eitaa logo
میعادگاه شهدا | روشنگری
401 دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
19هزار ویدیو
924 فایل
🕯میعادگاه شهدای وَرجُوی 📌شهید پرور ترین روستای ایران آذربایجان شرقی ؛ ۶ کیلومتری جنوب شهرستان مراغه پایگاه شهید رجائی صاحب امتیاز: 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْائوی Www.varjovi.ir @varjovi ۰۹۳۵۴۳۲۱۲۹۴ | ارتباط با مدیر مسئول
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹حميد بن مسلم [۶] نقل مى كند، ما به اتفاق شمر بن ذی الجوشن از کنار خيمه ها عبور می کرديم تا به رسيديم، ديديم که از شدت بيماری در بستر افتاده است. همراه شمر گروهى نظاميان بودند؛ گفتند آيا اين بيمار را بکشيم؟ من گفتم: سبحان الله چگونه مردم بی رحميد شما، آيا اين ناتوان را می خواهيد بکشيد، همين بيماری‌ای که دارد کافی است، و او را خواهد کشت؛ پس زيرانداز آن حضرت را کشيدند و بردند و آن حضرت را به رو افکندند. [۷] شيخ عباس قمی از روضة الصفا نقل مى کند که شمر تصميم گرفت  (ع) را که در بستر بيماری افتاده بود به قتل برساند. 🔹در اين هنگام عمر سعد دو دست شمر را گرفت و گفت از خدا شرم نداری که بر قتل اين پسر اقدام می نمایی؟ شمر گفت: فرمان عبيدالله بن زياد صادر شده که همه فرزندان حسين (ع) را بکشم. عمر سعد در منع کردن شمر سعی زياد کرد و شمر را از آن عمل زشت بازداشت. شمر پس از آن دستور داد تا خيمه های اهل بيت را آتش زدند. [۸] بنابر اين با توجه به وقایعی که در روز عاشورا پس از شهادت امام حسين (ع) اتفاق افتاد، بيماری و زنده ماندن  (ع) در کربلا حکمتی الهی بود تا حجت خدا در روی زمين باقى بماند. و هرگاه دشمنان تصميم به قتل آن حضرت می گرفتند، به تصور اين که بيماری آن حضرت را خواهد کشت يا کشتن بيماری که جنگ نکرده ناپسند بود، دست از کشتن او برمی داشتند. البته اگر چه از قتل حضرت چشم پوشيدند، ولی از هيچ گونه آسيب رساندن و آزار دادن حضرت دريغ نکردند. 🔹سوار کردن اسرا بر مرکب هاى برهنه، و غل و زنجير آزار دهنده در آن هوای گرم و سوزان، و ضرب و شتم زنان و کودکان در مقابل چشم ایشان، آنچنان امام (ع) را آزار می داد که به عمه اش حضرت زينب (س) فرمود سينه ام تنگ شده، به حالتی که نزديک است جان از تنم خارج شود. حضرت زينب (س) با پريشانی و نگرانى از حضرت می پرسید اين چه حالتی است که در تو می بينيم. بنا بر اين وقتی خداوند بخواهد، حجت خود را برای اهل زمين نگه دارد، چنان که عيسى، موسی و ابراهيم (عليهم السلام) را از آسيب طاغوت های زمان نگه داشت،  (ع) را نيز نگه می دارد، و لو در نبرد سخت بين حق و باطل واقع شود. پی نوشت ها؛ [۱] قمی، شيخ عباس، منتهی آلامال، اعلام التقی، قم، ۱۳۸۲، ج ۲، ص ۱۹-۱۷؛ جعفريان، رسول، حيات فکری و سياسی امامان شيعه، انصاريان، قم، ۱۳۸۴، ج ۸، ص ۲۵۵ [۲] حيات فکری و سياسی  امامان شيعه، همان [۳] ابن طاووس، لهوف، ترجمه عقيقی بخشايشی، قم، نويد اسلام، ۱۳۸۵، ص ۱۵۹ [۴] همان، ص ۱۶۳ [۵] همان، ص ۱۷۵ [۶] حميد بن مسلم از لشکر دشمن بود و همان شخصی است که مأموريت يافت به همراه خولی، سر مقدس امام حسين (ع) را به کوفه نزد عبيد الله بن زياد ببرد. نک: منتهی الآمال، همان، ص ۶۰۴ [۷] منتهی الآمال، همان، ص ۶۰۱ [۸] همان منبع: مرکز مطالعات و پاسخگويى به شبهات حوزه علميه قم منبع/تبیبن 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
