📌جنگ ایران و ترکیه در آخرالزمان؟
◽️نکته مهم و شایان ذکر اینکه هرچند حضور جماعت تکفیری سلفی در مرزهای کیان شیعه، خطرساز و تهدید امنیت ملی، تلقی میشود لکن با تاکید امام معصوم بر عدم مداخله نظامی مستقیم با طرفهای درگیر در جنگ ناحیه آذربایجان (فَكُونُوا أَحْلَاسَ بُيُوتِكُمْ)، از اینرو با فتنهگریهای «اخوان الترک»، نباید مواجهه مستقیم نظامی داشت تا سرانجام با دست خویش، خود را در مهلکه شرق سوریه (قرقیسیا) در مواجهه با دشمنان شیعه هلاک نمایند و در واقع اخوان الترک، سپر بلای شیعه در تقابل نظامی با دشمن اصلی، سفیانی موردحمایت غربیها خواهند شد.
📌تهدید اردوغان رهبر ترکیه به مشارکت در تجزیه ایران
توضیح اینکه: سفیانی بعد از تسلط بر الکور الخمس شام و تثبیت قدرت در دمشق، آنگاه در مسیر حمله به عراق ناگزیر در منطقه قرقیسیا دیرالزور در شرق سوریه با «اخوان الترک» که از قبل تا «جزیرة الشام» پیشروی نظامی داشتهاند و نیز با بنیقیس همپیمان ترکها در قرقیسیاء در شرق سوریه وارد جنگ خواهد شد؛ بنی قیس، ساکنان اهلسنت شرق سوریه هستند که البته امتداد قومیتی آن در مناطق غرب عراق تا بغداد نیز وجود دارد و از فتنهگری آنان و جنگ در مناطق بنی قیس قبل از ظهور نیز در کتب معتبر سخن به میان آمده است؛ لازم به ذکر است از سفیانی به عنوان نقمت و عذاب برای دشمنان شیعه، نام برده شده است (السُّفْیانِی نَقِمَةً لَكُمْ مِنْ عَدُوِّكُم) و دشمنان مشغول جنگ با یکدیگر خواهند شد (أَعْدَاءَكُمْ یقْتَتِلُونَ فِی مَعَاصِی اللَّهِ وَ یقْتُلُ بَعْضُهُمْ بَعْضا) که عبارة اخری «جنگ جبّارین» با یکدیگر است در حالیکه شیعه از مناطق جنگ به دور است (وَ أَنْتُمْ فِی بُیوتِكُمْ آمِنُونَ فِی عُزْلَةٍ عَنْهُم).
📌دیپلماسی مواجهه با فتنه «اخوان الترک» در جغرافیای ظهور
◽️بنابراین دیپلماسی حکومت زمینهساز در مواجهه با فتنهانگیزی «اخوان الترک»، باید مبتنی بر خویشتنداری و در عین حال پاسداری از مرزهای جغرافیای کیان شیعه باشد؛ زیرا هرچند در «ابتدا» فتنه شام، ترکها با رومیها، اشتراک منافع دارند اما در نهایت بعد از وقوع حوادثی باهم اختلاف شدید پیدا خواهند کرد به گونهای که منجر به جنگ در برخی مناطق نیز خواهد شد:
اسْتَثَارَتْ عَلَيْكُمُ الرُّومُ وَ التُّرْكُ وَ جُهِّزَتِ الْجُيُوشُ ... وَ يَتَخَالَفُ التُّرْكُ وَ الرُّومُ وَ تَكْثُرُ الْحُرُوبُ فِي الْأَرْض.
زمانى كه رومیها و ترکها، غبار فتنه را عليه شما بلند كردند و بر شما بشورند و لشکرها آماده و تجهيز شوند ... آنگاه و ترکها با رومیها اختلاف پیدا میکنند و جنگ در نقاط مختلف گسترش پیدا میکند.به نظر میرسد بعد از اعلان «مارقة الشام»، به دلیل پیشروی نظامی اخوان الترک در شرق سوریه، از علل اصلی اختلاف ترکها با غربیها است. و همانطور که بیان گردید با فتنهگریهای «اخوان الترک» در جغرافیای ظهور، نباید مواجهه مستقیم نظامی داشت تا سرانجام با دست خویش خود را در مهلکه شرق سوریه (قرقیسیا) در مواجهه با دشمنان شیعه هلاک نمایند.
📌سناریوی جنگ در همسایگان شمالی و تاثیر آن بر امنیت ایران قبل ظهور
◽️هرچند احتمال دارد شیعیان مظلوم منطقه آذربایجان و سایر مناطق، طعمه خواستههای نامشروع حاکمان و قدرتهای استعماری گردند. زیرا نقمت و بلا هرگاه واقع شود، فرقی بین گناهکار و دیگران نیست و در آتش جنگ، تر و خشک باهم میسوزد؛ اما وظیفه محور مقاومت شیعی و حکومت زمینهساز باید در حد توان و استطاعت، مانع از قتل و خونریزی گردد و حتی در جهت خنثی کردن فتنه دشمنان، تمهیداتی ولو با کمک غیرمستقیم برای مقابله با اقدامات «دشمن اصلی» صورت گیرد.
و البته اگر بنا بر حمایت نیز باشد، باید در حمایت معنوی از شیعیان و پشتیبانی از جبههای باشد که در طرف مقابل دشمنان واقعی (مثلث غربی عبری و عربی) قرار گرفته است که البته تشخیص این امر نیز دشوار خواهد بود:
قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ... إِنِّي كُنْتُ أَحْمِلُ السِّلَاحَ إِلَى أَهْلِ الشَّامِ فَأَبِيعُهُ مِنْهُمْ فَلَمَّا أَنْ عَرَّفَنِيَ اللَّهُ هَذَا الْأَمْرَ ضِقْتُ بِذَلِكَ وَ قُلْتُ لَا أَحْمِلُ إِلَى أَعْدَاءِ اللَّهِ فَقَالَ احْمِلْ إِلَيْهِمْ فَإِنَّ اللَّهَ يَدْفَعُ بِهِمْ عَدُوَّنَا وَ عَدُوَّكُمْ يَعْنِي الرُّومَ وَ بِعْهُمْ فَإِذَا كَانَتِ الْحَرْبُ بَيْنَنَا فَلَا تَحْمِلُوا.
طبق گزاره حدیثی فوق که در دیگر کتب معتبر شیعی نیز نقل شده است، از امام معصوم درباره فروش سلاح و کمک نظامی به برخی از طرفهای درگیر در «منطقه شام» که در جبهه حق قرار ندارند اما در حال جنگ با دشمن اصلی شیعه هستند، استفسار میشود و امام چنین پاسخ میگویند: حتما سلاح بفروشید و در اختیارشان قرار دهید. زیرا به واسطه این کار، دشمنان شیعه، دفع و نابود میشوند اما هرگاه جنگ با شیعه رخ داد، دیگر اقدام به فروش سلاح نکنید.
از مجموعه آنچه بیان گردید، آنچه از «آیندهپژوهی مهدوی» مستفاد است، درگیری نظامی در آذربایجان، آتش جنگ و فتنه (نَار مِنْ آذَرْبِيجَان) قابل سرایت به سایر کشورها که تلاشهای بینالمللی برای توقف آن نیز کارساز نخواهد شد (لَا يَقُومُ لَهَا شَيْءٌ) و نیز به دلیل اینکه ترکها از عوامل اصلی دخیل در تخریب آذربایجان هستند؛ قطعا یکی از دلایل اختلاف غربیها با ترکها در حوادث منطقه آذربایجان خواهد بود و به قرینه اینکه در گزارش جنگ «ولدعباس با جوانان ارمنی و آذری» نیز از کلیدواژههای مشترک با جنگ جهانی (قتل آلاف آلاف، موت احمر و طاعون) استفاده شده است، بیانگر این است آتش جنگ در منطقه آذربایجان در کنار اختلاف ترکها با رومیها و نیز در کنار حوادث فتنه شام در شرق سوریه قرقیسیا، از عوامل شعلههای شرارت آتش «جنگ جهانی قبل ظهور»است.
ضمن اینکه آتش آذربایجان، طراحی چندبُعدی به منظور عملیات ایذایی، بحرانسازی و تاثیر منفی بر امنیت مناطق در مرزهای شمالی ایران است؛ بنابراین، استراتژی شیعه و دیپلماسی زمینهساز پیرامون جنگ منطقه آذربایجان در عصر ظهور، باید مبتنی بر «بیطرفی» (فَكُونُوا أَحْلَاسَ بُيُوتِكُمْ) و در عین حال راهبرد امنیتی محور مقاومت شیعی، اوج «اقتدار نظامی» (فَاسْعَوْا إِلَيْهِ) در دفاع از کیان شیعه در جغرافیای ظهور باشد.
📌جنگ امام مهدی با «اخوان الترک» بعد ظهور
◽️و اما سخن درباره دسیسهچینی و فتنهانگیزی «اخوان الترک» فعال در فتنه شام و دیگر نقاط که کیان شیعه را با تهدید و خطر مواجه میکند، است و بیان گردید که نباید رویاروی مستقیم نظامی داشت تا با دشمن اصلی (سفیانی مورد حمایت غربیها) وارد جنگ شوند؛ البته دیری نخواهد پایید بعد از ظهور لشکریان امام مهدی و جبهه حق، فاتحانه وارد «کشور ترکها» خواهند شد:
يُقَاتِلُ السُّفْيَانِيُّ التُّرْكَ ثُمَّ يَكُونُ اسْتِئْصَالُهُمْ عَلَى يَدَيِ الْمَهْدِيِّ؛ لِوَاء يَعْقِدُهُ الْمَهْدِيُّ يَبْعَثُ إِلَى التُّرْكِ فَيَهْزِمُهُم.
◽️لازم به ذکر است مراد از استیصال ترکها که در مقابل جبهه حق و امام مهدی ایستادگی خواهند کرد، اخوان الترک میباشد -که نقش فعال در فتنه شام دارند و با رومیها، نیز اختلاف پیدا خواهد کرد- و نه ترکهای شیعی سایر کشورها. زیرا در احادیث از تحرکات مردمی ترکها در حمایت از آرمان امام مهدی سخن به میان آمده است.
آذربایجان، منطقهای عالمخیز است و در طول تاریخ تشیع علمای تبریز، خوی، اردبیل، لنکران و بادکوبه بر تارک آسمان شیعه درخشیدهاند، حتی سلطه ۷۰ ساله کمونیست و سیاست ضد مذهبی که آنان در پیش گرفتند، نتوانست ارادت مردم منطقه به مکتب اهلبیت را زایل کنند. و این مردم عزیز و شریف پایداری خود را در مسیر اسلام عزیز و مقاومت در برابر مستکبران و صهیونیزم و قدرتهای فاسد نشان دادهاند. و سخنی به گزافه نیست اگر بگوییم شیعیان آذربایجان، جزو پرچمداران «تشیع علوی، حسینی و مهدوی» در ایران به شمار میرفتند و این سرزمین جایگاه خیزش شیعیان دلسوخته اهلبیت در دوره هایمختلف بوده است:
📌خطّه آذربایجان، حامیان امام حسین
ایرانیان در سپاه امام حسین در روز عاشورا نیز حضور چشمگیر داشتند. از جمله «اسلم بن عمرو» ایرانی تُرکتبار و شعر معروف «أميری حُسَينٌ و نِعمَ الأَمير» را این ایرانی سرخروی سروده است. در قیام مختارثقفی که به خونخواهی امام حسین شهرت یافت، نیز شیعیان آذربایجان جزو پیشگامان کمک به انقلاب شیعی بودند. مختار به وسیله مردم ایران از جمله شیعیان «آذربایجان» تقویت مالی شد و حتی در سپاه او تعداد زیادی از «موالی ایرانی» و «سرخرویان ایرانی» حضور داشتند؛ البته پیش از آن نیز محبّان ایرانی امام علی با هجرت عاشقانه، گردآگرد وی جمع بودند به گونهای که حضور «سرخرویان ایرانی» حتی گاهی مورد اعتراض «اشراف عرب» نیز قرار میگرفت. حضور پرشمار ایرانیان در سپاه مختار بعد از شهادت امام حسین نیز تکرار شد و یکی از عوامل پیروزیهای مختار، استفاده وی از قدرت ایرانیان در مبارزه بود.
📌سرخرویان ایرانی، از زمینهسازان ظهور
البته تشیع در سه دوره متفاوت، «همپیمانی ایرانیان با تشیع عراقی» را تجربه کرده است: حضور پرشمار ایرانیان در گردآگرد امام علی، یاری مختار در خونخواهی امام حسین و سرانجام این واقعه قبل از ظهور نیز تکرار خواهد شدو شیعیان ایرانی زمینهساز با مشارکت محور مقاومت شیعی عراق، جریان سفیانی -که حمایت مثلث شوم «غربی عبری عربی» را با خود به همراه دارد- در سرزمین عراق شکست سختی خواهند داد. زیرا با تهدید اماکن و مراکز مقدسه شیعی توسط لشکر متخاصم خارجی، امنیت و ژئوپلتیک شیعه به خطر افتاده، از اینرو، دلیرمردان ایرانی و زمینهسازان ظهور برای دفع خطر دشمن متجاوز که تا نزدیکی مرزهای ایران نیز پیشروی نظامی داشته، وارد عراق خواهند شد و جنگ شدیدی رخ میدهد و لشکر نظامی ایران با همکاری محور مقاومت شیعی(به رهبری سید خراسانی و یمانی)، دشمن متجاوز را در عراق شکست خواهد داد.
📌 نائبان امام مهدی در منطقه آذربایجان
طبق گزارشهای کهن، شیعیان آذربایجان از دیرباز در انتظار ظهور «مهدی موعود» بودهاندو جزو پرچمداران «تشیع علوی، حسینی و مهدوی» در ایران به شمار میرفتند. حضور نائبان و وکلای امام مهدی تحت پوشش نسازمان وکالت» در خطّه آذربایجان، شاهدی بر این مدعا است. از جمله مشهورترین آنها، احمد دینوری وکیل امام مهدی در منطقه اردبیل و قاسم بن علاء ساکن ناحیه آذربایجان و وکیل و نائب امام عصر در دوران غیبت صغرا است؛
◽️داستان عجیب و شگفتآور قاسم بن علاء آذربایجانی و دعای طلب فرزند از امام مهدی خود قصهای پرغصه همراه با بیم و امید است. وی مدت 117 سال عمر كرد! 80 سال آن با سلامت چشم و بينايى و بقيه عمر را در نابينايى سپرى نمود؛ در سال آخر عمر خویش، نامهای از سوی ناحیه مقدسه دریافت میکند که ضمن اعلان روز رحلت او به اذن الله هفت روز قبل از وفات، به اعجاز امام عصر از کوری شفا خواهد یافت. در میان مردم این خبر مشهور شد و سرانجام با قلبی زنده و دیدهای بینا، دار فانی را وداع گفت؛ بـدن رهبر شیعیان آذربایجان را غسل دادند و در پیراهن حضرت هادى کفن کردند و جامههایى را که از سوى حضرت حجت برایش رسیده بود، بر او پوشانیدند و دفن کردند رحمة الله علیه.
📌یاران امام مهدی از منطقه آذربایجان
◽️این ارادات و محبت شیعیان آذربایجان به خاندان اهلبیت که ریشه کهن و هزارساله دارد تا عصر ظهور نیز امتداد خواهد داشت. و در میراث روایی شیعی از تحرکات مردمی ترکها در حمایت از آرمان امام مهدی در آستانه ظهور سخن به میان آمده است؛ و طبق برخی احادیث، در هنگامه ظهور نیز افراد سرشناسی از اهالی آذربایجان، در زمره یاران خاص امام عصر، قرار دارند.
📌جمع بندی
◽️در بررسی و فهم صحیح گزاره «آتش آذربایجان» قبل از ظهور، سه عامل و معیار مهم: الف. نقشآفرینی مخرّب «اخوان الترک»؛ ب. شروع جنگها در «ماه صفر»؛ ج. راستآزمایی آن به همراه رصد «سلسله حوادث فتنه شام» قبل از اولین نشانه حتمی ظهور، حائز اهمیت است. آنگاه میتوان به تصویر روشنی از وقایع هنگامه ظهور دست یافت.
◽️زیرا در طول تاریخ در منطقه آذربایجان، جنگهای متعددی رخ داده است و هر جنگی، الزاماً به معنای وقوع رویدادهای منتهی به ظهور نیست؛ ضمن اینکه، واقعه «نار آذربایجان» را باید در کنار سایر حوادث قبل ظهور نگریست تا به فهم روشنی دست یافت زیرا نگاه مجزا و مستقل به حوادث کشورهای عصر ظهور، موجب برداشتهای اشتباه میشود. زیرا نشانههای ظهور، «قطعههای مختلف یک پازل» است که باید در کنار هم نگریست. بنابراین آتش آذربایجان را باید در ضمن رخدادهای دیگر نگریست که مهمترین آن، وقوع حوادث «فتنه شام» منتهی به اولین نشانه حتمی (سفیانی) است. و آن آتش آذریایجان، قطعهای از «پازل ظهور» است، که منجر به تنازع قدرتها و جنگ جهانی شود.
اگر عصر، عصر ظهور باشد، باید در فتنه «آتش آذربایجان»، بیطرف بود
بنابراین آنچه از «آیندهپژوهی مهدوی» مستفاد است، درگیری نظامی در آذربایجان، آتش جنگ و فتنه (نَار مِنْ آذَرْبِيجَان) قابل سرایت به سایر کشورها که تلاشهای بینالمللی برای توقف آن نیز کارساز نخواهد شد (لَا يَقُومُ لَهَا شَيْءٌ) و نیز به دلیل اینکه ترکها از عوامل اصلی دخیل در تخریب آذربایجان هستند؛ قطعا یکی از دلایل اختلاف غربیها با ترکها در حوادث منطقه آذربایجان خواهد بود و به قرینه اینکه در گزارش جنگ «ولد عباس با جوانان ارمنی و آذری» نیز از کلیدواژههای مشترک با جنگ جهانی (قتل آلاف آلاف، موت احمر و طاعون) استفاده شده است، بیانگر این است آتش جنگ در منطقه آذربایجان در کناراختلاف ترکها با رومیها و نیز در کنار حوادث فتنه شام در شرق سوریه قرقیسیا، از عوامل شعلههای شرارت آتش «جنگ جهانی قبل ظهور» است.
ضمن اینکه آتش آذربایجان، طراحی چندبُعدی به منظور عملیات ایذایی، بحرانسازی و تاثیر منفی بر امنیت مناطق در مرزهای شمالی ایران است؛ بنابراین، استراتژی شیعه و دیپلماسی زمینهساز پیرامون «جنگ منطقه آذربایجان» در عصر ظهور، باید مبتنی بر «بیطرفی» (فَكُونُوا أَحْلَاسَ بُيُوتِكُمْ) و در عین حال راهبرد امنیتی محور مقاومت شیعی، به دلیل وقوع این حوادث در آستان ظهور، باید مبتنی بر اوج «اقتدار نظامی قبل ظهور» (فَاسْعَوْا إِلَيْهِ) در دفاع از کیان شیعه در تحولات حادثهخیز «جغرافیای ظهور» باشد.
📌نکته پایانی
گزاره «آتش جنگ آذربایجان قبل از ظهور» در میراث «آیندهپژوهی مهدوی» از آوردگاه حدیثی، اعتبارسنجی سندی و محتوایی گردید. و صدالبته به دلیل مناقشه قرهباغ و جنگ آذربایجان با ارمنستان، اهمیت و ضرورت بررسی و تحلیل سیاسی آینده بحران قفقاز جنوبی، دوچندان میشود. البته همانطور که بیان گردید، دیدهبانی سیاسی و نظامی «کشورهای نقشآفرین و حادثهخیز»، در هر برههای از زمان، می تواند اهمیت استراتژیک و آیندهپژوهانه، داشته باشد؛ زیرا اگر عصر، عصر ظهور باشد؛ مومنین هر لحظه باید مختصات خویش با ظهور را نسبتسنجی نمایند. ضمن اینکه استراتژی «محور مقاومت شیعی» نسبت به فتنهها و جنگها و دسیسههای دشمنان قبل ظهور، اوج آمادگی نظامی قلمداد شده است.
حال اگر اساتید دانشگاه بخواهند «سناریوی جنگ آذربایجان» را در آینده ترسیم کنند، به چه نتایجی خواهند رسید؟ سپس نتیجه «تحلیل سیاسی» با سناریوی «آیندهپژوهی مهدوی»، مقایسه و نقاط اشتراک و افتراق نیز نمایان شود.
در واقع پرسش اساسی این است: جنگ آذربایجان، آیا به شعلههای آغاز جنگ جهانی اشاره دارد و یا در واقع تلمیحی است به نقشه تدارک حمله از سوی دشمن به مناطق شیعی و یا با اجازه قدرتهای فرامنطقهای -که هزاران کیلومتر دورتر از محل مناقشه هستند-، در نهایت طرفهای درگیر به صلح و صفا رضایت خواهند داد؟ اساتید دانشگاه و متخصصین علم آیندهپژوهی، مخاطب اصلی این پرسش هستند.
۸.mp3
644.3K
پاسخ یک شهید به این سؤال که: «چه کار کنیم از منجلاب دنیازدگی و لجنزار تعلقات دنیوی رها بشویم تا آنجا گرفتاری نداشته باشیم؟».
زمان: شنبه ۲۲بهمن۱۴۰۱
مکان: کربلای معلّی
برای عضویت در کانال «استاد مؤیدی» روی اینجا بزنید.
📌جرم توهین سایبری به افراد در فضای مجازی
◽️یکی از چیزهایی که باعث میشود ارزش و احترام در جامعه از بین برود و هرج و مرج ایجاد شود، توهین به همدیگر است. توهین از منظر علم حقوق یکی از جرائم علیه حیثیت معنوی اشخاص است و در قوانین موجود در کشور ما جرم محسوب میشود و مجازات دارد.
◽️از منظر علم حقوق به هر رفتاری اعم از فعل، گفتار، اشاره، نوشتار یا نظایر آن که بتواند به نحوی موجب تحقیر کردن یا خوار و خفیف کردن مخاطب، توهین در نظر عموم افراد جامعه قلمداد شود، توهین گفته میشود. نکته مهم در خصوص جرم توهین این است که توهین یک جرم مطلق است و مقید به نتیجه خاصی نیست، یعنی اگر مخاطب توهین از شعور و شخصیت بالایی هم برخوردار باشد و عملاً از توهین صورتگرفته ناراحت نشود، باز هم جرم توهین به صرف موهن بودن رفتار مرتکب آن، ارتکاب یافته و قابل رسیدگی در دادگاه است.
◽️این روزها با توجه به گسترش فضای مجازی جرائم در این فضا هم به شدت در حال افزایش است، لذا یکی از جرائم مهم در فضای مجازی که این روزها هم خیلی زیاد مورد توجه قرار گرفته، واژه توهین سایبری یا همان جرم توهین در فضای مجازی است، بنابراین چنانچه افراد در فضای مجازی از جمله اینستاگرام، تلگرام، واتسآپ، کلاب هاوس و توئیتر به شخصی توهین کنند، این مسئله قطعاً قابل پیگیری است.
◽️در رابطه با عنصر قانونی جرم توهین چه در فضای حقیقی، چه در فضای مجازی باید به ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات اشاره کرد. در این ماده قانونگذار ما به صراحت تمام بیان میکند: توهین به افراد از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ رکیک چنانچه موجب حد قذف نباشد، به مجازات جزای نقدی درجه ۶ محکوم میشود.
◽️در خصوص جرم توهین سایبری یا همان جرم توهین در فضای مجازی به صورت صریح و آشکار چیزی در قانون جرائم رایانهای مصوب ۱۳۸۸ بیان نشده است.از آنجا که هتک حیثیت با توهین رابطه متقابلی دارد، میتوان مطابق ماده۱۶ قانون جرائم رایانهای با افرادی که در فضای مجازی موجب هتک حیثیت دیگران میشوند، برخورد کرد. قانونگذار هم در این ماده میگوید: هر کس به وسیله سیستمهای رایانهای یا مخابراتی، فیلم یا صوت یا تصویر دیگری را تغییر دهد یا تحریف کند و آن را منتشر یا با علم به تغییر یا تحریف منتشر کند، به نحوی که عرفاً موجب هتک حیثیت او شود، به حبس از ۹۱ روز تا دو سال یا جزای نقدی از ۵ تا ۴۰ میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.
◽️علاوه بر ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات، قانونگذار ما با توجه به شخصیت و مقام طرف اهانت مجازات جرم توهین را شدیدتر در نظر گرفته است. چنانکه در ماده ۶۰۹ قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات میگوید: هر کس با توجه به سمت، یکی از رؤسای سه قوه یا معاونان رئیسجمهوری یا وزرا یا یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی یا نمایندگان مجلس خبرگان یا اعضای شورای نگهبان یا قضات یا اعضای دیوان محاسبات یا کارکنان وزارتخانهها و مؤسسات و شرکتهای دولتی و شهرداریها در حال انجام وظیفه یا به سبب آن توهین کند به سه تا ششماه حبس یا تا ۷۴ضربه شلاق یا ۲ تا ۲۵ میلیون ریال جزای نقدی محکوم میشود.
◽️نکته مهم در خصوص جرم توهین که باید به آن اشاره کرد، این است که توهین ممکن است به صورت حضوری یا غیابی باشد، در واقع لازم نیست حتماً در حضور شخصی او را مورد توهین قرار دهیم بلکه همین که فردی، شخص دیگری را در غیاب او هم مورد توهین قرار دهد، مرتکب جرم توهین شده است و همچنین برای تحقق جرم توهین، راست یا دروغ بودن اعمال به کار رفته شرط نیست
#حقوق
#جرم_توهین_سایبری
#فضای_مجازی
@slamLifeStyles
📌جرم توهین از طریق موبایل و ارسال پیام
◽️در خصوص جرم توهین از طریق تلفن یا موبایل یا دیگر وسایل ارتباطی باید گفت اگر فردی توسط تلفن برای شما ایجاد مزاحمت یا به شما توهین کند، قانونگذار ما در خصوص اینگونه از مزاحمتها و توهینها به وسیله تلفنهای همراه و ثابت مطابق ماده۶۴۱ قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات با متخلفان برخورد و به صراحت بیان میکند: هرگاه کسی به وسیله تلفن یا دستگاههای مخابراتی دیگر برای اشخاص ایجاد مزاحمت کند، علاوه بر اجرای مقررات خاص شرکت مخابرات، مرتکب به حبس از یک تا شش ماه محکوم خواهد شد.
◽️در خصوص ماده ۶۴۱ یک نکته بسیار مهم وجود دارد، آن هم این است که مجازاتی که در این ماده در نظر گرفته شده، فقط برای ایجاد مزاحمت است و اگر فردی همراه با مزاحمت به فرد دیگر توهین یا او را تهدید کند، به هر دو مجازات، یعنی هم مجازات مزاحمت، هم جرمی که مرتکب شده است، محکوم خواهد شد.
◽️این نکته مهم را هم باید بگویم که در کشور ما از آنجا که مقام معظم رهبری هم از نظر سیاسی و هم از نظر شرعی بالاترین مقام رسمی در کشور محسوب میشوند، بر همین اساس اگر فردی به رهبر توهین کند، مجرم است و ماده ۵۱۴ قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات قانونگذار ما در مورد مجازات آن فرد بیان میکند: هر کس به حضرت امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری به نحوی از انحا اهانت کند، به حبس از شش ماه تا دو سال محکوم خواهد شد.
◽️نکته مهم در خصوص اثبات جرم توهین این است که اگر توهین به صورت مکتوب باشد، مثل ارسال پیام در فضای مجازی، چاپ مطلبی در مجله، روزنامه و خبرگزاری با ارائه مکتوبات به راحتی قابل اثبات است ...
◽️از سوی دیگر اگر فردی از جانب فرد دیگری در فضای حقیقی یا مجازی با تهدید روبهرو شد، فرد تهدیدشده میتواند از طریق مراجعه کردن به پلیس فتا یا دادسرای جرائم رایانهای علیه فرد تهدیدکننده به استناد ماده ۶۶۹ قانون مجازات اسلامی در بخش تعزیرات شکایت کیفری مطرح کند، بنابراین اگر فردی در فضای مجازی یا حقیقی شما را تهدید به افشای اطلاعات خصوصی که شامل عکسها، متن پیامها، صدای ضبطشده و فیلم شما میشود یا تهدید به قتل، آدمربایی، اسیدپاشی، ضرب و جرح کند، حتی اگر آن فرد تهدید خود را عملی نکند، مجرم است و مجازات میشود.
◽️گفتنی است بر اساس آییننامه جمعآوری و استنادپذیری ادله الکترونیکی متن پیامها، فایلهای صوتی، فیلمها و اسکرینشاتها در فضای مجازی توسط کارشناسان حوزه فناوری اطلاعات مورد بررسی قرار میگیرد. اگر صحت مدارک شما تأیید شود، آن اسکرینشاتها میتواند ملاک صدور حکم در دادگاه قرار بگیرد.
#حقوق
#جرم_توهین_سایبری
#فضای_مجازی
#توهین_مجازی_با_موبایل
@slamLifeStyles
📌شما زرنگیتان این باشد: گفتمان عدالت خواهی را فریاد کنید؛ اما انتقاد شخصی و مصداقسازی نکنید.
◽️شما میگوئید که ما شعار عدالت میدهیم؛ دانشجو را میگیرند، اما آن کسی را که به عدالت صدمه زده، نمی گیرند. قوه ی قضائیه چنین، یا دستگاه مسئول چنان. خوب، اینجا شما باید زرنگی کنید؛ یک لحظه از درخواست و مطالبه ی عدالت کوتاهی نکنید؛ این شأن شماست.
📌پشتوانه ی این فکر هم با همه ی وجود، خودم هستم
◽️ جوان و دانشجو و مؤمن شأنش همین است که عدالت را بخواهد.پشتوانه ی این فکر هم با همه ی وجود، خودم هستم و امروز بحمد اللَّه نظام هست. البته تخلفاتی هم ممکن است انجام بگیرد؛
◽️ شما زرنگیتان این باشد: گفتمان عدالت خواهی را فریاد کنید؛ اما انتقاد شخصی و مصداق سازی نکنید. وقتی شما روی یک مصداق تکیه میکنید، اولًا احتمال دارد اشتباه کرده باشید؛ من میبینم دیگر. من مواردی را مشاهده میکنم- نه در دانشگاه، در گروه های اجتماعی گوناگون- که روی یک مصداق خاصی تکیه میکنند؛ یا به عنوان فساد، یا به عنوان کجروی سیاسی، یا به عنوان خط و خطوط غلط. بنده مثلًا اتفاقاً از جریان اطلاع دارم و میبینم اینجوری نیست و آن کسی که این حرف را زده، از قضیه اطلاع نداشته است.
📌قانوندان های قانون شکن خطرناکند
◽️بنابراین وقتی شما روی شخص و مصداق تکیه میکنید، هم احتمال اشتباه هست، هم وسیله ای به دست میدهید برای اینکه آن زرنگ قانوندانِ قانون شکن- که من گفته ام قانوندان های قانون شکن خطرناکند- بتواند علیه شما استفاده کند.
📌شما از دادستان چه گله ای میتوانید بکنید؟
◽️شما از دادستان چه گله ای میتوانید بکنید؟ اگر یک نفری به عنوان مفتری یک شخصی را معرفی کند و بگوید آقا او این افتراء را به من زده. خوب، شأن آن قاضی این نیست که برود دنبال ماهیت قضیه. اگر این افتراء گفته شده باشد، زده شده باشد، ماده ی قانونی آن قاضی را ملزم به انجام یک کاری میکند؛ لذا نمیتوانیم از او گله کنیم.
📌شما روی مصداق تکیه نکنید؛ شما پرچم را بلند کنید.
◽️ شما زرنگی کنید، شما اسم نیاورید، شما روی مصداق تکیه نکنید؛ شما پرچم را بلند کنید. وقتی پرچم را بلند کردید، آن کسی که مجری است، آن کسی که در محیط اجراء میخواهد کار انجام دهد، همه حساب کار خودشان را میکنند. آن کسی هم که فریاد مربوط به محتوای این پرچم را بلند کرده، احساس دلگرمی میکند و کار پیش خواهد رفت.
📌تکیه به شما جوان هاست، امید به شما جوان هاست؛
◽️بنابراین به نظر من مشکلی در کار شما نیست؛ شما جوان های مؤمنی هستید که انتظار هم از شما همین است. هر شعار خوبی که داده میشود، بعد از اتکال به خدای بزرگ که همه ی دلها و زبانها و اراده ها دست اوست، تکیه به شما جوان هاست، امید به شما جوان هاست؛ این را بدانید.۱۳۸۷/۰۲/۱۴
بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههای شیراز
#انتقاد_شخصی_ممنوع⛔️
#مصداق_سازی_نکنید✋
#بیان_ناب
@slamLifeStyles
حضرت آیتالله خامنهای: «به جوسازیها و حاشیهسازیها اعتنا نکنید، کار خودتان را بکنید. گاهی شما یک تصمیمی گرفتهاید، تصمیم درستی است، یک عدّه خوششان نمیآید، جنجال میکنند؛ حالا که دیگر فضای مجازی هم هست، هزار متن در فضای مجازی تولید میکنند علیه آن اقدام شما؛ اگر اقدامتان اقدام سنجیده و اندیشیدهای است و روی فکر تصمیمگیری شده، اعتنا نکنید، کار خودتان را انجام بدهید. گاهی اوقات میخواهند یک اقدامی را تحمیل کنند بر دولت که این کار را بکنید؛ باز آنجا یک وقت میبینید در فضای مجازی مثلاً چند هزار نوشته، نامه، متن منتشر میشود برای اینکه [شما را] وادار کنند؛ اینها گروههای فشارند؛ به اینها توجّه نکنید. کار را با فکر انجام بدهید، اندیشیده و سنجیده انجام بدهید، وقتی که تصمیم گرفتید، فَاِذا عَزَمتَ فَتَوَکَّل عَلَى الله؛ به خدا توکّل کنید، گامهایتان را محکم بردارید. پیگیری را ــ که تأکید بنده همیشه بر پیگیری است ــ مجدّداً عرض میکنم؛ کارها را نیمهکاره رها نکنید. گاهی انسان یک کاری را با انگیزهی فراوان شروع میکند، منتها یک چند قدمی که جلو رفت، انگیزهاش کم میشود؛ این درست نیست. انگیزه را حفظ کنید تا کار به آن نهایت برسد و انشاءالله تمام بشود.»
۱۴۰۲/۰۶/۰۸ در دیدار هیات دولت
📌كمی فكر كن شاید خیلی هم بی ربط نباشد
◽️موش ازشكاف دیوار سرک كشید تا ببیند این همه سروصدا برای چیست . مرد مزرعه دار تازه از شهر رسیده بود و بسته ای با خود آورده بود و زنش با خوشحالی مشغول باز كردن بسته بود . موش لب هایش را لیسید و با خود گفت : كاش یک غذای حسابی باشد .
◽️اما همین كه بسته را باز كردند ، از ترس تمام بدنش به لرزه افتاد ؛ چون صاحب مزرعه یک تله موش خریده بود .موش با سرعت به مزرعه برگشت تا این خبر جدید را به همه ی حیوانات بدهد . او به هركسی كه می رسید ، می گفت : توی مزرعه یک تله موش آورده اند، صاحب مزرعه یک تله موش خریده است . . . مرغ با شنیدن این خبر بال هایش را تكان داد و گفت : آقای موش ، برایت متاسفم . از این به بعد خیلی باید مواظب خودت باشی ، به هر حال من كاری به تله موش ندارم ، تله موش هم ربطی به من ندارد .
◽️میش وقتی خبر تله موش را شنید ، صدای بلند سرداد و گفت : آقای موش من فقط می توانم دعایت كنم كه توی تله نیفتی ، چون خودت خوب می دانی كه تله موش به من ربطی ندارد. مطمئن باش كه دعای من پشت و پناه تو خواهد بود . موش كه از حیوانات مزرعه انتظار همدردی داشت ، به سراغ گاو رفت . اما گاو هم با شنیدن خبر ، سری تكان داد و گفت : من كه تا حالـا ندیده ام یک گاوی توی تله موش بیفتد.! او این را گفت و زیر لب خنده ای كرد ودوباره مشغول چرید شد . سرانجام ، موش ناامید از همه جا به سوراخ خودش برگشت و در این فكر بود كه اگر روزی در تله موش بیفتد ، چه می شود؟
◽️در نیمه های همان شب ، صدای شدید به هم خوردن چیزی در خانه پیچید . زن مزرعه دار بلـافاصله بلند شد و به سوی انباری رفت تا موش را كه در تله افتاده بود ، ببیند . او در تاریكی متوجه نشد كه آنچه در تله موش تقلـا می كرده ، موش نبود ، بلكه یک مار خطرناكی بود كه دمش در تله گیر كرده بود . همین كه زن به تله موش نزدیک شد ، مار پایش را نیش زد و صدای جیغ و فریادش به هوا بلند شد.
◽️صاحب مزرعه با شنیدن صدای جیغ از خواب پرید و به طرف صدا رفت ، وقتی زنش را در این حال دید او را فورا به بیمارستان رساند. بعد از چند روز ، حال وی بهتر شد. اما روزی كه به خانه برگشت ، هنوز تب داشت . زن همسایه كه به عیادت بیمار آمده بود ، گفت : برای تقویت بیمار و قطع شدن تب او هیچ غذایی مثل سوپ مرغ نیست .
◽️مرد مزرعه دار كه زنش را خیلی دوست داشت فورا به سراغ مرغ رفت و ساعتی بعد بوی خوش سوپ مرغ در خانه پیچید. اما هرچه صبر كردند ، تب بیمار قطع نشد. بستگان او شب و روز به خانه آن ها رفت و آمد می كردند تا جویای سلـامتی او شوند. برای همین مرد مزرعه دار مجبور شد ، میش را هم قربانی كند تا باگوشت آن برای میهمانان عزیزش غذا بپزد .
◽️روزها می گذشت و حال زن مزرعه دار هر روز بدتر می شد . تا این كه یک روز صبح ، در حالی كه از درد به خود می پیچید ، از دنیا رفت و خبر مردن او خیلی زود در روستا پیچید. افراد زیادی در مراسم خاک سپاری او شركت كردند. بنابراین ، مرد مزرعه دار مجبور شد ، از گاوش هم بگذرد و غذای مفصلی برای میهمانان دور و نزدیک تدارک ببیند .
◽️حالـا ، موش به تنهایی در مزرعه می گردید و به حیوانان زبان بسته ای فكر می كرد كه كاری به كار تله موش نداشتند!
◽️نتیجه ی اخلـاقی: اگر شنیدی مشكلی برای كسی پیش آمده است و ربطی هم به تو ندارد ، كمی بیشتر فكر كن. شاید خیلی هم بی ربط نباشد .
@slamLifeStyles
📌بسیار سفر باید تا پخته شود خامی ...
◽️بدانیم که برای موفق شدن تنها باسواد بودن کافی نیست!!
باید اطلاعات و تجربه کافی کسب کرد..."👌
چوپانی را فرزندی بود زیرک و کاردان...
این پسر به پدر در (احصاء) شمارش و آمارگیری از گوسفندان کمک میکرد.
هر غروب پسر گوسفندان را میشمرد و چند و چون کار را به پدر گزارش میداد تا پدر از نتیجه کارش با خبر شود.
تا اینکه پسر بزرگ شد و به دنبال کسب مدرک راهی شهر شد...
بعد از چند سال تلاش و کوشش و جد و جهد بالاخره پسر باسواد شد و به خدمت پدر بازگشت.
@slamLifeStyles
پدر در کمال مسرت روزی از او خواست تا باز در شمارش گوسفندان به او کمک کند؛ فرزند هم با تمام اشتیاق قبول کرد.
گوسفندان وارد آغل شدند، اما گویی کار پسر به انجام نرسیده بود، چون معلوم بود که هنوز نتوانسته آنها را بشمرد.!!
به همین دلیل از پدر خواهش کرد که بار دیگر گوسفندان را برگرداند و از نو وارد آغل کند؛ ولی مثل این که پسر نتوانست برای بار دوم و... بار... هم موفق شود و نصفِ شب شد.!
@slamLifeStyles
پدر که تا آن موقع حوصله کرده و چیزی نگفته بود از کوره در رفت و با عصبانیت از پسرش پرسید:
قبلاً بار اول گوسفندان را دقیق می شمردی و آمارش را به من تحویل می دادی، اما الان تا نصفِ شب هم از عهده این کار بر نیامدهای؟!
علت چیست؟!
پسر گفت:
قبلاً که با سواد نبودم و ضرب و تقسیم و توان نمیدانستم کله گوسفندان را میشمردم...
اما الان با سواد شدهام، پای گوسفندان را میشمرم و تقسیم بر ۴ میکنم ولی نمیدانم چرا جور در نمیآید...!!
@slamLifeStyles
👈 نتیجه!
گاهی انسان به علت داشتن "یک سری اطلاعات سطحی" فکر میکند که با این اطلاعات باید تمام سوالات را جواب دهد یا آنها را به گونهای پیچیده و در هم کند!!
اما دوستان عزیز همیشه به یاد داشته باشیم که؛ هر سوال جواب آسانی دارد و نیازی نیست آن را "عجیب و غریبتر" کنیم.!
چون شما بارها "تجربه" کردهاید که جواب سوالات بعد از حل آنها چهقدر آسان بوده است..."
* پس یادمان باشد؛ "علم و سواد" قدمی است رو به جلو، نه پیچیده کردن دانستههای قبلی!*
@slamLifeStyles
#داروی_منسوب_به_امام_کاظم_علیه_السلام
📢 داروی منسوب به امام کاظم ع به شدت از جهت منبع، سند و متن دچار اشکال است.
✍️ یادداشتی از استاد عمیدرضا اکبری و استاد علی عادلزاده
____________
🔹 این روزها و البته پیشتر از سوی جریان موسوم به طب اسلامی، داروی امام کاظم ع، به عنوان دوای امراض جهانگیر معرفی میشود. بازخوانی تنها مستند این نسخه خالی از لطف نیست:
🔸 «السري بن أحمد بن السري قال: حدثني محمد بن يحيى الأرمني قال: حدثنا محمد بن سنان عن الرضا ع قال: سَمِعْتُ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ ع وَ قَدِ اشْتَكَى فَجَاءَهُ الْمُتَرَفِّعُونَ بِالْأَدْوِيَةِ يَعْنِي الْأَطِبَّاءَ فَجَعَلُوا يَصِفُونَ لَهُ الْعَجَائِبَ فَقَالَ أَيْنَ يَذْهَبُ بِكُمْ اقْتَصِرُوا عَلَى سَيِّدِ هَذِهِ الْأَدْوِيَةِ الْإِهْلِيلَجِ وَ الرَّازِيَانَجِ وَ السُّكَّرِ فِي اسْتِقْبَالِ الصَّيْفِ ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ فِي كُلِّ شَهْرِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ فِي اسْتِقْبَالِ الشِّتَاءِ ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ كُلَّ شَهْرٍ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ يُجْعَلُ مَوْضِعَ الرَّازِيَانَجِ مَصْطَكَى فَلَا يَمْرَضُ إِلَّا مَرَضَ الْمَوْتِ.» (طب الأئمة ع، ص50)
1️⃣ منبع این روایت تنها کتاب منسوب به فرزندان بسطام است. در پژوهشی نشان دادهایم نسبت این کتاب به فرزندان بسطام نادرست است؛ بلکه بنا بر نسخه فرزندان بسطام در طبقه مشایخ مؤلف و صرفاً واسطه روایت از محمد بن خلف از وشاء فرض شدهاند، و جایگاه دیگری ندارند. بر این اساس مؤلف کتاب شناخته شده نیست. هرچه هست شواهد علاقه مؤلف به راویان غالیان خطابیه و از آن جمله خود ابو الخطاب، سردمدار این فرقه در نسخه بسیار است. (نک: مقالات اکبری و انصاری در مورد کتاب)
2️⃣ با این حال اگر بر فرض هم نسخه موجود اثر فرزندان بسطام میبود، باز درگیر این مشکل بود، که از خود آن دو، و نیز و واسطه روایت کتابشان جرح و تعدیل و شرح حالی در دست نیست. تنها در گزارش نجاشی آمده که راوی متسامح و پرتخلیطی چون ابن عیاش ( نجاشی، ص85) از این اثر گزارش داده است. (نجاشی، ص39)
3️⃣ به کلی معلوم نیست طب الأئمه موجود از طریق کدام جریان های روایی به دست ما رسیده. اما از اسناد آن برمیآید خود مؤلف با راویانی از جبال و مناطق میان عراق و شام ارتباط داشته است. مناطقی که امامیه از راویان این محافل کمتر روایت کردهاند. واسطه ابن عیاش و فرزندان بسطام نیز صالح بن الحسين النوفلي است که جز در دو سند دیگر از خود ابن عیاش نامش دیده نمیشود، و البته در سند دیگر غیر از طب الأئمه نیز از سران صوفیه و با مصطلحات غلات روایت میکند. (مقتضب الأثر، ص53؛ خبر دیگر: بحار الأنوار، ج94، ص74) بر این اساس و با عنایت به طبقهاش شاید همان صالح بن الحسین بن الفرج باشد که صوفیه از او روایت کردهاند (نمونه: انصاری، ذم اهل الکلام، ج5، ص103)
4️⃣ اما از نظر سند داخل کتاب نیز، روایت داروی امام کاظم ع از دو واسطه ناشناس روایت شده، و البته نسبت یکی از آن دو یعنی ارمنی در اسناد غلات رایج است. او از محمد بن سنان روایت میکند که سخن در مورد اتهام او مفصل است (نمونه نک: حسینینژاد، وثاقت محمدبنسنان در ترازوی نقد و بررسی)
5️⃣ گذشته از بحث سندی و منبعی، در متن خبر نیز اضطرابی وجود دارد.اولا در این روایت سخن از بیمار شدن خود امام کاظم ع است و اطباء به عنوان معالجه دارو معرفی می کردند، در حالی که امام از یک برنامه دارویی سه ماهه برای پیشگیری سخن میگوید.
6️⃣ ثانیا به فرض که این اضطراب با توجیهاتی حل شود، اگر امام کاظم خودشان به این عمل نکردهاند چرا آن را با این لحن توصیه میکنند؟ و اگر استفاده کرده اند چرا بیمار شده اند؟ با این که در انتها به صورت مطلق گفته اند : فلا یمرض الا مرض الموت؟! که این هم اضطراب دیگر است.البته اگر کسی هم بگوید که این مرض، مرض موت امام کاظم ع بوده است درست نیست، چرا که امام کاظم ع در زندان و دور از امام رضا ع با سم شهید شدند.
7️⃣ ثالثا بر فرض چشمپوشی از این اضطرابها؛ این روایت دو برنامه سهماهه برای پیشگیری دارد. پس در شرایط واگیر بیماری در این روزها، که مثلاً ممکن است کرونا چند روزه فرد را بیمار کرده، و یا حتی بکشد، چرا مدعیان طب اسلامی در پی تبلیغات گسترده برای فروش این دارو برآمده اند؟! از طرفی نیز نسخه روایت در «استقبال تابستان / زمستان» وارد شده، اما ایشان در همه ایام سال آن را تبلیغ میکنند.
8️⃣ البته منکر آن نیستیم که شاید -چنانکه از مقدمه روایت نیز بر میآید- این نسخه بنا بر تجربه بشری، گاه اثر مفیدی نیز داشته باشد. با این همه نسبت آن به امامان معصوم ع، ناروا و به دور از روش علمی است. به هر رو تجویز عمومی آن بر اساس تجربه نیز نیازمند مطالعات بالینی پزشکی دقیق، و با ارائه دادههای آماری در مقیاس گسترده از نظر مزایا و مضرات است، و آشنای با ع.حدیث
#طبنا(۱)
@slamLifeStyles
مردی به سرعت و چهار نعل با اسبش می تاخت.
اینطور به نظر میرسید، که به جای بسیار مهمی میرفت
مردی کنار جاده ایستاده بود
فریاد زد:
کجا میروی؟!
مرد اسب سوار جواب داد:
نمیدانم از اسبم بپرس!
این داستان زندگی خیلی از مردم است!
آنها سوار بر عادتها و باورهای غلطشان
می تازند بدون اینکه بدانند کجا میروند...!
الهی! ای بیننده ی نمازها،
ای پذیرنده ی نیازها،
ای داننده ی رازها
و ای شنونده ی آوازها!
ای مطلع بر حقایق،
و ای مهربان بر خلایق!
عذرهای ما بپذیر،
که تو غنی و ما فقیر،
عیب های ما مگیر،
که تو قوی و ما حقیر!
اگر بگیری بر ما، حجت نداریم
و اگر بسوزی، طاقت نداریم!
از بنده خطا آید و ذلت،
و از تو عطا آید و رحمت...
#مناجات_نامه
1_7485268741.mp3
5.14M
◀️ بررسی حدیث عنوان بصری
🎙 استاد سید محمدجواد شبیری زنجانی
⬅️ این حدیث جزو احادیثی است که برخی فعالین طب اسلامی در ابحاث خود مطرح میکنند و به شرح و بسط آن مشغول هستند.
⬅️ ادامه دارد .....
🆔 منبع: طرائف | جامع منابع رجالی و اعتبارسنجی احادیث
#قسمت_دوم
#طبنا(۲)
•┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈•
📌تبلیغات انتخاباتی از کی شروع نشود؟!
◽️انتخابات یک فرایند طولانی است، واقعیت آن است که رأیدهندگان به صورت همیشگی در معرض انتخاب قرار دارند و ارزیابی عملکرد هر مجلس از روز نخست شروع کارش آغاز میگردد. از همین رو نیز متخصصین بازاریابی سیاسی عنوان میکنند که کمپینهای دائمی، شانس پیروزی را دوچندان میکنند.
📍اما سؤالی اساسی پیش میآید که نمایندگان فعلی مجلس و داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی باید از کی تبلیغات انتخاباتی را شروع کنند؟
📍اما سؤالی اساسیتر وجود دارد که تبلیغات انتخاباتی از کی شروع نشود؟!
📍در نگاشت حاضر به دنبال پاسخ به سؤال اخیر هستیم.
👈رهبر معظم انقلاب در دیدار با نمایندگان عنوان داشتند که دقت داشته باشید همانگونه که سالم آمدید، سالم نیز بروید.
👈 از منظر ایشان، سال آخر
(۱) نباید منجر به رقیبپنداری قوای دیگر گردد،
(۲) نباید در به کارگیری ابزار نظارتی (مانند توان استیضاح) افراط شود،
(۳) باید رعایت تقوا شود و اگر میشود یک نکته به صورت غیرعلنی مرتفع شود، این عمل پیگیری شود
(۴) باید توجه گردد که مجلس شورای اسلامی بخشی از کلیت نظام است و عملکرد مجلس باید با توجه به سایر بخشها باشد. از این رو ایشان تأکید داشتند باید سال آخر، سال سرافرازی مجلس باشد.
📌عملکرد نمایندگان تحت الشعاع انتخابات
◽️تبلیغات انتخاباتی نباید به صورت زودهنگام شروع شود. این مسئله هم شامل نمایندگان کنونی مجلس میشود که تمایل دارند برای دوره بعد نیز نامنویسی کنند و هم داوطلبین جدید را در برمیگیرد.
◽️داوطلبین جدید باید توجه داشته باشند که تبلیغات انتخاباتی باید در زمان رسمی آغاز شود، پیش از این زمان شناخت مقدمات نمایندگی مجلس، آشنایی با آسیبها و مسائل حیاتی کشور، مشورت با بخش دانشگاهی و دستیابی به ایدههای مختلف لازم است. اما نمایندگان مجلس باید بکوشند از اینکه اقداماتشان رنگ و بوی انتخاباتی داشته باشند بپرهیزند،
👈 چراکه
(۱) یکسال از زمان نمایندگی ایشان باقی مانده و کشور دارای اولویتهای اساسی برای بررسی از سوی مجلس است،
(۲) نمایندگان کنونی دارای قدرت هستند و تبلیغات زودهنگام و غیرقانونی ایشان میتواند فضای انتخابات را آلوده نماید،
(۳) تقابل با دیگر قوا از جمله دولت برای کسب رأی بیشتر میتواند ضمن تحت الشعاع قرار دادن وظیفه نمایندگی، اقدامات دولت را نیز معطل کند و مسائل کشور را پیچیدهتر نماید،
(۴) همانطور که رهبری در سخنرانی ۳ خرداد فرمودند، نماینده باید تقوا داشته باشد و تبلیغات زودهنگام که جنبه نمایشی دارد، مصداق بیتقوایی است
(۵) اولویت نمایندگان مجلس در سال آخر باید توجه همه جانبه به مشکلات کشور و قانونگذاری دقیق برای حل آنها باشد (با توجه به تأکید بیشتر رهبری بر وظیفه قانونگذاری در مقایسه با وظیفه نظارت).
تنها مسیر بندگی
#تبلیغات_انتخاباتی(۱)
@slamLifeStyles
📌تبلیغات زودهنگام چه آسیبهایی دارد؟
◽️همانطور که گفته شد انتخابات فرایندی طولانی است و رأیدهندگان مدام در حال ارزیابی منتخبین یا دریافت ارزیابیهای ارائه شده از سوی رسانهها هستند.
◽️ اما شروع فرایندهای انتخاباتی، بازیهای سیاسی و رقابت پیشاانتخاباتی، مشکلاتی را ایجاد میکند که برخی از مهمترین ایرادات آن عبارت خواهند بود از:
۱) رقابت انتخاباتی نامتوازن میشود. پیش از شروع رسمی زمان تبلیغات، داوطلبان زیادی تبلیغات خود را آغاز نمیکنند و برخی قدرت و پول کافی برای چنین کاری را ندارند، اما تبلیغات زودهنگام علی الخصوص از سوی نمایندگان فعلی مجلس میتواند ضمن ضایع کردن هزینه بیتالمال، قدرت تبلیغ را از سایرین سلب نماید (گسترش تبلیغات ناعادلانه)
۲) تبلیغات انتخاباتی زودهنگام منجر میشود که فرایند چرخش نخبگانی به خوبی انجام نشود یا چنین پیامی برای مردم ایجاد شود که همیشه قدرتمندان در تلاش برای حفظ صندلیهای خودند (ضایع نمودن فرصت تحول)
۳) اعتماد رأی دهندگان به نظام کاهش پیدا میکند، چراکه رأی دهندگان در اکثر مواقع تبلیغات زودهنگام برخی از داوطلبان را خواست نظام تلقی میکنند، در حالی که خواست نظام در چارچوب قانونی منعکس شده است و این مسئله خلاف خواست نظام است (گسترش بیاعتمادی به نظام و فرسایش سرمایه اجتماعی نظام)
۴) طولانی شدن زمان تبلیغات میتواند موجب تشدید شکافهای اجتماعی گردد و گروههای فکری مختلف در جامعه را در مقابل هم قرار دهد، به گونهای که تأثیر این اقدامات به صورت بلندمدت بر پیکره جامعه باقی خواهد ماند (قطبی نمودن جامعه)
۵) اولویتهای اصلی کشور جابجا میشود و انباشت مشکلات در بخش حکمرانی تشدید میشود چراکه تبلیغات زودهنگام، حکمرانی را از حکمرانی ملی به حکمرانی شخصی تبدیل مینماید (شخصی شدن حکمرانی)
۶) رقابت و عاملیت دو قسم عمده مشارکت سیاسی به شمار میروند. تبلیغات زودهنگام عاملیت را کاهش میدهد چراکه مردم نقش خود را حداقلی میپندارند و گمان میکنند منتخبین از پیش مهندسی شدهاند، پیشتر نیز بیان شد که رقابت را نیز به سود صاحبان قدرت و نمایندگان فعلی مجلس، نامتوازن میکند و نهایتاً آنکه منجر به کاهش مشارکت سیاسی در بلند مدت نیز میگردد (تضعیف عاملیت و کاهش مشارکت سیاسی)
۷) فضای انتخابات از فضایی عقلانی به سمت هیجانی-احساسی پیش میرود و احتمال انتخاب درست کاهش پیدا میکند. چراکه حجم دادههای تولید شده در فرایند تبلیغات بالا خواهد بود و مردم قدرت تشخیص دقیق خود را از دست میدهند (غلبه هیجانات و احساسات بر انتخاب)
۸) طولانی شدن رقابت و عدم تمرکز قانونی بر این دست اقدامات پیش از شروع زمان رسمی تبلیغات انتخاباتی، منجر میشود که شعارها و وعدههای انتخاباتی تیزتر شود و داوطلبان برای حفظ موقعیت خود در رقابت، شعارهای گزافی بدهند که هم اجرا شدنی نباشند، هم در تناسب با اولویتهای کشور نباشند و هم مردم را به سازوکار اعتماد و منتخبین بیاعتماد نماید. همچنین آنکه افراط در تبلیغات منجر به آن میشود که اخلاق ضایع گردد (گسترش وعدههای گزاف و تضییع اخلاق).
تنها مسیر بندگی
#تبلیغات_انتخاباتی(۲)
@slamLifeStyles
🔰 سطح علمی مرحوم حسنزاده آملی (ره) در ریاضیات، هندسه و نجوم!
✍️ برگرفته از سایت فکتنامه
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
1️⃣ سالها است شایعاتی درباره دانش ریاضی و نجوم مرحوم حسن حسنزاده آملی، در حد حل مسائل پیچیده ریاضی و دانش بالای نجومی مطرح و منتشر میشود. بسیاری از طلاب فعال در حوزه علم طب هم، با مبنا قرار دادن نظریات نجومی یونانباستان و تاسی به نام بزرگانی چون ایشان، وارد وادی تنجیم طبی و تنجیم درمانی شدهاند. بد نیست نگاهی به سطح علمی ایشان در هندسه، ریاضی و نجوم داشته باشیم:
2️⃣ مرحوم حسنزاده آملی در یک دوره سه ساله، کتاب «اُکَر» اثر «منلائوس اسکندرانی» را ارائه داده است. این کتاب درباره روشهای هندسه اقلیدسی روی کره است به کمک حل مسائل نجومی بر مبنای نظریه بطلمیوسی (زمین مرکزی) میآید. کتاب حدود ۲ هزار سال پیش نوشته و در قرون اولیه پس از اسلام به عربی ترجمه شدهاست.
3️⃣ ایشان «تصحیح و تعلیق تحریری» بر دو اثر ثاوذوسیوس «اُکَر» و «مساکن» دارد که بیش از ۲هزار سال پیش، تعمیم سه بعدی هندسه اقلیدسی کروی را ارائه داده است. همچنین رسالههایی درباره زیج الغبیگ، وقت نماز و قبله و صبح و شفق دارد.
4️⃣ بنابراین آنچه حسن زاده آملی در حوزه ریاضیات و نجوم تدریس میکرده و در آن تبحر داشته، «هندسه اقلیدسی» و «نجوم کلاسیک» است. در آموزش مقدماتی مدرن، آموزش هندسه اقلیدسی را از سال اول ابتدایی تا سالهای پایانی دبیرستان ادامه میدهند. در بعضی رشتهها هندسه تحلیلی (دکارتی) را هم در سالهای پایان دبیرستان آموزش میدهند که بعد از دوران رنسانس تدوین شدهاست و در آموزشهای حوزوی قدیم چنین چیزی نیست. منابع دانش حوزوی از هندسه اقلیدسی هم به دوران پیش از میلاد بر میگردد.
5️⃣ در آموزش مقدماتی مدرن، نجوم کلاسیک و نظریههای زمین مرکزی (بطلمیوسی) منسوخ شدهاند. اصول کلی کیهانشناسی را از علوم تجربی سالهای ابتدایی آموزش داده و در سالهای میانی دبیرستان، فیزیک نیوتون آموزش میدهند که مبنای مکانیک تحلیلی است و بعد از دوران رنسانس تدوین شدهاست. هرچند علاقهمندان به رصد آسمان یا عکاسی نجومی، برای آشنایی با آسمان شب، از دید ناظر زمینی آموزش میبینند. اما این حوزهها در دسته «نجوم آماتوری» قرار دارند. البته برای اموری مانند تعیین قبله، زمان اذان، تقویم قمری و … کاربرد دارند.
6️⃣ حسن زاده آملی نویسنده کتاب «دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی» است که در حوزهها تدریس میشود. محتوای این کتاب البته ارتباطی با ریاضیات و نجوم مدرن ندارد. در واقع آنچه او و در آن تبحر داشته، «هندسه اقلیدسی» و «نجوم کلاسیک» در حد چیزی است که در مدارس تدریس میشود. بنابراین آنچه در حوزه توسط «علامه حسن حسن زاده آملی» تحت عنوان ریاضیات و هیات تدریس میشده، با کیفیتی بهتر (حداقل روی کاغذ به رایگان) در تحصیلات مقدماتی دبستان و دبیرستان در دسترس عموم شهروندان است.
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
#قسمت_چهارم
#طبنا(۴)
@slamLifeStyles
استاد طاهرزاده_mixdown.mp3
2.74M
🔷 نقد استاد طاهرزاده به استفاده از علوم غریبه در درمان
📢 بخشی از تفسیر سوره آل عمران استاد طاهرزاده
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
🔰 در سایه کم کاری مدیران ارشد حوزه، متاسفانه در سالهای اخیر شاهد اوجگیری جریانات شبهعلمی و خرافی در بین برخی طلاب جوان و فعال در عرصه طب سنتی هستیم.
از جمله ادعای درمانگری با علوم غریبه (علم ابجد و تغییر اسم بر اساس ابجد و...) که بنا به سخن جناب طاهرزاده بخشی از رهنمودهای شیطان است که رجوع به دین و خدا را در دلها کم رنگ میکند.
🔰 استناد بیضابطه به روایات طبی، بهرهگیری از تنجیم طبی در سعد و نحس خواندن ایام، استناد به مبانی باطل و خرافیِ طبیعیات طب قدیم و همچنین اعتماد و خوشبینی به تمام یافتههای تجربی پزشکی مدرن، تماما پازلهای تکمیل کننده یک تصویر ناآگانه هستند.
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
#قسمت_پنجم
#طبنا(۵)
@slamLifeStyles
#نقد_مدعیان_طب_اسلامی
📢 12 هزار روایت طبی!
_______________________
◀️ برخی ادعا کردهاند که ما حدود ۱۲ هزار روایت طبی داریم ولی این ادعا بسیار اشتباه است و نکات و ضوابط علمی در آن رعایت نشده است…
1️⃣نکته اول: عمده روایات در مورد روش درمان نیست بلکه از سنخ پیشگیری پیشگیری و در مقوله هایی مانند سبک زندگی و تغذیه و بهداشت و محیط زیست است.
در روایات معتبر طبی اصل بحثی که ما داریم درمان نیست. اصل بحث پیشگیری است. سبک زندگی و تغذیه و بهداشت و این چیزهاست. ما میراث معتبر بسیار بسیار کمی برای مقوله درمان داریم. ادعا میشود که ما حدود ۱۲ هزار روایت طبی داریم. این ادعا خودش به تنهایی کم سوادی این مدعیان را روشن میکند.
2️⃣ نکته دوم: چند بار شمردن روایات دارای اصل یکسان
در شمارش روایات اگر روایتی در علل الشرائع هست و در کافی هم هست و در طب الائمه هم هست و انتهای سند هر سه یکی است، حق نداریم اینها را سه روایت بشماریم بلکه اینها سه نسخه از یک روایت هستند. متأسفانه این عدد دقیقا همین کار را کرده است و نسخ مختلف را شمرده است و شده ۱۲ هزارتا! اگر همین یک نکته را اعمال کنیم تقریبا نیمی از روایات یا حتی بیشتر از آن، کنار میرود یعنی عدد به چیزی به حدود ۵ الی ۶ هزار میرسد!
3️⃣ نکته سوم: چند بار شمردن روایات دارای مضمون یا حتی متن یکسان!
بسیاری از روایاتی که در یک زمینه داریم، همگی حرف یکسانی میزنند. مثلا فرض کنید ۱۰ روایت داریم که خوردن انار معده را دباغی میکند. اینها وقتی عدد را شمرده اند، همه اینها را شمرده اند در حالی که این ده روایت یک گزاره طبی بیشتر ندارد و آن دباغی کردن معده توسط خوردن انار است! اگر این کار را اضافه کنیم و تمرکزمان را بر روی گزاره های طبی ببریم عدد به یک چهارم یا یک پنجم تقلیل پیدا میکند. یعنی ما با ۶۰۰۰ تقسیم بر ۴ مواج هستیم. یعنی ۱۵۰۰ گزاره.
4️⃣ نکته چهارم: بسیاری از این روایات دعاست!
البته دعا قطعا مؤثر است ولی شمردن در روایات درمانی، غلط انداز است خصوصا که غالبا وقتی به سراغ این آقایان مدعی، میرویم خبری از سفارش این دستورهای ادعیه نیست و حتی در کتابهای خویش نیز غالب این دستورها را ذکر نمیکنند.
5️⃣ بدتر اینکه از این مقدار گزاره که داریم حجم زیادی از گزاره ها صرفا دعاست. البته همانطور که در نوشته هم توضیح دادیم دعا بسیار مؤثر است و حتی شیخ صدوق و شیخ مفید میگویند که تنها چیزی که از روایات طبی ائمه ثابت است، طب دعاست و نه بیشتر. ... در همین طب الائمه کمتر از ۴۲۰ روایت داریم که حجم روایات دعا در آنها نصف یا کمی بیش از نصف است.
6️⃣ لذا ما با احتساب صحیح و سقیم از گزاره های طبی بیش از ۱۰۰۰ گزاره طبی داریم که اتفاقا بیشتر آنها در پیشگیری، یعنی تغذیه و بهداشت و محیط زیست است!!!
یعنی ما سر جمع مجموع گزاره های طبی ناظر به درمان که در روایات داریم چیزی حدود ۵۰۰ گزاره است!!! که تازه این مجموع صحیح و سقیم است!!!! مجموع حق و باطل است. معتبر و نا معتبر!!!
7️⃣ لذا ادعای ما این است که بسیاری از بیماریهایی که امروز داریم اصلا آن زمان نبوده است. بسیاری از بیماریها درمانهایش در آب و هوای مناطق مختلف فرق میکند. بسیاری از درمانها در اعصار مختلف متفاوت است و بیماری جهش هایی داشته است. ۱۲ هزار روایت طبی کجا و ۱۰۰۰ گزاره کجا؟!
8️⃣ ادعا این است که این مجموعه اندک اصلا در حدی نیست که ما بتوانیم با آن ادعای بزرگی مثل «طب روایت محور» داشته باشیم که ما با روایات شما را درمان میکنیم!!!
بله. در نوشته هم عرض کردیم که طب اسلامی به یک معنای دیگر که البته امثال آقای تبریزیان وارد آن مقوله نشده اند، صحیح است و آن طبی تجربی و با روشی علمی جدید است که البته اصول موضوعه و روش و برخی از گزاره هایش را از دین گرفته است. این معنا صحیح است و ما باید برای تولید آن تلاش کنیم.
9️⃣ کار آقای دکتر اسماعیلی که در نوشته به آن اشاره کردیم که برای توضیح تأثیر دعا در درمان بیماریها و حتی تغییر ژنها مطرح کرده اند نمونه ای از کارهای موفق در این زمینه است. مقالاتی که با روش علمی تحقیقاتی در مورد «عجوه» انجام داده بودند و خاصیت سم زدایی دانه آن را که در روایات معروف نبوی بر آن تأکید شده بود نمونه ای از این موارد است.
🔟 توصیه میکنم نوشته «شرح و تحقیق طب الائمی ابنی بسطام» و خصوصا مقدمه صد و اندی صفحهای آن را از دست ندهید. این مقدمه در مورد قرائت صحیح از طب اسلامی و نقد سائر قرائهای آن است.
🙏 سبحان ربک رب العزة عما یصفون و سلام علی المرسلین و الحمد لله رب العالمین
🔸 احمد میرزایی
—-------------------------------------
#قسمت_ششم
#طبنا(۶)
@slamLifeStyles
#یادداشت_اختصاصی
◀️ یک مثقال مُداقِّه٬ یک خروار اصابت ...
✍یادداشت اختصاصی استاد امیری– شماره 3 - ویژه تأنی و مداقه بیشتر در اخبار وارده در طب
________________________________
@slamLifeStyles
بسم الله الرحمن الرحیم
1⃣ لطفا بیایید کمی با دقت این جملات را مرور کنیم:
1.. کنجد یکی از عللی است که در روایات آمده، حافظه را ضعیف می کند.
2.. از دیگر علل ضعف حافظه مصرف کنجد است و امروزه اضافه کردن کنجد به نان بسیار رایج شده است.
3.. یکی از فرق های طب اسلامی و طب سنتی این است که بر اساس آموزه های اهل بیت ع کنجد حافظه را ضعیف میکند لذا از مصرف کنجد پرهیز کنید.
@slamLifeStyles
2⃣ مدتیست در اَفواه، فضای مجازی، برخی سایتها و یا گعده های طبی، مطالبی تحت این عنوان که مصرف کنجد، یکی از علل ضعف حافظه است دیده و شنیده میشود. این کلام زمانی بیشتر جلب توجه میکند که مُستَنبط از روایات اهل بیت و مستند به احادیث شمرده شود.
3⃣ با اندک تَتَبُعی در می یابیم منشا این انتساب، تنها وجود یک روایت٬ آن هم درکتاب طب النبي (ص) نوشته شخصي به نام ابوالعباس جعفر نسفی است که حنفی مذهب بودن او محل اتفاق کثیری از حدیث پژوهان است. فی الحال فارغ از اینکه مرویات کتاب طب النبي (ص) تا چه حد قابل اِستناد است (به تفصیل در مورد کتاب طب النبی بحث شد) ابتدا روایت مورد مناقشه را بررسی میکنیم.
@slamLifeStyles
4⃣ در کتاب طب النبي (ص) از قول نبی اکرم (ص) نقل شده است که حضرت فرمودند: عَشر خِصال تُورِث النِسيان، ... و الجُلجُلان و... .
از نگاه لغت کلمه « السِّمْسِم » به معنای کنجد و «الکُزبُرَه» به معنای گشنیز است؛ اما کلمه «الجُلجُلان» که در روایت بالا موجب نسیان و فراموشی شمرده شده یک اسم مشترک بین «کنجد» و«گشنيز» است. حتی در متون کهن طبی، «الجُلجُلان» به هر دو معنای گشنیز و کنجد استعمال شده است.
فی الواقع با چشم پوشی از منشا نقل حدیث، نسیان آور بودن، مردد بین گشنیز و کنجد باقی می ماند.
حل این ابهام ، بسیار سهل است. با کمی تورق در متون دسته اول حدیث شیعی، به وضوح میابیم که روايت مورد بحث، در منابع شیعی هم آمده است، اما با اندکی اختلاف! البته همین اختلاف گِره مسأله را باز میکند و اگر مستمسک ما تراث اصیل شیعی باشد، دچار اشتباهاتی چنین نمیشویم.
@slamLifeStyles
5⃣ در کتاب «من لا يحضره الفقيه» از قول نبی اکرم (ص) نقل شده است که فرمودند : يا علي تِسعَه اَشياء تُورِثُ النِسيان، ... و أکل الکُزبُرَه و... . همان طور که نگاشته شد «الکُزبُرَه» به معنای گشنیز است. یعنی در کتاب گرانسنگی مثل «من لا يحضره» روایت با لفظ «الکُزبُرَه» ضبط شده است و نه «الجُلجُلان»!
قابل توجه اینست که در کتب حدیثی متاخر مثل «وافي» و «وسائل الشیعه» هم با لفظ «الکُزبُرَه» ضبط شده است و نه «الجُلجُلان»!
آنچه مرحوم صدوق نقل کردهاند ابهام را از واژه«الجلجلان» منقول در کتاب ، برطرف کرده و روشن می کند منظور از «الجُلجُلان» معنای اول آن، یعنی «گشنیز» است.
6⃣ جمع جبری فوق بر مبنای تسامح در پذیرش روایت مستغفری بود و حال اینکه اساسا روایت کتاب طب النبی (ص) وُرودی در عملیات استنباط ندارد.
علی ای حال در مقایسه روایت خطیب مستغفری و روایت «من لا يحضر» معلوم می شود نسبت لفظ «الجُلجُلان» (لفظ مشترک بین معنای گشنیز و کنجد) براي نسیان آور بودن، از جانب کتب اهل سنت است و نسبت لفظ «الکُزبُرَه» (گشنیز) از جانب کتب معتبر شیعی است.
البته مؤيدات ديگري هم هست.مثل آنکه در روايات سفارش به ترک آن توسط تازه عروسان شده است.
بدين ترتيب معلوم میشود روايات نسيان آور بودن مربوط به گشنيز است و روايات عامّه و روایات شیعه در این زمینه با هم هماهنگ می شوند.
@slamLifeStyles
7⃣ در آخر باید عرض شود نه تنها محمل سترگی برای این مدعا وجود ندارد٬ بلکه بعنوان تجربه قطعی حکمای شیعی کنجد سبب تقويت حافظه میشود و مصرف زیاد گشنیز را سبب ضعف حافظه شمرده اند که اتفاقا موافق روایات هم هست. این امر در منابع متعدد تصریح شده است.
8⃣ اندکی تأنی و مداقه بیشتر در اخبار٬ قطعا از سهوها و برداشت های شتاب زده می کاهد و نظر را ورز می دهد و پخته می کند.
آنچه به رشته نوشته درآوردم مشتی بود از خَروار٬ که امید می رود باعث تنبه خاطر و انبساط خامه گردد تا پس از این کمتر شاهد گذرهای سریع و بدون مکث از کنار کلمات حکیمانه خداوند و نمایندگان او باشیم.
و آخر دعوانا أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين
علی امیری — 26 ربیع الاول 1438
#قسمت_هفتم
#طبنا(۷)
______________________
@slamLifeStyles
.
◀️ یک «فتحه» لعنتی، منشا توهمات
✍️ تقریر بخشی از سلسله جلسات تدریس حجت الاسلام علی امیری در سال 97 با عنوان «تصحیفات و تسامحات روایات طبی» (به همراه اضافات مقرر محترم).
مقرر: نوید رسولزاده
@slamLifeStyles
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
🔹 حدیث مشهور «اصل کل داء البروده / البرده» اساسا از طرق معتبر امامیه نقل نشده است. منبع اصلی این حدیث، مکتوبات ضعیف عامه بوده و بواسطه نزدیکی برخی از همین منابع (مانند طب النبی مستغفری و...) با مجامع امامیه، متاسفانه این حدیث در دوره متاخر به مرور وارد مکتوبات حدیثی _ طبی امامیه شده است.
🔺 پس اولا این حدیث از طریق منابع معتبر امامیه به ما نرسیده است که فحص و بحث از اینکه آیا «البروده» تصحیف «البرده» است یا خیر، یا «راء» مفتوح است یا ساکن، یا «هاء» زائده است یا خیر، چندان نکته مهم و با ارزشی تلقی شود.
🔹 ثانیا با رجوع به منابع عامه - به عنوان ریشه نقل این حدیث - شکی باقی نمیماند که «البروده» تصحیف «البرده» است.
اما تمام نکته اینجاست که معنای «البرده» چیست؟ آیا ضبط و خوانش «البَرَدة» صحیح است یا «البَرْدة»؟ یعنی حرف «راء» مفتوح است یا ساکن؟
@slamLifeStyles
🔺 طبق برخی از شواهدی که در پیوست ارائه شده است، از مجموع نظرات محققین عامه این به دست میآید که اساسا حرف «راء» در کلمه «البرده» باید به فتح خوانده شود تا معنای درست و کاملی پیدا کند.
از همین رو «البَرَدة» یعنی تُخَمه، به معنای عارضهای که در اثر پرخوری و درهم خوری و بدخوری پدید میآید. کما اینکه برخی نیز چنین نقل کردهاند: «أصل كل داء كثرة الأكل» و یا «لو سئل أهل القبور ما سبب آجالهم لقالوا: التخم» و... .
اگر «البَرَدة» را به فتح بخوانیم تقریبا مشابه حدیث «المعده بیت کل داء» نیز هست که پیشتر طرق عامی آن توسط برخی محققین نقد و بررسی شده بود.
🔹 پس اساسا این توهم مدعیان طب اسلامی که «البرده» به معنای سرما و آب و هوای سرد است و این سرما موجب ضعف سیستم دفاعی بدن میشود و از این جهت است که ریشهی همهی بیماریها، سرما و کاهش دما گفته شده، تحلیلی غلط، باطل و با خوانشی غلط از این کلمه است.
با اندک دقتی در منابع عامه، پر واضح است که خوانش درست «البرده» به فتح «راء» بوده است و نه به سکون!
🔺 حتی اگر «راء» ساکن باشد قاعدتا باید «هاء» در کلمه حذف شود و در نتیجه ضبط «البرد» صحیح باشد (که البته درست نیست) چنان که در برخی منابع عامی همچون «المجروحين ابن حبان» و یا «الكامل عبد الله بن عدي الجرجاني» همینگونه ضبط شده و صد البته محققین عامه آن را به شدت ضعیف شماردهاند.
ناگفته نماند حتی اگر ضبط «البَرْد» را بر «البَرَدة» ترجیح دهیم، باز هم معنای کامل و درست آن «سرما» و «کاهش دما» نخواهد بود.
@slamLifeStyles
🔹 اما این حدیث چگونه در مجامع امامیه به «البروده» تصحیف شده است؟
بدیهی است که باید نقش کم دقتی برخی محدثین و برخی وراقین و مستنسخین را در این امر لحاظ کرد. احتمالا پیش فرضهای طب یونانی و اخلاطی برخی از آنها و از سویی خوانش غلط «البرده» موجب شده است که به مرور این کلمه تبدیل به «البروده» شود تا هم با مبنای غلط سکون به «راء» نزدیک شود و هم به پیشفرضهای طب اخلاطی.
🔺 از همین رو نیز در نسخه موجود طب النبی و طب الائمه شُبر و...، دو حدیث «بَشِّرِ الْمَحْرُورِينَ بِطُولِ الْعُمُرِ» و «أَصْلُ كُلِّ دَاءٍ الْبُرُودَةُ» در کنار یکدیگر تنظیم و تبویب شده است، تا جایی که افراد کمدقتی چون کریمخان کرمانی در کتاب «حقائق الطب» چنین مطلبی را مینگارد:
«أصل كل داء من البرودة والذي افهم من هذا الخبر ان بدن الانسان قوامه بالحرارة الفلكية الغريزية»
در واقع این شکل از معنا کردن، چون مورد پسند کسانی است که میخواهند بگویند تمام بیماریها از سردی است (و حال اینکه این حرف لزوما درست نیست) احتمالا یکی از اسباب این تصحیف بوده است.
🔹 مشکل اینجاست که همین کمدقتی برخی محدثین سبب شده است که برخی اطباء و محققین معاصر نیز به استناد این نوع تبویب و ضبط «البروده»، گزارههای طبی را که خود جای بحث و نظر دارد، به نام پیامبر و اهل بیت ع نقل و نشر دهند.
🔰 فارغ از اینکه این حدیث ریشه عامی داشته و منبع قابل اعتنایی در مصادر امامیه ندارد، اما به احتمال بسیار زیاد خوانش صحیح آن «البَرَدة» به فتح «راء» بوده و در این صورت معنای صحیح این حدیث بدین صورت خواهد بود:
«ریشه اغلب بیماریها از تُخَمه (پرخوری و درهم خوری) است»
•┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
#نقد_طب_اسلامی
#نقد_طب_سنتی
#قسمت_هشتم
#طبنا(۸)
@slamLifeStyles
.
✅ 15 شاهد به عنوان پیوست مطالب فوق:
🔺🔹🔺🔹🔺🔹
1️⃣ غريب الحديث، ج ۲، ابن قتيبة الدينوري، ص ۲۸:
وسميت التخمة بردة، لأنها تبرد حرارة الجوع و الشهوة و تذهب بها ... كذلك الداء هو الشبع المفرط والتخمة . وكان يقال : الشبع داعية البشم ، والبشم داعية السقم ، والسقم داعية الموت . وقال بعضهم : لو سئل أهل القبور ما سبب آجالهم لقالوا : التخم .
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
2️⃣ الحاوي في الطب، ج ۷، محمد بن زكريا الرازي، ص ۳۳۶:
الطبري قال: اجتنب التخم فإنها أصل كل داء
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
3️⃣ كتاب أخبار المصحفين (نوادر الرسائل 11)، أبو أحمد العسكري، ص ۳۵:
أن رسول الله ص قال أصل كل داء البرد قال أبو أحمد هكذا رووه وإنما هو أصل كل داء البردة والبردة التخمة وهكذا سمعته من أبي بكر بن دريد وغيره وليس لقوله أصل كل داء البرد معنى والبردة برد يجده الرجل في جوفه أو في بعض أعضائه والبرد برد الهواء... .
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
4️⃣ تصحيفات المحدثين، ج ۱، أبو أحمد العسكري، ص ۲۱۱:
أن رسول الله ص قال: (أصل كل داء البرد) هكذا رواه البرد ساكنة الراء، وإنما الصحيح : أصل كل داء البردة، بفتح الراء وزيادة هاء، والبردة: التخمة، هكذا سمعته من أبي بكر بن دريد لم وغيره، ورواه الأعمش، عن خيثمة، عن عبد الله، أنه قال: أصل كل داء البردة .
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
5️⃣ قوت القلوب في معاملة المحبوب ووصف طريق المريد إلى مقام التوحيد، ج ۲، أبي طالب المكي، ص ۳۰۲:
وفي الخبر : أصل كل داء البردة . يقال : هي التخمة .
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
6️⃣ تهذيب الاسرار في أصول التصوف، عبد الملك الخركوشي النيسابوري، ص ۱۴۷:
وقال حمدون القصار: أصل كل داء كثرة الأكل
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
7️⃣ المفردات في غريب القرآن، الراغب الأصفهاني، ص ۴۲:
وقيل أصل كل داء البردة أي التخمة، وسميت بذلك لكونها عارضة من البرودة الطبيعية التي تعجز عن الهضم .
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
8️⃣ كتاب الماء، ج ۱، ابن الذهبي، ص ۱۰۷:
برد : البَرْد : ضِدّ الحَرّ . ... والبَرَدَة : نَفْخ التُّخَمَة ، سُمِّيَت بَرَدَة لأنّها تُبَرِّد المعدةَ ، فلا تَسْتَمْرِئ الطّعام ، ولا تُنْضِجُه . وفي الحديث: ( أصل كلّ داء البَرَدَة ) أي : التُّخَمَة .
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
9️⃣ الفائق في غريب الحديث، ج ۱، الزمخشري، ص ۹۱:
البردة ابن مسعود رضي الله عنه أصل كل داء البردة . البردة هي التخمة لأنها تبرد حرارة الشهوة، أو لأنها ثقيلة على المعدة بطيئة الذهاب
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
🔟 شرح الشفاء (شرح ملا علي القاري)، ج ۱، القاضي عياض، ص ۷۲۴:
أصل كلّ داء البردة بفتحتين و قد تسكن الراء أي التخمة
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
1️⃣1️⃣ تاريخ مدينة دمشق، ج ۵۵، ابن عساكر، ص ۱۹۵:
«أصل كل داء البرد» قال ابن عساكر كذا، قال و الصواب البردة يعني التخمة بزيادة هاء.
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
2️⃣1️⃣ لقط المنافع في علم الطب، ابن الجوزي، ص ۶۶۸:
«البردة» بفتح الراء. وذكره مرفوعا، وذكره ابن قتيبة من كلام ابن مسعود إلا انه قال: «البرده» بزيادة هاء .
وحكى الأعمش قال: سألت أعرابيّا عن البردة قال: التخمة .
قال ابن قتيبة: ولست أحفظ عن هذا في علمائنا، فإن كان الحرف صحيحا فالمعنى حسن، و أرى أصل الحرف من البرد فسميت التخمة بردة؛ لأنها تبرد حرارة الجوع والشهوة ... .
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
3️⃣1️⃣ الموسوعة القرآنية، ج ۸، ابراهيم الأبياري، ص ۴۸:
أصل كل داء البردة أي التخمة، وسميت بذلك لكونها عارضة من البرودة الطبيعية التي تعجز عن الهضم
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
4️⃣1️⃣ موسوعة الطب النبوي، الإسلامي - العربي، عبد الله سنده، ص ۴۶:
البرد: ضد الحر... والبردة: التخمة؛ لأن بها تبرد المعدة، وفي الحديث : «أصل كل داء البردة» - أي: التخمة.
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
5️⃣1️⃣كشف الخفاء، ج ۱، العجلوني، ص ۱۳۶:
قال الدارقطني المحدثون يروونه بسكون الراء ولذلك ضم إليه بعضهم " والحر " والصواب فتحها بمعنى التخمة لأنها تبرد حرارة الشهوة أو لأنها ثقيلة على المعدة بطيئة الذهاب من برد إذا ثبت وسكن ، وقد أورد أبو نعيم أيضا عن أبي هريرة رفعه الله استدفئوا من الحر والبرد ، وكذلك المستغفري مع ما رواه عن أنس أيضا مرفوعا : إن الملائكة لتفرح بارتفاع البرد عن أمتي ، وروى أيضا كما مر أصل كل داء البرد وهما ضعيفان وذلك منهما دليل على المحدثين الذين رووه بالسكون
•┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
#قسمت_نهم
#طبنا(۹)
@slamLifeStyles
🔻آیتاللهالعظمی مکارم شیرازی در پیامی به اختتامیه دومین همایش پاسخ برتر؛
❇️ یک پاسخ دقیق علمی با هیچ عبادتی قابل مقایسه نیست
امروزه و با گسترش جریان اخبار و اطلاعات، از سویی راه بر انتشار شبهات و افکار منحرف با ظاهری صحیح و آراسته گشوده شده و از سوی دیگر اسباب و ابزار پاسخگویی نیز تغییر کرده است. در این میان وجود پایگاههای قابل اعتماد، بهروز، آگاه و کارآمد بسیار ضروری و لازم است. مراکز پاسخگویی میبایست ضمن بهرهمندی از این خصوصیات، در راه یافتن پاسخهای قانع کننده و اطمینان بخش، تلاش بیشتری نمایند. باید توجه داشت ارزش یافتن یک پاسخ دقیق علمی و اطمینان بخش و نجات یک انسان از تردید و وسوسه شیطانی، قابل مقایسه با هیچ عبادت و اطاعتی نیست.