eitaa logo
سیره علوی (ع)
206 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
35 فایل
اُدعُ إلى سبیل ربک بالحکمة والموعظة الحسنه (نحل.125) وابسته به مرکز احیاء موعظه حسنه mawezah.ir Ad1: @mahdimahdavi2 Ad2: @YaAliy Ad3: @Reza_shariati64 http://eitaa.com/joinchat/3049848832C0bd97c4343 🌸کــپـی از مــطـالــبـ کـانـال بــاذکر صـلـواتـ آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻علامه حسن زاده آملي : 🔹رسول الله فرمود هركسي بعد از هر نماز دستش رو روي چشمايش بگذارد يكبار ايت الكرسي بخواند هيچوقت چشمهايش را از دست نمي دهد
✍رسول خدا (صلی الله علیه و آله) : ✅بر هر مسلمانی است که هر روز صدقه بدهد؛عرض شد : کسی که مال ندارد چکارکند ؟ حضرت فرمودند : 💠نشان دادن راه به کسی صدقه است 💠عیادت بیمــار صدقه است . 💠امر به معروف صدقه است . 💠نهی از منکر صدقـه است . 💠و جـواب سـلام دادن صدقه است 💠برداشتن چیزهای آسیب رسان از ســر راه صـدقـه است. 📚 بحارالانوار
🦋حالات مرحوم علامه در اواخر عمر، دگرگون شده و مراقبه ایشان شدید شده بود و مانند استاد خود، مرحوم آیة‌الله قاضی این بیت حافظ را می‌خواندند و یک ساعت می‌گریستند: کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش . 💠کی روی؟ ره ز که پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟
✨﷽✨ 💢ویژگی های دختران مومن : ✍ﺍمیرالمؤمنین ﻋﻠﯽ علیه السلام ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﻨﺪ: ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﻣﻮﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﺻﻔﺖ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺑﺪ ﺍﺳﺖ،ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ 1⃣ ﺍﻭﻝ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺘﮑﺒﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ 2⃣ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﺮﺳﻮ ﺑﺎﺷﻨﺪ 3⃣ ﺳﻮﻡ ﻫﻢ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺨﯿﻞ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺘﮑﺒﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﯾﻌﻨﯽ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﺑﺎ ﻗﺎﻃﻌﯿﺖ ﻭ ﺗﺮﺷﺮﻭﯾﯽ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﺑﺎ ﻋﺸﻮﻩ ﻭ ﺗﺒﺴﻢ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺗﺤﺮﯾﮏ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺑﭙﺮﻫﯿﺰﻧﺪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﻫﻢ ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﺩﺍﺭﺩ ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺨﯿﻞ ﺑﺎﺷﺪ ﯾﻌﻨﯽ ﺩﺭ ﺣﻔﻆ ﻣﺎل ﺧﻮﺩ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ،ﮐﻤﺎﻝ ﺩﻗﺖ ﻭ ﻭﺳﻮﺍﺱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺮﺝ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺍﻣﺎﻧﺖ ﺩﺍﺭ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻫﻤﺴﺮ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺷﺪ. 📚خصال، ج ۱، ص ۳۱۷
✍حضرت محمد(ص): ✅نخستین عامل جهنمی شدن امت من دو چیز میان تهی اسٺ. ↞گفتند : آن دو چیز ڪدام اسٺ؟ حضرت فرمودند: ① شهوت ② دهان 📚خصال شیخ صدوق ‌‌‌‌
