eitaa logo
متن سیمای حرم
6.5هزار دنبال‌کننده
2 عکس
0 ویدیو
0 فایل
🎙کانال رسمی فیلم، فیش روضه دفتری، سبك و صوت های مداحی و سخنرانی‌ وابسته به کانال باب الحرم 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi 🔸کانال متن روضه باب‌الحرم↶ @babolharam_net 🔸فروشگاه حرز حرم↶
مشاهده در ایتا
دانلود
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ای اهلِ ولا باده لبالب بزنید مِی از خُم پر فروغِ حیدر بزنید ای امتِ عشق امامتان می آید نذرِ قدمش کف مرتب بزنید به نام عشق به نام خدا به نام علی شروع میکنم این شعر را به نام علی هزار مرتبه ممنونِ مادر و پدرم که کرده اند مرا آشنا به نام علی برو به طوس، برو کاظمین و سامرا برو مدینه برو کربلا به نام علی نهاده اند سرم تاجِ جاه و عزت را قدم گذاشته ام هر کجا به نام علی به زیر پرتو این نام، هرچه نام، گم است همین که می تابد آفتابِ نام علی تو را خدای تو از بس که دوست داشت علی خودش علی شد و نام تو را گذاشت علی زمان رو شدنِ گنج هایِ راز شده که روشن از دلِ ویرانۀ حجاز شده چه بوده است مگر رازِ سر به مهر خدا که بر ظهورش لب های کعبه باز شده ببین تواضع معبودهای سنگی را حقیقت آمده، در سجده هر مجاز شده و بی نیازی مخصوص آسمان ها بود علی رسید و زمین نیز بی نیاز شده «وَ اِن یَکاد» نخوانید که برایِ علی زمین پر است از آیات در فراز شده رسید حضرت قرآن و از درون میخواند برای احمد از آیاتِ مومنون میخواند بگو تو را که چه بنویسم ای نمود خدا اگر قلم نزنم در حد و حدود خدا کسی به چشم خدا را ندید و تو دیدی تویی که غرق شدی غرق در وجود خدا زمان خلقت نور تو را که می داند؟ تو نیز بوده ای از آن زمان که بوده خدا روانه است به سمت علی و آل علی همیشه تیر سلام خدا درود خدا فضائل تو اگرچه زیاد، باز کم است یقین فراتر از این ها تو را ستوده خدا به حق عشق، به حق علی و آل علی خدا نصیب کند باز هم وصال علی خدا نصیب کند باز هم سفر به نجف ببر دوباره مرا باز هم ببر به نجف نجف؟! کدام نجف؟! آن دیار که انگار گشوده است خدا از بهشت، در به نجف به نیت همۀ مادران مدینه برو بیا به نیتِ پابوسی پدر به نجف هزار بار نظر سمت کعبه بردن را معاوضه نکنم با یکی نظر به نجف اگر بناست که در کربلا بمیرم، کاش که قبل از آن برسد جسم محتضر به نجف هزار مرتبه ما را به کربلا ببری نرفته ایم به زیبایی نجف سفری شاعر: محمدعلی بیابانی .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... دوش رفتم مسجد کوفه، بدیدم روی منبر بود گرم خطبه، آن شاهنشه دنیا و دینم گفت ای مردم سَلونی، من وصیِّ مصطفی یم خازنِ گنجِ علومِ اولین و آخرینم من علی ام عالی ام دانایِ اسرار نهانم انجم آراء سمایم، کار پرداز زمینم من به قرآن باءِ بسم اللهِ رحمانِ رحیمم مومنون و کوثر و طاها و قدر و یاء و سینم آل عمران، مائده، اعراف، توبه، هود، نوحم مومنون، شوراء و فتح و صافات و حشر و تینم مقصدِ رَمزِ اَلَم نَشرح لَکَ صدرک، منم من زِآنکه آرامش به قلبِ پاکِ ختمُ المُرسلینم مقصدِ ذات ِحق از السابقون السابقونم حُجَّتُ اللهم وصی رحمتٌ اللعالمینم دست سرمد، يار احمد، ماه مفرن ، زیب مسند مهر امجد ، نور ایزد، من امامُ العارفینم دائم هستم، قائم هستم، عالِم هستم، حاکم هستم واصل هستم، فاصل هستم، مرشد روحُ الاَمینم تا قیامت گر شود تفسیر از نهج البلاغه نیست خطی از خطوط صفحۀ علم الیقینم گفته قرآن چنگ باید زد به حبلِ الله، جمیعا اهل عالم دست پیش آرید من حبل المتینم باد و خاک و آب و آتش در پی فرمانگذاری در شمال و در جنوب و در یسار و در یمینم من معز المؤمنینم، من مذل المشرکین من بصیرٌ بالعباد، من هدیً لِلمتقینم درد مندان را دوایم، بی نوایان را نوایم بی پناهان را پناهم ،بی مُعینان را معینم من همان شاهم که شبها، جای خواب و استراحت مؤنس طفل یتیمم، یار هر ویران نشینم روز یار خَلق و شب هم بازیِ طفلِ یتیمم همنشینی با گدائی را به شاهی برگزینم ها عَلیٌّ بَشَرٌ کَیْفَ بَشَر رَبُّهَ فیه تَجلّی و ظَهَر .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... به فُتوَّت به جوان مردی مولا به علی تکیه کرده همه ی مردیه دنیا به علی رو به هرکس بزنی غیرِ علی باخته ای ما که داریم فقط روی تَمنا به علی رو به کعبه ست نمازِ منه کاهل اما رو کُند وقتِ عبادات مُصلی به علی نه فقط مسجدالاقصی و نه تنها کعبه دِین دارد به خدا دِیر و کلیسا به علی هرکه در خط کسی هستُ به او خواهد رفت خط به خط رفته فقط خط معلی به علی طفل را دستِ کسی غیر ولی نسپارند کارِ ما را که سپردند دو عالم به علی زشت و زیبا و بد و خوب هر آنچه باشم چشم وا میکند آخر مُتوَفی به علی عرش پُر میشود از بانگِ هنيئا لك تا که کوثر بدهد آبِ گوارا به علی یک جهان فاصله بینِ منو قنبر باشد دو قدم فاصله مابینِ خدا تا به علی ست نه فقط زمزمه ی نیمه شبِ پیغمبر ذکرِ در سجده ی مولاست خدایا به علی عین لاحول ولا قوه الا بالله ست ذکر لاحول ولا قوه الا به علی .. ماه جز حضرتِ خورشید ندارد قسمی قسم ماهِ حرم بود به زهرا به علی مشک را داد سکینه به عمو خواهش کرد قطره آبی برسان حضرت دریا به علی .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... کیست معادل امیر مومنان؟ رقیب قابل امیر مومنان؟ شرح فضائل امیر مومنان...! نقش شمائل امیر مومنان... سیر منازل امیر مومنان... اوج مراحل امیر مومنان... کار کسی نیست به جز خدای من علی کجا و ذهن پر خطای من خدا به حق عاشقان با صفا به ربنای بنده‌های بی ریا به ناله‌ی شکسته‌های مبتلا به حرف حرف آیه‌های هل اتی به هوی هویِ ذوالفقار مرتضی به کشته‌های راه شاه لافتی بیا نمک بریز در بیان من خدای دلنواز مهربان من! مکان علی، زمین علی، زمان علی ابهت خدای لا مکان علی دعا علی دوای درد جان علی ولیِ حق، امام انس و جان علی فلق علی افق علی اذان علی عیان علی حقیقت نهان علی میان هوی و های شاعرانه ام... در انتظار لطف دلبرانه ام فلک علی ... ستون آسمان علی محک علی... مدار کهکشان علی کرم علی شکوه جاودان علی صفا علی طراوت جهان علی توان علی امید ناتوان علی تمام عشق صاحب الزمان علی و کل غم... بذکره سینجلی علی علی علی علی علی علی شعر علی شعور شاعران علی شهد علی شهود شاهدان علی نور علی چراغ رهروان علی ولی علی امیرِ سروران علی جوهره ی صدای عاشقان علی دمِ سحر دمِ موحدان علی قمر علی ، شرر علی، سحر علی مدّبرِ قضا علی... قَدَر علی نفس علی... نفس بزن بخوان علی امیر دل دلیر دلستان علی محبت و عطای بیکران علی شفای جان شفیع مهربان علی حقیقتِ فراتر از گمان علی همیشه راه بازِ آسمان علی علی علی... امیر لو کشف علی! حواله کن دوباره یک نجف علی منم رعیت بلادِ تو علی ترانه خوان خانه زادِ تو علی اسیر رأفت زیادِ تو علی سرم سرای اعتقادِ تو علی من و شفاعت معادِ تو علی بهشتی‌ام به یمن یادِ تو علی ندیدم از غم تو خوشگوارتر ندیدم از دم تو ذوالفقارتر .