سخن خواجه عبدالله انصاری
تعبیری دارد خواجه عبدالله انصاری که حالا شاید از خودش تعریف کرده به هر حال او مردم عارف وارسته ای بوده میگوید :
✅" بدی را بدی کردن سگساری است "
یک کسی به آدم بدی میکند ، انسان در مقابل بدی او بدی میکند این ، سگ رفتاری است چون اگر سگی سگ دیگری
را گاز بگیرد او هم گازش میگیرد
✅" و نیکی را نیکی کردن خر کاری است "
یک کسی به آدم نیکی میکند ، انسان در مقابل نیکی او نیکی میکند این هم کار مهمی نیست نمیدانم دیده اید یا ندیده اید ؟ هر کس مثل من دهاتی باشد دیده : یک الاغ وقتی که شانه یک الاغ دیگر را میخاراند ، او هم فورا شانه او را میخاراند اگر دید او شانه او را میخاراند که از این خاراندن خوشش میآید ، فورا شانه رفیقش را میخاراند
✅ " بدی را نیکی کردن کار خواجه عبدالله انصاری است
✅ " حالا یک چهارمی هم دارد : " و نیکی را بدی کردن کار ما مردم ایرانی است " .😂
✍️فلسفه اخلاق، مرتضی مطهری، ص 22
گشت ارشاد برای مسؤولان
(مسؤولانی که باید تو گونی بروند)
بدحجابی و جلوه نمایی هزار و یک علت روانی، فرهنگی، اقتصادی، عقیدتی، اجتماعی، سایبری دارد. اگر بخواهیم از این دلائل فاکتور بگیریم نباید ابتدا به ساکن سراغ افراد رفت. باید ابتدا روی علل کلان و کلیدی و چتری دست گذاشت. مثلا ابتدا باید
✅سراغ آن مسؤولانی رفت که حقوق نظام را می گیرند و منشی بدحجاب استخدام می کنند از عمد.
✅ سراغ آن مسؤولان آن فروشگاه ها و شرکت هایی برویم که با بودجه و حمایت نظام گنده شده اند و شرط کلیدی آنها در گزینش فروشنده خانم آرایش و خوش و بش با مشتری و... است وگرنه کار بی کار.
✅باید سراغ آن کله گنده هایی رفت و سر آنها را در گونی کرد یا سوار ماشین ارشاد کرد که با نگرش مادی و لیبرالیستی، محور بسیاری از مدارس و دانشگاه ها را با انتفاع زباد پول قرار دادند و نامش را به دورغ غیرانتفاعی نهاند.
✅باید سراغ آن وزیر و نماینده ای رفت که سالیان سال در زیر مجموعه آموزشی و پژوهشی آنها دم فروبستند و در زیر مجموعه آنها مربیان و اساتیدشان افراد با حجاب را مسخره کردند . باید سراغ آن وزراتخانه ای رفت که استاد خانمش در مدرسه دولتی بدحجاب است و هر هفته رنگ سلسله موهایی را که در ویترین می گذارد با کیف و کفش و مانتو ست می کند و الگوی فرزندان ما شده است.
✅به قول استاد اخلاق آیت الله آقامجتبی تهرانی فرزندان ما به دلیل ارتباط روزانه و اصطکاک های زندگی این قدر که از مربی و استاد اثر می پذیرند از والدین اثر تربیتی نمی پذیرند چون آنها حس برتری استادی را به آنها دارند. یعنی استاد چیزهایی می داند که من و والدینم نمی دانیم و والدینم حاضر شدند من از اینان استفاده کنم. ای کاش مثل طرح آزمایش فروش نان طرح ارشاد هم آزماشی از یک شهر شروع می شد ولی از کله گنده ها شروع می شد. از سازمان های دولتی. برای رایزنی فرهنگی به سازمان های دولتی زیادی سر زدم. بسیاری از آنها منشی خانم جوان دارند. در روابط عمومی بسیاری از آنها در یک اتاق کوچک چند نامحرم تا بازنشستگی با هم کار می کنند البته اینان دولت به اینان ورد می خواند و معصوم هستند. همسران اینان چه مرد چه زن، هیچ کدام حس خوبی ندارند که همکار همسرشان در اتاقی تنگ از جنس مخالف باشد. سالیان سال بودجه مراکز فرهنگی در همه نهادها در حد صفر است. رسانه خانگی ما بدحجابی و ارتباط راحت دختر و پسر را در خانه ها آموزش می دهد حاصل و خروجی این آشی که پخته ایم چیست؟
دفاع بد از حجاب بدترین عامل بدحجابی است. دفاع بد از حجاب بدتر از داستان با خبر شدن رئیس جمهور از گرانی بنزین و خندیدن به یک ملت است. برای طرح حدف یارانه لازم است برنامه تلویزیونی داشت و مردم را توجیه کرد برای بدحجابی که خود بدحجابان قربانی تهاجم فرهنگی مسؤولان هستند نباید زمینه سازی فرهنگی در رسانه ملی کرد؟! عجبا!!
✍️موضوع مقاله: از سربازانی که در گشت ارشاد خدمت کرده اند برویم مصاحبه بگیریم که واقعا چند درصد از متصدیان این گشت ها خود عمیقا به فرامین شرع مقید هستند. چقدر اینها از روان شناسی شخصیت خبر دار هستند و چقدر سلیقه را با عقیده قاطی می کنند؟
سربازی می گفت جای شما خالی صبح نان بربری داغ گرفتیم کله پاچه را تو رگ زدیم. برای سرهنگ خرید کردیم و دم منزلش تحویل دادیم و بعد به مرکزی تفریحی رفتیم. مسؤولمان گفت امروز نباید دست خالی برویم و به بهانه ای به خانمی گیر داد و سوار ماشینش کرد و به مرکز بردش. البته و صد البته هرگز و ابدا منکر نمی شوم که بین این افراد هستند افراد ارزشی که با وضو محل کار خود حاضر می شوند.
مقایسه
مبارزه با بدحجابی نباید مانند مبارزه با مواد مخدر باشد خرده فروش ها گروه گروه روانه زندان شوند ولی مسببان روآوردن مردم به اعتیاد و کلان فروش های دولتی و غیردولتی عشق و حال کنند. تا الان چند فرد از نیروی انتظامی و یا...که در توزیع مواد مخدر علنا نقش داشته اند، محاکمه یا اعدام شده است؟
گر خطا گفتم اصلاحش تو کن
مصلحی تو ای تو سلطان سخن
خدایا من را به راست هدایت کن🙏🕌✍️
✍️✍️📝نظرسنجی درباره ائمه جمعه و جماعت
(به بهانه دیدار مقام معظم رهبری با ائمه جمعه)
👳♂️🕌👳♂️🕌👳♂️🕌👳♂️
مقام معظم رهبری در دیدار ائمه جمعه و طلاب شاخص هایی را برای ائمه جمعه و ائمه جماعت نمونه بیان کرده اند. شهید سردار سلیمانی با الهام از الگوهای دینی می گویند شعاع فرهنگی یک امام جماعت مسیر خانه تا مسجد نیست بلکه #ده کیلومتر است. طلبه مسؤولی که یک سر دارد و هزار سودا صد البته می تواند نماز جماعتش را در محراب مسجد با ترتیلی دلنشین و مد والضاااااااااااااااااااااااااااالین بخواند. اما آیا وقت و انرژی و تجربه کافی برای #مدیریت_فرهنگی و #مشاوره_دینی در مسجدش دارد؟ آیا چنین مسؤولی که ذهنش به کارهای زیاد مشغول است می تواند مصداق هو اذنٌ و #شنونده_فعال باشد؟
🌸شاید وقت آن گذشته باشد که فله ای یا از روی سلیقه تعدادی خاص، ائمه جمعه یا جماعت انتخاب یا #ابقا شود. یکی از کارهای بسیار ارزنده که باید در راستای گزینش ایشان و رؤسای سازمان های تبلیغی و ستاد اقامه نماز و.. انجام داد نظرسنجی از مردم آن حوزه کاری آنها است مثلا از بازایان سؤال شود آیا امام جمعه شهر برای سرکشی به بازار آمده است؟ آیا بازاریان باید خدمت ایشان برسند یا ایشان متواضعانه خدمتشان می رسد؟ نصب و عزل مسؤولان دفاتر تبلیغی با چه کسانی است؟ آیا از مسجدیان و از همه مهمتر روحانیون زیر مجموعه آنها نظرسنجی می شود؟
این نظرسنجی را باید نهادهای دیگری که ارتباط با ائمه جمعه و جماعت ندارند انجام دهند تا شائیه تحریف نظرات نباشد. و نظرات به طور آنلاین نمایش داده شود. این که این نظرسنجی شامل چه گزینه هایی باید باشد یا شیوه اجرای آن چگونه باشد یا سهم مسجدیان و غیرمسجدیان در رای دهی چطور باید باشد را اجازه دهیم اساتید #روش_تحقیق و #آمار بیان کنند.
