record_۲۰۲۲-۰۱--AudioConverter7.mp3
12.59M
#نیم_نگاهی_به_سوره_یونس
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْظُرُ إِلَيْكَ أَ فَأَنْتَ تَهْدِي الْعُمْيَ وَ لَوْ كانُوا لا يُبْصِرُونَ {۴۳}
#صبحتون_مهدوى
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
مَن كَثُرَ عَفوُهُ مُدَّ في عُمرِهِ
هر كه پُرگذشت باشد، عمرش دراز شود
أعلام الدين صفحه315
@masjedemamhadialaihesalam
مسجد امام هادی علیه السلام
👌 مقام والای قیامتی حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها از لسان مبارک پیامبر اکرم صلی الله عل
👌 مقام والای قیامتی حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها از لسان مبارک پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله _ #بخش_پایانی
💎 وحی خداوند متعال در بهشت به حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها
💎 درخواست حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها در بهشت از خداوند متعال , برای دور بودن محبین اهلبیت علیهم السلام از عذاب
✨ قالَ فَيُوحِي اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهَا: يَا فَاطِمَةُ ، سَلِينِي أُعْطِكِ، وَ تَمَنَّيْ عَلَيَّ أُرْضِكِ
❇️ فتَقُولُ: إِلَهِي، أَنْتَ اَلْمُنَى، وَ فَوْقَ اَلْمُنَى، أَسْأَلُكَ أَنْ لاَ تُعَذِّبَ مُحِبِّي وَ مُحِبِّي عِتْرَتِي بِالنَّارِ
❇️ فيُوحِي اَللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهَا: يَا فَاطِمَةُ ، وَ عِزَّتِي وَ جَلاَلِي وَ اِرْتِفَاعِ مَكَانِي لَقَدْ آلَيْتُ عَلَى نَفْسِي مِنْ قَبْلِ أَنْ أَخْلُقَ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضَ بِأَلْفَيْ عَامٍ أَنْ لاَ أُعَذِّبَ مُحِبِّيكِ، وَ مُحِبِّي عِتْرَتِكِ بِالنَّارِ
✍🏻 [پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در ادامه ذکر فضیلت #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها در قیامت فرمودند]
❇️ خداوند متعال به او (حضرت زهرا سلام الله علیها) وحى میكند: اى فاطمه! از من درخواست کن تا به تو عطا كنم و از من طلب نما تا تورا راضی گردانم.
❇️ دخترم فاطمه سلام الله علیها میگويد: خداوندا تو آرزوى من و بالاتر از آرزوى من هستی , از تو درخواست دارم كه #دوستداران من و دوستداران عترتم را به #آتش_جهنم عذاب نكنى.
❇️ خداوند متعال به او وحى میفرستد: اى فاطمه به عزت و جلال و جایگاه والای خودم سوگند که دو هزار سال قبل از آفرينش آسمانها و زمين بر ذات خود عهد بستم كه دوستداران تو و دوستداران عترت تو را به آتش جهنم #عذاب نكنم.
