عاشورا و جنگ نرم رسانه ای
(۲)
معاویه جهت فراخوانی مردم شام برای شرکت در جنگ «صفّین» با عمرو بن عاص رایزنی کرد؛ وی پیشنهاد داد که : چهرهای مانند «شرحبیل بن سمط» را که مورد احترام تمام قبایل شام است، جذب کن و اعلام کن عثمان (خلیفه سوم) توسط علی(ع) و یارانش کشته شده است؛ در آن صورت، مردم شام پشتسر تو قرار گرفته و در جنگ صفّین شرکت میکنند ...
شرحبیل در یک صحنهسازی و نمایش ساختگی ، فریب خورد و سپس به انگیزه «خون خواهی» سفرهای تبلیغیاش را آغاز کرد و در شهرها و روستاها خطاب به مردم میگفت :
« علی بن ابیطالب، عثمان را کشته است؛ پس خونخواهی او بر مسلمانان واجب است...»{6}
یکی از طرفداران معاویه به نام «عمر بن ثابت» کارش این بود که به روستاهای شام میرفت و در هر روستایی، اهالی را اطراف خود جمع می کرد و میگفت :
«ای مردم! علی بن ابیطالب نعوذبالله مردی منافق بود که شب «عَقَبه» میخواست مرکب پیامبر(ص) را رمکرده و ایشان را بکشد؛ پس او را لعن کنید».{7}
سازمان اطلاعاتی بنیامیه
معاویه برای آگاهی از رخدادها، توطئهها و غیره، سازمانی به نام «العین» تأسیس کرد و ریاست آن را به عهده «ثابت بن ارطاه»{8} نهاد. این سازمان کسب خبر و اطلاعات در تمام شهرهای مهم، شعبه داشت و مأموران آن مراقب رفتار و گفتار مردم بودند. یزید در دوره حکومتش «سلیم بن اعشا» را به سرپرستی العَیون گماشت .
سلیم به جهت اهمیت سیاسی بینالنهرین، مأموران خود را در شهرهای کوفه و بصره به جاسوسی و خبرچینی فرستاده بود تا آنان در میان مردم دیدهها و شنیدههای خود را به سلیم گزارش دهند.{9}
آنتنهای برون مرزی
هنگامی که امام حسین(ع) به مکه رسید، مورد استقبال مردم و زائران قرار گرفت؛ آن حضرت هم ضمن برگزاری نماز جماعت، در دیدارهای عمومی و خصوصی به ناهنجاریها و مشکلات حکومت و مردم اشاره میکرد. یزید که به تازگی بر تخت خلافت نشسته بود، بعد از آگاهی از حضور و سکونت امام حسین(ع) در شهر مقدس مکه، نامهای به عبدالله بن عباس نوشت. یزید در این نامه، ضمن بیان عدم بیعت امام حسین(ع) و عبدالله بن زبیر با وی و نامه نگاریهای کوفیان به حضرت، از ابن عباس خواست که به عنوان «شخصیت ممتاز و قابل احترام» در میان بنیهاشم و مسلمانان، برای پیشگیری از بحران و فتنه اجتماعی، نزد امام حسین(ع) برود و حضرت را به «سازش» و «صلحی مطمئن» دعوت کند ...
آری دشمنان برای رسیدن به اهداف پنهان و آشکار خود، از ظرفیت و تواناییهای «برجستگان و نخبگان» نیز میخواهند استفاده کنند. البته فردی چون ابن عباس، در راستای «انتقال پیام» مواظب است که «ادبیات گفتمانی» دشمن، او را فریب ندهد و مجذوب و مرعوب نسازد.{10}
استخدام شخصیتها
در ماجرای قیام امام حسین(ع) برخی از اصحاب و علمای خائن نیز شریک جرم میباشند؛ زیرا درباری بودن آنان، باعث هموار شدن جنگ روانی و نظامی یزید، شد .
به عبارت دیگر: گفتار، نوشتار، رفتار و حتّی سکوت این چهرههای ظاهر الصّلاح، دلایل و مستنداتی برای کارگزاران بنیامیه فراهم کرد تا جنایات سنگین خود را «توجیه» کرده و افکار عمومی را به سکوت و رضایت وادارند .
نقش «شُرَیح بن حارث کِندی» در موضوع عاشورا، چشمگیرتر است؛ چرا که وی از دوره خلافت عمر بن خطّاب ، بر کرسی «قضاوت» تکیه کرده{11} و زبان و قلم او «حکم شرعی» را در اذهان جامعه القا میکند. حال، به دو اشتباه مهم شریح میپردازیم :
الف) هنگامی که هانی بن عروه دستگیر شد و تحت شکنجه قرار گرفت، هواداران هانی کاخ فرمانداری را محاصره کردند و با دادن شعار، خواستار آزادی هانی شدند .... ابن زیاد که از افشا شدن خبر شکنجه و قصد شهادت هانی بیمناک شده بود و می دانست که با نیروی نظامی اندک نمیتوان جلوی خشم خروشان هزاران نفر را گرفت، دست به دامن شریح برد و از او خواست با گفتار نافذ خود، گفتگو و حادثه قصر را به نفع ابن زیاد تغییر بدهد .
شریح قاضی هم در جمع هواداران خشمگین هانی، چنین گزارش داد :
«ای مردم! ابن زیاد و هانی در حال مذاکره و گفتگو هستند و هانی زنده است ... »
متأسفانه مردم در اثر شنیدن این خبر، آن هم از سوی رسانهای که مدّعی صداقت، عدالت و امانت است (دستگاه قضاوت)، آرام آرام از محاصره کاخ دست برداشته و مسیر آینده تاریخ را به تلخی و جنایت کشاندند.{12}
.💥جنگ نرم ودشمن شناسی
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
(۳)عاشورا و جنگ نرم رسانه ای
ب) بر اساس قول مشهور، ابن زیاد برای جمع کردن نیرو و فرستادن آن به کربلا از قدرت «فتوای قاضی» کوفه، بهرهگیری کرد .
حال، صدور این فتوا چه از ناحیه شریح باشد{13} و چه به وی انتساب شده باشد اثر روانیاش ولو به عنوان بهانه و توجیه جنایت، در افکار عمومی و سیاست بنیامیه کارساز است. حکم شرعی که در شهر کوفه خوانده شد و حکومت روی آن مانور داد، چنین بود :
«چون حسین بن علی بر خلیفه وقت (یزید ) خروج و شورش کرده است، دفع او بر مسلمانان واجب است».{14}
از این رو، در کربلا و دوره اسارت بازماندگان عاشورا، یکی از مهمترین شعارها و تیترهای گفتاری و نوشتاری یزیدیان، این مطالب بود :
اینها (امام حسین(ع) و یارانش)، خارجی هستند .
اینها (اسیران)، خارجی هستند .
هذه زینب اُخت الخارجی؛ نام این زن، زینب است خواهر همان شورشگر .
این، سر خارجی است.{15}
آری یزیدیان به واسطه زبان و قلم خائنان عناوینی چون: خلیفه پیامبر، خلیفه مسلمانان، اولوالأمر و امیرمؤمنان را برای خود تثبیت کردند و مخالفان را نیز با مارک « خارجی»{16}
مورد سنگینترین هجمههای تبلیغی قرار دادند .
امواج شایعه
روزی ابن زیاد همراه نیروهای نظامیاش وارد مسجد جامع کوفه شد و بالای منبر رفت و مردم را از نافرمانی یزید ترساند... ناگهان همهمهای شد؛ پرسید: چه خبر است؟ گفتند: ای امیر! هم اکنون مسلم بن عقیل با گروه کثیری از یارانش به جانب کاخ فرمانداری میآیند. ابن زیاد سراسیمه از منبر پایین آمده و داخل قصر شد و دستور داد که درب را ببندند. مسلم بن عقیل با بیش از هجده هزار نیرو، کاخ را محاصره کرده بود و تعداد اندک سربازان ابن زیاد هیچ گونه توانایی مقابله نظامی با انقلابیون نداشتند. ابن زیاد که از روحیه کوفیان آگاهی کامل داشت، «عملیات روانی و جنگ رسانهای» را بهترین راهکار نجات خود دانست؛ لذا عوامل تبلیغیاش را سازماندهی کرد تا با ارسال «اخبار و آمار دروغین» دلهای انقلابیون را دچار ترس و شک کنند. یکی از کارگزاران (کُثَیر بن شهاب) از بام و دیوار قصر با آوازی بلند گفت :
ای مردم، ای پیروان حسین! بر جان و خانواده خود بترسید و بر آنها رحم کنید؛ چرا که لشکریان یزید در حال رسیدن به کوفه هستند. در ضمن، ابن زیاد با خداوند پیمان بسته که اگر شما امروز تا شب قصد پیکار داشته باشید و به خانههایتان برنگردید، حقوقتان از بیتالمال را قطع کند، مردان شما را از شهر بیرون کرده و به دمشق بفرستد و حتی بیگناهان را به جرم گناهکاران دستگیر نموده و مجازات میکند...{17}
برخی از همپیمانان عبیدالله بن زیاد هم در میان صفوف مردم رخنه کرده و با انواع وعده و وعیدها، شعلههای قیام را به سردی و خاموشی تبدیل کردند؛ به گونهای که در کوتاه مدّت، آمار یاران مسلم(ع) سیر نزولی را آغاز نمود و ورق برگشت. ...{18}
شهید پیام رسانی
بعد از رسیدن نامه مسلم بن عقیل به دست امام حسین(ع) و نیز آگاهی حضرت از توطئه ترور وی در ایّام برگزاری مناسک حج، امام(ع) یاران خود را برای حرکت به سوی کوفه فراخواند. آن حضرت پیشاپیش خطاب به بزرگان و اهالی کوفه، نامهای نوشت و ضمن یادآوری دعوتهای کتبی و شفاهی آنان، بشارت داد که به خواست الهی عازم عراق است و میطلبد که به بیعت و پیمان خود وفادار بمانند .
امام(ع) پیک مؤمن، دلاور و زیرکی به نام «قیس بن مُسَهّر» را برگزید تا شتابان مسیر را بپیماید و نامه را به بزرگان کوفه تحویل دهد .
ابن زیاد برای آگاهی از نوع ارتباط و مکاتبات شیعیان با امام حسین(ع) افرادی را در مسیرهای منتهی به شهر کوفه گماشته بود و آنان، مسافران و رهگذران را تحت کنترل و بازرسی قرار میدادند. زمانی که قیس به نزدیکی کوفه رسید با مشاهده مأموران حکومتی، نامه محرمانه حضرت را پاره پاره کرد (جویده و خورد). بعد از دستگیری قیس و فرستادن او به دارالأماره، قیس با وجود تهدیدها و تطمیعها حاضر نشد محتوای نامه و اسامی رهبران شیعه در کوفه را برای ابن زیاد بازگو و افشا کند. حکمران عراق تنها راه نجات و آزادی قیس را چنین تعیین کرد :
«در حضور مردم، دروغگو پسر دروغگو (حسین بن علی) را لعن کن ... » .
قیس بن مسهّر که خود را پیامرسان امام(ع) میدانست، در حالی که سربازان در کنارش و شیعیان کوفه هم در مقابلش جمع شده بودند، پس از درود فرستادن بر پیامبر و اهل بیتش و لعن و نفرین بر ابن زیاد و بنیامیه، با صدای بلند گفت :
«ای مردم! هم اکنون امام حسین(ع) به سوی کوفه در حرکت است ... » .
ابن زیاد از این که نتوانسته بود کلام دیکته شده خود را از حنجره «پیک حسینی» به افکار عمومی تلقین کند، خشمگین شده و دستور داد با کشتن قیس، برای همیشه « پیام حق» را به خاموشی کشاند.{19}
.💥جنگ نرم ودشمن شناسی
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
(۴)عاشورا و جنگ نرم رسانه ای
فراخوان نیرو و جارچیان یزید
یکی از سربازان حر بدون اطلاع او به کوفه آمد و موضوع محاصره کاروان حسینی در دشت کربلا را برای یزید بازگو کرد. به دستور ابن زیاد، در شهرهای کوفه و بصره «جارچیان» این پیام حکومتی را به آگاهی عموم رساندند :
«هر کس که سر حسین بن علی را بیاورد، حکومت ری را به مدّت ده سال به او واگذار میکنیم»
... طولی نکشید که عمر بن سعد بر خلاف هشدارهای بستگان و دوستانش این مأموریت را پذیرفت و ابن زیاد هم ضمن نگارش «حکم قتل امام حسین(ع) و حکومت ری برای ابن سعد» فرماندهی کلّ نیروهای اعزامی به کربلا را به عهده وی نهاد.{20}
تیتر مشترک در رسانههای یزیدی
بعد از ماجرای قتل خلیفه سوم (عثمان بن عفّان) توسط اصحاب پیامبر(ص) و مسلمانان، معاویه که از عشیره و کارگزاران عثمان بود، از اوامر حکومتی خلیفه جدید (امام علی(ع )) سرپیچی کرد و برای رسیدن به آرزوهایش به بهانه «خونخواهی عثمان» در زیر پرچم خونخواهی و کنار «پیراهن خونین عثمان» به سوگواری و تحریک عواطف مردم شام و غیره پرداخت.{21}
یزیدیان نیز با همین شعار وارد صحنه شدند و قبل و بعد از حادثه عاشورا، با محوریت «خون عثمان» به زندگی ننگین خود ادامه دادند که در اینجا به نمونههایی بسنده میکنیم :
بر اساس نقل «تذکره الشهداء» یزید به والی مدینه نوشت :
«معاویه، مرا وصیت کرده که از اولاد ابوتراب برحذر باش و خون آن شهید مظلوم (عثمان) را از آنها طلب کن؛ چه خدا انتقام خواهد کشید از اینها به واسطه اولاد ابوسفیان که انصار حق و طالبان عدلاند».{22}
ابن زیاد در نامهای که برای ابن سعد فرستاده بود، ضمن تأکید به محاصره شریعه فرات، گفته بود در مقابل امام حسین(ع) و یارانش این گونه بهانه آورند :
«بنی هاشم، آب را از عثمان بازداشته بودند».{23}
امام حسین(ع) برای رفع بحران و قطع آب اقداماتی انجام داده، از جمله حفر چاهی در پشت خیمهها، وقتی این قضیه توسط خبرچینان به ابن زیاد رسید، او به عمر بن سعد نامهای نوشت و برای محرومیت امام و یارانش از آب، به این مسئله سفارش کرد :
« ... وافعل بهم کما فعلوا بالزکی عثمان؛ ... با یاران حسین چنان کن که آنها بر عثمان پاکیزه رفتار کردند».{24}
شایان توجه است که شخصیتی چون «زُهَیر بن قین بجلی» بر اثر همین تبلیغات دروغین و در حمایت از خلیفه سوم، سالیان سال نسبت به امام علی(ع) دیدگاه منفی داشت؛ اما سرانجام امام حسین(ع) او را در مسیر کوفه، به نزد خود دعوت کرد و در آن جلسه و نشست رو در رو، حقایق تاریخی را به آگاهی زهیر رساند؛ به گونهای که یکباره محبّت اهل بیت پیامبر(ص) را پذیرفت و نامش در قاموس «شهیدان عاشورایی» ثبت و ماندگار گردید.{25}
وجدان رسانهای
عمر بن سعد در راستای جلوگیری از جنگ، دست به اقداماتی زد. وی برای گشودن باب «مذاکره»، جویای «نامه رسان» و «سخنگویی» شد، اما هیچ یک از نیروهایش این مسئولیت را نپذیرفتند؛ چرا که همه آنان پیشتر برای آمدن امام حسین(ع) دعوتنامه نوشته بودند و از روبروشدن با نوه پیامبر(ص) شرمنده میشدند. سرانجام شرورترین آنها (کُثَیر بن عبدالله شعبی) حاضر شد به عنوان «پیک » این مأموریت را انجام دهد .
از آنجا که کثیر، همزمان در فکر ترور حضرت بود و اصرار داشت مسلحانه خدمت امام(ع) برسد و پیغام را برساند، یاران حضرت از ورود کثیر جلوگیری کردند ...
دومین پیک (خُزَیمه){26} عهدهدار این مسئولیت شد و با کمال ادب و احترام، اجازه ملاقات خواست؛ امام(ع) نیز صمیمانه او را به حضور پذیرفت . در این جلسه، این سخنان بین او و امام مطرح شد :
برای چه به اینجا (عراق ) آمدهاید؟
مردم نامههایی برایم نوشتهاند و مرا به کوفه دعوت کردهاند .
(حضرت، انبوهی از دعوتنامههای کوفیان را به وی نشان داد) .
خدا لعنت کند این جماعت را که به سوی تو این نامهها را نوشتند و تو را به اینجا آوردند و اکنون از خواصّ لشکر ابن زیاد شدهاند !
اکنون {که نامهها را دیدی و حقیقت را دانستی} به سوی عمر بن سعد برو و پاسخ پیغامش را بگو .
ای مولای من! کیست که بهشت را واگذارد و به سوی جهنّم رود؟
عمر بن سعد بعد از ناامیدی از برگشت خزیمه، قاصد دیگری (قرّه بن قیس حنظلی) را نزد امام(ع) فرستاد ... زمانی که قرّه میخواست به جانب ابن سعد برگردد، حبیب بن مظاهر به وی گفت :
«أنصر هذا الرّجل الّذی بآبائه ایّدک الله بالکرامه و إیّانا معک؛ یاری کن این مردی (امام حسین(ع)) را که به واسطه پدرانش، خداوند به تو و ما کرامت عطا میکند.»
پیک گفت: نخست باید بروم و جواب پیغام را برسانم آنگاه در این رابطه، فکر کرده و آنچه صواب باشد، برخواهم گزید...{27}
.💥جنگ نرم ودشمن شناسی
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
(۵)عاشورا و جنگ نرم رسانه ای
همانگونه که میبینیم، پیام رسانان و مصاحبه کنندگان جبهه باطل، دارای عقاید و رفتار مختلفی بودند :
الف) پیکی به بهانه «پرسش و پاسخ» و «اطلاعرسانی» انگیزه شومی ( ترور) را میخواهد اجرا کند .
ب) قاصدی که با رعایت آداب مذاکره، وقتی « حقیقت» برایش آشکار میشود، قانع شده و آشکارا طرفدار حق میگردد .
ج ) نامهرسانی که هدف اصلیاش «انتقال پیام» است و برای نتیجهگیری و تصمیم نهایی، شرایط و جوانب مسئله را فعلاً نمیتواند یا نمیخواهد بسنجد .
آری زیبنده است گزارشگر در مقابل حقیقت، پندپذیر باشد و فقط به جنبه «پوشش خبری» و مخابره آن، بسنده نکند .
ارسال پارازیت
در «قیام حسینی» نیز سعی دشمنان بر این بود که پیام و آوای حق از حنجره صداقت، به گوش غافلان نرسد. در اینجا نمونهای از شگردهای سانسور و بایکوت خبری یزیدیان را یادآور میشویم .
امام حسین(ع) از همان روز دوم محرّم تا دقایقی قبل از شهادتش، بارها برای ارشاد کوفیان و اتمام حجّت به دشمنان، با صدایی بلند و رسا حقّانیت خود و ستمهای بنیامیه را بازگو و افشا کرد و پیامدهای همکاری با یزید را بیان نمود. سران دشمن هم برای جلوگیری از افشاگری امام حسین(ع) به تکاپو افتاده و با گفتن سخنان نامربوط و کشیدن فریاد و هیاهو ( پارازیت) گفتار مستدل و دلنشین حضرت را قطع میکردند. امام(ع) در همین خصوص، به جنجال آفرینان و انحصارگران میفرماید :
«ویلکم ما علیکم أن تنصتوا الیّ فتسمعوا قولی...؛ وای بر شما! چه زیانی برای شما است اگر سکوت را رعایت کنید و سخنم را بشنوید؟...».{28}
تلقین و سحر افکار و دلها
گر چه بسیاری از نیروهای عمر بن سعد، اهل کوفه بوده و نسبت به شخصیت حقیقی و حقوقی امام حسین(ع ) شناخت قبلی داشته و حتّی جزو دعوت کنندگان حضرت به کوفه بودند؛ امّا به دلیل حجم سنگین تبلیغات ابن زیاد و تهدیدهای قولی و عملی دیکتاتور عراق، گویا قلب و ذهن خود را برای یک شست و شو و تلقین مسموم در اختیار فرماندهان بیرحم و بعضاً ظاهر الصلاح، واگذار کرده بودند .
امام سجاد(ع) در یادکرد واقعه غم انگیز عاشورا میفرماید :
« ... یَزعُموُنَ أنَّهُم مِن هذِهِ الأُمَّهِ کُلٌّ یَتَقَرَّبُ إلیَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ بِدَمِهِ؛ ... سربازان دشمن که میپنداشتند جزو امّت اسلامی هستند، همگی با ریختن خون امام حسین(ع) میخواستند به درگاه الهی تقرّب بجویند».{29}
ابن سعد پس از رسیدن نامه والی عراق، مبنی بر لزوم جنگ با سپاهیان امام حسین(ع) در یک اقدام فریبکارانه، خطاب به سربازانش گفت :
«ای لشکر خدا! سوار شوید؛ بهشت برای شما }بشارت و گوارا{ باد».{30}
رسانههای دشمن پس از واقعه عاشورا
زمانی که خبر آمدن اسیران به ابن زیاد رسید، وی دستور داد «جارچیان» در سطح شهر کوفه این مطالب را به آگاهی مردم برسانند :
مردم، شهر را آذین ببندند و به شکرانه پیروزی یزید با پوشیدن لباس نو و آرایش نمودن، مراسم جشن پیروزی را برگزار کنند .
افرادی که به استقبال اسیران و خارجیان میروند، نباید سلاح همراه خود ببرند .
هم زمان با ورود اسیران و سرهای شهیدان، صدای بوقها و طبلها در شهر نواخته شد؛ در حالی که بازار کوفه تعطیل و مغازهها بسته شده بود و مأموران ضدّ شورش در نقاط مختلف شهر به نگهبانی میپرداختند .
