🔺تمرین خوشنویسی! ▫️علامه طهرانی 🔹در نجف اشرف این دو برادر (آیت الله سیدمحمدحسن الهی و علامه طباطبائی) هر شب براى اقامه نماز شب برخاسته و پس از اداى نوافل تا فرارسیدن وقت نماز صبح با یکدیگر تمرین خطاطى (خط درشت) مى کردند و بعد از انجام فریضه صبح با هم به بحث در مسایل مورد تحصیل پرداخته و تا موقع حاضرشدن به درس استاد این روند استمرار داشت. #سالکرد_ارتحال آیت الله سیدمحمدحسن الهی 📚[مهر تابان، ص ۲۵۷ و ۲۵۸.] 🔅سعَدا؛ روزنه ای به طلبگی بهتر 🆔@soada313‎

🎥 این دانشمند ایرانی ۵۰۰ سال جلوتر از متفکرین غربی بود! #ابوریحان_بیرونی ♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama

🔅بهجتِ یزد 🔹️روزی سه ساعت با حاج آقای علاقه‌بند کلاس داشتیم، خیلی منظم بودند و محال بود در کلاسی حاضر نشوند. حاج آقای علاقه‌بند بین دو کلاس نماز می‌خواندند و این کار را هر روز انجام می‌دادند، روزی از ایشان سوال کردم که چه نمازی بین دو کلاس می‌خوانید که در این زمینه فرمودند با توجه به اینکه نماز جماعت شرکت می‌کنم نمی‌توان مردم را معطل کرد و لذا نمازهای نافله را وقت ندارم بخوانم و در این فرصت، قضای این نافله‌ها را می‌خوانم، برای من عجیب بود که بین دو کلاس درس که زمان استراحت یک استاد است اما ایشان به نماز خواندن ایستاده و مشغول می‌شوند. 📚خانم منصوره قیاسی ازشاگردان و مدیر حوزه علمیه مکتب الزهرا سلام الله علیها یزد(خبرگزاری ایکنا) لینک کانال قصص العلماء https://eitaa.com/ghesasolama

🇮🇷حمایت حجةالاسلام‌ مسعود عالی از دکتر محمدباقر قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری. . علما و فضلای گرامی که حامی دکتر قالیباف هستند نام و نام خانوادگی و تصویرشان را برای طراحی به این آیدی @MB_admin1 ارسال نمایند. . #قالیباف #خدمت_و_پیشرفت 🇮🇷 @ghalibaf7

🇮🇷حمایت حجةالاسلام‌ سید صالح پورمند از دکتر محمدباقر قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری. . علما و فضلای گرامی که حامی دکتر قالیباف هستند نام و نام خانوادگی و تصویرشان را برای طراحی به این آیدی @MB_admin1 ارسال نمایند. . #قالیباف #خدمت_و_پیشرفت 🇮🇷 @ghalibaf7

«جناب شیخ اجلّ، حاج شیخ حسن اصفهانی – دام توفیقه – حکایت نمود که: مرحوم حاج ملّا علی کنی – قدّس سرّه – در کربلا، در مدرسهٔ حسن‌خان، به کمال سختی و تنگدستی می‌گذرانید. متوسّل به حضرت حرّ شهید – ‌علیه السّلام – گردید. چند هفته شب‌های چهارشنبه به زیارت آن حضرت مشرّف می‌شد. شبی در خواب دید آن شهید سعید فرمود: آقای من، تو را آقای طهران مقرّر فرمود! فردای همان روز، مؤمنی پیدا شد قنات آبی به ایشان بخشید. دیگری آمده یک ساله بیست و پنج تومان اجاره کرد. به همان پول، خود را به طهران رسانید. سال دیگر، قنات را یک ساله چهارصد تومان اجاره داد. کم‌کم امورش بالا گرفت، به حدّی که ناصرالدّین شاه از او خائف بود. گویند: چون خیابانی به امر شاه در طهران باز کردند، مصادف به مسجد کوچکی شد. و چون ارادهٔ سلطانی بود، علمای دارالخلافه نتوانستند خلاف کنند. تصمیم گرفتند در عوض آن مسجد، مسجد بزرگ‌تری در جای دیگر بسازند تا تبدیل به احسن شده باشد. مرحوم حاجی کنی از واقعه مطّلع گردید. نامه‌ای به شاه ارسال [کرد] و در صدر ورقه چنین نوشت: بسم الله الرّحمٰن الرّحیم؛ أ لَمْ تَرَ کیف فَعَلَ ربُّک بأصحاب الفیل؟ شاه از خراب کردن مسجد صرف‌نظر کرد و خیابان را کج نمودند! مؤلّف گوید: در کربلا کسانی را می‌شناسم که به نان شب محتاج بودند، و از برکت زیارت شب چهارشنبهٔ حضرت حرّ شهید به ثروت و دارایی رسیدند، و در همین کربلا آقایی می‌کنند!».  (سیّد هادی خراسانی حائری؛ حکایات و کرامات، ص۱۹۸ – ۲۰۰) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/kashkole_tabligh

⛔️دروغ های رایج جامعه يك مسلمان در شعار تسليت خودش در روزنامه نمی نويسد: «ما هم با تو در اين غم شريكيم». «ما هم با تو در اين غم شريكيم» يعنى چه؟! اولًا غالباً يك دروغ است. مرحوم آيت‏ اللَّه حاج آقا حسين قمى رضوان اللَّه عليه كه بسيار مقيد بود در الفاظ خودش حتى يك مبالغه هم نباشد قرار بود يك تلگراف تسليتى به شخصى بدهد. در پیام تسلیتی كه به ايشان دادند امضا كنند نوشته بود: با كمال تأسف- مثلًا- مصيبت وارده را تسليت می ‏گوييم. ايشان گفت: نه، چون من كمال تأسف ندارم، چرا می ‏نويسيد كمال تأسف؟! اين دروغ است. 📚منبع: مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (لزوم تعظيم شعائر اسلامى(پانزده گفتار))، ج‏25، ص: 381 لینک کانال قصص العلماء @ghesasolama

🔺سوا کردن میوه! ▫️حجت الاسلام حسین مدرسى به نقل از میوه فروش نزدیک منزل حاج آقا: 🔹میرزا #علی_فلسفی گاهى از مغازه ما میوه مى خریدند. هرگاه تشریف مى آوردند، من پاکت به دست با اشتیاق جلو مى دویدم که بهترین میوه را تقدیم ایشان بکنم. 🔸ایشان پاکت را با اصرار از من مى گرفتند و مى گفتند:«من خودم بلد هستم سوا کنم» و آن گاه یک دانه میوه خوب، یک دانه متوسط و یک دانه میوه نامرغوب در پاکت مى گذاشتند. ⚡️من جلو مى پریدم و مى گفتم:«حاجى آقا چه مى کنید، چرا میوه خوب بر نمى دارید؟». 🌀 حاجى آقا بدون توجه به درخواست من، کار خود را ادامه مى دادند و مى فرمودند:«دیگران هم حقى دارند». 🍁پسر جوان من که ایستاده بود و نظاره مى کردپس از رفتن ایشان با شگفتى به من مى گفت:«آیا چنین آدمى هم وجود دارد؟!». 💢او با اینکه نسبت به روحانیت و دین بدبین بود، با مشاهده همین رفتار، اصلاح شد و حالا نماز مى خواند، آن هم به جماعت.» ♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama

🔰عظمت آخوند خراسانی در کلام عارف کبیر آیت الله سیدجمال گلپایگانی از مرحوم آسيد جمال گلپايگانى ـ كه اهل سلوك و معنا بود ـ شنيدم كه مى‏ گفت: «توحيدى كه آخوند خراسانی داشت، احدى نداشت». آقاى سيد على گلپايگانى فرزند آسيد جمال مى ‏گفت: پدر ما عكس هيچ‏كس را در منزل نداشت، غير از عكس مرحوم آخوند، وظاهرش اين بود كه حتى عكس آقاى نايينى را كه قوم و خويش ايشان بود هم نداشت. 📚منبع: آیت الله شبیری زنجانی(سایت آیت الله شبیری زنجانی) لینک کانال قصص العلماء @ghesasolama

🔅خاطره استاد حسینی قزوینی از قدرت معنوی آیت الله کشمیری و توجه به رعایت حقوق کودکان لینک کانال قصص العلماء @ghesasolama

🎞خدا به داد ما با این اعمالمون برسه. لینک کانال قصص العلماء @ghesasolama

🔺سربار دیگران نبودند! 💢شیخ #محمدحسین_زاهد کارهای شخصی خودشان را شخصا" انجام می دادند و سعی می کردند که سر بار دیگران نباشند. در ایام بیماری وفات شان که حال شان به خاطر ضعف شدید، مناسب نبود، عده ای از دوستان برای عیادت خدمت ایشان رسیدند. 🔹یکی از شاگردان درخواست استخاره ای کرد. ایشان فرمود: نیت کنید... 🌱یک دفعه ایشان با آن حال بیماری از رختخواب بیرون آمد، و به صورت چهار دست و پا تا کنار دیوار حرکت کرد . دستش را به دیوار گرفت و بلند شد، و از روی طاقچه چیزی برداشت و به همان صورت برگشت. وقتی داخل رختخواب شد، در دستشان تسبیح بود و این همه زحمت برای آوردن تسبیح بود . 💠یکی از دوستان گفت : آقا شما می فرمودید ما می آوردیم چرا این همه خودتان را به زحمت انداختید؟ ⚡️ایشان فرمود: پیامبر اکرم ( ص) می فرمایند: «بعد از ایمان و عمل صالح اگر کسی بتواند سربار مردم نباشد، من به او وعده بهشت می دهم» . آیا نمی خواهید من به وعده پیامبر خدا برسم؟ ♻️در ادامه فرمود: «داداش جونا! تا می توانید روی پای خودتان بایستید و عزت نفس داشته باشید و از کسی سؤال و درخواست نکنید و خودتان کارهای خودتان را انجام دهید». ♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama

🌸چرا شیخ بهایی کتاب ریاضیات برای حوزه های علمیه نوشت؟ . استاد اکبر زمانی از پژوهشگران تاریخ ریاضیات و نجوم است. . اخیراً کتابی با عنوان « شرح کنزالحساب فی خلاصة الحساب شیخ بهایی » از ایشان رونمایی شده است که به شرح اثر مهم شیخ بهایی به نام خلاصه الحساب می پردازد که حدود 300 سال کتاب درسی ریاضیات در ایران و کشورهایی مانند هند و مصروترکیه و عراق بوده است. 🌸برای بررسی بیشتر در مورد این اثر به گفتگو با این استاد کهنه کار تاریخ ریاضیات پرداخته ایم که در ادامه میخوانید: وضعیت علمی در زمان شیخ بهایی چگونه بوده است؟ انگیزه وی از نوشتن کتاب خلاصه الحساب چه بوده است؟ 🌸شیخ بهایی در زمان صفویه می‌زیست. وی با بررسی هایی که انجام داد متوجه شد که حدود صد سال است که ریاضیات از حوزه های علمیه رخت بربسته است. در واقع بعد از غیاث الدین جمشید کاشانی دیگر ریاضیات افت پیدا می کند و از حوزه ها حذف میشود. درحوزه های علمیه قبل ازشیخ بهایی، فقط به فقه واصول وحدیث توجه می شد وشرح وتحشیه نویسی بر آثارگذشتگان رونق داشت وجایی برای علوم عقلی ازجمله ریاضی نبود، شیخ تشخیص میدهد که باید این روند را تغییر دهد و ریاضی را به حوزه بازگرداند. بنده تصور می کنم که بزرگترین خدمت شیخ، همین کار بوده است. 🌸به همین دلیل وی اقدام به نوشتن کتاب خلاصه الحساب می کند و در این کتاب ازمسائل کتاب های ریاضیدانان قبلی استفاده شده وبرای بهتر فهمیدن آن، فرهاد میرزا نیز مطالبی ازمفتاح الحساب جمشید کاشانی، عیون الحساب محمد باقر یزدی و کنه المراد شرف الدین علی یزدی اضافه کرده است. 🌸شیخ این کتاب را به عنوان کتاب درسی طلاب قرار داده است که حدود 300 سال از زمان صفویه تا پهلوی اول تدریس میشده است و در کشورهایی مانند عراق، مصر، ترکیه و هند به ع نوان کتاب درسی بوده است. این کتاب در سال 1843 میلادی توسط نسلمان (Nesselman ) آلمانی و در سال 1846توسط آریستید مایر (Mayer) به زبان فرانسوی ترجمه شده است. ویژگی این کتاب آن است که به صورت کاربردی نوشته شده و در سطح مقدماتی و متوسطه هست و چند مسئله هم درسطح دانشگاهی دارد. در انتهای کتاب 7 مسئله را به عنوان مسائل لاینحل مطرح نموده است که البته امروزه همه آنها حل شده است. کانال سیره علما @sireolama .

بهادری جهرمی: امکان نداشت از آقای رئیسی بشنوید که فلان دستور از سوی رهبر انقلاب آمده است و ما به صورت تحلیلی متوجه این موضوع می‌شدیم؛ شهید رئیسی معتقد بود رهبری نباید برای ما هزینه شود بلکه ما باید خودمان را برای رهبری هزینه کنیم. کانال سیره علما @sireolama

🎥 ماجرای دادگاهی شدن ابن‌سینا بخاطر یک الاغ!☺️ کانال سیره علما @sireolama

👆🔺دانلود رایگان پاورپوینت پیشرفت های پزشکی ایران اسلامی. . به مناسبت یکم شهریور روز بزرگداشت "حسین ابو علی ابن سینا" ⚘زمان برای تولید این محتوا ۳ ماه 🔘تولید از موسسه تخصصی کلاسداری و معاونت تبلیغ انوارطاها علیهم السلام . @kelasdari_ir @tabliq_anvartaha

▪️مسجدسازی در سیره علما 🔸مسجدی که حتی کریمخان زند زورش به تعمیر آن نرسید. 🔸داستان جالب مرمت مسجد جامع عتیق شیراز به دست آیت الله شهید دستغیب . #مسجد #شیراز #مسجدعتیق_شیراز کانال معماری اسلامی @memari_islami

سید حسن نصرالله: اسرائیل حرام‌زاده‌ای فرزند حرام‌زاده است 🔹اسرائیل، این موجود نامشرع، فرزند آمریکاست. خود آمریکا هم مانند اسرائیل میلیون‌ها سرخ‌پوست را کشت. برای همین می‌گویم آمریکا هم حرام‌زاده است. 🔹لبنان دیگر ضعیف نیست که به آن یورش بیاورند. شاید روزی ما به شما یورش آوردیم. کانال سیره علما @sireolama

. 🔸 روزی به محضر مرحوم علامه جعفری رسیدم و در پایان دیدار از ایشان تقاضا نمودم برای این کتابخانه بزرگی که دارید یک بیت شعری بفرمایید تا با خط خودم به نستعلیق بنویسم و یا آیه و حدیثی به خط ثلث و دیدار بعدی تقدیم کنم در آن نصب شود. فرمودند؛ این شعر را بنویس: . تا رسد دستت به خود، شو کارگر چون فتی از کار، خواهی زد به سر . 🔹 پرسیدم استاد این شعر از کیست؟ فرمودند: «در حوزه نجف از محضر استادی بنام شیخ مرتضی طالقانی عارف بزرگ استفاده کردم. دو روز به فوتش مثل هر روز به محضرش شتافتم. فرمود: برای چه آمدی آقا؟ عرض کردم: آمده ام که درس بفرمایید. فرمود: آقاجان! درس تمام شد، برخیز و برو، درس تمام شد، من مسافرم. «خر طالقان رفته پالانش مانده، روح رفته جسدش مانده.» و بعد کلمه «لا اله الاّ اللّه» را تکرار کرد و اشک از چشمانش سرازیر شد. متوجّه شدم شیخ از رحلتش خبر می دهد. 🔸 عرض کردم: آقا! حالا یک چیزی بفرمایید تا مرخص شوم. فرمود: آقا! فهمیدی؟ متوجه شدی؟ بشنو: . تا رسد دستت به خود، شو کارگر چون فتی از کار، خواهی زد به سر . فردای آن روز خبر آمد که شیخ مرتضی طالقانی به ابدیت پیوست.» و این شعر منسوب به ایشان است.