📚 بحار الأنوار , جلد ۲۷ , صفحه ۱۳۹
@masjedemamhadialaihesalam
#صبحتون_مهدوى
امام على عليه السلام:
اِتَّهِموا عُقولَكُم؛ فإنَّهُ مِنَ الثِّقَةِ بِها يَكونُ الخَطاءُ
عقل خود را زیر سوال ببرید؛ زیرا اعتماد کامل به عقل باعث اشتباه می شود
غررالحكم حدیث2570
@masjedemamhadialaihesalam
#صبحتون_مهدوی
امام صادق علیه السلام:
در شب و روزت منتظر امر (فرج) مولايت باش
تَوَقَّع أمرَ صاحِبِكَ لَيلَكَ و نَهارَكَ
📚بحارالأنوار جلد 98 صفحه 159
@masjedemamhadialaihesalam
🌱بسم الله الرحمن الرحیم🌱
❤️مهربانی های بی نهایت امام ❤️
وَ عَنْهُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ بِشْرٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ اَلنُّعْمَانِ عَنْ هَارُونَ بْنِ يَزِيدَ اَلْخُزَاعِيِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ خَالِدٍ اَلطَّبَرِسْتَانِيِّ عَنْ حُمْرَانَ بْنِ أَعْيَنَ بْنِ اَلْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي بَكْرٍ عَنْ رُمَيْلَةَ وَ كَانَ رَجُلاً مِنْ خَوَاصِّ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ رُمَيْلَةُ : وُعِكْتُ وَعْكاً شَدِيداً فِي زَمَانِ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ ثُمَّ وَجَدْتُ مِنْهُ خِفَّةً فِي نَفْسِي فِي يَوْمِ اَلْجُمُعَةِ فَقُلْتُ: لاَ أَعْمَلُ شَيْئاً أَفْضَلَ مِنْ أَنْ أَعْلُوَ عَلَى اَلْمَاءِ وَ آتِيَ اَلْمَسْجِدَ فَأُصَلِّيَ خَلْفَ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) فَفَعَلْتُ ذَلِكَ، فَلَمَّا عَلاَ اَلْمِنْبَرَ فِي جَامِعِ اَلْكُوفَةِ عَاوَدَنِي اَلْوَعْكُ فَلَمَّا خَرَجَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ مِنَ اَلْمَسْجِدِ اِتَّبَعْتُهُ فَالْتَفَتَ إِلَيَّ، فَقَالَ: مَا لِي أَرَاكَ مُتَشَكِّياً بَعْضُكَ إِلَى بَعْضٍ، قَدْ عَلِمْتُ مِنَ اَلْوَعْكِ وَ مَا قُلْتَ إِنَّكَ لاَ تَعْمَلُ شَيْئاً أَفْضَلَ مِنْ غُسْلِكَ لِصَلاَتِكَ اَلْجُمُعَةَ خَلْفِي وَ إِنَّكَ كُنْتَ وَجَدْتَ خفا [خِفَّةً]، فَلَمَّا صَلَّيْتُ وَ عَلَوْتُ اَلْمِنْبَرَ عَادَ إِلَيْكَ، قُلْتُ: وَ اَللَّهِ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ مَا زِدْتَ فِي قِصَّتِي حَرْفاً وَ لاَ نَقَصْتَ حَرْفاً، قَالَ: يَا رُمَيْلَةُ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ وَ لاَ مُؤْمِنَةٍ يَمْرَضُ إِلاَّ مَرِضْنَا لِمَرَضِهِ، وَ لاَ يَحْزَنُ إِلاَّ حَزِنَّا لِحُزْنِهِ، وَ لاَ دَعَا إِلاَّ أَمَّنَّا عَلَى دُعَائِهِ، وَ لاَ شَكَا إِلاَّ دَعَوْنَا لَهُ، فَقُلْتُ: يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ هَذَا لِمَنْ كَانَ مَعَكَ فِي هَذَا اَلْمِصْرِ فَمَنْ كَانَ فِي أَطْرَافِ اَلْأَرْضِ كَيْفَ يَكُونُ فِي هَذِهِ اَلْمَنْزِلَةِ؟ قَالَ: يَا رُمَيْلَةُ لَيْسَ بِغَائِبٍ عَنَّا مُؤْمِنٌ وَ لاَ مُؤْمِنَةٌ فِي مَشَارِقِ اَلْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا إِلاَّ وَ هُوَ مَعَنَا وَ نَحْنُ مَعَهُ .
