eitaa logo
تنها مسیر بندگی
108 دنبال‌کننده
14 عکس
1 ویدیو
9 فایل
حجت الاسلام حسینی مربی دوره مطالعات آثار شهید مطهری ره rasajir@iran.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 نقد استاد طاهرزاده به استفاده از علوم غریبه در درمان 📢 بخشی از تفسیر سوره آل عمران استاد طاهرزاده •┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈• 🔰 در سایه کم کاری مدیران ارشد حوزه، متاسفانه در سال‌های اخیر شاهد اوج‌گیری جریانات شبه‌علمی و خرافی در بین برخی طلاب جوان و فعال در عرصه طب سنتی هستیم. از جمله ادعای درمان‌گری با علوم غریبه (علم ابجد و تغییر اسم بر اساس ابجد و...) که بنا به سخن جناب طاهرزاده بخشی از رهنمودهای شیطان است که رجوع به دین و خدا را در دل‌ها کم رنگ می‌کند. 🔰 استناد بی‌ضابطه به روایات طبی، بهره‌گیری از تنجیم طبی در سعد و نحس خواندن ایام، استناد به مبانی باطل و خرافیِ طبیعیات طب قدیم و همچنین اعتماد و خوش‌بینی به تمام یافته‌های تجربی پزشکی مدرن، تماما پازل‌های تکمیل کننده یک تصویر ناآگانه هستند. •┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈• (۵) @slamLifeStyles
📢 12 هزار روایت طبی! _______________________ ◀️ برخی ادعا کرده‌اند که ما حدود ۱۲ هزار روایت طبی داریم ولی این ادعا بسیار اشتباه است و نکات و ضوابط علمی در آن رعایت نشده است… 1️⃣نکته اول: عمده روایات در مورد روش درمان نیست بلکه از سنخ پیشگیری پیشگیری و در مقوله هایی مانند سبک زندگی و تغذیه و بهداشت و محیط زیست است. در روایات معتبر طبی اصل بحثی که ما داریم درمان نیست. اصل بحث پیشگیری است. سبک زندگی و تغذیه و بهداشت و این چیزهاست. ما میراث معتبر بسیار بسیار کمی برای مقوله درمان داریم. ادعا میشود که ما حدود ۱۲ هزار روایت طبی داریم. این ادعا خودش به تنهایی کم سوادی این مدعیان را روشن میکند. 2️⃣ نکته دوم: چند بار شمردن روایات دارای اصل یکسان در شمارش روایات اگر روایتی در علل الشرائع هست و در کافی هم هست و در طب الائمه هم هست و انتهای سند هر سه یکی است، حق نداریم اینها را سه روایت بشماریم بلکه اینها سه نسخه از یک روایت هستند. متأسفانه این عدد دقیقا همین کار را کرده است و نسخ مختلف را شمرده است و شده ۱۲ هزارتا! اگر همین یک نکته را اعمال کنیم تقریبا نیمی از روایات یا حتی بیشتر از آن، کنار میرود یعنی عدد به چیزی به حدود ۵ الی ۶ هزار میرسد! 3️⃣ نکته سوم: چند بار شمردن روایات دارای مضمون یا حتی متن یکسان! بسیاری از روایاتی که در یک زمینه داریم، همگی حرف یکسانی میزنند. مثلا فرض کنید ۱۰ روایت داریم که خوردن انار معده را دباغی میکند. اینها وقتی عدد را شمرده اند، همه اینها را شمرده اند در حالی که این ده روایت یک گزاره طبی بیشتر ندارد و آن دباغی کردن معده توسط خوردن انار است! اگر این کار را اضافه کنیم و تمرکزمان را بر روی گزاره های طبی ببریم عدد به یک چهارم یا یک پنجم تقلیل پیدا میکند. یعنی ما با ۶۰۰۰ تقسیم بر ۴ مواج هستیم. یعنی ۱۵۰۰ گزاره. 4️⃣ نکته چهارم: بسیاری از این روایات دعاست! البته دعا قطعا مؤثر است ولی شمردن در روایات درمانی، غلط انداز است خصوصا که غالبا وقتی به سراغ این آقایان مدعی، میرویم خبری از سفارش این دستورهای ادعیه نیست و حتی در کتابهای خویش نیز غالب این دستورها را ذکر نمیکنند. 5️⃣ بدتر اینکه از این مقدار گزاره که داریم حجم زیادی از گزاره ها صرفا دعاست. البته همانطور که در نوشته هم توضیح دادیم دعا بسیار مؤثر است و حتی شیخ صدوق و شیخ مفید میگویند که تنها چیزی که از روایات طبی ائمه ثابت است، طب دعاست و نه بیشتر. ... در همین طب الائمه کمتر از ۴۲۰ روایت داریم که حجم روایات دعا در آنها نصف یا کمی بیش از نصف است. 6️⃣ لذا ما با احتساب صحیح و سقیم از گزاره های طبی بیش از ۱۰۰۰ گزاره طبی داریم که اتفاقا بیشتر آنها در پیشگیری، یعنی تغذیه و بهداشت و محیط زیست است!!! یعنی ما سر جمع مجموع گزاره های طبی ناظر به درمان که در روایات داریم چیزی حدود ۵۰۰ گزاره است!!! که تازه این مجموع صحیح و سقیم است!!!! مجموع حق و باطل است. معتبر و نا معتبر!!! 7️⃣ لذا ادعای ما این است که بسیاری از بیماریهایی که امروز داریم اصلا آن زمان نبوده است. بسیاری از بیماریها درمانهایش در آب و هوای مناطق مختلف فرق میکند. بسیاری از درمانها در اعصار مختلف متفاوت است و بیماری جهش هایی داشته است. ۱۲ هزار روایت طبی کجا و ۱۰۰۰ گزاره کجا؟! 8️⃣ ادعا این است که این مجموعه اندک اصلا در حدی نیست که ما بتوانیم با آن ادعای بزرگی مثل «طب روایت محور» داشته باشیم که ما با روایات شما را درمان میکنیم!!! بله. در نوشته هم عرض کردیم که طب اسلامی به یک معنای دیگر که البته امثال آقای تبریزیان وارد آن مقوله نشده اند، صحیح است و آن طبی تجربی و با روشی علمی جدید است که البته اصول موضوعه و روش و برخی از گزاره هایش را از دین گرفته است. این معنا صحیح است و ما باید برای تولید آن تلاش کنیم. 9️⃣ کار آقای دکتر اسماعیلی که در نوشته به آن اشاره کردیم که برای توضیح تأثیر دعا در درمان بیماریها و حتی تغییر ژنها مطرح کرده اند نمونه ای از کارهای موفق در این زمینه است. مقالاتی که با روش علمی تحقیقاتی در مورد «عجوه» انجام داده بودند و خاصیت سم زدایی دانه آن را که در روایات معروف نبوی بر آن تأکید شده بود نمونه ای از این موارد است. 🔟 توصیه می‌کنم نوشته «شرح و تحقیق طب الائمی ابنی بسطام» و خصوصا مقدمه صد و اندی صفحه‌ای آن را از دست ندهید. این مقدمه در مورد قرائت صحیح از طب اسلامی و نقد سائر قرائهای آن است. 🙏 سبحان ربک رب العزة عما یصفون و سلام علی المرسلین و الحمد لله رب العالمین 🔸 احمد میرزایی —------------------------------------- (۶) @slamLifeStyles
◀️ یک مثقال مُداقِّه٬ یک خروار اصابت ... ✍یادداشت اختصاصی استاد امیری– شماره 3 - ویژه تأنی و مداقه بیشتر در اخبار وارده در طب ________________________________ @slamLifeStyles بسم الله الرحمن الرحیم 1⃣ لطفا بیایید کمی با دقت این جملات را مرور کنیم: 1.. کنجد یکی از عللی است که در روایات آمده، حافظه را ضعیف می کند. 2.. از دیگر علل ضعف حافظه مصرف کنجد است و امروزه اضافه کردن کنجد به نان بسیار رایج شده است. 3.. یکی از فرق های طب اسلامی و طب سنتی این است که بر اساس آموزه های اهل بیت ع کنجد حافظه را ضعیف میکند لذا از مصرف کنجد پرهیز کنید. @slamLifeStyles 2⃣ مدتیست در اَفواه، فضای مجازی، برخی سایتها و یا گعده های طبی، مطالبی تحت این عنوان که مصرف کنجد، یکی از علل ضعف حافظه است دیده و شنیده میشود. این کلام زمانی بیشتر جلب توجه میکند که مُستَنبط از روایات اهل بیت و مستند به احادیث شمرده شود. 3⃣ با اندک تَتَبُعی در می یابیم منشا این انتساب، تنها وجود یک روایت٬ آن هم درکتاب طب النبي (ص) نوشته شخصي به نام ابوالعباس جعفر مستغفري نسفی است که حنفی مذهب بودن او محل اتفاق کثیری از حدیث پژوهان است. فی الحال فارغ از اینکه مرویات کتاب طب النبي (ص) تا چه حد قابل اِستناد است (به تفصیل در مورد کتاب طب النبی مستغفری بحث شد) ابتدا روایت مورد مناقشه را بررسی میکنیم. @slamLifeStyles 4⃣ در کتاب طب النبي (ص) از قول نبی اکرم (ص) نقل شده است که حضرت فرمودند: عَشر خِصال تُورِث النِسيان، ... و الجُلجُلان و... . از نگاه لغت کلمه « السِّمْسِم » به معنای کنجد و «الکُزبُرَه» به معنای گشنیز است؛ اما کلمه «الجُلجُلان» که در روایت بالا موجب نسیان و فراموشی شمرده شده یک اسم مشترک بین «کنجد» و«گشنيز» است. حتی در متون کهن طبی، «الجُلجُلان» به هر دو معنای گشنیز و کنجد استعمال شده است. فی الواقع با چشم پوشی از منشا نقل حدیث، نسیان آور بودن، مردد بین گشنیز و کنجد باقی می ماند. حل این ابهام ، بسیار سهل است. با کمی تورق در متون دسته اول حدیث شیعی، به وضوح میابیم که روايت مورد بحث، در منابع شیعی هم آمده است، اما با اندکی اختلاف! البته همین اختلاف گِره مسأله را باز میکند و اگر مستمسک ما تراث اصیل شیعی باشد، دچار اشتباهاتی چنین نمیشویم. @slamLifeStyles 5⃣ در کتاب «من لا يحضره الفقيه» از قول نبی اکرم (ص) نقل شده است که فرمودند : يا علي تِسعَه اَشياء تُورِثُ النِسيان، ... و أکل الکُزبُرَه و... . همان طور که نگاشته شد «الکُزبُرَه» به معنای گشنیز است. یعنی در کتاب گرانسنگی مثل «من لا يحضره» روایت با لفظ «الکُزبُرَه» ضبط شده است و نه «الجُلجُلان»! قابل توجه اینست که در کتب حدیثی متاخر مثل «وافي» و «وسائل الشیعه» هم با لفظ «الکُزبُرَه» ضبط شده است و نه «الجُلجُلان»! آنچه مرحوم صدوق نقل کرده‌اند ابهام را از واژه«الجلجلان» منقول در کتاب المستغفری ، برطرف کرده و روشن می کند منظور از «الجُلجُلان» معنای اول آن، یعنی «گشنیز» است. 6⃣ جمع جبری فوق بر مبنای تسامح در پذیرش روایت مستغفری بود و حال اینکه اساسا روایت کتاب طب النبی (ص) وُرودی در عملیات استنباط ندارد. علی ای حال در مقایسه روایت خطیب مستغفری و روایت «من لا يحضر» معلوم می شود نسبت لفظ «الجُلجُلان» (لفظ مشترک بین معنای گشنیز و کنجد) براي نسیان آور بودن، از جانب کتب اهل سنت است و نسبت لفظ «الکُزبُرَه» (گشنیز) از جانب کتب معتبر شیعی است. البته مؤيدات ديگري هم هست.مثل آنکه در روايات سفارش به ترک آن توسط تازه عروسان شده است. بدين ترتيب معلوم میشود روايات نسيان آور بودن مربوط به گشنيز است و روايات عامّه و روایات شیعه در این زمینه با هم هماهنگ می شوند. @slamLifeStyles 7⃣ در آخر باید عرض شود نه تنها محمل سترگی برای این مدعا وجود ندارد٬ بلکه بعنوان تجربه قطعی حکمای شیعی کنجد سبب تقويت حافظه میشود و مصرف زیاد گشنیز را سبب ضعف حافظه شمرده اند که اتفاقا موافق روایات هم هست. این امر در منابع متعدد تصریح شده است. 8⃣ اندکی تأنی و مداقه بیشتر در اخبار٬ قطعا از سهوها و برداشت های شتاب زده می کاهد و نظر را ورز می دهد و پخته می کند. آنچه به رشته نوشته درآوردم مشتی بود از خَروار٬ که امید می رود باعث تنبه خاطر و انبساط خامه گردد تا پس از این کمتر شاهد گذرهای سریع و بدون مکث از کنار کلمات حکیمانه خداوند و نمایندگان او باشیم. و آخر دعوانا أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين علی امیری — 26 ربیع الاول 1438 (۷) ______________________ @slamLifeStyles
. ◀️ یک «فتحه» لعنتی، منشا توهمات مدعیان طب اسلامی! ✍️ تقریر بخشی از سلسله جلسات تدریس حجت الاسلام علی امیری در سال 97 با عنوان «تصحیفات و تسامحات روایات طبی» (به همراه اضافات مقرر محترم). مقرر: نوید رسول‌زاده @slamLifeStyles •┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈• 🔹 حدیث مشهور «اصل کل داء البروده / البرده» اساسا از طرق معتبر امامیه نقل نشده است. منبع اصلی این حدیث، مکتوبات ضعیف عامه بوده و بواسطه نزدیکی برخی از همین منابع (مانند طب النبی مستغفری و...) با مجامع امامیه، متاسفانه این حدیث در دوره متاخر به مرور وارد مکتوبات حدیثی _ طبی امامیه شده است. 🔺 پس اولا این حدیث از طریق منابع معتبر امامیه به ما نرسیده است که فحص و بحث از اینکه آیا «البروده» تصحیف «البرده» است یا خیر، یا «راء» مفتوح است یا ساکن، یا «هاء» زائده است یا خیر، چندان نکته مهم و با ارزشی تلقی شود. 🔹 ثانیا با رجوع به منابع عامه - به عنوان ریشه نقل این حدیث - شکی باقی نمی‌ماند که «البروده» تصحیف «البرده» است. اما تمام نکته اینجاست که معنای «البرده» چیست؟ آیا ضبط و خوانش «البَرَدة» صحیح است یا «البَرْدة»؟ یعنی حرف «راء» مفتوح است یا ساکن؟ @slamLifeStyles 🔺 طبق برخی از شواهدی که در پیوست ارائه شده است، از مجموع نظرات محققین عامه این به دست می‌آید که اساسا حرف «راء» در کلمه «البرده» باید به فتح خوانده شود تا معنای درست و کاملی پیدا کند. از همین رو «البَرَدة» یعنی تُخَمه، به معنای عارضه‌ای که در اثر پرخوری و درهم خوری و بدخوری پدید می‌آید. کما اینکه برخی نیز چنین نقل کرده‌اند: «أصل كل داء كثرة الأكل» و یا «لو سئل أهل القبور ما سبب آجالهم لقالوا: التخم» و... . اگر «البَرَدة» را به فتح بخوانیم تقریبا مشابه حدیث «المعده بیت کل داء» نیز هست که پیش‌تر طرق عامی آن توسط برخی محققین نقد و بررسی شده بود. 🔹 پس اساسا این توهم مدعیان طب اسلامی که «البرده» به معنای سرما و آب و هوای سرد است و این سرما موجب ضعف سیستم دفاعی بدن می‌شود و از این جهت است که ریشه‌ی همه‌ی بیماری‌ها، سرما و کاهش دما گفته شده، تحلیلی غلط، باطل و با خوانشی غلط از این کلمه است. با اندک دقتی در منابع عامه، پر واضح است که خوانش درست «البرده» به فتح «راء» بوده است و نه به سکون! 🔺 حتی اگر «راء» ساکن باشد قاعدتا باید «هاء» در کلمه حذف شود و در نتیجه ضبط «البرد» صحیح باشد (که البته درست نیست) چنان که در برخی منابع عامی همچون «المجروحين ابن حبان» و یا «الكامل عبد الله بن عدي الجرجاني» همین‌گونه ضبط شده و صد البته محققین عامه آن را به شدت ضعیف شمارده‌اند. ناگفته نماند حتی اگر ضبط «البَرْد» را بر «البَرَدة» ترجیح دهیم، باز هم معنای کامل و درست آن «سرما» و «کاهش دما» نخواهد بود. @slamLifeStyles 🔹 اما این حدیث چگونه در مجامع امامیه به «البروده» تصحیف شده است؟ بدیهی است که باید نقش کم دقتی برخی محدثین و برخی وراقین و مستنسخین را در این امر لحاظ کرد. احتمالا پیش فرض‌های طب یونانی و اخلاطی برخی از آنها و از سویی خوانش غلط «البرده» موجب شده است که به مرور این کلمه تبدیل به «البروده» شود تا هم با مبنای غلط سکون به «راء» نزدیک شود و هم به پیش‌فرض‌های طب اخلاطی. 🔺 از همین رو نیز در نسخه موجود طب النبی مستغفری و طب الائمه شُبر و...، دو حدیث «بَشِّرِ الْمَحْرُورِينَ بِطُولِ الْعُمُرِ» و «أَصْلُ كُلِّ دَاءٍ الْبُرُودَةُ» در کنار یکدیگر تنظیم و تبویب شده است، تا جایی که افراد کم‌دقتی چون کریمخان کرمانی در کتاب «حقائق الطب» چنین مطلبی را می‌نگارد: «أصل كل داء من البرودة والذي افهم من هذا الخبر ان بدن الانسان قوامه بالحرارة الفلكية الغريزية» در واقع این شکل از معنا کردن، چون مورد پسند کسانی است که میخواهند بگویند تمام بیماری‌ها از سردی است (و حال اینکه این حرف لزوما درست نیست) احتمالا یکی از اسباب این تصحیف بوده است. 🔹 مشکل اینجاست که همین کم‌دقتی برخی محدثین سبب شده است که برخی اطباء و محققین معاصر نیز به استناد این نوع تبویب و ضبط «البروده»، گزاره‌های طبی را که خود جای بحث و نظر دارد، به نام پیامبر و اهل بیت ع نقل و نشر دهند. 🔰 فارغ از اینکه این حدیث ریشه عامی داشته و منبع قابل اعتنایی در مصادر امامیه ندارد، اما به احتمال بسیار زیاد خوانش صحیح آن «البَرَدة» به فتح «راء» بوده و در این صورت معنای صحیح این حدیث بدین صورت خواهد بود: «ریشه اغلب بیماری‌ها از تُخَمه (پرخوری و درهم خوری) است» •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• (۸) @slamLifeStyles
. ✅ 15 شاهد به عنوان پیوست مطالب فوق: 🔺🔹🔺🔹🔺🔹 1️⃣ غريب الحديث، ج ۲، ابن قتيبة الدينوري، ص ۲۸: وسميت التخمة بردة، لأنها تبرد حرارة الجوع و الشهوة و تذهب بها ... كذلك الداء هو الشبع المفرط والتخمة . وكان يقال : الشبع داعية البشم ، والبشم داعية السقم ، والسقم داعية الموت . وقال بعضهم : لو سئل أهل القبور ما سبب آجالهم لقالوا : التخم . •┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈• 2️⃣ الحاوي في الطب، ج ۷، محمد بن زكريا الرازي، ص ۳۳۶: الطبري قال: اجتنب التخم فإنها أصل كل داء •┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈• 3️⃣ كتاب أخبار المصحفين (نوادر الرسائل 11)، أبو أحمد العسكري، ص ۳۵: أن رسول الله ص قال أصل كل داء البرد قال أبو أحمد هكذا رووه وإنما هو أصل كل داء البردة والبردة التخمة وهكذا سمعته من أبي بكر بن دريد وغيره وليس لقوله أصل كل داء البرد معنى والبردة برد يجده الرجل في جوفه أو في بعض أعضائه والبرد برد الهواء... . •┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈• 4️⃣ تصحيفات المحدثين، ج ۱، أبو أحمد العسكري، ص ۲۱۱: أن رسول الله ص قال: (أصل كل داء البرد) هكذا رواه البرد ساكنة الراء، وإنما الصحيح : أصل كل داء البردة، بفتح الراء وزيادة هاء، والبردة: التخمة، هكذا سمعته من أبي بكر بن دريد لم وغيره، ورواه الأعمش، عن خيثمة، عن عبد الله، أنه قال: أصل كل داء البردة . •┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈• 5️⃣ قوت القلوب في معاملة المحبوب ووصف طريق المريد إلى مقام التوحيد، ج ۲، أبي طالب المكي، ص ۳۰۲: وفي الخبر : أصل كل داء البردة . يقال : هي التخمة . •┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈• 6️⃣ تهذيب الاسرار في أصول التصوف، عبد الملك الخركوشي النيسابوري، ص ۱۴۷: وقال حمدون القصار: أصل كل داء كثرة الأكل •┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈• 7️⃣ المفردات في غريب القرآن، الراغب الأصفهاني، ص ۴۲: وقيل أصل كل داء البردة أي التخمة، وسميت بذلك لكونها عارضة من البرودة الطبيعية التي تعجز عن الهضم . •┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈• 8️⃣ كتاب الماء، ج ۱، ابن الذهبي، ص ۱۰۷: برد : البَرْد : ضِدّ الحَرّ . ... والبَرَدَة : نَفْخ التُّخَمَة ، سُمِّيَت بَرَدَة لأنّها تُبَرِّد المعدةَ ، فلا تَسْتَمْرِئ الطّعام ، ولا تُنْضِجُه . وفي الحديث: ( أصل كلّ داء البَرَدَة ) أي : التُّخَمَة . •┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈• 9️⃣ الفائق في غريب الحديث، ج ۱، الزمخشري، ص ۹۱: البردة ابن مسعود رضي الله عنه أصل كل داء البردة . البردة هي التخمة لأنها تبرد حرارة الشهوة، أو لأنها ثقيلة على المعدة بطيئة الذهاب •┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈• 🔟 شرح الشفاء (شرح ملا علي القاري)، ج ۱، القاضي عياض، ص ۷۲۴: أصل كلّ داء البردة بفتحتين و قد تسكن الراء أي التخمة •┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈• 1️⃣1️⃣ تاريخ مدينة دمشق، ج ۵۵، ابن عساكر، ص ۱۹۵: «أصل كل داء البرد» قال ابن عساكر كذا، قال و الصواب البردة يعني التخمة بزيادة هاء. •┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈• 2️⃣1️⃣ لقط المنافع في علم الطب، ابن الجوزي، ص ۶۶۸: «البردة» بفتح الراء. وذكره مرفوعا، وذكره ابن قتيبة من كلام ابن مسعود إلا انه قال: «البرده» بزيادة هاء . وحكى الأعمش قال: سألت أعرابيّا عن البردة قال: التخمة . قال ابن قتيبة: ولست أحفظ عن هذا في علمائنا، فإن كان الحرف صحيحا فالمعنى حسن، و أرى أصل الحرف من البرد فسميت التخمة بردة؛ لأنها تبرد حرارة الجوع والشهوة ... . •┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈• 3️⃣1️⃣ الموسوعة القرآنية، ج ۸، ابراهيم الأبياري، ص ۴۸: أصل كل داء البردة أي التخمة، وسميت بذلك لكونها عارضة من البرودة الطبيعية التي تعجز عن الهضم •┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈• 4️⃣1️⃣ موسوعة الطب النبوي، الإسلامي - العربي، عبد الله سنده، ص ۴۶: البرد: ضد الحر... والبردة: التخمة؛ لأن بها تبرد المعدة، وفي الحديث : «أصل كل داء البردة» - أي: التخمة. •┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈• 5️⃣1️⃣كشف الخفاء، ج ۱، العجلوني، ص ۱۳۶: قال الدارقطني المحدثون يروونه بسكون الراء ولذلك ضم إليه بعضهم " والحر " والصواب فتحها بمعنى التخمة لأنها تبرد حرارة الشهوة أو لأنها ثقيلة على المعدة بطيئة الذهاب من برد إذا ثبت وسكن ، وقد أورد أبو نعيم أيضا عن أبي هريرة رفعه الله استدفئوا من الحر والبرد ، وكذلك المستغفري مع ما رواه عن أنس أيضا مرفوعا : إن الملائكة لتفرح بارتفاع البرد عن أمتي ، وروى أيضا كما مر أصل كل داء البرد وهما ضعيفان وذلك منهما دليل على المحدثين الذين رووه بالسكون •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• (۹) @slamLifeStyles
🔻آیت‌الله‌العظمی مکارم شیرازی در پیامی به اختتامیه دومین همایش پاسخ برتر؛ ❇️ یک پاسخ دقیق علمی با هیچ عبادتی قابل مقایسه نیست امروزه و با گسترش جریان اخبار و اطلاعات، از سویی راه بر انتشار شبهات و افکار منحرف با ظاهری صحیح و آراسته گشوده شده و از سوی دیگر اسباب و ابزار پاسخگویی نیز تغییر کرده است. در این میان وجود پایگاه‌های قابل اعتماد، به‌روز، آگاه و کارآمد بسیار ضروری و لازم است. مراکز پاسخگویی می‌بایست ضمن بهره‌مندی از این خصوصیات، در راه یافتن پاسخ‌های قانع کننده و اطمینان بخش، تلاش بیشتری نمایند. باید توجه داشت ارزش یافتن یک پاسخ دقیق علمی و اطمینان بخش و نجات یک انسان از تردید و وسوسه شیطانی، قابل مقایسه با هیچ عبادت و اطاعتی نیست.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸اصلاحات عالَم، از اطراف این کوه شروع می‌شود!🔸 @slamLifeStyles 🏔 عده‌ای از آمده بودند ایران. چهل، پنجاه نفر خانم و آقا بودند. مدتی دربارۀ اسلام تحقیق کرده بودند و بالاخره اسلام را انتخاب کردند. به شیراز هم آمدند و زیارتشان کردیم. گفتند: در کتاب‌های دینی و بودایی خودمان، به ما خبر داده بودند که از کنار کوه دماوند آغاز می‌شود. در آخر الزمان، از کنار کوه است. ما آمده‌ایم این کوه را زیارت کنیم. من اولین بار بود می‌شنیدم یک عده بیایند برای زیارت کوه دماوند! می‌دانید کوه دماوند، کنار تهران است. خمین و قم و اینها، حواشی آن هستند. شما الآن مراجع تقلیدتان اطراف همین‌اند. ، ، ، ، ، ، اینها همه اطراف این کوه هستند. اینها از روی این علامت، (ره) را شناسایی کرده بودند که کارش بالا می‌گیرد و بالاخره موفق می‌شود. @slamLifeStyles 🏔 استاد برجسته‌شان و کسی که اول مسلمان شده و اینها هم دنبال او بودند، یک پیرمرد هشتاد، نود ساله اما سرحال و قبراق بود. نفر سوم آنها هم یک خانمی بود که حجاب کاملی داشت و از مقنعه‌اش، یک مو پیدا نبود. دربارۀ این خانم گفتند که بیست، سی هزار بیمار با نفس الهی او خوب شده‌اند. تعجبی نیست. انسانی خودساخته و و ریاضت بود؛ اما متواضع. زن بسیار متینی بود. برای اینها به زبان انگلیسی صحبتی کردم که این خانم بعدش گفت که این صحبت روی من اثر داشت. @slamLifeStyles 🏔 کمترین حد تحصیل اینها، فوق‌لیسانس بود. عموماً دکترا داشتند و استاد دانشگاه بودند. همان موقع من گفتم ژاپنی‌ها زودتر از همه‌جا مسلمان می‌شوند. چرا؟ چون اسلام از بالاترین رتبۀ دانشگاهی‌اش آغاز شده. اینها مثل در بالای قلۀ کوه هستند که آب آن، همۀ قسمت‌های پایین را سیراب می‌کند. @slamLifeStyles 🏔 چرا اینجوری مسلمان و شیعه شد؟ به خاطر ! سلمان، [در حکمِ یک] استاد دانشگاه بود! بسیار استاد برجسته‌ای بود. سلمان و ما ادراک ما سلمان؟! سلمان، برای کشف حقیقت از شهر و دیارش بیرون آمده و عالَم را گشته تا حق را پیدا کند. خیلی کار بزرگی است! یک دفعه دین می‌آید سراغ انسان، یک دفعه انسان می‌رود سراغ دین! این ژاپنی‌ها هم کسی نرفته بود برایشان تبلیغ کند؛ خودشان رفته بودند دنبال حقیقت. 📌مبلغان بین الملل اربعین 👈| فارسی | روسی | اردو | انگلیسی | عربی وحدت👈| فارسی | انگلیسی | روسی | پوسترها | طوفان الاقصی(روسی)👈 | نوار غزه | محمد ضیف | فلسطین | اسرائیل |جنگ رسانه | حملات هوایی | ماهیت مناقشه | حقیقت اتفاقات | آینده فلسطین در روایات | فیلم کوتاه | بایکوت رسانه | کودکان غزه | @slamLifeStyles
📌از کجا بفهمیم اعمال ما «عبادت» است، نه «عادت»؟ اخلاق معنایش این است که انسان اراده‌ی خودش را بر و بر طبایع خود غلبه بدهد؛ یعنی اراده را تقویت کند به‌طوری که اراده بر آن‌ها حاکم باشد. حتی اراده باید بر هم غالب باشد، چون کار خوب اگر کسی به آن عادت پیدا کرد خوب نیست. مثلا ما باید بخوانیم اما نباید نماز خواندن ما شکل عادت داشته باشد. از کجا بفهمیم که نماز خواندن ما عادت است یا نه؟ باید ببینیم آیا همه‌ی دستورات خدا را مثل نماز خواندن انجام می‌دهیم؟ اگر این‌طور است، معلوم می‌شود که کار ما به خاطر امر خداست. اما اگر را می‌خوریم و در عین حال، نماز را هم با نافله‌هایش می‌خوانیم، یا اگر خیانت به مردم می‌کنیم ولی زیارت عاشورایمان هم ترک نمی‌شود، می‌فهمیم که این‌ها نیست، است. شهید_مطهری اسلام_و_نیازهای_زمان، ج۱ @slamLifeStyles
📌وظیفه شرعی برای شناخت اصلح ▫️ باید به این نکته نیز توجه شود که تلاش برای شناخت اصلح نیز امر واجبی است که باید بدان اهمیت داد در نگاه رهبر حکیم انقلاب اسلامی افرادی که از تأیید شورای نگهبان عبور کرده اند قانونا صالحند (۱۳۸۰/۲/۲۸) اما این بدان معنا نیست که ما باید به صرف رأی دادن قناعت کنیم و به هر که شد رأی دهیم؛ بلکه مبتنی بر نظر ایشان باید گشت و اصلح را برگزید. معظم له در آستانه انتخابات ریاست جمهوری هفتم خطاب به ملت فرمودند: «ملت باید تلاش خود را ،بکند باید زحمت بکشد و دنبال اصلح ...گردد. همچنان که شرکت در انتخابات یک وظیفه است،گزینش خوب و آگاهانه هم یک وظیفه است.البته ممکن است همه ی تلاش ها به نتیجه نرسد؛اما انتخاب کنندگان تلاش کنند،برای این که گزینش درستی داشته باشند.این،خیلی مهم است.» (۱۳۷۶/۲/۱۳) @slamLifeStyles
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈 لزوم بیداری مسئولین نسبت به سایبری #⃣
جبههٔ  اسلامی در فضای مجازی
✊🏻 @jebheh
🟢 دلیل عمیق و خواندنی میرزای شیرازی برای تأیید نکردن یک عالم باتقوا 🔸بعضی از دوستان میرزای شیرازی گفته بودند ما نامه‌ای خدمت ایشان نوشتیم و از ایشان برای یک ملایی که در یکی از شهرستان‌ها بوده است، تأیید خواستیم. مرتب نامه به ایشان نوشتیم که فلان شخص در این شهر مردی است خیلی عالم، در این حد عالم است، مجتهد است و خیلی هم باتقوا، شما ایشان را تأیید کنید. 🔹 می‌گوید: ما نامه نوشتیم، میرزا جواب نداد. بار دیگر نامه نوشتیم، باز میرزا جواب نداد. تا بالأخره آن کسی که این‌همه او را تأیید می‌کرده  می‌رود سامره که چرا میرزا جواب نداد؟ رفت و گفت: آقا! چرا ما هر چه برای این آقا تأیید خواستیم شما تأیید نکردید؟ میرزا فرمود: تو همواره در نامه‌هایت نوشتی که این چقدر عالم است و چقدر باتقواست، در یک نامه‌ات ننوشتی که عقلش در چه حدی است؟  🔸من نمی‌توانم کسی را فقط به دلیل علم و تقوا تأیید کنم درصورتی‌که برای من محرز نیست که از نظر عقل و تدبیر و هوشیاری و درک شرایط زمان و درک و شناخت مردم در چه حدی است. بسیار خوب، آدم عالم و باتقوا برای خودش آدم خوبی است، اما من نمی‌توانم مقدّرات اسلامی مردم را در دست کسی بدهم که عقلش برای من محرز نیست. 📝 استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج۸، ص۱۵۰-۱۴۸ (با تلخیص) @slamLifeStyles