🌱بسم الله الرحمن الرحیم🌱 #هر_روز_یک_مسألهٔ_شرعی 📍یازده تفاوت بین نماز واجب و مستحب : 👈 1⃣ خواندن بيش از يك سوره، پس از حمد در نماز واجب مكروه است، ولى در نماز مستحبى اشكال ندارد. 👈 2⃣ شك در تعداد ركعات يك و دو، نمازهاى واجب را باطل مى‏كند، ولى در نمازهاى مستحبى اگر شك كند، دو ركعت خوانده يا يك ركعت، به هر طرف شك، عمل كند، نمازش صحيح است. 👈 3⃣ زياد شدن ركن در نمازهاى واجب، نماز را باطل مى‏كند ولى در نمازهاى مستحبى، نماز را باطل نمى‏كند. 👈 4⃣ در نمازهاى واجب، كم يا زياد شدن اجزاى نماز، گاه باعث واجب شدن سجده سهو مى‏شود ولى در نمازهاى مستحبى لازم نيست بعد از نماز، سجده سهو يا قضاى سجده و تشهد را به جا آورد. 👈 5⃣ شكستنِ عمدى نمازهاى واجب جايز نيست ولى شكستن نماز مستحبى از روى اختيار، مانعى ندارد. 👈 6⃣ نماز واجب را میشود به جماعت خواند، ولى نماز مستحبى را نمى‏توان به جماعت خواند. 👈 7⃣ نماز واجب را در حال حركت نمى‏شود خواند، ولى نماز مستحبى را مى‏توان خواند. 👈 8⃣ نماز مستحبى را مى‏توان با صداى بلند يا كوتاه خواند، برخلاف نمازهاى واجب يوميه كه بايد طبق وظيفه عمل نمود. 👈 9⃣ خواندن سوره در نمازهاى واجب، واجب است ولى در نمازهاى مستحبى واجب نيست. 👈 🔟 خواندن سوره‏هاى سجده دار در نمازهاى مستحبى اشكال ندارد، برخلاف نماز واجب. 👈 1⃣1⃣ در نمازهاى مستحبى مى‏توان به جاى سوره، يك يا چند آيه از سوره را تلاوت كرد، برخلاف نماز واجب كه بايد كلّ ‏سوره قرائت شود. 🕌 @masjedemamhadialaihesalam

💚❤️💚❤️💚❤️ 🌴 #درس_اخلاق 🌴 🎥 ثمرات تقوی 🎙 مقام معظم #رهبری 🕌 @masjedemamhadialaihesalam