«رميله»يكى از اصحاب خاص امير المؤمنين عليه السّلام بود،از او روايت شده كه گفت:در زمان امير المؤمنين عليه السّلام سخت بيمار شدم،كمكم حالم بهبودى يافت و روز جمعهاى احساس كردم كمى سبك شدهام.با خود گفتم:بهترين كار اين است كه امروز غسلى كنم و به مسجد بروم و پشت سر امام عليه السّلام نماز بخوانم،و اين كار را كردم. وقتى كه امام عليه السّلام در مسجد جامع كوفه،بر فراز منبر نشست،همان بيمارى به من عود كرد،پس از اينكه امام عليه السّلام از مسجد بيرون رفت،پشت سرش راه افتادم،نگاهى به من كرد،و فرمود:تو را افسرده مىبينم؟دريافتم كه بيمارى؟و با خود گفتى:كارى بهتر از اين نيست كه غسلى كنى و براى نماز جمعه در مسجد حاضر شوى و با ما نماز بخوانى؟و كمى احساس سبكى كردى؟و وقتى كه نماز خواندى و من به منبر رفتم،بيماريت عود كرد؟!. «رميله»گويد:به امام عليه السّلام عرض كردم،به خدا سوگند،از داستان من يك حرف كم و زياد نكردى؟! فرمود:اى رميله هيچ مؤمنى بيمار نمىشود،مگر اين كه ما هم به خاطر او بيمار مىشويم و اندوهى به او نمىرسد،جز اين كه ما هم اندوهگين مىشويم و هيچ دعايى نمىكند،مگر اين كه برايش آمين مىگوييم و هر گاه ساكت باشد، برايش دعا مىكنيم؟ رميله گويد:عرض كردم،اين مسأله نسبت به كسانى است كه در اين شهر با شما ساكن هستند،ولى كسانى كه در اطراف جاهاى دور،سكونت دارند،چطور؟ فرمود:اى رميله هيچ مؤمنى در شرق و غرب عالم از نظر ما پنهان نيست، مگر اين كه او با ماست و ما با اوييم؟!. اين هم دليلى واضح و روشن،در مسأله امامت حضرت امام امیرالمومنین عليه السّلام است.
📚الهداية الکبرى , جلد۱ , صفحه۱۵۶
عنوان باب : الباب الثاني بَابُ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ)
🙏اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
@masjedemamhadialaihesalam
کی شود از تو بیاید خبری مهدی جان
برسداین شب ما را سحری مهدی جان
ز فراق رخ تو تا به سحر ناله زنم
ناله دلشدگان را اثری مهدی جان
آه و افسوس که عمرم به فراق تو گذشت
حاصلم نیست بجز چشم تری مهدی جان
مادرت گفت میان در و دیوار بیا
که مرا حاصل خون پسری مهدی جان
بین چه سان سیلی دشمن رخ من کرده کبود
که چنین تیره نگشته قمری مهدی جان
صورت نیلی خود را ز علی پو شاندم
تا نبیند ز کبودی اثری مهدی جان
@masjedemamhadialaihesalam
record_۲۰۲۲-۰۱--AudioConverter8.mp3
10.5M
#نیم_نگاهی_به_سوره_یونس
إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَٰكِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ {۴۴}
#صبحتون_مهدوی
امام صادق عليه السلام:
بدهی خود را کم کنید! كه كم قرض داشتن، عمر را زياد مى كند
خَفِّفُوا الدَّيْنَ، فَإِنَّ فِي خِفَّةِ الدَّيْنِ زِيَادَةُ الْعُمُر
📚الأمالي (للطوسي)، صفحه 667
@masjedemamhadialaihesalam
مسجد امام هادی علیه السلام
#صبحتون_مهدوی امام صادق عليه السلام: بدهی خود را کم کنید! كه كم قرض داشتن، عمر را زياد مى كند خ
✅ استغفار و خواندن سوره قدر، راهی برای وسعت رزق و ادای دِین
اسماعیل بن سهل دهقان میگوید: به حضرت #امام_جواد صلواتاللهعلیه نامه نوشتم که: «گرفتار بدهی سنگینی شدهام.» حضرت در پاسخ مرقوم فرمودند:
🍃 «زیاد استغفار کن و زبانت را به قرائت سورهی "إنّا أنزلناه" مرطوب بدار (سوره قدر را بسیار بخوان).»
