🎥 فیلم|کمتر دیده شده از شهید کاظمی، شهید زین‌الدین و شهید سلیمانی❣ 🕊کانال زندگی به سبک شهـدا🇮🇷 @shohadayi313 🌹🌷🇮🇷🌷🌹

🔹امام جماعت واحد تعاون بود. بهش می گفتند حاج آقا آقاخانی. روحیه عجیبی داشت. زیر آتیش سنگین عراق شهداء رو منتقل می کرد عقب. توی همین رفت و آمد ها بود که گلوله مستقیم تانک سرش رو جدا کرد. چند قدمیش بودم. «هنوز تنم می لرزه وقتی یادم میاد». از سر بریده شده اش صدا بلند شد:« السلام علیک یا ابا عبدالله» 📚راوی: جواد علی گلی- همرزم شهید شهید#محسن_آقاخانی 🕊کانال زندگی به سبک شهـدا🇮🇷 @shohadayi313 🌹🌷🇮🇷🌷🌹

والله عالمی فرزانه و سرآمدتر از آیت الله العظمی امام خامنه ای ندیدم و نیست۔ سردار شهید #حاج_قاسم_سلیمانی🕊🌹 🕊کانال زندگی به سبک شهـدا🇮🇷 https://eitaa.com/shohadayi313 🌹🌷🇮🇷🌷🌹

هوای گرم تیرماه و شرجی بودن هوا، اکثر نیروهای مستقر در شهرک دارخوین را به اورژانس کشانده بود؛ حتی فرمانده لشکر یعنی حاج‌حسین خرازی را! به محض ورود فرمانده لشکر به اورژانس، پزشک و پرستاران، مشغول معاینه و مداوای او شدند. به تشخیص پزشک، اول، یک سرم، و بعد هم قدری دارو به او تزریق کردند. پس از مدتی، یک سبد گیلاس نزد حاج حسین بردیم تا بخورد؛ ولی او سبد را برگرداند و گفت: اول، به تمام مجروحان و بیمارانی که در اورژانس هستند، بدهید و سپس برای من بیاورید. سبد گیلاس را به دیگر بیماران اورژانس تعارف کردم و ته‌مانده‌ی سبد گیلاس را برای حاج‌حسین آوردم. فروتنانه گفت: نمی‌خورم. گفتم: چرا؟ حالا که همه‌ی بیماران اورژانس از این گیلاس خورده‌اند! جواب داد: وقتی تمام نیروهای لشکر گیلاس داشته باشند و بخورند، من هم گیلاس می‌خورم. شهید‌#حسین_خرازی🕊🌹 🕊کانال زندگی به سبک شهـدا🇮🇷 https://eitaa.com/shohadayi313 🌹🌷🇮🇷🌷🌹

🏴 السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ... 🔸 سالروز شهادت صدیقه کبری، ام الائمه النجباء، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بر فرزند گرامیشان بقیه الله الاعظم حضرت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و نائب بر حقشان حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای عزیز و شما خادمین و رهروان راه شهدا تسلیت باد

شهید حاج قاسم سلیمانی: هروقت در سختی‌های جنگ، فشارها بر ما حادث میشد و هیچ‌کاری از ما برنمی‌آمد پناهگاهی جز زهرا نداشتیم.. 🕊کانال زندگی به سبک شهـدا🇮🇷 https://eitaa.com/shohadayi313 🌹🌷🇮🇷🌷🌹

🔴سالروز ترور شهید محسن فخری زاده لحظه ای که در تابوت روضه امام حسین علیه السلام خوانده میشد، بصورت معجزه گریه از چشمان شهید جاری شد #جنایت_صهیونیست #در_حسرت_انتقام 🕊کانال زندگی به سبک شهـدا🇮🇷 https://eitaa.com/shohadayi313 🌹🌷🇮🇷🌷🌹

