eitaa logo
اشعارعلائی
253 دنبال‌کننده
1 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هست بر ما چون شهادت آرمان وافتخار/آرمان هم شد شهید و رفت سوی کردگار/عاشق حق بود و دنبال شهادت می دوید/کار او بس شد بزرگ و پیش ایران ماندگار/آفرین بر مادری چون زاده فرزندی چنین/ کو دهد جان را به راه کشور ومیهن نثار/مثل عاشورا یکی بود و ولی دشمن کثیر/زخم ها بر پیکرش افتاده و دشمن سوار/راس او بشکسته وپایش بریده چون رخش/دشمنان جسمش کشیده بر زمین با صد هوار/همچنان قاسم سلیمانی یکی انگشتری /مانده پرخون از شهید ما همیشه یادگار/آرمان افتاده و یکسو کتاب و کوله اش/یک عبای ساده ویک جسم پرخون ، بی قرار/جسم پاکش پاره پاره چون علی اکبر شده/آه از آن لحظه که بابا آمدش او را کنار/من نمیدانم پدر بوسید رگهای ورا/همچو اربابم حسین در کربلا با اضطرار/هم پدر هم مادرش در پیش زهرا روسفید/ شد شهید راه دین فرزندشان با افتخار/ گر علائی شعر گوید بهر آرمان اینچنین/با امید اینکه گردد عاقبت او رستگار شعرتقدیم به خانواده شهید آرمان علی وردی ذیل عکسهای ارسالی پدرشان
نیمه شب گفتا دلم با کردگار/ بیقرارم بیقرارم بیقرار/ مست آن چشمان یارم ای خدا /روز و شب هستم به یاد آن نگار /عاشقم من عاشق و دلدار او /عاشق آن منجی و مرکب سوار /ای خدا چون؟ رو کنم برسوی او/ قلب من از عشق او شد بی قرار /مهر او بر دل نشسته ساقیا /کارمن گردیده صبر و انتظار/ هجر او دیوانه میسازد مرا /زین سبب گشتم ز هجرش زار زار/گر نگاهی سوی من یارم کند/این بود بس لطف او هم افتخار/گاه گاهی بوده او در پیش من/ بوده عطر او به محفل ماندگار/ بارها دیدم و را نشناختم/چشم نالایق ندیده روی یار/شاکرم حق را اگر بینم رخش/چون شوم حاجت روا و رستگار/ ای علائی عاشق و دیوانه ام /بی قرارم بی قرارم بی قرار ۱۴۰۱/۹/۶
اگر باشم گنهکار و پریشان/اگر عبد وذلیلم چون ضعیفان/ اگر در گوشه عزلت نشستم/ ندارم ثروتی چون مالداران /اگر دورم ز جمع و یکه هستم/ وگر بد گشته ام در پیش یاران/ اگر پست و سیه روی و بد استم / نیم معصوم همچون چشمه ساران/ اگر مست و خرابم روز و شبها / به پیش مردمان هم زار ونالان/ اگرچه بی قرار و بی مرادم/ همیشه در غمم چون غصه داران/اگر زشت و کریه و بد نوایم/صدایم نیست چون مرغ خوش الحان/ اگر درگیر دنیای غریبم /نیم خالص مثال ذات چوپان /اگر محکم نیم چون سنگ وآهن/و گر جاری نیم چون رود و باران/ ولی یاد خدا را دوست دارم/ به درگاهش شدم امیدواران/ علایی گفت با معبود یکتا/ که پاکم خدایا همچو خوبان ۱۴۰۱/۹/۶
در حرمخانه دل جلوه سرمد دارم/ عاشق حیدرم و دین محمد(ص) دارم/ عاشقم عاشق پیغمبر (ص)و زهرا(س) و علی(ع)/ زین سبب در همه جا جلوه بی حد دارم/ غیر درگاه خدا جای دگر من نروم /واسط درگه او کتاب احمد دارم /متوسل به در خانه مولا گشتم/ در بر خانه او مامن ومقصد دارم/بس که من شیفته وصل جمالش هستم/ هرچه گویدبپذیرم، جان بخواهد دارم /سینه ام مملو مهرش شده خوشحالم چون/پبش دربار ولا منصب و مسند دارم / فرد عابد به دلش مهر و ولا نیست چه سود/در دلم بهر ولا هزار معبد دارم /ز دلش گفت علائی که خدای منان/ در حرمخانه دل جلوه سرمد دارم ۱۴۰۱/۹/۷
((به نام خدا)) ای بشر آید به جلوه روح ایمان غم مخور از سفر آید عزیز و جان جانان غم مخور آید او از راه کعبه بر تمام مسلمین بهر اجرای صریح نصِّ قرآن غم مخور و نُریدُ اَن نَّمُنَّ حق بگفته جان من آید آن منجیّ و آن یار ضعیفان غم مخور خوش سروده حافظ این بیت دل انگیز و قشنگ یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور ای که مظلومی به عالم در بر ظلم عدو کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور مهدیا باز آ که دنیایی بود چشم انتظار فاطمه ، آید عزیز و اصل درمان غم مخور ای که هستی منتظر بر دیدن رخسار او می شوی حتما تو از اصحاب و یاران غم مخور هجر او سخت است بر هر عاشق و دلداده ای میرود ای عاشق او رنج و هجران غم مخور نیمه‌ شب گفتا علائی با دو چشم پر زاشک ای بشر آید به جلوه روح ایمان غم مخور تاریخ سروده : ۱۴۰۱/۹/۷ آدرس کانال شعر در ایتا: https://eitaa.com/sma1212 بمناسبت روز جمعه ۲۰مهر روز بزرگداشت حافظ و شعری بروزن شعرایشان درهجر امام زمان (عج)
ای آنکه کنی طاعت حق را تو به عادت/مقبول خدا نیست چنین شیوه طاعت/در حشر چو پرسند ز اعمال تو و من /پاسخ چه بود ای صنما روز قیامت/فرموده ششم حجت حق بوقت رفتن / هرکس که سبک می شمرد راز وعبادت/یا سست بود بین نماز و در عبادت /هرگز نبرد در بر ما فیض شفاعت /دنبال مکن ظاهر وتزویر جهان را/مانند بزرگان تو برو راه قناعت/گر محرم خلقی، به تو دادند امانت/ای دوست مکن بهر امانت تو خیانت/فرمود نبی فرد مسلمان نکندکذب/رو پیشه نما راه درستین صداقت/آدم که خدا ترس بود ز کس نترسد / بزدل نبود، شیوه او هست شجاعت/با مردم دانا بنشین ، رشد نمایی/هم دور نما از سر خود فکر حماقت/ با خلق ، به نیکی سخنت گوی عزیزا /صحبت منما در بر مردم به اهانت/ در نیمه شبی بهرخداوند بپا خیز/قرآن تو بخوان تا که شوی محو تلاوت/ هرگز به کسی غبطه مخور گر چه مجاز است/ای دوست مکن بهر رقیبان تو حسادت/گل در بر بلبل به قشنگی است نمایان /ازاوست که دارد به برش عشق وطراوت/می گفت علائی که بود فیض سعادت/ وقتی که کندحق به شب وروز نگاهت تاریخ سروده ۱۴۰۱/۹/۹
دلم جز کوی تو جای دگر ماوا نمی گیرد/ بدون مقدم تو این جهان معنا نمی گیرد/ چه خوش صید دلم کردی عزیز فاطمه مهدی(عج) /درون سینه ام جز نام تو سکنا نمی گیرد /جمال دلنشینت را ندیدم لیک می دانم/ که مجنون گر تو را بیند دیگر لیلا نمی گیرد / تمام روزی این خلق ، در دست تو میباشد/ نگاهت را که برداری بقا دنیا نمیگیرد/ شنیدم گرد شمعی گفت پروانه ز نای دل/که عشق و عاشقی هم دون تو معنا نمی گیرد/خوشا آن محفلی که ذکر تو گویند بر لبها/بلی آن مجلسی کو یاد تو نبود دگر گرما نمیگیرد/ قلم در دست میگیرم بلی یاد شما آرد/عزیزا شعر من بی نام تو بالا نمی گیرد/ علایی گفت در وصف عزیز و هستی زهرا (س)/دلم جز کوی تو جای دگر ماوا نمی گیرد ۱۴۰۱/۹/۹
