رسول خدا صلي الله عليه واله می فرمایند:
كسي كه شرم و حياء نداشته باشد دين ندارد، و كسي كه در دنيا از شرم و حياء بي بهره باشد، وارد بهشت نخواهد شد.
مَنْ لم يكُنْ لَهو حياءٌ فلا دينَ لَهو و مَنْ لَمْ يكنْ لهو حياءٌ في الدّنيا لَمْ يدخُلِ الجنَّة.
كنز العمّال، جلد 3، صفحه 125
🌹 پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم»:
🌸 قلّةٌ الحیاء کفرٌ.
بیحیایی (در حد) کفر و بیدینی است!
(مستدرک، ج 8، ص 466)
🌸 من لم یستح من الله فی العلانیة لم یستح من الله فیالسّرّ.
کسی که آشکارا و در انظار مردم از خدا حیا نمیکند (مسلّماً) در تنهایی و خلوت هم از خدا شرم نخواهد داشت.
(میزانالحکمة، ج 2، ص 566)
امام علی (ع) میفرمایند:
ینبغی للمسلم أن یتجنب مواخاة: الماجن الفاجر، والأحق، و الکذاب؛
🌹🌹🌹🌹
مسلمان باید از برادری کردن با سه گروه دوری کنند: شوخ بی حیا، احمق و دروغگو.
اصول کافی
🍀🍀🍀🍀
⭐️امام باقر ع
قُولوا لِلنّاسِ أحْسَنَ مَا تُحبّونَ أنْ یُقالَ لَکُمْ، فَاِنَّ اللّه َ عزَّوَجلَّ یُبْغِضُ اللَّعّانَ السَّبّابَ الطَّعّانَ عَلىَ الْمُؤمِنین، اَلفاحِشَ الْمُتَفَّحِشَ السّائَلَ الْمُلْحِفَ، وَ یُحِبُّ الحَیّى الْحَلیمَ اَ لْعفیفَ الْمُتعَفِّـفَ؛
🌹🌹🌹🌹
بهترین سخنى که دوست دارید مردم به شما بگویند، به آنها بگویید، چرا که خداوند، لعنت کننده، دشنام دهنده، زخم زبان زن بر مؤمنان، زشت گفتار، بدزبان و گداى سمج را دشمن مى دارد و با حیا و بردبار و عفیفِ پارسا را دوست دارد.
امالى صدوق
«پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم»:
اَلحیاءُ جَوهرٌ یُزیلُهُ الطَّمَعُ.
حیا یک گوهری است که حرص و طمع آن را از انسان سلب میکند.
(آدم طمعکار دیگر حُجب و حیا ندارد)
(زبدةالاحادیث، ج ١، ص ١٦٧)
قال علی (علیه السلام):
«اِیّاکَ وَالقُحَة فَأنَّها تَحدُوکَ عَلی رُکوبٍ القَبائح وَ التَّهَجُّم عَلی السَیّئات؛
از بی شرمی و بی حیایی دُوری کن، زیرا این (صفت زشت) تو را بر زشتیها مسلط می کند و بسوی بدیها به پیش می برد.»
غررالحکم، ج ۲، ص ۲
امام موسیكاظم(علیهالسلام)»:
الحیاءُ مِنَ الایمانِ وَالایمانُ فیالجَنَّهِ.
شرم و حیا نشانة ایمان است و جای ایمان در بهشت است. (بحار، ج ٧٨، ص ٤٠٩)
«امام جعفرصادق(علیهالسلام)»:
لاایمانَ لِمَن لاحَیاءَ لَهُ.
كسی كه حیا ندارد ایمان ندارد!
(اصول كافی، ج ٣، ص ١٦٤)
مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
الحیاءُ یَصُدُّ عَن فِعلِ القَبیح.
حُجب و حیا، انسان را از كارهای زشت و ناروا باز میدارد
. (فهرست غرر، ص ٨٧)
پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم»:
اذا رَأَیتَ مِن اَخیكَ ثَلاثَ خِصالٍ فَارْجُه: الحیاءُ وَ الأَمانَةُ وَالصِّدقُ و اذا لَم تَرَها فَلا تَرجُهْ.
🌹🌹🌹🌹🌹
اگر برادر دینیات سه خصلت حیا و امانت و صداقت را داشت به او امید داشته باش واِلّا از او قطع امید کن.
(نهجالفصاحه، ج ١، ص ٣٩)
امام موسیبن جعفر(ع):
اِستَحیوُا مِناللهِ فی سَرائِرِكُم كما تَستَحیوُنَ مِنَ النّاسِ فی عَلاِنَیِتكم.
همان گونه که در ظاهر از مردم حُجب و حیا میکنید در خلوت و نهان نیز از خدا شرم داشته باشید. (بحار، ج ٧٨، ص ٣٠٩)
«امام رضا(علیهالسلام)»:
مَن اَلقی جِلبابَ الحَیاءِ فلا غیِبةَ لَهُ.
كسی كه جامة شرم و حیا را از تن به دور كرد دیگر غیبت كردن او جایز و بلامانع است.
(مُسند الاِمام الرضا علیهالسلام، ج ١، ص ٢٨٠)
مولا علی ع
غایَه الحَیاءِ أن یَستَحیِىَ المَرءُ مِن نَفسِهِ؛
اوج حیا این است که آدمى از خودش حیا کند
تصنیف غررالحکم و دررالکلم
حضرت علی علیه السلام میفرماید:
🌺 «وَ مَنْ کَثُرَ خَطَؤُهُ قَلَّ حَیاؤُهُ، وَ مَنْ قَلَّ حَیاؤُهُ قَلَّ وَرَعُهُ، وَ مَنْ قَلَّ وَرَعُهُ ماتَ قَلْبُهُ، وَ مَنْ ماتَ قَلْبُهُ دَخَلَ النّارَ ؛
کسی که خطایش زیاد شود حیایش کم میشود (چون وقتی یک بار گناه کند خجالت میکشد؛ امّا وقتی تکرار شد دیگر خجالت نمیکشد و حیا کم میشود) و کسی که حیایش کم شد، زهدش کم میشود (پرهیز از گناه نمیکند) و کسی که پرهیز از گناهش کم شود، قلبش میمیرد، و کسی که قلبش بمیرد، اهل جهنّم است»
نهج البلاغه، کلمات قصار، ۳۴۹
«امام رضا(علیهالسلام)»:
الحیاءُ والدّینُ مَعَ العَقلِ حَیثُ كانَ.
عقل هر کجا باشد حیا و دین نیز به همراه اویند.
(مواعظ عددّیه، ص ٥٣)
مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
مَنِ استحَی مِن قَولِ الحَقِّ فَهُوَ أحمق.
🌹🌹🌹🌹🌹
کسی که از گفتن قول حق حیا میکند دلیل بر حماقت و اَبلهی او است. چک
(فهرست غرر، ص ٨٨)
«پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم»:
الحیاء شعْبةٌ من الایمان.
شرم و حیا خود شعبهای از ایمان است.
(مستدرک، ج 8، ص 466)
مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
الحیاءُ قرینُ العَفافِ.
شرم و حیا همدم ملازم و لاینفكّ عفّت و پاكدامنی است.
(فهرست غرر، ص ٨٦)
46.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شرح حدیثی از امام صادق علیه السلام
راس همه صفات حیا...
-دعوای قابیل و هابیل بر سر خواهر زیبایشان بود یا پذیرش قربانی و وصیت؟!
-نحوه تکثیر نسل فرزندان آدم چگونه بود؟
عن سليمان بن خالد قال قلت لأبي عبد الله (علیه السلام) جعلت فداك إن الناس يزعمون أن آدم زوج ابنته من ابنه فقال أبو عبد الله قد قال الناس في ذلك و لكن يا سليمان أ ما علمت أن رسول الله (صلی الله علیه و آله) قال: لو علمت أن آدم زوج ابنته من ابنه لزوجت زينب من القاسم و ما كنت لأرغب عن دين آدم فقلت جعلت فداك إنهم يزعمون أن قابيل إنما قتل هابيل لأنهما تغايرا على أختهما فقال له يا سليمان تقول هذا أ ما تستحيي أن تروي هذا على نبي الله آدم فقلت جعلت فداك ففيم قتل قابيل هابيل فقال في الوصية ثم قال لي يا سليمان إن الله تبارك و تعالى أوحى إلى آدم أن يدفع الوصية و اسم الله الأعظم إلى هابيل و كان قابيل أكبر منه فبلغ ذلك قابيل فغضب فقال: أنا أولى بالكرامة و الوصية فأمرهما أن يقربا قربانا بوحي من الله إليه ففعلا فقبل الله قربان هابيل فحسده قابيل فقتله فقلت جعلت فداك فممن تناسل ولد آدم هل كانت أنثى غير حواء و هل كان ذكر غير آدم فقال يا سليمان إن الله تبارك و تعالى رزق آدم من حواء قابيل و كان ذكر ولده من بعده هابيل، فلما أدرك قابيل ما يدرك الرجال أظهر الله له جنية و أوحى إلى آدم أن يزوجها قابيل ففعل ذلك آدم و رضي بها قابيل و قنع فلما أدرك هابيل ما يدرك الرجال أظهر الله له حوراء و أوحى الله إلى آدم أن يزوجها من هابيل ففعل ذلك فقتل هابيل و الحوراء حامل فولدت الحوراء غلاما فسماه آدم هبة الله فأوحى الله إلى آدم أن ادفع إليه الوصية و اسم الله الأعظم و ولدت حواء غلاما فسماه آدم شيث بن آدم فلما أدرك ما يدرك الرجال أهبط الله له حوراء و أوحى إلى آدم أن يزوجها من شيث بن آدم، ففعل فولدت الحوراء جارية فسماها آدم حورة، فلما أدركت الجارية- زوج آدم حورة بنت شيث من هبة الله بن هابيل فنسل آدم منهما فمات هبة الله بن هابيل فأوحى الله إلى آدم أن ادفع الوصية- و اسم الله الأعظم و ما أظهرتك عليه من علم النبوة و ما علمتك من الأسماء إلى شيث بن آدم فهذا حديثهم يا سليمان
🔸سلیمان بن خالد گوید: به امام صادق (علیه السلام) گفتم: فدایت شوم مردم میگویند آدم دخترش را به نکاح پسرش درآورد.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: مردم این را میگویند ولی ای سلیمان آیا نشنیدی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: اگر میدانستم که آدم دخترش را به نکاح پسرش درآورده است زینب را به نکاح قاسم در می آوردم و از دین آدم دوری نمی جستم. گفتم: فدایت شوم آنها میپندارند قابیل هابیل را کشت چون آنها بر سر خواهرانشان با هم اختلاف داشتند. امام به او فرمود: ای سلیمان اینگونه فکر میکنی؟ آیا از اینکه این را درباره پیامبر خدا آدم روایت کنی حیا نمیکنی؟
گفتم: فدایت شوم پس چرا قابیل هابیل را کشت؟ فرمود: به خاطر وصیت. سپس به من فرمود: ای سلیمان همانا خدای تبارک و تعالی به آدم وحی کرد که وصیت و اسم اعظم الله را به هابیل بسپارد درحالی که قابیل از او بزرگتر بود و این خبر به قابیل رسید و خشمگین شد و گفت من به این کرامت و وصیت سزاوارترم. آدم با وحیی که از جانب خدا به او شده بود به آن دو دستور داد که قربانی بیاورند پس چنین کردند و خداوند قربانی هابیل را پذیرفت و قابیل به او حسد ورزید و او را به قتل رساند
گفتم: فدایت شوم پس نسل آدم از چه کسی به وجود آمد؟ آیا زن دیگری غیر از حوا و مرد دیگری غیر از آدم وجود داشت؟ فرمود: ای سلیمان همانا خداوند تبارک و تعالی از حواء قابیل را به آدم داد و بعد از وی، هابیل پسرش بود. و هنگامی که قابیل فهمید آنچه را که مردان میفهمند (به سن بلوغ رسید) خدا دختری از جنیان ظاهر کرد و به آدم وحی کرد او را به ازدواج قابیل درآورد و آدم این کار را انجام داد و قابیل بدان راضی و قانع شد و هنگامی که هابیل به سن بلوغ رسید خداوند حوری را برای او آشکار کرد و به آدم وحی کرد که او را به ازدواج هابیل درآورد و آدم این کار را انجام داد وقتی هابیل کشته شد آن حوری باردار بود و پسری به به دنیا آورد که آدم او را هبة الله نامید. خداوند به آدم وحی کرد که وصیت و اسم اعظم الله را به او بسپار
و حوا پسری به دنیا آورد و آدم او را شیث بن آدم نامید. وقتی شیث به سن بلوغ رسید خداوند حوری ای برای او فرود آورد و به آدم دستور داد که او را به ازدواج شیث بن آدم درآورد پس آدم چنین کرد. سپس این حوری دختری به دنیا آورد که آدم نام او را حورة گذاشت. وقتی این دختر به سن بلوغ رسید آدم حوره دختر شیث را به نکاح هبة الله پسر هابیل درآورد. پس نسل آدم از آنها به وجود آمد و هبة الله پسر هابیل مرد و خداوند به آدم وحی کرد که وصیت و اسم اعظم الله و آنچه از علم نبوت به تو آموخته ام و آن اسمائی که به تو یاد دادم به شیث بن آدم بسپار و این است داستان آنها ای سلیمان
تفسير العيّاشي جلد 1 صفحه 312
بحار الأنوار جلد 11 صفحه 245
#جزء6
امام جعفرصادق(علیهالسلام)»:
ثلاثٌ مَن لَم تَكُن فیهِ فَلا یُرجی خَیرُهُ اَبداً: مَن لَم یَخشَ اللهَ فیالغَیبِ وَ لَم یَرْعَ فیالشَّیبِ وَ لَم یَستَحِ مِن اَلعَیبِ.
این سه چیز در هر کس نباشد دیگر هرگز خیر و امیدی به او نیست: کسی که در خلوت و نهان از خدا نمیترسد و در سنین پیری متنبه و بیدار نمیشود و از عیوب و زشتیهای خود شرم و حیا نمیکند.
(وسائل، ج ١١، ص ٣٨٢)
«مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
اَلحَیاءُ سَببٌ الی كُلِّ جَمیلٍ.
حیا و حشمت وسیلة هرگونه جمال و خوبیها است.
(بحار، ج ٧٧، ص ٢١١)
«مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
مَن كَساهُ الحیاءُ ثَوبَهُ لَم یَرَ الناسُ عَیبَهُ.
🌹🌹🌹🌹🌹
کسی که جامة حیا بهتن کرد عیبهای او از دید مردم پوشیده میماند. (نهجالبلاغه، کلمة ٢١٤)
«امام محمدباقر(علیهالسلام)»:
اَلحَیاءُ وَ الایمانُ مَقرونانِ فی قَرَنٍ واحدٍ فَاذا ذَهَبَ اَحَدُهُما تَبِعَهُ صاحِبُه.
🌹🌹🌹🌹
حیا و ایمان هر دو به یک ریسمان بستهاند، یکی از آن دو چون برود دیگری نیز به دنبال آن خواهد رفت.
مستدرک، ج ٨، ص ٤٦١
امام علی (ع) می فرمایند:
مَنِ استَحیی مِنَ النّاسِ و لَم یستَحی مِن نَفسِهِ، فَلَیسَ لِنَفسِهِ عِندَ نَفسِهِ قَدرٌ
کسی که از مردم حیا کند ولی از خودش حیا نکند، برای خودش ارزشی قائل نیست.
نهج البلاغه
امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
از عطای اندک شرم مکن، زیرا محروم کردن، از آن هم کمتر است
(نهجالبلاغه حکمت ۶۷)