1_107692937.mp3
994.2K
📝 آموزش کلمات عربی برای سفر #اربعین
🌐 قسمت دوم
🎙 #صوتی
🕊 کانال زندگی به سبک شهدا
🆔 @sireshohada
#خاطرات_شهدا 🕊
خواب حضرت_رقیه(س) رو دیده بود
بی بی فرموده بودن تو به خاطر ما از گناه گذشتی ما هم شهیدت میکنیم.🌠
موقعی که داشت میرفت سوریه بهم گفت: سید برام روضه حضرت رقیه بخون
گفتم نمیخونم، داری میری حسین بچه هااات،
گفت از بچه هام دل کندم، روضه می خوندم های های گریه میکرد.💔
فرازے از وصیت نامہ💌.
هر خانمے ڪہ چادر بہ سر ڪند و عفت ورزد، و هر جوانی ڪہ نماز اول وقت را در حد توان شروع ڪند، اگر دستم برسد سفارشش را بہ مولایم امام حسین (ع) خواهم ڪرد و او را دعا مے ڪنم؛ باشد تا مورد لطف و رحمت حق تعالے قرار گیرد.
شهیدمدافع حرم
#شهیدحسین_محرابی
🕊 کانال زندگی به سبک شهدا
🆔 @sireshohada
12_Digital_Karimi-CheshmHa_(www.rasekhoon.net).mp3
5.75M
السلام علیک یا رقیه بنت الحسین
نگاش به سمت اسمون
ستاره ها رو میشمرد😭😭😭😭😭😭
#محمود_کریمی
🕊 کانال زندگی به سبک شهدا
🆔 @sireshohada
سرم رفته از بس سرم داد زدن.mp3
5.26M
السلام علیک یا رقیه بنت الحسین علیه السلام
سرم رفته از بس سرم داد زدن😭😭😭
#میثم_مطیعی
🕊 کانال زندگی به سبک شهدا
🆔 @sireshohada
🌹 #پیام_شهید
🌹🌹 #شهید_فیض_الله_طهماسبى:
مردم! گول این دنیاى زیبا و قشنگ را نخورید و حرف این گروهک هاى آمریکایى را گوش ندهید که همیشه شایعه پخش می کنند و دروغ می گویند. اى مردم! گوش به حرف ولی فقیه بدهید و از زندگى مصرفى لوکس دست بردارید. پدر و مادرم! از این که پسر ناقابلى را در راه اسلام دادید هیچ گریه نکنید، شاد و خرم باشید.
#ولایت_فقیه
🕊کانال زندگی به سبک شهدا
🆔 @sireshohada
11.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹ماجرای شفا یافتن موکبدار عراقی در حرم امام رضا (ع)
🔹پاسخ موکبدار عراقی درباره اختلاف افکنیها میان ایران و عراق
🕊 کانال زندگی به سبک شهدا
🆔 @sireshohada
🌹 #زندگینامه
🌹🌹 #شهید_مهدی_زین_الدین
نام بلند مهدی زین الدین در سال 1338 در انبوه نام زمینیان درخشید و هستی آسمانی اش در خاک تجلی یافت. او در خانواده ای مذهبی، متدین در تهران متولد شد. با ورود به دبستان و آغاز زندگی تازه، مهدی اوقات فراغتش را در کتاب فروشی پدر می گذراند. مهدی در دوران تحصیلات متوسطه اش به لحاظ زمینه هایی که داشت با مسائل مذهبی و سیاسی آشنا شد. او در مسیر مبارزات سیاسی علیه رژیم پهلوی به دلیل نپذیرفتن شرکت اجباری در حزب رستاخیز از دبیرستان اخراج شده بود، با تغییر رشته و علیرغم تنگنا و فشار سیاسی تحصیل را ادامه داد و رتبه چهارم را درمیان پذیرفته شدگان دانشگاه شیراز به دست آورد. اما با تبعید پدر به سقز از ادامه تحصیل منصرف شد و به شکل جدی تری فعالیت مبارزاتی را پی گرفت. پدر پس از زمانی کوتاه به اقلید فارس تبعید شد و دور از خانواده مدتی را در آنجا گذراند. با شروع مبارزات مردمی در سال 1356 پدر مخفیانه به قم رفت و خانواده را نیز منتقل کرد. از آن پس مهدی به همراه پدر و جمعی دیگر در ساماندهی و پیشبردن انقلاب در شهر قم تلاش های بسیاری کردند. با به ثمر رسیدن تلاش های جمعی و پیروزی انقلاب، مهدی ابتدا به جهاد سازندگی و سپس با تشکیل سپاه پاسداران به این نهاد پیوست و پس از مدتی به عنوان مسؤول اطلاعات و عملیات سپاه پاسداران قم فعالیت های خود را ادامه داد. این مسؤلیت مقارن با توطئه های پیچیده و پی در پی ضد انقلاب بود که او با توانایی، خلاقیت و مدیریت بالایی که داشت به بهترین شکل ممکن آنها را از سر گذراند و این مرحله بحرانی فعالیت سیاسی را طی کرد. هنوز نخستین شعله های جنگ تحمیلی بر افروخته نشده بود که آقا مهدی با طی دوره آموزش کوتاه مدت نظامی همراه با یک گروه صد نفره عازم جبهه های نبرد شد و نخستین تجربه رویارویی مستقیم با دشمن را پشت سر گذاشت. او در طول دوران حضورش مسئوولیت شناسایی یگان های رزمی، مسئوولیت اطلاعات و عملیات قرارگاه نصر، فرماندهی تیپ علی بن ابیطالب(ع)، فرماندهی لشگر خط شکن علی بن ابیطالب(ع) و فرماندهی لشگر 17 علی بن ابیطالب(ع) را بر عهده گرفت.
سردار سرلشگر مهدی زین الدین در آبان ماه سال 1363 در حالی که به همراه برادرش مجید(مسئول اطلاعات و عملیات تیپ 2 لشگر علی بن ابیطالب) برای شناسایی منطقه عملیاتی از باختران به سمت سردشت در حال حرکت بود، پس از سال های طولانی انتظار، کلید باغ شهادت را یافت و مشتاقانه به سرزمین های ملکوتی آسمان هفتم بال گشود. زين الدين در 25 سالگي بر اثر اصابت گلوله به سينه و ران پا در تپه ساروين در حومه شهر سردشت به شهادت رسيد. از او يک دختر به يادگار باقي ماند. پيکر پاک و مطهرش را در گلزار شهداي قم به خاک سپردند. برادرش مجيد نيز در راه رسيدن به معشوق جانش را در طبق اخلاص نهاد.
🕊 کانال زندگی به سبک شهدا
🆔 @sireshohada
🌹 #سیره_شهدا
🌺 #شهید_مهدی_زین_الدین
نمایندی حزب رستاخیز می آید توی دبیرستان. با یک دفتر بزرگ سیاه. همه ی بچه ها باید اسم بنویسند. چون و چرا هم ندارد. لیست را که می گذارند جلوی مدیر، جای یک نفر خالی است؛ شاگرد اول مدرسه. اخراجش که می کنند، مجبور می شود رشته اش را عوض کند. در خرم آباد، فقط همان دبیرستان رشته ی ریاضی داشت. رفت تجربی.
🕊 کانال زندگی به سبک شهدا
🆔 @sireshohada