سپس جارچیان در کوچهها و خیابانها میگفتند :
امروز ابن زیاد به عموم مردم اجازه داده است تا جهت گفتن تبریک، به کاخ او بروند.{31}
شیخ صدوق در این باره مینویسد :
« بَعَثَ البَشائِرَ إلیَ النَّواحی بِقَتلِ الحُسَینِ(ع)؛ ابن زیاد نامهها و افرادی را به اطراف کوفه گسیل داشت تا خبر کشته شدن امام حسین(ع) را }به کارگزاران و مردم{ بشارت دهند».{32}
تهمت به خدا
سیاست مداران بنی امیه برای پیشگیری از هر نوع «واکنش مردمی» و بیتأثیرکردن «افشاگری بازماندگان عاشورا»، اقدامات گوناگون و حساب شدهای را در پیش گرفتند که میتوان مهمترین آنها را، «جبرگرایی» و «انتساب جنایات به خداوند متعال» بر شمرد. حال، به برخی از گفتار و نوشتار جبرگرایانه اشاره میکنیم :
ابن زیاد در مسجد بزرگ کوفه، خطاب به مردم گفت :
الحمدلله الذّی أظهر الحقّ و أهله و نصر أمیرالمؤمنین و أشیاعه و قتل الکذّاب بن الکذّاب...؛ ستایش مخصوص خداوندی است که حقیقت و پیروانش را پیروز کرد و امیرمؤمنان (یزید) و یارانش را یاری نمود و دروغگو فرزند دروغگو (حسین بن علی(ع)) را کشت.{33}
ابن زیاد در مقابل حضرت زینب(س) نیز گفت :
الحمدلله الّذی فضحکم و قتلکم و أکذب أحدوثتکم...؛ شکر و سپاس از آنِ خدایی است که شما را رسوا کرد و }عزیزان{ شما را کشت و سخنان و ادّعایتان را دروغ انگاشت..{34}
یا زینب أرایتِ صنع الله فی أخیک...؛ ای زینب! آیا دیدی خداوند با برادرت چه کرد؟...{35}
@shohadayevarjovi
(۶)
عاشورا و جنگ نرم رسانه ای
ابن زیاد فردی را نزد امّ کلثوم دختر امام حسین(ع) فرستاد تا به وی بگوید :
الحمدلله الذّی قتل رجالکم فکیف ترون ما فعل بکم؛ ستایش و شکر برای خداوند است، همو که مردان شما را کشت. حال، آنچه را که خدا نسبت به شما انجام داد، چگونه میبینید و میپندارید؟{36}
ابن زیاد بعد از مشاهده و دانستن نام امام سجّاد(ع) با شگفتی پرسید :
مگر خداوند، علی بن حسین را نکشته است؟! چگونه است که خداوند، تو را نکشته اکنون تو را زنده میبینم؟ !
وقتی ابن زیاد پاسخ حضرت را شنید، همان باور غلط را در میان مردم دگر باره تلقین کرد :
بلکه برادرت (علی اکبر) را خداوند کشت نه ما.{۳۷
همصدایی با رسانههای یزیدی
ابن زیاد برای فرستادن اسیران و سرهای شهیدان به دمشق، مسیرهایی را مشخص کرد و به نیروهای خود دستوراتی داد تا پیش از رسیدن به هر منزلگاهی، چه اقداماتی انجام پذیرد و در صورت مواجهه با واکنشهای مردمی، چه سیاست و راهکارهای تبلیغی و نظامی را در پیش بگیرند .
میان کوفه تا شام، چهارده منزل وجود داشت؛{38} ولی نوع برخورد و عکسالعمل اهالی آنها متفاوت بود، که به آن اشاره میشود :
فرماندهان ( فرمانده) نیروهای اعزامی ابن زیاد، پیشاپیش به سوی والیان هر شهر و منطقهای « پیکی» میفرستادند تا برای عموم مردم این پیام مخابره و ابلاغ شود : «سربازان خلیفه، «سر خارجی» را میآورند.»
مردم و حاکمان برخی از سرزمینها، شهر خود را زینت کرده و در حالی که پرچمهایی را به دست گرفته و بر طبلها میکوبیدند، به شکرانه پیروزی یزید در مسیر استقبال از سربازان به «قربانی » میپرداختند و در نکوهش اسیران، سخنانی میگفتند و در طول اقامت سربازان ضمن پذیرایی از آنان، به جشن و پایکوبی مشغول میشدند. جاهلان و فاسقان این مناطق نیز با اشاره به سر مبارک امام حسین(ع) و شهیدان، به همدیگر میگفتند : «این، سر همان شورشگری است که بر ضدّ خلیفه (یزید بن معاویه) دست به قیام زده است.»
فرمانداران و اهالی برخی از سرزمینها به سبب آشنایی قبلی یا بعدی خود، نسبت به حقانیت اهل بیت(ع) با کمال شجاعت و تعهّد، دروازههای شهرشان را میبستند و گاهی نیز به سوی سربازان یورش میبردند. شیعیان این مناطق ضمن فرستادن لعن و نفرین به یزیدیان، در مظلومیت عترت پیامبر(ص) میگریستند و با گفتار و رفتار نیک خود، دلهای داغدار اسیران را تسلاّ و خشنود مینمودند.{39}
.💥جنگ نرم ودشمن شناسی
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
عاشورا و جنگ نرم رسانه ای
قسمت پایانی
عذر تراشی پس از حادثه عاشورا
دستگاه تبلیغی و سخن پراکنی یزید، برای در امان ماندن از هجوم انتقادات و اعتراضات مردمی، به تکاپو افتاده و در محافل و مجالس گوناگون نیروهای رسانهای را فرستاده تا هر یک به شیوه و شگردی «جنایات یزید» را توجیه و تفسیر کنند. در اینجا به برخی از عناوین و تیترهای عملیات روانی بنیامیه، اشاره میکنیم :
قتل حسین و یارانش، قضا و قدر الهی بود.{40}
عبیدالله بن زیاد، دستور شهادت آنان را صادر کرده است، پس بر او لعنت باد.{41}
فرماندهان اعزامی به کربلا (ابن سعد، شمر، ابن اشعث و خولی) مقصر هستند.{42}
ما حاضر هستیم دیه و خونبهای آنها را بپردازیم.{43}
آنها چون بر خلیفه اسلام، اولوالأمر و امیرمؤمنان یزید خروج و شورش کردهاند، بر اساس فتاوای امثال شریح قاضی، کشته شدهاند.{44}
یزید طبق اجتهاد و برداشت فقهی و حکومتیاش، حکم قتل آنان را داده است.{45}
یزید از وقوع این حادثه، پشیمان شده و توبه کرده است.{46}
عاشورا در فرهنگ یزیدی{47}
دستگاه حاکمه اموی و مروانی بعد از عاشورای 61 قمری برای زنده نگهداشتن پیروزی خود، شیوههای معنوی و عبادی را در پیش گرفتند.
آنان چون میدانستند واژه «عاشورا» یادآور جنایات یزید و مظلومیت اهل بیت(ع) است؛ لذا دست به کار شده و عاشورا را در تقویم «عبادی» گنجانیدند تا ضمن برگزاری مراسم جشن پیروزی، افکار عمومی را نیز با خود همراه کنند و به امّت اسلامی تلقین کنند که :
یکی از اعیاد اسلامی، عاشورا است .
عید عاشورا، برکت آفرین است .
روزه در عاشورا، مستحب است .
حال، چه در فرهنگ عبادی یهود و مسیحیت، «روزه عاشورا» قداست داشته باشد و چه در صدر اسلام گرفتن این روزه، مباح یا مستحب باشد یا نباشد؛ حکمرانان دمشق با بهرهگیری از احادیث واقعی یا ساختگی، مصمم شدند پیامهای حماسی و انقلابی عاشورا را با برگزاری جشن (تبریک گفتن ) و روزه گرفتن، از یادها ببرند !
در این ماجرا، رسانههای یزیدی (سخنرانان، راویان، شاعران و غیره) به تکاپو و تلاش پرداختند؛ امامان معصوم(ع){48} و شیعیان نیز برای خنثی کردن نقشههای دشمنان و زنده نگهداشتن «عاشورای حسینی»، با گفتار، نوشتار و رفتار خود مفاهیم متعالی و انقلابیای مانند «عزاداری» و «زیارت» را در میان امّت اسلامی گسترش دادند .