💠 «سهل بن زياد عن منصور بن العباس عن إسماعيل بن سهل قال: كتبت إلى أبي جعفر صلواتاللهعلیه أني قد لزمني دينٌ فادح؛ فكتب علیهالسلام: أكثر من الإستغفار و رطب لسانك بقرائة إنّا أنزلناه.»
📚 کافی (شیخکلینی)، ج۵، ص۳۱۶، ح۵۱
هدایة الأمة (شیخحرعاملی)، ج۶، ص۱۳۱
@masjedemamhadialaihesalam
💢 یالا بلند شو، وقت حمله است!
در دوران آموزشی فرماندهای داشتیم سختگیر و خشک.اهل تبریز بود و معروف بود به اینکه کمتر کسی میتواند لبخندش را ببیند.قدی کوتاه و بدنی ترکهای داشت.از آن دست آدمهایی بود که بعد از چند مدت آشنایی با او؛ خیال میکردی ربات یا مثلا آدمآهنی است.صبحها قبل از تمام فرماندههان در اتاقش حاضر بود.صورتش در صبح اول وقت هیچ فرقی با صورت دم ظهرش نداشت. هیچ نشانهای از خوابآلود بودن در چهرهاش پیدا نبود.
در برف و باران یا زمین یخ زده رژهاش برپا بود. تعطیل کردن وظایف روزانه برایش هیچ مفهومی نداشت. شاید برای همین هم در پایان دوره گروهانمان رتبه اول رژه را ازآن خودش کرد. آنقدر روی زمین یخ زده پا کوبیده بودیم که روز آخر در آن هوای معتدل پاییزی رژه رفتن برایمان مثل خوردن یک لیوان آب پرتقال بود.
در خدمت همه چیز مشترک است.غذا، لباس، جای خواب، تنبیه، تشویق و البته مریضی.در پایان ماه اول از صدوبیست نفرمان حداقل هشتاد نفر مریض بودند، بهداری هم که کاری نمیکرد، نهایت لطفشان تجویز آستامینوفن و آدالت کلد بود.
نصف ماه دوم هم گذشته بود،آنقدر گلودردم طولانی شده بود که دیگر برایم اذیت کننده نبود.
یک روز صبح ازخواب کهبیدار شدم احساس کردم تبدیل به یک توده بتنی ۳۰۰ کیلویی شدهام،حرکت کردن برایم محال بنظر میرسید،بدنم در تب داشت آتش میگرفت، چشمانم آنقدر درد میکرد که باز نگه داشتنشان برایم شبیه شکنجه بود. وقت رژه بود،همه رفتند و من در تخت ماندم. فرمانده بعد از حضور و غیاب به سراغم آمد و بدون ذرهای مکث گفت:«یالا بلند شو بریم.»
باورم نمیشدکه همچین انتظاری از من دارد، نهایتش تصور میکردم که مرا تحویل بهداری بدهد. هر چقدر خواستم خالصانه متقاعدش کنم که من امروز مرد رزم نیستم نفهمید.
آن روز علاوه بر چهار ساعت رژه بر روی زمین یخ زده ، چهار دور هم با اسلحه دور میدان صبحگاه دویدیم. همه چیز که تمام شد دیگر وقت نهار بود.من از یک توده سیصد کیلویی بتنی تبدیل شده بودم به سبکی یک پر.هیچ نشانه ای از کسالت، تب و مریضی درمن نبود.
آن روز برایم درس بزرگی بود،در موقع ضعف هرگاه خودت را ضعیف تصور کنی قافله روزگار را دو دستی باختهای. زندگی هم همینطور پیش میرود، آن زمانی که همه چیز دست به دست هم میدهد که تو خودت را تسلیم شرایط کنی؛بهترین وقت برای حمله است. فرقی نمیکند که روبهرویمان چه چیزی ایستاده باشد، یک آدم، یک هیولا، زندگی و یا تقدیر .حقیقت این است که همه اینها از حملهای که پشتش چیزی برای از دست دادن نیست؛ به شدت میترسند.
بله، گاهی باید به زندگی حمله کرد، بیرحمانه و بدون ترس.
@masjedemamhadialaihesalam