🔺 سند آقای مروارید! ▫️حجت‌الإسلام راشد یزدی: 🔹مرحوم آیت‌الله شیخ #حسنعلی_مروارید دعای كوتاهی را در محضر رهبر معظم انقلاب مطرح نمودند، بنده فرصت را مغتنم شمردم و آن را یادداشت كردم. ➕ سپس به مرحوم آقا عرض كردم:«مأخذش را هم بفرمایید بنویسم!». 🔸مقام معظم رهبری بلافاصله فرمودند:«ایشان خودشان سند هستند بنویسید سند: آقای مروارید!». ♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama

🔺نماز اول وقت به جماعت! ▫️حجت الاسلام شیخ حسن طالبیان شریف: 🔹آیت الله میرزا #حسنعلی_مروارید، مقید به خواندن نماز اول وقت به جماعت بودند. ایشان در مسجد ملاحیدر، خیابان خسروی،جنب حرم مطهر امام رضا علیه السلام، نزدیک منزل خودشان، سالیان بسیار امام جماعت بودند. ⚡️حتی هنگامی که به سنین کهولت رسیده بودند، خود را به مسجد ملاحیدر رسانیده و امامت جماعت می کردند و با صدای رسا و قوی نماز جماعت می خواندند و من بارها در نماز جماعت ایشان شرکت کرده بودم. 💢در ایامی که به کهولت سن رسیده بودند، یک بار منزل ایشان بودم و ایشان به تنهایی، قادر به رفتن مسجد نبودند، ایشان، با سختی و مشقت، به ماشینم سوار شدند و باهم به مسجد رفتیم تا از فیض نماز اول وقت و جماعت که توسط فرزند ایشان خوانده می شد، بهره ببریم. ♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama

﷽ #تقویم_علما 📅 امروز پنجشنبه ☀️ 30 #فروردین ماه 1403 شمسی 🌙 9 #شوال 1445 قمری ☀️ #شمسی ➕ ولادت محقق بحرانی، فقیه، محدث و اخباری شیعه و نویسنده (۱۰۷۵) ➕ ولادت محمدتقی آقا نجفی اصفهانی فقیه شیعه و از مبارزان جنبش تنباکو (۱۲۲۵ش) ➕ درگذشت غلامرضا رضوانی، عضو فقهای شورای نگهبان و نماینده مجلس خبرگان رهبری (۱۳۹۲ش) 🔺روزشمار وقایع روحانیت شیعه ♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama

🔰ولادت آیت الله #محمدتقی_نجفی_اصفهانی فقیه شیعه و از مبارزان جنبش تنباکو (۱۲۲۵ش) 🔷 شیخ محمدتقی رازی آقا نجفی (۱۲۶۲–۱۳۳۲ق)، فرزند محمدباقر آقا نجفی اصفهانی و نوه محمد تقی رازی از مجتهدان اصفهان در دوره ناصرالدین شاه است. 👈زندگی نامه👉 ♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama

🎥جلوه ای از مبارزه و مجاهدت آیت الله #محمدتقی_نجفی_اصفهانی 🔹تقی از توپ خالی شاه نمی ترسد! ♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama

🔺علم الهی! ▫️مرحوم آقای #محمدتقی_نجفی_اصفهانی می نويسد : 🔹شبی با کمال پریشانی احوال، ما بین مسجد سهله و کوفه مشغول توجه و تضرع بودم و پریشان احوال، متذکر آیات عذاب بودم که راه را گم کردم و در زمین پست و بلندی می افتادم. 🔸 ناگاه باران شدیدی گرفت که مشرف به هلاکت شدم و از حیات خود مأیوس شدم. باد شدیدی هم می آمد که گاهی می افتادم. ⚡️ در آن حال شخصی از بزرگان دین را دید، دست مرا گرفت و به نزدیک مسجد صعصعه رسانید و در آن جا به قدر یک ساعت نصایح بالغه فرمود. 💢چون خواست غایب شود، ظرفی به من داد که در آن شربتی مثل پالوده بود. چون آشامیدم، دانستم آن چه را که دانستم. 🌱دیگر آن شخص را ندیدم تا در سفر مشهد مقدس در شب اربعین در "توضیف خانه" او را دیدم و آنچه باید بفرماید، شنیدم و به درگاه الهی شاکر شدم. ♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama

🔺حفظ کتب اربعه شیعه! ▫️آیت الله شبیری زنجانی به نقل از سید محمدکاظم عصار: 🔹آیت الله #محمدتقی_نجفی_اصفهانی از جهت اینکه بر نهی از منکر و کشتن بابی ها اصرار داشت، ناخوشایند سلاطین بود. به همین خاطر ایشان را چند بار به تهران احضار کردند و در یکی از احضارها، تصمیم گرفتند ایشان را در تهران نگه دارند تا در بین طلاب و علمای تهران به علت ناشناخته بودن هضم شود. 🔸ایشان در تهران درسی را شروع کرد و اقدامات معیشتی را نسبت به طلاب انجام داد. از جمله اینکه شهریه می داد و به طلابی که قصد تلبس داشتتد، لباس روحانیت هدیه می داد. 🌀وقتی دولتی ها دیدند کارشان در تهران گرفت و شناخته شدند، برخی را تحریک کردند تا در میانه درس اشکال کنند تا او را از نظر علمی بشکنند. ایشان با توجه به هوش و ذکاوتی که داشت، این افراد را می شناخت. ⚡️ روزی بالای منبر اعلام می کند که متن کتب اربعه را حفظ می باشند و طلاب می توانند کتاب بیاورند و تسلط او را امتحان کنند. ☄طلاب هر کدام کتابی آوردند، یکی کافی، دیگری تهذیب، آن یک استبصار و من لا یحضر و هر کجای کتاب را باز می کردند ایشان روایات را سندش می خواند. 🌱بعد آقا نجفی فرمود: من حافظه نداشتم. يك وقت حرم رفتم به نظرم حرم سید الشهداء بود - درباره بی حافظگی به حضرت متوسل شدم که اگر من حفظی نداشته باشم، شاید نتوانم برای اسلام کاری انجام بدهم و بعد از آن توسل این حفظ به من عطا شد. 🔷وقتی از منبر پایین آمدند، همه حضار از موافق و مخالف دستش را بوسیدند و کارش در تهران بالا گرفت. حکومت وقتی دید نقض غرض شد، ایشان را به اصفهان بازگرداند. 📚جرعه ای از دریا، جلد یک، صفحه ۵۲۸-۵۳۰ ♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama

﷽ #تقویم_علما 📅 امروز جمعه ☀️ 31 #فروردین ماه 1403 شمسی 🌙 10 #شوال 1445 قمری ☀️ #شمسی ➕ درگذشت آقانجفی قوچانی فقیه و نویسنده کتاب‌های سیاحت شرق و سیاحت غرب (۱۳۲۳ش) ➕ درگذشت سید تقی حسینی نصیری از فقهای شیعه و اساتید حوزه علمیه (۱۳۷۳ش) ➕ درگذشت نورالله شاه‌آبادی از عالمان شیعه و فرزند محمدعلی شاه‌آبادی (۱۴۰۲ش) 🔺روزشمار وقایع روحانیت شیعه 🌙 #قمری ➕درگذشت محمدهادی تهرانی  از  فقهای شیعه ساکن نجف (۱۳۲۱ق) ➕درگذشت میرزا حسین خلیلی تهرانی  از مراجع ثلاث و از رهبران نهضت مشروطه (۱۳۲۶ق) ♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama

🔰درگذشت #میرزاحسین_خلیلی تهرانی از مراجع ثلاث و از رهبران نهضت مشروطه (1326ق) 👈زندگی نامه👉 ♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama

🔺لذت نماز! ▫️آیت الله بهجت: 🔹آقای #میرزاحسین_خلیلی در سن نود سالگی می‌فرموده است: «غذاخوردن برای من مانند این است که انبان و کیسه‌ای را پر کنم. من از خوردن غذا هیچ لذت نمی‌برم، آنچه از آن لذت می‌برم نماز خواندن است». 🔸شخصی می‌گفت: «ایشان بعد از نماز صبح در بالاسر حضرت امیر علیه‌السلام در مصلی می‌ایستاد و تا طلوع آفتاب به نماز مشغول می‌شد». 📚در محضر بهجت، ج۱، ص۱۰۵ ♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama

🔺بازگشت دوباره! ▫️حاجى نورى در «کلمه طیّبه»: 🔹#میرزاحسین_خلیلی در کربلا به یک زن علویه هندى که به مرض خوره مبتلا شده بود خدمتى کرد و او را به صورت رایگان معالجه نمود. بعد از آن حاجى میرزا خلیل در عالم رؤیا دید که بیش از ده روز زنده نخواهد ماند. 🔸حاجى پس از بیدار شدن مریض شد و روز به روز مرضش شدّت یافت. همان زن که حاجى او را معالجه کرده بود از وى پرستارى مى کرد تا آن که آخرین روزیعنى روز دهم فرا رسید. 🌀 خود حاجى گفت که: ناخودآگاه خودم را دیدم که از عالمى به عالم دیگر منتقل شده ام، از آن هایى که دور من جمع بودند کسى را نمى دیدم. در آن عالم ناگاه دیوار خانه را دیدم که شکافته شده و دو نفر از آن بیرون آمدند که به شدّت وحشتناک بودند. یکى از آن ها بالاى سر من و دیگرى در زیر پاى من نشستند. آن ها بدنم را لمس نکردند؛ امّا طورى بود که احساس مى کردم رگهایم به آن ها متّصل شده است. به نحوى که از وصف کردن آن عاجزم تا جایى که احساس کردم جانم به حلقوم رسیده است. ⚡️ در این حال دوباره دیوار شکافته شد و مردى بیرون آمد و به آن دو نفر گفت: «او را رها کنید! همانا #امام_حسین(ع) او را نزد خداوند شفاعت کرده است تا به دنیا بازگردد». 🔻ادامه در مطلب بعدی👇 ♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama

🔺ادامه مطلب قبل👆 💢پس آن دو برخاستند و رفتند. من به عالم اوّل برگشتم و افرادى را که در اطرافم بودند، دیدم که در فکر تهیه اسباب کفن و دفن من هستند. چشمم را باز کردم. کسانى که اطرافم بودند خوشحال شدند. 🌱ناگهان آن زن علویه وارد شد و گفت: من شفاى حاجى میرزا خلیل را به شما مژده مى دهم چون که جدّم حسین(ع) او را نزد خداوند شفاعت کرده است. 🌦 پس ماجراى رفتن خود به حرم مطهّر امام حسین(ع) را برایمان بازگو کرد و گفت که:«در آن جا با تضرّع و زارى براى شفاى حاجى به حضرت توسّل نمودم و در آن حال به خواب رفتم. آن حضرت را در عالم رؤیا دیدم. امام به من فرمود: عمر حاجى به پایان رسیده است. من عرض کردم: اى آقاى من! من نمى دانم! من از شما شفاى حاجى را مى خواهم. در این حال حضرت براى شفاى حاجى دعا نمود و بعد به من فرمود: به تو مژده مى دهم که خداوند دعاى مرا اجابت نموده است. ♻️در زمان وقوع حادثه میرزا حدود 27 سال داشت و پس از این قضیه ۶۹ سال عمر کرد و همیشه مى گفت:«وجود من و اولادم همه از برکت دعاى آن زن علویه است». ♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama