eitaa logo
ناگفته‌های‌یه‌دهه‌هشتادی:)
469 دنبال‌کننده
928 عکس
206 ویدیو
0 فایل
در پایان آن چه که درباره خودم میتوانم بگویم این است: در دلم...فریاد بود در نگاهم اشک درگلویم بغض «اما بلند تر از همه میخندیدم»🖤😄 کپی؟ حلالت! میخوای همسایه شیم؟ @perspoolisie شروع مون؟ ۱۴٠۳/۶/۱٠
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
‏تا حالا شده تو مغزتون داد بزنید دعوا راه بندازید بزنید همه جارو به فنا بدید بغض کنید گریه کنید.در حالیکه یجا اروم نشستید و به یه نقطه خیره شدید؟
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
ای قمر شب تارم🌙🌑 تنها تو موندی کنارم☝️🤞 باش تا ابد که نباشی🙃🤌 تمومه کارم 🫀👋
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
اینا میخوان از چشمام تو رو بندازنت😅 نمیدونن چشامی...!:) 👀🤌
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
من از اینا میخوام:(🥺
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
تنها فرقش اینه که: قشنگ تر نقش بازی میکرده...:/
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
انقدر که تو دلم خونه،به خدا تو رگام نیست...!
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
ﭼﻪ ﻧﺎﻣﺮﺩﺍﻧﻪ !!!!……. ﺭﺍﺯﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﻓﺎﺵ ﮐﺮﺩﻧﺪ !!!!….. ﺍﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻔﺘﻨﺪ ﺑﮕﻮ ﺗﺎ ” ﺁﺭﺍﻡ” ﺷﻮﯼ
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
بعضی روزها انسان فقط خسته‌ است نه تنهاست نه غمگین و نه عاشق فقط خسته ا‌ست...
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
آنقدر بـہ این روزهــاے تلخ عادتــ کرבه امـ کـہ وقتے لبخنـــב مے زنمـ قلبمـ تیر مے کشـב بیچــآره בلـــمـ چقـבر زود عادتــ مے کنــב بــہ نبودن هر آنچہ کـہ مے خواستـــ ..
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
عاشق تنهاییت میشی وقتی این آدما رو بشناسی
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
من از غصه و دردهایِ طولانی بیزارم ! بیش از اندازه غمگین نمی مانم ؛ در هر شرایطی که باشد !!!
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
بدی آدم نمک نشناس اینه که وقتی یاد کارایی که براش کردی میوفتی به خودت بیشتر فحش میدی تا اون
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
ﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﺭﻭ ﮐﻪ ﺑﺎﻫﺎﻡ ﮐﺮﺩﯼ ﺭﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﻤﻪ ﺑﺨﻮﻧﻦ ﻭ ﺑﮕﻦ ﻋﺎﻟﯿﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﻔﻪ ﻧﺸﻢ ﻫﻤﯿﻦ …
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
تنهایی یعنی همیشه سر به سر شیشه میگذارم و اشکهایم جاری میشوند بر سینه ی پنجره
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺗﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺷﺪنشاﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯﺷﻮﻥ ﺩﻭﺭﯼ ﮐﺮﺩ
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
آقای قاضی حالم مثل یه زخم عمیقه که میخاره اما نمیشه بخارونیش
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
و اینگونه بود که مافهمیدیم عده ای در لباس دوست عجیب دشمنند
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
ﺩﯾـگـﺮ ﻧﻤﯽ ﻧﻮﯾﺴﻤﺖ !… ﻫﺮﮐﺲ ﺑﻪ ﭼﺸﻤــﻬﺎﯾﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﺪ ! ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺧﻮﺍﻧﺪ
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
همـچـون ساعـت شنی شــده ام کــه نـفــس هـای آخـرش را مـیـزنـد و الـتـمـاس مـیـکــنــد یـکـی پـیـدا شـود و بـرش گــردانـد مــن هــم … نه …! ! لـطــفـا بـرم نـگــردانـیـد ! ! ! بــگـذاریــد تــمام شــوم …
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
تلخی روزگار از اونجایی شروع میشه که خیلی چیزها رو میشه خواست اما نمیشه داشت
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
این عادت ما آدماست وقتی کارمون گیره قولای قشنگی میدیم
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
ﮐﻤﻲ ﻋﻮﺽ ﺷﺪﻡ… ﺩﻳﺮﻳﺴﺖ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﻲ ﻫﺎ غمگین نمیشوم ﺑﻪ ﮐﺴﻲ ﺗﮑﻴﻪ نمیکنم، ﺍﺯ ﮐﺴﻲ انتظار ﻣﺤﺒﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ، ﺧﻮﺩﻡ ﺑﻮﺳﻪ ﻣﻴﺰﻧﻢ ﺑﺮ ﺩﺳﺘﺎنم، ﺳﺮ ﺑﻪ ﺯﺍﻧﻮ ﻫﺎﻳﻢ ﻣﻴﮕﺬﺍﺭﻡ ﻭ ﺳﻨﮓ ﺻﺒﻮﺭ خودم ﻣﻴﺸﻮﻡ… چقدر ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻡ ﻳﮏ ﺷﺒﻪ
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
جاهای خالی آدما اولش ترسناکه بعد غمگین میشه، بعد عادت میشه بعد لذت میبری از تنهایی و آخرشم دیگه برات مهم نیست ...!
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
همه غمگین بودند؛ زیرا هیچکس، هیچکس را دوست نداشت.
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
“وابستـگـے پیـداکردن” بِہ کَسے کِہ مُطعلـق بِہ تو نیـــسـ یـَعنے مَرگــ تَدریجے
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
گاهی اوقات حسرت تکرار یک لحظه دیوانه کننده ترین حس دنیاست…
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
این ممکن است هنوز اسم زندگی بر خود داشته باشد، اما دیگر حوصله‌ای برای دنبال کردن آن ندارم.
۲۶ شهریور ۱۴۰۳