eitaa logo
مسجد امام هادی علیه السلام
263 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
6هزار ویدیو
306 فایل
مشهد ؛ واقع در بولوار امیرالمؤمنین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 📍 🔺 : 🛑 پيشى گرفتن تقدير و تدبير تَذِلُّ الاُْمُورُ لِلْمَقَادِیرِ، حَتَّى یَکُونَ الْحَتْفُ فِی التَّدْبِیرِ. حوادث و امور، تسلیم تقدیرهاست تا آنجا که گاه مرگ انسان در تدبیر (و هوشیارى او) است. ♻️ شرح حکمت امام(علیه السلام) در اینجا به نکته مهمى اشاره مى فرماید و آن این که چنان نیست که همیشه انسان هاى مدیر و مدبر پیروز گردند; گاه تقدیرات همه تدبیرات آنها را برهم مى زند. هدف از بیان این نکته آن است که گرچه انسان باید در همه امور هوشیارانه و مدبرانه عمل کند; اما چنین نیست که از لطف خدا بى نیاز باشد. خداوند براى بیدار ساختن انسان و شکستن غرور و غفلت او گهگاه امورى مقدر مى کند که بر خلاف تمام تدبیرها و پیش بینى ها و مقدمه چینى هاى انسان است تا به او بفهماند در پشت این دستگاه، دست نیرومندى است که هیچ کس بى نیاز از لطف و محبت او نیست. در طول تاریخ گذشته و در زندگى خود بسیارى از این صحنه ها را دیده ایم که گاه افراد بسیار هوشیار و قوى و صاحب تدبیر ضربه هایى از تدبیر و هوشیارى خود خورده اند و دست تقدیر مسیرى جز آنچه آنها مى خواستند برایشان فراهم ساخته است. تنها مطلبى که در اینجا تذکر آن لازم است این است که هرگز مفهوم این سخن آن نیست که انسان دست از تدبیر و دقت و بررسى لازم در کارها بردارد و همه چیز را به گمان خود به دست تقدیر بسپارد، بلکه شعار «(وَأَنْ لَیْسَ لِلاِْنْسانِ إِلاّ ما سَعى); بهره انسان تنها با سعى و تلاش او ارتباط دارد»(۱) را نباید هرگز فراموش کند و به تعبیر دیگر انسان نباید از اراده و تقدیرات الهى و این که همه چیز به دست اوست غافل شود و نیز نباید دست از تلاش و کوشش بردارد. ----------------- (۱). نجم ۳۹
🌱 بِسْمِ اللّٰه الرَّحْمٰنِ الرَّحيم 🌱 ❇️ احكام تقليد [مسائل تقليد از رساله حضرت امام] 📌مسأله ۹ 🛑 تقليد ابتدایی از میت تقليد ميّت ابتداءً جايز نيست، ولى بقاء بر تقليد ميّت اشكال ندارد و بايد بقاء بر تقليد ميّت به فتواى مجتهد زنده باشد و كسى كه در بعضى از مسائل به فتواى مجتهدى عمل كرده، (1) بعد از مردن آن مجتهد مى‌تواند در همۀ مسائل از او تقليد كند. 📍براى دانستن نظرات ديگر مراجع در ذیل همین مسأله به این 👇 آدرس ها مراجعه‌ کنید : 👉 https://lib.eshia.ir/10369/1/21 👉 https://lib.eshia.ir/10369/1/22 👉 https://lib.eshia.ir/10369/1/23
🌷 امام رضا (عليه السلام) فرمود هفت چيز بدون هفت چيز ديگر مسخره است : 1️⃣ كسى كه به زبان استغفار كند و در دل پشيمان نباشد خود را مسخره كرده. 2️⃣ كسى كه توفيق از خدا بخواهد و كوشش نكند خود را مسخره كرده. 3️⃣ كسى كه بهشت خواهد و بر سختيها صبر ننمايد خود را مسخره كرده. 4️⃣ كسی كه از آتش به خدا پناه برد و از لذت دنيا دست نكشد،خود را مسخره كرده. 5️⃣ كسی كه مرگ را ياد كندو آماده آن نشود خود را مسخره كرده. 6️⃣ كسى كه خدا را ياد كند و مشتاق ديدار او نباشد ، خود را مسخره كرده. 7️⃣ كسی كه در گناه اصرار ورزد و بدون توبه از خدا طلب عفو و بخشش كند خود را مسخره كرده 📚 تحرير المواعظ العددية ، ص470
record_۲۰۲۱-۱۲--AudioConverter2.mp3
11.13M
وَ إِذا أَذَقنَا النّاس‌َ رَحمَةً مِن‌ بَعدِ ضَرّاءَ مَسَّتهُم‌ إِذا لَهُم‌ مَكرٌ فِي‌ آياتِنا قُل‌ِ اللّه‌ُ أَسرَع‌ُ مَكراً إِن‌َّ رُسُلَنا يَكتُبُون‌َ ما تَمكُرُون‌َ «21»
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 📍 🔺 : 🛑 تغییر حکم یا تغییر شرایط وَسُئِلَ(علیه السلام) عَنْ قَوْلِ الرَّسُولِ(صلى الله علیه وآله): «غَیِّرُوا الشَّیْبَ وَلاَ تَشَبَّهُوا بِالْیَهُودِ» إِنَّمَا قَالَ(صلى الله علیه وآله) ذَلِکَ وَالدِّینُ قُلٌّ، فَأَمَّا الاْنَ وَقَدِ اتَّسَعَ نِطَاقُهُ، وَضَرَبَ بِجِرَانِهِ، فَامْرُؤٌ وَمَا اخْتَارَ.. ✳️ شرح لغات غَيِّرُوا الشَيْبَ: پيرى را (با خضاب) تغيير دهيد، يعنى سفيدى موها را با خضاب كردن تغيير دهيد تا دشمن شما را پير و ناتوان نپندارد. قُلٌّ: اندك، كم، يعنى پيروان اسلام اندك بودند. النِطَاق: كمر بند پهن. اتَّسَعَ نِطَاقُهُ: كنايه از گسترش و توسعه است. الجِران: جلو گردن شتر كه به هنگام استراحت بر زمين مى گذارد، مجازا به معناى ثبوت و استقرار است. ♻️ ترجمه و شرح حکمت 📍 قسمت اول : این سخن حکمت آمیز در واقع پاسخى است به سؤالى که بعضى از یاران امام درباره تفسیر یکى از سخنان پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) کرده اند به این ترتیب که: «از امام درباره این گفتار پیامبر(صلى الله علیه وآله) سؤال شد که فرموده است: موهاى سفید خود را تغییر دهید (رنگ و خضاب کنید) و خود را شبیه یهود نسازید»; (وَسُئِلَ(علیه السلام) عَنْ قَوْلِ الرَّسُولِ(صلى الله علیه وآله): غَیِّرُوا الشَّیْبَ، وَلاَ تَشَبَّهُوا بِالْیَهُودِ). امام(علیه السلام) فرمود: «این سخن را پیامبر(صلى الله علیه وآله) زمانى فرمود که پیروان اسلام کم بودند اما امروز که اسلام گسترش یافته و آرامش و امنیت برقرار گشته (و اسلام استقرار یافته است) هر کسى مختار است (که رنگ و خضاب بکند یا نه)»; (فَقَالَ(علیه السلام): إِنَّمَا قَالَ(صلى الله علیه وآله) ذَلِکَ وَالدِّینُ قُلٌّ، فَأَمَّا الاْنَ وَقَدِ اتَّسَعَ نِطَاقُهُ، وَضَرَبَ بِجِرَانِهِ، فَامْرُؤٌ وَمَا اخْتَارَ). «نطاق» در اصل به معناى کمربند و یا کمربندهاى خاصى است که زنان به کمر مى بستند; ولى در اینجا به معناى محدوده و قلمرو است، بنابراین جمله «اتَّسَعَ نِطاقُهُ» یعنى قلمرو اسلام گسترش یافته است. «جِران» به معناى قسمت پایین گردن شتر است که به هنگام استراحت آن را به زمین مى نهد و تعبیر به «ضَرَبَ بِجِرانِهِ» کنایه از حاکمیت امنیت بر محیط اسلام است. در آغاز اسلام که عدد مسلمانان کم بود و در میان آنها گروهى از پیران نیز وجود داشتند پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) اصرار داشت که پیران چهره جوان به خود بگیرند تا مایه ترس و وحشت دشمن شوند و نشانى از ضعف در آنها دیده نشود به همین دلیل دستور خضاب و رنگ کردن صادر شد. منتها براى این که دشمنان اعم از یهود و مشرکان، از نکته این کار باخبر نشوند و دوستان نیز احساس ضعف نکنند پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) این دستور را مستند به عدم شباهت با یهود کرد که این کار را به خود اجازه نمى دادند. امام(علیه السلام) به این نکته دقیق اشاره مى کند که هر حکمى تابع موضوع خود است; اگر موضوع تغییر یابد آن حکم نیز عوض مى شود، همان گونه که اگر شراب سرکه شود و یا کافر مسلمان گردد حکم آن تغییر پیدا مى کند. امام(علیه السلام) مى فرماید: موضوع این حکم رعب افکندن در دل دشمنان از طریق جوان نمایى پیران بوده و این مربوط به زمانى است که عدد مسلمانان کم بود اما در عصر امام که اسلام سراسر منطقه را فرا گرفته بود و حکومت اسلامى تثبیت یافته بود نه ترسى از مشرکان وجود داشت و نه خوفى از یهود، دیگر موضوعى براى رعب افکندن در دل دشمن از طریق رنگ کرد موهاى سفید باقى نمانده بود.
🌱 بِسْمِ اللّٰه الرَّحْمٰنِ الرَّحيم 🌱 ❇️ احكام تقليد [مسائل تقليد از رساله حضرت امام] 📌مسأله ۱۰ 🛑 چگونگی رجوع به مجتهد میت بعد از عمل به فتوای مجتهد زنده اگر در مسأله‌اى به فتواى مجتهدى عمل كند و بعد از مردن او در همان مسأله به فتواى مجتهد زنده رفتار نمايد، دوباره نمى‌تواند آن را مطابق فتواى مجتهدى كه از دنيا رفته است انجام دهد. ولى اگر مجتهد زنده در مسأله‌اى فتوى ندهد و احتياط نمايد و مقلد مدّتى به آن احتياط عمل كند، دوباره مى‌تواند به فتواى مجتهدى كه از دنيا رفته عمل نمايد. مثلاً اگر مجتهدى گفتن يك مرتبه « سُبْحٰانَ اللّٰهِ وَ الْحَمْدُ للّٰهِ وَ لاٰ إِلٰهَ اِلاّ اللّٰهُ وَ اللّٰهُ اَكْبَرُ» را در ركعت سوم و چهارم نماز كافى بداند و مقلد مدتى به اين دستور عمل نمايد و يك مرتبه بگويد، چنانچه آن مجتهد از دنيا برود و مجتهد زنده احتياط واجب را در سه مرتبه گفتن بداند و مقلد مدتى به اين احتياط عمل كند و سه مرتبه بگويد دوباره مى‌تواند به فتواى مجتهدى كه از دنيا رفته برگردد و يك مرتبه بگويد. (1) 📍براى دانستن نظرات ديگر مراجع در ذیل همین مسأله به این 👇 آدرس ها مراجعه‌ کنید : 👉 https://lib.eshia.ir/10369/1/23 👉 https://lib.eshia.ir/10369/1/24
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 ⬅️🌹 اهمیت آب در زندگی : 💦💧 وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ 💦💧و هر چیز زنده اى را از آب پدید آوردیم؟ آیا[باز هم ] ایمان نمى آورند؟ 💦💧and We have made of water everything living, will they not then believe? (قرآن کریم سوره انبیاء 30) 🟩💦 پیام ها و نکته ها : 💧⬅️ 1. آیا می دانید : 💦👈🏾_ هم نزولات آسمانی کم شده و هم آب های زیر زمینی نشست کرده به عنوان مثال : شهریار تهران 300 متر و در رفسنجان 450 متر و در جهرم 570 متر 💦👈🏾_تا 5 سال آینده، نزاع ها بر سر کمبود آب است.؟!؟! 💦👈🏾_ اگر فقط یک لیوان، کمتر مصرف کنیم روزی 17000000 لیتر آب ذخیره می شود.؟!؟! 💦👈🏾_ ایرانیان فرهنگ مصرف آب را، در گذشته بیشتر رعایت می کردند.؟!؟ 💦👈🏾_ پس می توانیم باز هم، با مصرف بهینه ی آب، این کمبود را، مدیریت کنیم؟!؟ 💦👈🏾_ الگوی مصرف برای یک خانواده ی متوسط، 15000 لیتر در ماه است؟!؟ 💧⬅️ 2. پیشنهاد هایی برای کم کردن مصرف آب : 🌹_ جدا سازی آب شرب از آب شستشو 🌹_اصلاح و کم مصرف کردن شیرهای آب 🌹_ کنترل مصرف آب در حمام با استفاده از لگن 🌹_ کم کردن مصرف آب هنگام غسل و وضوء 🌹_ شستن لباس با پر کردن ماشین لباسشویی و کم کردن دفعات شستشو 🌹_ کم کردن مصرف آب در شیوه ی شستن ظرفها 🌹_ جارو کردن پارکینگ بجای شستشو 🌹_ تمیز کردن ماشین بجای شستشو 🌹_ تعطیل کردن موقت استخرهای شخصی و استفاده از استخرهای عمومی 🌹_ توسل به امام زمان عج و دعا و نماز باران جهت نزول رحمت الهی 🌹_ نشر این مطلب در راستای کم کردن مصرف آب در جامعه 🟩💖 نتیجه گیری : پس بیاییم در بسیج عمومی جامعه به یاد هم وطن های محروم از آب، مصرف آب را بهینه و کم کنیم. ⭕️ 💧💦 سلام عزیز روزگار تان سیراب از بندگی و معنویت 🟩💖🟢💖🟢💖🟢🟩
record_۲۰۲۱-۱۲--AudioConverter3.mp3
14.43M
هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّي إِذَا كُنتُمْ فِي الْفُلْكِ وَجَرَيْنَ بِهِم بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَفَرِحُواْ بِهَا جَاءتْهَا رِيحٌ عَاصِفٌ وَجَاءهُمُ الْمَوْجُ مِن كُلِّ مَكَانٍ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُاْ اللّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنجَيْتَنَا مِنْ هَـذِهِ لَنَكُونَنِّ مِنَ الشَّاكِرِينَ (22)
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 📍 🔺 : 🛑 تغییر حکم یا تغییر شرایط وَسُئِلَ(علیه السلام) عَنْ قَوْلِ الرَّسُولِ(صلى الله علیه وآله): «غَیِّرُوا الشَّیْبَ وَلاَ تَشَبَّهُوا بِالْیَهُودِ» إِنَّمَا قَالَ(صلى الله علیه وآله) ذَلِکَ وَالدِّینُ قُلٌّ، فَأَمَّا الاْنَ وَقَدِ اتَّسَعَ نِطَاقُهُ، وَضَرَبَ بِجِرَانِهِ، فَامْرُؤٌ وَمَا اخْتَارَ.. ✳️ شرح لغات غَيِّرُوا الشَيْبَ: پيرى را (با خضاب) تغيير دهيد، يعنى سفيدى موها را با خضاب كردن تغيير دهيد تا دشمن شما را پير و ناتوان نپندارد. قُلٌّ: اندك، كم، يعنى پيروان اسلام اندك بودند. النِطَاق: كمر بند پهن. اتَّسَعَ نِطَاقُهُ: كنايه از گسترش و توسعه است. الجِران: جلو گردن شتر كه به هنگام استراحت بر زمين مى گذارد، مجازا به معناى ثبوت و استقرار است. ♻️ ترجمه و شرح حکمت 📍 قسمت دوم : در اینجا دو سؤال پیش مى آید : ❓سؤال اول این که ما معتقدیم: «حَلاَلُ مُحَمَّد حَلاَلٌ أَبَداً إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَحَرَامُهُ حَرَامٌ أَبَداً إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَة; حلال و حرام اسلام تا دامنه قیامت تغییر ناپذیر است».(۱) و این اصل با آنچه در این حدیث آمده چگونه سازگار است؟ ✍ مرحوم مغنیه در شرح نهج البلاغه خود پاسخ خوبى به این سؤال داده است که با توضیحى آن را مى آوریم: احکام شرع دو گونه است: احکامى که بر اساس موضوعات ثابت و فطرى تشریع شده مانند نماز و روزه و حج و... که تغییرپذیر نیست، همچون قوانین ثابتى که در جهان آفرینش حکمفرماست و احکامى که بر اساس موضوعات متغیر وارد شده است که با تغییر موضوع، حکم عوض مى شود; مثلا ما مى دانیم خرید و فروش خون و اعضاى بدن انسان در سابق جزء محرمات بود، زیرا هیچ فایده مباحى نداشت ولى امروز که براى نجات جان مصدومان یا پیوند اعضا آثار حیات بخش دارد کاملاً قابل خرید و فروش به قیمت هاى بالاست. امثال این احکام در میان احکام اسلامى کم نیست. مسئله رنگ آمیزى موهاى سفید که در این کلام نورانى به آن اشاره شده است نیز از همین قبیل بوده، زیرا پغمبر اکرم در زمانى که یارانش کم و در میان این عده کم جمعى از ریش سفیدان بودند این دستور را صادر کرد تا چهره پیرمردان جوان شود و سبب ترس دشمن گردد. (علاوه بر این که در روحیه خود آنها نیز اثر مى گذارد و روح جوانى در آنها جوانه مى زند.) ولى هنگامى که شرایط عوض شد و جمعیت مسلمانان آن اندازه فزونى یافت که وجود پیرمردان محاسن سفید در میان آنها تأثیرى در قوت و قدرت مسلمانان نداشت، طبعاً حکم هم عوض مى شود.(۲) واضح است که حدیث «حَلالُ مُحَمَّد» اشاره به بخش اول است. شبیه این موضوع چیزى است که در بعضى از روایات آمده است که از امام باقر(علیه السلام) سؤال شد که ما شنیده ایم پیغمبر (و یارانش) در طواف با سرعت و شبیه دویدن حرکت مى کردند آیا ما هم این گونه عمل کنیم و یا به طور معمولى راه برویم؟ آن بزرگوار پاسخ دقیقى به این سؤال دادند، فرمودند: پیغمبر اکرم این دستور را در ماجراى حدیبیه داد تا قریش چابکى آن حضرت و یارانش را ببینند (و بترسند) ولى جمعى از عامه به سبب غفلت از این موضوع که این یک حکم موقت و در شرایط خاصى بوده است هنوز این کار را ادامه مى دهند ولى من و پدرم در طواف راه مى رویم».(۳) ❓سؤال دوم این که مى دانیم خضاب یکى از مستحبات است چگونه امام مى فرماید: امروز هر کس مخیر است بین خضاب و ترک آن؟ ✍ پاسخ این سؤال این است که در آن زمان پیغمبر اکرم به یاران مسن خود الزام کرده بود که خضاب کنند و امام(علیه السلام)مى فرماید: آن الزام اکنون بر طرف شده و هرکس آزاد است و این امر منافاتى با استحباب خضاب ندارد، زیرا آثار دیگرى در روحیه خود انسان و همسر و فرزندان و اطرافیان او ممکن است داشته باشد.(۴) ------------ (۱). کافى، ج 1، ص 58، ح 19. (۲). منظور از تغییر موضوع این نیست که خون یا اعضا عوض مى شود و یا این که خضاب تبدیل به چیز دیگرى مى شود، بلکه مقصود آن است که شرایط و ملاک و فلسفه حکم تغییر مى یابد; فلسفه اى که به منزله قید موضوع است. مثلاً خون بى فایده و مفید دو موضوع است و خضاب زمان ضعف مسلمانان و خضاب زمان قوت دو موضوع محسوب مى شود. (۳). وسائل الشیعه، ج 9 باب 29 از ابواب طواف ح 2. (با کمى تلخیص و اقتباس); فى ظلال نهج البلاغه، ج 4، ص 226. (۴). بهج الصباغه، ج 2 ص 483.
🌱 بِسْمِ اللّٰه الرَّحْمٰنِ الرَّحيم 🌱 ❇️ احكام تقليد [مسائل تقليد از رساله حضرت امام] 📌مسأله ۱۱ 🛑 فلسفه رجوع به مجتهد مسائلى را كه انسان غالباً به آنها احتياج دارد، واجب است ياد بگيرد. (اين مسأله در رسالۀ آيت اللّٰه فاضل نيست) : مسأله هر كس بايد مسائلى را كه معمولاً مورد احتياج او واقع مى‌شود ياد گيرد يا طريقۀ احتياط آن را بداند. : مسأله مسائلى را كه انسان احتمال عقلايى مى‌دهد به آنها احتياج پيدا كند و نتواند احتياط كند، بايد پيش از عمل آنها را ياد بگيرد تا در هنگام عمل بر خلاف وظيفه شرعى خود رفتار نكند. : مسأله بر مكلف لازم است مسائلى را كه احتمال مى‌دهد به واسطه ياد نگرفتن آنها در معصيت يعنى ترك واجب يا فعل حرام واقع مى‌شود ياد بگيرد.
record_۲۰۲۱-۱۲--AudioConverter4.mp3
14.16M
فَلَمَّا أَنْجاهُمْ إِذا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّما بَغْيُكُمْ عَلى‌ أَنْفُسِكُمْ مَتاعَ الْحَياةِ الدُّنْيا ثُمَّ إِلَيْنا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «23»
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 📍 🔺 : 🛑 نكوهش بى طرفى هاى منفى فِی الَّذِینَ اعْتَزَلُوا الْقِتَالَ مَعَهُ: خَذَلُوا الْحَقَّ، وَلَمْ یَنْصُرُوا الْبَاطِلَ. ♻️ ترجمه و شرح حکمت شرح و تفسیر بى طرف هاى منفى همان گونه که در سند این حکمت آمد، این سخن حکیمانه امام مربوط به بعضى افراد سرشناس از مسلمانان مانند «سعد بن ابىوقاص» و «عبدالله بن عمر» است که در جنگ جمل وصفین با امام همراهى نکردند وبه دشمنان او نیز نپیوستند، بلکه بى طرف ماندند وبه عذرهاى واهى متوسل شدند. امام درباره آنها مى فرماید: «حق را تنها گذشتند و باطل را یارى نکردند»; (خَذَلُوا الْحَقَّ، وَلَمْ یَنْصُرُوا الْبَاطِلَ). اشاره به این که گرچه آنها به یارى باطل نشتافتند و در صف مقابل ما قرار نگرفتند; ولى چون به یارى حق برنخاستند و به پیام قرآن که مى گوید: «(فَقاتِلُوا الَّتى تَبْغى حَتّى تَفىءَ إِلى أَمْرِ اللّه); به آن گروه ظالمى که بر ضد پیروان حق (و امام مسلمین) برخاسته بجنگید تا به فرمان گردن نهند»(۱) عمل نکردند درخور هر گونه سرزنش و ملامتند. در این که آیا این گروه با على(علیه السلام) بیعت کرده بودند ولى در مسئله مبارزه با اصحاب جمل و جنایتکاران شام کوتاه آمده بودند یا از ابتدا زیر بار بیعت نرفته بودند، در میان مورخان اختلاف نظر است. در بعضى از نقل ها آمده که اینها بیعت را پذیرفتند ولى به فرمان امام در مبارزه با اهل باطل عمل نکردند و مطابق برخى دیگر از نقل ها از ابتدا زیر بار بیعت با آن حضرت نرفتند و جزء اقلیت ناچیزى بودند که بر خلاف جمهور مسلمین از بیعت با امام سر باز زدند. مرحوم علامه شوشترى معتقد است که اکثر روایات حاکى از آن است که این گروه بیعت نکردند.(۲) در اینجا این سؤال پیش مى آید که اگر آنها بیعت نکردند چگونه امام انتظار داشت که به لشکر او بپوندند و با باطل مبارزه کنند. پاسخ این سؤال روشن است، زیرا اوّلاً جمهور مسلمانان و اکثریت قاطع مهاجران و انصار بیعت کرده بودند و این حجت براى همه مردم بود و ترک بیعت گناه بزرگى بود که از آنها سر زد. ثانیاً به فرض که آنها بیعت نکرده باشند ولى وظایف یک مسلمان را باید انجام دهند و به آیات قرآن باید عمل کنند یعنى همان گونه که نماز و روزه و حج را باید انجام دهند، به آیه شریفه (فَقاتِلُوا الَّتِى تَبْغی حَتّى تَفِىءَ إِلى أَمْرِ اللّه)نیز باید گردن نهند. این یک وظیفه اسلامى است که به بیعت ربطى ندارد. به خصوص این که در حدیثى نیز از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده است که فرمود: «السّاکِتُ عَنِ الْحَقِّ شَیْطانٌ أَخْرَسٌ; کسى که نسبت به حق بى طرف و بى تفاوت بماند و سکوت اختیار کند شیطان گنگى است».(۳) به ویژه این که کناره گیرى این گونه افراد که به عنوان شخصیت هاى معروف جامعه اسلامى شناخته مى شدند ضربات شدیدترى بر پیکر حق وارد مى کرد. قابل توجه این که ابن عبدالبر در کتاب استیعاب در شرح حالات «عبدالله بن عمر» مى نویسد که به هنگام وفات مى گفت: هیچ چیزى ناراحت کننده اى در دلم از امر دنیا نیست جز این که که من با آن گروه ستمگر همراه على بن ابى طالب پیکار نکردم».(۴) ----------------- (١). حجرات، آیه 9. (٢). شرح نهج البلاغه مرحوم تسترى، ج 9، ص 577. (٣). شرح نهج البلاغه مغنیه، ج 4، ص 227. (٤). مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 17.
🌱 بِسْمِ اللّٰه الرَّحْمٰنِ الرَّحيم 🌱 ❇️ احكام تقليد [مسائل تقليد از رساله حضرت امام] 📌مسأله ۱۱ 🛑 چرا باید رساله عملیه داشته باشیم مسائلى را كه انسان غالباً به آنها احتياج دارد، واجب است ياد بگيرد. (اين مسأله در رسالۀ آيت اللّٰه فاضل نيست) : هر كس بايد مسائلى را كه معمولاً مورد احتياج او واقع مى‌شود ياد گيرد يا طريقۀ احتياط آن را بداند. : مسائلى را كه انسان احتمال عقلايى مى‌دهد به آنها احتياج پيدا كند و نتواند احتياط كند، بايد پيش از عمل آنها را ياد بگيرد تا در هنگام عمل بر خلاف وظيفه شرعى خود رفتار نكند. : بر مكلف لازم است مسائلى را كه احتمال مى‌دهد به واسطه ياد نگرفتن آنها در معصيت يعنى ترك واجب يا فعل حرام واقع مى‌شود ياد بگيرد.
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 ❇️ ۱۸ ضرب المثلی که ریشه قرآنی دارند ❇️ ✍ تدوین و گردآوری توسط مبلغین کشوری مترجمی زبان قرآن زیر نظر صاحب طرح *استاد سید علی حسینی یزدی* ۱- 🔷 *هر گلی بزنی سر خودت زدی* 🔶 *إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ* *اگر نیکی کنید ، به خودتان نیکی می کنید* (إسراء٧) ۲- 🔷 *بی گدار به آب نزن* 🔶 *وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ* *و با دستهایتان خود را به هلاکت نیفکنید* (بقرة١٩٥) ۳- 🔷 *آشپز که دوتا شد آش یا شور می شود یا بی نمک* 🔶 *لوکان فیهما آلهة إلاّ اللّٰه لفسدتا* *اگر بود در میان آسمان و زمین معبودانی دیگر، هر آینه تباه می شدند آن دو ( و نظام هستی بهم میخورد)* (انبياء٢٢) ٤- 🔷 *از تو حرکت از خدا برکت* 🔶 *وَمَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً* *و هر کس مهاجرت کند در راه خداوند( برای آسایش و گشایشِ اُمورش) ، جایگاه بسیار خواهد یافت* (نساء١٠٠) ۵- 🔷 *اگر علی ساربونه میدونه شترش رو کجا بخوابونه* 🔶 *اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ* *خداوند بهتر میداند کجا قراردهد رسالتش را* (انعام۱۲۴) ۶- 🔷 *مور همان به که نباشد پرش* 🔶 *وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ* *و اگر بگشاید خداوند روزی را برای بندگانش ، هر آینه ظلم و طغیان کنند در زمین* (شوری۲۷) ۷- 🔷 *یار بی پرده از در و دیوار در تجلی است یا اولی الابصار* 🔶 *فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ* *پس هر کجا روی گردانید، پس آنجا ذات خداوند است* (بقره۱۱۵) ۸- 🔷 *به عمل کار برآید به سخندانی نیست* 🔶 *يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ* *ای کسانی که ایمان آوردید! برای چه می گویید آنچه را انجام نمی دهید؟* (صف۲) ۹- 🔷 *نه چندان بخور کز دهانت بر آید* *نه چندان که از ضعف جانت بر آید* 🔶 *وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا* *و نه هرگز دست خود (در احسان به خلق) محکم به گردنت بسته‌دار، و نه بسیار باز و گشاده‌دار، که (هر کدام کنی) به نکوهش و درماندگی خواهی نشست* (اسرا۲۹) ۱۰- 🔷 *شتر دیدی ندیدی* 🔶 *وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا* *هرگاه به عمل لغوی (از مردم غافل) بگذرند، بزرگوارانه از آن درگذرند* (فرقان۷۲) ۱۱- 🔷 *گر به دولت برسی مست نگردی مردی* 🔶 *کلا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَی أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى* *حقا كه انسان سركشى مى ‏كند همين كه خود را بى ‏نياز پندارد* (علق۶،۷) ۱۲- 🔷 *کبوتر با کبوتر باز با باز* *کند هم جنس با هم جنس پرواز* 🔶 *الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ ۖ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ* *زنان بدکار و ناپاک شایسته مردانی بدین وصفند و مردان زشتکار و ناپاک نیز شایسته زنانی بدین صفتند و (بالعکس) زنان پاکیزه نیکو لا یق مردانی چنین و مردان پاکیزه نیکو لایق زنانی همین گونه‌اند* (نور۲۶) ۱۳- 🔷 *تو مو می بینی و من پیچش مو* 🔶 *إِنِّي أَرَىٰ مَا لَا تَرَوْنَ* *همانا من چیزی می بینم که شما نمی بینید* (انفال۴۸) ۱٤- 🔷 *ماه پشت ابر نمی ماند* 🔶 *الْآنَ حَصْحَصَ الْحَقُ* *الان اشکار شد حقیقت* (یوسف۵۱) ۱۵- 🔷 *تو را به خیر و ما را به سلامت* 🔶 *لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِینِ* *برای شما دین شما و برای من دین من* (کافرون۶) ۱۶- 🔷 *هر آنکس که دندان دهد نان دهد* 🔶 *نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ* *ما روزی میدهیم شما را و آنها را* (انعام۱۵۱) ۱۷- 🔷 *در نا امیدی بسی امید است* 🔶 *لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّه* *ناامید نشوید از رحمت خداوند (زمر 39) ۱۸- 🔷 *از پس هر گریه آخر خنده ای است* 🔶 *إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا* *همانا با هر سختی آسانی است* (انشراح٦)
record_۲۰۲۱-۱۲--AudioConverter5.mp3
13.87M
إِنَّما مَثَلُ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَ الْأَنْعامُ حَتَّى إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّيَّنَتْ وَ ظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ عَلَيْها أَتاها أَمْرُنا لَيْلًا أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصِيداً كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ «24»
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 📍 🔺 : 🛑 نتیجه تسلیم در برابر آرزوها مَنْ جَرَى فِی عِنَان أَمَلِهِ عَثَرَ بِأَجَلِهِ. ♻️ ترجمه و شرح حکمت امام(علیه السلام) در این گفتار کوتاه و حکمت آمیز خود به مسئله طول آرزوها و سرنوشتى که دامان انسان را مى گیرد اشاره کرده مى فرماید: «کسى که در مسیر آرزوها گام بردارد در (دام) مرگ خواهد افتاد»; (مَنْ جَرَى فِی عِنَان أَمَلِهِ عَثَرَ بِأَجَلِهِ(1). أمل به معناى هر نوع آرزو است; خواه آرزوى معقول باشد یا نامعقول، از این رو این واژه در مورد معصومان و اشخاص برجسته نیز به کار رفته آنها را کعبه آمال مى نامند و حتى خداوند به عنوان «منتهى الأمل» شمرده شده که همان آخرین نقطه آرزو است. در مناجات مفتقرین از مناجات پانزده گانه امام سجاد(علیه السلام)مى خوانیم: «یا مُنْتَهى أَمَلِ الاْمِلینَ» و در حدیث نیز از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله)نقل شده که فرمود: «الاَْمَلُ رَحْمَةٌ لاُِمَّتِی وَلَوْ لاَ الاَْمَلُ مَا رَضَعَتْ وَالِدَةٌ وَلَدَهَا وَلاَ غَرَسَ غَارِسٌ شَجَراً; آرزو مایه رحمت براى امت من است و اگر آرزو نبود هیچ مادرى فرزندش را شیر نمى داد و هیچ باغبانى درختى نمى کاشت».(2) زیرا آرزوهاست که انسان را به تلاش و کوشش براى رسیدن به اهداف برتر و بالاتر وا مى دارد. ولى همین آرزو هرگاه به صورت نامعقول درآید و تبدیل به آرزوهاى دور و دراز و دست نیافتنى شود انسان را چنان به خود مشغول مى دارد که از همه چیز حتى خداوند و مرگ و معاد غافل مى شود و چنان سرگرم مى گردد که ناگهان مرگش فرا مى رسد در حالى که دستش از همه چیز تهى است. تعبیر به «مَنْ جَرى...» (مطابق برخى نقل ها) «مَنْ أَرْخى عِنانَ أَمَلِهِ» (کسى که لجام آرزو را سست و رها کند.) اشاره به همین آرزوهاست و به تعبیر دیگر، آرزو تشبیه به مرکب سرکشى شده که اگر عنان و زمام او را رها کنند طغیان مى کند و انسان را در پرتگاه مى افکند. درباره طول امل و درازى آرزوها و پیامدهاى سوء آن بحث گسترده اى در روایات معصومان آمده است که به چند نمونه آن اشاره مى شود. از جمله در حدیثى از امیر مؤمنان على(علیه السلام) مى خوانیم: «اَلأَمَلُ یُفْسِدُ الْعَمَلَ وَیَفْنِی الاَْجَلَ; آرزوهاى دراز اعمال انسان را تباه مى کند و مرگ را به فراموشى مى افکند».(3) در حدیث دیگرى از همان حضرت مى خوانیم: «اَلأَمَلُ سُلْطانُ الشَّیاطینِ عَلَى قُلُوبِ الْغافِلینَ; آرزوى دور و دراز مایه سلطه شیاطین بر دل هاى غافلان است».(4) باز در حدیثى از همان حضرت آمده است: «اَلأَمَلُ کَالسَّرابِ یُغِرُّ مَنْ رَآهُ وَیَخْلِفُ مَنْ رَجاهُ; آرزوهاى دور و دراز همچون سراب است بیننده را مى فریبد و آن کس را که بر آن دل ببندد مأیوس مى سازد»(5). (6) ------------ (۱). «با» در «بِأجَلِهِ» همان گونه که جمعى از محققان گفته اند به معناى «فى» است; یعنى چنین شخصى که اختیار خود را به دست آرزوها سپرده در مرگش سقوط مى کند در حالى که عمل مثبتى انجام نداده است. (۲). بحارالانوار، ج 74، ص 175. (۳). غررالحکم، ح 7252. (۴). غررالحکم، ح 7206. (۵). غررالحکم، ح 7207.
record_۲۰۲۱-۱۲-۱۲_۰۷-۴۷-۰۹.wav
47.22M
وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلى‌ دارِ السَّلامِ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ «25»
🌱 بِسْمِ اللّٰه الرَّحْمٰنِ الرَّحيم 🌱 ❇️ احكام تقليد [مسائل تقليد از رساله حضرت امام] 📌مسأله ۱۲ 🛑 وقتی مسأله ای را نمی دانیم .... اگر براى انسان مسأله‌اى پيش آيد كه حكم آن را نمى‌داند مى‌تواند صبر كند تا فتواى مجتهد اعلم را به دست آورد، (1) يا اگر احتياط ممكن است به احتياط عمل نمايد بلكه اگر احتياط ممكن نباشد چنانچه از انجام عمل، محذورى لازم نيايد، مى‌تواند عمل را به جا آورد (2) . پس اگر معلوم شد كه مخالف واقع يا گفتار (3) مجتهد بوده دوباره بايد انجام دهد 📍براى دانستن نظرات ديگر مراجع در ذیل همین مسأله به این 👇 آدرس ها مراجعه‌ کنید : 👉 https://lib.eshia.ir/10369/1/24 👉 https://lib.eshia.ir/10369/1/25
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 📍 🔺 : 🛑 چشم پوشى از لغزش جوانمردان أَقِیلُوا ذَوِی الْمُرُوءَاتِ عَثَرَاتِهِمْ، فَمَا یَعْثُرُ مِنْهُمْ عَاثِرٌ إِلاَّ وَیَدُ اللَّهِ بِیَدِهِ یَرْفَعُهُ. ♻️ ترجمه و شرح حکمت امام(عليه السلام) در اين کلمه حکمت آميز به لغزش هايى اشاره دارد که گاه از اشخاص با شخصيت سر مى زند و همگان را توصيه مى کند از آن چشم بپوشند. مى فرمايد: «از لغزش هاى افراد با شخصيت (و) جوانمرد چشم پوشى کنيد، چرا که هيچ کس از آنها گرفتار لغزش نمى شود مگر اين که دست خدا به دست اوست و او را بلند مى کند»; (أَقِيلُوا ذَوِي الْمُرُوءَاتِ عَثَرَاتِهِمْ، فَمَا يَعْثُرُ مِنْهُمْ عَاثِرٌ إِلاَّ وَ يَدُ اللَّهِ بِيَدِهِ يَرْفَعُهُ). «اقيلوا» از ماده «اقاله» در اصل به معناى باز پس گرفتن معامله در جايى است که خريدار، پشيمان مى شود، سپس به هر نوع چشم پوشى اطلاق شده است. «مروءات» جمع «مروءه» به معناى شخصيت و جوانمردى است. «عثرات» جمع «عثره» به معناى لغزش و خطاست. روشن است که هر انسانى ـ به جز معصومان عليهم السلام در زندگى خود گرفتار لغزش يا لغزش هايى مى شوند. اگر آنها افراد با شخصيت و نيکوکارى باشند بايد به موجب حسن اعمال و رفتارشان از اين لغزش ها چشم پوشى کرد; هر گونه نقل آن براى ديگران يا سرزنش يا بزرگ نمايى کارى است خطا و بر خلاف انصاف و جوانمردى، زيرا خدا هم مدافع اين گونه افراد است. امام مى فرمايد: هرگاه يکى از اين افراد نيکوکار و با شخصيت به زمين بخورند خداوند فورا وى را از زمين بلند مى کند و اجازه نمى دهد آبروى او برود. از اين جمله حکمت آميز دو نتيجه مى توان گرفت: نتيجه اول که در متن جمله آمده اين است که لغزش هاى نيکوکاران و افراد پاک و با تقوا را بايد ناديده گرفت و حسن ظنِ به آنها را نبايد با اين لغزش ها به سوء ظن مبدل کرد. اين همان چيزى است که در روايت معروف که به صورت ضرب المثل در آمده مى خوانيم: «اَلْجَوادُ قَدْ يَکْبُو» يا «قَدْ يَکْبُو الْجَوادُ» (اسب ارزشمند و کارآمد گاه ممکن است گرفتار لغزشى شود) و در بعضى از عبارات اين جمله به آن افزوده شده که «الصّارِمُ قَدْ يَنْبُو; شمشير برنده نيز گاهى کارگر نمى شود». نتيجه دومى که مى توانيم از آن بگيريم اين است که اگر راه تقوا و نيکوکارى و جوانمردى را پيش گيريم خداوند به هنگام لغزش ها ما را تنها نمى گذارد و دست ما را مى گيرد و از زمين بلند مى کند و آبروى ما را حفظ مى نمايد
record_۲۰۲۱-۱۲--AudioConverter7.mp3
10.35M
لِلَّذِين‌َ أَحسَنُوا الحُسني‌ وَ زِيادَةٌ وَ لا يَرهَق‌ُ وُجُوهَهُم‌ قَتَرٌ وَ لا ذِلَّةٌ أُولئِك‌َ أَصحاب‌ُ الجَنَّةِ هُم‌ فِيها خالِدُون‌َ «26»
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 📍 🔺 : 🛑 اثر نا امید شدن... قُرِنَتِ الْهَيْبَةُ بِالْخَيْبَةِ، وَ الْحَيَاءُ بِالْحِرْمَانِ؛ وَ الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ، فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْرِ. ♻️ ترجمه و شرح حکمت 📌 قسمت اول : امام(علیه السلام) در این سخن پرمعناى خود به سه نکته مهم اشاره مى کند. 1⃣ نخست مى فرماید: «ترس (نابجا) با ناامیدى مقرون است»; (قُرِنَتِ الْهَیْبَةُ بِالْخَیْبَةِ). بدون شک ترس از عوامل و اشیاى خطرناک، حالتى است که خداوند در انسان براى حفظ او آفریده است. هنگامى که حادثه خطرناکى رخ مى دهد یا موجود خطرناکى به انسان حمله مى کند و خود را قادر بر دفاع نمى بیند ترس بر او غالب مى شود و خود را به سرعت از صحنه دور مى سازد این گونه ترس منطقى و موهبت الهى براى حفظ انسان از خطرات است. هرگاه سیلاب عظیمى حرکت کند و انسان خود را در مسیر آن ببیند و بترسد و با سرعت خود را کنار بکشد چه کسى مى گوید این صفت مذموم است؟ ترس بجا سپرى است در برابر این گونه حوادث. ولى ترس نابجا که ناشى از توهم یا ضعف نفس یا عدم مقاومت در مقابل مشکلات باشد به یقین مذموم و نکوهیده است و این گونه ترس هاست که انسان را از رسیدن به مقاصد عالیه باز مى دارد. به همین دلیل از قدیم گفته اند: شجاعان اند که به موفقیت هاى بزرگ دست مى یابند. شاعر مى گوید: مَنْ راقَبَ النّاسَ ماتَ هَمّاً *** وَنالَ بِاللَّذةِ الْجَسُورُ «کسى که ملاحظه سخنان این و آن کند (و از آن بترسد) از غصه مى میرد; ولى افراد جسور و شجاع به لذات و کامیابى ها مى رسند». واژه «هیبه» گاه به معناى شکوه و جلال آمده که موجب خوف دیگران مى شود و گاه به معناى ترس است و در جمله بالا معناى دوم اراده شده است آن هم ترس بیجا، و واژه «خیبة» به معناى خسران و شکست و ناکامى و محرومیت است و این دو همواره با هم قرین اند و به این ترتیب امام مى خواهد پیروان خود را به شجاعت در تمام امور دعوت کند.
🌱 بِسْمِ اللّٰه الرَّحْمٰنِ الرَّحيم 🌱 ❇️ احكام تقليد [مسائل تقليد از رساله حضرت امام] 📌مسأله ۱۳ 🛑 وظیفه گوينده مسأله زمانی که بفهمد آن مسأله تغییر کرده یا اشتباه بوده... اگر كسى فتواى مجتهدى را به ديگرى بگويد، چنانچه فتواى آن مجتهد عوض شود لازم نيست به او خبر دهد كه فتوى عوض شده، ولى اگر بعد از گفتن فتوى بفهمد اشتباه كرده (1) (در صورتى كه ممكن باشد) (2) بايد اشتباه را برطرف كند. 📍براى دانستن نظرات ديگر مراجع در ذیل همین مسأله به این 👇 آدرس مراجعه‌ کنید : 👉 https://lib.eshia.ir/10369/1/25
record_۲۰۲۱-۱۲--AudioConverter8.mp3
12.37M
وَ الَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئاتِ جَزاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثْلِها وَ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ما لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ كَأَنَّما أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّيْلِ مُظْلِماً أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ «27»
🌱 بِسْمِ اللّٰه الرَّحْمٰنِ الرَّحيم 🌱 ❇️ احكام تقليد [مسائل تقليد از رساله حضرت امام] 📌مسأله ۱۴ 🛑 وظیفه کسی که اهل تقليد نبوده... اگر مكلّف مدتى اعمال خود را بدون تقليد انجام دهد (1) در صورتى اعمال او صحيح است كه بفهمد به وظيفۀ واقعى خود رفتار كرده است، (2) يا عمل او (با فتواى مجتهدى كه وظيفه‌اش تقليد از او بوده، يا) (3) با فتواى مجتهدى كه فعلاً بايد از او تقليد كند مطابق باشد (4) . 📍براى دانستن نظرات ديگر مراجع در ذیل همین مسأله به این 👇 آدرس ها مراجعه‌ کنید : 👉 https://lib.eshia.ir/10369/1/25 👉 https://lib.eshia.ir/10369/1/26 👉 https://lib.eshia.ir/10369/1/27
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 📍 🔺 : 🛑 علت محرومیت ... قُرِنَتِ الْهَيْبَةُ بِالْخَيْبَةِ، وَ الْحَيَاءُ بِالْحِرْمَانِ؛ وَ الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ، فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْرِ. ♻️ ترجمه و شرح حکمت 📌 قسمت دوم : امام(علیه السلام) در این سخن پرمعناى خود به سه نکته مهم اشاره مى کند : 2⃣ در جمله کوتاه و پرمعناى دوم مى فرماید: «کم رویى با محرومیت همراه است»; (وَالْحَیَاءُ بِالْحِرْمَانِ). حیاء مانند هیبت دو معناى باارزش و ضد ارزش دارد; حیاى ارزشمند آن است که انسان از هر کار زشت و گناه و آنچه مخالف عقل و شرع است بپرهیزد و حیاى ضد ارزش آن است که انسان از فراگرفتن علوم و دانش ها و یا سؤال کردن از چیزهایى که نمى داند یا احقاق حق در نزد قاضى و جز او اجتناب کند، همان چیزى که در عرف، از آن به کم رویىِ ناشى از ضعف نفس تعبیر مى شود. منظور امام(علیه السلام) در گفتار بالا همان معناى دوم است که انسان را گرفتار محرومیت ها مى سازد. در حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «الْحَیَاءُ حَیَاءَانِ حَیَاءُ عَقْل وَحَیَاءُ حُمْق فَحَیَاءُ الْعَقْلِ هُوَ الْعِلْمُ وَحَیَاءُ الْحُمْقِ هُوَ الْجَهْلُ; شرم و حیا دو گونه است حیاى عاقلانه و حیاى احمقانه; حیاى عاقلانه از علم سرچشمه مى گیرد و حیاى احمقانه از جهل».(۱) در حدیثى نیز از امام صادق آمده است که فرمود: «الْحَیَاءُ عَلَى وَجْهَیْنِ فَمِنْهُ ضَعْفٌ وَمِنْهُ قُوَّةٌ وَإِسْلاَمٌ وَإِیمَانٌ; حیا بر دو گونه است قسمى از آن ضعف و ناتوانى و قسمى دیگر، قوت و اسلام و ایمان است».(۲) در حدیث دیگرى در غررالحکم از على(علیه السلام) آمده است: «مَنِ اسْتَحیى مِنْ قَوْلِ الْحَقِّ فَهُوَ أَحْمَقٌ; کسى از گفتن حق شرم کند احمق است».(۳) بعضى از علما در تعریف حیا چنین گفته اند: «حیا ملکه اى نفسانى است که سبب انقباض و خوددارى نفس از انجام کارهاى قبیح و انزجار از اعمال خلاف آداب به سبب ترس از ملامت مى شود». البته این همان حیاى ممدوح و باارزش است. در تفسیر حیاى مذموم گفته اند: «همان انقباض نفس و خوددارى از انجام کارهایى است که قبیح نیست، بلکه لازم است انسان بر اثر کم رویى آن را ترک مى کند».(۴) در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) در این باره مى خوانیم: «مَنْ رَقَّ وَجْهُهُ رَقَّ عِلْمُهُ; افراد کم رو کم دانش اند».(۵) -------------- (۱). کافى، ج 2، ص 106، ح 6. (۲). بحارالانوار، ج 75، ص 242. (۳). غررالحکم، ح 988. (۴). سفینة البحار، ماده حیاء. (۵). کافى، ج 2، ص 106، ح 3.
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 📍 🔺 : 🛑 فرصت ها، منتظر نمی مانند قُرِنَتِ الْهَيْبَةُ بِالْخَيْبَةِ، وَ الْحَيَاءُ بِالْحِرْمَانِ؛ وَ الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ، فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْرِ. ♻️ ترجمه و شرح حکمت 📌 قسمت آخر : امام(علیه السلام) در این سخن پرمعناى خود به سه نکته مهم اشاره مى کند : 3⃣امام در سومین جمله حکمت آمیز به اهمّیّت استفاده از فرصت ها پرداخته مى فرماید: «فرصت ها همچون ابر در گذرند، ازاین رو فرصت هاى نیک را غنیمت بشمارید (و پیش از آن که از دست برود از آنها استفاده کنید»; (وَالْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ(۱)، فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَیْرِ). منظور از فرصت، آماده شدن کامل اسباب کار خوب است مثل این که تمام مقدمات جهت تحصیل علم براى کسى فراهم گردد; هم تن سالم دارد، هم هوش و استعداد، هم استاد لایقى آماده تدریس او و هم فضاى آموزشى خوبى در اختیار اوست که در عرف نام آن را فرصت مى گذارند و از آنجایى که فرصت ها ترکیبى از عوامل متعددى است و هر کدام از این عوامل ممکن است بر اثر تغییراتى زایل شود از این رو فرصت ها زودگذرند. لذا در حدیث دیگرى از همان امام(علیه السلام) مى خوانیم: «الْفُرْصَةُ سَرِیعَةُ الْفَوْتِ بَطِیئَةُ الْعَوْدِ; فرصت با سرعت از دست مى رود و به زحمت به دست مى آید».(۲) به همین دلیل روایات فراوانى در باب «اغتنام فرصت» آمده است و به ما دستور داده اند فرصت ها را غنیمت بشمریم، چرا که ترک آن اندوه بار است. امیرمؤمنان على(علیه السلام) در نامه 31 نهج البلاغه در ضمن وصایایى که به فرزند دلبندش امام مجتبى(علیه السلام) مى کند مى فرماید: «بَادِرِ الْفُرْصَةَ قَبْلَ أَنْ تَکُونَ غُصَّةً; به سراغ استفاده از فرصت برو (پیش از آنکه از دست برود و) مایه اندوه گردد». به هر حال تمام مواهب الهى که در دنیا نصیب انسان مى شود فرصت هاى زودگذرند; جوانى، تندرستى، امنیت، آمادگى روح و فکر، بلکه عمر و حیات انسان همگى فرصت هاى زودگذرى هستند که اگر آنها را غنیمت نشمریم و بهره کافى نگیریم نتیجه اى اندوهبار خواهد داشت. اى دل به کوى عشق گذارى نمى کنى اسباب، جمع دارى و کارى نمى کنى چوگان حکم در کف و گویى نمى زنى بازِ ظفر به دست و شکارى نمى کنى ترسم کزین چمن نبرى آستینِ گل کز گلشنش تحمل خارى نمى کنى --------------- (۱). «السحاب» به گفته لسان العرب جمع «سحابة» به معناى ابر است و جمع الجمع آن «سُحُب» بر وزن «کُتُب» است. (۲). بحارالانوار، ج 75، ص 113.
record_۲۰۲۱-۱۲--AudioConverter9.mp3
10.86M
وَ يَوم‌َ نَحشُرُهُم‌ جَمِيعاً ثُم‌َّ نَقُول‌ُ لِلَّذِين‌َ أَشرَكُوا مَكانَكُم‌ أَنتُم‌ وَ شُرَكاؤُكُم‌ فَزَيَّلنا بَينَهُم‌ وَ قال‌َ شُرَكاؤُهُم‌ ما كُنتُم‌ إِيّانا تَعبُدُون‌َ «28»
قال: اوصینى بما احببت. قالت: یا ابن عم ما عهدتنى کاذبه و لا خائنه و لا خلفتک منذ عاشرتنى. فقال علیه السلام: معاذ اللَّه انت اعلم باللَّه وابرّ واتقى و اکرم و اشدّ خوفاً من اللَّه من ان اوبّخک بمخالفتى، قد عزّ علىّ مفارقتک [بحار ج ۴۳ ص ۹۱.] یعنى: زهرا در آخرین ساعت هاى وداع به امیرالمؤمنین گفت: پسر عمو! در طول عمر هرگز به تو دروغ نگفتم و خیانت نکردم و هیچگاه با تو مخالفت ننمودم. امیرالمؤمنین در پاسخ فرمود: آرى اى دختر پیامبر! معاذ اللَّه که تو خلافى را مرتکب شده باشى. مرتبه خداشناسى و نیکوکارى و تقوا و خداترسى تو بالاتر از آن است که با من مخالفت کرده باشى. مفارقت از تو بسیار بر من سخت است
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 📍 🔺 : 🛑 اگر حق ما را بگيرند... وَ قَالَ (علیه السلام): لَنَا حَقٌّ، فَإِنْ أُعْطِينَاهُ، وَ إِلَّا رَكِبْنَا أَعْجَازَ الْإِبِلِ وَ إِنْ طَالَ السُّرَى. ♻️ ترجمه و شرح حکمت اين جمله حکمت آميز خواه مقارن ايام سقيفه گفته شده باشد يا در شوراى شش نفره عمر براى انتخاب خليفه پس از او، اشاره به مسئله خلافت دارد که حق مسلّم اهل بيت و امير مؤمنان على(عليه السلام) بود. مى فرمايد: «ما را حقى است که اگر به ما داده شود (آزاديم) وگرنه (همچون اسيران و بردگانى خواهيم بود که) در عقب شتر سوار خواهيم شد، هرچند زمانى طولانى اين سير در تاريکى بگذرد»; (وَقَالَ(عليه السلام): لَنَا حَقٌّ، فَإِنْ أُعْطِينَاهُ، وَإِلاَّ رَکِبْنَا أَعْجَازَ الاِْبِلِ، وَإِنْ طَالَ السُّرَى). با توجه به اين که «اعجاز» جمع «عَجُز» به معناى پشت و «سُرى» به معناى سير شبانه است مفسران در اين که منظور از اين تشبيه چيست، احتمالاتى داده اند: مرحوم سيّد رضى مى گويد: «اين کلام از سخنان لطيف و فصيح امام است و معناى آن اين است که اگر حق ما به ما داده نشود همچون افراد خوار و بى مقدار خواهيم بود و اين بدان سبب است که کسى که پشت سر ديگرى سوار بر مرکب مى شود در قسمت عقب مرکب خواهد بود، همچون برده و اسير و مانند آنها»; (قالَ الرَّضىُ وَهذا مِنْ لَطيفِ الْکَلامِ وَفَصيحِهِ وَمَعْناهُ أنّا إنْ لَمْ نُعْطَ حَقَّنا کُنّا أذِلاّءُ وَذلِکَ أنَّ الرَّديفَ يَرْکَبُ عَجُزَ الْبَعيرِ کَالْعَبْدِ وَالاْسيرِ وَمَنْ يَجْرى مَجْراهُما). تفسير ديگر اينکه منظور اين است اگر حق ما را به ما ندهند به زحمت و مشقت فراوان خواهيم افتاد همان گونه که شخص رديف دوم به هنگام سوار شدن بر شتر چنين حالى را خواهد داشت. تفسير سوم اين که اگر ما به حقمان نرسيم مخالفان ما براى مدتى طولانى ما را به عقب خواهند انداخت و ما هم طبق فرموده پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) صبر مى کنيم و براى گرفتن حق خويش دست به شمشير نخواهيم برد. اين احتمال نيز بعيد نيست که هر سه تفسير در مفهوم کلام امام جمع باشد به اين معنا که اگر ما را از حق خود محروم سازند هم ما را به خوارى مى کشانند و هم به زحمت و مشقت مى افکنند و هم مدت طولانى ما را از حقمان محروم مى دارند و به فرمان پيغمبر اکرم ناچاريم صبر کنيم. هر يک از اين تفسيرهاى سه گانه را انتخاب کنيم اشاره به اين نکته است که مخالفان ما افراد بى رحمى هستند که تنها به غصب حق ما قناعت نمى کنند، بلکه اصرار دارند ما را به ذلت و زحمت بيفکنند و هرچه بيشتر رسيدن ما را به حقمان تأخير بيندازند، همان گونه که تاريخ اين واقعيت را نشان داد که دشمنان امام هفتاد سال بر فراز تمام منابر در سراسر جهان اسلام آن حضرت را لعن مى کردند و فرزندانش را در کربلا به خاک و خون کشيدند و خاندان او را به اسارت کشاندند و آنچه از دستشان بر مى آمد از ظلم و ستم بود روا داشتند ولى آنها صبر کردند، تا اين شب تاريک و سياه و ظلمانى برطرف شود و البته باور ما اين است که پايان اين شب سياه و ظلمانى همان ظهور مهدى موعود خواهد بود که در آن زمان حق به صاحب حق مى رسد و جهان دگرگون مى شود و عالم ديگرى جاى اين عالم ظلمانى را خواهد گرفت
در سیره امام باقر علیه السلام داریم که هنگامی که حضرت دچار بیماری تب می شدند آب سرد می طلبیدند و هنگام استفاده از آن با صدای بلند به شکلی که صدای مبارک آن حضرت از بیرون خانه شنیده می شد، حضرت فریاد می زدند: یا فاطمةُ بنتَ محمد. علامه مجلسی می فرمایند:شاید حضرت باقر علیه السلام در هنگام تب کردن، مادرش حضرت فاطمه علیها السلام را برای شفا گرفتن صداغ می زده است، تا خداوند به احترام حضرت فاطمه علیهاالسلام ناراحتی تب را از او دفع نماید. در همین زمینه شیخ عباس قمی می فرماید: شاید تذکر به نام حضرت زهرا علیهاالسلام در هنگام تب شدید بیانکر این بود که همچنانکه بدنم به آتش تب می سوزد و آن را با آب سرد خاموش می سازم قلبم هم به آتش مصیبت مادرم فاطمه علیهاالسلام گدازان است لذا با ذکر فاطمه علیهاالسلام دل را آرام می ساختند. اینجا بقیع عشق است گنبد چرا ندارد هر کس نبوسد این خاک در کعبه جا ندارد قسم به نور طاها قسم به اشک زهرا غربت این زمین را کرب و بلا ندارد