«یحیی فراموش نخواهد شد»
بخشی از کتاب را در اینجا باهم بخوانیم👇
https://defapress.ir/576671
زندگینامهطلبهغواص #شهیدیحییصادقی
تولد: ملایر
شهادت: #کربلای۴
جُز تُـو....
که واژه واژه منظومهام شدی ،🪐
یِک یِک گریختند همه از مَدار من...
#غواصشهیدرضاساکی
شهادت: ۶۵/۱۰/۴ #کربلای۴
@shohadayemalayer
هدایت شده از شهدای همدان
▫️سالروز اجرای عملیات کربلای ۴
▫️عملیات کربلای ۴ عملیات نظامی تهاجمی نیروهای مسلح ایران در خلال جنگ ایران و عراق بود، که در دیماه ۱۳۶۵ به فرماندهی سپاه پاسداران انجام شد.
▫️این عملیات در تاریخ ۳ دی ۱۳۶۵ در محور ابوالخصیب در جنوب عراق، به صورت گسترده و با هدف آمادهسازی مقدمات فتح بصره، توسط نیروهای مسلح ایران آغاز شد و در پی لو رفتن طرح عملیات و با تحمل تلفات بالای انسانی در روزهای نخست، در تاریخ ۵ دی ۱۳۶۵ با عقبنشینی نیروهای ایرانی، پایان یافت.
#کربلای۴
#شهدای_همدان
🆔 @shohadayehamedan
هدایت شده از شهدای همدان
▫️مروری بر غربت سی و چهار ساله رزمندگان همدانی که همراه غواصان عملیات کربلای ۴ دل به امواج اروند زدند
▫️رزمندگان همدانی به همراه دیگرغواصان دل به دریای خروشان اروند زدند تا حماسهای دیگر در تاریخ این مرز و بوم بیافرینند حماسهای که سالهاست در در غربت به سر میبرد.
✍️ادامه مطلب:
https://tn.ai/2417288
#کربلای۴
#شهدای_همدان
🆔 @shohadayehamedan
جُز تُـو....
که واژه واژه منظومهام شدی ،🪐
یِک یِک گریختند همه از مَدار من...
#غواصشهیدرضاساکی
شهادت: ۶۵/۱۰/۴ #کربلای۴
ــــــــــــــــــــــــــ🌾
گوشه هایی از کتاب: "من رضا هستم" مستند روایی زندگی و شهادت #شهیدداریوش (رضا)ساکی غواص، بسکتبالیست و دانشجوی پزشکی دانشگاه شهید بهشتی
نویسنده: دکتر مهدی مسیبی
👇👇👇
جُز تُـو....
که واژه واژه منظومهام شدی ،🪐
یِک یِک گریختند همه از مَدار من...
#غواصشهیدرضاساکی
شهادت: ۶۵/۱۰/۴ #کربلای۴
ــــــــــــــــــــــــــ🌾
گوشهای از کتاب: "من رضا هستم" مستند روایی #شهیدداریوش (رضا)ساکی _ غواص، بسکتبالیست و دانشجوی پزشکی دانشگاه شهید بهشتی
نویسنده: دکتر مهدی مسیبی
👇👇👇
جُز تُـو....
که واژه واژه منظومهام شدی ،🪐
یِک یِک گریختند همه از مَدار من...
#غواصشهیدرضاساکی
شهادت: ۶۵/۱۰/۴ #کربلای۴
ــــــــــــــــــــــــــ🌾
گوشهای از کتاب: "من رضا هستم" مستند روایی #شهیدداریوش (رضا)ساکی _ غواص، بسکتبالیست و دانشجوی پزشکی دانشگاه شهید بهشتی
نویسنده: دکتر مهدی مسیبی
👇👇👇
#خطآخر_کربلای۴🌾
قسمت: هفتمــ
✍این داستان:
گامآخر، #کربلای۴، شهادت
- بعد از ماهها آموزشهای سخت و طاقت فرسای غواصی بالاخره هنگام عملیات در شب چهارم دیماه سال ۶۵ فرا رسید و دستهها حرکت کردند.
دو دسته به فرماندهی #رضاساکی¹ و #امیرطلایی² و دسته ویژه #قدرتاللهنجفیان³ که باید روی کمین دشمن در کشتی به گل نشسته عمل میکردند.⁴
رضا با قد رشید و لباس غواصی پلنگی سبز و سیاه رنگی که به تن داشت، کلاش تاشویی را حمایل کرده و سومین نفر جلوی دسته و پشت سر مطهری و جامه بزرگ قرار گرفت. چهرهاش زیباتر و نورانی تر از قبل شده بود. خلاف فرمانده دسته، معاون دستهها در عقب ستون قرار گرفتند. مطهری به آنها گفت: اگر کسی جاماند، آنها را هدایت کنید و هل بدهید که نمانند.
داخل آب برای احتیاط هر ستون با یک طناب طویل به هم وصل شدند و هر دو متر یکی دستش را داخل حلقه طناب کرده بود.۵
از نیزارهای حاشیه خرمشهر رد شده و آرام آرام وارد آبراه کنار اروند رود شدند بی سر و صدا در آبراه نشستند. با لجنهای کنار ساحل سر و صورت و لباس و سلاحشان را استتار کردند. اصغر تابعی، آرپیجی زن دسته دوم و سعیدنظری کمکش بود. برادر اصغر در گردان ۱۵۴ غواص بود و باید چند کیلومتر بالاتر به آب میزدند. بالای سرشان منورهای خوشهای از همان لحظه اول، آسمان را مثل روز روشن کرده بودند. در شلمچه درگیری شروع شده و نور زردی کل خرمشهر و منطقه عملیاتی #کربلای۴ را روشن کرده بود. رمز عملیات اعلام شد۶ ، و ستون بی هیچ ترس و واهمهای وارد آبهای خروشان و سیاه اروند شد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🌾
پ.ن:
۱- شهید.
۲- شهید.
۳- شهید.
۴- کشتی بین امالرصاص و عقبه دشمن بود و نیروهای ویژه عراق بدلیل حساسیت و مهم بودن موضع در آن مستقر بودند.
۵- حجه الاسلام حاج احمد فراهانی:
برای اینکه بچهها بتوانند از آب رد بشوند، یک طنابی را گره زده بودند و بچهها دستشان را از داخل حلقه گره آن طناب رد میکردند تا کسی جانماند حتی اگر شهید شد.
۶- يا محمد رسول الله (ص).
جُز تُـو....
که واژه واژه منظومهام شدی ،🪐
یِک یِک گریختند همه از مَدار من...
#غواصشهیدرضاساکی
شهادت: ۶۵/۱۰/۴ #کربلای۴
ــــــــــــــــــــــــــ🌾
گوشهای از کتاب: "من رضا هستم" مستند روایی #شهیدداریوش (رضا)ساکی _ غواص، بسکتبالیست و دانشجوی پزشکی دانشگاه شهید بهشتی
نویسنده: دکتر مهدی مسیبی
👇👇👇
#خطآخر_کربلای۴🌾
قسمت: هشتم
✍این داستان:
گامآخر، #کربلای۴، شهادت
....چند لحظه بعد، از گرداب بیرون آمده بودند که یک مرتبه حرکت ستون قدرتالله #نجفیان کند شد. حاج محسن سراغشان رفت و به قدرت گفت: سریع حرکت کنید. قدرت گفت: حاجی، من یکی از فینهایم از پایم در آمده و به همین خاطر نمیتوانم حرکت کنم و از حاجی خواست یکی از بچهها رو به عقب برگرداند و فین او را به قدرت بدهد. اما هیچ کس حاضر نبود از این شب و از این عملیات جا بماند. قدرت از آنها خواهش میکرد اما فینی در کار نبود. از طرفی حاج محسن اصرار میکرد که تو باعث کند شدن حرکت ستون شدی برگرد، اما او اصرار به ماندن داشت و در آخر به ناچار با بغضی در گلو دستش را از طناب باز کرد و رفتن بچه ها را نظاره کرد. غم دنیا در چهرهاش دیده میشد با ناراحتی به عقب برگشت.¹
کمی جلوتر، در امتداد نوک امالرصاص آتش دشمن بر سر ستونها باریدن گرفت. تیر کلاش، تیر بار، دوشکا، دو لول، چهارلول و خمپاره بر سطح آب فرو میآمد و هر لحظه ممکن بود نیروها از سر مورد هدف قرار بگیرند. صدای وحشتناک برخورد تیر و فرود امدن گلوله روی آب، دل هر کسی را خالی میکرد. تیربار دولولی که از نوک الرصاص شلیک میکرد ارتباط بین نیروهای خط شکن و عقبه را قطع کرد. کمی بعد، اوضاع کمی آرام شد و از زیر آتش هولناک دشمن مسیر را ادامه دادند...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🌾
پ.ن:
۱ حاج کریم مطهری: ایشان برگشتند و در خط خودی توسط خمپاره دشمن در همان شب به شهادت رسید و شد اولین شهید گردان.
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
جُز تُـو....
که واژه واژه منظومهام شدی ،🪐
یِک یِک گریختند همه از مَدار من...
#غواصشهیدرضاساکی
شهادت: ۶۵/۱۰/۴ #کربلای۴
ــــــــــــــــــــــــــ🌾
گوشهای از کتاب: "من رضا هستم" مستند روایی #شهیدداریوش (رضا)ساکی _ غواص، بسکتبالیست و دانشجوی پزشکی دانشگاه شهید بهشتی
نویسنده: دکتر مهدی مسیبی
👇👇👇
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
#خطآخر_کربلای۴🌾
قسمت: نهمـ
✍این داستان:
گامآخر، #کربلای۴، شهادت
.... تا دیواره سنگرهای دشمن حدودا ۱۰_۱۵ متر فاصله مانده بود. نرسیده به ساحل با انواع و اقسام سلاحها به روی #غواصها شلیک میکردند. برخورد گلولهها با سیمخاردارها و خورشیدیها و گلولههای رسام که صفیر کشان از بین نیروها گذشتند آتش بازی عجیبی به پا کرده بود. تیربار دشمن روی نقطه ورود بچهها متمرکز شد و تعدادی از بچههای خط شکن گلوله خوردند و افتادند و عدهای از خورشیدیها عبور کردند و جلو رفتند.
دشمن از سنگر روبرو امان نمیداد. با شلیک متقابل نیروها آتش دشمن کمتر شد اما مسلسل گرینوفی از سمت چپ بی امان رگباری از گلوله را به چپ و راست می نواخت. عدهای از رو و عدهای از زیر موانع عبور کرده و تا نزدیکیهای کانال پیش رفته بودند. "رضا" مشغول بریدن سیم خاردار شده بود که محسن¹ به او رسید، "رضا" گفت: محسن خط آتش درست کن تا ما رد بشیم. هنوز حرفش تمام نشده بود که رگبار گرینوف به رویشان باریدن گرفت و او و چند نفر دیگر تیر خوردند. محسن که با فرمان "رضا" آماده شلیک شده بود با تیری که به دستش خورد، اسلحهاش به هوا پرت شد و بیهوش روی نیهای داخل موانع افتاد. "رضا" هم از سینه و سر تیر خورده و روی سیم خاردارها افتاده بود.²
آتش در آن نقطه زیاد بود. حاج کریم³ فریاد زد خودتان را به کانال برسانید هنوز کلامش به آخر نرسیده بود که گلولهای گلویش را درید. جامهبزرگ⁴ هم تیرخورد و افتاد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🌾
پ.ن:
۱- آزاده دکتر محسن احمدی.
۲- برخی نقل کردهاند که شهیدرضاساکی، با آخرین رمق روی سیمخاردارها خوابید و به نیروهایش اشاره کرد و آنها را به حضرت زهرا (س) قسم داد که از روی او رد شوند و جلو بروند.
۳- جانبازحاجکریممطهری، #فرمانده گردان غواصی جعفرطیار لشکر انصارالحسین همدان
۴- آزاده و جانباز محسن جامهبزرگ، #معاون گردان غواصی جعفرطیار(ع)