eitaa logo
شکوفه های خیال
996 دنبال‌کننده
861 عکس
55 ویدیو
2 فایل
هدف از تأسیس کانال، نشر اشعار شاعران نامدار معاصر یا کهن نیست. بلکه برآنیم تا شاعران جوان و مستعدی که اشعار زیبا و فاخری دارند در حوزه شعر آیینی و عاشقانه بیشتر شناخته شده و با آثارشان آشنا شویم. ارتباط: @entezar_30
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 جامانده ام و سخت به هم ریخته ام احوال دلم را به غم آمیخته ام عشاق همه عازم مشایه شدند من کوله به چوبِ رخت آویخته ام😔 🆔 @shokofeha_ye_kheal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 ابیاتی منتخب که توسط جمعی از شاعران، بمناسبت اربعین حسینی سروده شده است: مانده ام در حسرتِ گنبدْ طلای کربلا می نویسم شعر با حال و هوای کربلا اربعین شد باز هم در بارگاه عاشقی نیست جای ، عاشق یک لا قبای کربلا بر مشامش می رسد موکب به موکب بوی سیب هر زمانی می وزد باد صبای کربلا صد بغل گل در مسیر عشق میکارم ولی صد گلستان، نذر صحنِ باصفای کربلا من مریض درد هجران تو هستم یا حسین می کند درمان مرا دارالشفای کربلا کشتی قلبم کنار نام تو پهلو گرفت گوشه ی چشمی فقط ای ناخدای کربلا می کنم دل را هوایی در میان زائران پُر شود حس نیازم با نوای کربلا آنقدر در انتظار یک زیارت سوختم تا شدم دیوانه ی صحن وسرای کربلا اشک روی اشک از رخسارِ من می ریزد و "می برد دل را هوای دلربای کربلا" غنچه های هـر دعا در زیر قبه وا شــده عاشق فصـل بهارم در فضــای کربلا عمر خود را هم فدایش کرده‌ام با صد رضا دوست دارم تا بمیرم من برای کربلا چکه چکه غربت از چشم جهان می‌بارد و نیست تنها، هر که باشد آشنای کربلا هر چه گویم باز هم شعرم عطش دارد به شرح واژه واژه صف کشیــده در ثنای کربلا عادتم این است شبها تا سحر کنج اتاق اشک میریزم برای ماجرای کربلا زخم های توامان و درد های بی امان می کُشد آخر مرا این داغ های کربلا شعر غمگینی سرودم در تمنای وصال اشک ماتم میچکد از هر هجای کربلا چشم سرمیبندم و با چشم دل میبینمت السلام ای عشق، ای فرمانروای کربلا شاعران: یاغریب الغربا- یاصاحب صبر-مریم شعله پاش-مستان-فرزانه پورنظری-مستوره-یازهرا-فاتح-پرواز-سرداردلها-کویر-هاتف-ایراندخت-مهمان خدا 🆔 @shokofeha_ye_kheal
🌸 هرجا رفتم دَرارو بستن روم هیشکی این خرابو راه نداد دلِ تنهای بی پناهِ منو هیشکی غیرِ تو پناه نداد این منِ سرکشِ فراری رو پیشِ تو،‌ دست بسته آوردم با یه تحفه که قیمتی نداره یه دل، اونم شکسته آوردم تو فقط دستمو گرفتی آقا منو مثل همه لگد نزدی... همه جا سنگتو به سینه زدم تو به این سینه دست رد نزدی شعر، اصلا نمیدونست چیه! مهربونیتو دید و شاعر شد شده پابند صحن آزادیت... زائرت اومد و مجاور شد..... .....مِدِنُم عمر مو تِباه شده مِدِنُم آدمِ بَدی رفتوم ولی ای یَکدفه درست آمدُم مو از عشق تو مشهدی رفتوم... یه نفر که زیارتت هر روز دیگه عین نِماز واجبشه مو رِه همساده ی تو مِشنسَنُم مال بد بیخ ریش صاحبشه دوس دِرُم خادمت بشُم آقا نوکره آرزو به دل نکنی... وطنِ مو تویی امام رضا موره اینجِه غریب ول نکنی 🆔 @shokofeha_ye_kheal
🔰اشعار برتر مسابقه شعر نبوی:
💠گروه اول
