سیناآبگون
🇮🇷 رئیس جمهوری که نداریم 👇👇
🇮🇷 رئیس جمهوری که نداریم
🔺اینروزها درمیان جمع رفقای حزب اللهی و انقلابیام شنیده ام و میخوانم که " احساس میکنیم رئیس جمهور نداریم"
خوشتان بیاید یا نیاید، منشا وضعیتی که امروز درش گیرکردهایم را ابتدا باید در خودمان جستجو کنیم. احساس رئیس جمهور نداشتن، باید ما را متوجه خودمان کند. ما باید از خطای خودمان توبه کنیم. یک توبه نصوح، توبه ای دسته جمعی. ما هنوز مبعوث نشده ایم رفقا.
ما خیلی خطا کردیم. هم مماشات کردیم و از آن بدتر بین خودمان اختلاف انداختیم.
خون شهید رئیسی و یارانش باید بلندمان میکرد. ما بلند شدیم. اما نه پشت به پشتهم برای گرفتن دستان یکدیگر، بلکه در مقابل هم ایستادیم برای گرفتن یقه های همدیگر، و این خطای بزرگ چوب خوردن دارد. گناه دوقطبی چوب خوردن جمعی دارد. ما گوش به حرفهای ولی ندادیم. زیر گلیم منفعت طلبی جناحی و سیاسیمان دفنش کردیم و با پیراهن مشکی روی شلوار و انگشتر و تسبیح و عبا و عمامه و یه مَن ریش، شعار ولایتمداری دادیم؛ اما مشتهایمان را بالا آوردیم و مقابل صورت یکدیگر گرفتیم و نان و نمکها را فراموش کردیم. حالا اگر احساس میکنیم رئیس جمهور نداریم، چوب همانها را میخوریم. نوش جانمان. این چوب خوردن حقمان است. حرفها از این رنجی که میکشیم بسیار است. جای خود تلخ تر از این خواهم نوشت.
برگردیم عقبتر، جایی که خطاهای ما از همانجا شروع شد.
شهید رئیسی کار میکرد و میدوید و به دردهای مردم نزدیک میشد و با آنها سخن میگفت برای مشکلاتشان چاره اندیشی میکرد اما در مقابل توهینها و سیل تمسخر بدخواهان، خون به دلش بود؛ آنقدر تنها بود که حرفها و غصه هایش را پیش رهبری میبرد. ما چه میکردیم؟ ما در بازار پر رونق تمسخر رئیس جمهور، با سکوت و عافیت طلبی هایمان خطای بزرگی کردیم. خادمی که خودمان انتخابش کردیم در میان خودمان رهایش کردیم و تنهایش گذاشتیم. اما سید ابراهیم با ما چنین نکرد. در این برهوت کج فهمی و غرور و منیت رهایمان نکرد. سبک رفتنش به مددمان آمد. چرکهای نشسته پشت ژست انقلابیگری و ادعای حزب اللهی بودنمان را به چشممان آورد؛ بلکه اگر دردمان آمد برویم و یه مدت نباشیم. خلوتی بجوییم و از خودمان چرک زدایی کنیم.
خب حالا چه بکنیم؟ هر روز به پزشکیان بتازیم و چوب لای چرخ دولتش بگذاریم؟ خیر، پس وفاق چه میشود!؟ نه وفاقی که پزشکیان میگوید. وفاقی که امام جامعه سر دست گرفته است. این که مغایر با طرح همدلی و وحدت رهبری است. این هم خودش یک خطای بزرگ است. باز هم میخواهیم خطایمان را با خطاهای بزرگتر جبران کنیم!؟؟
پس چه باید کرد؟
دردها را بگوییم، زخم ها را ببینیم و اشکالات را به چشم بیاوریم اما بذر نا امیدی نپاشیم و آتش به اختیار به مدد دولت بیاییم. همهی ما به جبران گناه بزرگ کفرنعمت و دوقطبی و عافیت طلبی باید بفهمیم کلکم راع و کلکم مسئول را. همهی ما باید بشویم یک رئیس جمهور. همهی ما باید خم شویم و سنگ ها و مانع ها را از روی زمین برداریم تا مسیر خدمت به مردم هموارتر شود. انقلابی گری به همین است که اگر چیزی سر جای خودش نیست تلاش کنیم سرجایش بگذاریم. انقلابیگری به صدا کلفت کردن و بهتر فحش دادن به این و آن نیست. انقلابیگری به خاله زنک بازی و سرک کشیدن در زندگی هرکسی که ازش خوشمان نمی آید نیست.
اگر اینطور شد؛ حالا ما رئیس جمهور داریم. نه یک رئیس جمهور، بلکه یک ایران رئیسجمهور داریم.
🇮🇷تشکیلات روشنگری عمار
@roshangari_ammar313
سیناآبگون
🇮🇷 ترورهای پیجری 👇👇
اسرائیل میتواند پیجرها را منفجر کند؛ تا در یک جنگ الکترونیکی و یک اقدام تروریستی، عده ای نظامی و غیر نظامی را به کام برگ بکشاند و به همین راحتی تکنولوژی و علم را در خدمت تروریسم درآورد. آمریکا هم میتواند.
چرا میتوانند؟
چون قانون دنیا را زورگویان عالم هرطور که دلشان خواسته نوشته اند. آنها قانون را اینگونه مینویسند که اگر خرابکاریِ پیجری و ترورهای الکترونیکی را اسرائیل در لبنان و هرجای دیگر انجام دهد؛ حق دفاع از خودش را داشته و مشروع است. اما اگر دیگری با اسرائیل چنین کند؛ تروریسم تعریف میشود و شورای امنیت سازمان ملل باید فورا کشور حمله کننده را به خاک سیاه بنشاند.
حالا که همه چیز با زور جلو میرود؛ باید زورمان را زیادتر کنیم. زوری که بومی باشد. زوری که ریشه در هویت و وجود خودمان دارد. زوری که با تکیه به بازوی خودمان باشد نه متصل به ابزارهای تمدن غرب.
باید در حوزه سایبری زورمند شویم. باید در مجازی و هوش مصنوعی زورمان زیاد باشد. باید زور موشکیمان روز به روز افزایش یابد. باید در فضا و پرتاب ماهواره زورمان را به رخ عالم بکشیم. باید در علوم هسته ای و پزشکی زورمان به بقیه بچربد و باید اقتصادمان دست آدمهای پر زور باشد.
دنیایی که دنیای ترکاندن پیجرهاست، گفتگو و مذاکره با قانون نویسانش عین حماقت است. ترورهای پیجری، کشک بودن این مدل حرفهای روشنفکری را نشان میدهد که دنیای امروز دنیای گفتگو است نه موشک.
خلاصه که حرفهای کشک هم تا دلتان بخواهد هست؛ اما حرف حساب ما مساله قوی شدن برای مبارزه است. درگیری با تمدن خشن غرب و آوردن سخن نو در عین رشد و پیشرفت، مساله انقلاب ماست.
پس ما هم قانونی داریم. آنچه که مسلم است؛ "باید برویم قویتر شویم؛ اگر راحت جهان میطلبیم"
🇮🇷تشکیلات روشنگری عمار
@roshangari_ammar313