امام باقر(ع) برای زدودن «بدعت یزیدیان » آموزههایی دارد که یکی از مهم ترین آنها، خواندن «زیارت عاشورا» است. در این زیارتنامه و دعا، به انگیزه اصلی بدعتگزاران چنین اشاره شده است :
«اَللهمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ به بنوامَیَهَ وَ ابْنُ اکِله الأَکبادِ ...وَ هَذا یَوْمٌ فَرِحَتْ به الُ زِیادٍ وَ الُ مَروانَ بِقَتلِِهِمُ اَلحُسَین صَلواتُ اللهِ عَلیهِ؛ خدایا! همانا عاشورا، روزی است که خاندان امیّه به آن تبرّک میجستند... و این روز، روزی است که دودمان زیاد و مروان به مناسبت شهادت امام حسین(ع) که درود الهی بر او باد شادمانی میکنند. (و در جشن پیروزی خود، به یکدیگر تبریک میگویند)» .
۷.💥جنگ نرم ودشمن شناسی
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وصیتهای امام سجاد(ع) به امام باقر(ع)
۱۳۸۱/٠۷/۲۱
🔺گزیده بیانات رهبر انقلاب در ابتدای درس خارج فقه
#امام_خامنهای
#شهادت_حضرت_امام_زین_العابدین_علیه_السلام
منبع/ویدیو های رهبر انقلاب
••※[🔹∷∷※∷∷🔹]※••
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
کرامت_انساني_در_سيره_و_سخن_امام.pdf
370.2K
⚫️ نسخه PDF
📚 «کرامت انسانی در سیره و سخن امام زین العابدین علیه السلام»
✍ اثر دکتر حمیدرضا مطهری رئیس پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام | مجموعه مقالات همایش امام سجاد (ع)
╭────────────╮
🆔 کانال اسرار تاریخ استاد ابوالحسنی
╰────────────╯
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
D1737628T18017376(Web)-mc.mp3
9.99M
🔹 فرار از مسئولیت
موضوع بحث تفسیر و توضیح آیات نورانی سوره احزاب هست. ۱۷ آیه این سوره به جنگ احزاب اختصاص پیدا کرده است؛ از آیه نهم به بعد. در این سخنرانی آیات ۱۲، ۱۳ و ۱۴ مطرح میشود.
🎙 #استاد_رفعیی
⏱ #سخنرانی_کامل
📺 #صوتی
┄┄┅═✧❁🎙❁✧═┅┄
🔈⃝🇮🇷کانال سخنرانی#ایران_صدا
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
D1736639T15436554(Web)-mc.mp3
10.93M
🔹 آثار محبت خداوند
محبت خداوند و اولیاء الهی یکی از بهترین نعمت ها برای انسان است. حب خدا و اهل بیت علیهم السلام نتایجی دارد که اگر این محبت از جانب انسان واقعی و حقیقی باشد انسان به نتایج خوب آن خواهد رسید.
🎙 #استاد_میرباقری
⏱ #سخنرانی_کامل
📺 #صوتی
┄┄┅═✧❁🎙❁✧═┅┄
🔈⃝🇮🇷کانال سخنرانی#ایران_صدا
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
44.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔗 اشک براندازها از آزادی جاسوس ۹ میلیارد دلاری / بی زوری آمریکا در مقابل ایران ، گریه خائنین را درآورد
🎥 اشک براندازها از آزادی جاسوس ۹ میلیارد دلاری درآمد. حسرت همه از معامله ۹ میلیارد دلاری آمریکا با ایران / در اوج ادعای ضعف حکومت ایران، آمریکا با معامله ی ۹ میلیاردی در مقابل ایران، بی زوری خود را اثبات کرد...
✅ آقای تحلیلگر
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
شبنامه 1295 - @mrtahlilgar.mp3
11.62M
🚨 رصد آمریکا و صهیونیست ها حکایت از فعال شدن سرویس های اطلاعاتی علیه ایران دارد
#شبنامه / تحرکات اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل / دشمنان ایران آماده تنش و آشوب میشوند؟ / سازماندهی اطلاعاتی نیروها در آستانه سالگرد ژینا ؟ / قسمت ۱۲۹۵
✅ آقای تحلیلگر
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آنچه باید همه مردم بویژه زنان و دختران ایران زمین بدانند....
#جهاد تبیین
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
1402-05-21 Hoseini Ghomi.mp3
13.85M
📌 فایل صوتی برنامه سمت خدا
🎙 #حجت_الاسلام_حسینی_قمی
📚 موضوع: حیات عبادی، اجتماعی و علمی حضرت امام سجاد علیهالسلام
🕐 شنبه بیست و یکم مرداد ماه ۱۴۰۲
📥 حجم : ۱۳ مگابایت
⚠️ متن آیات و احادیث این برنامه در حال آماده سازی
.: برنامه تلویزیونی سمت خدا
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
زينت عابدان (رهيافتي بر شخصيتشناسي، سيرهشناسي و انديشهشناسي امام سجاد(ع))
شخصيتشناسي
فصل اول: شناسنامه امام سجاد(ع)
نام مباركش: علي؛ كنيهاش: ابوالحسن، ابومحمد، ابوالحسين، ابوبكر، ابوعبد و ابوالقاسم؛ القابش: زينالعابدين، سيدالعابدين، سجّاد، ذوالثقات، قدوهالزاهدين، سيدالمتقين، امامالمؤمنين، زينالصالحين، منارالقانتين، الزكي، الامين و سيدالمجتهدين1 است.
روز پنجشنبه، پنجم شعبان سال 38 ق در مدينه و در دوران حكومت عدلگستر علي(ع) به دنيا آمد.2 پدر بزرگوارش حسينبن علي و مادرش شهربانو نام داشت. دو سال و چند ماه از دوران كودكي را در عصر نياي بزرگوارش سپري كرد، شاهدي صادق از ده سال بيوفايي و مرارتهاي مردمان با عموي مظلومش امام حسن مجتبي(ع) بود، و يازده سال نيز در عصر امامت پدر زيست. امام سجاد(ع) در رخداد جانگداز عاشورا حضور داشت و پس از شهادت جانسوز پدر، عهدهدار امامت مسلمانان شد. دوران 34 ساله امامتش، از سال 61 هجري آغاز و در روز دوازدهم محرّم سال 95 هجري، در 57 سالگي، به دستور هشامبن عبدالملك، مسموم و در قبرستان بقيع به خاك سپرده شد. امام سجاد(ع) همسران متعدّدي داشتند كه تنها يكي از آنها به نام امّعبداللّه ـ دختر عموي بزرگوارش حسن مجتبي(ع) ـ از طريق عقد دائم، به همسري آن حضرت درآمده بود و ديگران كنيزاني بودند كه حضرت آنها را خريده بود.
از امام سجاد(ع) 11 پسر و 4 دختر به جاي مانده است. 3
تبارشناسي امام سجاد(ع)
خاندان
امام زينالعابدين(ع) خود در مناسبتهاي مختلف به معرّفي خاندان و تبار خويش پرداخته است؛ از جمله در كاخ يزيدبن معاويه در معرّفي خود ميفرمايد: «... من فرزند مكه و منايم؛ من زاده زمزم و صفايم. من فرزند كسي هستم كه خداوند متعال او را در شب معراج از مسجدالحرام به مسجدالاقصي سير داد. من فرزند محمد مصطفايم؛ من فرزند علي مرتضايم؛ من فرزند فاطمه زهرايم كه سرور زنان عالم است؛ من فرزند از بينبَرنده شرك و نفاق در روي زمينم؛ من فرزند پيشواي مؤمنان و مشعلدار مجاهدان و زينت عبادتكنندگان خدا و پرورشيافته كامل مكتب ربّالعالمين هستم. من فرزند كسي هستم كه با مارقان و ناكثان و قاسطان جنگيد و ناصبيان را سركوب كرد و هميشه چشم و گوش به فرمان خدا و رسول او داشت؛ او كه هميشه در دين خدا ثابت قدم بود».4
پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرموده است: «خداوند متعال از ميان بندگانش دو نژاد را برگزيده است و آن از عرب، قريش و از غيرعرب، ايراني است»5 و خود امام زينالعابدين(ع) ميفرمود: «من فرزند دو برگزيدهام»؛6 چون جدش، رسول خدا و مادرش، دختر يزدگرد بود.7
بلبل بوستان علوي امام سجاد(ع) در آشيانه پرمهر و محبتي به دنيا آمد كه خداوند براي توصيف آنان، سوره «هَلْ اَتي» را نازل كرد و با آيه تطهير، ايشان را از هر زشتي و پليدي منزّه ساخت.
پدر
پدر بزرگوار امام سجاد(ع) حسينبن علي است كه ابعاد بينظير شخصيت برجسته ايشان، بر اصحاب معرفت و شيفتگان خاندان نبوّت و امامت پوشيده نيست. حضرت زينالعابدين(ع) در دو سال پاياني دوران حكومت جدّش، حضرت علي(ع) به دنيا آمد. وي ده سال از امامت عمويش حضرت مجتبي(ع) و يازده سال هم از دوران امامت پدر بزرگوارش، را درك كرد كه اين امر سبب شد سه امام راستين به پرورش و تربيت او همت گمارند و دنيايي از فضايل اخلاقي و قداستها بپرورانند و اين موقعيتي بود كه براي كمتر پيشوايي واقع ميشد.
مادر
مادرش بنا به نقل مشهور، شهربانو8 دختر يزدگرد سوم است. نام مادر ايشان را غزاله يا سلامه نيز گفتهاند.9 تاريخنگاران، اين بانوي بزرگوار را تحسين كردهاند؛ از جمله گنجي ميگويد: خداوند تبارك و تعالي ائمه مهدييّن را از نسل حسين(ع)، از دختر كسري قرار داده است، نه از ديگر زنانش.10 همچنين مبرّد ميگويد كه او از بهترين زنان عالم بود.11 بهراستي كه خداوند منّان، اين بانوي بزرگوار لطف و عنايت خاص خود داشت، چرا كه ايشان را مادر بزرگوار امام زينالعابدين(ع) و جده طيبه ائمه طاهرين قرار داد. او سرور بانوان عصرش بود. در فخر و مقامش همين بس كه مفتخر به همسري سيدالشهدا(ع) و مادري امام زينالعابدين(ع) شد. او جده پيشوايان معصوم، از نسل امام سجاد(ع) است. او دخت يزدجرد، از نوادگان كسرا و معروف به شاه زنان، به معناي سرور بانوان است. او را اميرمؤمنان، علي(ع) بدين نام ناميده است.12 برخي گفتهاند: نامش شهربانويه13 بود. نامهاي مادر امام سجاد: سلامه، سلافه، غزاله، سلمه، سادرة.14
توجه اميرمؤمنان و انتخاب ايشان به همسري سيدالشهدا، خود به تنهايي گوياي فضيلت آن بانوست و شايستگييافتن بر مادري حجتهاي الهي، از ايمان و عقل بالاي آن بانو خبر ميدهد.
💥جنگ نرم ودشمن شناسی
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
زينت عابدان (رهيافتي بر شخصيتشناسي، سيرهشناسي و انديشهشناسي امام سجاد(ع))
ادامه۱
در خبري، اميرمؤمنان، علي(ع) خبر داد كه او مادر معصومان بعدي خواهد بود و فرمود: «وَ هِي اُمُّ الأوصِياءِ الذُّرِيَّةِ الطّاهِرَة؛ او مادر جانشينان (پيامبر) از ذريه طاهر است».15
نقل است كه ايشان پيش از اينكه به اسارت درآيد، مسلمان شده بود و سرّ اين تقيه چنين بود كه شهربانو نقل ميكند:
پيش از آمدن لشكر مسلمان، در عالم رؤيا ديدم: حضرت محمد صلی الله علیه و آله به خانه ما آمد و همراه امام حسين(ع) نشست. سپس از من براي حسين خواستگاري كرد و مرا به همسري ايشان درآورد. ... در شب دوم، حضرت فاطمه زهرا(س) را در خواب ديدم كه نزدم آمد و اسلام را بر من عرضه كرد و من اسلام آوردم. سپس فرمود: مسلمانان بر شما غالب ميشوند و تو بهزودي به فرزندم حسين(ع) ميرسي و هيچكس در اسارت آسيبي به تو نميرساند.16
درباره زمان اسارت آن بانو، سه نقل در كتابهاي حديثي و تاريخ ذكر شده است:
1. آن بانو در عهد خليفه دوم به اسارت مسلمانان درآمد.
2. در زمان خلافت خليفه سوم در فتح خراسان، مسلمانان دو نفر از دختران يزدجرد را نزد عثمان فرستادند و عثمان يكي را به امام حسين(ع) و ديگري را به امام حسن(ع) بخشيد.
3. در زمان خلافت اميرمؤمنان، علي(ع) حريثبن جابر را به طرف مشرق فرستاد و او دو نفر از دختران يزدجرد را به سوي حضرت فرستاد و امام علي(ع) شهربانو را به همسري امام حسين(ع) و ديگري را به همسري محمدبن ابيبكر درآورد.17
در روايت دوم و سوم، برخلاف روايت اول، به اسارت آن بانو به همراه خواهرش تصريح نشده است.
علامه محمدباقر مجلسي، درستي روايت اول را ضعيف ميداند و مينويسد: اسارت دختران يزدجرد، بعد از كشته شدن يزدجرد بوده است و اين امر، در خلافت عثمان رخ داد.
ولادت امام زينالعابدين(ع)، بيشك در زمان خلافت علي(ع) بوده است و از شهربانو، فرزندي جز امام سجاد(ع) متولد نشده است. همچنين اين احتمال ضعيف است كه امام حسين(ع) با شهربانو در زمان عمر ازدواج كند و بعد از بيست سال، فرزندي از او به دنيا آيد و در طول اين مدت، هيچ فرزندي از وي متولد نشود.18
علامه بزرگوار، باقر شريف قرشي نيز دو روايت نخست را رد ميكند و روايت سوم را ميپذيرد و آن را مشهورتر از دو روايت پيشين ميشمارد.19
در مقابل، محدث قمي روايت اول (اسارت در زمان عمر را) مشهورتر و قويتر ميداند و مينويسد: قطب راوندي به سند معتبر، از حضرت امام محمد باقر(ع) روايت كرده كه چون دختر يزدجردبنشهريار، آخرين پادشاه عجم را براي عمر آوردند و داخل مدينه كردند، همه دختران مدينه به تماشاي او بيرون آمدند و مسجد مدينه از شعاع نورش روشن شد. چون عمر خواست روي او را ببيند، مانع شد و گفت: سياه باد دست هرمز كه تو دست به فرزند او دراز كني.20
عمر گفت: اين گبرزاده مرا دشنام ميدهد و خواست او را اذيت كند. حضرت امير(ع) فرمود: «تو سخن او را نفهميدي، پس چگونه دانستي كه دشنام ميدهد». پس عمر دستور داد كه در ميان مردم ندا كنند و او را بفروشند. حضرت امير(ع) فرمود: «جايز نيست فروختن دختران پادشاهان، هر چند كافر باشند، ولي به او بگو يكي از مسلمانان را خود اختيار كند و او به همسري او در بيايد و مهرش را از بيتالمال او حساب كن». عمر پذيرفت و گفت: يكي از اهل مجلس را اختيار كن. آن سعادتمند آمد و دست بر دوش مبارك امام حسين(ع) گذاشت... .21
ماجراي ازدواج مادر امام زينالعابدين(ع)
پس از شكست يزدگرد سوم و فتح ايران، شهربانو طي فتوحات شهرهاي ايران، به دست مسلمانان اسير و به مدينه آورده شد. چون خواستند وي را بفروشند. اميرمؤمنان(ع) آنها را از اين عمل بازداشت و پيشنهاد فرمود كه شهربانو به اختيار خود، شخصي را به همسري خويش انتخاب كند و مهريه او نيز از بيتالمال پرداخته شود. پس در پرتو حمايت اميرالمؤمنين(ع) آزاد گرديد و به همسري حسينبن علي درآمد. اميرمؤمنان(ع) از اين انتخاب بسيار خوشحال شد و فرزند خود امام حسين(ع) را به نكوداشت و احسان در حق وي بسيار توصيه كرد. علي(ع) درباره او به فرزندش سفارش فرمود: از همسرت شهربانو، خوب محافظت و نگهداري كن و به او نيكي نما؛ زيرا كه در آيندهاي نزديك براي تو فرزندي خواهد آورد كه بهترين اهل زمين خواهد بود.22 بدين ترتيب وي افتخار يافت تا مادر امام زينالعابدين(ع) باشد و نُه امام معصوم از نسل او پديد آيد.
به دليل فضل و كمال و معرفت وي به خاندان نبوت، علي(ع) او را به حضرت مريم(س) تشبيه كرد و بعضي گفتهاند «فاطمه(س)» نام نهاد. لقب وي، «سيدهالنساء» يعني سرور زنان بود.23
رعايت شأن مادر
با آنكه امام زينالعابدين(ع) از هر كس نسبت به مادر خود بيشتر احسان و نيكي داشت، ولي اغلب از خوردن غذا با وي امتناع ميكرد.
💥جنگ نرم ودشمن شناسی
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
زينت عابدان (رهيافتي بر شخصيتشناسي، سيرهشناسي و انديشهشناسي امام سجاد(ع))
ادامه۲
وقتي علت را جويا شدند و به وي گفتند شما كه بيشتر از هر كس به مادر خود عشق ميورزيد و به وي نيكي ميكنيد، چرا از غذاخوردن با او خودداري ميكنيد؟ حضرت فرمود: من به خاطر ادب و احترام مادرم با آن بزرگوار غذا نميخورم؛ زيرا بيم آن دارم به لقمهاي دست برم كه مادرم زودتر متوجه او شده و قصد خوردن آن را داشته باشد.24
عطر ولادت
در يكي از روزهاي سخت و در عين حال بابركت حكومت اميرالمؤمنين عليبن ابيطالب(ع)، در منزل فرزندش، امام حسين(ع) كودكي ديده به جهان گشود كه سالها پيش رسولاكرم صلی الله علیه و آله مژده تولّد او را داده و در توصيف او فرموده بود: «خداوند متعال او را سيد عابدان و زينت دوستان خدا خوانده است. گويي هماينك او را ميبينم كه در روز قيامت در بين صفها، شاد و سربلند و خرامان در رفت و آمد است».25 امام علي(ع) چون مادر او، شهربانو را به همسري امام حسين(ع) درآورد، به آن حضرت فرمود: «اي حسين، از اين بانوي پرهيزكار بهترين فرزند تو متولّد خواهد شد».26 آنگاه كه در روز پنجم شعبان 36 يا 38ق، اين مولود با قدوم مباركش موجبات شادي خاندان امامت را فراهم ساخت، امام حسين(ع) به سبب علاقه فراواني كه به پدر بزرگوارش داشت نام او را «علي» برگزيد.
او در خاندان پاك رسالت، قدم به دنيا گذاشت و جهاني از صفا، معنويت و دانش و بينش براي بشر به ارمغان آورد. او آمد تا شيفتگان عبادت و سالكان راه معرفت و خداشناسي را از سرچشمه زلال توحيد و عرفان ناب محمّدي سيراب سازد.
زندگي امام سجاد(ع) در يك پيام
زينالعابدين(ع)، قهرمان معنويت است، بهگونهاي كه وقتي انسان به او مينگرد، به حقيقت اسلام، نگاه ميكند. نمازهايش، پرواز روح بهسوي خدا بود و با همه وجود در پيشگاه پروردگارش آماده ميشد. آن حضرت، پيك محبت بود؛ هر جا غريب و تهيدست و بينوايي را ميديد كه ديگران به او توجه ندارد، به او محبت ميكرد و به خانه خودش ميآورد. روزي گروهي از جُذاميها را ديد كه همه آنها را از خود ميراندند. آن حضرت آنها را به خانه فرا خواند و از ايشان پرستاري كرد. خانه امام زينالعابدين(ع)، پناهگاه مسكينان، يتيمان و بيچارگان بود.27 «وقتي شورشيان، بنياميه را از مدينه بيرون كردند، مروان كه خود از دشمنان امام بود، از امام خواهش كرد كه همسر و خانواده او در خانه و پناه آن حضرت باشند و امام نيز با بزرگواري پذيرفت. بدينگونه، در روزهايي كه مدينه دستخوش قتل و غارت بود، خانه امام، پناهگاه پناهندگان بود و خانوادههاي فراواني به آستان آن حضرت پناه آوردند و امام نيز تا پايان درگيريهاي خونين از آنان پذيرايي كرد».28
ز رنج آرد به راحت، مردمان را
نشاند فتنه دور زمان را
همه راحت بُوَد بر خلق، بيرنج
وجودش خلق را شادي است چون گنج29
مقام والاي امام سجاد(ع) از ديد فرزند
امام باقر(ع) ميفرمايد: پدرم به ياد هيچ نعمتي از نعمتهاي خدا نميافتاد، مگر اينكه براي آن نعمت، سجده ميكرد و هيچ آيهاي از قرآن را كه سجده داشت، نميخواند، مگر اينكه سجده ميكرد و هيچ شري از او دفع نميشد، جز اينكه به شكرانه آن، سجده ميكرد و هيچ نماز واجبي را به پايان نميبرد، مگر اينكه به پاس آن، سجده ميكرد و به پاس هر اصلاحي كه ميان دو كس انجام ميداد، سجده ميفرمود. آنقدر سجده كرد كه نشان آن در جايگاههاي سجدهاش مشهود بود. به همين دليل، او را «سجاد» ناميدند. چون بر اثر سجده، جايگاههاي سجودش پينه بسته بود، او را «ذوثفنات» ميگفتند.30
القاب امام سجاد(ع)
حضرت سجاد(ع) به اوصاف و فضايل بسيار شايستهاي آراسته بود كه او را از هر جهت، از ديگر مردم ممتاز ميساخت؛ به آن حضرت، لقبهاي بسياري نسبت داده شده است كه هريك به بُعدي از كمالات او دلالت دارد.
امام عليبن الحسين را به سبب سجدههاي طولاني او ـ كه نظير آنها فقط در عليبنابيطالب(ع) ديده شده بود ـ سيدالساجدين و نيز سيّدالعابدين لقب داده بودند. درباره لقب سجاد گفتهاند كه آن امام هُمام آنقدر سر به سجده ميگذاشت و براي هر نعمتي سجده ميكرد كه پيشانياش پينه ميبست.31 همچنين هنگامي كه آن حضرت سر به سجده ميگذاشت، آنقدر به همان حالت ميماند تا اينكه عرق از سر و صورت مبارك ايشان جاري ميشد.32 امام سجاد(ع) را چون كوچكتر از حضرت علياكبر و بزرگتر از علياصغر(ع) بودند، علي اوسط خواندهاند و چون پس از ماجراي جانسوز عاشورا همواره به ياد پدر ميگريست، نوح آلمحمّد لقب دادهاند.
💥جنگ نرم ودشمن شناسی
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
زينت عابدان (رهيافتي بر شخصيتشناسي، سيرهشناسي و انديشهشناسي امام سجاد(ع))
ادامه۳
چون عليبن الحسين در خاندان نبوت و رسالت باليده و در محضر سبط رسول خدا صلی الله علیه و آله و سيد جوانان بهشت؛ حسينبن علي پرورش يافته بود، در مدت اندكي پس از شهادت پدرش، كمال والاي انسانياش نظر همگان را به خود جلب كرد. معاصرانش وي را به جلالت قدر ستوده و با لقبهاي متعدد، به نيكي از وي ياد كردهاند. هر يك از اين القاب، بيانگر جنبهاي از جنبههاي شخصيتي وي است. برخي از اين لقبها عبارتند از:
ـ سيدالعابدين؛33 سرور عبادتكنندگان.
ـ زينالعابدين؛34 زينت عبادتگران.
ـ سجاد؛35 بسيار سجدهكننده.
ـ ذوالثفنات؛36 داراي پينه بر پيشاني.
ـ منار القانتين؛37 مشعل شبزندهداران.
ـ امين؛38 امانتدار.
ـ زكي؛39 پاكنهاد.
آنچه بيان شد برخي از لقبهايي است كه عالمان اهلسنت به آنها اشاره كردهاند. عالمان شيعه لقبهاي ديگري نيز براي آن حضرت برشمردهاند كه عبارتاند از: قدوه الزاهدين (پيشواي زاهدان)؛ سيدالمتقين (سرور پرهيزكاران)؛ امامالمؤمنين (امام مؤمنان)؛ سيدالمجتهدين، زينالعابدين، زينالصالحين، وصيالوصيين، امام الاُمّة، مُتهجِّد، سيّدالعابدين، الزّكي، الامين، البكّاء، سيّدالساجدين، منارالقانتين، ذوالثّفنات و نوح آلمحمّد صلی الله علیه و آله .
اين لقبها مانند لقبهايي نيست كه عرب هنگام زادن كودك يا در كودكي به او ميدهد. اين لقبها را صرّافان گوهرشناس و انسانجو به آن حضرت دادهاند. آنان در آن دوران تاريك، از ديو و دد آزرده شده بودند و با ديدن آن امام، كسي را ميديدند كه آن دانشمند در روز روشن با چراغ در پي او ميگرديد و نمييافت. بيشتر كساني كه اين لقبها را بدو دادهاند، نه شيعه بودند و نه او را امام و برگزيده از سوي خدا ميدانستند. با اين حال، نميتوانستند آنچه را در او ميبينند، ناديده بگيرند. هر يك از اين لقبها، نشاندهنده درجهاي از كمال، پايهاي از ايمان، مرتبهاي از تقوا و اخلاص و ميزان اعتماد و اعتقاد مردم به دارنده اين لقبهاست. او به حقيقت، جلوهگاه آشكار اين ويژگيها بود و اين سخني است كه همگي برآنند.40
كنيه
به دليل متعددبودن فرزندان آن حضرت، ايشان را با كنيههاي مختلفي ياد كردهاند، همچون: ابومحمد، ابوالحسن، ابوالحسين، ابوعبدالله.41
💥جنگ نرم ودشمن شناسی
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️ولایت و ولایت مدار و ولی به چه معناست؟
🔹#ولایت معانى مختلفى دارد. ریشه لغوى آن #ولى به معناى قرب، اتصال و پیوند دو یا چند شىء است. یکی از معانی رایج اصطلاحى «ولایت» عبارت است از: «تصدى امر و اداره حکومت». #ولی_فقیه مجتهد جامع الشرایطی است که با توجه به واجدیت صلاحیت های علمی، اخلاقی و مدیریتی، در #عصر_غیبت به نیابت از #امام_زمان (عج) به رهبری جامعه اسلامی منصوب گردیده و متولی مدیریت جامعه اسلامی می باشد، و اطاعت از دستورات حکومتی ولی فقیه برای همگان واجب است.
🔹انبوهی از معانی و معارف در #ولایتمداری نهفته است. ابتدا به آیه ولایت اشاره و سپس ولایت مداری را معنا میکنیم: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ؛ [مائده، ۵۵] سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده اند، همانها که نماز را برپا مىدارند، و در حال رکوع، زکات مىدهند». براساس این آیه شریفه، #ولی و سرپرست و صاحب اختیار مومنین، خداوند و رسول خدا و امام علی علیهما السلام است. (که این آیه شریفه پس از خاتم بخشی امیرالمومنین امام علی علیهالسلام در حالت رکوع نازل شد)
🔹در واقع #ولایت_مداری مفهومی است که ریشه قرآنی دارد و خدای متعال همه مومنین را به آن دستور میدهد. ما تنها به یک دسته از این آیات اشاره میکنیم. در #قرآن_کریم سه بار دستور #ولایت_مداری در قالب تعبیر «یُسَلِّمُوا تَسْلیما» (نساء ۶۵ و احزاب ۲۲ و ۵۶) بیان شده است. اطاعت محض همراه با رضایت، یا به تعبیر لطیف دیگر «رام» بودن در برابر #ولایت، معنای «تسلیم» است که همه به آن امر شدهاند. این تعبیر قرآنی بسیار دقیق است و تمامی ابعاد زندگی و رفتارها و حتی افکار انسان را شامل میشود.
🔹مصداق کامل این تسلیم محض و رام ولایت بودن، خودِ وجود نازنین امیرالمومنین امام علی (ع) است که با تمام وجود، تسلیمِ مولای خود رسول اکرم (ص) است و در همه حال در خدمت ایشان بودند، و انگار از خود ارادهای به جز آنچه مدّ نظر و مورد رضای ایشان بود نداشتند. ما هم اگر می خواهیم ولایت مدار باشیم، باید تمامی حرکات و سکنات خود را بر محور رضایت ولیّ الله الاعظم حضرت ولیعصر ارواحنا فداه قرار دهیم. خواست ایشان خواست ما و رضای ایشان رضای ما باشد.
🔹#ولی_فقیه نیز به عنوان نایب امام زمان (عج) صاحب این ولایت در امر حکومت است، و هر گونه تخطی از فرمان ایشان، انسان را از مدار ولایت خارج میکند. این تعبیر که ولایت فقیه همان ولایت رسول الله (ص) از فرمایشات رهبر کبیر و معمار جمهوری اسلامی ایران، امام خمینی (ره) است که وظیفه ما را در قبال ولیّ فقیه به خوبی روشن میسازد. با تأمل در آنچه بیان شد معارف بسیاری برای انسان حاصل میشود.
منبع: وبسایت پرسمان
#ولایت #ولی #پيامبر_اكرم #امام_علی #ولی_فقیه
منبع/تبیین
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
آینده جهان 10.mp3
20.91M
#مستند_صوتی | بخش دهم
کتاب انقلاب اسلامی و آینده جهان
نوشته محمد شجاعی (کلیک کنید)
۱• از کجا معلوم که اشارات پیامبر اسلام (ص) در مورد انقلاب شرق، انقلاب اسلامی ایران بوده باشد؟
۲• مهمترین شرط موفقیت انقلاب بسمت هدفی که پیامبر (ص) بدان اشاره دارند، چیست؟
منبع/ کانال رسمی استاد محمد شجاعی
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
هدایت شده از پایگاه خبری ورائوی
💠 جذب خادمیار در #موکب_شهدای_ورجوی
شهرستان مراغه
📡 پایگاه خبری ورائوی
www.varovi.ir
▪️اینستاگرام■روبیکا| ایتا□سروش□بله□تلگرام▫️
□ @varjovi ■ @ varovi_ir
357-noor-ar-dabagh.mp3
524.1K
357-noor-fa-maleki.mp3
4.24M
#صوت_ترجمه #صفحه_357 سوره مبارکه #نور
#سوره_24
#جزء_18
باصدای استاد مومیوند
منبع/جهادتبیین
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi