⭕️امام صادق(ع):
کسی که خانهای داشته باشد و مؤمنی محتاج سکونت در آن باشد و او نگذارد،
خداوند عز و جل میفرماید:
فرشتگانم! بندهام به بنده دیگرم در مورد سکونت در دنیا بخل ورزید.
#به_عزتم_سوگند_هیچ_گاه_در #بهشتم_ساکن_نخواهد_شد.
📚ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص۵۱۹
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیت الله بهجت (ره)
⁉️ #کدام "کلمه"است که #کار_آدم #را_تا_آخر_بسازد؟
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺ماجرای عجیب و تکان دهنده از عنایت #امام_رضا علیه السلام ....
🎼با روایت گری صابر خراسانی
🍃 پیشنهاد ویژه برای دانلود
💐به اندازه ارادتت به حضرت #امام_رضا علیه السلام فوروارد کن و به اشتراک بزار 💐
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
🌹بهترين شيعيان
روزی حارث همدانی همراه با گروهی از شيعيان #اميرالمؤمنين، به حضور آن حضرت رسيدند.
حارث با قد خميده راه میرفت و عصای خود را بر زمين میزد و بيمار بود.
امام علی عليه السلام به ايشان علاقمند بود، فرمودند:
🌺🍃ای حارث چه شده است؟
حارث گفت:
مصائب روزگار به من رسيده است. ای اميرمؤمنان من تشنه دشمنان هستم.
حضرت فرمودند:
🌺🍃در چه زمينه با من دشمن اند؟
حارث گفت:
عده ای #افراط و عده ای #تفريط میكنند در صحبت به شما.
حضرت فرمودند:
🌸🍃اين را بدانيد كه بهترين شيعيان من گروه #ميانه_رو هستند.
حارث گفت:
در اين مورد به ما راهنمايی بيشتر بده ای اميرمؤمنان.
حضرت فرمودند:
🌺🍃 به راستی كه دين خدا را با مردان نمیتوان شناخت، بلكه با آيات بر حق اوست كه میتوان شناخت دين پيدا كرد.
تو حق را بشناس، مردان حق را هم خواهی شناخت.
سوگند به خدا كه دوست و دشمن، مرا در چند جا میشناسند:
🌺🍃هنگام #مرگ و در #پل_صراط.
آن روز كه من با كمال درستی و به خوبی آنها را قسمت میكنم.
و میگويم اين دوست من است و آن دشمن من.
پس از پايان صحبت های حضرت، حارث برخاست و با شادمانی عبای خود را میكشيد و گويی میگفت كه:
ديگر من نگرانی ندارم كه چه زمانی مرگ را ملاقات كنم يا او به ديدارم آيد.
💠الغدیر، ج 2، ص 51
🌺🌹🌺🌹🌺
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
#رمان_مذهبی_سجاده_صبر #قسمت_52 سهیل که حسابی عصبانی شده بود گفت: فکر کردی بیکارم وقتم رو بذارم وا
#رمان_مذهبی_سجاده_صبر
#قسمت_53
بعد هم منتظر به چشمهای سهیل نگاهی انداخت، سهیل نفس عمیقی کشید و از جاش بلند شد، رو به روی پنجره
اتاقش ایستاد و به شهر نگاه کرد. بعد از چند لحظه سکوت گفت:
-من درکت میکنم، اما کاری نمی تونم برات بکنم. متاسفم.
-چرا نمیتونی؟ مگه تو یک بار منو صیغه نکردی؟ خوب دوباره این کار رو بکن ... عین همون زمانا، هر روز هفتت
مال زنت باش و اما یک روز مال من ... هیچ کس هم چیزی نمی فهمه، من بهت قول میدم هیچ وقت زنت چیزی
نفهمه.
سهیل که تازه داشت عمق فاجعه رو میفهمید برگشت و روبه روی شیدا روی صندلی نشست، کمی به جلو خم شد و با
حالتی که دلسوزی ازش میبارید گفت:
-شیدا، تو می تونی با مرد دیگه ای خوشبخت بشی، تو پول داری، امکانات داری، دختر خودساخته ای هستی، پس
مطمئن باش حتما مردی هست که آرزوی رسیدن به تو رو داشته باشه ... اما ... اون مرد من نیستم.
-پس چرا اولین بار اومدی سراغم؟ چرا صیغم کردی؟ چرا منو به یک زن مطلقه تبدیل کردی؟
-تو چرا قبول کردی؟ من که همون اول بهت گفته بودم من فقط چند ماه بیشتر نمی تونم باهات باشم، تو چرا قبول
کردی؟
-فکر کردم انقدر معرفت داری که وقتی بفهمی چقدر عاشقتم باز هم پیشم بمونی.
-هیچ وقت یادت نره آدمی که تو رو فقط برای جسمت بخواد هیچ وقت هم معرفتش رو برای تو خرج نمی کنه
شیدا ساکت بود. اشکهاش بی اختیار جاری میشدند،نمی تونست تصور کنه که یه مرد می تونه اینقدر سنگدل باشه
-تو ... خیلی سنگدلی
بعدم هم شروع کرد به گریه کردن، سهیل که دلش برای شیدا سوخته بود دستمالی رو به روش گرفت و بعد هم
گفت:
-خودم میدونم، اما چیزی که تو نمی دونی اینه که تلاشت بی فایدست، بهتره به فکر زندگی دیگه ای باشی، به فکر
مرد دیگه ای، من مرد زندگی تو نیستم.
-اما من عاشقتم لعنتی
+متاسفم، تو فرد مناسبی رو برای عاشف شدن انتخاب نکردی
شیدا دیگه نمی دونست چی باید بگه، آخرین نگاه رو به سهیل دوخت و بعد هم برای آخرین بار گفت:
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
هدایت شده از مرکز نیکوکاری امام رضا علیه السلام
#زیارت_اولی_ها❣
🔹امام صادق علیه السلام :
🔸مرده به خاطر طلب رحمت و آمرزشی که برای او میشود؛ #شادمان میگردد. همان گونه که زنده به وسیله هدیه ای که به او می دهند؛ #خوشحال میگردد👌❤️
📌بیایید در نیکوکارانه امروز و پرداخت هایی که برای اعزام #زیارت_اولی_های کربلا داریم اموات و گذشتگانمان را هم در ثوابش شریک کنیم.🌹
نیکوکارانه ای به وسعت مرزهای کشورم❤️
@Nikookari_amam_reza
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 #کاری_که_جلوی_ظهور
#امام_زمان(ع)را گرفته است و ما حاضر نیستیم آنرا انجام دهیم!
🔸استاد پناهیان
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
💢 #وجوب_فقهی_شناخت
#نشانه_های_حتمی_ظهور
⬅️برخی از فقهاء، یادگیری نشانه های ظهور را از باب جلوگیری از سقوط در وادی هلاکت و ضلالت عصر غیبت و دفع ضرر محتمل، واجب دانسته اند.
⬅️ آیۀ الله صافی گلپایگانی، در کتاب ارزشمند منتخب الأثر في الإمام الثاني عشر، چنین می فرمایند:
هل يجب معرفة علائم الظهور، ليعلم به عند وقوعه، و يعرف المحقّ من المبطل، و يميز بين الخبيث و الطيّب؟ الظاهر هو وجوبها؛ حذرا عن الوقوع في الضلالة، و دفعا للضرر المحتمل.
آیا شناخت و معرفت نشانه های ظهور، واجب است؟ تا اینکه هنگام وقوع نشانه ها، علم و آگاهی به آن حاصل شود و بین حق و باطل، تمییز و تشخیص قائب شوند؟
آری. ظاهر بر وجوب یادگیری و تعلیم نشانه های ظهور است تا اینکه در ضلالت و گمراهی عصر غیبت، دچار نشویم. علاوه براین، دفع ضرر احتمالی ناشی از عدم شناخت نشانه های ظهور، واجب است.
⬅️بدینسان، پیشوایان معصوم، برای ظهور امام مهدی، نشانه های فراوانی را بیان فرموده اند و از طرح و ذکر آنها، اهدافی داشته اند و محال است در کلمات معصومین، حرف لغو و بی هدفی، وجود داشته باشد.
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قدرت_سـربـازان_امام_زمان(عج)
⁉️علت افزایش بلایای طبیعی در آخرالزمان را تو این ڪلیپ ببینید
استاد #شفیعی_سروستانی
✅بسیـار زیـبا و قابل تامل
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
🔻امام صادق عليه السلام:
👈 #ستمگر برگِرد نفْس خويش مى چرخد
👈و #ميانه رو برگرد دل خويش
👈و #پيشتاز برگرد پروردگار عزّوجلّ خود
🔹الظالِمُ يَحُومُ حَوْمَ نفسِهِ، و المُقتَصِدُ يَحومُ حَومَ قلبِهِ، و السابِقُ يَحُومُ حَومَ رَبِّهِ عَزَّوجلَّ
📚ميزان الحكمه، جلد9، صفحه380
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
هدایت شده از پستهای مذهبی
💠 چهار عمل مکروهی که روزی را کم میکند...💠
امام سجّاد علیه السلام فرمودند:
«💥مکروهاتی که #روزی را از انسان #دفع میکنند:
💥1⃣. #اظهار_فقر و نداری کردن در حضور مردم؛
💥2⃣. #خواب دیرهنگام شب و بعد از نماز صبح؛
💥3⃣. تحقیر و کمارزش شمردن #نعمت های خدا؛
💥4⃣. شکوِه و گلایه داشتن از خداوند متعال.»
💠 «حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ يَحْيَى بْنِ زَكَرِيَّا الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا بَكْرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَبِيبٍ قَالَ حَدَّثَنَا تَمِيمُ بْنُ بُهْلُولٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِيهِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا خَالِدٍ الْكَابُلِيَّ يَقُولُ سَمِعْتُ زَيْنَ الْعَابِدِينَ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ علیه السلام يَقُولُ ... الذُّنُوبُ الَّتِي تَدْفَعُ الْقِسَمَ إِظْهَارُ الِافْتِقَارِ وَ النَّوْمُ عَنِ الْعَتَمَةِ وَ عَنْ صَلَاةِ الْغَدَاةِ وَ اسْتِحْقَارُ النِّعَمِ وَ شَكْوَى الْمَعْبُودِ عَزَّوَجَل ...»
📚 معانی الاخبار، ص ۲۷۱
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
🔴بدترین اخلاق تکبر
حضرت علي عليه السلام مي فرمايند:
أقبح الخلق التّكبّر
بدترين اخلاق تكبر است
📚 [تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، صفحه : 30]
✨✨✨
خداوند روزي به حضرت موسي فرمود: برو بدترين بنده مرا بياور .موسي رفت يكي از گناهكارهاي درجه يك را پيدا كرد ووقتي ميخواست با خود ببرد،گفت نكند يك موقع اين آدم توبه كرده باشد ومن فكر كنم كه اين بنده ي گناهكار مي باشد رهايش كرد.
رفت دزدي را گرفت تاببرد نزد خود گفت نكند نكند اين بنده خاص خدا باشد وتوبه كرده باشد وخدا او را بخشيده باشد ولش كرد.
هر كسي را مي گرفت با چنين فرضيات وداوريهائي آزادش مي نمود.
بالاخره سگي را گرفت وگفت بدتر از اين كه ريگر نداريم ،رفت ميانه ي راه رهايش كرد وگفت شايد در عالم سگي بودنش كاري كرده باشد ؛بالاخره موسي دست خالي پيش خدا رفت.
خدا گفت:اي موسي دست خالي آمدي؟
موسي گفت: هرچه گشتم بدتر از خودم پيدا نكردم.
خدا گفت: اي موسي هر آئينه اگر غير از اين كرده بودي از پيغمبري عزل ميشدي!
📚[منبع : حدیث دل سپردن، مرتضي آقاتهرانی ،صفحه 17]
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
#رمان_مذهبی_سجاده_صبر #قسمت_53 بعد هم منتظر به چشمهای سهیل نگاهی انداخت، سهیل نفس عمیقی کشید و از
#رمان_مذهبی_سجاده_صبر
#قسمت_54
این آخرین حرفت بود؟
-اره
شیدا از جاش بلند شد و به سمت در اتاق رفت و جلوی در مکثی کرد و بدون اینکه برگرده و یا به سهیل نگاهی کنه
گفت: تو برای خیانتی که به عشق من کردی تاوان پس میدی، مطمئن باش.
