eitaa logo
سیره علما
3.4هزار دنبال‌کننده
744 عکس
288 ویدیو
26 فایل
(ببخشید تبادل نداریم)ارتباط با ما @salehps سایت www.kelasdari.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶تصویر آیت الله کاشانی و دکتر مصدق @sireolama
🔸نامه آیت الله کاشانی به دکتر مصدق در ۲۷ مرداد ۱۳۳۲ . 🔸نامه زیر به این شرح است. حضرت نخست وزیر معظّم جناب آقای دکتر محمد مصدّق دام اقباله . 🔸عرض می شود گرچه امکانی برای عرایضم نمانده ولی صلاح دین و ملت برای این خادم اسلام بالاتر از احساسات شخصی است و علیرغم غرض ورزی ها و بوق و کرنای تبلیغات شما، خودتان بهتر از هر کس می دانید که همّ و غمّم در نگهداری دولت جنابعالی است که خودتان به بقاء آن مایل نیستید. . 🔸از تجربیات روی کار آمدن قوام و لجبازی های اخیر بر من مسلّم است که می خواهید مانند سی ام تیر کذائی یک بار دیگر ملت را تنها گذاشته و قهرمانانه بروید. . 🔸حرف اینجانب را در خصوص اصرارم در عدم اجرای رفراندوم نشنیدید و مرا لکّه حیض کردید خانه ام را سنگباران و یاران و فرزندانم را زندانی فرمودید و مجلس را که ترس داشتید شما را ببرد بستید و حالا نه مجلسی است و نه تکیه گاهی برای ملّت گذاشته اید. . 🔸زاهدی را که من با زحمت در مجلس تحت نظر و قابل کنترل نگه داشته بودم با لطائف الحیل خارج کردید و حالا همانطوری که واضح بوده در صدد به اصطلاح کودتا است. . 🔸اگر نقشه شما نیست که مانند سی ام تیر عقب نشینی کنید و به ظاهر قهرمان زمان بمانید و اگر حدس و نظر من صحیح نیست که همانطور که در آخرین ملاقاتم در دزاشیب به شما گفتم و به هندرسون هم گوشزد کردم که امریکا ما را در گرفتن نفت از انگلیسی ها کمک کرد و حالا به صورت ملی و دنیاپسندی می خواهد به دست جنابعالی این ثروت ما را به چنگ آورد. . 🔸و اگر واقعاً با دیپلماسی نمی خواهید کنار بروید این نامه من سندی در تاریخ ملت ایران خواهد بود که من شما را با وجود همۀ بدی های خصوصی تان نسبت به خودم از وقوع حتمی یک کودتا وسیلۀ زاهدی که مطابق با نقشه خود شماست آگاه کردم که فردا جای هیچگونه عذر موجّهی نباشد. اگر به راستی در این فکر اشتباه می کنم با اظهار تمایل شما سید مصطفی و ناصرخان قشقائی را برای مذاکره خدمت می فرستم. خدا به همه رحم بفرماید. . ایام بکام باد سید ابوالقاسم کاشانی . ۲۷ مرداد . 🔸مرقومه حضرت آقا به وسیله آقا حسن آقای سالمی زیارت شد. اینجانب مستظهر به پشتیبانی ملت هستم والسّلام دکتر محمد مصدّق . 🔸آقای حسین دها معاون حقوقی وزارت دارایی مصدق نوشته است که من به همراه سرلشکر دارابی نزد آیت‌الله کاشانی رفتیم و قصد داشتیم اقدامی کرده تا اتحاد بین آیت‌الله کاشانی و مصدق دوباره برقرار شود تا مردم مایوس نشوند و مبارزه از سر گرفته شود. ‌ 🔸آیت‌الله کاشانی نامه خود به مصدق و جواب مصدق را به خود نشان داد و گفت: ببین این جواب مصدق است‌. . کانال سیره علما @sireolama
🔸تصویر مزار عقیل بن ابی طالب علیهما السلام در بقیع @sireolama
...عقیل پدر مسلم 🔸ابوطالب عموی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله چهار پسر به نامهای طالب، عقیل، جعفر و علی علیه السلام داشت. عقیل برادر بزرگ تر امیرالمونین علیه السلام بود. . 🔸عقیل در بین قریش فردی سرشناس و محترم به شمار می آمد که بهره کاملی نیز از دانش «انساب» داشت. قبایل و بزرگان عرب را به نیکی می شناخت و از حسب و نسب آنان آگاه بود تا آنجا که حتی امام علی علیه السلام نیز از او خواست که از بین قبایل عرب زنی پاکدامن از طایفه ای نجیب و وارسته برگزیند تا برای او پسرانی شجاع به دنیا آورد. عقیل با اینکه پیرمردی سالخورده و نابینا بود، توانست به خوبی از عهده این آزمون به در آید و «فاطمه کلابیة» را که بعدها «ام البنین» نام گرفت، برای همسری امام برگزیند. . 🔸در مسجدِ پیامبر صلی الله علیه و آله برای عقیل گلیمی می گستراندند و او بر آن می نشست و به پرسشهای مردم در مورد نسبها، جنگها و پیشینه اقوام عرب پاسخ می داد. . 🔸تاریخ به یاد دارد که عقیل در جنگ «حنین» آن گاه که دشمن بر مسلمانان سخت گرفت، چگونه عقیل به همراه برادرش علی علیه السلام و عمویش عباس تا واپسین لحظه های جنگ پیش روی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شمشیر زدند و از جان او پاسداری کردند. . 🔸او حتی در دوران خلافت امیر المؤمنین، در آستانه جنگ صفین، نامه ای بر پایه دفاع از حقانیت امام خویش برای ایشان می فرستد، و در آن چنین می نگارد: . 🔸«اما بعد، پروردگار تو را از هر بدی دور دارد و از هر ناخرسندی در همه حال پاسداری کند! ای فرزند مادرم! من عبد الله بن سعد را با چهل تن از جوانان خاندان آزاد شده به دست رسول خدا صلی الله علیه و آله (کنایه از آل ابی سفیان) دیدم. به آنها گفتم: چه می خواهید ای فرزندان آزاد شدگان به دست پیامبر صلی الله علیه و آله ؟ آیا می خواهید به معاویه بپیوندید و با ما دشمنی کنید و نور خدا را خاموش گردانید؟ سخنم را بشنوید و... . پس ای فرزند مادرم! دستور و نظرت را برایم بنویس! پس اگر مرگ بخواهد فرزندان برادرت و فرزند پدرت را به سوی تو رهنمون گردد، پس با تو زنده خواهیم بود تا زندگی کنی و با تو خواهیم مرد آن گاه که بمیری.» . 🔸امام نیز در پاسخش نگاشت: «همانا قریشیان امروز بر جنگ با برادرت گرد آمده اند؛ همان گونه که دیروز بر جنگ با پسر عمویت رسول خدا صلی الله علیه و آله گرد هم آمده بودند... .» . 🔸نُه تن از فرزندان امام علی سلام الله علیه و نُه تن از فرزندان عقیل علیه السلام [در کربلا] به شهادت رسیدند.» کانال سیره علما @sireolama
🔸تصویر علامه محمد تقی جعفری رضوان الله تعالی علیه در ساری ۱۳۶۱ @sireolama
....در نجف 🔸علامه جعفری(ره) در خاطراتش نقل کرده است: زمانی که در نجف درس می‌خوانده، ماهیانه سه دینار از آیت‌الله العظمی سیدابوالحسن اصفهانی دریافت می‌کرده است، اما با وجود قناعتی که داشت، این مبلغ در هفته اول تمام می‌شده و اکثر طلبه‌ها حتی آنهایی که در رده اجتهاد بودند. . 🔸مجبور می‌شدند به کارهایی مثل بنایی و کشاورزی بپردازند تا هزینه زندگی طلبگی‌شان را تأمین کنند. از آنجا که علامه در نوجوانی در تبریز کار کفاشی انجام داده بود، در نجف نیز چرخ خیاطی کوچکی را تهیه می‌کند و از مغازه‌ها سفارش می‌گیرد و روزانه ۲ یا ۳ ساعت کفاشی می‌کرد. کانال سیره علما @sireolama
🔶تصویری از امام موسی صدر در لبنان @sireolama
...دختری جوان 🔸دکتر حسین کنعان در کتابش به نام “الامام موسی الصدر، قدر و دور” می‌گوید، امام موسی صدر برایم تعریف کرد که: «وقتی من حدوداً ۱۹ سال داشتم، پدرم (آیت‌الله صدر مرجع بزرگ تقلید) نامه‌ای برای نخست‌وزیر وقت نوشتند و قرار شد من نامه را ببرم و تحویل بدهم. . 🔸لذا صبح زود از قم راه افتادم و به تهران آمدم. به محل زندگی او که منزلی باشکوه بود، مراجعه کردم. مرا به سالن طبقه اول راهنمایی کردند. نشستم و به تماشای در و دیوار مشغول شدم. . 🔸آن فضا و محیط متفاوت و شیک و باشکوه با تابلوهای نقاشی و وسایل تزئینی و پرده‌های زربفت و … برای من که از یک خانه ساده طلبگی آمده بودم، خیلی تازگی داشت و غرق در تفکر در این فاصله فرهنگی و اجتماعی بودم. . 🔸در همین حال متوجه دختری جوان شدم که در انتهای سالن مشغول نواختن پیانو بود و من تا آن هنگام صدای این دستگاه را نشنیده بودم. نشسته بودم و با تعجب به آن گوش می‌کردم که آن دختر متوجه حضور من شد و برخاست و به طرف من آمد و دستش را به طرفم دراز کرد! من دستم را روی سینه‌ام گذاشتم و سلام او را پاسخ دادم.» . 🔸دکتر کنعان می‌گوید در اینجا، امام موسی صدر خندید و به مزاح گفت: «و هنوز دستم روی سینه‌ام مانده است.» . کانال سیره علما @sireolama
🔻آیت الله العظمی نوری همدانی: امروز می‌خواهم عرض کنم مردم عزیز بدانند و از مراجع گله نکنند چرا سکوت کرده‌اید. ما مکرر از مسوولان خواستیم، خواهش کردیم ولی متاسفانه اقدام عاجل و اثرگذار ندیدیم. ۱۳۹۷/۶/۱۲ @sireolama
🔸تصویر آیت الله سید حجت هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی در حرم امام حسین سلام الله علیه @sireolama
...چکار کردی؟ 🔸یکی از علمای کربلا در خواب محضر مبارک حضرت سیدالشهداء (علیه السلام)رسیده بود وحضرت به ایشان فرموده بودند: . 🔸فردا به فلان مسافر خانه برو ،به پیر مرد کشاورزی که از خراسان به زیارت آمده بگو که زیارتش را قبول کردیم. . 🔸فردا صبح آن عالم بزرگوار می آید و پیر مرد را پیدا می کند و پیام حضرت را به ایشان می رساند ، سپس به ایشان می گوید که شما چکار کرده اید و چه زیارت نامه ای خوانده اید که مورد تأیید حضرت واقع شده است؟ . 🔸پیر مرد می گوید: من اصلا سواد ندارم که زیارت نامه بخوانم وکسی هم برایم زیارت نامه نخوانده است. . 🔸آن عالم به ایشان می گوید: وقتی وارد حرم شدی چکار کردی؟ . 🔸می گوید: هیچی وقتی دیدم کاری نمیتوانم بکنم ، سواد ندارم که زیارت نامه بخوانم کسی هم نبود برایم زیارت نامه یا روضه بخواند ، دلم سوخت و این شعر را به زبان محلی برای حضرت خواندم: . سنگ و کلوخ و درمنه بهر حسین گریه منه . 🔸یعنی: سنگ و کلوخ و درمنه (درمنه :گیاهی است در اطراف خراسان که برای درد کلیه خوب است.) همه برای امام حسین (علیه السلام)گریه می کنند. کانال سیره علما @sireolama
🔶تصویر استاد علی صفائی حائری رضوان الله تعالی علیه بعد از رحلت @sireolama
...عین_صاد 🔶استاد علی صفائی حائری در شب آخر حیاتشان قبل از سفر به مشهد، مهمان برادر محترمشان بودند. . 🔶برادرشان می‌گفت: بالای پشت بام رفتیم و گفتگوهایی شد. . 🔶و از جمله فرمود: این دعا که: «خدایا تا ما را نیامرزیده‌ای از دنیا مبر» دعای خوبی نیست. . 🔶همه پرسش شدیم که چرا؟ . 🔶فرمود: چون بویی از دل بستگی به دنیا و فریب شیطان دارد. . 🔶و ادامه داد: باید چنین گفت: «خدایا ما را بیامرز و ببر!» . 🔶سپس دراز کشید و چشم هایش را بست و گفت: خدایا من آماده ام! بیامرز و ببر. . 🔶بعد از سکوتی نیم خیز شده گفت: مرگ شیرین است بچه ها! . 🔶و راستی که مرگ نزد او چنین بود. بارها می گفت: من سالهاست که منتظرم. تشبیه زیبایی می کرد که: در جادۀ کمربندی دیده ای که بعضی با ساک دنبال اتوبوس می دوند و می‌گویند: «روی بوفه هم سوار می شوم»؟ من این طور با ساک دنبال مرگم... کانال سیره علما @sireolama
⚫انا لله و انا الیه راجعون حضرت آیت الله العظمی حاج میرزا جواد آقا غروی علیاری تبریزی دار فانی را وداع گفتند. . ⚫تشییع پیکر پاک این عالم ربانی ساعت ۸صبح روز یک شنبه از محل مسجد جامع فاطمیه تهران به سمت قم مقدس انجام میشود. @sireolama
...۱۴ تسبیح 🔶راه حل آیت الله میرزا جواد غروی علیاری برای حل مشکلات که پدرشان به نقل از آیت الله قاضی برای ایشان نقل کردند: ۱۴ عدد صلوات فرستاده بعد ۶ تسبیح (۶۰۰عدد)گرو نگه داشته شود و از حضرت موسی بن جعفر ( سلام الله علیهما) بخواهيم برای حل مشکل ما دعا کند تا خدا حاجت ما را بدهد. وثواب آن ۶ تسبیح رو به حضرت اهداء میکنید. @sireolama
4_5805509072119661728.mp3
2.8M
🔶آیت الله العظمی وحیدخراسانی این را برای سنی‌ها می‌گویم که روز عاشورا وظیفه‌شان را بدانند؛ تا به شیعه که داستان دیگری است... @sireolama
🔻آیت‌الله‌العظمی صافی گلپایگانی: (٢ ذوالحجه ١۴٣٩) بسم الله الرحمن الرحیم ... به‌طورکلی، کسانی که توانایی پرداخت دیون خود را ندارند (چه مهریه باشد و چه دیون دیگر) زندانی‌نمودن آن‌ها شرعاً جایز نيست؛ [زیرا] قرآن کريم می‌فرمايد: «وَ إِنْ كَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَىٰ مَيْسَرَةٍ». @sireolama
🔶تصویر مزار سید مرتضی(ره) ابتدا در کاظمین دفن و سپس به كربلا منتقل و در كنار پدر در نزديكى قبر ابراهیم مجاب دفن شد. @sireolama
...مرد یهودی 🔶شهر بغداد و اطراف آن را قحطى فرا گرفته بود. مردى يهودى كه به ظاهر شغلى نداشت و از قحطى و تنگدستى رنج فراوان مى‌برد، هر چه فكر كرد نتوانست براى فقر درمانى بيابد. به فكرش رسيد به سراغ آن عالم شيعى برود كه مى‌گويند مردى بزرگوار است و در علوم مختلف تخصص دارد و سرآمد همه عالمان عصر است و به شاگردانش به فراخور حال مبلغى جهت اداره زندگى مى‌پردازد. . 🔶روز بعد در مجلس درس سيد مرتضى حاضر شد. تعدادى از شاگردان از حضور فردى يهودى شگفت زده شدند. گروهى ناراحت بودند و برخى نيز منتظر بودند تا ببينند هدفش از آمدن چيست؟ وقتى درس خاتمه يافت به حضور سيد رسيد و با كمال خضوع از وى خواست كه علم نجوم را برايش تدريس كند. . 🔶سيد در مقابل، با رويى گشاده با او روبرو شد و تقاضايش را پذيرفت و دستور داد هر روز مبلغى به او بپردازند. آن مرد مدتى در درس شركت كرد و زندگى خود را نيز از طريق همان دريافتى از استاد گذراند. او در مدتى اندك چنان تحت تاثير عظمت و برخوردهاى صحيح و مكتبى سيد قرار گرفت كه مسلمان شد. کانال سیره علما @sireolama
🔶استاد محمد رضا حکیمی: دینی که عدالت در آن اصل نباشد دین نیست تا چه رسد به اسلام @sireolama
🔶استاد محمد رضا حکیمی چون پا به شش سالگى گذاشت (۱۳۲۰ ش) ابتدا به مکتب خانه رفت و در آن جا قرآن و صد کلمه از کلمات قصار مولا على(علیه السلام) را با ترجمه منظوم آن آموخت. سپس مقدارى از دیوان حافظ و مبادى انشاء و نویسندگى و بعد از آن دروس ابتدایى را در مدرسه فرا گرفت. . 🔶در سال ۱۳۲۶ ش. در حالى که نوجوانى دوازده ساله بود، به جهت عشق و علاقه اى که به طلبگى و تحصیل علوم دینى در دل داشت و پدرش نیز بسیار به آن علاقه مند بود و حتى او را بدان ترغیب مى کرد و با تشویق و ترغیب شوهر عمه اش حاج شیخ محمد سلطان الذاکرین ـ که اهل منبر بود ـ براى تحصیل به مدرسه نواب مشهد مقدس وارد شد که در آن زمان یکى از مدارس مهم و پررونق حوزه خراسان بود. . 🔶او با راهنمایى متولى و مسئول وقت مدرسه آیت الله میرزا على اکبر نوقانى امثله و شرح آن را نزد آقا سید جعفر سیّدان خراسانى و بقیه مقدمات را نزد حاج سید عباس سیّدان خراسانى فرا گرفت، سپس کتاب هاى درسى سیوطى، مغنى، حاشیه و مطوّل را نزد آقا شیخ رحمت الله فشارکى اصفهانى، آقا میرزا محمد اشکذرى آموخت. و همزمان آموخته هاى خود را براى طلاّب مبتدى تدریس مى کرد. پس از این دوره، استاد حکیمى با تشویق حاج شیخ محمدرضا خلیل الواعظین از دوستان حکیمى که با هم کتاب «رهبر خرد» را مباحثه مى کردند، به حلقه درس ادیب ثانى مرحوم آقا شیخ محمد تقى ادیب نیشابورى در مدرسه خیر اتخان مشهد حاضر شد و از نو آن چه را که پیش از آن از علوم ادبى فرا گرفته بود بدون وقفه در مدت دو سال دوره کرد و ادبیات عالى، بلاغت و عروض و قافیه را هم نزد ایشان فرا گرفت و تمامى درس ها و آموخته هاى این دوره را به طور کامل یادداشت کرد. او علاوه بر آن براى شاگردان و همدوره اى هایش که یا متوجه مطالب نشده و یا به موقع بر سر درس حاضر نبودند درس استاد را توضیح مى داد و شرح و بازگو مى کرد. . 🔶همنشینى و هم صحبتى حکیمى با ادیب نیشابورى، باعث شد که ذوق ادبى او تقویت گردد و وى به ادبیاتى پرمایه و غنى دست یابد. استاد کتاب هاى شرح لمعه و قوانین را نزد حاج میرزا احمد مدرس یزدى خراسانی فرا گرفت. . 🔶اصول سطح و مقدارى از خارج اصول را از محضر حاج شیخ هاشم قزوینى و دو جلد کفایة الاصول و مقدارى از خارج فقه را نزد حاج شیخ مجتبى قزوینى استفاده برد. و پاره اى از این دروس را تقریر کرد. . 🔶استاد حکیمى مدت ده سال بدون وقفه در درس خارج فقه و اصول آیت الله العظمى سید محمد هادى میلانى حاضر شد و تقریرات درس ایشان را بطور کامل و مرتب نوشت. وى با آنکه از کم سن و سال ترین شاگردان درس بود، مورد عنایت خاص آیت الله میلانى قرار گرفت و از شاگردان ممتاز و ویژه او به شمار مى رفت. . 🔶سیر تحصیلات فلسفه و کلام و علوم دیگر آقاى حکیمى بدین گونه بود که او در کنار فراگیرى دروس سطح و خارج فقه و اصول، کتاب هاى شرح باب حادى عشر و شرح تجرید را نزد آقا شیخ عبدالنبى کُجورى وشرح منظومه سبزوارى را در محضر آقا شیخ غلامحسین محامى بادکوبه اى فرا گرفت و همزمان با خواندن این کتاب ها، سایر کتاب هاى منطق و فلسفه و کلام را مطالعه مى نمود تا آنگاه که به درس حاج شیخ مجتبى قزوینى راه یافت. . 🔶استاد حکیمى مدت ۱۲ سال از کتاب هاى منظومه گرفته تا کتاب هاى شرح اشارات ابن سینا و سپس اسفار را در حدّ اعلا و کامل با مقدارى از علوم غریبه، نزد حاج شیخ مجتبى قزوینى آموخت. بعضى «ختومات مهمه» و مقدمات «علم رمل» و «اوفاق ذوالکتابه» را از محضر حاج سید ابوالحسن حافظیان و حاجى خان مخیّرى، و علم نجوم و تقویم احکامى را نزد آقا شیخ اسماعیل نجومیان فرا گرفت. کانال سیره علما @sireolama
🔶تصویر آیت‌الله سید محمود طالقانی(ره) در حال اقامه نماز جمعه تهران جمعه ۱۶ شهریور ۱۳۵۸. بهشت زهرا(سلام الله علیها) وفات ۱۹ شهریور ۱۳۵۸ @sireolama
...خاک بر سر من سید کنن 🔶مرحوم شاه حسینی:یک‌بار آیت الله طالقانی من را خبر کرد که خدمتشان بروم. گفت جایی که شما هستید، کجاست؟ گفتم استادیوم آزادی. . 🔶من آن زمان رییس سازمان تربیت‌بدنی بودم. گفت: اسمش را تو گذاشتی؟ گفتم بله. بعد خواستند که من می‌خواهم دو، سه روز استراحت کنم و می‌خواهم کسی هم نداند. . 🔶استادیوم آزادی پشتش دریاچه‌ای داشت که در آنجا چهار اتاق بود. فردای آن روز من طالقانی را بردم آنجا. فقط سرایدار می‌دانست که طالقانی آنجاست و من هم چون رییس تربیت‌بدنی بودم، دیگر موردی نداشت. . 🔶روز اول را پیش طالقانی بودم. بعد طالقانی دو روز آنجا تنها بود. امکانات و لوازم مورد نیازش را همه را خودم تهیه کردم، چون تاکید داشت خودت تهیه بکن نه از سازمان تربیت‌بدنی و بیت‌المال. می‌خواست از بیت‌المال نباشد. . 🔶روز سوم صبح زود نان و پنیر گرفتم و یک سرشیر هم از کرج برایم آورده بودند و دو تا نان سنگک و رفتم پیش او و نشستیم به حرف زدن. یک‌ باره به گریه افتاد. . 🔶گفت شاه‌حسینی! تو پسر حاج شیخی؟ گفتم بله. گفت من پسر حاج سید ابوالحسنم. گفت من شدم آیت‌الله. این همه مرید پیدا کردم. شدم آیت‌الله طالقانی. نخست‌وزیر می‌آید پیش من. وزیر می‌آید. آیات می‌آیند پیش من و... . 🔶گفت: تو پسر آقا شیخ خالدی بودی؟ گفتم بله. گفت شدی رییس تربیت‌بدنی. جانشین شاپور غلامرضا. همین‌طور گریه می‌کرد و می‌گفت شاه‌حسینی، هزار‌ها نفر کشته شدند و هزار‌ها نفر خونشان را دادند تا رسیدند به ما و حالا دارند کشته می‌شوند. هزار‌ها نفر در زندان هستند برای اینکه ما باشیم. . 🔶من از تو می‌پرسم که تو چه غلطی کردی برای این کشته‌ها. حالا شدی رییس؟ ماشین زیر پایت است. برو گاوداری‌ات را بکن. حق مردم چطور می‌شود. آیت‌الله یعنی چه؟ حالا همه جا پر می‌شود از جوان‌ها و آدم‌هایی که ما برایشان حرف بزنیم! ما باید همه‌اش را یکی‌یکی جواب بدهیم. گفت: خاک بر سر من سید کنند. . 🔶تو هم تکلیف خودت را بدان. برای همه‌اش ما مسئولیم. یادت باشد غرور نگیردت! می‌گفت باید به مردم جواب بدهیم. همین جور گریه می‌کرد و اینها را می‌گفت. من می‌خواهم تاکید کنم که طالقانی همواره می‌گفت ما در مبارزه با دیکتاتوری از بعد از مشروطیت تاکنون هزار‌ها کشته دادیم. برای مبارزه با دیکتاتوری و کسب آزادی. همه اینها را من و تو شریکیم. گفت: من که نمی‌توانم! . 🔶سپس شروع کرد ‌های‌های گریه کردن و گفت یقینا تو هم نمی‌توانی. این جمله‌ها روی من خیلی تاثیر می‌گذاشت، صبح تا شب می‌دویدم تا یک قِران جابه‌جا نشود و به حقوق مردم تعدی و تجاوز و بی‌احترامی نکنم. کانال سیره علما @sireolama
...گزیده ای از وصیت نامه 🔶آیت الله العظمی مرعشی نجفی رحمة الله علیه و سفارش می‌کنم به دستمالی که اشک‌های زیادی در رثای جدم حسین مظلوم و اهل‌بیت مکرم او ریخته و صورت خود را با آن پاک می‌کردم، بر روی سینه در کفنم بگذارند. @sireolama