eitaa logo
سیره علوی (ع)
208 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
34 فایل
اُدعُ إلى سبیل ربک بالحکمة والموعظة الحسنه (نحل.125) وابسته به مرکز احیاء موعظه حسنه mawezah.ir Ad1: @mahdimahdavi2 Ad2: @YaAliy Ad3: @Reza_shariati64 http://eitaa.com/joinchat/3049848832C0bd97c4343 🌸کــپـی از مــطـالــبـ کـانـال بــاذکر صـلـواتـ آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
📚📚📚 📚📚 📚 مراد از کوه طور , همان نفس ناطقه است اگر در آیات شریفه ی قرآن و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت آمده است که موسای کلیم به بالای کوه طور تشرف یافت و در آنجا با خداوند به مناجات پرداخت , مراد از این کوه طور همان نفس ناطقه است و اگر تو هم بر قله ی نفس ناطقه ات سر افرازانه و پیروزمندانه صعود کنی و امیال و هواهای نفسانی را زیر پا گذاری و از اشتغالات نفس , خودت را بالا بکشی و از این کتل و گردنه هر روز بگذری و بالا روی و از کثرت به وحدت سفر کنی جناب عالی هم موسایی و به کوه طور میروی. شما نیز که در وقت نماز اقامه ی نماز می کنی و قیام و رکوع و سجود داری به کوه طور تشرف یافته ای و می خواهی نفس را زیر پا بگذاری , این کوه و گردنه ایی را که از صبح تاکنون تو را به زمین و مزرعه و کار و کاسبی و کم و زیاد دنیا اشتغال داد در هنگام نماز فتح میکنی و بر روی آن می ایستی و با خداوند مناجات میکنی چرا دائما به دنبال بیرون از خود هستی؟ چرا هنگامی که آیات و روایات را می خوانی به خود نمی اندیشی؟ و از درون خود معانی آنها را جست و جو نمیکنی؟ آیات و روایات جملگی تفسیر انفسی نفس ناطقه ی من و شمایند. اگر در روایات میخوانی که موسی در کوه طور " رب أرنی أنظر إلیک " گفت و در آن حال مشاهده کرد که هفتاد هزار موسی با او میگویند: رب أرنی أنظر إلیک تو نیز اگر به کوه طور نفس ناطقه ات تشرف یابی و به حقیقت " رب أرنی أنظر إلیک " بگویی ، خواهی دید که هفتاد هزار تجلی تو را ظهور داده اند و در هفتاد هزار تجلی تویی که میگویی: رب ارنی انظر الیک.. تمامی این حرف ها با اساس است و آنچه در قرآن کریم و روایات اهل بیت آمده صرف قصه گویی و داستان سرایی نیست. کوه طور مانند بسیاری دیگری از کلماتی که در قرآن کریم آمده است رمزی است از جانب حق متعال که تو هم اگر این کوه نفس ناطقه ات را دریابی و از کتل ها و گردنه های آن عبور کنی , و در کثرت زندگی کنی اما هرگز کثرت تو را مشغول نکند و از وحدت باز ندارد تو نیز موسایی.. شرح_دروس_معرفت_نفس جلد دوم استاد صمدی آملی حفظه الله 📚 📚📚 📚📚📚
🍃 سختی های زندگی خود را برای دیگران تشریح نکنیم! مفضل با فشار سخت زندگی روبرو شده بود و فقر و تنگدستی، داشتن قرض و مخارج سنگین زندگی او را آزار می داد. در محضر امام صادق علیه السلام لب به شکایت گشود و بیچارگی های خود را مو به ‌مو تشریح کرد. "فلان مبلغ قرض دارم. فلان مشکل را دارم.. متحیرم چه کنم؟ و..." خلاصه در آخر کلام از امام صادق علیه السلام درخواست دعا کرد. امام به کنیزش دستور داد یک کیسه اشرفی که منصور برای وی فرستاده بود بیاورند بعد این کیسه را در افطار مفضل قرارداد. مفضل به امام عرض کرد: آقا..! مقصود ما از آنچه در حضور شما گفتم دعا بود! حضرت امام فرمودند: بسیار خوب! دعا هم می کنم اما این را بدان هرگز سختی های خود را برای مردم تشریح نکن. اولین اثرش این است که وانمود می‌شود تو در میدان زندگی زمین خورده ای و از روزگار شکست یافته ای، در نظرها کوچک می شوی و شخصیت و احترامت از میان می رود. 📜کافی جلد ۴ صفحه ۲۱. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌
✍امام علی علیه‌السلام» : از مرگ راه فرار و گریزی نیست، کسی که کشته نشود (بالاخره) خواهد مُرد، (آری) بهترین مرگ و میرها کشته شدن ( شهادت) در راه خداست. 📚 سفینه،‌ج ٢، ص ٥٥٣ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌
❁﷽❁ 💢💢💢 گر خلوت وصل تو برازنده من نیست بگذار که در سایه‌ی دیوار تو باشم اللهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج 💢💢💢 نظمی_تبریزی
دل و دلدار اومد، يار هوادار اومد، كف بزنيد كه همسر حيدر كرار اومد... سبد سبد گل بريزيد، غوغا شده محشره آی بچه شيعه‌ها بيايد ولادت مادره... غصه ها رو دور كنيد، دنيا رو مسرور كنيد... هديه برا مادرها، يه كربلا جور كنيد... شافع محشری، دختر پيغمبری... مدحت‌ رو مي‌گم يه كلام، فاطمه‌ی حيدری... خبر پيچيد تو عالمين ام ابيها اومد، خدا بهشت رو به نام ياس علی سند زد... زهرایی و اطهری، از همه عالم سری... شادی قلبت مي‌گم، حيدری‌ام حيدری... ذكر رو لب تويی، مادر مذهب تويی، چشم و چراغ حسن و حسين و زينب تويی... ملائكه به قنداقه‌ات بستن هزار تا دخيل، گهواره‌ات رو می جنبونند ميكائيل و جبرئيل... صديقه‌ی طاهره، هانيه‌ی صابره، كاش ببينه نوكرت تو حرمت زائره...
پیامبر اسلام(ص) فرمود: "اولین کسی که داخل بهشت می‌شود، فاطمه است."[1] آری فاطمه! همان تافته جدابافته از حریر عشق الهی که بر تارک دنیای هزار رنگ هستی، با بودنش نقشی برجسته به تصویر کشید... همان بزرگ بانویی که کوثر بهشت عزت و نام از میلاد او وام گرفت و جوشش و خروش از مهرانگی‌اش... فاطمه فرشته‌ای الهی بود که با زمینی شدنش اعتبار جهانی گشت که روز «مادر» داشتنش، مرهون میلاد اوست. زیارت حضرت فاطمه زهرا (س) آری زهرا با بودنش تبرک دنیا شد؛ بودنی که تنها هجده بهار میزبان شکفتنش بود و هجده تابستان شاهد به بار نشستنش؛ هجده پاییز ناظر خزان‌های بی رحم روزگار بر پیکرش و تنها هجده زمستان کفن پوش بی نام و نشان شدن یاس قامتش! فاطمه یک زن نه یک جماعت بود که فدک به نامش شد و فلک قافیه ای در خور شأن او... عشق بانویی که آب هم با مهریه شدن او بود که حرمت یافت... حتی نام‌های جهان هم برای توصیفش عقیم و ناتوانند و اوست که به این اسما اعتبار و جرأت بودن داده و مادران را کرامت بخشیده... و حال امروز روز توست مادر! تویی که به اعتبار فاطمه مادری کردن را سرمه چشمان همیشه نگرانت کرده‌ای و عشق دادن را به تاسی از او فرا گرفته‌ای... و چه زیباست روزت که آغشته به گلاب وجود نازدانه محمد مصطفی (ص) است . مادران سرزمینم... روزتان پر از شمیم گل‌های ناب بهاری باد زهرا مرادوند
🔺رهبر انقلاب: همه متحیر هستند که ملت مقاوم ایران چگونه مقابل غول وحشی آمریکایی محکم ایستاده است 🔹اگر حالا انتقال معارف اهل بیت در مجالس روضه‌خوانی و مجالس هیئتها و مانند اینها تحقّق پیدا بکند، این یک ذخیره‌ی تمام‌نشدنی است 🔹امروز هم که شما ملاحظه میکنید کشور شما، جامعه‌ی شما، زیر فشارهای گوناگون تاب‌آوریِ حیرت‌انگیزی دارد، ما حرفهای اینها را میخوانیم، می‌بینیم، می‌شنویم. تاب‌آوریِ ملّتِ ایران برای ناظران جهانی حیرت‌انگیز است؛ تعجّب میکنند 🔹این فشاری که غول وحشی آمریکایی وارد میکند، ملّتها[ی دیگر] طاقت یک‌پنجم این و یک‌چهارم این را هم ندارند، امّا ملّت ایران محکم ایستاده؛ این بیست‌ودوّمِ بهمن اش، قبل از آن تشییع جنازه‌ی سردار آسمانی‌اش؛ اصلاً همه را متحیّر میکند که این چه ملّت مقاومی است 🔹این به برکت همین معارف اهل‌بیت است، به برکت همین مجالس و محافل است، به برکت نام و یاد حسین‌بن‌علی و به برکت نام و یاد فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) است
