم حرفش را رد كنم و موتور را به او دادم » بعد از چند ساعت متوجه شديم كه بر اثر اصابت خمپاره‌ ، روي موتور به رسيده است . با درخواست كليد ماشين را به وي دادم و خودم به مهاباد آمدم ، نصف شب يكي از بچه‌هاي شاهرود خوابي ديده بود كه رژيم بعث ، لشكر را بمباران كرده است و همه بچه‌ها ايستاده‌اند و قلب‌هايشان آتش گرفته است. صبح آن روز به سراغ يكي از بچه‌هايي كه تعبير خواب مي‌دانست رفتیم و او گفت « قرار است بلايي به سر لشكر بيايد ، برويد صدقه جمع كنيد و دعاي رفع بلا را بخوانيد » كمتر از چند ساعت متوجه شديم كه و برادرش در همان ماشيني كه ۲ روز قبل از بنده تقاضا كرده بودند به رسيدند و خبر تمام قلب‌ها را آتش زد و خواب آن رزمنده تعبير شد ... 🌹 🌹
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 مزدی بود که خدا برای مجاهدات بی شمار این بنده برگزیده اش قرارداده بود . در آبان سال ۱۳۶۳ به همراه برادرش كه مسئول اطلاعات و عمليات تيپ ۲ لشكر علي ‌بن ابيطالب (ع) بود جهت شناسايي منطقه عملياتي از کرمانشاه به سمت حركت مي‌كنند . در آنجا به برادران مي‌گويد : من چند ساعت پيش خواب ديدم كه و ، شديم ! موقعي كه عازم منطقه مي‌شوند، راننده‌شان را پياده كرده و مي‌گويند : خودمان مي‌رويم . حتي در مقابل درخواست يكي از برادران ، مبني بر همراه شدن با آنها ، برادر به او مي‌گويد : تو اگر بشوي ، جواب عمويت را نمي‌توانيم بدهيم ، اما ما دو اگر بشويم جواب را مي‌توانيم بدهيم . فرمانده محبوب بسيجيها ، ، سرانجام پس از ساليان طولاني دفاع در جبهه‌ها و شركت در عمليات و صحنه‌هاي افتخارآفرين ، همراه با برادرش در درگيري با ضدانقلاب ، شربت نوشيدند و روح بلندشان از اين جسم خاكي به پرواز درآمد تا در نزد پروردگارشان ماوي گزينند . 🌹 🕊 شادی روح و 🌹
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 این آنقدر تلاطم و سختی دارد که یک روزی آرزو می‌کنند زنده شوند و برای دفاع از این دوباره شوند .
🌺💐🌼🌴🌼💐🌺 عازم جبهه بودم ، یکی از دوستانم برای اولین بار بود که به جبهه می آمد . برای بدرقه ی او آمده بود ، خیلی قربان صدقه اش می رفت و دائم به دشمن ناله و نفرین می کرد . به او گفتم : شما دیگه بر گردید فقط دعا کنید ما بشیم ، دعای مادر زود مستجاب می شود . او در جواب گفت : خدا نکنه مادر، الهی صد سال زیر سایه ی و زنده بمونی ، الهی که صدام شهید بشه که اینجور بچه های مردم رو به کشتن می ده .
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 این به دلیل علاقه فراوانی که به داشت، همیشه جلوی موتورش عکس بزرگی از این گرانقدر نصب داشت و در خصلت‌ها خود را خیلی به ابراهیم نزدیک کرده بود. که در درگیری های فتنه 88 جانباز شده بود، جهت دروس حوزوی به نجف رفت و پس از بروز تحولات عراق و بسیج نیروهای مردمی برای دفاع از عتبات عالیات به ویژه سامرا و حرمین عسکریین، به عضویت سازمان بدر عراق درآمد. در نهایت در 26 بهمن سال 93 چند روز پس از سالگرد ، همان که الگوی زندگی‌اش شده بود در مکیشفیه سامراء صدای انفجار مهیبی عملیات انتحاری در بین سربازان عراقی آمد و مدافع حرم ، در دفاع از حرم آل الله به مقام شامخ نائل آمد و به آرزویش رسید .
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 وقتے ضارب رو زد و ما اون رو به گوشه ای از خیابون کشیدیم ، یک پیرمرد اومد گفت : خوب شد همینو می خواستی؟ به تو چه ربطی داشت که دخالت کردی؟ با همان بدن بی جان گفت: حاج آقا فکر کردم شماست، من از شما دفاع کردم. سالروز امر به معروف و نهی از منکر را گرامی می داریم 🌹 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
را باید به دخترانی تبریک گفت که همه دنیاشون رو فدای دختران سرزمینشون کردند💔😢 کاااش. ... قدربدانیم.... شهدا برای امنیت منو تو رفتند برا ناموس منو تو رفتند... : خواهرم تو کوبنده تر از خون من است برای حفظ امنیت کشور😭 شهدا شرمنده ایم از روی دختران معصومتون که درکودکی یتیم شدند..😭💔 الهے‌به‌اضطراردل‌زینب‌کبری‌سلام‌الله‌علیها عجل‌لولیک‌الفرج
علمی بود به قدری باهوش بود که در۱۳سالگی به راحتی انگلیسی حرف می‌زد درجبهه آموزش زبان مۍ‌داد والفجر۸ شد و در۱۷سالگی به رسید محمود تاج‌ الدین