🔹حميد بن مسلم [۶] نقل مى كند، ما به اتفاق شمر بن ذی الجوشن از کنار خيمه ها عبور می کرديم تا به رسيديم، ديديم که از شدت بيماری در بستر افتاده است. همراه شمر گروهى نظاميان بودند؛ گفتند آيا اين بيمار را بکشيم؟ من گفتم: سبحان الله چگونه مردم بی رحميد شما، آيا اين ناتوان را می خواهيد بکشيد، همين بيماری‌ای که دارد کافی است، و او را خواهد کشت؛ پس زيرانداز آن حضرت را کشيدند و بردند و آن حضرت را به رو افکندند. [۷] شيخ عباس قمی از روضة الصفا نقل مى کند که شمر تصميم گرفت  (ع) را که در بستر بيماری افتاده بود به قتل برساند. 🔹در اين هنگام عمر سعد دو دست شمر را گرفت و گفت از خدا شرم نداری که بر قتل اين پسر اقدام می نمایی؟ شمر گفت: فرمان عبيدالله بن زياد صادر شده که همه فرزندان حسين (ع) را بکشم. عمر سعد در منع کردن شمر سعی زياد کرد و شمر را از آن عمل زشت بازداشت. شمر پس از آن دستور داد تا خيمه های اهل بيت را آتش زدند. [۸] بنابر اين با توجه به وقایعی که در روز عاشورا پس از شهادت امام حسين (ع) اتفاق افتاد، بيماری و زنده ماندن  (ع) در کربلا حکمتی الهی بود تا حجت خدا در روی زمين باقى بماند. و هرگاه دشمنان تصميم به قتل آن حضرت می گرفتند، به تصور اين که بيماری آن حضرت را خواهد کشت يا کشتن بيماری که جنگ نکرده ناپسند بود، دست از کشتن او برمی داشتند. البته اگر چه از قتل حضرت چشم پوشيدند، ولی از هيچ گونه آسيب رساندن و آزار دادن حضرت دريغ نکردند. 🔹سوار کردن اسرا بر مرکب هاى برهنه، و غل و زنجير آزار دهنده در آن هوای گرم و سوزان، و ضرب و شتم زنان و کودکان در مقابل چشم ایشان، آنچنان امام (ع) را آزار می داد که به عمه اش حضرت زينب (س) فرمود سينه ام تنگ شده، به حالتی که نزديک است جان از تنم خارج شود. حضرت زينب (س) با پريشانی و نگرانى از حضرت می پرسید اين چه حالتی است که در تو می بينيم. بنا بر اين وقتی خداوند بخواهد، حجت خود را برای اهل زمين نگه دارد، چنان که عيسى، موسی و ابراهيم (عليهم السلام) را از آسيب طاغوت های زمان نگه داشت،  (ع) را نيز نگه می دارد، و لو در نبرد سخت بين حق و باطل واقع شود. پی نوشت ها؛ [۱] قمی، شيخ عباس، منتهی آلامال، اعلام التقی، قم، ۱۳۸۲، ج ۲، ص ۱۹-۱۷؛ جعفريان، رسول، حيات فکری و سياسی امامان شيعه، انصاريان، قم، ۱۳۸۴، ج ۸، ص ۲۵۵ [۲] حيات فکری و سياسی  امامان شيعه، همان [۳] ابن طاووس، لهوف، ترجمه عقيقی بخشايشی، قم، نويد اسلام، ۱۳۸۵، ص ۱۵۹ [۴] همان، ص ۱۶۳ [۵] همان، ص ۱۷۵ [۶] حميد بن مسلم از لشکر دشمن بود و همان شخصی است که مأموريت يافت به همراه خولی، سر مقدس امام حسين (ع) را به کوفه نزد عبيد الله بن زياد ببرد. نک: منتهی الآمال، همان، ص ۶۰۴ [۷] منتهی الآمال، همان، ص ۶۰۱ [۸] همان منبع: مرکز مطالعات و پاسخگويى به شبهات حوزه علميه قم منبع/تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️علماى اهل سنت درباره شخصیت امام سجاد (علیه السلام) چه دیدگاهى دارند؟ 🔸با رجوع به کتاب هاى و صاحبان تراجم و رجال پى مى بریم که (علیه السلام) نزد آنان از جلالت و احترام خاصى برخوردار بوده است. در اینجا به برخى از این عبارات اشاره مى کنیم: 1⃣«ابن عساکر شافعى دمشقى» 🔹او میگوید: «کان على‌بن‌الحسین ثقة مأموناً، کثیر الحدیث، عالیاً، رفیعاً، ورعاً...»؛ [۱] ( مردى ، ، ، ، و بود...). 2⃣«محمّد ابن سعد» 🔹او نیز همین عبارت را در مورد (علیه السلام) آورده است. [۲] 3⃣«ابن حجر عسقلانى» 🔹«على بن الحسین بن على بن ابى طالب، زین العابدین، ثقة، ثبت، عابد، فقیه، فاضل، مشهور. قال ابن عیینه عن الزهرى: ما رأیت قرشیاً افضل منه»؛ [۳] ( بن على بن ابى طالب، زین العابدین، ثقه، ثبت، ، ، و بود. ابن عیینه از زهرى نقل کرده که من در میان قریش، کسى را افضل از او ندیدم). 4⃣«ابن حجر هیتمى» 🔹«و زین العابدین هذا هو الّذی خلف اباه علماً وزهداً وعبادة... و کان زین العابدین عظیم التجاوز والعفو والصفح...»؛ [۴] (و ، او کسى است که جانشین پدرش در و و بود... او بوده و بزرگوار، و داراى و بود...). 5⃣«یعقوبى» 🔹«کان افضل الناس و اشدّهم عبادة، و کان یسمّى «زین العابدین»، وکان یسمّى ایضاً «ذا الثّفنات» لما کان فی وجهه اثر السجود»؛ [۵] ([امام سجاد (علیه السلام)]، و آنان بود، لذا او را نامیدند. و نیز او را صاحب پینه ها (ذوالثفنات) نامیده اند، به جهت این که در پیشانى او بود). 6⃣«محیى الدین بن یحیى بن شرف نووى» 🔹«واجمعوا على جلالته فی کل شىء»؛ [۶] ( بر قدر او [امام زین العابدین (علیه السلام)] ـ در هر چیزى نموده اند). 7⃣«نسّابه معروف به ابن عنبه» 🔹«و فضائله اکثر من ان تحصى او یحیط بها الوصف»؛ [۷] ( او بیش از آن است که به درآید یا مردم از آن مطّلع شوند). 8⃣«شبراوى» 🔹«کان ـ (رضی الله عنه) ـ عابداً، زاهداً، ورعاً، متواضعاً، حسن الاخلاق»؛ [۸] (او انسان ، ، ، و داراى بود). 9⃣«ابن تیمیه حرّانى» 🔹«امّا على بن الحسین فمن کبار التابعین و ساداتهم علماً و دیناً... و له الخشوع و صدقة السرّ و غیر ذلک من الفضائل ما هو معروف»؛ [۹] (امّا ؛ او بزرگترین تابعین و سادات آنان در و بود... او در و و دیگر به حدّى رسیده بود که نزد همه معروف بود). 🔟«محمّد بن طلحه شافعى» 🔹«هذا زین العابدین، قدوة الزاهدین و سید المتقین و امام المؤمنین شیمته تشهد له انّه من سلالة رسول الله (صلى الله علیه و آله)، و سمته یثبت قربه من الله. و ثفناته تسجل له کثرة صلاته و تهجّده. و اعراضه عن متاع الدنیا ینطق بزهده فیها...»؛ [۱۰] (او ، مقتداى زاهدین و سید متقین و بود. کسى که رفتارش گواهى مى داد که از (صلى الله علیه وآله) است. نشانه اش ثابت مى کرد که او مرتبط با خدا است. و سند کثرت نماز و بود. و اعراض او از متاع دنیا، بر او از دنیا گویا بود...). پی نوشت‌ها؛ [۱] تاریخ دمشق، ج۳۶، ص۱۴۲؛ [۲] الطبقات الکبرى، ج۵، ص۲۲۲؛ [۳] تقریب التهذیب، ج۲، ص۳۵؛ [۴] صواعق المحرقة، ص۱۱۹؛ [۵] تاریخ یعقوبى، ج۳، ص۴۶؛ [۶] تهذیب اللغات و الأسماء، ج۱، ص۳۴۳؛ [۷] عمدة الطالب، ص۱۹۳؛ [۸] الاتحاف بحبّ الأشراف، ص۴۹؛ [۹] منهاج السنة، ج۲، ص۱۳۳، چ۱؛ [۱۰] مطالب السؤول، ج۲، ص۴۱ 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ش، ص ۶۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