♦️رهبر انقلاب: وظیفه جامعه مداح، مدیریت شادی و عزای جامعه است 🔹 جامعه‌ی مدّاح یک کار بزرگی بر عهده دارد و آن عبارت است از مدیریّت شادی و عزای جامعه؛ شما در حقیقت شادی‌های معنوی ،و عزاهای اساسی و قلبی و عمیق را مدیریّت میکنید، جهت میدهید، هدایت میکنید 🔹 آن جوامعی که این وضعیّت را ندارند، این مجالس را ندارند، این گریه‌ها را، این شادی‌ها را ندارند، آنها این خلأ را احساس میکنند و بنده اطّلاع دارم یک جوری میخواهند این خلأ را درست کنند، پُر کنند، و نمیشود؛ این کار شما است 🔹سنّت این کار هم مربوط به امروز و دیروز نیست؛ از زمان ائمّه (علیهم السّلام) است. اینکه شما می‌بینید دعبل را یا امثال این بزرگواران را این جور تشویق میکنند، تحریص میکنند، پای شعرشان می‌نشینند، آنها را وادار میکنند به ادامه‌ی این کار، این همین کاری است که امروز شما دارید میکنید
♦️رهبر انقلاب: گریه‌ی در مجالس شهیدان گریه‌ی ضعف نیست،‌ گریه‌ی اراده‌ است؛ دیدید مراسم تشییع شهید سلیمانی چه حادثه‌ی عظیمی را به وجود آورد! 🔹 از بعد از حادثه‌ی کربلا یک کار رایجی شد که عزاداری کنند برای شهیدان و ائمّه (علیهم السّلام) این را ترویج میکردند، که تا امروز هم باقی‌ مانده. و بر خلاف آنچه بعضی تصوّر میکردند ــ در یک برهه‌ای یک گرایشات روشنفکرانه‌ای در بعضی بود که [عزاداری] گریه و ضعف و مانند این چیزها است ــ گریه‌ی در مجالس شهیدان گریه‌ی ضعف نیست،‌ گریه‌ی اراده‌ است، گریه‌ی عزم است، گریه‌ی تبیین احساسات عالی یک انسانِ وسطِ میدان است. 🔹 عزاداریِ شهدا امروز همین جور است؛ امروز تشییع جنازه‌ی شهدا، مجلس عزای شهیدان، تکرار نام شهیدان، عزا است، گریه هم در آن هست، امّا وسیله‌ای برای احساس عزّت، احساس قدرت و احساس شجاعت است. 🔹[در تشییع] همین شهید عزیز اخیرمان، شما ببینید چه اتّفاقی در سرتاسر کشور افتاد؛ نه فقط کشور ما، در بیرون از این کشور هم [تشییع] این شهدای عزیز اخیر ــ شهید سلیمانی و ابومهدیِ مهندس و دیگران ــ چه حادثه‌ی عظیمی را به وجود آورد! جهت‌یابی و جهت‌دهی مجالس عزا به این معنا است؛ یعنی شماها مجالس عزا را و عزاهای مردم را در آن جهتی که مورد نظر ائمّه (علیهم السّلام) است و مورد نیاز جامعه است میتوانید هدایت کنید و پیش ببرید
♦️رهبر انقلاب: جوانان کشور باید به سلاح‌های جنگ نرم تجهیز شوند 🔹امروز نیاز مهمّ کشور ما این است که جوانهای ما مجهّز بشوند به انواع تسلیحات نرم، سلاحهای جنگ نرم؛ یعنی قدرت روحی و قدرت فکری 🔹 بنده مکرّر در مورد قوی شدن کشور مطالبی را عرض کرده‌ام؛ یکی از اجزا و بخشهای مهم و تعیین‌کننده‌ی تقویت کشور همین است که ما جوانهایمان را مجهّز کنیم، مسلّح کنیم به سلاح فکر، به سلاح تفکّر صحیح که در معارف اهل‌بیت (علیهم ‌السّلام) موج میزند، در معارف فاطمی موج میزند که من حالا بعد یک نمونه‌ی کوچکی را عرض خواهم کرد. 🔹 نسل جوانی که ما امیدهایمان را به آن دوخته‌ایم ــ [چون] آینده‌ی این کشور دست شما جوانها است 🔹احتیاج به معارف (اهل‌بیت) ، سلاح مصونیت‌بخش جامعه و نظام اسلامی و اسلام و مسلمین است؛ پس نیاز داریم به احیای معارف اهل‌بیت (علیهم ‌السلام) 🔹 و من این را به شما برادران عزیز که جامعه‌ی مدّاحی را تشکیل داده‌اید و نقش‌آفرینی میکنید عرض بکنم که این مسئولیّت، مسئولیّت مهمّی است؛ اگر به مسئولیّت هدایت به همین شکلی که عرض شد عمل نکنیم، مسئولیم پیش خدای متعال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 تازه اول راه قاسم ماست... 🔺 کلیپی از شعرخوانی امروز آقای احمد بابایی در حضور رهبر انقلاب درباره سپهبد قاسم سلیمانی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 صوت کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار امروز مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹مناجات شعبانیه - بخش اول 💢اثری از استاد و با اجرای استاد عباس سلیمی و گروه اهل بیت علیهم السلام
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹مناجات شعبانیه - بخش دوم 💢اثری از استاد و با اجرای استاد عباس سلیمی و گروه اهل بیت علیهم السلام
یهودی و طلب فرزند از زینب (س) نقل می کنند : در بروجرد مردی یهودی بود به نام یوسف ، معروف به دکتر . او ثروت زیادی داشت ولی فرزند نداشت . برای داشتن فرزند چند زن گرفت ، دید از هیچ کدام فرزندی به دنیا نیامد . هر چه خود می دانست و هر چه گفتند عمل کرد ، از دعا و دارو ، اثر نبخشید . روزی ماءیوس نشسته بود ، مرد مسلمانی نزد او آمد و پرسید : چرا افسرده ای ؟ گفت ، چرا نباشم ، چند میلیون مال و ثروت برای دشمنان جمع کردم ! من که فرزندی ندارم که مالک شود . اوقات وارث ثروت من می شود . مرد مسلمان گفت : من راه خوبی بهتر از راه تو می دانم . اگر توفیق داشته باشی ، ما مسلمانان یک بی بی داریم ، اگر او را به جان دخترش قسم بدهی ، هر چه بخواهی ، از خدا می خواهد . تو هم بیا مخفی برو حرم زینب (س ) و عرض حاجت کن تا فرزنددار شوی . می گوید : حرف این مرد مسلمان را شنیدم و به طور مخفی از زنها و همسایه هایم و مردم با قافله ای به دمشق حرکت کردم . صبح زود رسیدیم ، ولی به هتل نرفتم ، اول غسل و وضو و بعد هم زیارت و گفتم : آقا یا رسول الله ! دشمن تو و دامادت در خانه فرزندت برای عرض حاجت آمده ، حاشا به شما بی بی جان ! که مرا ناامید کنی . اگر خدا به من فرزندی دهد ، نام او را از نام ائمه می گذارم و مسلمان می شوم . او با قافله برگشت . پس از سه ماه متوجه شد که زنش حامله است ، چون فرزند به دنیا آمد و نام او را حسین نهادند و نام دخترش را زینب . یهودیها فهمیدند و اعتراضها به من کردند که چرا اسم مسلمانها را برای فرزندت انتخاب کردی . هر چه دلیل آوردم نشد قصه را بازگو کردم ناگهان دیدم تمام یهودیهایی که در کنار من بودند با صدای بلند گفتند : ((اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان علیا ولی الله )) و همه مسلمان شدند . فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب س
به خواب دیدن حضرت زهرا(س ) بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ طراز المذاهب از بحر المصائب نقل می کند : روزی حضرت علیا مخدره زینب (س ) نزد حضرت سجاد (ع ) آمد . حضرت چون چشمش به آن مخدره افتاد ، فرمود : ای عمه ، دیشب در عالم رؤ یا چه دیدی و از مادرت فاطمه چه شنیدی ؟ آن مخدره عرض کرد : تو از تمامی علوم آگاهی . آن حضرت فرمود : چنین است ، و مقام ولایت همین است ؛ اما من می خواهم از زبان تو بشنوم و بر مصیبت پدرم بنالم . عرض کرد : ای فروغ دیده بازماندگان ، چون چشمم قدری آشنا به خواب شد ، مادرم زهرا را با جامه سیاه و موی پریشان دیدم که روی و موی خود را با خون برادرم رنگین ساخته است . چون این حال را بدیدم ، خویشتن را بر پای مبارکش بیفکندم و صدا به گریه و زاری بلند کردم و سر آن حال پر ملال را از وی پرسیدم . فرمود : دخترم ، زینب ! من اگر چه در ظاهر با شما نبودم لیکن در باطن با شما بودم و از شما جدا نبودم . مگر به خاطر نداری عصر روز تاسوعا ، که برادرت را از خواب برانگیختی ، برادرت بعد از مکالمات بسیار گفت : جد و پدر و مادر و برادرم آمده بودند چون بر می گشتند مادرم وعده وصول از من بگرفت ؟ ! ای زینب ، مگر فراموش کردی شب عاشورا را که ناله واحسیناه ! واحسیناه ! از من بلند شد و تو با ام کلثوم می گفتی که صدای مادرم را می شنوم ؟ آری ، من در آن شب ، با هزار رنج و تعب ، در اطراف خیمه ها می گردیدم و ناله و فریاد می زدم و از این روی بود که برادرت حسین به تو گفت : ای خواهر ، مگر صدای مادرم را نمی شنوی ؟ ای زینب ! مگر در وداع بازپسین فرزندم حسین ، و روان شدن او سوی میدان ، من همی خاک مصیبت بر سر نمی کردم ؟ ای زینب ، چه گویم از آن هنگام که شمر خنجر بر حنجر فرزندم حسین را بر نوک سنان بر آوردند . ای زینب ، ای دخترجان من ! چه گویم از آن وقت که لشکر از قتلگاه به سوی خیمه گاه روی نهادند و شعله نار به گنبد دوار بر آوردند . ای دختر محنت رسیده ، من همانا در نظاره بودم که مردم کوفه با آن آشوب و همهمه و و لوله خیمه ها را غارت کردند و آتش در آنها زدند و جامه های شما را به یغما بردند و عابد بیمار را از بستر به زمین افکندند و آهنگ قتلش نمودند و تو ، نالان و گریان ، ایشان را از این کار باز می داشتی ، و هیز هنگامی که شما را از قتلگاه عبور می دادند تمامی آن احوال را می دیدم و آن چهار خطاب تو به جد و پدر و مادر و برادرت را استماع می نمودم و اشک حسرت از دیده می باریدم و آه جانسوز از دل پردردم بر می کشیدم . دخترجان من ، این خون حسین است که بر گیسوان من است ، و من در همه جا با شما همراه بودم ، خصوصا هنگام ورود به شام و مجلس یزید خون آشام و رفتار و گفتار آن نابکار بدفرجام . علیا مخدره (س ) می فرماید ، عرض کردم : ای مادر ، از چه روی این خون را از موی و روی خویش پاک نمی فرمایی ؟ فرمود : ای روشنی دیده ، باید با این موی پر خون در حضرت قادر بیچون به شکایت برم و داد خود را از ستمکاران و کشندگان فرزندم بازجویم ، و عزاداران و گنه کاران امت پدرم را شفاعت بنمایم . و تو را وصیت می کنم که سلام مرا به فرزند بیمارم ، سید سجاد ، برسانی و بگویی به شیعیان ما اعلام کند که در عزاداری و زیارت فرزندم حسین کوتاهی نکنند و آن را سهل نشمارند که موجب ندامت آنها در قیامت خواهد بود . (184) فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب س
✨﷽✨ 🔰مهر حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) در شفاعت شیعیان روایتی از کتاب عوالم است که در افزایش امید ما خیلی کمک می‌کند. مجلس خواستگاری زهرای مرضیه برگزار شد و مهر تعیین شد و بنا شد پیغمبر خدا خطبه را بخوانند. حضرت زهرا رو کردند به پدر بزرگوارشان که باباجان می‌شود برای من یک مهر دیگری هم قرار بدهی؟ دخترم مگر مهر تعیین نشده؟ کم است؟ نه؛ «أسْألُک أنْ تَرُدَّهَا وَ تَدْعُوا اللَّهَ انْ یجْعَلَ مَهْرِی الشَّفَاعَةَ فِی عُصَاةِ امَّتِک» از شما می‌خواهم که خداوند مهریه‌ی مرا شفاعت گنهکاران امت شما قرار دهد. زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها این‌قدر به ما مهربان است که در مجلس خواستگاری‌اش هم یاد ماست. عصاۀ امتک. پیغمبر صبر کردند. جبرئیل آمد. یک پارچه‌ی حریری آورد. رویش نوشته بود: مَهْرَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاء شَفَاعَةَ الْمُذْنِبینَ مِنْ امَّةِ ابِیهَا. مهر زهرای مرضیه شفاعت گنهکاران است. در آخرین لحظات زندگی فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) نقل شده ضمن حرف‌هایی که می‌زدند، یکی این بود که «اِلهی وَ سَیدی اَسْئَلُکَ بِالذَّینَ اصْطَفَیتَهُمْ وَ بِبُکاءِ وَلَدَی فی مُفارَقَتِی اَنْ تَغْفِرَ لِعُصَاةِ شیعَتِی وَ شیعَةِ ذُرِّیتِی.» این حرف حضرت زهراست در آخرین لحظاتش؛ خدایا تو را قسم می‌دهم به آن‌هایی که برگزیدی، یعنی به انبیاء، به اولیاء و قسم می‌دهم تو را به گریه‌ی بچه‌هایم که بعد از من اشک می‌ریزند، خدایا گنهکاران شیعه‌ام را بیامرز. ببینید، یعنی نه‌تنها پارچه‌ی حریر را در شفاعت گذاشتند روی سینه‌شان، حتی به زبان هم جاری کردند. 💬گزیده ای از سخنان دکتر رفیعی بیت رهبری
حضرت ام البنين‌ ام البنين (س) دختر خرام بن خالد مکابي مادر حضرت ابوالفضل بود و سه پسرديگر به نام‌هاي عبدالله‌، جعفر، عثمان‌، که در واقعه عاشورا به شهادت رسيدند؛ هنگامي که راوي‌، خبر شهادت تک تک پسران را مي‌دهد، هر بار حضرت ام البنين مي‌فرمايد، از حسين (ع) و سرنوشت ايشان بگو، و اين عظمت اين بانوي نمونه را مي‌رساند که درمکتب اسلام پرورش يافته و شهادت فرزندان خويش را در مقابل خبر از امام حسين (ع) ناديده مي‌گيرد. اهميت مقام حسين (ع) و جايگاه امامت ايشان و اين‌که به شهادت مي‌رسند،باعث مي‌شود حضرت ام البنين متاثر شود و در سوگ اباعبدالله عمق تأثر وي ظاهر شود وبه کسي که خبر شهادت را مي‌رساند، بفرمايند، بند دلم را پاره کردي‌. اين شدت علاقه ام‌البنين به امام حسين (ع) حاکي از بلندي مرتبه ايمان و قوت معرفت او به مقام امامت است که شهادت چهار جوان رشيد خود را در مقابل شهادت امام و پيشواي خود سهل مي‌شمرد. او در مجلس عزاداري در قبرستان بقيع ـ که به علت قداست و در برداشتن‌قبور پاکان‌، مورد احترام و محل رفت و آمد مردم مدينه و زائران قبر پيامبر بوده است ـ درحالي که جمعي از بانوان گرداگرد آن مخدره‌، بودند به ياد فرزندانش آن چنان جان‌سوز ناله مي‌کرد که دشمنان و حتي دل سخت‌ترين دشمنان خاندان وي‌؛ مانند مروان بن حکم تکان داد و متأثر کرد و جنايات بني اميه را بر ملا ساخت‌. 📚 کتاب جایگاه زنان در عاشوراء
حضرت عباس امام زين العابدين (ع) در ديدار با عبيداللّه بن عباس (ع) فرمود: خداوند عمويم عباس را رحمت کند که برادرش را بر خود مقدّم داشت و جان عزيزش را فداي آن حضرت کرد. تا اينکه در راه ياري او دو دستش ‍ قطع شد و حقّ تعالي در عوض آن دو دست، دو بال به او مرحمت کرد که با فرشتگان در بهشت پرواز کند. همان طور که به جعفربن ابي طالب (ع) مرحمت کرد. عباس در روز قيامت مقامي دارد که تمام شهيدان به آن مقام غبطه مي خورند.[1] . [1] بحار الانوار، ج 44، ص 298 و ج 22، ص 274.
روضه دو دست فاطمة س برای آغوش کشیدن حسنین ع فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ أَنَّهَا قَدْ حَنَّتْ وَ أَنَّتْ وَ مَدَّتْ يَدَيْهَا وَ ضَمَّتْهُمَا إِلَى صَدْرِهَا مَلِيّاً وَ إِذَا بِهَاتِفٍ مِنَ السَّمَاءِ يُنَادِي يَا أَبَا الْحَسَنِ ارْفَعْهُمَا عَنْهَا فَلَقَدْ أَبْكَيَا وَ اللَّهِ مَلَائِكَةَ السَّمَاوَاتِ فَقَدِ اشْتَاقَ الْحَبِيبُ إِلَى الْمَحْبُوبِ قَالَ فَرَفَعْتُهُمَا عَنْ صَدْرِهَا وَ جَعَلْتُ أَعْقِدُ الرِّدَاءَ حضرت امير ع ميفرمايد: من خدا را شاهد ميگيرم كه فاطمه زهراء، آه و ناله كرد، دستهاى خود را دراز نمود و حضرت حسنين را چند لحظه‏ اى به سينه خود چسبانيد. ناگاه هاتفى از آسمان ندا در داد: يا ابا الحسن! حسنين را از روى سينه ی فاطمه بردار، بخدا قسم كه ملائكه ی آسمانها را گريان كردند، زيرا دوست مشتاق لقاى دوست است. حضرت امير عليه السّلام ميفرمايد: من حسنين را از روى سينه ی زهراء برداشتم....ادامه دارد
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬛️◾️▪️اسناد در ▪️◾️⬛️ ▪️ بیت الاحزان شیخ عباس قمی▪️ ▪️بحارالانوار جلد۴۳باب۷حدیث۱۵ سلام جناب تابع منش بنده بعنوان یک روضه خوان خیلی سوالات در ذهنم میاد .... این که حضرت زهرا( س) زمانی که کفن شد. وقتی بچه ها امدن ناگهان بند کفن باز شد و دستان حضرت زهرا از کفن بیرون امد صحت داره؟ چون برای مستمعین خیلی مسائل در ذهنشون حل نمیشه...
🔰آیا فقط احساس تکلیف کافی است؟ 🔶مقام معظم رهبری«مدظله‌العالی»: حفظ را قرار بدهیم و اگر شرعی هم احساس کردیم، ولی دیدیم عمل به این تکلیف ممکن است به وجود آورد و وحدت را از بین ببرد، انجام آنچه که تصور می‌کردیم تلکیف شرعی است، 👇 است و خواهد بود. 1368/04/12 برسد به دست: آقا تهرانی قالیباف حداد عادل و سایر لیست به دستان @mawezah_ir
♦️رهبر انقلاب: هدف دشمن جدا کردن جوان ایرانی از نظام است 🔹من به شما عرض بکنم که انتخابات یک جهاد عمومی است؛ انتخابات مایه‌ی تقویت کشور است؛ انتخابات مایه‌ی آبروی نظام اسلامی است 🔹می‌بینید تبلیغات آمریکایی‌ها را که چطور میخواهند بین نظام اسلامی و بین مردم فاصله بیندازند؟ دائم مشغول کارند، به قول خودشان اتاق فکر تشکیل میدهند، برنامه‌ریزی میکنند. هدف فعّالیّت این است که جوان ایرانی را از نظام اسلامی جدا کنند؛ امّا به نتیجه نمیرسند. 🔹می‌بینید در بیست‌ودوّم بهمن چه اتّفاق می‌افتد، در بزرگداشت شهید عزیزمان سلیمانی چه اتّفاق می‌افتد! در انتخابات، همین اتّفاق باید بیفتد؛ یعنی ببینند دشمنان که با وجود اصرار آنها برای اینکه مردم را از نظام جدا کنند، مردم به انتخابات اقبال میکنند که این اقبال، آبروی نظام اسلامی است 🔹 چشم دوستان و دشمنان هم دوخته‌ی به اینجا است. دشمنان میخواهند بدانند که حالا بعد از این همه تلاش و تبلیغات و مشکلات اقتصادی‌ای که در کشور وجود دارد و بدعهدی‌ای که غربی‌ها و اروپایی‌ها با ما کردند و فشارهایی که آمریکایی‌ها دارند وارد میکنند بالاخره نتیجه‌اش در مردم ‌چه شده. دوستان ما هم در اطراف دنیا با نگرانی نگاه میکنند تا ببینند چه خواهد شد 🔺 البتّه هر وقت پیغامی به یک مجموعه‌ای از دوستانمان میدهیم، همیشه بنده میگویم هیچ نگران نباشید، از ملّت ایران نگران نباشید؛ ملّت ایران میداند چه‌ کار دارد میکند، بلد است چه‌ کار بکند و دارد میکند کار خودش را
قضاوت عادلانه در اواخر عصر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم، رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم علي (عليه‌السلام) را براي ارشاد مردم يمن و قضاوت و حكومت بين آنها به آنجا فرستاد در آن ايام حادثه عجيبي رخ داد گروهي براي شكار شيري گودال عميقي را كنده و شيري را در ميان آن انداخته و محاصره كردند ناگهان پاي يكي از آنها لغزيد، او براي حفظ جان خود دست ديگري را گرفت و او نيز دست سومي را و سومي دست چهارمي و سرانجام همه آنها به داخل گودال افتاد و بر اثر حمله شير به آنها هر چهار نفر مردند. در مورد ديه و خون بهاي آنها بين بستگانشان اختلاف و نزاع شد تا حدي كه ماجرا به جنگيدن رسد. امام علي (عليه‌السلام) وقتي از ماجرا مطلع شد نزد آنها رفت و فرمود: من در [صفحه 85] ميان شما داوري مي‌كنم و اگر به داوري من رضايت نداديد به حضور پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم برود تا در ميان شما قضاوت كند. آنگاه فرمود: فرد اولي كه طعمه شير شد ديه‌اي ندارد، ولي بايد بستگان او يك سوم ديه يك انسان را (مثلا از صد شتر؛ 33 شتر) به اولياء دومين مقتول بپردازند. و بستگان دومي دو سوم ديه را به اولياء سومين مقتول بپردازند و بستگان سومي ديه كامل را به اولياء مقتول چهارم بپردازند. آنان قضاوت امام را قبول نكردند لذا نزد پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم رفتند و جريان را نقل كردند. پيامبر صلي الله عليه و آله به آنها فرمود: (القضاء كما قضي علي؛ قضاوت صحيح همان است كه علي قضاوت كرد.) بايد توجه كرد كه امام خونبهاي مقتول چهارم را ميان اولياي سه نفر مقتول قبلي بطور مساوي تقسيم كرد. زيرا بستگان اولي يك سوم ديه را به اوليا دومي دادند و بستگان دومي دو سوم ديه را (كه يك سوم آن از خودشان بود) دادند و بستگان سومي همه ديه را كه دو سوم آن از ديگري بود پرداختند. [126]. تو بوالحسني تو مرتضايي تو جلوه ي حق تو مصطفايي مقصود نبي ز لافتايي ممدوح خدا ز هل اتايي [127]. کتاب هزار داستان از زندگانی امام علی
علي موجودي ملكوتي علي (عليه‌السلام) در مسجد استراحت مي‌كرد. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم وارد مسجد شد و علي (عليه‌السلام) را بيدار كرد و فرمود: برخيز اي جنبده الهي (واي موجود خدايي) يكي از ياران حضرت عرض كرد: اي رسول خدا آيا ما حق داريم يكديگر را با چنين اسمي صدا بزنيم پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: نه، اين نام مخصوص اوست، او است كه دابة الارض و جنبده خدايي است و خدا در قرآن، او را با اين نام خوانده است، سپس فرمود: اي عي در آخرالزمان خداوند تو را در بهترين صورت زنده مي‌كند و وسيله‌اي در دست تو است كه دشمنان را با آن علامت مي‌زني. [121]. [صفحه 83] هزار داستان از زندگانی امام علی