🌹این جمله‌ی حاج قاسم رو هر روز و هرشب با خودتون تکرار کنید : باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم آنکس که باید ببیند ، می‌بیند!! #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی 🕊کانال زندگی به سبک شهـدا🇮🇷 https://eitaa.com/shohadayi313 🌹🌷🇮🇷🌷🌹

مراسم استقبال از ۵ شهید گمنام چهارشنبه ۱۵ آذر ساعت ۸ صبح فرودگاه شهید دستغیب شیراز 🕊کانال زندگی به سبک شهـدا🇮🇷 https://eitaa.com/shohadayi313 🌹🌷🇮🇷🌷🌹

شهید علیرضا جیلان شهید داریم، زخمی داریم.... 🕊کانال زندگی به سبک شهـدا🇮🇷 https://eitaa.com/shohadayi313 🌹🌷🇮🇷🌷🌹

🌹شهید یوسف داورپناه🌹 🟢من مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم. پسرم یوسف بعد از عملیات آزادسازی خرمشهر برگشت، کوموله ها ریختند و یوسف رو دستگیر کردند، گفتند به خمینی توهین کن یوسف این کار رو نکرد. به من گفتند توهین کن گفتم چنین کاری نمیکنم گفتند: بچه‌ت را می‌کشیم بازهم قبول نکردم پسرم رو بستند به گاری و جلو چشمم سر از تنش جدا کردند و با ساطور دست ها و پاهاش را قطع کردند، شکمش را پاره کردند و جگرش را درآوردند. گفتند به خمینی توهین کن بازم توهین نکردم من رو با جنازه تکه پاره شده پسرم در یک اتاق گذاشتند و در رو قفل کردند؛ بعداز ۲۴ ساعت در را باز کردند گفتند: باید خودت پسرت را دفن کنی گفتم : من طاقت ندارم خاک روی سر پسرم بریزم گفتند: دستانت را میبندیم پشت ماشین و تو روستاها می‌گردانیم.. شروع کردم با دستان خودم قبر درست کردن، با گریه میگفتم:یافاطمةالزهرا، یازینب‌کبری... انگار همه عالم کمکم می‌کردند برای حفر قبر پسرم. دلم گرفت، آخه پسرم کفن نداشت که جنازه اش را کفن کنم گوشه ای از چادرم را جدا کردم و بدن تکه تکه پسرم را گذاشتم داخل چادر... فقط خدا خودش شاهد هست که یک خانم چادری بالای قبر ایستاده بود و به من دلداری میداد و میگفت: صبر داشته باش و لا اله الا الله بگو... کنار قبرش نشستم و با دستان خودم یواش یواش رو صورت یوسفم خاک ریختم.. به همین خاطر من مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم. 🌹شادی روحش صلوات🌹 🕊کانال زندگی به سبک شهـدا🇮🇷 https://eitaa.com/shohadayi313 🌹🌷🇮🇷🌷🌹

قبل از مرحله تکمیلی عملیات والفجر ۴ و مرحله سوم از عملیات والفجر ۴، بالای قله ۱۸۶۰ رفت و یک ترکش کوچولو به انگشت سبابه دست راستش خورد. ایشان را با اصرار زیاد از آنجا پایین آوردم و ماشین تهیه کرده به اورژانس رساندم. وقتی دستشان را پانسمان کردند، ایشان را برای عکسبرداری به مریوان فرستادند. هنگامی‌ که برگشت پشت من زد و گفت: «رضا، آن‌قدر با این دست امضاهای ناجور کردم که بالاخره ترکش خورد، درواقع خدا گفت مواظب باش اگر یک موقع با این دست امضای ناجور بکنی (چون مسئول ستاد بود) دستت را قطع می‌کنم.» شهید #عباس_ورامینی به روایت شهید سیدمحمدرضا دستواره 🕊کانال زندگی به سبک شهـدا🇮🇷 https://eitaa.com/shohadayi313 🌹🌷🇮🇷🌷🌹