⭕️ آیا می دانید کسی که در روز گفت ( ) یک بود؟ 🔸اَسلَم بن عَمرو یکی از موالی (غیر عرب) هایی بود که پدرش در زمان حمله به ایران از منطقه دیلم (نزدیک قزوین) به کوفه آورده شد. ایشان از زمان حرکت امام حسین علیه السلام از مدینه تا مکه و بعد از آن تا کربلا همراه و نویسنده حضرت بود. روز عاشورا از امام اذن میدان گرفت و رجز می خواند که (امیری حسین و نعم الامیر) و هنگامی که بر روی زمین افتاد، امام حسین علیه السلام به سمت او شتافت و او را در آغوش کشید و امام گونه خود را بر روی گونه او گذاشت. سپس چشم هایش را باز کرد و تبسم کرد و به خود مباهات کرد و سپس به شهادت رسید. 🔸این سرگذشت شخصی است ایرانی و از نژاد تُرک که امام معصوم اینگونه مانند حضرت علی اکبر علیه السلام به سمت او می آید و او را در لحظات آخر حیاتش به آغوش می کشد. 📚منابع:ر.ک أعيان الشيعة - السيد محسن الأمين - ج 3 ص 304 -
لقمان به فرزندش نصیحت كرد: دو چيز را فراموش نكن ياد خدا ياد مرگ دو چيز را فراموش كن: بدی ديگران درحق تو خوبی تو درحق ديگران
مردی ثروتمند که زن و فرزند نداشت تمام کارگرانی که پیش او کار می کردند برای صرف شام دعوت کرد. و جلوی آن ها یک نسخه قرآن مجید و مبلغی از پول گذاشت و هنگامی که از صرف شام فارغ شدند از آن‌ها پرسید قرآن را انتخاب می‌کنید یا آن مبلغ پولی که همراه آن گذاشته شده است. اول از *نگهبان* شروع کرد پس گفت: انتخاب کنید؟ نگهبان بدون اینکه خجالت بکشد جواب داد: آرزو دارم که قرآن را انتخاب کنم ولی تلاوت قرآن را بلد نیستم لذا مال را می‌گیرم چرا که فائده آن با توجه به وضعیت من بیشتر هست و مال را انتخاب کرد. بعداً از *کشاورزی* که پیش او کار می‌کرد، سوال کرد. گفت اختیار کن!؟ کشاورز گفت: زن من خیلی مریض است و نیاز به مال دارم تا او را معالجه کنم اگر مریضی او نبود قطعا قرآن را انتخاب می‌کردم ولی فعلا مال را انتخاب می‌کنم. بعد از آن سوال از *آشپز* بود که آیا قرآن یا مال را انتخاب می کنید. پس آشپز گفت: من تلاوت را خیلی دوست دارم ولی من پیوسته در کار هستم وقتی برای قرائت قرآن ندارم بنابر این پول را بر می گزینم. و در سری آخر از *پسری* که مسئول حیوانات بود پرسید این پسر خیلی فقیر بود پس گفت: من به طور قطعی می دانم که تو حتما مال را انتخاب می کنید تا این‌که غذا بخری یا اینکه به جای این کفش پاره پاره خود کفش جدیدی بخری. پس آن پسر جواب صحیح داد: درسته من نیاز شدیدی دارم که کفش نو خرید کنم یا این‌که مرغی بخرم تا همراه مادرم میل کنم ولی من قرآن را انتخاب می کنم چرا که مادرم گفته است: *یک کلمه از جانب الله سبحانه و تعالی ارزشمندتر از هر چیز است و مزه و طعم آن از عسل هم شیرین تر است* قرآن را گرفت و بعد از این‌که قرآن را گشود در آن دو کیسه دید در اولین کیسه مبلغی ده برابری آن مبلغی بود که بر میز غذا بود، وجود داشت و کیسه دوم یک وثیقه بود که در او نوشته بود: *به زودی این مرد غنی را وارث می‌شود* پس آن مرد ثروتمند گفت: *هر کسی گمانش نسبت به الله خوب باشد پس الله او را ناامید نمی کند.* پس گمان شما به پروردگار جهانیان چگونه است؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این فیلمبرداری که به طور خودکار از دوربین های داخلی نصب شده است ، فوران آتشفشان جزیره سفید نیوزلند را در 9 دسامبر 2019 نشان می دهد! لطفا 24 ثانیه صبر کنید تا غرش طبیعت آغاز شود و از همه مهمتر ....... 24 ثانیه دیگر پس از خاموشی - کاملاً بی جان! يٰا أَيُّهَا اَلنّٰاسُ اِتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ اَلسّٰاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ ﴿۱﴾ اى مردم، از پروردگار خود پروا کنید، چرا که زلزلهء رستاخیز امرى هولناک است. (۱)
🔔پراكنده كارى و شكست❗️ ✨منْ أَوْمَأَ إِلَى مُتَفَاوِتِ خَذَلَتْهُ الْحِيَلُ 🔷 «كسى كه به كارهاى مختلف بپردازد نقشه ها و تدبيرهايش به جايى نمى رسد» 📚 ۴۰۳ @yaaliheydar
تولد زینب و گریه پیامبر بر مصایب آن حضرت بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ زینب کبری (س ) روز پنجم جمادی الاول سال 5 یا 6 هجرت در مدینه چشم به جهان گشود . خبر تولد نوزاد عزیز ، به گوش رسول خدا (ص ) رسید . رسول خدا (ص ) برای دیدار او به منزل دخترش حضرت فاطمه زهرا (س ) آمد و به دختر خود فاطمه (س ) فرمود : ((دخترم ، فاطمه جان ، نوزادت را برایم بیاور تا او را ببینم )) . فاطمه (س ) نوزاد کوچکش را به سینه فشرد ، بر گونه های دوست داشتنی او بوسه زد ، و آن گاه به پدر بزرگوارش داد . پیامبر (ص ) فرزند دلبند زهرای عزیزش را در آغوش کشیده صورت خود را به صورت او گذاشت و شروع به اشک ریختن کرد . فاطمه (ص ) ناگهان متوجه این صحنه شد و در حالی که شدیدا ناراحت بود از پدر پرسید : پدرم ، چرا گریه می کنی ؟ ! رسول خدا (ص ) فرمود : ((گریه ام به این علت است که پس از مرگ من و تو ، این دختر دوست داشتنی من سرنوشت غمباری خواهد داشت ، در نظرم مجسم گشت که او با چه مشکلاتی دردناکی رو به رو می شود و چه مصیبتهای بزرگی را به خاطر رضای خداوند با آغوش باز استقبال می کند)) . در آن دقایقی که آرام اشک می ریخت و نواده عزیزش را می بوسید ، گاهی نیز چهره از رخسار او برداشته به چهره معصومی که بعدها رسالتی بزرگ را عهده دار می گشت خیره خیره می نگریست و در همین جا بود که خطاب به دخترش فاطمه (س ) فرمود : ((ای پاره تن من و روشنی چشمانم ، فاطمه جان ، هر کسی که بر زینب و مصایب او بگرید ثواب گریستن کسی را به او می دهند که بر دو برادر او حسن و حسین گریه کند)) . (1) فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب س
گریه جبرئیل بر مصایب زینب (س ) بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ روایت شده است که پس از ولادت حضرت زینب (س ) ، حسین (ع ) که در آن هنگام کودک سه چهار ساله بود ، به محضر رسول خدا (ص ) آمد و عرض کرد : ((خداوند به من خواهری عطا کرده است )) . پیامبر(ص ) با شنیدن این سخن ، منقلب و اندوهگین شد و اشک از دیده فرو ریخت . حسین (ع ) پرسید : ((برای چه اندوهگین و گریان شدی ؟ )) . پیامبر(ص ) فرمود : ((ای نور چشمم ، راز آن به زودی برایت آشکار شود . )) تا اینکه روزی جبرئیل نزد رسول خدا (ص ) آمد ، در حالی که گریه می کرد ، رسول خدا (ص ) از علت گریه او پرسید ، جبرئیل عرض کرد : ((این دختر (زینب ) از آغاز زندگی تا پایان عمر همواره با بلا و رنج و اندوه دست به گریبان خواهد بود؛ گاهی به درد مصیبت فراق تو مبتلا شود ، زمانی دستخوش ماتم مادرش و سپس ماتم مصیبت جانسوز برادرش امام حسن (ع ) گردد و از این مصایب دردناک تر و افزون تر اینکه به مصایب جانسوز کربلا گرفتار شود ، به طوری که قامتش خمیده شود و موی سرش سفید گردد . )) پیامبر (ص ) گریان شد و صورت پر اشکش را بر صورت زینب (س ) نهاد و گریه سختی کرد ، زهرا (س ) از علت آن پرسید . پیامبر (ص ) بخشی از بلاها و مصایبی را که بر زینب (س ) وارد می شود ، برای زهرا(س ) بیان کرد . حضرت زهرا (س ) پرسید : ((ای پدر ! پاداش کسی که بر مصایب دخترم زینب (س ) گریه کند کیست ؟ پیامبر اکرم (ص ) فرمود : ((پاداش او همچون پاداش کسی است که برای مصایب حسن و حسین (ع ) گریه می کند))(3) فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب س
