#ڪلامشهـــید
شهــید محــمد ابراهیم همت:
میانبر رسیدن به خدا #نیت است
ڪـــار خاصی لازم نیست بڪنیم!
ڪافی است ڪارهای #روزمرهمان
را به خاطر خدا انجام دهیم اگر تو
این ڪار #زرنگــ باشی شڪ نڪن
شـــهید بعـــدی تویی..!
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
#ڪــلامشهـــید
🌷شهــید امـیر حاج امــینی:
اصلاً دنبال #شهــرت نبود به اين
اصل خيلے اعتقاد داشت ڪہ اگه
واقعاً ڪاری رو برای خــــود خدا
بکنی #خــودش عــزيزت میکنه.
آخرش هم همين خصلتش باعث
شد تا عڪس شهادتش اينطــور
معــروف بشه.
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
شهــید احــمد ڪشوری:
#بیتــفاوتی را از خود دور ڪنید
در مـــقابل حـــرف های منـــحرف
بی تــفاوت نباشــید!
فرزندانتان را آگاه ڪنید و تشویق
بـه فـــعالیت در #راه الله ڪـــنید.
💌 #ڪـــلامشهـــید
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
حجــت الاسلام پناهــیان:
شـــهدا اصرار داشتند هرچه زودتر
در بهترین حالت خداوند را ملاقات
ڪنند برای #دنـــــــیا ذرهای ارزش
قائل نبودند.
ما تازه می خواهـــیم سعی ڪنیم
#گـــــناه نڪنیم!!
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
➣
🌹آیـــت الله حبیـــبی:
هنگامی دیـــگران را #تحـــــقیر
میکنیم که تزکیه نداشته باشیـم.
چرا دنبال نقــص میگردید دنبال
ارزش ها بگردیدکسانی که دنبال
نقص میگردند #مـگس صفتاند
و دنبال یک ســـوراخی میگردند
که نیـــش بزنند.
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
✨✨✨
سردار باشی یا امیر فرقی ندارد،
کافیست دلداده باشی!
یا صیاد دلها میشی...
یا سردار دلها....
میزان پرواز فقط به #دل است!!!
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
#با_شهدا|شهید مرتضی مطهری
✍️ میترسم یک وقت نباشم
▫️یک بار برای دیدن دخترم به اصفهان رفته بودم. بعد از چند روز که به تهران آمدم، نزدیکهای سحر به خانه رسیدم. وقتی وارد خانه شدم، بچهها همه خواب بودند، ولی آقا بیدار بود. چای و میوه و شیرینی آماده بود و منتظر بودند. بعد از احوالپرسی با تأثر به من گفتند: میترسم یک وقت نباشم، شما از سفر بیایید و کسی نباشد که به استقبالتان بیاید. بیشتر صبحها چای درست میکردند. در تمام طول زندگی به یاد ندارم که به من گفته باشند یک لیوان آب به ایشان بدهم.
📚 کتاب نگاهی به زندگی و مبارزات استاد مطهری، صفحه ۲۳
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
📱پویش #قهرمان_من
⌛از این لحظه با تغییر عکس پروفایل خود در فضای مجازی به پویش #قهرمان_من بپیوندید.
#HERO
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
#با_شهدا|شهید مدافع حرم عبدالصالح زارع
✍️ دعا کن من شهید شوم
▫️قبل از عقد به من گفت دعایی دارم که وقت عقد آن را برایم بخواه. خواهر آقا صالح جلو آمد و یک دستمال کاغذی تاشده به من داد و گفت: این را داداش فرستاد. روی دستمال برایم دعایش را نوشته بود: دعا کن من شهید شوم... یادم هست که قرآن در دست داشتم، از ته دل دعا میکردم خدا شهادت را به صالح بدهد و عاقبتش به شهادت ختم شود، اما تصور نمیکردم این خواسته قلبی به این سرعت محقق شود.
📚 مستند ملازمان حرم به نقل از همسر شهید
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh