eitaa logo
سیره علما
3.4هزار دنبال‌کننده
756 عکس
293 ویدیو
26 فایل
(ببخشید تبادل نداریم)ارتباط با ما @salehps2 سایت www.kelasdari.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
5.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶فیلمی از حضور آیت العظمی میرزا جواد تبریزی رضوان الله تعالی علیه در مجالس روضه @sireolama
...دستمال سیاه 🔶مرحوم آیت الله العظمی میرزا جواد آقای تبریزی(ره) به دو دستمال سیاه داشتند که در ایام عزا و روضه با خود حمل می کردند و هنگام ذکر مصیبت، اشک هایشان را با آن پاک می کرد و همواره از دستمال ها مواظبت می کردند و بعد از فراغت از مجالس، در جای خاص قرار می دادند و بارها و بارها به فرزندان خود می گفتند: «اگر من از دنیا رفتم این دستمال ها را در کفن من قرار دهید.» . 🔶بعد از رحلت ایشان، فرزندانشان دستمال ها را قبل از کفن کردن، هر چه جستجو کردند پیدا نکردند تا آن که نوبت به کفن کردن مرحوم میرزا رسید. همین که کفن را باز کردند، ناگهان مشاهده شد دستمال ها در کفن است و معلوم شد که مرحوم میرزا قبل از رفتن به بیمارستان (که آخرین بستری ایشان بود و در همان بیمارستان از دنیا رفتند) دستمال ها را در کفن خود قرار داده اند. . 🔶قبل از کفن کردن، حجت الاسلام مشکاه یکی از دستمال ها را در دست راست مرحوم میرزا و دیگری را بر سینه مبارکشان جای دادند و دستمالی که مرحوم میرزا سال ها اشک هایشان را با آن پاک می کردند، همراه ایشان به خاک سپرده شد تا به گفته ی مرحوم میرزا به این دستمال ها شاهد و فریاد رس در قبر و قیامت باشید. کانال سیره علما @sireolama
#تقویم_علما #محرم #سیزدهم_محرم @sireolama
🔶تصویر آیت الله العظمی سید محمد حجت کوه کمری رضوان الله تعالی علیه @sireolama
...قصد ایشان را فهمیده بودم 🔶شهید مطهری: در ایام طلبگی با عده ای از افراد در جلسه ای نشسته بودیم. در آن مجلس، مرحوم آیت الله حُجت مورد غیبت قرار گرفت. یک وقت احساس کردم که این درست نیست. من چرا باید در آن شرایط قرار بگیرم؟ لذا به دنبال فرصت مناسبی بودم تا ایشان را ببینم و از وی رضایت بطلبم. . 🔶تا اینکه در یک تابستانی، مرحوم حجت به حرم حضرت عبدالعظیم تشریف آوردند. . 🔶یک روز بعد از ظهر به درِ خانه ایشان رفتم و در زدم. ایشان اجازه ورود دادند. . 🔶یادم هست، وقتی که داخل شدم، ایشان را در حالی دیدم که کلاهی بر سر داشتند و بر بالشتی تکیه کرده بودند و مریض به نظر می‌رسیدند. . 🔶گفتم: آقا، آمده‌ام یک مطلبی را به شما بگویم! فرمود: چه مطلبی؟ گفتم: من از شما کمی غیبت کرده‌ام، اما غیبت زیادی نیز از دیگران شنیده‌ام و از این کار سخت پشیمانم و خود را ملامت می‌کنم که چرا در جلسه‌ای که از شما غیبت می‌کردند، حاضر شدم؟! و چرا احیاناً غیبت شما به دهن من نیز آمد؟ . 🔶من چون تصمیم دارم که دیگر از این پس غیبت شما را نکنم و از کسی نیز استماع نکنم، آمده‌ام که به خود شما بگویم که مرا ببخشید و از من بگذرید. . 🔶این مرد بزرگوار فرمود: غیبت کردن از امثال ما دو جور است: یک وقت به شکلی است که اهانت و توهین به اسلام است؛ و یک وقت هم هست که مربوط به شخص خود ما می‌شود؛ . 🔶زیرا ما در جامعه مسلمین سرمشق و الگو و مبلّغ اسلام هستیم. اگر مسلمانان از ما یک بدی و زشتی ببینند و یا بشنوند، از دین و آیین و اسلام منزجر و متنفر می‌شوند، لذا به یک نوع، غیبت و بدگویی کردن از ما در میان مردم، توهین به اسلام می¬‌شود، نه به شخص ما. . 🔶من که قصد ایشان را فهمیده بودم، گفتم: نه آقا! بنده چیزی که به اسلام توهین و جسارت بشود، نگفته‌ام؛ بلکه هر چه بود مربوط به شخص خودتان است. ایشان گفت: من هم گذشت کردم. کانال سیره علما @sireolama
#تقویم_علما #محرم #چهاردهم_محرم @sireolama
🔶هیئت نوباوگان قنات آباد حدود زمانی ۱۳۴۰ شمسی ؛ در عکس مرحوم حاج اکبر ناظم (ره) و مرحوم شهید شیخ احمد کافی (ره) دیده می شوند. @sireolama
...خرید عرق ‌فروشی 🔶خرید عرق فروشی و تبدیل آن به کتابفروشی. «طیبه کافی» خواهر کوچک‌تر شیخ احمد کافی یکی از افرادی است که می‌تواند تصویر روشن‌تری از آن مرد بزرگ ترسیم کند. . 🔶«نزدیک مهدیه یک دکان عرق‌فروشی بود که از اقشار مختلف مشتری داشت. مرحوم برادرم خیلی از این موضوع ناراحت بود که کنار مهدیه چنین فضایی وجود دارد. . 🔶ایشان برایم تعریف می‌کرد: یک روز از خانه بیرون آمدم دیدم تعدادی جوان جلوی آن دکان ایستاده‌اند. صاحب آن عرق‌فروشی یک پیرمرد ارمنی اسمش آرشاک بود. . 🔶یک بچه مذهبی را فرستادم گفتم: برو ببین‌ اینها چه کار می‌کنند. آمد گفت: این آقا می‌فرستد دنبال جوانان مردم؛ وقتی می‌آیند به آنان آب جو می‌دهد. یک ساندویچ هم همین‌طوری به آنها تعارف می‌کند. کباب برایشان درست می‌کند. می‌خواهد ‌اینها را مبتلا به شراب‌خوری کند تا بعد بتواند از آنان کار بکشد. . 🔶یک روز ‌آن پیرمرد ارمنی را خواستم. آمد خانه ما. گفتم مرا می‌شناسی؟ گفت: بله حاج آقا؛ شما ۳، ۴ سال ‌اینجا تشریف دارید. گفتم: من ۳پیشنهاد برایت دارم؛ ۱۰هزار تومان از پول آخوندی‌ام را که از کسی هم نمی‌گیرم، قربه الی‌الله به تو می‌دهم. . 🔶در عوض، تغییر شغل بده. یعنی خودت باش. دکانت هم باشد. فقط شغلت را عوض کن یا دکانت را به من بفروش یا‌ اینکه در دکانت را می‌بندم. آن مرد گفت: تغییر شغل که نمی‌دهم. دکان را هم نمی‌فروشم. حالا چطور می‌خواهی ببندی‌؟ گفتم: تو با کسی‌داری حرف می‌زنی که یک خرده قانون هم می‌داند. . 🔶گفت: چطور؟ گفتم: چند سال است که قانونی تصویب شده که پیاله‌فروشی ممنوع است؛ یعنی بطری بفروشی مشکلی ندارد ولی اگر در پیاله بریزی و بفروشی ممنوع است و تو‌ اینجا پیاله‌فروشی داری که جریمه دارد. . 🔶به یکی از‌ این بچه‌های مذهبی یک ماه ۲ هزار تومان حقوق می‌دهم و می‌گویم‌ اینجا بایستد تا وقتی شراب ریختی توی پیاله به پاسگاه تلفن بزند تا بیایند جریمه‌ات کنند. اگر جریمه‌ات نکردند به مقام بالاتر شکایت می‌کنم. این‌قدر پیگیری می‌کنم تا در دکانت را ببندم. من آخوندی هستم که در کارهای دینی عجیبم. به قیافه‌ام نگاه نکن که شُل و وِل هستم. در این کارها و نهی ازمنکر قرص هستم.» کانال سیره علما @sireolama
#تقویم_علما #محرم #پانزدهم_محرم @sireolama