eitaa logo
شکوفه های خیال
996 دنبال‌کننده
861 عکس
55 ویدیو
2 فایل
هدف از تأسیس کانال، نشر اشعار شاعران نامدار معاصر یا کهن نیست. بلکه برآنیم تا شاعران جوان و مستعدی که اشعار زیبا و فاخری دارند در حوزه شعر آیینی و عاشقانه بیشتر شناخته شده و با آثارشان آشنا شویم. ارتباط: @entezar_30
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◇ لبخند میزنم تو ولی غم حساب‌کن اصلا غم مرا غم عالم حساب کن من گاه گاه گریه کُنَت بوده ام ولی هر قدر هم که گریه نکردم حساب کن روی سیاه و پیرهن مشکی مرا با هم ببین عزیزم و در هم حساب کن این تشنگی که در رمضان خواب مانده را با اشکهای ماه محرم حساب کن گفتم که ناامیدم از این شعرهای هیچ فرمود روی کمتر از این هم حساب کن 🆔@shokofeha_ye_kheal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◆ میان این‌همه غربت خدا خدا نکنم؟ زمان آن شده از مویه‌ هم ابا نکنم هوای خانهٔ دل ابری است و بارانی نگو که پنجره را رو به گریه وا نکنم خزان به باغ زده، خشک باد طبعم اگر غزل نسازم و نذر بنفشه‌ها نکنم و کاش اسلحه‌ای داشتم برای خودم که وقت جنگ به غم دیدن اکتفا نکنم هجوم موج مرا می‌برد به ساحل مرگ اگر میانهٔ طوفان تو را صدا نکنم تو ای حضور شفابخش زخم‌های زمین! تو را برای شفاخانه‌ها دعا نکنم؟ چگونه از تو و از یاری تو دم بزنم؟ اگر که حق غم غزه را ادا نکنم 🆔@shokofeha_ye_kheal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◆ آه ای مسلمان با مسلمان یار باید شد دیگر «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» باید شد تا کی نشستن زیر تلّ وحشی آوار بر قلعه‌های سُست‌شان آوار باید شد.. با اَرّه‌هایی که انار پا به ماهت را... ای خاک خونین، آیه‌های نار باید شد از گریه کردن هیچ کاری بر نمی‌آید ای چشم‌ها از خواب خوش بیدار باید شد برخیز و مرهم باش اندوه فلسطین را هم‌معنی «الجار ثُم الدّار» باید شد ✍🏻 🆔@shokofeha_ye_kheal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 با آیۀ چشم خود مسلمانم کن با نور نگاه خود درخشانم کن حالا که کریم و سفره‌داری ای دوست! بر سفرۀ عشق خویش مهمانم کن 🆔@shokofeha_ye_kheal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 از معجزات حضرت زهراست اینکه او آورده است روی زمین قرص ماه را 🆔@shokofeha_ye_kheal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 ردیف شد غزلم باز با ردیف حسن میان اهل کرم نیست هم‌ردیف حسن نهان نموده خدا نور خویش در قرآن گذاشت در دل هر آیه‌ی شریفه حسن حدیث مهر و وفا می‌شود هزار کتاب که با طلا شده حک روی هر صحیفه حسن خدا جمال خودش را در او تجلی داد هنر گذاشته در خلقت ظریف حسن جمل نشانه خوبیست بر شجاعت او که زخم زد به تن مکتب سقیفه حسن به صلح داد رضایت، صلاح کار این بود وگرنه بوده به میدان کسی حریف حسن؟! آهای زائر ارباب یاد ما هم باش عمود یکصد و هجده؛ دم مضیف حسن 🆔@shokofeha_ye_kheal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◇ سَيِّدى اِنْ کُنْتَ لا تَغْفِرُ اِلاّ لاِوْلِيآئِكَ وَاَهْلِ طاعَتِكَ؛ فَاِلى مَنْ يَفْزَعُ الْمُذْنِبوُنَ؟! آن روز که‌ ماییم و هزاران چه کنیم از شرم به‌ پیش چشم‌ یاران‌ چه کنیم؟! غفرانت اگر فقط به خوبان برسد ما طائفه گناه کاران چه کنیم؟! 🆔@shokofeha_ye_kheal
