24.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️ مکتب سلیمانی تجلی بصیرت انقلابی
🔶 تحلیلی زیبا و جامع از فتنه ی ۸۸
در ۸ دقیقه
💠 در بیان حجت الاسلام دکتر نصرالله پور
#روز_بصیرت
#نهم_دی_ماه
#آخرالزمان
@siasikosarieh
🔰 فرمان جهاد بانوان در معرکه انتخابات
✏️ حضرت آیتالله خامنهای صبح امروز در دیدار جمعی از زنان و دختران:
در این قضیهی انتخابات شما بانوان و خانمهای عزیز میتوانید نقش ایفا کنید، مهمترین نقش شما هم در داخل خانه است، مادرها میتوانند نقش ایفا کنند، وادار کنند، فرزندان را، همسر را، برای اینکه در زمینهی انتخابات فعال باشند، درست تحقیق کنند، زنها در برخی از مسائل شناخت اشخاص و راهبردها و جریانها دقیقتر و ظریفتر از مردها نگاه میکنند و نقاطی را پیدا میکنند در شناخت نامزدهای انتخاباتی، در حضور در پای صندوقها هم در داخل خانه، هم درخارج خانه میتوانید نقش ایفا کنید.
#حکیم_انقلاب در دیدار بانوان ۶ دی ۱۴۰۲
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@siasikosarieh
🔰 مسئلهی مشاغل اجتماعی و مدیریّتهای زنانه
🔻یک مسئله، مسئلهی مشاغل اجتماعی و مدیریّتها است که این را بعضی از خانمها از من سؤال کردند. اینجا هم مسئلهی جنسیّت مطرح نیست. در مدیریّتهای گوناگون، مشاغل گوناگون اجتماعی و دولتی، حضور زنان هیچ محدودیّتی ندارد.
🔻حالا مثلاً فرض کنید آمریکاییها به یکی از این کشورهای همسایهی ما الزام کرده بودند که بایستی زنها در محیط اداری مثلاً ۲۵ درصد حضور داشته باشند؛ الزامی، اجباری؛ غلط است. چرا ۲۵ درصد؟ خب ۳۵ درصد، خب ۲۰ درصد. این عدد معیّن کردن، نسبت معیّن کردن، معنی ندارد؛ اینجا ملاک، شایستهسالاری است.
🔻یک جا هست که یک بانوی باسواد مجرّب کارآمد مثلاً برای وزارت بهتر از این مردی است که در این زمینه نامزد وزارت شده؛ این زن باید وزیر بشود. در مورد نمایندگی مجلس هم همینجور است.
🔻مثلاً فرض کنید در فلان شهر، یک نفر یا دو نفر نمایندهی مجلس لازم است؛ یک نفر یا دو نفر زن، یک نفر یا دو نفر مرد معیّن شدهاند، [باید دید] کدام شایستهترند، باید شایستگی را نگاه کرد. هیچ ترجیحی اینجا وجود ندارد، هیچ محدودیّتی هم در این زمینهها وجود ندارد؛ یعنی نظر اسلام این است. بحث، بحث شایستهسالاری است.
🔻البتّه زن در این مشاغل میتواند حضور پیدا کند، امّا بایستی جوری باشد که از آن مشغلهی مهمّ اساسی زنانه، یعنی خانهداری و فرزندآوری، محروم نشود؛ حتّی در بعضی از مشاغل که برای زنان واجب کفائی است، مثل پزشکی. پزشکی زنان واجب است؛ تا حدّی که پزشک زن به قدر کفایت وجود داشته باشد، باید زنها پزشکی بخوانند. همچنین مثلاً معلّمی بانوان یک واجب کفائی است. خب حالا ممکن است یک وقتی این واجب کفائی [تعارض پیدا کند] با مسئلهی خانهداری یا فرزندآوری یا استراحتها و مرخّصیهایی که برای یک زن خانهدار لازم است یا ساعات کاری که او بتواند کار را انجام بدهد و مثلاً به کار خانه هم برسد؛ اگر چنانچه در این زمینهها تعارضی به وجود آمد، مسئولین کشور هستند که بایستی برای این فکر کنند؛ یعنی آنقدر تعداد را افزایش بدهند که اگر چنانچه این معلّم که مثلاً فرض کنید بایستی در هفته پنج روز در مدرسه شرکت کند، مِن باب مثال چهار روز میتواند شرکت کند، خلأ به وجود نیاید؛ معلّم دیگری وجود داشته باشد که آن خلأ را پُر کند؛ همینطور مسئلهی پزشکی. بنابراین، در مشاغل، در مدیریّتها، در کارهای اساسی، در کارهایی که واجب کفائی برای زنان است، محدودیّتی وجود ندارد و اگر چنانچه تعارضی با کارهای خانگی زنانه به وجود آمد، باید به یک نحوی این را حل کرد که نه این زمین بماند، نه آن. البتّه به نظر بنده منافات هم ندارند؛ من میشناسم بانوانی را که کارهای اجتماعی سنگین داشتند ــ چه کار دانشگاهی و علمی، چه کارهای غیر علمی ــ چندین فرزند هم بزرگ کردند، تربیت کردند، خیلی هم خوب توانستند این کار را انجام بدهند. بنابراین، اینها منافاتی با همدیگر ندارند.
#حکیم_انقلاب 6 دی 1402
#سبک_زندگی
#زندگی_مکتبی
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@siasikosarieh
🔰 آرايش احزاب و گروههاي سياسي در آستانه انتخابات 1402
💢 الف. وضعيت شناسي اردوگاه اصولگرايان
🔹🔸1ـ چالشها و دغدغهها
1.1. تشتت و واگرايي
1.2. تضعيف پايگاه اجتماعي
1.3. آسيب پذيري از فتنه سال 1401
1.4. ضعفها و ناکارآمديهاي مجلس اصولگرا
1.5. ضعفهاي دولت انقلابي
🔹🔸 2. قوتها و فرصتها
2.1. پايگاه راي در ميان نيروهاي ارزشي
2.2. در اختيار داشتن مجلس و دولت
2.3. عملکرد مثبت مجلس انقلابي
2.4. عملکرد دولت انقلابي
2.5. در اختيار داشتن نيروهاي مومن و انقلابي
2.6. شبکه جهادگران جهاد تبيين
🔹🔸 3. راهبردهاي انتخاباتي و اضلاع اصولگرايي
راهبرد اول: ائتلاف حداکثري و حضور با ليست واحد
راهبرد دوم: ائتلاف حداقلي و حضور با چند ليست
🔹🔸 4. تاکتيکهاي انتخاباتي – اقدامات عملياتي
4.1. تلاش براي وحدت و ائتلاف
4.2. تلاش براي پاسخگويي و ارائه کارنامه
4.3. بازخواني گذشته رقيب سياسي و مقايسه کارنامهها
4.4. رمزگشايي از راهبرد دشمن براي تحريم انتخابات
💢 ب. وضعيت شناسي اردوگاه اصلاحطلبان
🔸🔹1. چالشها و دغدغهها
1.1. چالش هويت (ابهام در هويت اصلاحطلبي)
1.2. چالش مرزبندي (ابهام در مرزهاي اصلاحطلبي)
1.3. چالش استحاله و دگرديسي
1.4. چالش مقبوليت (از دست دادن پايگاه اجتماعي)
1.5. چالش کارآمدي (کارنامه ضعيف و غيرقابل دفاع)
1.6. چالش انسجام و همگرايي (ناکامي و ناتواني در مديريت واحد اردوگاه اصلاح طلبي)
1.7. چالش رهبري
1.8. چالش راديکاليسم
🔸🔹2. قوتها و فرصتها
2.1. توانايي همگراسازي و وحدت درون اردوگاهی
2.2. اتخاذ ژشت اپوزيسيون و بيرون بودن از حاکميت
2.3. در اختيار داشتن رسانه
2.4. در اختيار داشتن فضاي مجازي
2.5. ظرفيت سلبريتيها
2.6. آشنايي با ادبيات نسل جوان
2.7. استفاده ابزاري از شعارهاي فمينيستي و زنان
2.8. استفاده ابزاري از شعار مخالفت با فيلترينگ
🔸🔹3. راهبردهاي انتخاباتي و اضلاع اصلاحطلبي
راهبرد اول: قهر و تحريم انتخابات (سياست خانه – خيابان)
راهبرد دوم: مشارکت مشروط
راهبرد سوم: مشارکت (عبور از سياست خانه – خيابان)
🔸🔹4. تاکتيکهاي انتخاباتي – اقدامات عملياتي
4.1. چشم طمع به اغتشاشات و فشارهاي خياباني
4.2. تخريب جريان رقيب و اتهام خالصسازي
4.3. تخريب دولت و مجلس انقلابي
4.4. فشار به شوراي نگهبان
4.5. لابيگري و براي تاييد صلاحيت
4.6. بازي با مهرههاي سفيد
4.7. فعالسازي جدي حوزه شهرستانها
4.8. سناريوي رقيب هراسي
4.9. دو قطبي سازي
4.10. نااميد کردن و نااميد جلوه دادن مردم
4.11. متهم کردن نظام به حذف اصلاحطلبان
4.12. پرچمداري ميانه روها و خط وسط
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@siasikosarieh
14.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃| اگه کسی عماممو پرتاب کنه بره هوا
👈میشم فداش ...☺️😁
😂😂😂
#نهم_دی
@siasikosarieh
🌟قصه دلبری🌟۲
شهید محمدحسین محمدخانی
کنار معراج شهدای گمنام دانشگاه، دعای عرفه برگزار میشد.دیدم فقط چندتا تکه موکت پهن کرده اند.به مسئول خواهران اعتراض کردم:(دانشگاه به این بزرگی و این چندتا تکه موکت) در جواب حرفم گفت:(همینا هم بعیده پر بشه!).وقتی دیدم توجهی نمیکند،رفتم پیش آقای محمدخانی.صدایش زدم.جواب نداد.چندبار داد زدم تا شنید.سربه زیر آمد که ((بفرمایین))بدون مقدمه گفتم:این موکتا کمه.گفت:قد همینشم نمیان.بهش توپیدم:ما مکلف به وظیفه ایم نه نتیجه!او هم با عصبانیت جواب داد؛این وقت روز دانشجو از کجا میاد؟بعد رفت دنبال کارش.