بعدهم در اتاق رو باز کرد و بیرون رفت و با تمام قدرتش در رو به هم کوبید.
سهیل به سی دی های روی میز نگاهی انداخت، برشون داشت و دونه دونه شروع کرد به شکستنشون، از تهدید شیدا
نترسیده بود، فقط از اینکه گاهی چقدر خودش شیطان صفت میشه چندشش شده بود ... کاش هیچ وقت به شیدا
نزدیک نمیشد که اینطور درموندش کنه، کاش یک کم جلوی نفسش رو میگرفت و امروز و نمیدید ...
سها تو فکر رفته بود که با سقلمه فاطمه به خودش اومد:
-کجایی؟
-رو ابرا، به تو چه...
-اون بالا رفتی چیکار، بیا همین پایین و با زن داداش دوست داشتنیت باش...
سها ابرویی بالا انداخت و گفت: میبینی دوره زمونه چقدر عوض شده؟ قدیما عروسا جرات نداشتن پیش خواهر
شوهرشون نفس بکشن، حالا این ور پریده رو ببین!! آخه من نخوام بیام کارگاه فرش بافی باید کی رو ببینم؟
فاطمه در حالی که کم کم داشت ماشین رو پارک میکرد گفت: فایده ای نداره، چون دوره زمونه عوض شده هرچی
عروسا میگن، خواهر شوهرا فقط یک کلمه جواب میدن، چشم. .. بفرمایید رسیدیم.
سها با بی حوصلگی در ماشین رو باز کرد و پیاده شد و با تمام قدرت در رو به هم کوبید. فاطمه که از تنبلی سها
خندش گرفته بود گفت: هوی، چه خبرته، ماشینو داغون کردی
-عروس، بیا بریم اون روی منو بالا نیارا، کله سحر منو از خواب انداختی به زور منو آوردی اعصاب ندارما.
بعدم بدون اینکه منتظر فاطمه بشه وارد کارگاه شد، دنبال اتاق مدیر میگشت که بالاخره دری رو پیدا کرد که
کنارش نوشته بود مدیریت کارگاه، در زد و باشیندن جواب بله وارد شد.
فاطمه که داشت از توی ماشین یکی از کارهاشو برمیداشت و دیرتر از سها وارد شده بود، سرگردون دنبال خواهر
شوهرش میگشت:
ادامه دارد...
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد دانشمند و رائفی پور
💢 #نقش_زنان_در_ظهور
#امام_زمان(عج)
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
#رمان_مذهبی_سجاده_صبر
#قسمت_55
آخه این دختره کجا رفت؟
-چیزی میخواستی بابا جان؟
فاطمه با دیدن پیرمرد قد خمیده ای که موهای کمی داشت و سینی چایی توی دستش لبخندی زد و گفت: دنبال یک
خانوم لاغر و قد بلند میگردم، الان اومد تو اما نمیدونم کجا رفت.
-کسی رو ندیدم بابا جان
-ببخشید اتاق اقای خلنی کجاست اومدم کارم رو بهشون نشون بدم
-خوب برو اونجا اتاق مدیریته.
بعدم با دست اتاق رو نشون داد، فاطمه بعد از اینکه تشکر کرد همون اطراف سرکی کشید تا بلکه بتونه سها رو پیدا
کنه، اما خبری نبود که نبود، عصبانی گوشی موبایلش رو در آورد و بهش زنگ زد:
-جانم؟
-تو معلومه کجا رفتی؟
-فاطمه جان من توی اتاق مدیریتم بیا اینجا
فاطمه خشکش زده بود آخه این دختر چی با خودش فکر کرده بود که هنوز نیومده رفته اون تو نشسته، جلوی در
اتاق ایستاد نفسی تازه کرد و کمی چادر و روسریش رو مرتب کرد، بعد هم در زد و با گرفتن اجازه وارد شد.
محسن پشت میز ریاست نشسته بود که با دیدن فاطمه از جاش بلند شد و خوش آمد گفت، فاطمه هم تشکر کرد و
به سها که راحت روی مبل لم داده بود نگاه خشمگینی کرد و کنارش نشست.
-خیلی خوش اومدید خانوم شاه حسینی،
-ممنون. شما لطف دارید ببخشید کمی دیر شد.
-مشکلی نیست، فقط من جایی کار دارم و باید سریعتر برم.
گوشی تلفن رو برداشت و گفت: مش رجب سه تا چایی بیارید لطفا. بعد هم از پشت میزش اومد و رو به روی سها و
فاطمه نشست و گفت: میتونم کارتون رو ببینم
فاطمه که کمی معذب بود فورا گفت: بله بفرمایید،
ادامه دارد...
🔰شهر #قم در آخر الزمان
قسمت1⃣
✅آنگاه که جامعه بشری به سوی انحطاط و تباهی پیش می رود روزنه امیدی نمایان می گردد، مردمی پرچمدار نور در دل تاریکی ها می شوند. شهر قم در آخرالزمان این نقش را بر عهده دارد.
روایات بسیاری وجود دارد که در آنها این شهر مقدس و انسانهای وارسته ای که در آن وجود خود را از چشمه زلال مکتب اهلبیت سیراب کرده و رسالت ابلاغ پیام را برعهده گرفته اند، ستایش شده اند.[1]
☘ائمه معصومین(علیه السلام) درباره قم و نقش آن در نهضت فرهنگی زمان غیبت امام زمان سخنانی دارند که به برخی از آنها اشاره میشود:[2]
✨- قم حرم اهل بیت: از برخی روایات برداشت میشود که قم و اهل آن نشانه و الگوی تشیع و ولایت بوده و خواهند بود، از این رو هر کس را که می خواستند دوستدار اهلبیت و علاقهمند به آنان معرفی نمایند او را «قمّی» خطاب میکردند. چنانکه در روایتی آمده است:
🍃گروهی خدمت امام صادق(علیه السلام) شرفیاب شدند و گفتند:ما از مردم #ری هستیم، حضرت فرمود: آفرین به برادرانمان از #اهل–قم.[3]
🍃 آنان چند بار تکرار کردند: ما از «ری» خدمت شما رسیده ایم. حضرت نیز سخن نخست خود را تکرار میکرد. آنگاه فرمود: حرم خداوند مکه است؛ برای رسول خدا نیز حرمی در مدینه است؛ کوفه حرم امیرالمؤمنین است و حرم ما (اهل بیت) شهر قم است. و به زودی دختری از فرزندانم به نام فاطمه در آن دفن می شود، هر کس او را (با معرفت ) زیارت کند، بهشت بر او واجب میشود. راوی میگوید: «امام صادق این سخن را هنگامی بیان فرمود که هنوز امام کاظم متولد نشده بود».[4]
📚پی نوشت ها
1.بحارالانوار، ج67، ص351.
2 . تفسیر امام عسکری، ص344؛ الإحتجاج، ج2،
ص260؛ بحارالانوار، ج2، ص6.
3 . سنن ابی داود ج4، ص104؛ جامع الأصول، ج12، ص63؛ کنزالعمال، ج12، ص193.
4 . بحارالانوار؛ ج60، ص217.
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
🔸 #دومین_طرح_زیارت_اولی_های_حسینی❤️ 🔷 هشام بن سالم از امام صادق علیه السلام سوال کرد: ✔️کسی که خود
📌جامانده گان از طرح ، لطفاً هر چه سریعتر کمک ها تون رو برای اعزام زیارت اولی ها به کربلا بفرستید و در ثواب این کار خیر سهیم بشید👌😍
یا علی بگید🌹
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
💠امام صادق (ع) فرمودهاند:
🔸 نزدیکترین حالت بندگان به خدا و #خشنودی او، از آنها هنگامی است که #حجت_خدا در میان آنها نباشد و برای آنها ظاهر نشود و آنها محل او را ندانند، ولی در عین حال معتقد باشند که حجت خدا هست.
در این زمان شب و روز در #انتظار_فرج باشند.
(بحارالانوار جلد ۵۲، صفحه ۱۴۵)
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