هدایت شده از سرای سلامت
❌ روغن ارده کنجد مشکات اردکان
🔰دارای سیب سلامت
🔰 تهیه شده به روش سنتی از کنجد مرغوب
🔰 بهترین جایگزین روغن های پر ضرر موجود در بازار
🔰 ارسال رایگان به سراسر کشور
🆔آیدی مشاوره و فروش
@rhm3325
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
http://eitaa.com/joinchat/1147731991Cd0b7d2c078
💢زائرانی که برای زیارت بارگاه امام حسین(ع) مجبور به #قطع_دست شدند‼️
✳️ در دوره متوکل عباسی برای ممانعت شیعیان از سفر به کربلا و زیارت بارگاه سیدالشهدا حکم قطع دست اجرا می شد، اما آن حکم نیز نتوانست مانع سفر زائران به کربلا شود.
👈🏿معتصم عباسی یکی از خلفای ملعون عباسی است. از جنایات معتصم همین بس که گفته شود، وی امام جواد علیه السّلام را در بغداد توسط همسرش امّ الفضل، دختر مأمون، مسموم کرد و به شهادت رساند و به تبع وی وقتی فرزندش «متوکل» به خلافت رسید، دشمنی و خصومتش با شیعیان و اهل بیت به آنجا رسید که مزار امام حسین بن علی علیه السّلام را در کربلا تخریب کرد و دستور داد آن جا را شخم بزنند و بر راه های منتهی به مزار آن حضرت مأمورینی گماشت تا هرکس به زیارت حسین بن علی علیه السّلام می رود، دستگیر کرده و به قتل برسانند.
🔴 #ثبت_نامی_عجیب!
به رغم وحشیگری های متوکل نسبت به زوار بارگاه امام حسین (علیه السلام)، هرگز این مسیر تعطیل نشد و از رونق نیفتاد و مردم به صورت های مختلف خود را به کربلا می رساندند و امام حسین (علیه السلام) را زیارت می کردند. سرانجام متوکل مجبور شد، طی فرمانی زیارت بارگاه امام حسین (علیه السلام) را به شرط اینکه #دست_راست_زائر را قطع کنند، آزاد نماید! و در اندک زمانی صف مشتاقان زیارت با وجود این شرط نیز طولانی گردید!
✳️ مسعودی، مورخ بزرگ، در کتاب مروج الذهب می نویسد: «خانمی به قصد زیارت بارگاه امام حسین (علیه السلام) به مامور ثبت نام مراجعه کرد. به وی تذکر دادند، آیا می دانی که شرط رفتن به زیارت قطع دست است؟ آن زن پاسخ داد: از شرایط آگاهم! متصدی ثبت نام، اسم این خانم را می نویسد. آن گاه به وی دستور می دهد: دستش را برای قطع کردن بیرون بیاورد. آن زن دست چپ خود را بیرون می آورد! مامور می گوید: فرمان خلیفه می گوید، باید دست راست داوطلب زیارت قطع شود.
آن زن دست راست خود را از زیر حجاب بیرون آورده و می گوید: این دست را سال گذشته قطع کردید!
✅تصویر زیر تعبیری از آن دوره و اجرای حکم قطع دست در حق شیعیانی که به زیارت بارگاه سید الشهدا مشرف می شدند
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
#رمان_مذهبی_سجاده_صبر #قسمت_76 سها به ماشینی که دور میشد نگاه کردو گفت: دختره قاطیه... +++ فاطمه
#رمان_مذهبی_سجاده_صبر
#قسمت_77
مادر سهیل که با یک سینی چایی وارد هال شده بود، رو به سهیل گفت: یعنی توی مرد آمار زنتو نداری که کجا میره،
کجا نمیره؟
سهیل که بی توجه به همه قدم میزد و مدام شماره فاطمه رو میگرفت چیزی نگفت و به کارش ادامه داد، انگار در
عالم اونها نبود، که آقا کمال گفت: مگه من مرد میدونم توی زن کجا میری و کجا نمیری؟ چرا حرف مفت میزنی؟
بیار اون چایی رو.
تن ناز خانوم با غر غر چایی رو به سمت شوهرش برد و گفت: حالا پاشین یک کاری بکنین دیگه، نمیشه همین جور
نشست و منتظر موند، اومدیم و نیومد، می خوایم چیکار کنیم؟
همه با هم بحث میکردند و سر اینکه کجا برن دنبال فاطمه تصمیم گیری میکردند، اما سهیل در این عالم نبود و دائم
شماره فاطمه رو میگرفت، توی دلش بد غوغایی به پا شده بود، میس کال فاطمه رو ظهر دیده بود، اما احتمال داده
بود اشتباهی گرفته باشه، بعدش هم حرفهای سها که فاطمه حسابی ناراحت و مضطرب بود و الانم که ساعت ۱۲ و
نیم شب بود و فاطمه نه گوشیشو جواب میداد، نه خونه مامانش رفته بود و نه کسی ازش خبر داشت...
-سهیل بجای اینکه دکمه های اون ماس ماسک رو هی بزنی بیا بشین ببینیم چه خاکی تو سرمون بریزیم
سهیل برگشت رو به مادرش و گفت: شما پیش بچه ها بمونید، من و کامران میریم دنبالش
-کجا میخوایین برین؟
سهیل که همچنان با گوشیش ور میرفت گفت: هر جایی که آدم ایزادی بتونه رفته باشه
کامران که در حال بلند شدن بود گفت: بریم.
سهیل که گوشی دم گوشش بود چند لحظه ایستاد و بعد با صدای نخراشیده ای داد زد: تو کدوم گوری هستی؟
گوش همه تیز شده بود، معلوم بود که سهیل داره با فاطمه صحبت میکنه، سهیل گفت: آروم باشم؟! ... بهت میگم
کجایی؟ ... چرا؟ چی شده؟ ... کدوم بیمارستان؟ ... وایستا الان میام ...
معلوم نبود فاطمه چی میگه، اما سهیل که صورتش سرخ شده بود دوباره صداش رو بلند کردو با غیض گفت: حرف نزن ... وایستا اومدم.
بعد هم بدون خداحافظی گوشی رو قطع کرد.
سهیل که میدونست الان باید برای همه توضیح بده چی شده، خودش پیش دستی کرد و در حالی که به سمت
لباسهاش میرفت گفت: تصادف کرده، چیزیش نیست، الان میرم دنبالش و میارمش...
ادامه دارد...
5ce62fb1463260de0dc70ea7_-1062065803164051040.mp3
32.74M
👤 استاد #رائفی_پور
📝 موضوع: #اسرار_غیبت امام زمان ؛ (جلسه دوم و پایانی)
✨﷽✨
#حکایت
✅انفاق امام على(ع)
✍چهار درهم نصيب على(ع) شد، يك درهمش را شب و يك درهمش را روز و يك درهم را در پنهانى و درهم ديگر را آشكار به راه خداوند صدقه داد، از پى اين واقعيت كه همراه با نّيتى صادقانه و الهى بود اين آيه نازل گشت:
[الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ ]. كسانى كه [چون على بن أبى طالب(ع)] اموالشان را در شب و روز و پنهان و آشكار انفاق مى كنند، براى آنان نزد پروردگارشان پاداشى شايسته و مناسب است؛ و نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين مى شوند
پيامبر اسلام(ص) فرمود:
هركس كه مى خواهد آدم را در علمش و نوح را در فهمش و يحيى بن زكريا را در زهدش و موسى را در شجاعت و دليريش بنگرد، پس بايد به على نظر كند .
💥امام مجتبى(ع) يك روز پس از درگذشت آن حضرت در بين مردم حاضر شد و فرمود: ديروز مردى از ميان شما رفت كه در علم و دانش در سابقين نظير نداشت و در عمل و كوشش در آيندگان نمونه نخواهد داشت، پيامبر او را براى جنگ با دشمنان مى فرستاد، در حالى كه جبرييل در طرف راستش و ميكاييل در طرف چپ او حركت مى كردند، او از جبهه برنمى گشت تا پيروزى را نصيب اسلام مى نمود .
📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامى، نوشته استاد حسین انصاریان
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
تصویر قشنگےستـــ 😍😍
ڪه در صحنہے محشـر
ما دُورِ حســینیم و
بهشتـــ اسٺ ڪه ماتـــ استـــ
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله✋✋
@ashegan_karbla 💯
#اطعام_مجالس_محرم🌾
◼السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک
🏴 جبرئیل از جانب خداوند متعال به رسول خدا صلیاللهعلیهوآله عرضه داشت:
یا محمد... آگاه باش، هرکس در راه #عزا و زیارت حسین بن علی علیهالسلام به مقدار درهمی #انفاق نماید، ملائکه در آنچه انفاق نموده است تا روز قیامت با او داد و ستد میکنند و به ازای هر درهم #هفتاد_حسنه به وی میدهند و خداوند برای او قصری در بهشت بنا خواهد کرد.🍃
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
📌میخواهیم همچون سالهای گذشته در کنارتان در برخی مناطق محروم سیستان #مجالس و دستههای عزاداری را با #اطعام و پذیرایی رونق بخشیم تا مگر اندکی تسلی باشد بر غصههای بی پایان مادری که ضجهاش عرشیان و فرشیان را در #غم فرو میبرد.❤️
‼️کلیه مبالغ جمعآوری شده صرف #اطعام مجالس عزاداری در منطقه محروم سیستان خواهد شد.👌
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
💳واریز کمک از طریق کارت به کارت:
6037_9975_6039_7946
👤بانک ملی|به نام مهدی صادقی(مسئول طرح)
🔸لطفاً پس از واریز کمک به شماره تلفن یا آیدی زیر اطلاع دهید👇👇
تلفن:09033530107
آیدی : @mahdisadgi4
〰〰〰〰〰〰〰
با نیکوکاری یک :) بساز...😍
🔹طرح های نیکوکاری را در کانال زیر دنبال کنید👇🏻👇🏻
http://eitaa.com/joinchat/1966014474Cffd9d8e440
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
#اطعام_مجالس_محرم🌾 ◼السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک 🏴 جبرئیل از جانب
‼️دوستان عزیزی که میخوان واسه اطعام محرم کمک کنن🍃
اینجا کاملا مورد اعتماد و تایید شده هست👌
میتونید کمک هاتون رو برای اطعام محرم واریز کنید❤️
✨﷽✨
✅مکاتبه
✍مکاتبه یکی از راههای ارتباط شیعیان با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) بوده است . بی شک یکی از شامخ ترین این مکاتبات ، نامه هایی است که از سوی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) به شیخ مفید ، این عالم جلیل القدر قرن پنجم رسیده و در کتب متعددی نقل شده است . در قسمتی از نامه اول چنین آمده است :
ما از تمام حوادث و ماجراهایی که بر شما می گذرد ، کاملا مطلع هستیم و هیچ چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نیست. از خطاها و گناهانی که بندگان صالح خداوند از آنها دوری می کردند ، ولی اکثر شما مرتکب شدید ،با خبریم . اگر عنایات و توجهات ما نبود ، مصائب و حوادث ، زندگی شما را در بر می گرفت و دشمنان ، شما را از بین می بردند.
از عهد شکنی ها و پشت سر گذاشتن عهد و پیمان ها با اطلاعیم (که همین عوامل موجب بدبختی و دوری شما از حریم ولایت شده است ). گویی این ها از لغزشهای خود خبر ندارند. با همه گناهان ، ما هرگز امور شما را مهمل نگذاشته ، شما را فراموش نمی کنیم. پس ، از خداوند بترسید و تقوا پیشه کنید و به خاندان رسالت مدد رسانید.
📚بحار الانوار ، ج۵۳، ص۱۷۵
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
⭕️دعای امام زمان برای مومنی که بعد از ذکر مصیبت کربلا برای فرج دعا کند
🔷یکی از دوستان صالح من یاد کرد اینکه حضرت حجت(ع) را در خواب دیده بود. پس آن حضرت فرموده بود که: من برای مومنی که مصیبت جد شهیدم را یادآور شود، سپس برای تعجیل فرج و تایید من دعا نماید، دعا می کنم.
🔶"مکیال المکارم فى فوائد الدعاء للقائم" یکى از کتاب هاى ارزشمند شیعه، نوشته آیتاللّه سیدمحمدتقى موسوى اصفهانى(1348 ـ 1301ق) است که به قصد اداء حق حضرت بقیةاللّه که حقش بر گردن ما افزونتر از همه مردم است، احسانش بیشتر و بهتر از همه شامل حال خلق مىشود و نعمت ها و منت ها بر ما دارد، به رشته تحریر درآمده است.
اصل کتاب به زبان عربى است و مؤلف در مقدمه مىنویسد:
"چون ما نمىتوانیم حقوق آن حضرت را ادا نماییم و شکر وجود و فیوضاتش را آن طور که شایسته است، به جا آوریم بر ما واجب است آن مقدار از اداى حقوق آن حضرت را که از دستمان ساخته است، انجام دهیم. . . بهترین امور در زمان غیبت آن حضرت، انتظار فرج آن بزرگوار و دعا براى تعجیل فرج او و اهتمام به آنچه مایه خشنودى آن جناب و مقرب شدن در آستان اوست، مىباشد."
🔺بعد از ذکر مصیبت سیدالشهدا(ع):
زیرا که این دعا نوعی یاری نمودن آن حضرت است و موید این است که یکی از دوستان صالح من یاد کرد اینکه مولایمان حضرت حجت را در خواب دیده بود پس آن حضرت مضمون چنین مطلبی را فرموده بود که:
من برای مومنی که مصیبت جد شهیدم را یادآور شود سپس برای تعجیل فرج و تایید من دعا نماید دعا می کنم.
🔺ماه محرم
و هر روزی که در آن ظلمی از دشمنان بر امامان بر حق واقع شده زیرا که ایمان و محبت شخص مومن نسبت به ایشان و حزن و اندوهش بر مصیبت های آنان او را بر می انگیزند که در پی خونخواهی و انتقام جویی و دادخواهی امامان باشد و این امور در چنین زمان هایی فراهم نمی گردد مگر با درخواست زودتر شدن ظهور و تعجیل فرج مولایمان صاحب الزمان چنانکه پوشیده نیست.
🔺حرم حضرت سیدالشهدا(ع)
و از جمله جاهایی که دعا برای تعجیل فرج در آنها موکد است: حرم مطهر مولای شهید مظلوممان حضرت اباعبدالله الحسین است چون هرگاه مومن در حرم شریف آن حضرت انواع ظلم و مصیبتی که بر او و خاندان گرامیش وارد آمده در ذهن مجسم کند و بداند که خونخواه آن جناب و انتقام گیرنده از دشمنان و ستم کنندگان به او مولایمان صاحب الزمان است عقل و مودتش او را خواهند برانگیخت که برای تعجیل فرج و ظهور آن حضرت دعا نماید و با تضرع و زاری این امر را از درگاه الهی بخواهد.
و شاهد بر این است آنچه در روایت ابوحمزه ثمالی در باب هفتاد و نهم کامل الزیارات از امام صادق(ع) آمده که در جایی از آن زیارت فرموده: پس از درود فرستادن بر حسین(ع) و بر همه امامان درود می فرستی همچنان که بر حسن و حسین درود فرستادی و می گویی: خداوندا به آنها کلمات خویش را تمام گردان و عده ات را به ایشان تحقق بخش...
و در جای دیگر از همان زیارت فرموده: ...سپس گونه ات را بر آن بگذار و بگو: اللهم رب الحسین اشف صدرالحسین اللهم رب الحسین اطلب بدم الحسین... خداوندا این پروردگار حسین سینه حسین را شفا بده، خداوندا ای پروردگار حسین برای حسین خونخواهی کن.
جهت دلالت این عبارت روشن است چون مولایمان حضرت حجت است که برای حسین خونخواهی می کند و با انتقام گرفتن از دشمنانش سینه اش را شفا می دهد.
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
✍استاد رائفی پور :
امام حسین (ع) به ما هویّت میدهد و امام مهدی (عج) به ما هدف میدهد. کسی که هدف و هویّت دارد، بُمب اتم نمیتواند نابودش کند.
📚برگرفته از کلاسهای مهدویت
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
#از_قیام_تا_انتقام ...
✳️ مهدی ادامه حسین است و انتظار ادامه عاشورا و برآمده از آن.
مهدی، فرزند حسین است و فرهنگ «انتظار» برآمده از فرهنگ «عاشورا» و انتظار حسینِ دیگری را کشیدن.
🔹 این دو پیوندی دیرین و مستحکم با یکدیگر دارند. یکی پشتوانه فرهنگی و زمینه ساز، برای دیگری است و یکی رمز حیات شیعه است و دیگری رمز بقای آن.
یکی رمز قیام و_به پا خاستن شیعه است و دیگری عامل حفظ و استمرارآن
✳️ مهدی وارث عاشورا است همچنان که حسین علیه السلام وارث پیامبران است. عاشورا، دریچه ای به «انتظار» است و انتظار، تجلی آرزو ها وآمال کربلا .
✳️فرهنگ عاشورا، دستمایه اساسی و مایه شکوفایی و بالندگی منتطران ظهور در عصر انتظار است.
✅ پیوند عاشورا و انتظار وحسین و مهدی، پیوندوالد و ماولد و نور علی نور است...
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
✨﷽✨
✅ یکی از دانشمندان، آرزوی زیارت امام زمان را داشت. مدتها ریاضت کشید و کوشید ولی نشد. سپس به علوم غریبه و اسرار حروف رو آورد، اما نتیجه نگرفت.
✍ روزی در یکی از این حالات معنوی به او گفته شد: «دیدن امام زمان برای تو ممکن نیست، مگر آنکه به فلان شهر بروی». او نیز رفت و در آنجا چلّه گرفت و به ریاضت مشغول شد. روزهای آخر بود که به او گفتند: «الان امام زمان، در بازار آهنگران، در مغازه پیرمرد قفل سازی نشسته اند». سریعا به آنجا رفت. وقتی رسید دید امام زمان نشسته اند و با پیرمرد گرم گرفته اند و سخنان محبت آمیز میگویند. سلام کرد، حضرت پاسخ دادند و اشاره به سکوت کردند.
دید پیرزنی قد خمیده با عصا آمد و قفلی را داد و گفت: اگر ممکنه برای رضای خدا این قفل را از من سه شاهی بخرید که به سه شاهی پول محتاجم. پیرمرد قفل را دید سالم است و گفت: این قفل هشت شاهی ارزش دارد... من کلید این قفل را میسازم و ده شاهی، قیمتش خواهد بود! پیرزن گفت: نه، نیازی ندارم.
پیرمرد با سادگی گفت: تو مسلمانی، من هم مسلمانم، چرا مال مسلمان را ارزان بخرم و حقت را ضایع کنم؟ این قفل اکنون هشت شاهی ارزش دارد، من اگر بخواهم سود ببرم، به هفت شاهی میخرم، زیرا بیش از یک شاهی منفعت بردن، بی انصافیست. باز تکرار میکنم: قیمت واقعی آن هشت شاهی است، چون من کاسبم و باید سود ببرم، یک شاهی ارزانتر میخرم! پیرزن باورش نمیشد. پیرمرد هفت شاهی به او داد و قفل را خرید.
💥همین که پیرزن رفت، امام به من فرمودند: «این منظره را تماشا کردی؟! اینطور شوید تا ما به سراغ شما بیاییم. چله نشینی لازم نیست، به جِفر متوسل شدن سودی ندارد. عمل سالم داشته باشید و مسلمان باشید تا من بتوانم با شما همکاری کنم! از همه این شهر، من این پیرمرد را انتخاب کرده ام، زیرا این مرد، دیندار است و خدا را می شناسد، این هم امتحانی که داد. از اول بازار... همه میخواستند که ارزان بخرند و هیچ کس حتی سه شاهی نیز خریداری نکرد و این پیرمرد به هفت شاهی خرید. هفته ای بر او نمیگذرد، مگر آنکه من به سراغ او می آیم و از او دلجوئی و احوالپرسی میکنم.»
📚 ملاقات با امام عصر، ص۲۶۸
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
➖➖➖➖➖
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
✨﷽✨
✍امام حسین علیه السلام
✅عبادت كنندگان سه گروهند:
گروهي خداوند را به انگيزه رسيدن به پاداش و دست يافتن به نعمتهاي نامحدودش عبادت ميكنند، اين دسته از عبادتكنندگان مانند سوداگران سودجو است.
بعضي خداوند را از ترس عذاب ميپرستند و عبادت ميكنند كه اين دسته از عبادتكنندگان در خور بردگان زرخريد است.
💥و كساني هستند كه خداوند را به منظور شكرگزاري و انجام يك وظيفه انساني پرستش مينمايند ( خداوندا من تو را عبادت ميكنم چون لايق پرستش و عبادت هستي ) اين دسته از عبادتكنندگان عبادت انسانهاي احرار و آزادگان است و چنين عبادتي افضل و برتر از تمام عبادات است.
📚الحديث جلد ۳ صفحه ۲۷۶
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
✨﷽✨
✅ یکی از دانشمندان، آرزوی زیارت امام زمان را داشت. مدتها ریاضت کشید و کوشید ولی نشد. سپس به علوم غریبه و اسرار حروف رو آورد، اما نتیجه نگرفت.
✍ روزی در یکی از این حالات معنوی به او گفته شد: «دیدن امام زمان برای تو ممکن نیست، مگر آنکه به فلان شهر بروی». او نیز رفت و در آنجا چلّه گرفت و به ریاضت مشغول شد. روزهای آخر بود که به او گفتند: «الان امام زمان، در بازار آهنگران، در مغازه پیرمرد قفل سازی نشسته اند». سریعا به آنجا رفت. وقتی رسید دید امام زمان نشسته اند و با پیرمرد گرم گرفته اند و سخنان محبت آمیز میگویند. سلام کرد، حضرت پاسخ دادند و اشاره به سکوت کردند.
دید پیرزنی قد خمیده با عصا آمد و قفلی را داد و گفت: اگر ممکنه برای رضای خدا این قفل را از من سه شاهی بخرید که به سه شاهی پول محتاجم. پیرمرد قفل را دید سالم است و گفت: این قفل هشت شاهی ارزش دارد... من کلید این قفل را میسازم و ده شاهی، قیمتش خواهد بود! پیرزن گفت: نه، نیازی ندارم.
پیرمرد با سادگی گفت: تو مسلمانی، من هم مسلمانم، چرا مال مسلمان را ارزان بخرم و حقت را ضایع کنم؟ این قفل اکنون هشت شاهی ارزش دارد، من اگر بخواهم سود ببرم، به هفت شاهی میخرم، زیرا بیش از یک شاهی منفعت بردن، بی انصافیست. باز تکرار میکنم: قیمت واقعی آن هشت شاهی است، چون من کاسبم و باید سود ببرم، یک شاهی ارزانتر میخرم! پیرزن باورش نمیشد. پیرمرد هفت شاهی به او داد و قفل را خرید.
💥همین که پیرزن رفت، امام به من فرمودند: «این منظره را تماشا کردی؟! اینطور شوید تا ما به سراغ شما بیاییم. چله نشینی لازم نیست، به جِفر متوسل شدن سودی ندارد. عمل سالم داشته باشید و مسلمان باشید تا من بتوانم با شما همکاری کنم! از همه این شهر، من این پیرمرد را انتخاب کرده ام، زیرا این مرد، دیندار است و خدا را می شناسد، این هم امتحانی که داد. از اول بازار... همه میخواستند که ارزان بخرند و هیچ کس حتی سه شاهی نیز خریداری نکرد و این پیرمرد به هفت شاهی خرید. هفته ای بر او نمیگذرد، مگر آنکه من به سراغ او می آیم و از او دلجوئی و احوالپرسی میکنم.»
📚 ملاقات با امام عصر، ص۲۶۸
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
⁉️ منظور از طلوع خورشید از مغرب به عنوان یکی ازنشانه های ظهور چیست؟!
⁉️طلوع خورشید از مغرب که یکی از نشانه های ظهوراست چگونه تفسیرشده است؟
💥این یکى از پیچیده ترین مسایل مربوط به نشانه های ظهوراست که ظاهراً با علم روز سازگار نیست؛
زیرا طلوع آفتاب از مغرب مفهومش تغییر مسیر گردش کره زمین است؛ اگر این موضوع ناگهان صورت گیرد همه آب دریاها و تمامى ساختمان ها و موجودات سطح کره زمین به خارج پرتاب مى گردد و همه چیز به هم مى ریزد، و اثرى از زندگى باقى نخواهد ماند، و اگر تدریجاً صورت گیرد طول شب و روز بقدرى زیاد مى شود که از یک ماه و دو ماه هم خواهد گذشت و باز نظام کاینات در زمین به هم خواهد ریخت!
✅ولى تفسیرجالبى در یک حدیث از امیر المومنین علی(علیه السلام) براى این موضوع دیده مى شود که نشان مى دهد این تعبیر جنبه کنایه دارد.
✅چرا که راوى حدیث«نزال بن سبره» از «صعصعه بن صوحان» مى پرسد این که امیرمومنان على(علیه السلام) در پایان سخنش پیرامون دجّال و مانند آن فرمود:
🔅«از حوادثى که بعد از آن رخ مى دهد از من نپرسید...» منظورش چه بود؟
صعصعه در پاسخ مى گوید:
🔅«انّ الّذى یصلّى خلفه عیسى بن مریم هو الثّانى عشر من العتره التّاسع من ولد الحسین بن على، و هوالشّمس الطّالعه من مغربها»(1)؛
(آن کس که حضرت مسیح پشت سر او نمازگزارد دوازدهمین نفر از خاندان پیامبر(ص) و نهمین نفر از فرزندان حسین بن على(ع) است، و او است خورشیدى که از غروبگاه خود طلوع خواهد کرد!).(2)
پی نوشت:
(1)ـ بحارالانوار، ج 52، ص 195.
(2) . گردآوری از کتاب: حکومت جهانی مهدی، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، انتشارات نسل جوان، قم،
🔻امام حسين عليه السلام:
🔹تجربه هاى طولانى، مايه فزونىِ عقل است
🔸طولُ التَّجارِبِ زِيادَةٌ فِي العَقلِ
📚أعلام الدين، ص ٢٩٨
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ چرا برخی محبین اهلبیت(ع) مقابل #امام_زمان(عج) میایستند؟
#منطق_شدیدترین_فتنه
#استاد_پناهیان
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
#رمان_مذهبی_سجاده_صبر #قسمت_77 مادر سهیل که با یک سینی چایی وارد هال شده بود، رو به سهیل گفت: یعنی
#رمان_مذهبی_سجاده_صبر
#قسمت_78
بعد هم بدون توجه به ادامه سوالات رو به آقا کمال گفت: بابا میشه ماشینتو ببرم؟
کامران فورا گفت: بهتره من و سها هم بیایم، با ماشین ما میریم
بعد هم رو به سها کرد و گفت: فوری حاضر شیا، ما پایین منتظریم
سها هم باشه ای گفت و فورا لباس پوشید و هر سه تا رفتند.
آقا کمال و تن ناز خانوم نفس هم نگران منتظر موندند.
هر سه تا توی راهروهای بخش اورژانس دنبال فاطمه میگشتند، اما خبری نبود. سها گفت: آخه این دختره کجاست؟
سهیل هم که کلافه بود با صدای گوشی به خودش اومد، گفت: تو اورژانسیم، تو کجایی؟ ... باشه
بعد به سمت در خروجی رفت و به سها و کامران گفت: بیرون تو محوطه نشسته
هر سه تا از در بیمارستان خارج شدند و محوطه رو بررسی کردند، هوا تاریک بود، اما روی یکی از نیمکتها فاطمه
دیده میشد که براشون دست تکون میداد.
سها که حسابی ذوق کرده بود فورا به سمتش دوید، سهیل و کامران هم پشت سرش راه افتادند.
-الهی قربونت برم، چت شده؟
بعد هم سخت فاطمه رو بغل کرد، فاطمه آروم گفت: چیزیم نیست خوبم. اما همون جا توی آغوش سها وقتی
چشمش به چشمهای سهیل افتاد سرش رو پایین انداخت، عصبانیت از چشمهای سهیل میبارید مخصوصا وقتی پای
گچ گرفته فاطمه رو دیده بود. فاطمه به کامران و سهیل هم سلام کرد، اما فقط کامران جواب داد و احوال پرسی کرد،
سهیل دست به سینه ایستاده بود وفقط نگاهش میکرد. سها که فهمیده بود اوضاع خرابه فورا گفت: خوب بیا بریم
خونه، الان مامان و بابا ناراحت میشن، هیچ کس چیزی نگفت، فقط کامران رو به سها کرد و گفت: بیا بریم ماشینو
بیاریم تو، فاطمه خانوم با این پاش نمیتونه تا سر در بیاد.
اما سها گیر داد: تو خودت برو بیار دیگه.
کامران هر چقدر به سها اشاره کرد که بیاد و بذاره این دو تا تنها باشن فایده ای نداشت تا اینکه بالاخره با عصبانیت
به سها گفت: بیا کارت دارم
و بدون اینکه اجازه بده سها حرفی بزنه راه افتاد، سها هم که حرسش گرفته بود غر غر کنان دنبالش رفت و گفت:
چیه؟
که کامران دستش رو گرفت و کشیدتش و رفتند...
ادامه دارد...
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
⁉️اهل قیاس چه کسانی هستند؟
مولا علی علیه السلام فرمودند:
⬅️ای شیعیان ما و کسانی که خود را بر حق و شیعه می دانید! از اصحاب رأى دوری کنید که آنان دشمنان سنّت هستند. این افراد، غافل و جاهلند از این که سنّت را حفظ کنند و سنّت هم امکان نگه داری به آنها نداده است. این افراد، بندگان خدا را بردۀ خویش می گیرند، و مال پروردگار را بین خود تقسیم می کنند [و به یک دیگر به ارث می دهند] و همچون بردگان در مقابل آنان گردن کج کرده و خوار و ذلیل می شوند و کسانی که همچون حیوانات، کورکورانه از آنان پیروی می کنند. اصحاب رأی، با اهل حق درگیر می شوند و خود را همانند ائمۀ راستگو جلوه می دهند، در حالی که از نادانان و کُفّار ملعون هستند. اگر از آنها چیزی را که نمی دانند، پرسیده شود، اِبا دارند از این که اعتراف به ندانستن کنند. با آراء خود در دین خدا تصرّف می کنند، پس گمراه شوند و گمراه نمایند. اگر دین به قیاس مى بود هر آینه مسح به کف پاها بهتر از ظاهر و روی آن مى شد.[1]
👆شرح کوتاهی از این حدیث:👇
🔘1. این حدیث شریف دربارۀ مذمّت و نکوهش اهل قیاس است که نباید از فتواهای چنین افرادی پیروی کرد؛ همان طور که امام علی(ع) در این سخن بیان فرمود.[2]
🔘2. اصحاب رأى، اشخاصى هستند که به عقیدۀ خود و به قیاس عمل می کنند. آنهایی که پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) از اهل بیت او فاصله گرفتند و خود را از سرچشمۀ معارف اسلامی محروم ساختند. این افراد، برای پیدا کردن پاسخ مسائل مورد نیاز به قرآن و احادیث نقل شده از پیامبر(ص) مراجعه می کردند و اگر چیزی نمی یافتند به رأی شخصی خود عمل می کردند و آن را به حساب اسلام می گذاشتند و این روش را «اجتهاد» می نامیدند و چه بسا دچار اشتباهات و خطاهایی می شدند، ولی با عنوان اجتهاد آن را توجیه می کردند؛ مثلاً ابن تیمیه که به بسیاری از خطاهای صحابه اعتراف دارد آنها را از موارد اجتهاد می داند و برای این افراد عذرتراشی می کند.[3]
🔘3. عمل به «قیاس» در نزد علمای شیعه به دلیل عقل و نقل باطل و حرام است.[4]
🔘4. بنابراین، این حدیث شریف، شامل فقها و مکتب فقهی شیعه نمی شود؛ زیرا شیعه بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص)، به وصایت و امامت دوازده امام معصوم(ع) معتقد است و آنها را تداوم وجود پیامبر(ص) می داند. برای همین، منابع چهارگانۀ استنباط احکام؛ یعنی کتاب، سنّت، اجماع و عقل، جایگاه ویژهاى به فقه و فقاهت مذهب شیعه بخشیده است.[5]
📚منابع
[1]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 2، ص 84، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[2]. ر.ک: علامه حلى، حسن بن یوسف، نهج الحق و کشف الصدق، ص 402 – 405، دار الکتاب اللبنانی، بیروت، چاپ اول، 1982م؛ بحرانى، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، محقق و مصحح: ایروانى، محمد تقى، مقرم، سید عبد الرزاق، ج 1، ص 62، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ اول، 1405ق؛ رازى نجفى اصفهانى، محمد تقى، الاجتهاد و التقلید (هدایة المسترشدین)، ص 484، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول، بی تا.
[3]. ابن تیمیه حرّانی، منهاج السنة النبویة، ج 3، ص 19 به بعد، مکتبة ابن تیمیّه، قاهره، چاپ دوم، 1409ق.
[4]. ر.ک: نمایه های «اجتهاد و قیاس»، سؤال 9036؛ «فرق برهان عقلی با قیاس فقهی»، سؤال 12352؛ «رد قاعدۀ تصویب و ترغیب به اجتهاد»، سؤال 384.
[5]. ر.ک: نمایه های «مبانی صدور فتوا»، سؤال 524؛ «اجتهاد در قران و روایات»، سؤال 795.
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
#رمان_مذهبی_سجاده_صبر #قسمت_78 بعد هم بدون توجه به ادامه سوالات رو به آقا کمال گفت: بابا میشه ماشی
#رمان_مذهبی_سجاده_صبر
#قسمت_79
بعد از اینکه سها و کامران رفتند، فاطمه سرش رو بالا آورد و به چشمهای سهیل که توی اون تاریکی خیلی واضح
نبود نگاه کرد، حتی بی نوری هم باعث نمیشد چیزی از ترسناکی چشماش کم بشه، دوباره سرش رو پایین انداخت
که سهیل گفت:
-از ظهر تا االن کجا بودی؟
-همین جا توی بیمارستان بودم
سهیل چند لحظه مکث کرد و دوباره گفت: اون وقت چرا الان من باید بدونم تو اینجایی؟
فاطمه که دلش نمی خواست حرف بزنه، چون میدونست اگر شروع کنه به تعریف کردن، گریه امونش نمیده چیزی
نگفت.
سهیل که خیلی عصبانی بود گفت: جواب بده
فاطمه خیلی آروم گفت: چون نمی تونستم بهت خبر بدم ....
سهیل ماتش برده بود، حرف فاطمه براش قابل درک نبود، با تعجب گفت: نمی تونستی؟! حتی نمی تونستی شماره
منو به این پرستارا بدی که زنگ بزنن؟ ... خر گیر آوردی؟
فاطمه که دیگه نمیتونست جلوی گریه خودش رو بگیره آروم شروع کرد به گریه کردن، اما سهیل ادامه داد: تا به
حال توی زندگیم کسی منو اینجوری خر تصور نکرده بود ...
بعد هم نگاهی به پای گچ گرفته فاطمه کرد و با عصبانیت روشو برگردوند و به سمت در خروجی بیمارستان حرکت
کرد، فاطمه که نه عصایی داشت و نه ویلچر، و پاشم به شدت درد میکرد، نمی تونست راه بره، همون جا نشسته بود
و به رفتن سهیل نگاه میکرد. تا همین جاشم با ویلچر آورده بودنش، دلش میخواست دلیلش رو بگه، اما با یادآوری
ظهر تا حالا دوباره داغون میشد.
سهیل که دید فاطمه دنبالش نمیاد و همچنان سر جاش نشسته از همون دور گفت: نکنه دوست داری شبم همین جا
بمونی؟
فاطمه که آروم گریه میکرد با صدای لرزون به آرامی گفت: نمیتونم راه برم
صدای لرزونش دل سهیل رو لرزوند، اما از عصبانیتش چیزی کم نکرد، دوباره برگشت و زیر بغل فاطمه رو گرفت و
از جاش بلندش کرد، با اینکه تمام بدن فاطمه درد میکرد، اما جیک نزد و سعی کرد همراه با کمک سهیل خودش هم
راه بره، از اون طرف کامران و سها هم ماشین رو آورده بودند تا نزدیکی محوطه و سها جلو نشسته بود و منتظر
ادامه دارد...
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
50.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢نماهنگ زیبا
«احب الله من احب حسینا»
🔻 با صدای
#حسین_سیب_سرخی #محمد_فصولی
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