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ام المصائب میلادت برای علی ع پر برکت بود و الحق که تو زینت پدر بودی
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ حسین (ع ) در آن هنگام در پیش خیمه خود نشسته و تکیه به شمشیر داده و سر مبارک بر روی زانو قرار داده و به خواب رفته بود . زینب (س ) که صدای همهمه اسبان و لشکریان را شنید ، نزدیک برادرش آمده و عرضه داشت : ای برادر ! آیا صداهای مخالفان را نمی شنوی که اینک به طرف خیام نزدیک می شوند . حسین (ع ) سر برداشت ، فرمود : هم اکنون رسول خدا (ص ) را در خواب دیدم که فرمود : حسین جان بدین زودی بر ما وارد خواهی شد . زینب (س ) که این سخن دلخراش را شنید ، سیلی به صورت زد و اظهار دردمندی و بیچارگی نمود . حضرت او را دلداری داده و امر به آرامش فرمود . (78)
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ روزی میهمانی برای امیرالمؤ منین (ع ) رسید . آن حضرت به خانه آمده و فرمود : ای فاطمه ، آیا طعامی برای میهمان خدمت شما می باشد ؟ عرض کرد : فقط قرض نانی موجود است که آن هم سهم دخترم زینب می باشد . زینب (س ) بیدار بود ، عرض کرد : ای مادر ، نان مرا برای میهمان ببرید ، من صبر می کنم . طفلی که در آن وقت ، که چهار یا پنج سال بیشتر نداشته این جود و کرم او باشد ، دیگر چگونه کسی می تواند به عظمت آن بانوی عظمی پی ببرد ؟ زنی که هستی خود را در راه خدا بذل بنماید ، و فرزندان از جان عزیزتر خود را در راه خداوند متعال انفاق بنماید و از آنها بگذرد بایستی در نهایت جود بوده باشد . (14)
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ یحیی مازنی روایت کرده است : ((مدتها در مدینه در خدمت حضرت علی (ع ) به سر بردم و خانه ام نزدیک خانه زینب (س ) دختر امیرالمؤ منین (ع ) بود . به خدا سوگند هیچ گاه چشمم به او نیفتاده صدایی از او به گوشم نرسید . به هنگامی که می خواست به زیارت جد بزرگوارش رسول خدا (ص ) برود ، شبانه از خانه بیرون می رفت ، در حالی که حسن (ع ) در سمت راست او و حسین (ع ) در سمت چپ او و امیرالمؤ منین (ع ) پیش رویش راه می رفتند . هنگامی که به قبر شریف رسول خدا (ص ) نزدیک می شد ، حضرت علی (ع ) جلو می رفت و نور چراغ را کم می کرد . یک بار امام حسن (ع ) از پدر بزرگوارش درباره این کار سؤ ال کرد ، حضرت فرمود : می ترسم کسی به خواهرت زینب نگاه کند . ))(18)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 پيامبر اکرم (صلّي الله عليه و آله) فرمودند : 🌱 الحیاء و العىّ شعبتان من الإیمان و البذاء و البیان شعبتان من النّفاق. ☘ حیا و کم زبانى دو شعبه ایمان است و خشونت و زبان آورى از لوازم نفاق است. 📖 نهج الفصاحه
⚠️مراقب اعمالمان باشیم! خیلی مراقب باشید. مخصوصاً ‌زدن و ‌کردن. ❓چرا ما این‌قدر بی‌خیال شده‌ایم؟! وقتی روایت به ما می‌فرماید: غیبت شدیدتر از ٧٠ زنای محصنه در مسجدالحرام است، توجّه کنید که چقدر گناه این سنگین است! تازه این غیبت است، گناه تهمت خیلی بیشتر است. خیلی راحت می‌نشینیم تهمت می‌زنیم. در گروهای مجازی، چیزی که به آن یقین نداریم چیزی که ندیده‌ایم، بیان می‌کنیم. در تلفن همراه ما آمده، سریع این را برای دیگران ارسال می‌کنیم. ⛔️همین‌جا امام زمان ارواحنافداه می‌فرمایند: تو دیگر از ما جدا هستی. 🚫کاری انجام ندهید که هرچه زحمت می‌کشید، می‌بینید خبری نیست. هرچه یاصاحب‌الزّمان می‌گویید، می‌بینید خبری نیست. این‌ها را بفهمید که منشأش از کجاست. و اِلّا می‌فرمایند: هرجا هستید، هروقت با ما کار دارید «فَحَرِّکْ شَفَتَیْک‏، فَاِنَّ جَوابَکَ یَأتیکَ» دو لبتان را تکان دهید ما سریع به شما جواب می‌دهیم. ⚠️حالا این جواب نمی‌رسد یک جای کارمان لنگ است. کارمان اشتباه است. ♦️حاج آقا زعفری زاده ♡••࿐ •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
🔰 ✍یک جوان از عالمی پرسيد: من جوان هستم و نمی توانم خود را از نگاه به نامحرم منع كنم، چاره ام چيست؟ ✅عالم نيز كوزه ای پر از شير به او داد و به او توصيه كرد كه كوزه را سالم به جایی ببرد و هيچ چيز از كوزه بیرون نريزد و از شخصی درخواست كرد او را همراهی كند و اگر شير را ريخت جلوی همه ی مردم او را كتك بزند! جوان کوزه را سالم به مقصد رساند و چيزی بیرون نريخت. عالم از او پرسيد: سر راهت چند دختر دیدی!؟! جوان جواب داد: هيچ!؛ فقط به فكر آن بودم كه شير را نريزم كه مبادا در جلوی مردم كتك بخورم و خوار و خفيف شوم. عالم گفت: اين حكايت مؤمنی است كه هميشه خدا را ناظر بر كارهايش می بيند و از روز قيامت و حساب و كتابش که مبادا در منظر مردم خوار و خفیف شود بیم دارد. ♡••࿐ •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
در بحر المصائب می خوانیم: یک روز زنی طبقی از طعام آورد و در نزد بی بی زینب علیها السلام گذارد. آن علیا مخدّره فرمود این چه طعامی است، مگر نمی دانی صدقه بر ما حرام است؟ عرض کرد ای زن اسیر، به خدا قسم صدقه نیست، بلکه نذری است که بر من لازم است و برای هر غریب و اسیر می برم. حضرت زینب علیها السلام فرمود این عهد و نذر چیست؟ عرض کرد من در ایّام کودکی در مدینه رسول خدا صلی الله علیه وآله بودم و در آنجا به مرضی دچار شدم که اطبا از معالجه آن عاجز آمدند. چون پدر و مادرم از دوستان اهل بیت بودند برای استشفا مرا به دارالشفای امیرالمؤمنین علیه السلام بردند و از بتول عذرا فاطمه زهرا علیها السلام طلب شفا نمودند. در آن حال حضرت حسین علیه السلام نمودار شد. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: ای فرزند، دست بر سر این دختر بگذار و از خداوند شفای این دختر را بخواه! پس دست بر سر من گذاشت و من در همان حال شفا یافتم و از برکت مولایم حسین تاکنون مرضی در خود نیافتم. پس از آن، گردش لیل و نهار مرا به این دیار افکند و از ملاقات موالیان خود محروم ساخت. لذا بر خود لازم کردم و نذر نمودم که هر گاه اسیر و غریبی را ببینم چندان که مرا ممکن می شود برای سلامتی آقایم حسین علیه السلام به آنها احسان کنم، باشد که یک مرتبه دیگر به زیارت ایشان نایل بشوم و جمال ایشان را زیارت کنم. آن زن چون سخن را بدین جا رسانید علیا مخدّره زینب علیها السلام صیحه از دل برکشید و فرمود یا اَمَهَ اللّه همین قدر بدان که نذرت تمام و کارت به انجام رسید و از حالت انتظار بیرون آمدی. همانا من زینب دختر امیر المؤمنین ام و این اسیران، اهل بیت رسول خداوند مبین هستند و این هم سر حسین علیه السلام است که بر در خانه یزید منصوب است. آن زن صالحه از شنیدن این کلام جانسوز، فریاد ناله برآورد و مدتی از خود بیخود شد. چون به هوش آمد خود را بر روی دست و پای ایشان انداخت و همی بوسید و خروشید و ناله واسیّداه، وا اماماه، و واغریباه به گنبد دوّار رسانید و چنان شور و آشوب برآورد که گفتی واقعه کربلا نمودار شده است. سپس در بقیه عمر خود از ناله و گریه بر حضرت سیّدالشهداء علیه السلام ساکت نگردید تا به جوار حق پیوست.
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ فاضل گرامی سید نورالدین جزایری در کتاب خود ((خصایص الزینبیه )) چنین نقل می کند : ((روزگاری که امیرالمؤ منین (ع ) در کوفه بود ، زینب (س ) در خانه اش مجلسی داشت که برای زنها قرآن تفسیر و معنی آن را آشکار می کرد . روزی ((کهیعص )) را تفسیر می نمود که ناگاه امیرالمؤ منین (ع ) به خانه او آمد و فرمود : ای نور و روشنی دو چشمانم ! شنیدم برای زن ها ((کهیعص )) را تفسیر می نمایی ؟ زینب (س ) گفت : آری . امیرالمؤ منین (ع ) فرمود : این رمز و نشانه ای است برای مصیبت و اندوهی که به شما عترت و فرزندان رسول خدا(ص ) روی می آورد . پس از آن مصایب و اندوه ها را شرح داد و آشکار ساخت . پس آن گاه زینب گریه کرد ، گریه با صدا - صلوات الله علیها . (17)
🔴 زایمان راحت در قرآن کریم و داستان تولد عیسی ابن مریم ✍مقدمه : در آیات سوره مریم ماجرای بارداری و زایمان حضرت مریم و تولد حضرت عیسی بیان شده است. در اینجا داستان را از جایی دنبال می کنیم که درد زایمان حضرت مریم را به سوی تنه درخت خرمایی می کشاند «فَأَجَاءهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ». ایشان از شدت ناراحتی آرزوی مرگ می کند «قَالَتْ یَا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَذَا». ولی ندایی را می شنود که وی را بشارت داده «أَلَّا تَحْزَنِی» و می گوید: خداوند برای او چشمه آبی روان ساخته است: «قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا». به مریم گفته می شود که درخت را تکان دهد «وَهُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ» تا رطب تازه برایش فرو ریزد «تُسَاقِطْ عَلَیْکِ رُطَبًا جَنِیًّا». در ادامه آیات به حضرت مریم امر می شود که از خرما بخورد و آب بنوشد و چشمش را به فرزندش روشن بدارد «فَکُلِی وَاشْرَبِی وَقَرِّی عَیْنًا» و هر گاه بشرى دید با اشاره به او بگوید که روزه سکوت گرفته است و به همین دلیل امروز با احدى سخن نمى‏گوید. ادامه داستان نیز به مواجهه حضرت مریم به همراه عیسی ع با قومش می پردازد.‌ در مورد این آیات، آنچه از لحاظ علمی قابل توجه است، دستور خداوند به حضرت مریم مبنی بر تناول خرمای تازه در هنگام زایمان است. اینکه چرا خداوند متعال از میان میوه های مختلف خرما را بیان کرده است، جای تامل و بررسی دارد و این مطلب را می رساند که خوردن خرما می تواند در تسهیل روند زایمان موثر باشد. ♦️خوردن خرما و اتساع دهانه رحم در زایمان ✍ "اتساع دهانه رحم" یکی از موثرترین عوامل راحتی زایمان است ، تحقیقات نشان می دهند خوردن خرما در هفته های پایانی بارداری میتواند در اتساع دهانه رحم موثر باشد . جالب است که خوردن خرما در کاهش مدت زمان زایمان هم تاثیر بسزایی دارد ، مسئله ای که بانوان شدیدا بدنبال آن هستند ، چرا که هر چه طول زایمان کمتر باشد مادر درد را برای مدت کمتری تحمل می کند . Eating these fruits throughout the last few weeks of pregnancy may promote cervical dilation and lower the need for induced labor. They may also be helpful for reducing labor time  خوردن خرما در هفته های پایانی دوران بارداری میتواند منجر به بهبود اتساع دهانه رحم شود ، همچنین خوردن خرما نیاز به القای زایمان را کم میکند ، همچنین خورد خرما میتواند باعث کاهش طول مدت درد زایمان شود . https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/29033994   ♦️خوردن خرما و هورمون اکسی توسین ✍هورمون اکسی توسین خونریزی بانوان را پس از زایمان کاهش می دهد، اهمیت این هورمون زمانی مشخص میشود که بدانید خونریزی پس از زایمان شایع ترین دلیل مرگ بانوان در حین زایمان است (۱). تانن موجود در خرما و پروستاگلاندین حاصل از مصرف آن نیز باعث انقباض دهانه رحم بعد از زایمان و کاهش خونریزی میگردد ، این موضوع سبب شده است تا بانوانی که قبل از زایمان خرما مصرف میکنند و بانوانی که مصرف نمیکنند تفاوت چشمگیری در میزان اوکسی توسین موردنیازشان وجود داشته باشد (۲ ، ۳) (۱) Bleeding after birth, also known as postpartum haemorrhage, is the most common reason why mothers die in childbirth worldwide.  https://www.sciencedaily.com/releases/2018/04/180426102842.htm (۲)The role dates may have in pregnancy is likely due to compounds that bind to oxytocin receptors and appear to mimic the effects of oxytocin in the body. Oxytocin is a hormone that causes labor contractions during childbirth https://www.healthline.com/nutrition/benefits-of-dates#section5 (۳)Use of prostin/oxytocin was significantly lower in women who consumed dates (28%), compared with the non-date fruit consumers (47%) (p = 0.036).  https://www.ncbi.nlm.nih.gov/m/pubmed/21280989/ 💢 پ.ن : در روایات نیز به پشتوانه این آیات قرآن کریم به زنان باردار مصرف خرما توصیه شده است و همانطور که ملاحظه کردید تحقیقات علمی بر نقش اساسی خرما در زایمان راحت صحه میگذارند احسان کیانی ؛ ۹۸/۱۰/۱۱ ؛ موسسه علمی پژوهشی باورباران
🌸🍃🌸🍃 در بنی اسرائیل، عابدی ریاکار بود. خدای متعال حضرت داوود (علیه السلام) را از احوال او باخبر کرد. پس از مدتی عابد فوت کرد و حضرت داوود (علیه السلام) بر جنازه او حاضر نشد. چهل مرد از بنی اسرائیل بر جنازه او شهادت دادند و گفتند: «خدایا، ما غیر از نیکی و خوبی از او سراغ نداریم و تو به احوال او از ما آگاه تری. خدایا، او را بیامرز». زمانی که او را غسل دادند، چهل نفر دیگر همین شهادت را درباره او تکرار کردند و هنگامی که او را در قبر نهادند، چهل مرد دیگر این شهادت را در حق او بر زبان آوردند. در این هنگام، خدای متعال به حضرت داوود (علیه السلام) وحی فرستاد چه چیز تو را مانع شد تا بر جنازه او حاضر نشوی؟ حضرت داوود (علیه السلام) عرض کرد به سبب همان چیزی که تو مرا از آن باخبر کردی. خدای متعال به او فرمود به درستی که قومی از بنی اسرائیل، بر نیکویی کردار و حسن رفتار او شهادت دادند و من به احترام آنها از گناهانش در گذشتم و آنچه را دیگران از او نمی دانستند آمرزیدم. ٣٥