✅حمایت معیشتی فشل 😭
وضعیت معیشتی ائمه جماعت و مبلغان دینی واقعا در بسیاری از مناطق اسفناک است. برای نمونه: روحانی ای می شناسم عیالوار است بیست سال در مسجدی نماز می خواند یک ریال هم اهل مسجد کمک نکرده اند و مسؤولان تبلیغی هم چنین افرادی را رصد نمی کنند که حمایت مالی کنند که با فراغ بال فعالیت تبلیغی کنند. امام جماعت روستای اجدادی ما نزدیک سی سال است آنجا فعالیت می کنند مردم محل حمایت مالی نمی کنند هیچ نهاد تبلیغی هم نیامده زیر بالش را بگیرد. توش خودشون را کشته بیرونش مردم را. مردم تصور می کنند به اینان حسابی حقوق می دهند در حالی که شهریه جزیی طلبگی دارند.
✅روان شناسی تبلیغ
✅مدیریت فرهنگی
✅ مشاوره دینی (عقاید، احکام، اخلاق، تفسیر، تاریخ)
✅شنیدن فعال
✅روش تحقیق و آمار
✅نظرسنجی در گزینش ها
✅امام جماعت و جمعه پویا
✅دمکراسی در عزل و نصب ها
✍️
هدایت شده از خبرگزاری فارس
ماجرای جراحی شهید چمران بدون بیهوشی
🔸استاد منوچهر دوایی سهم بزرگی در تربیت بیش از ۳ نسل از پزشکان را داشت و حالا در پس غبار گذر ایام و بعد از ۸۶ سال خدمت دیگر در بین ما نیست. او ۹ سال در آمریکا اقامت داشت و پس از اتمام تحصیل در دانشگاه «جان هاپکینز»، با وجود اینکه میتوانست در آمریکا بماند، به ایران بازگشت.
🔹دوایی در گوشهای از خاطراتش درباره شهید چمران میگوید: نمونه بارز از خود گذشتن و جوانمردی، دکتر چمران بود. بعد از مجروح شدن شهید چمران، افتخار انجام جراحی پای او را داشتم.
🔹استخوان ران او بر اثر اصابت خمپاره له و دچار خونریزی شده بود. آن زخم، زخم بدی بود. مجبور شدیم بدون دستگاه بیهوشی و با داروی آرامشبخش جلوی خونریزی را بگیریم. در طول مدت جراحی دکتر چمران به هوش بوده و در حال دعا و صحبت با خداوند و قرائت آیات قرآن بود.
@Farsna
باید بروید ببینید
دیروز منزل یکی از روحانیون بودم تازه از خدا برگشته بود؛ یعنی حج مشرف شده بود😉
مشغول گفتگو بودیم که تلفنش زنگ خورد. یکی از زائرانی بود که در کاروان همسفرشان بود. می پرسید: مردم گروه گروه می آیند می پرسند کجاها رفتید؟ حاج آقا چی جواب بدهم ما کجا رفتیم؟
حاج با حوصله جوابش را داد.
گفتم حاج آقا بعید می دونم بتواند اینها را بگوید وقتی در سفر یکماهه نمی داند کجاها رفته اید. با چند دقیقه توضیح هم متوجه نمی شود. بهتر بود می گفتید: به مردم بگوید من چه بگویم باید خودتان بروید ببینید. شنیدن کی بود مانند دیدن😂😁😉
✅یکی از راه های مقابله با نگرانی ها
طنزآمیز کردن مسائل نگران کننده به طور شگفت انگیزی حال شما را خوب می کند. فواید خندیدن به مسائل استرس زا:
1- کاهش استرس
2- افزایش حس کنترل
3- افزایش اعتماد به نفس
4- ارتقا سلامت
5- بهبود روابط دوستانه
❌ضررهای توقف در فشارهای روانی
1- افزایش استرس
2- افزایش احتمال ابتلا به بیماری
3- شک نسبت خود
4- بازداری شما از انجام فعالیت های لذت بخش
5-ثابت ماندن در موقعیت های آزار دهنده
6- بازداری از گذراندن اوقات با دیگران
The Bullying Workbook for Teens, Raychelle Cassada Lohmann and Julia V. Taylor, p72
هدایت شده از زندگي آرام
امام حسین (ع): من عاشق نمازم
✅قدرت خودمهارگری نماز با حضور قلب
✅ حضور قلب = ذهن و روان آگاهی
✅ گناه (جسمی، جنسی، زناشویی، فکری، اجتماعی، مالی، سایبری و..)
👈 هر چه آداب ظاهری و باطنی نماز بیشتر= بازدارندگی بیشتر
👈 هر چه گناه بیشتر = حضور ذهن و قلب کمتر
👈 رابطه دوسویه نماز و گناه
🕌🙏
هدایت شده از زندگي آرام
کتاب جامع بهداشت عمومی
ابعاد سلامت ( جسمی، روانی، اجتماعی، معنوی)
ج1و2و3
قیمت 370 هزارتومان
رایگان بخوانید
http://phs.sbmu.ac.ir/uploads/VOLUME_3.htm
https://eitaa.com/textbookofpublichealth_drhatami
هدایت شده از دانشگاه تبیین
🔸مطالبی درباره دین و فوائد دینداری از سایت های جهانی که تا به الان در کانال دانشگاه تبیین قرار گرفتند :
👇👇👇👇👇👇👇
♦️فواید دینداری
🖋از سایت علمی Forbes
💥https://eitaa.com/jahad_u/5230
♦️تاثیر دینداری بر طول عمر
🖋از سایت علمی live science
💥 https://eitaa.com/jahad_u/5231
♦️حضور در مراسمات مذهبی و افزایش امید به زندگی
🖋 از سایت دانشگاه هاروارد
💥https://eitaa.com/jahad_u/5239
♦️فواید زندگی در جامعه ایمانی
🖋 از سایت psyshology today
💥https://eitaa.com/jahad_u/5240
♦️پایین بودن میزان اضطراب میان دینداران
🖋از سایت گالوپ
💥https://eitaa.com/jahad_u/5242
♦️فوائد دینداری برای کودکان
🖋تحقیقات انجام شده دانشگاه هاروارد
💥https://eitaa.com/jahad_u/5243
♦️فوائد ایمان
🖋از سایت psyshology today
💥https://eitaa.com/jahad_u/5244
♦️معنویت و پزشکی
🖋 از سایت psyshology today
💥https://eitaa.com/jahad_u/5245
♦️دینداری ، امری ذاتی
🖋از انجمن روانشناسی آمریکا
💥https://eitaa.com/jahad_u/5248
♦️ایمان مذهبی و مزایای مثبت ذهنی
🖋از سایت دانشگاه استفورد
💥https://eitaa.com/jahad_u/5249
🔹کانال دانشگاه تبیین
🆔@jahad_u
إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعون
«وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّه»
کسی که از خانه خود بیرون رود در حالی که بسوی خدا و رسولش هجرت میکند پس مرگش فرا برسد تحقیقا اجر او با خداوند میباشد (نساء/100)
هجرت حجتالاسلام مصطفی نصیری، طلبه شاعر و جهادی و همسرش به سوی حق بر خانواده ایشان، طلاب و همه مؤمنین تسلیت باد.
اصالتا اهل قزوین
عزم روستایی محروم
سیل رفسنجان
🕌🌺
❌نتایج 40 نفر اول کنکور را ببینید. مشت نمونه خروار؛ حاصل نفوذ #تفکر_لیبرالیستی بر قوانین کلان آموزش و پرورش و سنجش و... و فاصله گرفتن از قانون اساسی #جمهوری_اسلامی است.
🍽🍷علم بهتر است یا ثروت؟
از وقتی آموزش و پرورش و سنجش و...، فهمیده اند ثروت بهتر است دیگر موضوع انشاء این نیست که علم بهتر است یا ثروت.
موضوع جدید انشاء:🦅
چگونه مانند مافیای علم و کنکور موفق شویم؟
✍️🧠
هدایت شده از زندگي آرام
حسینیه تظاهر (یزیدی نباشیم)
مکاشفه یک لوتی
❌ربا
❌رانت
❌پارتی
❌رشوه
❌حق کُشی
❌حق السکوت
❌پول زیرمیزی
❌خوردن شراب
❌قلم به دست مزدور
❌مسخره کردن حجاب و امر به معروف
و..
✍️
لطفاً با گزینه مهمان وارد شوید:
https://www.skyroom.online/ch/janbozorgi98/moharram
راز شادي امام حسين (عليه السلام) در قتلگاه
اصغر طاهرزاده
دانلود کتاب در فرمت های مختلف
https://www.ghbook.ir/index.php?option=com_dbook&task=viewbook&book_id=14870&lang=fa
معنا و هدف زندگی
فرهنگ و مکتب عاشورا
شادی
🌼
هدایت شده از Reza Mahkam
*تقویم عاشورا*
✍️*معاونت علمی و پژوهشی مرکز بسیج وزارت میراث فرهنگی*
طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاهشماری ایرانی»، واقعه کربلا به حساب گاهشماری شمسی ۲۱ مهر سال ۵۹ هجري شمسی میشود.
تاریخ شمسی هم مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و میشود با در آوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ، حرفهای مقتلنویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند.
*روز عاشورا چگونه گذشت؟*
در این تحقیق علمی، اوقات شرعی روز ۲۱ مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر ۳-+ دقیقه اختلاف میتواند داشته باشد) را استخراج کردهایم و روایات مقتلنگارها را با این ساعتها تنظیم کردهایم.
*۵:۴۷ اذان صبح*
امام(ع) بعداز نماز صبح، برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب...
خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری»
طرف مقابل نيز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعداز نماز صبح، به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند.
*حدود ساعت ۶:۰۰*
امام حسین(ع) دستور دادند تا اطراف خیمهها خندق بکنند و آن را با خار بوته ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند.
*طلوع آفتاب*
کمی بعد از طلوع آفتاب، امام(ع) سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. رو به روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبهای خواند. صفات و فضایل خودش، پدر و برادرش را یادآوری فرمودند و اینکه کوفیان به امام(ع) نامه نوشتهاند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجّار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکردهاند؟
آنها انکار کردند!
امام(ع) نامههایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کردهاست.
یکی از سران جبههی مقابل، از امام(ع) پرسید: چرا حکم ابن زیاد را نمیپذیرد و آنها را از جنگ مقابله با پسر پیامبر(ص) نمیرهاند؟
اینجا بود که امام(ع)، آن جمله معروفشان را فرمودند:
«أَلَا وَإنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ: بَيْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه...
فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است، من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده! ذلت از ما دور است.»
سخنرانی امام(ع) حدوداً نیم ساعت طول کشیدهاست.
*حدود ساعت ۸:۰۰*
بعد از سخنرانی امام(ع)، چند نفر از اصحاب آن حضرت، به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن خوانهای کوفه بود _ الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب به کوفیان، سخنان مشابهی گفتند.
بعداز سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر دادند.
چند نفری دچار تردید شدند! از جمله حُر و فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند.
بعید نیست که کسان دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند.
*حدود ساعت ۹:۰۰*
روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل میکند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد.
اولین تیر را به سمت سپاه امام(ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد:
«نزد عبیدالله، شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.»
بعداز انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند:
«اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چارهای جز پذیرش آن نیست، آماده شوید.»
چند نفر از سپاه امام در این تیر باران کشته شدند. (تعداد دقیق را نمیدانیم. تعداد کشتگان تیراندازی با تعداد کشتگان حمله اول ۵۰ نفر ذکر شدهاست.)
*حدود ساعت ۱۰:۰۰*
بعد از تیراندازی، «یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن، در ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود:
«به گمانم حریف کشندهای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد.
بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین(ع) حمله کرد اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزهها حمله را دفع کردند.
همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام(ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت.
بعداز عقبنشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد ۵۰۰ تیرانداز فرستاد که دوباره سپاه امام(ع) را تیرباران کردند که آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام(ع)، تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح، آن نفرات را ۵۰ نفر و ابن شهرآشوب ۳۸ نفر ذکر کردهاست.
اولین شهید، ابوالشعثا بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت.
امام(ع) او را دعا کرد.
گروهی از سپاه شمر خواستند
هدایت شده از Reza Mahkam
از پشت سر به امام(ع)حمله کنند. زهیر و ۱۰ نفر به آنها حمله کردند.
*حدود ساعت ۱۱:۰۰*
بعداز این حملات، امام(ع) دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد.
اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زندهاند نگذارند که کسی از بنیهاشم به میدان برود.
انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند.
بعضی «در مقابل نگاه امام(ع)» شهید شدند.
یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش میتوانستم وصیتهای تو را اجرا کنم.
مسلم با دست امام حسین(ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است».
یک بار، هفت نفر از اصحاب امام(ع) در محاصره واقع شدند، حضرت عباس(ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.
*اذان ظهر*
حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد.
چون که نوشتهاند، امام(ع) خطاب به اصحاب فرمودند:
یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم.
یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمیشود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمیشود؟» به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد.
امام(ع) از شهادت حبیب متأثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم.»
امام(ع) نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام(ع) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند.
نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟»
*حدود ساعت ۱۳:۰۰*
۳۰ نفر از اصحاب امام(ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند.
بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر، حضرت علی اکبر(س) بود.
البته الفتوح، عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خواندهاست. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانهای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود:
«ای پسرعموهای من، بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»
*حدود ساعت ۱۴:۰۰*
عاقبت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) تنها ماندند.
عباس(ع) اجازه میدان خواست، اما امام(ع) او را مأمور رساندن آب به خیمهها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس(ع) دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت، در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله(ع) سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام(ع) برای دومین بار، بعداز مرگ برادر عزیزش، گریه کرد و فرمود:
«اکنون دیگر پشتم شکست.»
*حدود ساعت ۱۵:۰۰*
امام(ع) به طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی کند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند.
وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخوارهاش علی اصغر(س) را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد.
امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد. بعضی تیر میانداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند.
شمر و ۱۰ نفر به مقابله با امام(ع) آمدند.
بعداز شهادت امام(ع)، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد.
در مقاتل نوشتهاند: زمانی که امام(ع) در آستانه شهادت بود، کسی جرأت نمیکرد به سمت ایشان برود، اهل حرم از صدای اسب ایشان (ذوالجناح) متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن(ع) دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند:
«خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»
*۱۶:۰۶ مقارن با اذان عصر*
وقت شهادت امام(ع) را وقت نماز عصر گفتهاند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایعنگار لشکر عمر سعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین(ع) کشته شود، شنیدم که میگفت:
«به خدا پس از من، کسی را نخواهید کشت که خداوند از کشتن او، بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.»
گوید: آنگاه شمر میان کسان بانگ زد که «وای بر شما! منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!»
گوید در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام(ع) فرو برد...
*حدود ساعت ۱۷:۰۰*
بعداز شهادت امام(ع)، عدهای لباسهای آن حضرت را غارت کردند که نوشتهاند تمام این افراد، بعدها به مرضهای لاعلاج دچار شدند.
غارت عمومی اموال امام حسین(ع) و همراهانش آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبان برای خیمهها گذاشت.
یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بنمطاع بعداز
هدایت شده از Reza Mahkam
شهادت امام(ع) به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام(ع) جنگید تا شهید شد.
*نزدیک غروب آفتاب*
سر امام(ع) را از بدن جدا میکنند و به خولی میدهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد.
آنگاه، به دستور عمر سعد، بر بدن مطهر امام(ع) و یارانش اسب میدوانند تا استخوانهایشان هم خرد شود.
*۱۸:۴۹ مقارن با اذان مغرب*
داستان روز غمانگیز عاشورا، اینطور تمام میشود! در حالی که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را میداده، سنان بن انس بین مردم میتاخته و رجز میخوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید! چرا که من بهترین مردمان را کشتهام!»
السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولادالحسین وعلی اصحاب الحسین،
الالعنة الله على القوم الظالمين من الاولين والاخرين
التماس دعا