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ماهِ علیست بهترین زمزمۀ دعا علی ماهِ نوایِ بینوا ، نوایِ بینوا علی دلیل غافرالذُّنوب بودنِ خدا علی تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحمَه کیست؟ ذکر یاعلی به ‌هرکجا که رو کنیم‌ اوست که جلوه میکند اولِ ابتدا علی ، آخرِ انتها علی علی نبوده غیر حق و حق نبوده غیر او کجاست ذره‌ باطلی که خو گرفته با علی؟ هرکه علی شناس شد خداشناس میشود پریده ایم تا خدا ، رسیده ایم تا علی فقیر اسیر مرتضی ، یتیم اسیر مرتضی اسیر اسیر مرتضی ، سورۀ هَلْ اتی علی حَی عَلَی الصّلاة او ، حَی عَلَی الفلاح او اقامه و اذان ما‌ ، حیّ عَلای ما علی گوشه ای از نگاه او "کُنْ فَیَکُون" می‌کند زمین علی،سما علی،قَدَر علی،قضا علی آب کجا، رود کجا، بحر کجا، علی کجا ! مِهر علی، سخا علی، جود علی، صفا علی درآن شبی‌که مصطفی رسیده است تاخدا تبسّم نبی علی ، تکلّم خدا علی ریشۀ جانماز او شَه‌پرِ جبرئیل شد ببین دگر چها کند اگر کند دعا علی ذکر علی عبادت و راه علی سعادت و حبّ علی شفاعت و امید شیعه‌ها علی ولادت تو بهترین زمان برای مدح تو اگر که رخصتم دهی مدح کنم تو را علی تو آن شبی‌که میرسی ماه به نیمه میرسد تو ماه را تمام کن ، ماه تمام ما ، علی کعبه سه روز دور تو طواف کرد و کعبه شد اگر بها گرفته آن ، تو داده ای بها علی چگونه وصف تو کند خدای تو خودت بگو کدام جمله بهتر از جمله ی لافتی علی؟! امید کودک یتیم ، عذاب دشمنان دین مفسّر کلام حق ، خوف علی رجا علی عذاب ناکثین و قاسطین و مارقین تویی ضربۀ ذوالفقار تو نزول صد بلا علی میان عدل و ظلم ، شمشیر تو حکم می‌کند که تیر تو نرفته است تاکنون خطا علی اُحُد همیشه شاهد است و بَدر داد میزند ندای خیبر است: پهلوان جنگ ها علی کم نشود سایۀ تو از سر ما بحقّ حق که بوده ایم و مانده ایم بهر شما گدا علی اگر که ایستاده ایم روبروی دشمنان پشت سرِ سپاه ما دعای مرتضی علی تویی که خاک را به یک نگاه کیمیا کنی ابوتراب هستی و صاحب کیمیا علی من از تو غیر تو که چیز دیگری نخواستم کرم کن و برای خود قبول کن مرا علی شاعر: حمید رمی .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... بنویسید مرا بندۀ سلطان نجف بنویسید که عالم همه قربان نجف ما غباریم غبارى زِِ بیابان نجف بنویسید على را گُلِ گلدان نجف وسط عرش بُوَد تختِ سلیمانِ نجف آنکه بر خاک ، حیاتِ دو جهان داد ، که هست؟ آنکه بر مُرده زبان داد ، توان داد که هست؟ آنکه در کعبه خودش اِذنِ اذان داد که هست؟ تَرَک کعبه به ما نیز نشان داد که هست کعبه با آن عظمت دست به دامان نجف حق بده ! دیدن این صحن تماشا دارد حرمش هم به خدا هیبتِ او را دارد نه حرم بلکه على عرشِ معلى دارد و اگر کعبه دَرَد سینۀ خود ،جا دارد سرِ ما ذبح کنید بر سرِ ایوان نجف زِ قدومش همۀ راه به هم مى‌ریزد دلِ عشاق به ناگاه به هم مى‌ریزد تا ببیند رُخ او ماه ، به هم مى‌ریزد گر على گریه کُنَد ، چاه به هم مى‌ریزد جانِ عالم به فداىِ شه مردانِ نجف من على را به خدا رازِ خدا میدانم ولى‌الله شده منصبِ آقاجانم ها على و بشر و کیف بشر میخوانم به هواى حرمش ابرِ پُر از بارانم بنویسید مرا بى سر و سامانِ نجف خلقت هر دوجهان گوشه‌اى از تلمیحَش از کران تا به کران دانه‌اى از تسبیحَش فتح خیبر که نشد معجز شد تفریحش و نشد غیرِ على کَس به على تشبیهش بنویسید على بانىِ ایمان نجف جلوۀ دیگرى از جلوۀ مولا زهراست روى پیشانى او نقش فقط یا زهراست به دلم غم نرود تا که دلم با زهراست نهراسم به خدا روز جزا تا زهراست غیرِ زهرا نبُوَد همدم جانانِ نجف تا که در معرکه شمشیر به دستش اُفتاد دشمن از ترس دگر اسم خودش بُرد زِ یاد دامنش خیس شد و آبرویش رفت به باد چاره ای نیست به جز گفتن دادِ بى داد چه شکوهیست در این هیبت طوفان نجف تو بر این سلسله‌ها حق خلافت دارى نه فقط شیعه به دنیا تو ولایت دارى که در عُقبى تو فقط حُکمِ حکومت دارى به غلامانِ خودت نیز عنایت دارى بطلب این همه سرمست به ایوان نجف .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... به زمین نبسته ام دل به هوایِ آستانش زده ام گره دلم را به پر کبوترانش شده ام اسیرِ لطفش شده ام گدایِ نانش همه عمر بر ندارم سر خود از آستانش که فقط سپرده ام دل به علی و خاندانش به برایش رفته که بسازد آشیانه لبِ آسمانِ هفتم شده غرق در ترانه ملکی به گرد پایش نفسی رسیده یا نه به جز از خدا نبوده به خدا در آن میانه نگران جبرئیلم که شکسته نردبانش چه کسی دوباره نان را به فقیر میرساند جریانِ چشمه ها را به کبیر میرساند خبرِ جنابِ خُم را به غدیر میرساند چه کسی سلام مارا به امیر میرساند خبرِ شکسته جانی که به لب رسیده جانش به جنون کشانده ساقی دلِ مبتلای مارا متحیرم چه نامم بشرِ خدا نما را بگذار تا بخوانم نغماتی آشنا را علی ای همایِ رحمت تو چه آیتی خدارا که قبیلۀ قلم ها شده قاصر از بیانش غمی از خزان نباشد که بهارمان میاید شبی از مسیر دریا به دیارمان میاید دم احتضار بی شک به کنارمان میاید دو جهان بدونِ حیدر به چه کارمان میاید نَمی از فضیلتش را بشنو ز دشمنانش خبر صحیح مسلم شده صادر از بُخاری که علیست اصلِ ثابت که علیست فیض جاری که علیست جانِ احمد که علیست نورِ باری که علیست خشم ایزد که به تیغِ ذوالفقاری زده ریشه ی ستم را به دو دست پرتوانش نشنیده اند آیا که خدای حی سرمد شب و روز میفرستد صلوات بر محمد و به این دلیل روشن که علیست جان احمد رسد آدمی به جایی که به جز علی نبیند بنگر که تا چه حد است مکان لا مکانش دل خویش را به جز او به گسی دگر نبستم چه عنایتی نموده که هنوز مستِ مستم چه کنم که عهد خود را نشکست و من شکستم نبرید و من بریدم نگسست و من گسستم من و لطف بی دریغش من و فیضِ بی کرانش سحری به خواب دیدم که مسافر عراقم غم او دوباره خیمه زده گوشۀ اتاقم چه شود اگر بکاهد شبی از غم فراقم چه شود اگر که امشب دل غرقِش بیابم برسد به کاروانی که علی ست ساربانش به طوافِ دوست رفتم چه حریم آشنایی چه فضایِ روح بخشی چه نسیم دلربایی نکند به من بگوید پس از این همه جدایی که تو در برون چه کردی که درون خانه آیی به درون خانه ای که ملک است پاسبانش به حریم او ملائک همه گرم خوشه چینی همۀ پیمبران در حرمش به شب نشینی پر عطر آسمان ها شده زائرِ زمینی دل الغدیری من شده عاشق امینی که به جز علی نبوده همه عمر بر زبانش همه شب در این امیدم در دوست باز باشد که به شب خیال رویش خوش و دلنواز باشد غزل از علی سرودن چه کم از نماز باشد شبِ شاعران بی دل چه شبی دراز باشد شبِ بی ستاره ای که فقط اوست در میانش به طوافِ کعبه هرکس که به دیدۀ تر آید همه هست آرزویش که علی زِ در درآید نظری اگر نماید شبِ بی کسی سرآید خودِ کعبه نیز باید به طوافِ حیدر آید به فدایِ آن امیری که خداست مدح خوانش .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... دل نمی ماند به روی دست، بادلدارها خاصه وقتی که باشد رویِ لب ، اصرارها باز تحویلم گرفتند و نوشتند عاشقم باز در آغوشِ یارم ، تازه شد دیدارها نیستم تا زنده ام دنبال یاری غیر او نیستم راضی به این دیدار ، این مقدارها من فدایِ آنکه دستش نخلها را بار داد آنکه رویش میدرخشد بین گندم زارها خاک پایِ مرتضا هستم که با دست خدا بخت ها را میگشاید وقت کشت و کارها ما اگر گل کرده ایم از اشک شبهای علی است خوبی از ما نیست ، از خاکِ قدم های علی است مرتضا انداخته بر پایِ صیدش دام را مرتضا انداخت بر جانم تب احرام را دیدن روی علی قطعاً ملاقات خداست کنده ام با ذکر هو هو پردۀ ابهام را می روم رکن یمانی سیزده شب در رجب تا بگیرم از لب ساقی کوثر ، کام را آمده احمد بریزد هرچه دارد پایِ او آمده حیدر بیارد یکصد و ده جام را من گنهکارم ، گنهکارم ، گنهکارم ولی او شفاعت میکند با فاطمه فردام را حلقه بر در میزنم هر بار چشمانم تر است خاصه وقتی که صاحب خانه اسمش حیدر است در مقام نوکری منت ، مکرر می کشم جور عشاق علی را صد برابر می کشم دیده زیر گیوۀ خاکی مولا جای خود چشم زیر گیوۀ خاکی قنبر می کشم قاب قوسین و علی را وحی میفهمد ، نه من! من در ایوانِ طلا عکس پیمبر می کشم شب نشینی با خدا را دوست دارم چونکه بعد یک سری هم خانۀ زهرا و حیدر می کشم ساغر از دستم نیفتد ، من خودم خواهم شکست کوثر از دست علی باشد فقط سر می کشم می رسد روزی مان از خیر اوقات علی میدهد حاجات مان را احتیاجات علی می خَرد من را خدا تا هست دکاّنم نجف خانه زادِ حیدرم ، هر روز مهمانم نجف مدح حیدر روبرویِ کعبه شک می آورد مینویسم قبله ، اما باز میخوانم نجف سنگ ریزه در غذای حضرتی دیدم شبی مزه کرده از همان شب زیر دندانم نجف تا نگیرد دست من را اعتکافم ناقص است تا نگیرم کربلا را من که می مانم نجف هرکسی که در نجف ، دستش به دامانِ خداست زیر آب ناودان ، گریان شود حاجت رواست هرکجا حال مناجات است آنجا بهترم هرکجا که خیمه ای برپاست ، خوبم محشرم مهر حیدر را به من دادند از روز ازل با امین الله بابا و کسایِ مادرم سنگی از در نجف دارم به دستم غالباً ذکر یا زهرا اگر حک بوده بر انگشترم صحن زهرا یکطرف ، صحن مدینه یکطرف باز هم این شاخه و آن شاخه دارم می پرم رو گرفته از علی ، پهلو گرفته فاطمه روضه زهرا بماند یک شب دیگر،حرم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... نقشِ تو را زدند در آن خانه بیشتر تا کعبه شد شبیه به بُت خانه بیشتر بارِ خماریِ نفسِ ما از این به بعد اُفتاده است گردنِ پیمانه بیشتر حق می دهی که کافر زنجیری ات شویم جمع است گرد زلفِ تو دیوانه بیشتر زهرا اگر نگاه کند بر دو دستِ ما پُر می شود زِ هدیۀ شاهانه بیشتر خُم را شکسته ایم به سر ، غرقِ باده ایم تا هست عُمر رو به علی ایستاده‌ایم با تو شروع می کنم امشب طواف را افطار میکنم به مِی اَت اعتکاف را ... از بس شکافِ کعبه مرا مستِ خویش کرد هفتاد بار چرخ دهم این مطاف را دارد خدا جلوسِ تو را نقش می زند بگذار رویِ دامن سبزت غلاف را پایین بیا زِ پیشِ خدا تا که بنگری جبریل گم نموده سرِ این کلاف را ایوانِ توست تا به ابد آرزویِ چشم جانم بخواه نعره زنم ای به روی چشم تکیه بزن به هیبت پروردگاری ات هو می کشم زِ طَنطنۀ ذوالفقاری ات تو ایستاده و ملکُ الموت می شود در گیر و دارِ معرکه ، بازِ شکاری ات حتیٰ خدا سروده برایت قصیده ای مدحی برای لحظۀ دُل دُل سواری ات عباس هم به پشت سرت مشق می کند تقلیدِ ضربه های زمین کوبِ کاری ات زینب چه داشت؟ جز نفس مرتضی علی زینب که بود؟ سایۀ شیر خدا علی ما را برای خانۀ خود پا دری ببین تکه مذابِ کورۀ آن زرگری ببین ما را که در غبار مدینه نشسته ایم مانند یازده پسرت مادری ببین دارند صحن فاطمه را کار می کنند جایی برایِ رفتگری نوکری ببین وقت رکوع گِرد شما بال میزنیم ما را برایِ هدیه انگشتری ببین شکرش که زیرِ دِینِ علی پیر می شویم عمریست با حسینِ علی پیر می شویم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... میلِ پروازی نباشد، پر نمی آید به کار التماسِ چشم هایِ تر نمی آید به کار باید از صدق و صفا همواره دل را صاف کرد شوقِ جانبازی نباشد سر نمی آید به کار فقر ذاتی مان سبب شد سائلِ این در شویم در سلوکِ ما که سیم و زر نمی آید به کار رعیت خود را محبت کرده آقا میکنند محضر این خاندان نوکر نمی آید به کار درد بی درمانِ ما را هیچ گونه مرهمی جز غبارِ مقدم قنبر نمی آید به کار باید امشب جام مستی مان دوباره پر شود تا نباشد باده ای ، ساغر نمی آید به کار ما به شوق رویِ مولا سویِ جنت میرویم جنت بی ساقی کوثر نمی آید به کار چه در این دنیا چه در عقبا به جز سرمایۀ دوستی با آل پیغمبر نمی آید به کار «حُبُّه ُایمان» به این معناست که بی مهر او تا نماز و روزه هم دیگر نمی اید به کار "آمدم دنیا برای دیدن روی علی" سرنوشت من گره خورده به گیسوی علی دور تا دور حرم بزمی فراهم میشود میرسد آقای ما آقای عالم میشود خیر و برکت را به دنبال خودش می آورد مولدی که مظهر فیض دمادم میشود با دم داوودی اش "قدافلح…" سر میدهد زادۀ بنت اسد عیسی بن مریم میشود حب مولا انبیا را ارج و قربی میدهد با ولایش نوح ، نوحُ و آدم آدم میشود پور عمران یاعلی گویان به دریا میزند با علی در بارگاه قرب محرم میشود مرتضی دستِ خدا چشم خدا روحِ خداست در وجود او خدا بهتر مجسم میشود روزی عالم گره خورده به تار گیسویش هر که از چشمش می اُفتد روزی اش کم میشود هرچه دارم را فدایِ خاک پایش میکنم آن قدر خوب است که «بابا» صدایش میکنم بوالحسن ، خیرُ البشر ، ابنُ الصفا یعنی علی حیدر و صفدر ، غضنفر ، مرتضی یعنی علی والد السبطین ، امیرالمومنین نفس الرسول زوج الزهرا ، وصیُ المصطفی یعنی علی وارثِ علمُ النبیین و ولی المتقین بوتراب و حضرتِ بابُ الهدی یعنی علی هم امام المسلمین و هم حیات العارفین بی گمان حصن حصین ، کهف الوری یعنی علی رمز باء تحت بسم الله الرحمن الرحیم رکن الایمان بعد رکن الاولیا یعنی علی اول من يدخل الجنة , صراط المستقیم سیدالابرار، مصباحُ الدجی یعنی علی أقوم الناس بعهد الله , دیان العرب افضل الناس و وصی الاوصیا یعنی علی أول من آمن بالله ، یعسوب قریش قاتل الکفار , شاه لافتی یعنی علی کعبه و رکن و مقام و زمزم و حجر و حطیم مستجار و مشعر و مروه صفا یعنی علی حجرعین ، قنسوم ، شمساطیل ، حزبیل و امین اصب و منسوم و معین و ایلیا یعنی علی حمد و توحید و نبأ ، یاسین و اسرا و صحف شمس و ناس و ملک و شرح و والضحی یعنی علی «اُدْخُلوُها بسلامٍ ذلِکَ یَوْمُ الْخُلوُد» خلق جنت بی گمان تنها برایِ شیعه بود واژه واژه واژه ام را شعر نابش میکنم با علی حل میکنم جام شرابش میکنم خانۀ مولای من دروازۀ خوشبختی است با علی کوه گناهم را ثوابش میکنم میزنم بر سینه ام سنگ علی را روز و شب سینه را اینگونه خوش رنگ و لعابش میکنم بی گمان بویی نبرد از آدمیت منکرش هرکه شد کلب علی آدم حسابش میکنم تا بیندازد خودش قلاده ای بر گردنم من به هر نحوی شده آخر مجابش میکنم از شما پنهان نباشد از خدایم هم که نیست در میان سجده گاهی رب خطابش میکنم میبرد شبهای دلتنگی مرا سوی نجف عکس ایوان طلایی را که قابش میکنم از علی بن ابیطالب مدد میگیرم و نقشه های شوم را نقش بر آبش میکنم ذوالفقار امروز در دست محبان علی ست دشمن اسلام را خانه خرابش میکنم از منادی های وحدت هستم اما ناگزیر هرکسی که دشمنی ورزد جوابش میکنم هرکسی که پاسدار شیعه شد رأیِ من است هرکه سرباز ولی شد انتخابش میکنم راه من از راه تزویر زبیری ها جداست آرزویم دولتی "صالح طلب" ، "تقواگراست" شاعر : علیرضا خاکساری .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... بسم حق ، بسم محمد ، بسم سلطان نجف سینه ‌ام آتش گرفت از داغِ هجرانِ نجف تشنه‌ام من تشنۀ خورشیدِ تابانِ نجف گر زبانزد هست گرمایِ بیابان نجف میدمد خورشید از چاکِ گریبان نجف مرتضی انداخت با یاریِ زهرا سفره‌ ای بین صحرا ، بین دریا ، در ثریا سفره‌ ای پهن شد در عرش ، نزد حق تعالی سفره‌ ای سفرۀ مولاست گر پهن‌ است هرجا سفره‌‌ ای عرش هم باشیم اگر هستیم مهمان نجف بی ‌ولای مرتضی نیت نکردم هیچ‌ وقت جز برای مرتضی خدمت نکردم هیچ‌ وقت در نجف احساس غم ، غربت‌ نکردم هیچ‌ وقت آرزویِ دیدن جنت نکردم هیچ‌‌ وقت من خوشم با دیدنِ ریگِ بیابانِ نجف میشود ذکرِ قنوتش یا علیُ و فاطمه منتهایِ حاجتش تنها علیُ و فاطمه کار دارد در دو عالم با علیُ و فاطمه نیست مدیونِ کسی الا علی و فاطمه هرکسی که رفت زیر دِین ایوانِ نجف در قنوتم در میان «ربنا اغفرلنا» دیده‌ام افتاد بر انگشترم بینِ دعا زیر لب با چشم‌ تر خواندم همین یک بیت را به قنوتِ ما نمی‌‌آید عقیق هیچ جا میخرم انگشتر از ملکِ سلیمانِ نجف در دو عالم عبد دربار بتولُ و حیدریم سالیانی هست سربار بتول و حیدریم شاکر الطاف بسیار بتول و حیدریم ما سر و جانی بدهکار بتول و حیدریم سر به ‌قربان مدینه جان به ‌قربانِ نجف هستیِ الله در هست حسین است و علی خلقت عالم همه پَستِ حسین است و علی هر دل آزاده‌ ای مستِ حسین است و علی رزق آب ‌و نان ما دست حسین است و علی سالها خوردیم آبِ کربلا ، نانِ نجف از نفسهایم دوباره آه دارد میرسد وقت دیدار گدا و شاه دارد میرسد بوی عطر سیب ثارالله دارد میرسد نیمۀ ماهِ رجب از راه دارد میرسد کربلایِ ما چه ‌شد؟ دستم به دامان نجف غزلی بخوان که شود عیان که امیرِ روز جزا علیست که حساب ما که عقاب ما که عذاب ما همه با علیست نشد از غم ضُعفا جدا و کسی که در پی هر گدا برود شبانه و بی ‌صدا ببرد لباس و غذا علیست همه رمز و رازِ جهان بدان شده در عیان علی نهان شد اگر کسی یل و پهلوان به‌ یقین که از دم یا علیست همه دم بگو «بک یا علی» که نفس علی که هوا علی که دوا علی که شفا علی که دعایِ رفع بلا علیست برود فراتر از آنچه که نرسد بال ملائکه قدَری که در دل معرکه درِ قلعه کنده ز جا علیست چه صلابتی و چه شوکتی چه شجاعتی و چه هیبتی به صفا و مروه چه حاجتی به صفا قسم که صفا علیست .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... امیرُالحق، امیرُالعشق، امیرُالمومنینی تو خدایی یا بشر؟ حیدر! نه آنی تو، نه اینی تو تو را خواندند بی‌همتا و رقصیدند در آتش علی! تقصیر اینان چیست؟ وقتی این‌چنینی تو زبانِ شاعرانت می‌شوم، می‌پرسم از خالق: چگونه آفریدت؟ کاین‌چنین شورآفرینی تو گواهی می‌دهد خاتم ، که خاتم‌ بخشِ عشّاقی الا یا ایها السّاقی ! سخاوت را نگینی تو من از میلاد تو در کعبه ، از معراج ، دانستم: علیِ آسمان‌‌ها اوست ، اعلایِ زمینی تو تو را نفسِ نبی خواندند و حیرانم غدیر خم امیر است او؟ امیری تو؟ امین است او؟ امینی تو؟ من از گمراهیِ بعضی به حیرت آمدم آخر گواهی داد حتی دشمنت که بهترینی تو فقط بر «لافتی الا علی» باید پناه آورد چو با لاسیف الا ذوالفقارت در کمینی تو در ایمان و نبرد و هر فضیلت، اولین هستی فقط در بازگشت از جنگ، حیدر! آخرینی تو چه جای حیرت او باید که شیر کربلا باشد اگر استاد پیکار یلِ اُم‌البنینی تو امیدت شاید از این چاه کندن ، آه! روزی بود که از نخلی برای کوثرت ، خرما بچینی تو تو را با دست‌های بسته می‌بردند و می‌پرسم: دلیل خلق عالم! پس چرا تنهاترینی تو؟ فراری‌های خیبر، پیش یک زن، نعره زن، اما بمیرم فاتح خیبر! بلاگردانِ دینی تو چه حکمت‌هاست در این قصه ، ای مولای نازک دل که هر روز ، این در و این کوچه را باید ببینی تو «یمین» را می‌شمارم، تا صد و ده می‌رسم، یعنی: که معنایِ یمین، مولایِ اصحاب‌ الیمینی تو تو فاروقی، تو فرقانی، تو میثاقی، تو میزانی صراط‌ المستقیمی تو، امام‌‌المتّقینی تو قسیمُ النّار و الجنّت، امیر هیبت و غیرت امانی تو، امینی تو، علی! حِصن حصینی تو تو شیر حق، تو کراری، ولی‌‌الله و قهاری درِ علم نبی و نفس ختم‌المرسلینی تو یداللهی و سیف‌الله ، روح‌الله و سرّالله امین‌اللهی و یعسوبی و حبلُ ‌المتینی تو مع‌الحقی و وجه‌الله، نورالله و عین‌الله چه می‌ماند دگر از حق؟ همین است او، همینی تو همه یک سو تویی ساقی، تو در عین‌ البقا ، باقی علی! عین‌الحیاتی تو، علی! عین‌الیقینی تو خراب آباد شعر من کجا ، ناز قدمهایت چرا اینگونه شاها با گدایان می‌نشینی تو؟ شاعر : قاسم صرافان .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram