eitaa logo
ناگفته‌های‌یه‌دهه‌هشتادی:)
346 دنبال‌کننده
721 عکس
156 ویدیو
0 فایل
در پایان آن چه که درباره خودم میتوانم بگویم این است: در دلم...فریاد بود در نگاهم اشک درگلویم بغض «اما بلند تر از همه میخندیدم»🖤😄 کپی؟ حلالت! میخوای همسایه شیم؟ @perspoolisie شروع مون؟ ۱۴٠۳/۶/۱٠
مشاهده در ایتا
دانلود
بعضی وقتا خیلی زود دیر میشه خیلی زیاد
ولی ما هنوز انقدر بزرگ نشده بودیم برای اینهمه فشارو استرس 🥲
از دیشب تاحالا خیلی خوابیده باشم دوساعته.... و دیگه فکر نکنم بتونم خواب راحتی داشته باشم...
وایب خوب این عکس
‏به راننده اسنپ گفتم: از این مسیر بریم بهتره، حالا مسیره از شانس من قفل شد یکهو. هر دو دقیقه برمیگرده یه نگاه غضبناک بهم میکنه. منم در جواب فقط میگم ببخشید
رفاقت پسرا: یک ماهه با یکی توی دانشگاه رفیق شدم، تازه امروز پرسید اسمت چیه
تعداد عطری که دلم میخواد داشته باشم:
نمیدونم شمام اینطورین یا نه این شبا با روضه مادر خیلی یاد خانوم سه ساله میوفتم...
شکر خدا که روضه را داریم...
گاهی اوقات یه چیز کوچیک یا اتفاقی ناچیز جرقه‌ای می‌شه تا آدم تموم دردهای زندگیشو یه‌جا گریه کنه . .
گاهی "آرامشت" خیلی مهم‌تر از ثابت کردنِ منظورته..
مواظب باشید تو شلوغیای دور و برتون، آدمِ روزای تنهاییتونو گم نکنید
بر این اصل زندگی کُن بودنشان زیباست و نبودنشان ضرری ندارد....!
وقتی بهت فکر میکنم همینقدر اکلیلی میشم....:)
- تعریف من از عشق همان بود که گفتم عقلی که نمیخواست سر ِعقل بیاید :) -
هیزما رو که دیدم یاد یه چیزی افتادم ولی این هیزم کجا اون هیزم کجا اینا برا حب امیرالمومنین هیزم آوردن اونا برا بغض...
سکوت و اشک و احیا و علی بود کبودی‎ها و غم‎ها و علی بود به روی دوش یک تابوت اما شب تشییع زهرا و علی بود
ممنون میشم عزیزانی که میتونن و موقعیتشو دارن امشب برای عموی بنده نماز اول قبر بخونن حسن فرزند علی
مادرم رو کجا میبرند؟ گمونم برای شفا میبرند
ما،در‌دوجهان‌دل‌به‌توبستیم محبان‌تو‌هستیم🖤