ما به خودمان میلزریم، این را علاج کنید.
#مقام_معظم_رهبری:
من به شما عرض کنم که اگر در طول زمان های گذشته این بیماری به طور طبیعی در جسم دنیای اسلام و امت اسلامی وجود داشت، امروز دستهای سیاسی به شدت به دنبال تشدید این بیماری هستند. ما نمونههای آن را در دنیای اسلام داریم می بینیم، که انسان به خود می لرزد.
ما از دشمن های بیرونی نمیترسیم. هیبت آمریکا و قدرتهای استکباری تا حالا ما را دچار ترس و تردید نکرده، لشکرکشی های خصمانه، تبلیغاتی و سیاسی و نظامی و اقتصادی ما را مطلقاََ در موضع انفعال قرار نداده و قرار نخواهد داد، اما از این بیماری درون دنیای اسلام، ما به خودمان می لرزیم و می ترسیم. این را علاج کنید...
#منشور_روحانیت،تعاملات؛ ص۶۶
@siyahe
مشترکات فراوان و اختلافات معدود
#مقام_معظم_رهبری:
قرآن از زبان پیامبر اکرم، به مسیحیان آن زمان می گوید:((تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا))آن وقت، فرقههای مسلمان، با خدای واحد، پیغمبر واحد، قرآن واحد، قبلهی واحد، عبادت واحد، این همه مشترکات و مسلّمات، چند موضوع مورد اختلاف را وسیله قرار بدهند برای دشمنی! این خیانت نیست؟ این غرضورزی غرضورزان و غفلتِ غافلان نیست؟
#منشور_روحانیت،تعاملات؛ ص۷۳
@siyahe
وحدت به محوریت ثقلین
#مقام_معظم_رهبری:
امواج تخریبِ روابطِ مذاهب و ملتها، از کانونهای فتنه در درون دنیای اسلام و بیرون آن، تشتتِ روزافزون ملتها و مذاهب اسلامی را نشانه گرفته است. مجاهدتِ مخلصانه در برابر این امواج فتنه، وظیفه همگان، به خصوص آگاهان و هوشمندان است.
با تمسک به قرآن و سنت قطعی نبوی«ص» مانند حدیث ثقلین و تبعیت از اهل بیت«ع» راه روشنی در برابر ما قرار میگیرد.
#منشور_روحانیت،تعاملات؛ ص۷۵
@siyahe
وحدت به محوریت ثقلین
#مقام_معظم_رهبری:
در صدر فعالیتهای مرحوم آیت الله بروجردی رضوان الله تعالی علیه برای تقریب(آنطور که من شنیدم و تا حدودی اطلاع دارم)توجه به حدیث ثقلین بود که بین مذاهب مختلف اسلامی مورد اتفاق است و متواتراََ آن را نقل کردهاند.
#منشور_روحانیت،تعاملات؛ ص۷۵
@siyahe
وحدت به محوریت رسول الله «ص»
#مقام_معظم_رهبری:
آنچه به دنیای امروز ما ارتباط دارد، نکتهای است که من مکرر بر آن پا میفشارم و آن، این است که در بین فِرَق اسلامی(که امروز مسلمین خیلی گرفتاری و نابسامانی دارند و با آن دست به گریبانند و باید از هر وسیلهای برای نجات خود از این گرفتاریها استفاده کنند)یک نقطه وجود دارد که در آن نقطه، هیچ اختلاف بین آنها نیست. حتی در عقیدهی توحید هم که متفقُُ علیه است، ممکن است کسانی تفسیر و حرفی داشته باشند که آن دیگری قبول نداشته باشد، اما در این نقطه هیچ اختلافی وجود ندارد و آن، محبت و ارادت به نبی مکرم اسلام حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم است.
#منشور_روحانیت،تعاملات؛ ص۷۷
@siyahe
وحدت به محوریت امیرالمومنین"ع"
#مقام_معظم_رهبری:
محبت به امیرالمومنین علیه الصلاة و سلام و ارادت به این مرد بزرگ تاریخ بشریت و تاریخ اسلام، نه مخصوص شیعیان است، نه تنها مخصوص به قاطبهی مسلمانان، بلکه این، چیزی است که آزادگان عالم، در آن با مسلمانان شریکند. شما میبینید که شخصیت هایی که مسلمان هم نیستند، درباره این چهره درخشان و خورشید تابناک، اظهار ارادت میکنند، کتاب مینویسند، شعر میگویند. خیلی سخت است اگر امیرالمومنین علی بن ابیطالب در بین مسلمانان، یک وسیلهی اختلاف قرار بگیرد.
