در اردوگاه موصل 4 برادری بود به نام عبدالله که چشم درد او به مرور زمان آن قدر شدید شد که عینک ته استکانی می زد. بیش از 80% بینایی خود را از دست داد. دوستش یاسر مددکار چشم پزشک عراقی بود.
یک روز یاسر عبدالله را به درمانگاه برد. اما پزشک بعد از معاینه گفت: « این چشم دیگر برای تو چشم نخواهد شد حتی اگر متخصص ترین جراح آن را عمل کند ... »
عبدالله مدتی بعد به زیارت اباعبدالله الحسین (ع) مشرف شد و خدمت آقا عرض کرد: « آقاجان! من تا حالا شفای چشم و رفتن به ایران را از شما نخواستم. این مدت اسیر بودم و وظیفه ام این بود که اسارت را بگذرانم و سعی من همیشه بر این بوده که به وظیفه ی خود عمل کنم. امروز به برکت عنایت شما داریم به ایران می رویم و من با این چشم راهی ندارم جز این که دست گدایی پیش این و آن دراز کنم و این برای من سخت خواهد بود. اگر این جا بمیرم، برایم خیلی راحت است. شما را قسم می دهم به حق مادرتان زهرا (س) که نظری بفرمایی تا من بتوانم بینایی چشم را از شما بگیرم که محتاج کسی نباشم. »
عبدالله پیشانی بر روی مهر گذاشت و اشک ریخت. لحظاتی بعد چشمانش روشن شد و به برکت نام فرزند زهرا (س) توانست به راحتی حتی نوشته های ریز را ببیند. دوباره به پزشک عراقی مراجعه کرد. او با مشاهده ی چشم عبدالله با صدای بلند گفت: « یا عیسی بن مریم! این چشم ها توانایی چشم های سالم یک جوان 15 ساله را دارد ... »
منبع: کتاب درهای همیشه باز📚
🕊 کانال زندگی به سبک شهدا
🆔 @sireshohada
#وصیت_نامه 🌸
#شهید_حمید_باکری :🌹
بسم الله الرحمن الرحیم
در این لحظات آخر عمر سر تا پا گناه و پشیمانی وصیت خود را می نویسم و علم كامل دارم كه در این ماموریت شهادت ، جان به پروردگار بزرگ باید تسلیم نمایم انشاالله كه خداوند متعال با رحمت و بزرگواری خود گناهان بیشمار این بندة خطاكار را ببخشند .
وصیت به احسان و آسیه عزیز :
1 ) انشاالله وقتی به سنی رسیدید كه توانستید این وصایا را درك نمائید هر چند روز یكبار این وصیتنامه را بخوانید.
2 ) شناخت كامل در حد استطاعت خود از خداوند متعال پیدا نمائید در پی اصول اعتقادی تحقیق و مطالعه نمائید و تفكر زیاد نمائید تا به اصول اعتقادی یقین كامل داشته باشید.
3 ) احكام اسلامی را (فروع دین ) با تعبد كامل و بطور دقیق و با معنی بجا آورید .
4 ) آشنایی كامل با قرآن كریم كه عزتبخش شما در این دنیای سرتا پا گناه خواهد بود داشته و در آیات آن تفكر زیاد بنمائید و با صوت خواندن قرآن را فرا گیرید . قدر این انقلاب اسلامی را بدانید و مدام در جهت تحكیم مبانی جمهوری اسلامی كوشا باشید و زندگی خودرا صرف تحكیم پایه های این جمهوری قرار دهید .
5 ) از راحت طلبی و بدست آوردن روزی بطور ساده دوری نمائید . دائم باید فردی پرتلاش و خستگی ناپذیر باشید .
6 ) یقین بدانید تنها اعمال شما كه مورد رضایت خداوند متعال قرار خواهد گرفت اعمالی است كه تحت ولایت الهی و رسولش و امامش باشد بنابراین در هر زمان و هر موقعیت همت به اعمالی بگمارید كه مورد تائید رهبری و امامت باشد .
7 ) به كسب علم و آگاهی و شناخت در تاریخ اسلام و تاریخ انقلابات اسلامی اهمیت زیاد قائل شوید .
8 ) قدر این انقلاب اسلامی را بدانید و مدام در جهت تحكیم مبانی جمهوری اسلامی كوشا باشید و زندگی خودرا صرف تحكیم پایه های این جمهوری قرار دهید .
9 ) به اخلاقیات اسلام اهمیت زیاد قائل شده و آن را كسب و عمل نمائید .
10 ) در جماعات و مراسم به خصوص نماز جمعه ، دعای كمیل و توسل ومجالس بزرگداشت شهداء مرتب شركت نمائید .
11 ) رساله امام را دقیق خوانده و مو به مو عمل نمائید .
12 ) حق مادرتان را نگهدارید و قدرش را بدانید و احترام و احسان به مادرتان را به عنوان تكلیف دانسته و خود را عصای دست ایشان نمائید .
13 ) در زندگیتان همواره آزاده باشید و هیچ چیز غیر از خدا و آنچه خدائی است دل نبندید و بدانید كه دنیا زودگذر و فانی است ، فریب زرق و برق دنیا را نخورید .
14 ) برحذر باشید از وسوسه های نفس و مدام به یاد خدا باشید تا از شر نفس و شیطان در امان باشید .
وصیّت به فاطمه :
1 ) می دانم در حق شما مدام ظلم كرده ام و وظیفه ام را بجا نیاورده ام ولی یقین بدان كه خود را بنده ای قاصر و كم كاری میدانم و امید دارم كه حلالم نمائید .
2 ) احسان و آسیه امانتهایی هستند در دست تو و مدام در تربیت اسلامی آنها باید همت گمارید و توجیه و كنترل مواردی كه به آنها وصیت نمودهام به عهده شماست .
3 ) از كوچكی آنها را با قرآن آشنا كرده و به كلاس قرائت قرآن بروید .
4 )از كوچكی آنها را در مجالس و مجامع خصوصا نماز جمعه ، دعای كمیل و یادبود شهداء شركت بدهید .
5 ) درآمد یا پولی نداشته و ندارم كه مهریه تان را بدهم انشا ا... كه حلال خواهید كرد .
6 ) مقداری به مهدی مقروضم به شكلی كه برایتان مقدور باشد پرداخت نمائید منتهی فشار مادی بیش از حد به خودتان در این مورد وارد نكنید .
7 ) انشاءالله كه شما و عموم فامیل در یادبود من به یاد شهدای كربلا و امام حسین گریه و عزاداری نمائید و مرتب بیاد بیاورید كه هستی دهنده اوست و باید شكر به مصلحت الهی گفت. متاسفانه به علت نبودن وقت نتوانستم وصیتم را تمام نمایم از عموم آشنایان و فامیل حلالیت میخواهم انشاءالله همه خدمتگزار اسلام خواهند بود .
🕊 کانال زندگی به سبک شهدا
🆔 @sireshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نخستین مکالمۀ تلفنی شهید لشگری با همسرش بعد از ١٨ سال اسارت
🔹شهید سرلشگر خلبان حسین لشگری، در شهریورماه سال ٥٩ به اسارت نیروهای عراقی درآمد و سرانجام پس از ١٨ سال از اسارت در زندانهای حزب بعث عراق آزاد شد، این نخستین مکالمۀ تلفنی این شهید با همسرش پس از آزادی است.
🕊 کانال زندگی به سبک شهدا
🆔 @sireshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥۲۶ مرداد سالروز بازگشت آزادگان سرافراز به میهن اسلامی گرامی باد.
🕊 کانال زندگی به سبک شهدا
🆔 @sireshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سیدحسن نصرالله:
به نیروهای رژیم صهیونیستی هشدار می دهم شما نمی توانید وارد لبنان شوید و در صورت جنگ با لبنان با پوشش زنده تلویزیونی نابودی شما را نشان خواهیم داد 😎
🕊 کانال زندگی به سبک شهدا
🆔 @sireshohada
🌺 #سیره_شهدا
هیچ وقت هم شما احساس نمیكردی كه برفرض ایشان استاد است و ما كارمندهای اینجا هستیم و باید در اختیار ایشان باشیم. بیشتر مواقع خودش از آن بالا میآمد پایین. اتاقش بالا بود و ما پایین هستیم، بیشتر مواقع میآمد پایین وكارهایی كه باید انجام میداد، پاكت، نامه یا جایی باید میفرستاد، خودش میآورد پایین. یك بار نشد زنگ بزند و بگوید كه بیا من با شما كار دارم.(حاج غلام؛ خدماتی)
#شهید_دکتر_مجید_شهریاری🌹
🕊 کانال زندگی به سبک شهدا
🆔 @sireshohada
🌺 #وصیت_نامه
🌹 #شهيد_علي_قوچاني
مادر و پدر عزيزم! امانتي كه به شما داده شده بود، به صاحب اصلي آن بازگردانيده شد، كسي كه چيزي را امانت مي گيرد موقع پس دادن هيچ گاه ناراحت نمي شود، مادرم! من شما را خيلي دوست داشتم، همچنين پدر، همسر، خواهر و برادرانم، شما تنها كساني بوديد كه به آنها علاقه داشتم، ولي مادر جان من خدا را بيشتر از شما دوست دارم، و براي همين است كه قريب شش سال از شما جدا شده ام. هر موقع كه دلتان گرفت، براي سرور همه ما اباعبدالله الحسين (ع) گريه كنيد، مطلب در مورد همسرم است. او را در تصميم گيري آزاد بگذاريد، بگذاريد راه جديد خود را انتخاب كند، اگر فرزندم به دنيا آمد و پسر بود، كاري كنيد كه وقتي بزرگ شد ادامه دهنده راه من باشد. و اسمش را حسين بگذاريد. همسرم! تمام انسان ها رفتني هستند، تمام انسان ها چه خوب و چه بد، چه ضعيف و چه غني، با هر وضعيتي كه هستند، در اين راه، عده اي با عزت و سر ننهادن به غير خدا زندگي مي كنند و بعضي براي زندگي خود بنده غير خدا مي شوند و از خود هيچ عزت و سرافرازي ندارند. ولي دسته اول چون راه خدا را مي روند، همواره با مشكلاتي روبرو مي شوند، بعضي اوقات انسان خود را در راهي مي بيند كه در آن راه يا بايد كشته شدن در راه خدا را انتخاب كند يا سر تعظيم در برابر غير خدا فرود آورد، مردان خدا اولين راه را انتخاب مي كنند.
🕊 کانال زندگی به سبک شهدا
🆔 @sireshohada
🍀 #نهج_البلاغه
☘ #قسمت_اول
🌿 #حکمت_ششم
سينه خردمند صندوق راز اوست، و خوشرويي وسيله دوست يابي، و شكيبايي، گورستان پوشاننده عيبهاست.
و نيز فرمود: پرسش كردن وسيله پوشاندن عيب هاست، و انسان از خود راضي، دشمنان او فراوانند.**
🕊 کانال زندگی به سبک شهدا
🆔 @sireshohada
🌻یـا مهــدی (عج) . . .
اینجا همه چیز سرجایش است
غیر از تو که همه دار و ندار مایی!
🌼الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج🌼
🕊 کانال زندگی به سبک شهدا
🆔 @sireshohada
هدایت شده از محمدمهدی ماندگاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مقدمهی پرواز!
#ولایت
#غدیر
✅ @mandegari_mahdi
🔶 berangeshohada.ir
در اردوگاه تکریت 12، اسیری به نام « فرزانه» حضور داشت که از پا و کمر فلج شده بود. او هر روزش را به دعا و راز و نیاز با خدا می گذراند و از درد به خود می پیچید. باطنی مصفا و نیتی خالص داشت و دست از توسل به امامان معصوم علیهم السلام هم برنمی داشت. یک روز صبح، سر و صدایی در اردوگاه پیچید و موجی از شادی فراگیر شد. «فرزانه» شفا یافته بود و به خوبی راه می رفت. خودش گفت:« دیشب مولا علی علیه السلام به خواب من آمد. وقتی بالای سرم ایستاد فرمود:« بلند شو! گفتم:«نمی توانم». ایشان فرمود:« من به تو می گویم بلند شو!» شفا یافتن آقای فرزانه، محیط یأس آلود و غم گرفته اسارت را پر از امید و شادمانی کرد. مراسم شکرگزاری به جا آوردیم و با وجود کمبود امکانات، با خمیر خشک و آرد شدۀ نان ها با شکر، حلوا درست کردیم و میان همه پخش کردیم.
راوی: ایرج رحیمی
🕊 کانال زندگی به سبک شهدا
🆔 @sireshohada
#سیره_شهدا 🌺
در عملیات کربلای 4 فرمانده دلاور ما ابراهیم محبوب به درجه رفیع شهادت نائل آمد . خاطره ای که از شهید محبوب دارم : در اواسط عملیات بود که شدت بمباران دشمن زیاد شده بود من به فرمانده گفتم : خودتان را جای امنی برسانید اوجواب داد آیا علی (ع) پشت به دشمن کرد که ما شیعیان او این کار را بکنیم .
#شهید_ابراهیم_محبوب 🌹
🕊 کانال زندگی به سبک شهدا
🆔 @sireshohada
عید غدیر بود و ما در منطقه فکه بودیم. بیل مکانیکی شروع به کار کرد و ما هم چهار چشمی پاکت بیل را می پاییدیم. تا شاید نشانی از یک شهید بیابیم. دستگاه سومین بیل را پر از خاک کرد که همه با مشاهده جمجمه ی یک شهید فریاد سر دادیم. فریاد «یازهرا» دشت فکه را پر کرد. پریدیم داخل گودال و شروع کردیم به جستجو. بدن شهید را از زیر خاک درآوردیم، به امید یافت پلاک یا نشان هویتی از جنازه، تمام آن قسمت را زیر و رو کردیم. اما هیچ چیز پیدا نکردیم کمی آن طرف تر، جنازه دو شهید دیگر را پیدا کردیم، دومی دارای پلاک و کارت شناسایی بود و سومی بدون هیچ نام و نشانی. از یک طرف خوشحال بودیم که عیدیمان را گرفته ایم و از طرف دیگر دو شهید بی نام و نشان، آرامش را از دلهایمان می زدود. پیکر شهدا را برداشتیم و برگشتیم به مقر. قرار شد پس از ناهار برگردیم به منطقه تفحص. عصر راه افتادیم. از ماشین که پیاده شدیم، ذکر و دعا روی لبهایمان بود. آرام راه افتادیم تا به محل کشف پیکرها رسیدیم. دل توی دلهایمان نبود. یکی از بچه ها که جلوتر از همه بود فریاد زد: «پلاک... پلاک پیدا کردم» دوید و شیرجه رفت روی خاک و برخاست. زنجیر و یک پلاک روی انگشتانش بود. هوا تاریک شده بود و ما همچنان چشم به زمین داشتیم. از سومین شهید نشانی برای شناسایی نیافته بودیم و دلمان نمی خواست که به مقر برگردیم. گریه ام گرفته بود. در دل گفتم: «یا علی! عیدیمان را دادی ولی چرا ناقص؟»
بیل های دستی مان را برداشتیم و راه افتادیم طرف ماشین. برگشتیم و ولو شدیم تو چادر. یکدفعه فریاد عمو حسن از بیرون چادر بلند شد: «مژده بدهید...» آمد و جلوی در چادر ایستاد و پیروزمندانه دست به کمر زد. نگاهش کردیم. یک پلاک را بالا آورد و جلوی صورت گرفت. برخاستیم و کشیده شدیم طرفش. یکی پرسید: «چیه عمو؟ از کجا آوردیش؟ عمو از ته دل خندید و گفت مال آن شهید مفقود است. لای استخوانهای جمجمه اش بود» بچه ها خندیدند و من در دل گفتم: ممنونم آقا! عیدیمان کامل شد.
🕊 کانال زندگی به سبک شهدا
🆔 @sireshohada
هدایت شده از محمدمهدی ماندگاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تعظیم روز غدیر
#اطعام
#غدیر
✅ @mandegari_mahdi
🔶 berangeshohada.ir
هدایت شده از محمدمهدی ماندگاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مربی پرواز یا نجات غریق؟!