◆ به مسجد می‌رود یا سمت قربانگاه می‌آید؟ چرا از هر طرف امشب نسیم آه می‌آید؟ قدم‌هایش چقدر از خانه تا مسجد شتابان است به سختی عرش دارد پا‌به‌پایش راه می‌آید چه شوقی می‌چکد از صورتش وقت وضو امشب برایش عاقبت آن لحظۀ دلخواه می‌آید برای بار آخر کوچه‌کوچه، کوفه می‌بیند سراغ سایه‌های تیره، نور ماه می‌آید هلا ای شهر! شام آخر است آماده‌ای آیا؟ چه بر روز تو در این فرصت کوتاه می‌آید؟ نمی‌بینند مردم حجم تنهایی مولا را غریبی علی تنها به چشم چاه می‌آید 🆔@shokofeha_ye_kheal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◆ تبی افتاده پی‌درپی به جانِ مسجد کوفه امان از ناله‌هایِ بی‌امانِ مسجد کوفه دلِ گلدسته دارد لحظه لحظه می‌شود آشوب غم‌انگیز است از امشب اذانِ مسجد کوفه أمیرالمؤمنین می‌ایستد جانانه در محراب زمان می‌ایستد در آستانِ مسجد کوفه نماز صبح، دارد در وجودش سخت دلشوره کنارِ رکعت دوم میانِ مسجد کوفه علی با جان و دل ذکرِ رکوع آخر خود را قرائت کرد و بند آمد زبانِ مسجد کوفه تنِ محراب لرزید و به خون آغشته شد قبله مسافر شد امامِ مهربانِ مسجد کوفه نمازش را شکست آن تیغِ لاکردار در سجده به شدّت داد ذاتش را نشانِ مسجد کوفه امان از زانوانِ ناتوانِ حیدر کرار امان از اشک‌هایِ آسمانِ مسجد کوفه به جایِ نغمهٔ "مولایَ یامولایْ" می‌پیچد نوایِ "وا علیا" در نهانِ مسجد کوفه به ارکانِ هدایت خورد در ماهِ خدا ضربت به این علت خدا شد روضه‌خوانِ مسجد کوفه! 🆔@shokofeha_ye_kheal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◆ حقیقتِ شب قـدر است حضـرت زهـرا برای درک شب قدر، مادرم کافی است 🆔@shokofeha_ye_kheal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 تا صبح ظهور این بهاران باقی‌ست عطر نفس پیر جماران باقی‌ست فانی بشود هرچه در این عالم، باز جمهوری اسلامی ایران باقی‌ست 🆔@shokofeha_ye_kheal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 مثل شروع نم‌نم باران بر تشنه‌گلدان لب ایوان قدر تمام لحظه‌ها جاری قدّ تمام موج‌ها طوفان مثل اذان لحظۀ افطار مثل سرور نیمۀ شعبان چون بوی دستان پدر وقتی در لای سفره می‌گذارد نان گرچه کمی این‌روزها دلتنگ امّا به این برکت قسم خندان امن و امان چون چادر مادر وقتی پناه بی‌کسی‌هامان... چون متن یک اعلامیه پر شور مثل شعاری در دل میدان مثل شکوفه آخر بهمن تقویم‌ها را کرده سرگردان مثل شهیدان در تب تشییع بر شانه‌ها سنگین ولی رقصان چون رود مرزی بر خودش حسّاس با غرّشِ بیگانه در طغیان سرخ و سفید و سبز بر قلّه سرخ و سفید و سبز در جولان ای روزهای خوبِ پیش از این ای روزهای نابِ بعد از آن ای سروِ سرسبز چهل‌ساله گنجشک‌ها بر شاخه‌ات مهمان آزادی‌ات چون صحن آزادی آرامشت لبخند دربانان این‌سوی پرچم یاحسین، آن‌سو جمهوری اسلامی ایران ✍🏻 🆔@shokofeha_ye_kheal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◆ ای شب قدر! کسی قدر تو را فهمیده است؟ تا به امروز کسی مرتبه‌ات را دیده است؟ خلق از معرفت شان تو عاجز ماندند بی‌جهت نیست خدا فاطمه‌ات نامیده است خواستم ذات تو را نور بخوانم، دیدم نور هم با تو خودش را همه جا سنجیده است نور چشمان پیمبر تویی و جلوه‌ی تو آفتابی است که تا غار حرا تابیده است حکمتش چیست که ای ام‌ابیها! پدرت بارها خم شده و دست تو را بوسیده است نخلِ لب تشنه شد از نام تو سیراب، چقدر چشمه از عشق تو در قلب علی جوشیده است دست در دست تو بود ای شرف‌الشمسِ علی! اگر انگشتر خود را به گدا بخشیده است سرِ همصحبتِ صدّیقه شدن بود اگر ملک وحی، هرآئینه به خود بالیده است بانی رزق تویی، روح‌الامین می‌دانست سیبی از عرش اگر چیده به اذنت چیده است هر زمانی که شدی خسته، به نقل از سلمان چرخ دستاس تو با دست ملک چرخیده است چه بگوییم از انفاق تو، وقتی در شهر سائلی رخت عروسی تو را پوشیده است به فقیر و به یتیم و به اسیر احسان کرد نان افطار تو وصفش همه جا پیچیده است چشم صائب به کرامات تو افتاد و نوشت: “گوش این طایفه آواز گدا نشنیده است” آه باران عطا! رود کرم! خیر کثیر! از چه همسایه‌ات از گریه‌ی تو رنجیده است مسجدی هست در این ناحیه که خشت به خشت سر نفرین تو از ترس به خود لرزیده است بشکند دست کسانی که شکستند تو را چشمت از ضربه‌ی ناگاه به خون غلتیده است سر زخمت نکند وا شده بانوی بهشت این‌همه لاله چرا دور و برت روئیده است پلک آرام بزن، صفحه به نرمی بشمار مصحف روی تو چندیست ز هم پاشیده است 🆔@shokofeha_ye_kheal