آن بزرگوار، شخصیتی است که همهی مسلمانان و همه فرق اسلامی، نسبت به او با همهی وجود و با دل و جان، ارادت و محبت می ورزند. این علاقه و محبت، از برجستگیها و صفات و خصالی ناشی میشود که هر انسان منصفی در مقابل این خصال، خاضع است. قدر جامع و قدر مشترک، این است.
#منشور_روحانیت،تعاملات؛ ص۷۹
@siyahe
الغدیر؛مایهی وحدت نه اختلاف
#مقام_معظم_رهبری:
مرحوم شهید مطهری رضوان الله علیه قبل از انقلاب یک مقالهی مفصلی دربارهی کتاب الغدیر علامه امینی نوشتند و ثابت کردند که الغدیر علامه امینی، وسیلهی وحدت مسلمین است.
بعضی خیال میکردند کتاب الغدیر ممکن است مایهی افتراق بشود. ایشان میگوید: اگر درست فکر کنیم، درست عمل کنیم، و سنجیده پیش برویم، کتاب الغدیر، مایهی وحدت دنیای اسلام است.
برادران اهل سنت ما هم میتوانند در یک محیط خالی از پیشداوری، به منابع غدیر مراجعه کنند. یا میپذیرند یا نمیپذیرند. در هر دو صورت، بپذیرند و چه نپذیرند، این معنا مسلم است که قضیهی غدیر، هیچ گونه جنگ و دعوای بین پذیرنده نپذیرنده به وجود نمیآورد و اختلافات را ایجاب نمیکند.
برای شیعیان هم همینطور است. شیعیان هم خدا را شکر کنند که از طرف پروردگار، به نعمت این اعتقاد و معرفت، متنعم شدند. آن برادرهایی هم که این حقیقت را قبول نکردند، یا مراجعه نکردند، یا اطّلاع ندارند و یا نتوانستند ذهنهایشان را قانع کنند، آنها هم اعتقادی ندارند. این، اختلاف و درگیری را ایجاد نمیکند.
#منشور_روحانیت،تعاملات؛ ص۸۳
@siyahe
📝 ۴ محور خودسازی
درس، عبادت، اخلاق، فعالیتهای سیاسی، چهار محور خودسازی طلاب این روزگار است که نباید از آن غفلت کنند. هر روز که فردی از طلاب عزیز ما این خودسازی را با نشاط و طراوت انجام میدهد، عیدی است که باید آن را به او و به مربی و معلمین صمیمانه تبریک گفت.
🗓۱۳۶۴/۱/۲۰
@siyahe
پیشنیه وحدت
#مقام_معظم_رهبری:
«مولوی عبدالعزیز» و مرحوم «کفعمی»، با هم، معاشرت و مراوده داشتند. این، در مسجدِ خودش همان مطالب غلیظ شیعی را میگفت، او هم در مسجد خودش حرفهایش را میزد.
#منشور_روحانیت،تعاملات؛ ص۸۶
@siyahe
پیشنیه وحدت «آیتاللهبروجردی»
#مقام_معظم_رهبری:
سالهای متمادی{از زمان مرحوم آیت الله بروجردی رضوان الله تعالی علیه و بعضی از بزرگان علمای اهل سنت در مصر}که این فکر پیدا شده که:((بیایید اختلافات را کنار بگذارید. سنّی، سنّی بماند، شیعه، شیعه بماند؛ عقاید خودتان را داشته باشید، اما با هم، دست در دست هم بگذارید.))
#منشور_روحانیت،تعاملات؛ ص۸۷
@siyahe
پیشنیه وحدت
«دفاع از حکومت سنی عثمانی، در برابر دشمن مشترک»
#مقام_معظم_رهبری:
در جنگ بین الملل اول، انگلیس ها به عنوان فاتح، متصرفات عثمانی، از جمله عراق را تصرف میکردند و میخواستند عراق را از دست عثمانی خارج کنند.
حکومت عثمانی، یک حکومت سنی بود. خیلی هم بر علمای شیعه، به خصوص بر حوزهی نجف، در طول سالهای متمادی، سخت میگرفت.
اگر روحانیت شیعه، از آن هوشیاری برخوردار نمیبود، در اینجا باید میگفت:«بگذار انگلیس ها بیایند، عیب ندارد، حکومت عثمانی که اینقدر ما را اذیت میکند، بگذار به دست انگلیسها منقرض شود!»
اما علما و مراجع نجف، این کار را نکردند؛ در مقابل انگلیس ایستادند و جنگیدند.
....در مقابل انگلیس که میخواست حکومت عثمانی معارض با آنها را از بین ببرد، و مبارزه کردند و جنگیدند. اینها فریب نخوردند. نگفتند که: «بگذار ببرد. این حکومت، سنی است. این، به ما اینقدر فشار وارد کرده»؛ نه، فهمیدند که استعمار کیست و چیست.
#منشور_روحانیت،تعاملات؛ ص۸۹
@siyahe
پیشنیه وحدت
«تلاش علمای نجف،علیه تشکیل دولت صهیونیستی»
#مقام_معظم_رهبری:
در قضیه فلسطین، امروز اسنادی وجود دارد که بیشترین تلاشی که علیه حضور یهودیانِ متکی به دولت انگلیس، در فلسطین شده، از طرف علمای نجف است، قبل از ۱۹۴۷ که حکومت غاصب صهیونیستی تشکیل بشود. از آن وقتی که مهاجرتها شروع شد و یهودیها را میبردند و وارد فلسطین می کردند و سلاح هم مخفیانه میبردند(برای روز موعود خودشان)از آن روز، علمای نجف و مراجع بزرگ، نامهنگاریهاشان، اعتراضهاشان را(که الان هست)کردند، در حالی که دنیای اسلام، غالباً خبری نداشتند. این روحانیت شیعه است، به روز بودن، به نیازهای روز، پاسخ دادن.
#منشور_روحانیت،تعاملات؛ ص۹۰
@siyahe
یعنی میخواهم به اینها عمل کنم...
جملات شهید آوینی و شهید چمران را نوشته بود و بالای سرش روی دیوار نصب کرده بود؛ و این به معنای این است که من میخواهم به این حرفها عمل کنم. توی اتاقش که وارد میشدی رنگ و بوی شهدا را حس می کردی؛ پلاک، چفیه، تزئینات حجره و کتابهایی که در حجره داشت این حس را ایجاد میکرد.
کتاب: #بزرگ_مرد (ص۳۴)
شهید: #محمدامین_کریمیان
@siyahe
تکلیف مداری و اخلاص
از سال سوم جمع چهارـپنج نفرهی ما شکل گرفته و تقریباً همه جا با هم بودیم. یادم هست همان سال پای ما به خادمیشهدا در ایام اردوی راهیاننور باز شد. راهیاننور و یادوارههای شهدا که میرفتیم کارها بین ما تقسیم میشد: طراحی صحنه و تهیه وسایل و هماهنگی و نورپردازی و هر کاری که لازم بود تا برنامه اجرا شود.
خیلی جالب بود. حتی وقتی کم ارزشترین کارها را به امین محول میکردیم، به بهترین شکل انجام میداد و اعتراض نمیکرد. شاید در برنامه خادمی شهدا به هرکسی می گفتیم جارو کردن و تمیز کردن با تو باشد به این راحتی قبول نمیکند ولی کافی بود همین را به امین بسپاریم. میگفت:«عشق است!»
کتاب: #بزرگ_مرد (ص۳۵)
شهید: #محمدامین_کریمیان
@siyahe
اوج یک علاقه...
و ماجرای عجیب یک عکس!
بعدها وقتی به گلزار شهدا میرفتیم به واسطه آشنایی که با شهدا داشتیم، پیش میآمد که دوستانمان همراهمان میشدند و مزار شهدا را به آنها معرفی میکردیم. جالب بود که یکی دو بار پیش آمد که امین، مزار شهید امیر حاجامینی را به دوستانش معرفی میکرد و میگفت: «من این شهید راخیلی دوست دارم.» ما فهمیده بودیم یک اُنس و علاقهای بین امین و شهید حاجامینی برقرار شده ولی فکر نمیکردم اینقدر عمیق باشد. به عنوان مثال دیده بودیم که عکس پسزمینه لپتاپش را شهید حاجامینی گذاشته بود یا تحقیق کرده بود و فهمیده بود که شهید حاجامینی بیسیمچی لشکر ۲۷ محمد رسول الله بوده.
اوج همهی این علاقهها یک هفته قبل از شهادت امین معلوم شد. وقتی که عکس پروفایلش را عوض کرد و تصویر شهید حاجامینی را گذاشت. وقتی هم که شهید شد آن عکسی که از او منتشر کردند، شباهت زیادی به تصویر پس از شهادت شهید حاجامینی پیدا کرده بود و در فضای مجازی این تشابه خیلی جلوه کرد و بین مردم دستبهدست شد.
کتاب: #بزرگ_مرد (ص۴۰)
شهید: #محمدامین_کریمیان
@siyahe
وقتی بقیه ندارن...
وقتی ملبس شده بود لباّده داشت.از لباس هایی است که نسبت به دیگر لباسهای روحانیون گرانتر تمام میشود. با اینکه لبّاده داشت ولی خیلی از آن استفاده نمیکرد. دلیلش را که میپرسیدیم میگفت: «خیلی از بچههای مدرسهمون از این لباسها ندارند. دلم راضی نمیشه وقتی بقیه ندارن من بپوشم.»
کتاب: #بزرگ_مرد (ص۴۸)
شهید: #محمدامین_کریمیان
@siyahe
یک دعا را فاکتور بگیر!
در یکی از مناطق شیراز تبلیغ رفته بود. شب اول منبر مثل همیشه برای سلامتی حضرت آقا دعا کرده بود. هیئتامنا بعد از منبر گفته بودند که: «ما اینجا رسم نداریم برای حضرت آقا دعا کنیم. شما هم از شبهای بعد این کار را نکنید.» امین قاطع گفته بود: «من به تشخیص خودم منبر میرم. شما نمی تونید به من بگید دعا کنم یا نکنم.» دوستانش گفته بودند که این مسجد پول زیادی به عنوان هدیه به روحانی میدهند. این ده شب یک دعا را فاکتور بگیر، اتفاقی نمیافتد؛ گفته بود: «این پولها اصلا برای من اهمیتی نداره و اگه قراره برای گرفتن پول، برای حضرت آقا دعا نکنم، همون بهتر که اصلاََ تبلیغ نکنم و منبر نرم.» بعد هم از آنجا آمده بود علامرودشت. جایی که کمتر کسی حاضر بود برای تبیلغ برود.
کتاب: #بزرگ_مرد (ص۵۳)
شهید: #محمدامین_کریمیان
@siyahe
دور این بنده خدا رو خط میکشم...
ولایتفقیه و بحث رهبری برای امین یک خط قرمز بود. به یاد دارم یک بار امین با ناراحتی آمد و گفت: «فلانی همچنین نظراتی در مورد رهبری داره و این حرفها رو زده.» این بنده خدا کسی بود که تا دیروز با هم رفیق بودیم و نشست و برخاست داشتیم. امین گفت: «من دیگه از امروز دور این بنده خدا رو خط میکشم.» بعد از آن هم، یککلمه با او هم صحبت نشد.
کتاب: #بزرگ_مرد (ص۵۴)
شهید: #محمدامین_کریمیان
@siyahe
از قم که برمیگشت خانه...
از قم که میآمد مدت زیادی اینجا نبود، ولی از همین زمان استفاده میکرد تا باری از روی دوش ما بردارد. پلهها را میشست، طی میکشید، جارو میزد، پتو ها را میبرد داخل حمام میشست؛ به مادرش میگفت: «اینها سنگینه شما نمیتونی.» سنگ تمام میگذاشت. کارهایی انجام می داد که امروز پسر ها کمتر انجام میدهند.
کتاب: #بزرگ_مرد (ص۵۵)
شهید: #محمدامین_کریمیان
@siyahe
📚به مناسبت روز کتابخوانی
📘یه نکتهی جالب از کتاب #منوکتاب رهبری:
📘وقتی در این کتاب به بخش تقریظ های حضرت آقا میرسید، اگر تاریخ تقریظ های ایشون رو بر کتب شهدایی و دفاع مقدس رو خوب نگاه کنید، متوجه میشد که حضرت آقا تقریباََ هر چند روز یک بار یک کتاب از حوزه ادبیات دفاع مقدس رو مطالعه کردن! و یا لااقل میشه گفت که کتب دفاع مقدس جزء برنامهی مستمرِ مطالعاتی ایشون هست و خودشون رو از این جنس مطالعه مستغنی نمیدونن!
📕پ.ن:
📕حالات دفاع مقدس و شهدا منحصر در یکسری خاطرهی خاص، یک سری رویداد خاص، و یک زمان و مکان خاص، نیست. بنظر مجموعه #قاعده هایی است که چه طلبه باشیم، چه دانشجو، چه یک بازاری، این مجموعه قواعد رو میتونیم برای یک شخص تراز اول بودن در جامعه اسلامی و ولی و امام خودمون توی زندگیمون پیاده کنیم!
اصلا تو ذهنتون نگید که مثلا وقتی از شهدا خوندیم که تو دفاعشون از اسلام کم نگذاشتند و در نتیجه اون جهاد به اون مقامات رسیدن، لزوماََ باید همه به فکر این بیوفتیم که بریم یه جایی خودمون رو سریعا به کشتن بدیم؛ بلکه باید هر روز و هر هفتهمون با خاطرات ناب اونها همراه باشه که ازشون یاد بگیریم توی هر سنگری که هستیم مثل اونها #مجاهدانه کار کنیم! برای مثال در یکی از کارهای تخصصی و صنفی یک طلبه که درس خوندن هست، خب از شهدا یاد بگیریم مجاهدانه درس بخونیم و #کم_نذاریم مثلاََ؛
📕خلاصه کلام اینکه بدونیم یک کسی مثل رهبری با اون همه مشغله و موضوعات مختلف علمی و مسائل روز که به طور مستمر باید مطالعه کنن، برنامه کتب دفاع مقدس رو هم هیچگاه از برنامهشون حذف نکردن.( بابا اگه این انس با خاطرات اونها حذف بشه، ما تو هر پست و مقامی که باشیم بعیده تو مسیر شهدا راه بریم و مثل اونها تو کار خودمون عمل کنیم که؛
📕و حالا که ما از اون فضای با صفای جنگ و جبهه و شهدا دور بودیم، اولین و بهترین گزینه برای آنگونه و در مسیر اونها زندگی کردن همین فضایی هست که کتابهای دفاع مقدس برامون میسازه
هیچی فقط خواستم بگم که اگرم خواستید کتاب بخونید از اینا هم بخونید. تمام؛
@siyahe
زیارت عاشورا
به زیارت عاشورا خیلی توجه داشت. شاید بتوان گفت هر روز زیارت عاشورا میخواند. بعضی از مستحبات را شاید گهگاه انجام میداد، ولی این یک مورد خاص را هر روز انجام میداد. مثلاً پیادهروی تا جمکران، نماز شب و زیارت حضرت معصومه را انجام می دادیم ولی نه صورت مستمر و همیشگی. ولی زیارت عاشورا همیشگی بود. اینقدر که اگر یک روز نماز صبحمان قضا میشد، وقتی قضای نمازش را میخواند پشت سرش زیارت عاشورا هم می خواند.
کتاب: #بزرگ_مرد (ص۵۶)
شهید: #محمدامین_کریمیان
@siyahe
یک ماه توسل
یک ماهی که من زودتر از امین به سوریه رفتم و امین اینجا تنها بود به قول دوستان و اساتید، امین ساخته شد. در این یک ماه، دیگر خبری از خندهها و شوخیهای هر روزه نبود. خبری از شیطنتهای سرکلاس نبود. خبری از پیاس نبود. در این یک ماه تقریباََ هر شب در تماس بودیم. در این تماسها از صدایش معلوم بود که غمی بزرگ در سینه دارد. یکی از اساتید میگفت ما در این یک ماه هر روز گریههای امین را میدیدیم و میشنیدیم. در این یک ماه کار اصلیاش گریه و توسل بود؛ و با همین کارها بود که ساخته شد.
کتاب: #بزرگ_مرد (ص۶۰)
شهید: #محمدامین_کریمیان
@siyahe
دَم بگیرید...
امین چون روحیه و توان مداحی داشت از هر فرصتی در این زمینه استفاده میکرد. شعری بود که حالت رجزخوانی داشت. این را به بچههای یگانش یاد داده بود؛ دستهجمعی در حال پیادهرویهای دوره آموزشی این شعر را میخواندند:
علوی میمانم ، مرتضوی میمیرم
انتقام حرم زینبو من میگیرم
حسنی غیرتم و حسینی آئینم من
پای ناموس حسین شاهرگمو میدم من
کتاب: #بزرگ_مرد (ص۶۴)
شهید: #محمدامین_کریمیان
@siyahe