1⃣ ای ماه مهرپرور و ای نور سرمدی ای منّت خدایی و ای فیض ایزدی در خلق نه، که بین رسل هم سرآمدی رضوان حق تویی، تو بهشت مخلّدی پیچید در جهان صلوات محمدی ای فخر کائنات، به دنیا خوش آمدی تا بر جمال آمنه چشم تو باز شد از خنده‌اش زمین و زمان غرق ناز شد ای احمدِ محمد و محمودِ مصطفی ای ختم و خاتم رسل ای خیرُالانبیا ای جلوۀ جمال تو جاری به هرکجا ای صافی صفای تو در جام اصفیا ای شاهد و شهید و شفیع و شِفای ما ما را طلوع طلعت تو بهترین عطا تا ماه تابناک رخت در جهان دمید از جلوۀ تو نور به هفت آسمان رسید روح حیات در تن این خاکدان تویی ما آفریدگان همه جسمیم و جان تویی مهر زمین و روشنی آسمان تویی دریای علم و معرفت بی‌کران تویی خون امید در شریان جهان تویی بوی خوش بهار به فصل خزان تویی خاک کویر از قدمت لاله‌زار شد با یک گل جمال تو عالم بهار شد ای که حبیب اول تو ذات کبریاست محبوب خالقی تو و محبوب تو خداست دین تو مهر و سنت تو وحدت و صفاست حقا که خاک کوی تو سرچشمۀ بقاست هرکس که دردمند تو شد ایمن از بلاست جایی که عبد توست علی، جای ما کجاست؟! عشاق تو خدیجه و زهرا و حیدرند حور و ملک به پای تو از خاک کمترند در قلب نازنین تو جز عشق دوست، نه روی لب تو نقش به‌جز نام اوست؟ نه در خلوت تو غیر همین گفت‌وگوست؟ نه جز عشق روی او به دلت های‌وهوست؟ نه ما را به‌جز محبت تو آبروست؟ نه غیر از شفاعت تو به دل آرزوست؟ نه در این جهان غمزده راهی به‌جز تو نیست ما را به روز حشر پناهی به‌جز تو نیست دل مرده بود و از دم لطف تو جان گرفت جان خسته بود و با نفس تو توان گرفت هر بلبلی به وصف جمالت زبان گرفت "حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت" از پرتوت که سیطره بر لامکان گرفت "خورشید شعله‌ای است که در آسمان گرفت" تابنده بود نور جمال تو از ازل ای خندۀ ملیح تو اَحلی مِن العَسل پیش از طلوع روی تو شب پادشاه بود روز بشر به ظلمت شام سیاه بود اندیشه و دعا و یقین بی‌پناه بود مهر و امید و عاطفه بی تکیه‌گاه بود اوضاع جهل و کین و ستم روبه‌راه بود عشق پدر به خندۀ دختر گناه بود تو آمدی و لشکر ظلمت عزا گرفت بازار نور و معرفت و عشق پا گرفت تو آمدی که سینۀ ما را حرا کنی دل را پر از محبت و نور خدا کنی از بند ظلم و جور، زمین را رها کنی مُلک وجود را حرم کبریا کنی ما را به درد عشق خودت مبتلا کنی دل‌های خسته را به نگاهی دوا کنی ای طاعت تو مایۀ ایمان مؤمنان قرآن تو شِفای دل و جان مؤمنان وقتی هنوز خلقت آدم نداشت خشت کلک قضا به لوح قدر از تو می‌نوشت ای قهر و مهر تو سند دوزخ و بهشت با آب مهر تو گِل ما را خدا سرشت ما را نوشت عاشق تو دست سرنوشت کس بی ولای آل تو خیری نکرد کِشت خورشید آسمان و زمین شد جمال تو ما بندۀ توییم و ثناگوی آل تو ما را طفیل هستی تو آفریده‌اند نقش تو را به لوح دل ما کشیده‌اند آنان که در الست جمال تو دیده‌اند جام بلای عشق تو را سرکشیده‌اند یارانت از تحیّر کثرت رهیده‌اند چون از خُم تو بادۀ وحدت چشیده‌اند ما اهل وحدتیم که امر امام ماست وحدت نه یک شعار، که رسم و مرام ماست 🆔 @shokofeha_ye_kheal
2⃣ دهر تاب و تبی از وصف فراتر دارد حس اوقات کمی مانده به محشر دارد تپشِ نبضِ جهان تندتر از هرگاهیست خبر از شوقِ میانِ دل و دلبر دارد ساکنان حرم حق همه حیران بودند که خداوند در این وهله چه در سر دارد می شد از شور جهان خواند که می خواست خدا پرده از خوب ترین خلقت خود بر دارد کسی آورد خدا تا که پیمبر بشود تا بنازند به او هرچه پیمبر دارد گویی از نو همه ی زندگی آغاز شده بس جهان از قدمش جلوه ی دیگر دارد چه نیازیست از این پس بدرخشدخورشید تا جهان جلوه ی این شمس منور دارد آسمان در قدمش خوشه ی پروین ریزد هدیه کرده ست به او هر چه زمین زر دارد و خدا خواست که نامش حرم عشق شود دور او جمع کند هرچه کبوتر دارد اوکه پیش نظرش شاه وگدا یکسانند به همه اهل زمین دید برابر دارد او که از برکت پیغمبری اش هیچ کسی نیست شرمنده از این قصه که دختر دارد سینه اش مأمن آیات خداوندی شد روح قرآن الهی ست که کوثر دارد کوثرش داده خداوند که خاموش شوند هرکجا رحمت حق، دشمن ابتر دارد فاطمه گلشن نوریست که در دامن خود بوستانی پر گلهای معطر دارد دین پیغمبر حق برکت از او یافته است تا ابد رونق از این یاس معطر دارد نگران بود جهان، تاچه شود بعد رسول.... و خدا گفت غمی نیست، که حیدر دارد نه فقط یاور وَ همراه وفادار به اوست جانشین دارد و غمخوار و برادر دارد پرسش و پاسخ از او نیست و بی چون و چراست هر که امضای علی در صف محشر دارد اوخدا نیست ولی راه از او می جوید هر که در راه خداوند قدم بر دارد که علی معجزه ی دین خدا بود و شناخت عشق را، هرکه به این معجزه باور دارد مصطفی رحمت حق است که نازل شده است آبرو عالم از این نور مطهر دارد خوار شد هرکه به سر داشت سرِ خواری او سربلند آنکه به خاک قدمش سر دارد سرخوش آنکس درِ این راه شده سلمانت به فدای تو جهان هرچه اباذر دارد چه نصیب است کسی را که تو را گم کرده وانکه با توست نیازی به چه دیگر دارد نه، مسلمانی من در خور او نیست ولی غالبا مرحمتی شاه به نوکر دارد نوکرآنست که خاک قدم شاه شود نوکر آن نیست که از شاه نظر بر دارد 🆔 @shokofeha_ye_kheal
3⃣ ببین چگونه هبوطش قرار داده به عالم مرام ماه بنازم که مات اوست دمادم چه سروها که به پای قدوم او فکند سر چه حاجتی ست که چون من سری بر اوی کند خم! به ظاهرست که شام ولادت ست وگرنه مسلّم ست که بوده ست و هست "هستِ مسلّم" سلام آیه ی تطهیر و انما ولی اللَّه سلام صورت طه سلام سوره ی مریم تو هیچ از منِ یک لا قبا نخواسته بودی مخواه تا که بگویم ز مدح تو که شوم ذم کجا خسیّ و پَر کاهی از شکوه سراید که کاه گردد اگر کوه بشنود نمی از یم سلام ای همه گیسوی "ساوه" از تو پریشان .سلام ای تو دلیل بقای عالم و آدم شکوه نام بلند تو برده شوکت کسری! به اشک شوق نشانده دو چشم چشمه ی زمزم بلند آینه ی آفتاب لایتناهی! شب از نگاه تو روشن ... نگاه آینه ها هم به حرمت همه ی چشمهای محو نگاهت مباد آنکه شود زانوی ارادتمان خم از آسمان کریمان نه هر که چون تو برآید ببین چگونه هبوطت قرار داده به عالم 🆔 @shokofeha_ye_kheal
1⃣ در زمانی که ستم موج فراوانی داشت همه دنیا خفقان بود و پریشانی داشت تو چو خورشید به‌ یکباره به ما تابیدی همچو باران شدی و جان به جهان بخشیدی عرش از نورِ دلارای تو نورانی شد فرش از یُمنِ قدوم تو چراغانی شد از گل روی تو گلشن شده صحرای حجاز چشم وا کردی و بر ما در رحمت شده باز ضربان دل ما ذکر خداوند جلی است پس از آن مدح تو و مدحت زهرا و علی است نیست جز کوی تو و عترت تو راه نجات بر تو و آل تو تا صبح قیامت صلوات 🆔 @shokofeha_ye_kheal
2⃣ ماشیفتهٔ مکتب قرآن ِ تو هستیم ذریهٔ سلمان و مسلمان تو هستیم فرمود خدا ، علت ایجاد جهانی! سرتاسر عالم، همه حیران تو هستیم تو ابر ِ پر از رحمت و الطاف خدایی ما تشنه ی هر قطرهٔ باران تو هستیم ای محور خوشبختی امت، لک لبیک صد شکر که ما جزء محبان تو هستیم هرخیرکه ازجانب حق میرسد از توست عمریست سر سفرهٔ احسان تو هستیم آیات خدا را تو به مخلوق چشاندی ما بر سر این مأدبه، مهمان تو هستیم مانند ِ تو، زهرا و علی ، اسوهٔ ایثار سرگشتهٔ آن سورهٔ "انسان" تو هستیم دلها همه تنگ حرم و گنبد خضرا ست حسرت به دل روضهٔ رضوان تو هستیم عجّل لولیّک ، شده ذکر ِ شب میلاد ما منتظر یوسف کنعان تو هستیم 🆔 @shokofeha_ye_kheal
3⃣ به یمن مقدم پاکش جهان مصفا شد هزار جلوهٔ حق در رخش هویدا شد امین آمنه آمد امان گرفت زمین رسید احمد و در آسمان چه غوغا شد شکفت غنچهٔ رحمت میان باغ رُسُل وَ آیه‌های محبت به عشق معنا شد گرفته بود بشر را غبار ظلم و گناه بنای عدل و طهارت به دستش احیا شد حبیب و منجی خلق و پناه عالمیان کتاب نور و مبینش شفای دل‌ها شد قسم به آیهٔ "اِقْرأ وَ رَبُّکَ الْاَکَرَم" بهار زندگی از عطر او شکوفا شد 🆔 @shokofeha_ye_kheal
تبریک عرض میکنیم کسب رتبه های برتر شعر نبوی را به آقایان و خانمها: محمدتقی عارفیان احمد رفیعی وردنجانی کاربر یاسبحان مریم شعله پاش کاربر مستان
اشعار نفرات چهارم و پنجم و ششم مسابقه شعر نبوی🔰
4⃣ خدا قلم زده با نی به روی سنگ عقیق سیاه‌مشقِ "محمّد" به خطّ نستعلیق در آستانه‌ی خلقت خدا به خود می‌گفت: کجاست همسفرت؟ الرّفیق ثمّ طریق محمد است همان انتخاب لم یزلی محمد است همان بنده‌ی رفیق شفیق فروغ آمنه با نور پاک عبدالله شدند در گل ناب محمدی تلفیق تو آمدی و گلستان شد آن جهانی که همیشه بود گرفتار شعله‌های حریق به دور کعبه‌ تو با عشق جمعمان کردی همان زمان که فقط بود کارمان تفریق به روی صورتمان آب وحی پاشیدی پرید از سرمان خواب ترسناک عمیق به لطف معجزه آن قلبهای سخت و قسی شدند با کمی از نور پاک عشق، رقیق خدا قلم زده عشق تو را به روی دلم خدا قلم زده با نی به روی سنگ عقیق 🆔 @shokofeha_ye_kheal
5⃣ عالم برای آمدنش بی قرار بود آثـار شور و عشق در او آشکار بود دامن گرفته بود زمین زیر بارشش در انتظار رحمت پروردگار بود باران فرا رسید و جهانی به گل نشست جریان عشق در دهن جویبار بود هفت آسمان و عرش وزمین مفتخر شدند تفسیر نور در بغل روزگار بود خورشید دست آمنه را غرق بوسه کرد آری گلِ محمدی اش شاهکار بود بند و بساط بتکده ها جمع شد به کل شیطان شکست خوده و گریان و زار بود در سور و سات جشن تولد برای او بلبل مدیحه خوان وگل آیینه دار بود شکر خدا سلاله ی این نور لایـزال یک آسمان ستاره ی دنباله دار بود 🆔 @shokofeha_ye_kheal
دسته دوم:
4⃣ به نام حی توانا خدای بی‌همتا رسید صبح امید و نوید روح‌افزا رسید مژدهء مولودی از بنی‌هاشم رسید مژده که آمد رسول اکرم ما سفیر رحمت و نیکی پیمبر خاتم فرا رسید زمان نجات انسانها رسید شاهد حق و شکست گردن ظلم شکسته‌ شد بت کفر و بنای جور و جفا طلوع نور و سپیدی است بر سیاهی شب تمام شد ظلمات و رسید نور خدا هم او که چشمه نور است و معدن رحمت هم او که بر همهء غافلان چراغ هدا دوای زخم دل و جان،شفای روح و روان ز وسعت کرم او شد این جهان احیا به ذکر حمد و ستایش تمام انس و ملک فدای عطر قدومش شدند ارض و سما 🆔 @shokofeha_ye_kheal
5⃣ آمد به جهان مقام ارشد خورشید جهان تاب محمد از عرش ندا رسید برخاک لولاک لما خلقت الافلاک آیات اذا زلزلت الارض برپا شده در دیار گودرز لرزید به خود چو طاق کسرا افتاد به خاک لات و عزی عالم که ندیده سایه اش را جز سایه ی تکه ابر شیدا خورشید زمین رنگ ز رو باخت چون شمس ضحی پرده برانداخت نوری ز حجاز و مکه برخاست زینت شد و عالمی بیاراست 🆔 @shokofeha_ye_kheal
6⃣ آمنه بر دامنش خورشید عالم تاب داشت قرص ماهش پرتویی زیباتر از مهتاب داشت از قدومش ابر رحمت در جهان بارش گرفت هر کویر از یُمن یاسین سینه ای سیراب داشت دین او کامل ترین و خلق و خویش برترین خاتم پیغمبران رخساره ای شاداب داشت آیه ای در شان او نازل شده از سوی حق گفته باید در حضور حضرتش آداب داشت بوذر و مقداد و عمار از خواصش بوده اند با وصی اش مصطفی نیکوترین اصحاب داشت بوده سلمان در مقام اهل بیت آن نبی بنده ای از فارس بود و بهترین ارباب داشت هرکسی بیدار شد سوی رسول الله رفت آن که غفلت در دلش بوده هوای خواب داشت ازوجودش چشمه های بندگی جوشش گرفت رحمت للعالمین در سینه اش محراب داشت 🆔 @shokofeha_ye_kheal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 بانوی قم از نسل کریمان هستی پاکی و زلال، مثل باران هستی هر چند که از حریم زهرا دوریم تو فاطمه‌ای و سهم ایران هستی 🆔 @shokofeha_ye_kheal
🌸 کبوتر ِ غزلم ، آشیان نمی خواهد شکسته بال و پرش، آسمان نمی خواهد نگاه کن که نمانده رمق به جان و تنم شکار مرغ ِ مهاجر، کمان نمی خواهد سکوت سرد دلم را کسی نمی فهمد که شرح حال ِ سکوتم زبان نمی خواهد همیشه چشم به راهم که باز برگردی فقط بگو که می آیی، زمان نمی خواهد "تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل" که حال و روز عیانم بیان نمی خواهد ✍ 🆔 @shokofeha_ye_kheal
🌸 گرفته داغت از چشمان ما آشفته حالی را که باران سبز خواهد کرد فصل خشکسالی را تو آن افتاده در خاکی که خونت پخش خواهد کرد در آفاق جهان انوار آیات جلالی را به خاک افتاده، تشنه، آبروی آب را بردی به خاکت داده دریا بعد از آن وصف زلالی را فقط با تربت تو سجده هایم میرود بالا بنازم خاک پاکی را که میبخشد تعالی را گمانم خاک پای زائرت هم زندگی بخش است که پر کرده است عطر سیب این گلهای قالی را همیشه فکر میکردیم معنی سعادت چیست؟ که اشک روضه پاسخ داد حاجات سوالی را شب جمعه چه سری در حریمت هست که با خود رسانده از نجف تا کربلا مولی الموالی را تو آن چتری که هرکس سایه ات را داشت در محشر یقینا دور کرد از خود عذابی احتمالی را در این آیینه که بر دیده دارم جای تو خالیست بده اذن زیارت پرکنم این جای خالی را 🆔 @shokofeha_ye_kheal
🌸 هی بار به روی دوشت انداخته ایم با آتش غم به جوشت انداخته ایم قرآن مجسمی و چون حرف خدا عمریست که پشت گوشت انداخته ایم 🆔 @shokofeha_ye_kheal