فرماندهای که لبخند میزد😊
🔻محمد از دوران كودكی لبخند میزد واين لبخندهای حقيقی ازروی ايمان قوی ومهربانی وی بود
بارها شاهد بوديم كه فرماندهان ارتش بعث عراق و متجاوزان در جنگها هميشه پرخاشگر و عصبانی بودهاند اما شهيدبروجردی فرماندهی بود كه درسختترين شرايط لبخند میزد؛
لبخندهای كه ناشی از رضايت و خشنودی در برابر رضای الهی بود و دشمن را گيج میكرد
#مسیح_کردستان
#شهید_محمد_بروجردی
@shohadaygian
🌴 شفاعت
🔘 خیلی شوخ و با روحیه بود. وقتی مثل بقیه دوستان به او التماس دعا میگفتیم یا از او تقاضای «شفاعت» میکردیم
میگفت: مسئلهای نیست "دو قطعه عکس سه در چهار" و "یک برگ فتوکپی شناسنامه" بیاور ببینم برایت چکار میتوانم بکنم!
در ادامه هم توضیح میداد که حتماً گوشهایت پیدا باشد، عینک هم نزده باشی شناسنامه هم باید عکسدار باشد!
🌹 @shohadaygian 🌹
شهدای گیان
خبر شهادتش خیلی از کسانی که او را میشناختند ناباورانه غافلگیر کرد... اما او نشان داد که: در باغ شه
🔻 از بچههای قدیمی جنگ و اهل کرمانشاه بود.
در دانشگاه امام حسین (علیهالسلام) تدریس میکرد و استاد دورههای دافوس بود.
چند سالی میشد که از سپاه بازنشسته شده بود.
بعد از بازنشستگی وارد کارهای اقتصادی شد و وضع مالی نسبتا خوبی دستوپا کرده بود.
کمتر کسی فکر میکرد باز در همان حال و هوای جهاد و شهادت باشد.
چند مدت پیش آمد و میگفت میخواهد برود سوریه ولی موافقت نمیکنند...
آنقدر تلاش کرد تا در نهایت در قالب یگانهای ادوات اعزام شد.
خبر شهادتش خیلی از کسانی که او را میشناختند ناباورانه غافلگیر کرد...
اما او نشان داد که:
در باغ شهادت باز، باز است...🌷
#مدافع_حرم
#سردار_شهید_شاهرخ_دائیپور
#شهادت: ۱ تیر ۹۷
#هنیئا_لڪ_یا_شهیـد 🕊
🌹 @shohadaygian 🌹
🔽 یکماه ازمفقود شدن ابراهیم میگذشت. بچههایی که با ابراهیم رفیق بودند هیچکدام حال وروز خوبی نداشتند. هرجا جمع میشدیم از ابراهیم میگفتیم و اشک میریختیم
برای دیدن یکی ازبچهها به بیمارستان رفتیم. رضا گودینی هم اونجا بود. وقتی که رضا را دیدم انگار داغش تازه شده باشه بلند گریه میکرد بعد گفت بچهها دنیا بدون ابراهیم برا من جای زندگی نیست مطمئن باشید من تو اولین عملیات شهید میشم"
@shohadaygian
شهدای گیان
🔽 یکماه ازمفقود شدن ابراهیم میگذشت. بچههایی که با ابراهیم رفیق بودند هیچکدام حال وروز خوبی نداشتن
🔽 یک ماه از مفقود شدن ابراهیم میگذشت. بچههایی که با ابراهیم رفیق بودند هیچکدام حال و روز خوبی نداشتند. هرجا جمع میشدیم از ابراهیم میگفتیم و اشک میریختیم.
برای دیدن یکی از بچهها به بیمارستان رفتیم. رضا گودینی هم اونجا بود. وقتی که رضا را دیدم انگار داغش تازه شده باشه بلند گریه میکرد بعد گفت بچهها دنیا بدون ابراهیم برا من جای زندگی نیست مطمئن باشید من تو اولین عملیات شهید میشم".
یکی دیگر از بچهها گفت: ما نفهمیدیم ابراهیم کی بود اون بنده خالص خدا بود که اومد بین ما و مدتی باهاش زندگی کردیم تا بفهیم معنی بنده خالص خدا بودن یعنی چیه؟ گفت: ابراهیم به تمام معنا یه پهلوان بود یه عارف پهلوان.
📚 سلام بر ابراهیم
🌹 @shohadaygian 🌹
شهدای گیان
🌷 شهید سید احمد پلارک 🌹 @shohadaygian 🌹
🔽 فرمانده آرپیچیزنهای گردان عمار لشکر ۲۷ محمد رسول الله، همان شهیدی است که مزار عطرآگینش مورد توجه بسیاری از افراد بوده و زیارتگاه مراجعهکنندگان به گلزار شهدای تهران شده است.
نام اصلی این شهید بزرگوار «منوچهر پلارک» است که نزد بیشتر افراد به « #سید_احمد_پلارک » شهرت دارد. وی در ۷ اردیبهشت ۱۳۴۴ دیده به جهان گشود و اصالتی تبریزی داشت.
شهید سید احمد پلارک در زمان جنگ در یکی از پایگاههای شلمچه، به عنوان یک سرباز معمولی همیشه مشغول نظافت توالتهای آن پایگاه بود، به طوری که بوی بدی بدن او را فرا میگرفت. تا اینکه در سال ۶۶ در یک حمله هوایی هنگامی که او به مانند سایر روزها در حال نظافت بود، موشکی به آنجا برخورد کرده و او شهید و در زیر آوار مدفون میشود. پس از این اتفاق هنگامی که امدادگران در حال جمعآوری زخمیها و شهیدان بودند، متوجه بوی شدید گلاب از زیر آوار می شوند، پس آوار را کنار زده و با پیکر پاک این شهید که غرق در بوی گلاب بود؛ مواجه میشوند.
پیکر پاک شهید پلارک در بهشت زهرای تهران (قطعه ۲۶، ردیف ۳۲، شماره ۲) به خاک سپرده شده است..
🌹 @shohadaygian 🌹