✅یکی از راه های مقابله با نگرانی ها
طنزآمیز کردن مسائل نگران کننده به طور شگفت انگیزی حال شما را خوب می کند. فواید خندیدن به مسائل استرس زا:
1- کاهش استرس
2- افزایش حس کنترل
3- افزایش اعتماد به نفس
4- ارتقا سلامت
5- بهبود روابط دوستانه
❌ضررهای توقف در فشارهای روانی
1- افزایش استرس
2- افزایش احتمال ابتلا به بیماری
3- شک نسبت خود
4- بازداری شما از انجام فعالیت های لذت بخش
5-ثابت ماندن در موقعیت های آزار دهنده
6- بازداری از گذراندن اوقات با دیگران
The Bullying Workbook for Teens, Raychelle Cassada Lohmann and Julia V. Taylor, p72
هدایت شده از زندگي آرام
امام حسین (ع): من عاشق نمازم
✅قدرت خودمهارگری نماز با حضور قلب
✅ حضور قلب = ذهن و روان آگاهی
✅ گناه (جسمی، جنسی، زناشویی، فکری، اجتماعی، مالی، سایبری و..)
👈 هر چه آداب ظاهری و باطنی نماز بیشتر= بازدارندگی بیشتر
👈 هر چه گناه بیشتر = حضور ذهن و قلب کمتر
👈 رابطه دوسویه نماز و گناه
🕌🙏
هدایت شده از زندگي آرام
کتاب جامع بهداشت عمومی
ابعاد سلامت ( جسمی، روانی، اجتماعی، معنوی)
ج1و2و3
قیمت 370 هزارتومان
رایگان بخوانید
http://phs.sbmu.ac.ir/uploads/VOLUME_3.htm
https://eitaa.com/textbookofpublichealth_drhatami
هدایت شده از دانشگاه تبیین
🔸مطالبی درباره دین و فوائد دینداری از سایت های جهانی که تا به الان در کانال دانشگاه تبیین قرار گرفتند :
👇👇👇👇👇👇👇
♦️فواید دینداری
🖋از سایت علمی Forbes
💥https://eitaa.com/jahad_u/5230
♦️تاثیر دینداری بر طول عمر
🖋از سایت علمی live science
💥 https://eitaa.com/jahad_u/5231
♦️حضور در مراسمات مذهبی و افزایش امید به زندگی
🖋 از سایت دانشگاه هاروارد
💥https://eitaa.com/jahad_u/5239
♦️فواید زندگی در جامعه ایمانی
🖋 از سایت psyshology today
💥https://eitaa.com/jahad_u/5240
♦️پایین بودن میزان اضطراب میان دینداران
🖋از سایت گالوپ
💥https://eitaa.com/jahad_u/5242
♦️فوائد دینداری برای کودکان
🖋تحقیقات انجام شده دانشگاه هاروارد
💥https://eitaa.com/jahad_u/5243
♦️فوائد ایمان
🖋از سایت psyshology today
💥https://eitaa.com/jahad_u/5244
♦️معنویت و پزشکی
🖋 از سایت psyshology today
💥https://eitaa.com/jahad_u/5245
♦️دینداری ، امری ذاتی
🖋از انجمن روانشناسی آمریکا
💥https://eitaa.com/jahad_u/5248
♦️ایمان مذهبی و مزایای مثبت ذهنی
🖋از سایت دانشگاه استفورد
💥https://eitaa.com/jahad_u/5249
🔹کانال دانشگاه تبیین
🆔@jahad_u
إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعون
«وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّه»
کسی که از خانه خود بیرون رود در حالی که بسوی خدا و رسولش هجرت میکند پس مرگش فرا برسد تحقیقا اجر او با خداوند میباشد (نساء/100)
هجرت حجتالاسلام مصطفی نصیری، طلبه شاعر و جهادی و همسرش به سوی حق بر خانواده ایشان، طلاب و همه مؤمنین تسلیت باد.
اصالتا اهل قزوین
عزم روستایی محروم
سیل رفسنجان
🕌🌺
❌نتایج 40 نفر اول کنکور را ببینید. مشت نمونه خروار؛ حاصل نفوذ #تفکر_لیبرالیستی بر قوانین کلان آموزش و پرورش و سنجش و... و فاصله گرفتن از قانون اساسی #جمهوری_اسلامی است.
🍽🍷علم بهتر است یا ثروت؟
از وقتی آموزش و پرورش و سنجش و...، فهمیده اند ثروت بهتر است دیگر موضوع انشاء این نیست که علم بهتر است یا ثروت.
موضوع جدید انشاء:🦅
چگونه مانند مافیای علم و کنکور موفق شویم؟
✍️🧠
هدایت شده از زندگي آرام
حسینیه تظاهر (یزیدی نباشیم)
مکاشفه یک لوتی
❌ربا
❌رانت
❌پارتی
❌رشوه
❌حق کُشی
❌حق السکوت
❌پول زیرمیزی
❌خوردن شراب
❌قلم به دست مزدور
❌مسخره کردن حجاب و امر به معروف
و..
✍️
لطفاً با گزینه مهمان وارد شوید:
https://www.skyroom.online/ch/janbozorgi98/moharram
راز شادي امام حسين (عليه السلام) در قتلگاه
اصغر طاهرزاده
دانلود کتاب در فرمت های مختلف
https://www.ghbook.ir/index.php?option=com_dbook&task=viewbook&book_id=14870&lang=fa
معنا و هدف زندگی
فرهنگ و مکتب عاشورا
شادی
🌼
هدایت شده از Reza Mahkam
*تقویم عاشورا*
✍️*معاونت علمی و پژوهشی مرکز بسیج وزارت میراث فرهنگی*
طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاهشماری ایرانی»، واقعه کربلا به حساب گاهشماری شمسی ۲۱ مهر سال ۵۹ هجري شمسی میشود.
تاریخ شمسی هم مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و میشود با در آوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ، حرفهای مقتلنویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند.
*روز عاشورا چگونه گذشت؟*
در این تحقیق علمی، اوقات شرعی روز ۲۱ مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر ۳-+ دقیقه اختلاف میتواند داشته باشد) را استخراج کردهایم و روایات مقتلنگارها را با این ساعتها تنظیم کردهایم.
*۵:۴۷ اذان صبح*
امام(ع) بعداز نماز صبح، برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب...
خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری»
طرف مقابل نيز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعداز نماز صبح، به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند.
*حدود ساعت ۶:۰۰*
امام حسین(ع) دستور دادند تا اطراف خیمهها خندق بکنند و آن را با خار بوته ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند.
*طلوع آفتاب*
کمی بعد از طلوع آفتاب، امام(ع) سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. رو به روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبهای خواند. صفات و فضایل خودش، پدر و برادرش را یادآوری فرمودند و اینکه کوفیان به امام(ع) نامه نوشتهاند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجّار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکردهاند؟
آنها انکار کردند!
امام(ع) نامههایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کردهاست.
یکی از سران جبههی مقابل، از امام(ع) پرسید: چرا حکم ابن زیاد را نمیپذیرد و آنها را از جنگ مقابله با پسر پیامبر(ص) نمیرهاند؟
اینجا بود که امام(ع)، آن جمله معروفشان را فرمودند:
«أَلَا وَإنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ: بَيْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه...
فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است، من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده! ذلت از ما دور است.»
سخنرانی امام(ع) حدوداً نیم ساعت طول کشیدهاست.
*حدود ساعت ۸:۰۰*
بعد از سخنرانی امام(ع)، چند نفر از اصحاب آن حضرت، به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن خوانهای کوفه بود _ الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب به کوفیان، سخنان مشابهی گفتند.
بعداز سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر دادند.
چند نفری دچار تردید شدند! از جمله حُر و فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند.
بعید نیست که کسان دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند.
*حدود ساعت ۹:۰۰*
روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل میکند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد.
اولین تیر را به سمت سپاه امام(ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد:
«نزد عبیدالله، شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.»
بعداز انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند:
«اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چارهای جز پذیرش آن نیست، آماده شوید.»
چند نفر از سپاه امام در این تیر باران کشته شدند. (تعداد دقیق را نمیدانیم. تعداد کشتگان تیراندازی با تعداد کشتگان حمله اول ۵۰ نفر ذکر شدهاست.)
*حدود ساعت ۱۰:۰۰*
بعد از تیراندازی، «یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن، در ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود:
«به گمانم حریف کشندهای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد.
بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین(ع) حمله کرد اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزهها حمله را دفع کردند.
همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام(ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت.
بعداز عقبنشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد ۵۰۰ تیرانداز فرستاد که دوباره سپاه امام(ع) را تیرباران کردند که آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام(ع)، تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح، آن نفرات را ۵۰ نفر و ابن شهرآشوب ۳۸ نفر ذکر کردهاست.
اولین شهید، ابوالشعثا بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت.
امام(ع) او را دعا کرد.
گروهی از سپاه شمر خواستند
هدایت شده از Reza Mahkam
از پشت سر به امام(ع)حمله کنند. زهیر و ۱۰ نفر به آنها حمله کردند.
*حدود ساعت ۱۱:۰۰*
بعداز این حملات، امام(ع) دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد.
اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زندهاند نگذارند که کسی از بنیهاشم به میدان برود.
انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند.
بعضی «در مقابل نگاه امام(ع)» شهید شدند.
یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش میتوانستم وصیتهای تو را اجرا کنم.
مسلم با دست امام حسین(ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است».
یک بار، هفت نفر از اصحاب امام(ع) در محاصره واقع شدند، حضرت عباس(ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.
*اذان ظهر*
حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد.
چون که نوشتهاند، امام(ع) خطاب به اصحاب فرمودند:
یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم.
یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمیشود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمیشود؟» به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد.
امام(ع) از شهادت حبیب متأثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم.»
امام(ع) نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام(ع) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند.
نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟»
*حدود ساعت ۱۳:۰۰*
۳۰ نفر از اصحاب امام(ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند.
بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر، حضرت علی اکبر(س) بود.
البته الفتوح، عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خواندهاست. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانهای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود:
«ای پسرعموهای من، بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»
*حدود ساعت ۱۴:۰۰*
عاقبت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) تنها ماندند.
عباس(ع) اجازه میدان خواست، اما امام(ع) او را مأمور رساندن آب به خیمهها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس(ع) دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت، در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله(ع) سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام(ع) برای دومین بار، بعداز مرگ برادر عزیزش، گریه کرد و فرمود:
«اکنون دیگر پشتم شکست.»
*حدود ساعت ۱۵:۰۰*
امام(ع) به طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی کند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند.
وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخوارهاش علی اصغر(س) را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد.
امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد. بعضی تیر میانداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند.
شمر و ۱۰ نفر به مقابله با امام(ع) آمدند.
بعداز شهادت امام(ع)، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد.
در مقاتل نوشتهاند: زمانی که امام(ع) در آستانه شهادت بود، کسی جرأت نمیکرد به سمت ایشان برود، اهل حرم از صدای اسب ایشان (ذوالجناح) متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن(ع) دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند:
«خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»
*۱۶:۰۶ مقارن با اذان عصر*
وقت شهادت امام(ع) را وقت نماز عصر گفتهاند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایعنگار لشکر عمر سعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین(ع) کشته شود، شنیدم که میگفت:
«به خدا پس از من، کسی را نخواهید کشت که خداوند از کشتن او، بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.»
گوید: آنگاه شمر میان کسان بانگ زد که «وای بر شما! منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!»
گوید در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام(ع) فرو برد...
*حدود ساعت ۱۷:۰۰*
بعداز شهادت امام(ع)، عدهای لباسهای آن حضرت را غارت کردند که نوشتهاند تمام این افراد، بعدها به مرضهای لاعلاج دچار شدند.
غارت عمومی اموال امام حسین(ع) و همراهانش آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبان برای خیمهها گذاشت.
یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بنمطاع بعداز
هدایت شده از Reza Mahkam
شهادت امام(ع) به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام(ع) جنگید تا شهید شد.
*نزدیک غروب آفتاب*
سر امام(ع) را از بدن جدا میکنند و به خولی میدهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد.
آنگاه، به دستور عمر سعد، بر بدن مطهر امام(ع) و یارانش اسب میدوانند تا استخوانهایشان هم خرد شود.
*۱۸:۴۹ مقارن با اذان مغرب*
داستان روز غمانگیز عاشورا، اینطور تمام میشود! در حالی که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را میداده، سنان بن انس بین مردم میتاخته و رجز میخوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید! چرا که من بهترین مردمان را کشتهام!»
السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولادالحسین وعلی اصحاب الحسین،
الالعنة الله على القوم الظالمين من الاولين والاخرين
التماس دعا
هدایت شده از یادگاران
[رود میگفت که یک جرعه مرا مینوشد
عشق میگفت که نشناختهای سقّا را ...♥️]
#گزارش_تصویری📸
#ظهر_تاسوعا_محرم_۱۴۴۴🏴
• حال و هوای عزاداران کوچک در
مهد کودک حضرت رقیه (س)🌱
#محرم #امام_حسین #نسل_حسینی♥️
#ازخدادرروضههانسلحسینیخواستیم
#مجموعه_فرهنگی_یادگاران_امام_ره
#قرارگاه_جهادی_شهید_زینب_کمایی
#اگهاعتقادتحسینهبهایناعتقاداعتمادکن
『 eitaa.com/yadegaranir 』