#شفاعت
#هدایت
#غدیر
✅ @mandegari_mahdi
🔶 berangeshohada.ir
DorreNajaf.mp3
7.11M
🎧 درّ نجف
🎤 #محمد_حسين_پويانفر
🖌 محسن عرب خالقي
🖌سعيدپاشازاده
#ياعلي
🕊 کانال زندگی به سبک شهدا
🆔 @sireshohada
1505027460-.pdf
342.5K
🌸متن کامل #خطبه_غدیر 🌸
🕊 کانال زندگی به سبک شهدا
🆔 @sireshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شعرخوانی در مورد آمریکا درحضور رهبر و تحسین #رهبرانقلاب
انتشار بمناسبت سالروز #کوتادی۲۸مرداد
🕊 کانال زندگی به سبک شهدا
🆔 @sireshohada
سلام دوست عزیزم✋عیدتون مبارک🌷
دوست شما ابوالقاسمم فرزند مرحوم حاج عبدالله.بقول شما پسر حاج عبدالله کدخدا.
از دوستی با شما خوشحالم اونم در این روزای قشنگی که بین شما زمینی ها مرسومه با دوستان خودتون عقد اخوت می بندید.منم خوشحال میشم با شما دوست خوبم ی چیزی شبیه همون عقد اخوت و یا رفاقتی فراتر از این دوستی های یک شبه و چند روزه ببندیم. اینم خودت خوب می دونی اگر ما قراری با کسی بذاریم یکطرفه نمی شکنیم و منم می دونم این قول و قرار کار رو برا شما هم سخت میکنه چون وقتی با یک دست خونین و تیر خورده بخوای دست دوستی بدی دیگه نمی تونی نسبت به خیلی از چیزای اطرافت بی تفاوت بمونی... بگذریم
راستی دوست عزیزم سلام و صلواتهای روزانه تون به دستم می رسه ازتون ممنونم انشاالله یک روزی جبران میکنم. مطمئن باشید بقول خودتون دیر و زود داره اما سوخت و سوز نداره...
امروز زودتر از معمول صداتون کردم وقتتون رو گرفتم که کمی با هم خلوت کنیم حقیقتش رو بخوای حیفم اومد این روز بگذره و اخر هفته هم در گعده و صحبتای دوستانمون از غدیر حرفی نزده باشیم.
حتما شنیدی می گن اهمیت غدیر و صاحب این عید در آسمانها خیلی شناخته شده تر از زمین شماست؟واقعا هم همنظوره. اصلا برا همین با خودم گفتم حالا که خدا لطفی کرد و ما رو در جمع آسمانی هاش راه داد چرا از حال و هوای اینجا براتون نگم؟ اگه می شد می گفتم و شما می دونستید، خیلی بیشتر از این حرفا برا این روز ارزش قایل می شدید و بزرگش می داشتید. کاش می شد!! اما چی بگم که نه زبان من قدرت گفتنش رو داره و نه گوش و دل شما توان شنیدن و درکش رو.راستش گفتن از اینجا برا شما دوستان خوب زمینی..
گفتن ما از وضعیت اینجا و ارزش عید و صاحب عید در آسمانها مثل توصیف یک باغ بزرگ پر رود و درخت برای یک نابینای مادر زاد می مونه که از محالات هست گوینده چنان توصیفی بکنه که مخاطب نابینای مادرزادی که تا حالا رود و درخت و باغ ندیده بتونه همه را یکجا تصور کنه، برا همین، هم توصیف و هم درک وضعیت اسمانیان برای زمینی ها از دو طرف مشکله مگر اینکه آدم ی روزی به جمع دوستان خوب آسمانی بیاد و مثل بچه ای که از رحم مادر متولد شده بتونه ندیده های قبل تولدش رو در این دنیا ببینه که البته اینم سخت هست اما محال نیست. درسته لباس شهادت تک سایز هست و اندازه هر کسی نمیشه اما اولا اگر بخوای در کنار دوستی با دوستان شهیدت می تونی خودت رو اندازه اون لباس تک سایز رشد بدی تا این لباس قشنگ برات هم اندازه بشه ثانیا شهادت لزوما با تیر و ترکش حاصل نمیشه چونکه شهادت که زمان مرگ ما رو تغییر نمی ده چون همیشه تیر و ترکش نیست که شهادت هم باشد بلکه شهادت نوع مرگ و مردن رو تغییر می ده پس میشه طوری زندگی کرد که نوع مردن ادم به شهادت تغییر پیدا کنه آدم وقتی بیشتر سعی کنه اهل دعا باشه تا ادعا، دوستدار نیایش باشه تا نمایش، خواهان حیا باشه تا ریا، مشتاق رسم باشه تا اسم و در یک کلام انجام به تکلیف را عامل بلوغ و کمال بدونه تا اینکه بلوغ را دلیل انجام به تکلیف. اینجور که باشه سعی می کنه همیشه به تکلیف عمل کنه و هر وقتی هم که مرگش برسه چون در حال انجام تکلیف بوده،بدون تیر و ترکش هم میشه نوع مرگش به شهادت تغییر پیدا کنه هرچند در لباس یک کشاورز یا دانشجو باشه یا در مقام مادر در پی دغدغه تربیت خوب فرزند صالح ...
... خوب بگذریم اما حالا که فعلا این امکان برا تو دوست خوبم فراهم نیست برای درک اهمیت غدیر و صاحب غدیر بگم همینقدر بس که خود حضرت علی(ع) فرموده هر کسی یک نفر رو در عید غدیر اطعام بده مثل اینه که یک میلیون پیامبر رو اطعام داده. این اوج غربت امام ما نیست که روز جشن خودش را خودش توصیف بکنه تا شیعیانش اون روز رو جشن بگیرند؟!
جدا چرا وقت اسم پیر غلام امام حسین یا ایمه رو آدم می شنوه فورا محرم و عاشورا و علم سیاه به ذهنش متبادر میشه؟ چرا وقتی سفره داری برای اهل بیت به میان میاد فورا ادم یاد عزاداری و شهادت ها می افته؟نه اینکه در محرم و در عزاداری ها، میدان داری بد باشه،نه .اما سوالم اینه چرا تو دوست جوان خوب خودم را به عنوان یک هییتی در جشنهای غدیر و نیمه شعبان و مولودی ایمه نشناسند؟؟...
چرا در ایام عید ایمه اطعام ندیم؟ ویژه برای روز غدیر چقدر خوب می شد اگر شده حتی به اندازه ی بشقاب به اطعام همسایه، به نیت جشن غدیر اقدام میشد که در اینجا نیت ها قیمتی اند.وقتی مقدورات اجازه نمیده،به اندازه توان هم اقدام کنی و نگذاری این سفره پهن کردن برای اهل بیت از خونه ات جمع بشه ستودنیه ...
اینا رو که می گم نه اینکه به اوضاع اقتصادی تون واقف نباشم.! چرا می دونم و با خبرم که در این دوره زمونه خیلی ها نمی تونند سفره خودشون رو پر کنند اما حرفم اینه میشه میزان را کم بکنیم و لو به یک بشقاب و برای یک نفر ولی نذاریم کلا این حسنه قطع بشه که قطعا اینگونه اطعام ها و لو به اندازه یک نفر هم برکات و توجهات حضرات را مشمول خودش خواهد کرد و بچه هایتان این کار خوب رو از شما بزرگترها بیادگار خواهند برد .
بازم این عید بزرگ غدیر رو به تو دوست عزیزم تبریک می گم اگر مرا هم در ثواب برگزاری این جشن به عنوان دوست خودت شریک کردی ممنونم و دعاگویت خواهم بود.
دوستدارت: دوست شهیدت ابوالقاسم
#ارسالی_مخاطبین
🕊 کانال زندگی به سبک شهدا
🆔 @sireshohada
رضوان۱.apk
4.28M
💐ولایت مولود کعبه مبارک باد
🛎زیارتنامه امام علی ( ع ) به همراه اعمال شب و روز غدیر 👆👆
🕊 کانال زندگی به سبک شهدا
🆔 @sireshohada