🔹حميد بن مسلم [۶] نقل مى كند، ما به اتفاق شمر بن ذی الجوشن از کنار خيمه ها عبور می کرديم تا به رسيديم، ديديم که از شدت بيماری در بستر افتاده است. همراه شمر گروهى نظاميان بودند؛ گفتند آيا اين بيمار را بکشيم؟ من گفتم: سبحان الله چگونه مردم بی رحميد شما، آيا اين ناتوان را می خواهيد بکشيد، همين بيماری‌ای که دارد کافی است، و او را خواهد کشت؛ پس زيرانداز آن حضرت را کشيدند و بردند و آن حضرت را به رو افکندند. [۷] شيخ عباس قمی از روضة الصفا نقل مى کند که شمر تصميم گرفت  (ع) را که در بستر بيماری افتاده بود به قتل برساند. 🔹در اين هنگام عمر سعد دو دست شمر را گرفت و گفت از خدا شرم نداری که بر قتل اين پسر اقدام می نمایی؟ شمر گفت: فرمان عبيدالله بن زياد صادر شده که همه فرزندان حسين (ع) را بکشم. عمر سعد در منع کردن شمر سعی زياد کرد و شمر را از آن عمل زشت بازداشت. شمر پس از آن دستور داد تا خيمه های اهل بيت را آتش زدند. [۸] بنابر اين با توجه به وقایعی که در روز عاشورا پس از شهادت امام حسين (ع) اتفاق افتاد، بيماری و زنده ماندن  (ع) در کربلا حکمتی الهی بود تا حجت خدا در روی زمين باقى بماند. و هرگاه دشمنان تصميم به قتل آن حضرت می گرفتند، به تصور اين که بيماری آن حضرت را خواهد کشت يا کشتن بيماری که جنگ نکرده ناپسند بود، دست از کشتن او برمی داشتند. البته اگر چه از قتل حضرت چشم پوشيدند، ولی از هيچ گونه آسيب رساندن و آزار دادن حضرت دريغ نکردند. 🔹سوار کردن اسرا بر مرکب هاى برهنه، و غل و زنجير آزار دهنده در آن هوای گرم و سوزان، و ضرب و شتم زنان و کودکان در مقابل چشم ایشان، آنچنان امام (ع) را آزار می داد که به عمه اش حضرت زينب (س) فرمود سينه ام تنگ شده، به حالتی که نزديک است جان از تنم خارج شود. حضرت زينب (س) با پريشانی و نگرانى از حضرت می پرسید اين چه حالتی است که در تو می بينيم. بنا بر اين وقتی خداوند بخواهد، حجت خود را برای اهل زمين نگه دارد، چنان که عيسى، موسی و ابراهيم (عليهم السلام) را از آسيب طاغوت های زمان نگه داشت،  (ع) را نيز نگه می دارد، و لو در نبرد سخت بين حق و باطل واقع شود. پی نوشت ها؛ [۱] قمی، شيخ عباس، منتهی آلامال، اعلام التقی، قم، ۱۳۸۲، ج ۲، ص ۱۹-۱۷؛ جعفريان، رسول، حيات فکری و سياسی امامان شيعه، انصاريان، قم، ۱۳۸۴، ج ۸، ص ۲۵۵ [۲] حيات فکری و سياسی  امامان شيعه، همان [۳] ابن طاووس، لهوف، ترجمه عقيقی بخشايشی، قم، نويد اسلام، ۱۳۸۵، ص ۱۵۹ [۴] همان، ص ۱۶۳ [۵] همان، ص ۱۷۵ [۶] حميد بن مسلم از لشکر دشمن بود و همان شخصی است که مأموريت يافت به همراه خولی، سر مقدس امام حسين (ع) را به کوفه نزد عبيد الله بن زياد ببرد. نک: منتهی الآمال، همان، ص ۶۰۴ [۷] منتهی الآمال، همان، ص ۶۰۱ [۸] همان منبع: مرکز مطالعات و پاسخگويى به شبهات حوزه علميه قم منبع/تبیبن 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi