هدایت شده از سید مصطفی موسوی
53.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت شهادت شهید مقصود توسط برادرش مهندس مقصود اولین شهردار انابد
در دل شبهای تاریک، جایی که سکوت و ظلمت همقسم میشوند، مردی ایستاده بود؛ مردی که چشمهایش از ایمان میدرخشید و قلبش برای ایران میتپید. دوربین دید در شب جا مانده بود؛ وسیلهای که نه تنها راه را، بلکه آینده را روشن میکرد.
او خوب میدانست که این دوربین، نه فقط یک ابزار، که پنجرهای به سوی پیروزی است. اما برای باز کردن این پنجره، باید بهایی گران میپرداخت و او با دل و جرأتی که از آسمانها به ارث برده بود، این بها را پرداخت کرد.
شاید آن شب، تنها ستارگان فهمیدند که چه حماسهای در سکوت اتفاق افتاد. مردی که خود را در سایهها پنهان کرد تا نور به آینده این سرزمین بتابد.
امروز، وقتی تجهیزات نظامیمان را میبینیم، باید به یاد آوریم که این ابزارها، فقط ساخته آهن و فولاد نیستند. آنها با خون شهدا صیقل خوردهاند، با اشک مادران آمیختهاند و با دعای پدران به آسمان رفتهاند.
بیایید هرگز فراموش نکنیم که دوربین دید در شب آن شب، تنها دید دشمن را کور نکرد؛ بلکه بینایی ما را نسبت به ارزشهایی که باید پاس بداریم،باز کرد.
سالها بعد از شهادت ،همرزمانش یاد و خاطره شهید سبیلیان را در امامزاده سید حمزه( علیه السلام) گرامی داشتند .
در این جلسه که شب گذشته در امام زاده سید حمزه کاشمر با حضور چشم گیر مردم متعهد و شهید پرور کاشمر برگزار گردید ،جناب سرهنگ خدامی مدیر حفظ آثار و نشرارزشهای دفاع مقدس شهرستان از خلوص ،ایمان ،باور وولایت پذیری بزرگمرد خطه کاشمرسخن گفت .
همزمان در فرهنگسرای انتظار شهرستان مشهدمقدس با حضور جمع کثیری ازخانواده های معظم شاهدوایثارگرو همرزمان و پیشکسوتان دفاع مقدس که همراه با خانواده هایشان گرد هم آمده بودندجلسه شهدای ماه برگزارگردید.
دراین مراسم باشکوه ، راویان در خصوص شهدای آذرماه ترشیز کهن و علی الخصوص شهید سیدمحمود سبیلیان ناگفته های نابی را مطرح کردند .در این جلسه سردار نژاد باقر از فعالیتهای شهید سبیلیان در قبل از انقلاب و خدمات آن شهید در پرورش نسل معتقد و متعهد و آگاه سخنرانی کرد وبه مناسبت شصت وپنجمین سالروز ولادت شهیدسیدمحمود،علیرضانصرتی نوه گرانقدرشهیدسبیلیان متنی بسیارزیباو تأثیرگذار رابرای حاضران قرائت کردکه خاطره نطق های آتشین وازسوزدل محمودرادراذهان زنده کرد.
💐💐
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
❤️شعری در وصف شهید حسن_لسانی🌹
🌺بهحُسن وخُلقِ نیکو اوحَسَن شد
به مدحِ اهلبیت،او اهلِ فَن شد
هنرها بوده در او بس، نَهانی
بهقرآنخواندش، بوده لِسانی
بهنصرِ پنج شد عازم به جبهه
کهقلبِ او شده عاری ز شُبهه
زَده برخاکو آب، اوگشته غوّاص
رِشادتها نموده مثلِ عباس
وصیَّت کرده بر آزاده بودن
بهنزدِ حق سَرافکنده نبودن
عبادت،بندگی،برعشق وعرفان
که در عقبی نباشد بهتر از آن
که لذَّتها دراین دنیا چو دامی
طَلَب، گر شد، نَمانَد از تو نامی
ز عشقِ رب بسوزَد تار و پودَم
شَوَد مَستاز شرابِ حق وُجودَم
نَمیرَممن به بَستَر،باشد این نَنگ
شهادتخواهم،ازبَهرَش رَوَم جنگ
که قبرَم بینشان باشد چو زهرا
شهیدی تشنه لب باشم به صحرا
نَشُد پیدا و،جِسمَش بینِشان شد
از او، پیدا پِلاک و استخوان شد
به شهرِ کاشمر آمد نِشانَش
که شد او افتخارِ مَردُمانَش
حَسنبود وحَسن همسایهاششد
سعادت چونمدرس سایهاششد
شهادت چون سعادتشد بَرایشان
به قُرب و رحمتِ حق گشته مهمان
روحششاد🥀🥀🥀🥀🥀