هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌷🍃✨✨✨✨✨✨✨✨
🍃✨
✨
از راست شهیدان:
🌹 #احمدرضااحدی
شهادت:۶۵/۱۲/۱۲
#کربلای۵
🌹 #شهیدرضاساکی(داریوش)
شهادت:۶۵/۱۰/۴
#کربلای۴
🌸.....
@Karbala_1365
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
بالاتر از نگاه منے
آه
"ماه مـــن "
دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ
اے شہید ...
ڪاش باتو همراه شوم
دمے ...لحظہ اے...
چیزی بگو و مرا از این تنهایی بیرون بیاور😔🍂
#شهیدرضاساکی
شهادت:۶۵/۱۰/۴ عملیات #کربلای۴
🌾🍂
@Karbala_1365
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
به چه مشغول کنم ❣
"دیده و دل" را که مدام ❣
"دل" تورا می طلبد❣
"دیده"تورا می جوید...💕❣💕
ازچپ
#غواص_شهیدرضاساکی(شهادت ۶۵/۱۰/۴ عملیات #کربلای۴)
#جستجوگرنور_شهیدعلیرضاشمسی_پور
┄•●❥ @Karbala_1365
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
ایستاده از چپ
#شهیدقدرت_الله_نجفی ..؟..؟
معاون گردان #غواصی جعفرطیار محسن جام بزرگ
نشسته
شهیدان: #امیرطلایی و
#رضاساکی
🌾🌹شهدای #کربلای۴
🌸.....
@Karbala_1365
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
هرچه کردم
که نفهمد شده ام عاشق او
عاقبت
شعر و غزل
دست دلم را رو کرد...💞
✨
#غواص_شهید_رضاساکی❤️
شهادت:عملیات #کربلای۴
@Karbala_1365
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🍃
رفاقتی دوستت دارم...
مرامی..!
از آن قدیمی ها !
مثل داش مشتی ها پایت ایستاده ام!
از آن مدلها که با کجایی تصدق نگاهت صدایت میکنند…🌺
✨
#شهیدرضاساکی
روزتون قشنگ و شهدایی🌺
هدیه به شهیدبزرگوار سهم هر نفر ۱۴ صلوات #نذرظهورامام_زمان(عج)...🌸
#کربلای۴
#غواص
#کوچه_شهید
🍃❤️
@Karbala_1365
نمےشناسمت
امّـا
در این قاب تصــویر
#نگاهت خیلـے آشناست
اینقدر ڪہ دلتنـگت مےشوم
ڪاش شرمنـده نگاه آشنایت نباشم
#شهید_قدرت الله_ترکاشوند
#سالگرد_شهادت
تاریخ شهادت:۵/دی/۱۳۶۵
عملیات #کربلای ۴
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
بِسْمَ رَبِّ شٌهَدایِ وَالصِدِیْقینْ
#یادواره شهدای عملیات
🌷 #كربلای٤و۵ 🌷
و یادوخاطر سردارشهید
❣ #حاج_قاسم_سلیمانی❣
✨✨✨
مصادف با #شهادت بی بی دو عالم #حضرت_فاطمه_الزهرا(س)🏴
#ملایر
@Karbala_1365
🌸🍂🍃🍂🍃
🍂🍃🍂
🍃
🌹 #شهیدحسن_تاجوک🌹
🌺 #خاطره_دوم:
🌷سال 65 در پادگان شهید مدنی – بین جاده دزفول وشوشتر- مستقر بودیم که یک روز دیدم بچه های کادر جمع شده اند در چادر #حاج_حسن_تاجوک.
حاجی من را صدا کرد. رفتم. 2 تا از بچه های بسیجی هم بیرون از چادر ایستاده بودند. گفت: باید این ها را تنبیه کنی.
من هم کشیدمشان کنار و گفتم: پوتین هایتان را در بیاورید، خودم هم پوتین هایم را درآوردم ، چندبار دور اردوگاه را دویدیم. بعد آمدیم کنار چادری که بچه ها وحاجی بودند. دیدم بچه ها می خندند. گفتند نگاه کن حاجی ! این خودش را هم تنبیه کرده، پوتین هایش را در آورده.
حاجی گفت: نخندید، اصل تنبیه همین است.❣
این حرکت را از #شهیدمجیدفراهانی یادگرفته بودم.
🌺 #خاطره_سوم:
🌷روز 2/10/65 - مقر گردان 151 – هتل پرشین آبادان بود که #حاج_حسن جلسه ای گذاشت تا ما را توجیه کند. حاجی یک خودکار آنتنی داشت، کشیدش و شروع کرد کالک عملیاتی را توضیح داد، هدف ها را گفت. بعد از آن هم می پرسید. می گفت هدف شما کجاست؟ باید توضیح می دادیم. نوبت به #شهیدنبی_الله_ترکاشوند شد، آنتن هم به او داد. نبی الله وقتی شروع کرد آنتن را بیشتر کشید.
ناگهان حاجی گفت: صبرکن ببینم ، صبرکن.
گفت: چیه حاجی؟!
ماهم تعجب کردیم!!
گفت: نگاه کن من که #فرمانده گردانم آنتن را اینقدر کشیدم تو مسئول دسته ای اینقدر می کشی؟؟! بزن جا بزن جا...
شوخی کرد و بچه ها خندیدند.😂
🌾
شب عملیات #کربلای۴ بود و بعدش هم با آن دید نظامی که داشت گفت: عملیات لو رفته ، از کجا معلوم؟! از آنجایی که دارند خرمشهر را بمباران می کنند. زمانی که منطقه ای را بمباران می کنند یعنی عملیات لو رفته است.
🌺راوی: همرزم شهید
#شکرخدابابایی
@Karbala_1365
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🍃💧
🌾 #کربلای۴ قصه ناتمام تاریخ ماست. قصه ناگفته ها وبغض های تا ابد در گلو خفته…
کربلای۴ جغرافیای یک تاریخ است.✨
اگر گوش و جانت را به پژواک صدای مظلومیت شهدایش بسپاری ، به نفس های به شماره افتاده شان در جای جای #اروندرود ، راز مظلومیتشان را خواهی دانست.🌷
#کربلای۴ قصه دنبال داری است که رد پای رزمندگانش هویت بخش همه فتوحات سرزمین مان است.💫
💢💢💢
❣ #قرارعاشقانه یمان با شهدایش #امشب سوم دی ماه
رأس ساعت ۲۲:۳۰
باذکر #زیارت_عاشورا به یاد تک تکشان...❣
🌺"هر که عاشق تر
شوق عشق بازیش بیشتر…"
🔴 #لطفانشردهید...
🌾🕊
#تنهــاکانالشهـدایکربلای٤👇
@Karbala_1365
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
AUD-20201223-WA0105.m4a
15M
صداهای رزمندگان غواصی گردان جعفر طیار در شب عملیات #کربلای۴☝️
🌾🕊
#تنهــاکانالشهـدایکربلای٤👇
@Karbala_1365
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌸 #معرفی شهدا..🌸
🌸 نیمنگاهیبهزندگی #شهیدغواص (داریوش) #رضاساکی 🌸
🍃 #داریوش(رضا) یکی دیگر از دلاور مردان ایران زمین بود که عازم میادین نبرد حق علیه باطل گشت تا ثابت کند رهروان حسین (ع) از مرگ هراسی ندارند💫
#رضا در سال ۱۳۶۴ در رشته پزشکی دانشگاه شهید بهشتی تهران پذیرفته شد اما گویی تقدیر بر آن بود که پس از اولین حضورش در جبهه ها که حدود ۹ ماه به طول انجامید به عنوان مسئول آموزش گروه غواصی لشکر انصار الحسین (ع) و در تاریخ ۶۵/۱۰/۴ در عملیات #کربلای۴ در کنار اروندرود عاشقانه به سوی ابدیت بال بگشاید و پیکر پاک و مطهرش یازده سال در آبهای خروشان اروند بماند و روح پاکش همیشه حاضر وناظر برگذر ایام ما باشد..💫🌸
🌸رضا اولین فرزند و تک پسر خانواده و بسیار خوش برخورد وخوشرو بود..🌸
🌾 در جبهه دوستانش بخاطر خوبی و پاکیش او را "رضا پاکی" صدا میکردند..
نامش داریوش بود اما در جبهه در شب میلاد امام رضا(ع) تصمیم میگیرد که نامش را "رضا" بگذارد..
رضا فرمانده دسته غواصی شد و تمام تلاشش خدمت و رسیدن به معبودش بود. وبعد از یازده سال عاشقی به میهن بازگشت ودر قطعه شهدا آرام گرفت..🌸
🌸روحش شاد و یادش گرامی🌸
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص⊰❀⊱
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
از راست شهیدان:
#محمدحسناکبری
#رضاساکی
#امیرطلایی
شهادت هرسه: #کربلای۴🕊
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌸 #معرفی شهدا..🌸
🌸 نیمنگاهیبهزندگی #شهیدغواص (داریوش) #رضاساکی 🌸
🍃 #داریوش(رضا) یکی دیگر از دلاور مردان ایران زمین بود که عازم میادین نبرد حق علیه باطل گشت تا ثابت کند رهروان حسین (ع) از مرگ هراسی ندارند💫
#رضا در سال ۱۳۶۴ در رشته پزشکی دانشگاه شهید بهشتی تهران پذیرفته شد اما گویی تقدیر بر آن بود که پس از اولین حضورش در جبهه ها که حدود ۹ ماه به طول انجامید به عنوان مسئول آموزش گروه غواصی لشکر انصار الحسین (ع) و در تاریخ ۶۵/۱۰/۴ در عملیات #کربلای۴ در کنار اروندرود عاشقانه به سوی ابدیت بال بگشاید و پیکر پاک و مطهرش یازده سال در آبهای خروشان اروند بماند و روح پاکش همیشه حاضر وناظر برگذر ایام ما باشد..💫🌸
🌸رضا اولین فرزند و تک پسر خانواده و بسیار خوش برخورد وخوشرو بود..🌸
🌾 در جبهه دوستانش بخاطر خوبی و پاکیش او را "رضا پاکی" صدا میکردند..
نامش داریوش بود اما در جبهه در شب میلاد امام رضا(ع) تصمیم میگیرد که نامش را "رضا" بگذارد..
رضا فرمانده دسته غواصی شد و تمام تلاشش خدمت و رسیدن به معبودش بود. وبعد از یازده سال عاشقی به میهن بازگشت ودر قطعه شهدا آرام گرفت..🌸
🌸روحش شاد و یادش گرامی🌸
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص⊰❀⊱
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌸👆ایستاده از راست به چپ: شهید یا آزاده کریم منتشلو، شهید جریان، سعید نظری، پشت سر شهید سعید کاهویی، آزاده سلیمان محمودی، ؟، کنار سلیمان محمودی آزاده شاهمیرزا ... بعدی .... ؛ کریم مطهری، شهید ...، سید حسن معصوم زاده، لباس پلنگی سبز آزاده مهدی فتحیان، پشت سرش ؟، آزاده مرتضی بیات، کلاه به سر ؟ و آخرین نفر شهید رمضان جعفری
🍃نشسته از چپ به راست:شهید اکبری، شهیدمحمدمختاران، شهید داریوش(رضا) #ساکی، شهیدرضاخدری، شهید رنجبران، شهید امیرطلایی، پشتش آزاده جبرییل گلمحمدی، جلوش دکتر حسین جعفری (گرمکن آبی) ، شهید ... بغل دستش؟.. 🌹
🌺با تشکر از #دکترسعیدنظری غواص #کربلای۴ برای ارسال این تصویر خاطره انگیز..
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
گردانغواصیجعفرطیار(ع)
قبلازعملیات #کربلای۴
🌾🕊
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
از راست شهیدان:
#رضاساکی و #رضاعمادی
#شهیدساکی شب عملیات وقتی دید #سیمهایخاردار باز نیست خودش رو بروی سیمهایخاردار انداخت تا بچه های دستهاش از روی تنش عبور کنند و خط را بشکنند. رضا فرماندهی رو درحق بچههایش تمام کرد.
و سوی دیگر ساحل #شهیدعمادی نیز خودش را روی #خورشیدیها انداخت تا همرزمانش از روی تنیش عبور کنند.
اینان شهیدانی هستند که در #کربلای۴ حماسه ایثار آفریدند و به زیباترین شکل ممکن بشهادت رسیدند.🕊💔
روحشانشادویادشانگرامی
🌾🕊
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
ولی الله رسولی
.حدودا ده روزی مانده بود به عملیات.امد مرخصی گرفت.که فردای همان شب برود #ملایر.ولی فردا پشیمان شدونرفت.گردان از دزفول اردوگاه شهید مدنی اعزام شد بسمت منطقه عملیاتی #کربلای ۴.چند روزی در هتل پرشین ابادان مستقر شدیم.واز دید گاهی که درگمرک خرمشهر بود .به هدف گروهانمان توجیه
شدیم.
غروب روزسوم #دیماه ۶۵از هتل پرشین بسمت خرمشهر حرکت کردیم.ساحل کارون.درقسمت کوت شیخ پیاده شدیم.سوار قایق هاشدیم.واماده دستور بودیم.که حرکت کنیم #حاجحسنتاجوک فرمانده گردان۱۵۱ اخرین سفارشهای لازم رابه نیروها گفت #غواصها ۲۰ دقیقه قبل رها شده بودند.ما منتظر بودیم.که قواص ها برسند به ساحل دشمن.قواص ها درگیر شدند.قایق ها روشن .وبا سرعت از داخل کارون بسمت اروند حرکت کردیم.اتش دشمن شدید شد.وقتی رسیدیم محل تلاقی اب اروندوکارون.موتور قایق مااز کارافتاد.سمت راست ما جزیره ام الرصاص بود.که از سمت این جزیره.اتش شدیدی روی سر ما میریخت. تعداد نفرات قایق ما ۸نفر بودیم.ازجمله ولی الله رسولی. رها بودیم روی اب.وقایق ما بی اختیار بسمت جزیره ام الرصاص.میرفت.درحالی که دستور عقب نشینی صادر شده بود.با بلند گوی دستی اعلام میکردند گردان ۱۵۱ برگردد عقب.همه قایق ها رفتند عقب ولی ما مانده بودیم .چکار کنیم.بچه ها همه دراز کشیده بودند کف قایق که تیروترکش نخورند.فقط ولی الله نشسته بود لبه قایق .مسئول دسته بودم .فریادزدم اقای رسولی بشین کف قایق دیدم.رسولی اصلا.حواسش نیست.می خوام بگم ولی الله رسولی قبل از شهادت شهید شده بودفقط جسمش دراین دنیا مانده بود.شب سختی بودنمی دانم چند ساعت طول کشید.بچه هادستهایشان را مثل پارو بیرون
ناآشنا با #نهرخین نبودم..
ولی بعدازاین همه سال اولین بار زائرش شدم..
خین هنوز بوی باروت و دود و آتش میداد.. درست مثل همان شبِ عملیات.
#کربلای۴......
همان عملیاتی که غربت بچههای غواص را به تصویر کشید..
طبق کتاب #شهیدیحییصادقی ، درست همان نیزارها و رنگ خون گرفتن خورشید نمایان بود..
سکوت نهر یا همان اروند درست مثل #علقمه بجان آدم چنگ میانداخت..
تاریکی کم کم همه خین را داشت توی آغوش خودش میکشید .. صدا در صدا پیچیده بود و حال شب عملیات برایم تصور میشد..
همینجا بود که شکارچی دستور حرکت داد و غواصها یکی یکی و بالبخند مستانهشان از زیر قرآن سیدحسینی روحانی گردان رد میشوند و وارد آب میشدند.. درست از روی همین خاکریز..
و نیها کمی آنطرفتر دستشان را برای غواصها تکان میدادند..
👇👇👇
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌸 #معرفی شهدا..🌸
🌸 نیمنگاهیبهزندگی #شهیدغواص (داریوش) #رضاساکی 🌸
🍃 #داریوش(رضا) یکی دیگر از دلاور مردان ایران زمین بود که عازم میادین نبرد حق علیه باطل گشت تا ثابت کند رهروان حسین (ع) از مرگ هراسی ندارند💫
#رضا در سال ۱۳۶۴ در رشته پزشکی دانشگاه شهید بهشتی تهران پذیرفته شد اما گویی تقدیر بر آن بود که پس از اولین حضورش در جبهه ها که حدود ۹ ماه به طول انجامید به عنوان مسئول آموزش گروه غواصی لشکر انصار الحسین (ع) و در تاریخ ۶۵/۱۰/۴ در عملیات #کربلای۴ در کنار اروندرود عاشقانه به سوی ابدیت بال بگشاید و پیکر پاک و مطهرش یازده سال در آبهای خروشان اروند بماند و روح پاکش همیشه حاضر وناظر برگذر ایام ما باشد..💫🌸
🌸رضا اولین فرزند و تک پسر خانواده و بسیار خوش برخورد وخوشرو بود..🌸
🌾 در جبهه دوستانش بخاطر خوبی و پاکیش او را "رضا پاکی" صدا میکردند..
نامش داریوش بود اما در جبهه در شب میلاد امام رضا(ع) تصمیم میگیرد که نامش را "رضا" بگذارد..
رضا فرمانده دسته غواصی شد و تمام تلاشش خدمت و رسیدن به معبودش بود. وبعد از یازده سال عاشقی به میهن بازگشت ودر قطعه شهدا آرام گرفت..🌸
🌸روحش شاد و یادش گرامی🌸
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص⊰❀⊱
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
دمی از یک #دلنوشته🕊🌱
🍃🌸
🍃 🌾
🌾
سن و سال زیادی نداشت شاید ۱۹_۲۰ سال، اما قدبلند و چهارشونه و خوشتیپ بود. بیشتر با #رضاساکی میگشت خیلی باهم رفیق شده بودن , مثل برادر شده بودن. گاهی هردو موهاشون رو از ته می زدن...
✨ شب آخر حال عجیبی داشت، توی پوست خودش نمیگنجید و ذکر میگفت. گاهیم میرفت تو لاک خودش...زدم رو شونش و گفتم کجایی رفیق؟ خبریه؟؟ سرش رو بلند کردو گفت:مگه خبرنداری؟
گفتم از چی؟
گفت بذار صبح بشه بهت میگم....
ساعت ۱۰ونیم شب بود که زدیم به آب...💧 با اون همه سروصدای توپ و گلوله ها و دوشکایی که یک بند فریاد میکشید منطقه رو گذاشته بود روی سرش. باهمه این سروصداها اما یه سکوت عجیبی کل فضارو گرفته بود که دل آدم آروم میشد و گاهیم شور میزد...
نمیدونم تو این هیروویر چرا دلم گرفته بود!! یه لحظه نگاهم افتاد به #محمد، مثل قرص ماه شده بود ، مثل #رضاساکی بااون قد بلندش که چقدر لباس غواصی بهش میومد، مثل سیدمهدی که چهره زیباش زیباتر شده بود، مثل مسعود که چه آرامش عجیبی داشت، مثل #امیر و مثل خیلی از بچه های دیگه که وسط آب مثل قرص مهتاب می درخشیدن...
تو فکر محمد بودم که گفت صبح بشه بهت میگم...
تو این فکر بودم که یهو همه چیز ریخت بهم... سکوت بچه ها شکست و هواپیماها از آسمون منور مینداختن. دوشکا هم هرلحظه وحشی تر میشد و دامن میزد به موج های اروند...
انگار میدان امتحان انواع سلاحهای عراق بود...
#غواصها هم همه بی پناه و تنهاسنگرشون آب بود...💧
باهزار سختی رسیدیم لب ساحل دشمن..
درگیری شدیدتر شد.. بچه هارو دیدم که خیلیهاشون زخمی شده بودن.
زمان خیلی بد میگذشت.. #رضا رو دیدم که روی #سیمخاردارها خیلی زیبا خوابیده بود. امیر کنار خورشیدیها به معبود خود لبیک گفته بود. حاجکریم و جامهبزرگ زخمی شده بودن و افتاده بودن. آنطرف تر #عمادی رو دیدم که روی #خورشیدیها خوابیده بود که معبر باز بشه مثل #رضا... #نادر، طلبه با اخلاصی که #شهادت از سرورویش میبارید، او هم شهید شده بود مثل #سیدمهدی و #پورحسینی و بقیه رفقایم.. چند متر آنطرف تر هم #مسعودمرادی رو دیدم که کرکسهای بعثی عراق خفه اش کرده بودن و دور پیکرش میرقصیدن...🌹
مجید رو ندیدم هرچی چشم انداختم. داشت صبح میشد، خواستم بگم مرد حسابی آخه الان وقت خبرگفتن بود!؟ حالا اصلا کجاهستی؟؟ نکنه توام؟! و لب گزیدم....
صبح شد و باز خبری از محمد نشد....
خیلیها شهیدشدن و چندنفریم با حاجی برگشتن عقب و بقیه هم زخمی اسیرشدیم...
چهارسال بعد که از اسارت آزادشدیم شنیدم همون صبح توی #اروند توی عملیات #کربلای۴ محمد هم شهید شده..تازه فهمیدم خبری که گفت صبح بشه میگم این بود...سرم رو انداختم پایین ،چقدر شرمنده شدم.💔
❣هنوز بعداز ۳۲ سال منتظرم که از اروند برگرده تا بهش بگم شرمنده که نفهمیدم خبری که خواستی بگی شهادتت بود و چرا اون لحظه دیگه ندیدمت...
راستی محمدجان! خیلی دلتنگت هستم رفیق الان کجای اروند آرام گرفتی؟؟
اصلا هواست به پدرومادر پیرت هست؟؟ هنوز منتظرتن ها.....
🍂❣
تقدیم به #شهیدمفقودالجسد #محمدحسناکبری
شهادت:عملیات
#کربلای۴_ام الرصاص💧🌾
🌾🕊
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
«یحیی فراموش نخواهد شد»
بخشی از کتاب را در اینجا باهم بخوانیم👇
https://defapress.ir/576671
زندگینامهطلبهغواص #شهیدیحییصادقی
تولد: ملایر
شهادت: #کربلای۴
جُز تُـو....
که واژه واژه منظومهام شدی ،🪐
یِک یِک گریختند همه از مَدار من...
#غواصشهیدرضاساکی
شهادت: ۶۵/۱۰/۴ #کربلای۴
@shohadayemalayer