نیم نگاهی به سوره انفال آیهٔ ۲۳

نیم نگاهی به سوره انفال آیهٔ ۲۴

🌱بسم الله الرحمن الرحیم🌱 #هر_روز_یک_مسألهٔ_شرعی 📍بررسی علل اختلاف فتوای در بین فقهاء 🔺در زمان حضرت رسول اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) در میان اصحاب اختلافی وجود نداشت. زیرا در صورت بروز هر گونه ابهام و مشکلی در فهم قرآن و سنت از این بزرگواران توضیح خواسته و موضوع توسط معصومین (ع) کاملاً روشن می شد. اما در زمان غیبت، فقهاء به علت عدم دسترسی مستقیم به امام (ع)، بایستی از منابع و مدارکی که از ائمه معصومین (ع) رسیده و از قرآن، این احکام را استنباط نمایند. از این رو فقهاء در فهم احکام از روایات، با مشکلاتی روبرو هستند مثلا: 👈 ۱ ﴾ : از حیث سند روایت: ممکن است فقیهی، شخصی را که در سند روایتی آمده ثقه و قابل استناد بشمارد، در صورتی که همین راوی را فقیهی دیگر اصلاً معتبر ندانسته و به روایت او عمل نکند و این منشأ اختلاف احکام می شود. 👈 ۲ ﴾ : اجمال در متون روایات: گاهی اوقات در متن روایات عباراتی بکار می رود که گرچه در زمان معصومین (ع) احتمالاً معنای آن واضح و روشن بوده است ولی در حال حاضر یعنی زمان غیبت معنای روشنی از آن بدست نمی آید. مثل لفظ غنا که مفهوم مبهمی دارد و برای آن مصادیق متعددی بیان می شود، این موجب اختلاف در فتاوی می شود. 👈 ۳ ﴾ : ابهام در جهت صدور روایات: قدرت و حکومت در زمان ائمه اطهار (ع) در اختیار بنی امیه و بنی عباس که از دشمنان اهل بیت هستند بوده است و در مواردی ایشان به راحتی و در آزادی نمی توانستند تمامی احکام را که مخالف آنها بوده است بیان کنند و در مواردی برای حفظ اصل اسلام و یا جان و مال شیعیان مجبور می شده اند که از روی تقیه احکام را بر وفق نظر مخالفین بیان کنند و یا اینکه آنرا در پرده و با کنایه و بدون صراحت بیان نمایند. لذا بعضاً این اخبار و روایات با آن دسته از روایاتی که در مقام بیان احکام واقعی هستند تعارض پیدا می کنند که هر فقیهی بایستی حکم واقعی و صحیح را در این میان استنباط نماید و بالطبع هر یک بنا به داشته ها و مقدماتی که در اختیار دارند به نتیجه ای خاص می رسند که شاید با یکدیگر اختلاف داشته باشد. 👈 ۴ ﴾ : اختلاف در مبانی اصولی: یکی از علومی که یک مجتهد برای اجتهاد و استنباط به او نیاز دارد و ابزار وی برای استخراج احکام به حساب می آید علم اصول فقه است که در آن از قواعدی که به وسیله آنها احکام استنباط می شوند بحث می شود و مقدمه ای برای فقه و فقاهت محسوب می شود که اختلاف در این اصول و قواعد موجب اختلاف در اجتهاد و بالطبع در احکام می شود که هر شخص فقیهی با توجه به مدارکی که دارد دارای مبانی خاصی بوده و اصول و قواعد خاص را قائل است که در نتیجه تأثیر مستقیم در نحوه استنباط احکام می گذارد و منشأ اختلاف فتاوا و احکام می گردد. 👌 نکته مهم ؛👇 در مسائل نظری هر رشته ای متخصصین آن با یکدیگر اختلاف نظر پیدا می کنند بطور مثال تمام فیزیکدانان و شیمی دانان و یا پزشکان در همه مسائل با هم اتفاق نظر ندارند و چه بسا اختلاف نظر در کمیسونهای پزشکی قبل از عمل جراحی به نتیجه روشن نرسد و علوم اسلامی و انسانی نیز از این قاعده مستثنی نیست. 🕌 @masjedemamhadialaihesalam

🌱بسم الله الرحمن الرحیم🌱 #درسهایی_از_اصول_دین 📍مناظره امام رضا علیه السلام و زندیق 👈 خدمتگزار امام رضا علیه السلام می گوید : یکی از زنادقه { زنادقه جمع زندیق به معنای بی دین است} خدمت امام رضا علیه السلام رسید، در حالی که جماعتی نزد آن حضرت بودند. 🔺 بدیهی ترین نقاط ضعف منکران مبدأ و معاد امام علیه السلام رو به او نمود و فرمود: اگر فرضاً نظریه شما [در رابطه با مبدأ و معاد،] صحیح باشد، و حال آن که چنین نیست، آیا قبول داری که در نهایت، ما و شما یکسان هستیم و نمازها و روزه ها و زکات های ما و اعتراف ما به مبدأ و معاد، برای ما زیانی ندارد؟ زندیق که پاسخی نداشت، سکوت اختیار کرد. 👌امام علیه السلام ادامه داد و فرمود: اگر نظریه ما [در رابطه با مبدأ و معاد،] صحیح باشد، در حالی که چنین هم هست، آیا قبول داری که شما هلاک شده اید و ما نجات یافته ایم؟ 🔺خدا چگونه و کجاست؟! ⁉️زِندیق که باز پاسخی نداشت، سخن را به جای دیگر کشید و گفت: خدا رحمتت کند! به من بگو که او (خدا) چگونه است و کجاست؟ 👌امام علیه السلام: وای بر تو! راه را اشتباه رفتی. او «کجا» را به وجود آورد؛ او بود و «مکانی» نبود. نیز او «چگونگی» را ایجاد کرد؛ او بود و «چگونگی» وجود نداشت. خداوند با کیفیت و مکان، شناخته نمی شود و با حواس، قابل درک نیست، و او را با هیچ چیز نمی توان مقایسه نمود. ⁉️زندیق: بنابراین او چیزی نیست؛ چون با هیچ یک از حواس، قابل درک نیست. 👌امام علیه السلام: وای بر تو! چون حواس نمی توانند او را ادراک کند، تو منکر او می شوی؟ ما درست بر عکس، به دلیل این که حواس ما از ادارک او ناتوان اند، یقین می کنیم که او پروردگار ماست و شباهتی با سایر موجودات ندارد! 🔺خدا کی به وجود آمد؟! ⁉️زندیق: پس به من بگو که او کی به وجود آمده است؟ 👌امام علیه السلام: تو به من بگو که کی نبوده تا به تو بگویم که کی وجود یافته است؟ 🔺دلیل وجود خدا ⁉️زندیق: به چه دلیل می گویی که هست؟ 👌امام علیه السلام: به دلیل این که وقتی من به خویش می نگرم، می بینم که نمی توانم در طول و عرض، چیزی به خود اضافه و یا از خود کم نمایم و نمی توانم ناخوشی ها را از خویش دفع، و منفعت را به سوی خود جلب کنم. روی این حساب فهمیدم که بنیاد هستی من، بنایی دارد و لذا به او اعتراف کردم. علاوه بر این، با رؤیت پدیده ابرها و گردش بادها و جریان خورشید و ماه و ستارگان و غیره- که آیات شگفت انگیز و متقن آفرینش هستند- دانستم که این امور، تدبیر کننده و پدیدآورنده ای دارند. 🔺چرا خدا دیده نمی شود؟ ⁉️زندیق: اگر خدا وجود دارد، پس چرا چشمم او را نمی بیند؟ 👌امام علیه السلام: تا این که میان او- که پدیده نیست- و آفریده ها تفاوت باشد. او والاتر از آن است که دیده، او را درک کند، یا خیال به او احاطه یابد، یا عقل به کنه او برسد. ⁉️زندیق: پس، حد و مرز او را برای من بیان کن. 👌امام علیه السلام: او بی نهایت است و حد و مرزی ندارد. 🔺چرا خدا بی نهایت است؟! ⁉️زندیق: چرا [خدا بی نهایت است ]؟ 👌امام علیه السلام: چون هر چیزی که محدود است، نهایت دارد، و احتمال محدودیت، مساوی است با احتمال زیاده و نقصان پذیری. بنا بر این، او محدود نیست و زیاده و نقصان نمی پذیرد و قابل تجزیه نیست و به وهم نمی آید. 🔺تبیین صفات خدا ⁉️زندیق: توضیح بدهید این که می گویید: خداوندْ لطیف، شنوا، بینا، دانا و حکیم است، آیا شنیدنْ جز با گوش، دیدنْ جز با چشم، ظریفکاری جز با دست، و حکمت جز با سازندگی، امکان پذیر است؟ 👌امام علیه السلام: مقصود از این که می گوییم خداوند، لطیف و ظریفکار است، آن است که او در پدید آوردن مصنوعات، ظرافت و دقت دارد. نمی بینی وقتی یکی در انتخاب چیزی ظرافت و دقت به خرج می دهد، می گویند: «فلانی چه قدر با لطافت کار می کند»؟ بنا بر این چرا این معنا به آفریننده باشُکوه جهان گفته نشود؟ و این که ما می گوییم خداوند شنواست، برای این است که هیچ صدایی از او پنهان نیست و در تشخیص هیچ لغتی اشتباه نمی کند. بنابراین او شنواست؛ ولی نه به وسیله گوش. و گفتم: او بیناست؛ زیرا او جای پای مورچه ریز سیاه را در شب تاریک بر سنگ سیاه می بیند؛ او حرکت مور را در شب قیر گون مشاهده می نماید. بنا بر این او بیناست؛ ولی نه به وسیله چشم، همانند آفریده خود. این مناظره آن قدر طول کشید تا این که در همان جلسه زندیق، اسلام اختیار کرد. 📚الاحتجاج، ج ۲، ص ۱۷۱-۱۷۳ 🕌 @masjedemamhadialaihesalam

💚❤️💚❤️💚❤️ 🌴 #درس_اخلاق 🌴 🎥 برخی با خودشان هم قهرند . 🎙 استاد #مجتهدی_تهرانی 🕌 @masjedemamhadialaihesalam

نیم نگاهی به سوره انفال آیهٔ ۲۵

🌱 بسم الله الرحمن الرحیم🌱 #هر_روز_یک_مسألهٔ_شرعی 🔍 پیوند اعضاء و نظر فقهاء 👈 #رهبری : 🔺مبادرت مکلّف در هنگام حیات، به فروش یا هدیه کردن کلیه یا هر عضو دیگری از بدن خود برای استفاده بیماران از آنها در صورتی که ضرر معتنابه برای او نداشته باشد اشکال ندارد، بلکه در مواردی که نجات جان نفس محترمی متوقف بر آن باشد، اگر هیچ‌گونه حرج یا ضرری برای خود آن شخص نداشته باشد، واجب می‏شود. 🔺استفاده از اعضای میّت برای پیوند به بدن شخص دیگر برای نجات جان او یا درمان بیماری وی اشکال ندارد و وصیّت به این مطالب هم مانعی ندارد مگر در اعضایی که برداشتن آنها از بدن میّت، موجب صدق عنوان مثله باشد و یا عرفاً هتک حرمت میّت محسوب شود. 🔺اگر استفاده از اعضای بدن بیمارانی که دچار مرگ مغزی شده‏ اند برای معالجه بیماران دیگر، باعث تسریع در مرگ و قطع حیات آنان شود جایز نیست، در غیر این صورت اگر عمل مزبور با اذن قبلی وی صورت بگیرد و یا نجات نفس محترمی متوقف بر آن عضو مورد نیاز باشد، اشکال ندارد. 👈 #سیستانی : 🔺برداشتن بخشی از بدن انسان زنده برای پیوند زدن در صورتی که قطع آن زیان مهمی برای اهدا کننده داشته باشد مانند چشم ودست وامثال آنها حرام است، ولی اگر ضرر مهمی نداشته باشد مانند قطعه‏ ای از پوست یا نخاع یا یک کلیه در صورت سالم بودن کلیه دیگر با فرض رضایت صاحبش اشکال ندارد البته اگر اهدا کننده کودک یا دیوانه نباشد وگرنه به هیچ وجه جایز نیست وهرگاه قطع آن جایز بود گرفتن پولی به ازای آن نیز جایز است 🔺قطع عضو مسلمان مرده مانند چشم و دستش برای پیوند زدن به بدن زنده جایز نیست و اگر کسی چنین کند بر او دیه لازم می‌آید و دفن آن عضو قطع شده واجب است، ولی اگر پیوند زده شد و عضو جزو بدن زنده‏ شد، قطع آن واجب نیست. 🔺نفوذ وصیت شخص به اهدای اعضائش بعد از مرگ مشکل است. 🔺ثبت نام و پر کردن فورمهایی که برای اهدای عضو در زمان مرگ مغزی، جایز نیست . 🔺اگر کسی که از نظر مغزی مرده است در حالی که قلب وریه او هرچند به کمک دستگاه وظیفه خود را انجام می‌دهند شرعا مرده شمرده نمی‌شود و قطع اعضای او برای الحاق به افراد زنده به هیچ وجه جایز نیست و قتل محسوب می شود و موجب دیه و قصاص است. 👈 #وحید_خراسانی : تشریح بدن مسلمان مرده جایز نیست و بر تشریح کننده، دیه جنین مسلمان ـ به تفصیلى که در کتاب دیات مذکور است- لازم مى‌شود. 👈 #نوری_همدانی : در صورت وصیت میت مانعی ندارد و در غیر این‌صورت باید با صلاحدید حاکم شرع ( ولی فقیه) باشد. 👈 #مکارم_شیرازی : 🔺هر گاه مرگ مغزى بطور کامل و مسلّم باشد و هیچ گونه احتمال بازگشت به زندگى عادى وجود نداشته باشد، برداشتن بعضى از اعضا (خواه مانند قلب باشد یا کلیه یا عضو دیگر) براى نجات جان مسلمانى، مانعى ندارد، خواه وصیّت به این کار کرده باشد یا نه ولى بهتر جلب رضایت اولیاى میّت است. 🔺فروش عضو قطع شده در حدّ یا قصاص یا واگذارى آن به مسلمان دیگر اگر به منظور پیوند به دیگرى باشد (همان گونه که در پیوند کلیه مرسوم است) با اجازه صاحب آن جایز است. 👈 #صافی_گلپایگانی : 🔺به نظر اینجانب برداشتن عضو مسلمانی که هنوز فوت نکرده و لو مرگ مغزی او مسلم باشد، جایز نیست. 🔺خريدوفروش عضو بدن انسان زنده جهت پيوند به بيماران در صورتى كه حفظ جان بيمار معيّنى فعلاً موقوف به آن عضو باشد و براى صاحب عضو هيچ‌گونه ضررى نداشته باشد، بعيد نيست واگذارى عضو اشكال نداشته باشد ولى در هر حال جواز خريدوفروش آن مشكل است و مى‌توانند به صورت مصالحه عمل نمايند. 🔺قبل از فوت مريض، وارث و يا ولى چنين حقى ندارد و همچنين خود مريض حق ندارد وصيت كند كه قبل از فوت من عضوى از بدن من جدا شود و به كسى داده شود بلى بعد از فوت مريض چنانچه حيات مؤمنى بستگى به پيوند عضوى داشته باشد جواز دادن عضوى از ميت قابل توجيه است ولى بايد ديۀ آن داده شود كه مصرف خيرات جهت ميت بشود. 👈 #شبیری_زنجانی : اهدای عضو در غیر فرض ضرورت جایز نیست. 🕌 @masjedemamhadialaihesalam

🌱 بسم الله الرحمن الرحیم🌱 #درسهایی_از_اصول_دین و زندگی 📍صالح شدن عمل به این سه خصلت بستگی دارد ؛ امام صادق (علیه السلام) : ❇️ رَأَيْتُ اَلْمَعْرُوفَ لاَ يَصْلُحُ إِلاَّ بِثَلاَثِ خِصَالٍ بنظر من كار نيك شايستگي پيدا نكند مگر با سه شرط : 👈 تَصْغِيرِهِ کوچک شمردن کار نیک 👈 سَتْرِهِ پوشاندن کار نیک 👈 تَعْجِيلِهِ شتاب کردن در انجام کار نیک 🔺چگونگی صالح شدن توسط این سه خصلت.... 👌 فَإِنَّكَ إِذَا صَغَّرْتَهُ عَظَّمْتَهُ عِنْدَ مَنْ تَصْنَعُهُ إِلَيْهِ وقتی کار خود را کوچک شمردی آن را نزد خدا بزرگ کردی 👌 وَ إِذَا سَتَرْتَهُ تَمَّمْتَهُ وقتی آن را از مردم مستور کردی ، آنرا به حد کمال رسانده ای و ناقص و ناتمامش نگذاشته ای 👌 وَ إِذَا عَجَّلْتَهُ هَنَّأْتَهُ وقتی در انجام کار نیک تعجیل کردی آن را برای طرف مقابل گوارا ساختی ♻️ وَ إِنْ كَانَ غَيْرُ ذَلِكَ مَحَقْتَهُ وَ نَكَدْتَهُ . در غیر این صورت، آن کار خیر را تباه و بی ثمر کردی . 📚 خصال ؛ ج۲ ص۱۳۳ 🕌 @masjedemamhadialaihesalam

❤️ تقدیم به شهید هسته ای محسن فخری زاده ❤️ 🌴 #درس_اخلاق 🌴 🎥 صفات انسان های بزرگ 🎙 مقام معظم #رهبری 🕌 @masjedemamhadialaihesalam

امام زمان عج به وسیلهٔ همین شهدا امنیت مجالس ذکر اهل بیت علیهم السلام را فراهم می کند : امشب از نماز شب اول قبر شهید محسن فخری زاده فراموش نکنید : دو رکعت است رکعت اول بعد از حمد آیةالکرسی رکعت دوم بعد از حمد ده بار سورهٔ قدر بعد سلام بگوید : اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمدٍ وَ آلِ مُحمدٍ وَ ابْعَثْ ثَوابَها اِلی قَبرِ محسن