eitaa logo
·· | بٰا شُــهَدٰا ٰتا شـَهٰادت ْ| ··❤
564 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
77 فایل
برای نخبهای ایرانی برای موندن و نترسیدن برای شهیدای افغانی برای حفظ خاک اجدادی🇮🇷 به عشق قاسم سلیمانی💔 من افتخار دارم به دختری که #چادرش تو سختی ها باهاشه من افتخاردارم به #ایران به سرزمین #شیران به بیشه ی #دلیران خـღـادم و تبـღـادل : shohda1617@
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷کانال شَِـَِهَِیَِدَِاَِنَِهَِ🌷 به جای چند کانال یک کانال پر محتوا و مفید داشته باشید.🌺🌹 ⏰خاطره 🧔کلام شهدا 📖زندگینامه شهداء 📚گذری بر خاطرات شهیدان 😍برش هایی از کتاب های شهدایی 👌احادیث اهل بیت و شهداء ❤️ و کلی اطلاعات در مورد شهداء ❤️ ✨همه و همه در کانال ❣شهیدانه❣ 🌸❣🌸❣@shahiidaneeh ✨بیا مومن ضرر نمیکنی🙃🙃
ﺗـااربعین🖤 ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ... ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ ﻧﮑﻨﺪ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻤﺎﻧﻢ !😔 ﻧﮑﻨﺪ ﺑﻐﺾ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﻏﻢ🥀 ﻧﻪ ﺑﺒﺎﺭﺩ🌧 ﻧﻪ ﺑﮑﺎﻫﺪ💢 ﺍﺑﺪ ﺍﻟﺪﻫﺮ ﺑﻤﺎﻧﺪ ؟🌱 ؟ﻧﮑﻨﺪ ﺍﺷﮏ ﻧﺮﯾﺰﻡ ؟😞 ﻧﮑﻨﺪ ﮐﺮﺏ ﻭ ﺑﻼ ﺭﺍ ﻧﺪﻫﯽ🕌 ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺭﺑﺎﺏ ؟👑 نکند باز بمانم ؟🍃 ﻧﮑﻨﺪ ﺑﺎﺯ ﻧﺨﻮﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﺣﺮﻡ🎤 ﺍﻫﻞ ﺣﺮﻡ✨ ﻣﯿﺮ ﻭ ﻋﻠﻤﺪﺍﺭ ﻧﯿﺎﻣﺪ ؟😭 ﻧﮑﻨﺪ🚫 ﭘﺎﯼ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺣﺮﻣﺖ ﺑﺎﺯ ﺑﻤﺎند👣 ﺑﻪ ﺩﻟﻢ ﺣﺴﺮﺕ ﻭ ﺁﻫﺶ؟🖤 ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ🥀 ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ ﻧﮑﻨﺪ ﺩﯾﺮ ﺷﻮﺩ ﺟﺎ بمانیم. نکند دیر شود جا بمانیم ...💔 •‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌السلام علیک یا اباعبدالله الحسین @shohda_shadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 شهیدی که با همسرش زیر باران قدم می‌زد! ❤️ سفر محبوبه بلباسی همسر شهید محمد بلباسی به سوریه همراه بود با خاطرات فراوانی از زندگی مشترکشان، حتی قدم زدن زیر باران دمشق ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✨ @shohda_shadat°•○
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 🌱 مشغول تماشا ڪردن تلویزیون بودم شهریار اومد ڪنارم،حرف هاے مادرم یادم افتاد زل زدم تو چشم هاش و گفتم:داداشے! سرش رو گذاشت روے دستہ ے مبل،مثل بچہ ها گفت:جونہ داداسے! با خندہ گفتم:اہ لوس!داداسے! دستش رو گرفتم. _شهریار ما فقط همدیگہ رو داریم درستہ؟ سرش رو بہ نشونہ مثبت تڪون داد _همیشہ باید هواے همدیگہ رو داشتہ باشیم،درستہ هفت سال ازم بزرگترے اما از بچگے پا بہ پام اومدے!حالا نمیخوام خواهر بدے باشم! سرش رو بلند ڪرد و جدے نگاهم ڪرد. با زبون لبم رو تر ڪردم و ادامہ دادم:چرا نمیرے خواستگارے عاطفہ؟ با تعجب نگاهم ڪرد! _این چیزا رو ڪے بہ تو گفتہ؟! _بذار حرفمو بزنم!