همین که دعا شروع شد،روی همه موکت ها کیپ تا کیپ نشستند.همه شان افتادند به تکاپو که حالا از کجا موکت بیاوریم.
یک بار از کنار معراج شهدا یکی از جعبه های مهمات را آوردیم اتاق بسیج خواهران به جتی قفسه کتابخانه.مقرر کرده بود برای جابجایی وسایل بسیج،حتما باید نامه نگاری شود.همه کارها با مقررات و هماهنگی او بود.من که خودم را قاطی این ضابطه ها نمیکردم،هرکاری به نظرم درست بود،همان را انجام میدادم.جلسه داشتیم ،آمد اتاق بسیج خواهران.با دیدن قفسه خشکش زد.چند دقیقه زبانش بند آمد و مدام با انگشترهایش ور میرفت.مبهوت مانده بودیم.با دلخوری پرسید :(این اینجا چی کار میکنه،؟)همه بچه ها سرشان را انداختند پایین .زیر چشمی به همه نگاه کردم، دیدم کسی نُطُق نمیزند.سرم را گرفتم بالا و با جسارت گفتم:گوشه معراج داشت خاک میخورد،آوردیم اینجا برای کتابخونه!با عصبانیت گفت:(من مسئول تدارکات رو توبیخ کردم!
اون وقت شما به این راحتی میگین کارش داشتین!.)حرف دلم را گذاشتم کف دستش:(مقصر شمایین که باید همه کارا زیر نظر و با تایید شما انجام بشه!این که نشد کار!)
لبخندی نشست روی لبش و سرش را انداخت پایین.با این یادآوری که (زودتر جلسه رو شروع کنین.)بحث را عوض کرد.
@siasikosarieh
🌟قصه دلبری🌟۳
وسط دفتر بسیج جیغ کشیدم،شانس آوردم کسی آن دور و بر نبود.نه که آدم جیغ جیغویی باشم.،ناخودآگاه از ته دلم بیرون زد.بیشتر شبیه جوک و شوخی بود.خانم ابویی که به زور جلوی خنده اش را گرفته بود،گفت:(آقای محمد محمدخانی من رو واسطه کرده برای خواستگاری از تو!)اصلا به ذهنم خطور نمیکرد مجرد باشد.قیافه جا افتاده ای داشت.اصلا توی باغ نبودم.تا حدی که فکر نمیکردم مسئول بسیج دانشجویی ممکن است از خود دانشجویان باشد.میگفتم تهِ تهش کارمندی چیزی از دفتر نهاد رهبری است. بی محلی به خواستگارهایش را هم از سر همین میدیدم که خب،آدم متاهل دنبال دردسر نمیگردد!
به خانم ابویی گفتم:(بهش بگو این فکر رو از توی مغزش بریزه بیرون!)شاکی هم شدم که چطور به خودش اجازه داده از من خواستگاری کند.وصله نچسبی بود برای دختری که لای پنبه بزرگ شده است.
کارمان شروع شد،از من انکارو از او اصرار.سر در نمیآوردم آدمی که تا دیروز رو به دیوار مینشست، حالا این طور مثل سایه همه جا حسش میکنم.دائم صدای کفشش توی گوشم بود و مثل سوهان روی مغزم کشیده میشد.ناغافل مسیرم را کج میکردم،ولی این سوهان مغز تمامی نداشت.هرجا میرفتم جلوی چشمم بود.معراج شهدا،دانشکده ،دم درِ دانشگاه،نماز خانه و جلوی دفتر نهاد رهبری.
گاهی هم سلامی میپراند .دوستانم میگفتند:(از این آدم مأخوذ به حیا بعیده این کارا !)
کسی که حتی کارهای معمولی و عرف جامعه را انجام نمیداد و خیلی مراعات میکرد،دلش گیر کرده و حالا گیر داده به یک نفر و طوری رفتار میکرد که همه متوجه شده بودند.گاهی بعد از جلسه که کلی آدم نشسته بودند، به من خسته نباشید میگفت یا بعد از مراسم های دانشگاه که بچه ها با ماشین های مختلف میرفتند بین این همه آدم از من میپرسید(با چی و کی برمیگردید؟)
یک بار گفتم:به شما ربطی نداره که من با کی میرم!)اصرار میکرد حتما باید با ماشین بسیج بروید یا برایتان ماشین بگیریم.میگفتم:(اینجا شهرستانه،شما اینجا رو با شهر خودتون اشتباه گرفتین،قرار نیست اتفاقی بیفته!)
گاهی هم که پدرم منتظرم بود،تا جلوی در دانشگاه میآمد که مطمئن شود.
@siasikosarieh
7.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃|حاج قاسم سلیمانی
فقط یک کلمه... اخلاص حاج قاسم
#حاج_قاسم
شادی روحش صلوات 🌹
@siasikosarieh