6.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حرِ پشیمان توام یاحسین (ع) ...
یابنزهرا توبه کردم
آمدم دورت بگردم
ای همه درمان دردم
.
♻️ داستان نسبت ما با دولت پزشکیان
🔰 حمید رسایی: بعد از مراحل قانونی تنفیذ و تحلیف، پزشکیان را رییس جمهور میدانم و حتما در تصمیماتش که منافع ملی و ارزشهای دینی و انقلابی ما را تقویت کند از او حمایت خواهم کرد، همانطور که در این داستان آمده:
پرسیدم شما برای حزب چه کار میکردید؟
گفت: مشورت میدادم. ولی یک کمیته مالی هم درست کردم و برای انتخابات پول جمع میکردم.
گفتم: اگر محرمانه نیست، چقدر پول جمع کردید؟
گفت من خودم @1.200.000 فرانک دادم و از دوستانم هم پول گرفتم، جمعاً 43.000.000 فرانک به حزب دادم.
پرسیدم: چند درصد به پیروزی امید دارید؟
گفت: صددرصد!
گفتم: حزب سوسیالیست چندین دهه است که برنده انتخابات نشده.
گفت: درسته اما فرانسوا میتران هم رقیب سرسختی است...
دو شب بعد، فرانسوا میتران برنده انتخابات و رییس جمهور منتخب فرانسه اعلام شد. سوسیالیستها، کمونیستها و کلاً چپیها به خیابانها ریخته بودند و شادی میکردند. شادی عظیم؛ میدان باستیل غلغله بود. رگباری شدید و رعد و برقی بینظیر پاریس را در بر گرفته بود.
من برای تماشا رفته بودم. خیس آب بودم که به پای آسانسور رسیدم.
موسیو "پیر دِسپاکس" با چشمی اشکبار پای آسانسور بود.
گفت برو لباست را عوض کن و به آپارتمان من بیا.
همین کار را کردم.
پیرمرد مثل اینکه جوانی را از دست داده باشد، بخاطر شکست حزبش گریه میکرد. میگفت: منافع ملیما در خطر است.
او میگفت: در ظرف چند ماه، سرمایهها از فرانسه فرار خواهند کرد.
سرمایهدارها سرمایههایشان را از کشور خارج میکنند و اقتصاد فرانسه مختل میشود.
من ۳۵ سال داشتم و او ۸۵ سال.
سال ۱۳۶۱ بود و من خودم نگران وضعیت کشورم.
صحبت را عوض کردم و حال بچهها و نوههایش را پرسیدم.
چند ماهی گذشت و فرانسوا میتران در کاخ الیزه بود.
عراق به ایران حمله کرده بود.
یکی از نتایج این جنگ، گرانی قیمت نفت بود.
نفت از بشکهای ۷دلار به بیش از ۳۰دلار رسیده بود.
فرانسوا میتران در تلویزیون به عنوان رییس جمهور با مردم صحبت کرد.
گفت: به علت گرانی نفت، فرانسه با مشکلات اقتصادی روبرو خواهد شد.
او گفت: من نه دستور میدهم و نه بخشنامه میکنم، فقط پیشنهاد میدهم...
پیشنهادش چه بود؟
قانون فرانسه اجازه میداد که درجه حرارت ساختمانها در زمستان ۲۱ درجه باشد.
میتران گفت: اگر به جای ۲۱+ درجه، شوفاژها را روی ۱۸+ درجه تنظیم کنید، حدود سه میلیارد فرانک صرفهجویی انرژی خواهیم داشت.
چندروز بعد، رفتم از موسیو دسپاکس خبری بگیرم.
زمستان بود و سرما.
موسیو در آپارتمانش را باز کرد.
دیدم پالتویی پوشیده و کلاهی بر سر گذاشته است؛ داخل آپارتمان موسیو دسپاکس شدم؛ هوا سرد بود.
پرسیدم: پس چرا اینقدر لباس پوشیدهاید و کلاه به سر دارید؟
گفت: رییس جمهور چندروز قبل پیشنهاد داد که درجه حرارت را از ۲۱+ به ۱۸+ کاهش دهیم.
گفتم: شما که با فرانسوا میتران مخالف بودید؛ از پیروزی او ناراحت شدید؛ آنقدر ناراحت شدید که گریه میکردید!
گفت: "موسیو پاپلی" از روزیکه او رییسجمهور شده، رییسجمهور همه فرانسه و همه ملت فرانسه است! من از نظر حزبی با او مخالفم، ولی او رئیسجمهور من است! من حرف او را به عنوان رییسجمهور کشورم قبول دارم. ما برای منافع ملی فرانسه، همه باید با او همکاری کنیم.
همه حزبما هم با او همکاری دارند.
البته ما در مجالس با حزب سوسیالیست مخالفت میکنیم، ولی هر کجا پای منافع ملی باشد، همه یکی هستیم. در کارهای روزمره هم، او رییسجمهور ماست.
من در گوشهای از اتاق موسیو دسپاکس نشسته بودم، در فکر فرو رفتم و سردم هم شده بود، دیدم که دماسنج آپارتمان درست بالای سر شوفاژ است؛ شوفاژ آن طرف اتاق بود.
گفتم: موسیو دسپاکس، دماسنج بالای شوفاژ است، وقتی درجه حرارت بالای شوفاژ، ۱۸+درجه باشد، این گوشه اتاق حتماً ۱۵+درجه است؛ پس باید جای دماسنج را عوض کنید! لااقل آن را به دیوار وسط اتاق بگذارید!
موسیو دسپاکس فکری کرد و گفت: منکه خود را گول نمیزنم! پارسال هم دماسنج بالای سر شوفاژ بود. پارسال اتاق را با همین دماسنج ۲۱+درجه تنظیم کردم و امسال با حرف رییس جمهور با ۱۸+درجه.
جای دماسنج را هم عوض نمیکنم!
من در حیرت بودم؛ مردی ۸۵ سالهای که 1.200.000فرانک برای شکست فرانسوا میتران داده بود، حالا خود را در پالتو پیچیده بود تا حرف همین فرانسوا میتران را به عنوان رییسجمهور عملی کند!
مردی که ماهیانه دههاهزار فرانک در مزرعه و سهام درآمد داشت، میخواست ماهیانه 60فرانک در فاکتور شوفاژخانه صرفهجویی کند تا منافع ملیاش حفظ شود!
شاید من بهترین درس دکترایم را در پاریس در اتاق موسیو دِسپاکس گرفتم، نه از دانشگاه سوربن!
رییس جمهور منتخب، ولو از حزب مخالف، رییس جمهور همه ملت و کشور ماست.
✍(از کتاب خاطرات دکتر پاپلی یزدی- جغرافیدان)
12.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 مستندساز انگلیسی، از لحظه مواجههاش با حرم امام حسین میگوید
🔹️این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست...
7.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴فراخوانِ مادر #شهید_صبوری برای حضور مردم در روز #پنجشنبه #۴مرداد
ورزشگاه صد هــزار نفره آزادی
جهت ایاب و ذهاب از شهرها و شهرستان های مختلف و هم چنین مناطق مختلف تهران با شماره های زیر تماس بگیرید👇
➖۰۹۲۰۸۳۸۸۰۷۸
➖۰۹۹۲۳۲۴۹۱۷۷
❌جهت اطلاعات بیشتر وارد کانال زیر شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/3435003923C863f1fbcfc
اجتماع بزرگ و خانوادگی #حجاب
با اهدای روسری متبرک به حرم امام حسین(ع)،پنجشنبه 4 مردادماه ساعت16:30...
حضور مهمه،ثبت نام کنید 👇
➖۰۹۲۰۸۳۸۸۰۷۸
➖۰۹۹۲۳۲۴۹۱۷۷
➖۰۹۰۴۶۳۳۳۷۹۴
7.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایت رهبر انقلاب از ماجرای شهادت حضرت عبدالله بن الحسن(علیهالسلام)
🌹اعتبارگذرنامههای زیارتی ۵ ساله میباشد
♦️به گفته سخنگوی پلیس، متقاضیان برای صدور گذرنامه جدید صرفا از طریق اپلیکیشن «پلیس من» به نشانی "police-man.ir " مراجعه کنند و نیاز به مراجعه حضوری نیست.
♦️گذرنامههای زیارتی تا ۵ سال اعتبار دارند و نیاز به تمدید نیست.
17.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 توصیه کشیش مسیحی از نیوجرسی به مخاطبانش
🔺اگر تاکنون کربلا نرفتهاید حتما بروید.
🔺حضور خدا را در آنجا دیدم! قدرت خدا را حس کردم. ارتباط قلبی با امام حسین پیدا کردم و اشکم جاری شد!
🕌 با هم به کربلا
حمله به مسجد گوهرشاد و کشتار مردم به دست رضاخان (۱۳۱۴ ه.ش) (۲۱ تیر)
✅ قسمت اول :
⬅️ قیام مسجد گوهرشاد یکی از وقایع دوران حکومت رضاخان
و نخستوزیری محمدعلی فروغی در دودمان پهلوی است
که در ۲۱ تیر ۱۳۱۴ رخ داد.
تجمع و تحصن مردم در جریان این واقعه، در مسجد گوهرشاد ، در اعتراض به
۱ حصر حاج اقا سید حسین قمی
۲ اجباری شدن کشف حجاب
۳ و بر سرنهادن کلاه شاپو توسط حکومت طاغوت
بین ۱۵ تا ۲۰ هزار نفر در مسجد گوهرشاد و اطراف آن گرد آمدند
- بیش از ۱۶۰۰ نفر کشته و تعدادی هم زخمی شدند.
پس از این واقعه روحانیان سرشناس مشهد دستگیر و تبعید شدند
برخی از علمای تبعیدی از ماجرای مسجد گوهرشاد
۱. سید زینالعابدین سیستانی ، عموی آیتالله سید علی سیستانی.
۲. سید علیاکبر خویی پدر ایه الله خویی
۳. سید یونس اردبیلی
۴. سید هاشم میردامادی نجف آبادی
۵. سید محمد باقر سیستانی ، پدر آیت الله سید علی سیستانی
۶. شیخ هاشم قزوینی
۷. سید عبدالله شیرازی،
۸. میرزا محمد کفائی خراسانی معروف به آقازاده دومین پسر آخوند خراسانی بود که شامگاه سیزدهم /۱۳۱۶ش در یکی از زندانهای تهران به نحو مشکوکی درگذشت.
۹ محمد ولی خان اسدی تولیت آستان قدس رضوی در ان زمان بود که در ۲۸ آذر ۱۳۱۴ش اعدام شد.
⬅️ تکمله
در نیمه شب یک شنبه دستور شلیک و کشتار مردم صادر شد و مردم بیدفاع و بدون سلاح، در درون و بیرون مسجد، آماج گلوله نظامیان قرار گرفتند.
در عرض چند ساعت، کشتار بیرحمانه و عظیمی صورت گرفت و داخل و بیرون مسجد از اجساد کشتهشدگان و زخمیها پر شد
و آسیبهایی نیز به مسجد وارد گردید
و حرمت حرم رضوی نیز شکسته شد.
☑️ باغ خونی ؛
بایگان میگوید:
«تعداد آنها ۱۶۷۰ نفر بوده
و حدود ۷۰ نفر افراد سالم که در گوشه و کنار خود را مخفی کرده بودند و به دنبال فرصت برای فرار میگشتند، به دست مامورین افتاده، جزو کشتهشدگان در کامیون ریخته و در گودالهایی ریخته و به داد و فریاد و التماس آنها که ما زنده هستیم، وقعی نگذارده و آن مردم بیچاره را زنده به گور کردند.»
هدایت شده از كانال روضه خوان سید جعفر روح بخش
در حادثه کربلا با سه نمونه شخصیت روبرو میشویم.
اول: حسین (ع)
حاضر نیست تسلیمِ حرفِ زور شود.
تا آخر میایستد.
خودش و فرزندانش شهید میشوند.
هزینه انتخابش را میدهد
و به چیزی که نمیخواهد تن نمیدهد.
از آب میگذرد، از آبرو نه
دوم: یزید
همه را تسلیم میخواهد.
مخالف را تحمل نمیکند.
سرِ حرفش میایستد.
نوه پیغمبر را سر میٔبرد.
بی آبرویی را به جان میخرد
تا به چیزی که میخواهد برسد
سوم: عمرِ سعد
به روایتِ تاریخ تا روز ٨ محرّم در تردید است.
هم خدا را میخواهد هم خرما،
هم دنیا را میخواهد هم اخرت.
هم میخواهد حسین (ع) را راضی کند هم یزید را.
هم اماراتِ ری را میخواهد،هم احترامِ مردم را.
نه حاضر است از قدرت بگذرد،نه از خوشنامی.
هم آب میخواهد هم آبرو.
دستِ آخر اما عمرِ سعد تنها کسی است
که به هیچکدام از چیزهایی که میخواهد نمیرسد.
نه سهمی از قدرت میبرد نه از خوشنامی
ما آدمهایِ معمولی راستش نه جرات و ارادهِ حسین (ع) شدن را داریم،
نه قدرت و ابزارِ یزید شدن را
اما در درونِ همه ما یک عمرِ سعد هست! من بیش از همه از عمر سعد شدن میترسم...