من مشڪلے ندارم نہ با امین نہ با مریم نہ با عاطفہ نہ با خانوادشون! شما دارید بزرگش میڪنید! ڪمتر جلو چشمشون باشیم! ڪمتر رفت و آمد داشتہ باشیم! وقتے دعوتشون ڪنیم ڪہ هانیہ خونہ نباشہ! حتے میخواستید خونہ رو بفروشید! بہ افسردگے و حال بدم دامن زدید! فڪر ڪردید ڪہ چے؟! سم میریزم تو غذاشون یا تو بگے میخواے برے خواستگارے عاطفہ،ترورش میڪنم؟! تو رو خدا بس ڪنید!خستہ شدم! انگار جذام دارم! نمیگم ڪامل فراموش ڪردم اما برام مهم نیست،نمیتونم مثل سابق باهاشون صمیمے باشم همین! شهریار دستم رو فشار داد با لبخند گفت:میبینم گندہ گندہ حرف میزنے فسقل!احسنت! حرف هاتو قبول دارم،هانے مامان و بابا تو رو حساس بار آوردن بعد از اون ماجرا ڪہ میتونست براے هر دخترے عادے باشہ و یہ مدت بعد فراموش ڪنہ بزرگترش ڪردن!بیشترین ڪمڪ رو خودت بہ خودت میتونے ڪنے فسقل خانم! :لیلا سلطانی @shohda_shadat
🌺 🌱 دستش رو برد لاے موهام و شروع ڪرد بہ ڪشیدنشون! با جیغ از روے مبل بلند شدم. _شهریار خیلے بے جنبہ اے محبت بهت نیومدہ! خواست بیاد سمتم ڪہ با جیغ دوییدم،پدرم وارد خونہ شد،سریع پشتش پناہ گرفتم! شهریار صاف ایستاد و دستش رو گذاشت روے سینہ ش. _سلام آقاے پدر! پدرم جواب سلامش رو داد و رو بہ من گفت:دختر بابا سلامش ڪو؟ موهام رو از جلوے چشم هام ڪنار زدم و بلند گفتم:سلام! حرف هاے سهیلے پیچید تو سرم،سرم رو انداختم پایین،آب دهنم رو قورت دادم،پدرم خواست برہ ڪہ زود بغلش ڪردم! متعجب ڪارے نڪرد،چند لحظہ بعد بہ خودش اومد و دست هاش رو همراہ بوسہ اے روے موهام دور شونہ هام گرہ زد! با خجالت گفتم:بابا ببخشید! و تو دلم ادامہ دادم ببخش روے غیرت و اعتمادت پا گذاشتم! میدونستم با ایما و اشارہ با شهریار حرف میزد! با مهربونے گفت:واسہ چے بابا؟ سرم رو بہ قلبش چسبوندم و با بغض گفتم:براے همہ چے! چندوقت بود طعم آغوش مهربون و پاڪش رو نچشیدہ بودم؟! تصمیم گرفتم،بزرگ بشم!__ :لیلا سلطانی @shohda_shadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از ادمین میشم(حقوقی)
"﷽" خـوشحـالَـم از چاد‌ُࢪَے بـود‌نـم اینڪہ هَمیشہ چادُࢪَم سَࢪَم اَسٺ ؛ نہ فَقط زَمانے ڪہ بہ مَسجِد میࢪَوَم یا بہ حَࢪَم مے آیَم 🌱 مَن ࢪا هَࢪ ࢪوز بہ عِشق ٺو – با افٺِخاࢪ – سَࢪمے ڪُنَم 🌷 یا زَهࢪا ❣حِـجـاب یَعنے: دَࢪ این بـازاࢪ داغِ دین فُـروشے... هَنوز خُــدایــے هَسٺ؛ ڪِہ‌ بـَــࢪاے او ٺـیـݒــ میزَنَم...😇 🌼ڪانالـے اَز جِنسِ دُخٺَࢪانِ بِهشٺے وَ ݒاڪ 🌻 ݒُࢪ اَز 🔅ࢪُمان هاے مَذهَبـے ، 🔅عَڪس هاے دُختَࢪونہ‌ ، 🔅دِلـنِوشٺہ‌ ، 🔅وَڪُلـے چیز هاے دیگہ‌ ڪہ‌ من اَلـان چَند ٺاشون ࢪو گفٺم 🍁اینــ چادُࢪِ مِشڪـے ضِمانَٺ اَمنیَٺـِـ مَنـ اسٺــ✌️🏻 آزادے یَعنـے🍃 مُطمَئِن باشے اَسیࢪ نِـگاه ناݒاڪان نیسٺے😌 اَگه میخواے با چادُࢪِٺ🧕🏻 خودِٺ ࢪو به حَضࢪٺِ زَهࢪا نِشون بِدے با نام مُباࢪَڪ یا زَهࢪا بِزَن ࢪوے لینڪِ زیࢪ http://eitaa.com/joinchat/1868824596Cc2d4850591