طلائیه عجب طلاییه!.mp3
7.32M
اینجا طلاییه س
خاکش خیلی مقدسه
شهید زنده س😭
رزق امروزتون ❤️
@sire_shohadai_alzahra
#باشهدا
حتما گوش بدین
جوونها دعوت شهدایید ❤️😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج حسین خرازی گفته بود تو عملیات خیبر (عملیاتی که از ناحیه دست جانباز شدند) فرشتهها اومدن روح منرو ببرن، من گفتم فعلا میخوام برای خدا بجنگم...
مگه قرآن نفرمود وقتی اَجَل کسی برسه، فرشته مرگ یک لحظه بهش مهلت نمیده؟ پس مجاهد فی سبیلالله به کجا رسیده که به ملکالموت میگه من هنوز تو این دنیا کار دارم؟
👤راوی: حجتالاسلام مهدوی بیات
شهید آوینی درباره حاج حسین گفته بود: آن آستین خالی که با باد این سو و آن سو میشود، نشان مردانگیست. گاهی باد باید فقط به افتخار حسین خرازی بوزد تا نامردهای روزگار رسوا شوند.
🗓 ۸ اسفند، سالروز شهادت شهید حسین خرازی
@sire_shohadai_alzahra
🔰 لوح | بصیرت خرازی
🔻رهبر انقلاب: شهید خرازى به رفقایش گفته بود:«من اهمیت نمىدهم درباره ما چه مىگویند؛ من مىخواهم دل ولایت را راضى کنم.» او مىدانست که آن دل آگاه و بصیر، فقط به ایران، به جماران، به تهران و به مجموعهی یک ملت نمىاندیشد؛ به دنیاى اسلام مىاندیشد و در وراى دنیاى اسلام، به بشریت. عزیزان من! این بصیرت چگونه حاصل مىشود؟ بر اثر گذشتن از خود؛ همین یک کلمه آسان، اما در عمل، آنقدر مشکل که اکثر انسانها در همین دو قدم این یک کلمه، درجا زده و ماندهاند! ۱۳۸۰/۸/۹
#بازنشر بهمناسبت سالروز شهادت سردار حاج حسین خرازی
#شهدا را مهمان فاتحه ای بکنیم
🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷
💫ارزش خوندن داره💫
پسر مهاتما گاندی:
پدرم کنفرانس یک روزه ای در شهر داشت
از من خواست او را به شهر برسانم
وقتی او را رساندم گفت:ساعت 05:00 همین جا منتظرت هستم تا باهم برگردیم
من از فرصت استفاده کردم.برای خانه خرید کردم ماشین را به تعمیرگاه بردم
بعد از آن به سینما رفتم
ساعت 05:30یادم آمد که باید به دنبال پدرم بروم
وقتی رسیدم ساعت 06:00 شده بود
پدر با نگرانی پرسید:چرا دیر کردی؟با شرمندگی به دروغ گفتم:ماشین حاضر نبود
مجبور شدم منتظر بمانم
پدرم ک قبلا به تعمیرگاه زنگ زده بود گفت:در روش تربیتی من حتما نقصی وجود داشته که به تو اعتماد به نفس لازم را نداده که به من راست بگویی!برای اینکه بفهمم نقص کار من کجاست
این هجده مایل را تا خانه پیاده برمیگردم تا در این مهم فکر کنم
مدت پنج ساعت و نیم پشت سرش اتومبیل می راندم و پدرم را که به خاطر دروغ احمقانه ای که گفته بودم غرق در ناراحتی و انبوه بود نگاه می کردم
همان جا بود ک تصمیم گرفتم دیگر هرگز دروغ نگویم
این عمل عاری از خشونت پدرم آنقدر نیرومند بود که بعد از گذشت 80سال از زندگی ام هنوز بدان می اندیشم
⭐️⭐️⭐️
🍂آرمان...
اون روز تو ورزشگاه آزادی
وقتی داشتی به فرمانده ت
از ته قلب ، سلام می کردی؛
🍁فکرشو می کردی چندماه بعد
اینطوری بخرنت و اسمتو تو
سلام فرماندهِ بعدی ببریم
و قول بدیم مثلِ تو
پایِ کار باشیم!؟(:
آخ آرمان... اون روز چیکار کردی...
چیکار که محبوبِ فرمانده شدی!
#سلام_بر_شهدا🌱
#جهاد_تبیین 🌱
#تداوم_راه_شهدا🌱
#همپای_انقلاب🌱
#با_شهدا_تا_ظهور 🌱
#یا_زینب🌱
🌹 خوابی که حاج قاسم پس از شهادت
شهید زینالدین دید.
هیجانزده پرسیدم: «آقا مهدی مگه تو شهید نشدی؟ همین چند وقت پیش، توی جاده سردشت؟» حرفم را نیمهتمام گذاشت. اخم كوتاهی كرد و چین به پیشانیاش افتاد. بعد باخنده گفت: «من توی جلسههاتون میام. مثل اینكه هنوز باور نكردی شهدا زندهاند.» عجله داشت. میخواست برود. حرف با گریه از گلویم بیرون ریخت: «پس حالا كه میخوای بری، لااقل یه پیغامی چیزی بده تا به رزمندهها برسونم.» رویم را زمین نزد. قاسم، من خیلی كار دارم، باید برم. هرچی که میگم زود بنویس. هولهولكی گشتم یک برگه كوچك پیدا كردم. فوری خودكارم را از جیبم درآوردم و گفتم: «بفرما برادر! بگو تا بنویسم» بنویس: «سلام، من در جمع شما هستم» همین چند كلمه را بیشتر نگفت. موقع خداحافظی به او گفتم: «بیزحمت زیر نوشته رو امضا كن.» برگه را گرفت و امضا كرد. زیرش نوشت: «سیدمهدی زینالدین» نگاهی بهتزده به آن كردم و با تعجب پرسیدم: «چی نوشتی آقامهدی؟ تو كه سید نبودی» اینجا بهم مقام سیادت دادن. از خواب پریدم. موج صدای مهدی هنوز توی گوشم بود
«سلام من در جمع شما هستم»
#شهیـدانه
#هیئت_الـشهداء
🍃🍃🍃
@kafoshohada
13.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
حس میکنی چشم
تو چشم مولایی؟
سلام پناه من
سلام آقای من
سلام معشوق من
سلام...
#شب_جمعه
#امام_زمان