(به نام خدا) فتنه چشم خمارش را نمیداند کسی /راز آن حال و قرارش را نمیداند کسی/ عاشق حق است یا باشد بلی مست و خمار/ علت حال خرابش را نمی داند کسی/ از چه رو مست است او یا واله و دیوانه است/ حکمت فکر و نگاهش را نمی داند کسی /حال او باشد تباهی یا پی عرفان بود /حکمت حال و هوایش را نمیداند کسی/ کی رسد مجنون صفت بر دلبر و مقصود خود /موعد وقت وصالش را نمی داند کسی/ در ره معشوق خود تا قعر تاریکی رود /راز افتادن به چاهش را نمی داند کسی/ یار او خوش منظر و خالش ندارد هیچ کس/ جلوه خال سیاهش را نمیداند کسی /گاهگاهی حس نموده بوی آن یار قشنگ/چهره روی نگارش را نمیداند کسی/مهدیا بر او نظر کن عشق او تنها توئی /راز عاشق بر امامش را نمیداند کسی/ازچه رو شعرعلائی بهراو زیبا شده /راز شعر بی مثالش را نمیداند کسی تاریخ سروده : ۱۴۰۱/۹/۱۰
(به نام خدا) چند روزی که در این مرحله مهلت داری/ خوش عمل کن بشرا چون که تو رجعت داری/ در پی حق برو ای دوست که عمرت گذرد /حرف بیهوده مزن تا که تو عزت داری/ خوب رویان جهان نیز ز دنیا بروند/ کبرو تزویر مکن تا که تو جلوت داری /گر تعامل نکنی با دگران ای جانا / گر که در جمع شوی عزلت و غربت داری/دست مظلوم بگیر و رحم کن بر دگران/ تا که در بین همه قدرت وهیبت داری /مال دنیا به کسی رحم ندارد ای دوست/ اینقدر غره مشو مکنت و ثروت داری/پاکیت را به گناهی مفروشی زیرا /پیش درگاه خدا حرمت و قیمت داری/گر حکیمی تو زالطاف خدای منان / علم آموز بشر تا که تو حکمت داری/ از دو دنیا به جز از مهر علی(ع) را مطلب/ رهروش باش ببین حرمت و عزت داری/تا توانی تو علائی بجهان خوبی کن / چند روزی که در این مرحله مهلت داری تاریخ سروده : ۱۴۰۱/۹/۱۱
((به نام خدا)) یک گلی از باغ و بستان جهان ما را بس سایه‌ای از نگه سرو روان ما را بس نفس پاک بود خوبتر از عمرگران یک اشارت ز جهان گذران ما را بس یک نگه بر رخ او را ندهم بر همه کس نظری بر رخ دلدار زمان ما را بس یک کلام از سخنش گر شنوم در دنیا لحظه صحبت یار و آن بیان ما را بس خنده ای گر بکند بر من عاصی از لطف این تبسم به بر منتظران ما را بس لطف او گر برسد به جمع مشتاقانش این عطا ازکرم روح روان ما را بس پاک شو تا که ببینی رخ دلدارت را نظری بر رخ مولای زمان ما را بس دوش می گفت علائی که خدای منان یک نظر از کرم جان جهان ما را بس ۱۴۰۱/۹/۱۱
مرزبانی حافظ هم ملت و هم کشور است/ روز و شب بیدار در اقصی نقاط کشور است /با تلاش و کوشش بسیار در اطراف مرز /باعث آرامش مردم همیشه یکسر است/ از برای حفظ کشور در صف اول بود/ از همه در مرزهای کشور ما برتر است/ آفرین بر مرزبانان غیور کشورم /حافظ آنان همیشه کردگار اکبر است/ در کمین دشمنان آماده و هوشیار اوست/ مرزبانان را به روز و شب نگاهی دیگر است /ساده ومظلوم و بی آلایش و بی‌ادعا /مهربان با مردم و در پیش دشمن خنجر است /گاه در دریا و گاهی آسمان ، گاهی زمین /چشم او بیدار حفظ این نظام و کشور است /در دمای زیر صفر و اوج گرما هوشیار/آفرین برغیرتی که ماندگار حیدر است/گر که آرام است این کشور علائی شکر گو /مرزبانی حافظ این میهن و این کشور است ۱۴۰۱/۹/۱۲
((به نام خدا)) ای بشر خواهی خدا صحبت کند قرآن بخوان/از زمین واز سما صحبت کندقرآن بخوان/این کتاب آسمانی معجزپیغمبر(ص) است/خواهی از عبد وخداصحبت کند قرآن بخوان/ نیست مانندش بعالم خود بگوید اینچنین/خواهی ار قلب تو نورانی کندقرآن بخوان/این کتاب آخرین است ای مسلمان هوش دار/قرب حق خواهی اگرحاصل کند قرآن بخوان/گر که خواهی با خدا صحبت کنی خوانی نماز/ای بشر خواهی خدا صحبت کند قرآن بخوان/گوید از پروردگار وگویداز خلدبرین/ گر که خواهی وصف خوبیها کندقرآن بخوان /گویداز پیغمبر والیاس وعیسی وخلیل/گر که خواهی صحبت از موسی کند قرآن بخوان /ای علائی روز وشبها با نوا قرآن بخوان/با تو گر خواهی خدا صحبت کند قرآن بخوان ۱۴۰۱/۹/۱۲ @sma1212 https://splus.ir/sma12 شعر از سید محمود علائی
((به نام خدا )) مدح حضرت زهرا(س) فاطمه برتر و والاست خدا میداند در جهان یکه و تنهاست خدا میداند دخترپاک نبی ، مادر سادات جهان فاطمه همسر مولاست خدا میداند جایگاهش به جهان از همگان بالاتر برتر از آدم و حواست خدا میداند دخت احمد، عشق حیدر به خدا تنهااوست فاطمه ام ابیهاست خدا میداند گرشفا ازدر درگاه خدا میخواهی واسطش حضرت زهراست خدا میداند فخراو بس که بود مادر سادات جهان مهدیش منجی دنیاست خدا میداند فاطمه شافعه روز جزا وعقبی فاطمه مظهر تقواست خدا میداند احترامش به همه واجب و حتی حیدر رتبه اش برتر و بالاست خدا میداند حسن از مکتب او درس فضیلت خوانده زینبش الگوی زنهاست خدا میداند گر که گشته دوجهان واله وشیدای حسین مادرش حضرت زهراست خدا می داند گر که مهدی به جهان جلوه نماید آخر فرجش حاجت زهراست خدا میداند از دلش گفت علائی به مدیح زهرا فاطمه ماه دل آراست خدا میداند ۱۴۰۱/۹/۱۴ ایتا: https://eitaa.com/sma1212
(به نام خدا ) شیعه یعنی آفتاب منجلی/شیعه یعنی در تب وتاب علی/ شیعه یعنی نور مصباح الهدی /شیعه یعنی بنده خاص خدا /شیعه یعنی منجلی، مانند نور /شیعه یعنی حضرت موسی به طور/ شیعه یعنی معنی ایثار تن/ شیعه یعنی آن خلیل بت شکن /شیعه یعنی سر به روی دارها /شیعه یعنی میثم تمارها /شیعه یعنی محو انوار هدی/ شیعه یعنی مصطفی و مرتضی/شیعه یعنی بنده و تسلیم حق / نیمه شب یاد خدا تعظیم حق /شیعه یعنی معنی نور مبین/ شیعه یعنی رحمت اللعالمین/شیعه یعنی عاشق و محو نگار /صبح جمعه ندبه گر سوی قرار / شیعه یعنی محو نور منجلی /شیعه یعنی حضرت حیدر علی/ شیعه یعنی نور قلب ما همه /مادر سادات عالم فاطمه /شیعه یعنی در وطن دور از وطن/ شیعه یعنی مظهر پاکی حسن/ شیعه یعنی کربلا در شور وشین /معنی ایثار جان یعنی حسین / شیعه یعنی حضرت زین العباد/ حضرت سجاد آن باب المراد/ شیعه یعنی باقر علم خدا/صادق وکاظم ،علی موسی الرضا/شیعه یعنی مظهرجود وسخا/هم جواد وهادی دین خدا/ یعنی شیعه یعنی عسگری، صاحب زمان /مهدی ا الغوث، الغوث الامان /ناگهان بر ذهن آمد این اثر/ از عزیز رفته از اینجا سفر/ خسرو آن مداح مخلص با وفا/ شاعر و مداح آل مصطفی/ آل حیدر بود و فرزند علی/ برلبش ذکر ولی و هم وصی/ من نمیدانم کدامین سال بود / صحبت شعری بر این منوال بود /ناگهان گفت از برای دلبری/ مختصر گویم برای برتری/ شیعه یعنی چهارده نور جلی/ شیعه یعنی فاطمه یعنی علی/ شیعه یعنی ای علائی چون علی /مثل خسرو کن قبولم یاعلی شعر۱۳۹۳ ویرایش ۱۴۰۱/۹/۱۴ @sma1212
((به نام خدا)) (السلام علیک یا فاطمه الزهرا(س) نور مصباح الهدایی فاطمه / معدن جود وسخایی فاطمه/گر حسین باشد به ما آب حیات / معنی فلک نجاتی فاطمه/ در دم مردن نگاهم سوی توست /شافع وقت مماتی فاطمه/ نام تو آرامش دلهای ما/مهر تو حک گشته در جانهای ما/فاطمه ام ابیها گشته ای/ نی عجب مانتد دریا گشته ای/همسر مولای مظلومان تویی/حامی غمهای محرومان تویی/ مادر مظلومه مولا حسین /آنکه هستم از دمش در شور وشین / هرکسی مهر تو در دل داشته / اسم مادر در دلش بنگاشته/ فاطمیه آمده با صد نوا/فاطمیه مظهر شور و نوا/فاطمیه آمده دستم بگیر/ازگنه باشم به پیشت سر بزیر/ آمدم در مجلست پاکم کنی/ وقت مردن مادرم خاکم کنی/یاد غمهایت مرا افروخته / دود و آتش از در نیمسوخته /از چه رو قدت خمیده فاطمه/ اینچنین مادر که دیده فاطمه / در شجاعت گر جه تو یکه زنی /در جوانی دست بر پهلو زنی/ترسم ازعهد گسسته فاطمه/ ازچه رو دستت شکسته فاطمه/ وقت غسلت گریه مولا چرا/میزند حیدر به سر با صدنوا/ازچه رو بازو کبودی فاطمه/اینچنین هرگز نبودی فاطمه/یک تن و یک مادر اندر کفن/آمده بالا سرت مولا حسن/ بچه هادر ناله و در شور وشین/برکف پایت رخ مولا حسین/ مادرم برخیز بین نور دوعین/ من حسینم من حسینم من حسین /بچه ها بر جسم مادر ناله دار/ آن طرف حیدر به گریه زار زار/ ازکفن ناگه گره ها باز شد/صحنه ای آنجا شد و آغاز شد/بچه ها را دربغل مادر گرفت/ غم تمام خانه را یکسر گرفت/ناگهان آمد ندایی یاعلی/ همسر زهرا کجایی یاعلی /بچه ها را کن جدا از فاطمه/عرشیان گریند با صد همهمه/نیمه شب مولا چرا غمناک شد/ وااسف جسمت چرا در خاک شد / وقت دفنت چون علی تنها شده /بهرهمراهی او بابا شده/از درون قبر آمد این صدا /ده امانت را به من ای مرتضی/من رسول اللهم و بابش علی/رفت آنجا قدرت و تابش علی /کاش میگفتا به حیدر این سرود/ از چه شد بازوی زهرایم کبود/ کاش میگفتا پیمبر این سرود /صورت زهرای من نیلی نبود /کاش بودی ای پیمبر کربلا/جسم بی راس حسین در نینوا/ جسم او بی سر درون آفتاب /خیمه گاهش در تب و در اضطراب / یک نظرکن اشکها را فاطمه/ قسمتم کن نینوا را فاطمه /یک زیارت در بقیع و کربلا/ کاظمین و هم نجف هم سامرا / نیمه شب گفتا علائی مادرم/ من غلام خانه زاد این درم تاریخ سروده ؛۱۴۰۱/۹/۱۵ کانال ایتا: https://eitaa.com/sma1212 کانال سروش: https://splus.ir/sma12
(به نام خدا) امشب دل من پر شده از ناله وآه/غمناک زمین وآسمان ، زهره وماه/ در شام شهادتش ملائک گویند/لا حول ولا قوه الا بالله / زهرا چو شهید شد بی جرم وگناه/از داغ غمش درون قلبم پر آه / ناموس خدا کجا و درب و پهلو /لا حول ولا قوه الا بالله/ وقتی که شکست قلب حیدرگهگاه /می گفت همیشه درد خود را با چاه/ از سوز جگر زغصه هایش میگفت /لا حول ولا قوه الا بالله ۱۴۰۱/۹/۱۶ کانال ایتا: https://eitaa.com/sma1212
((به نام خدا )) هر کس گرفتار است در این مال دنیا در بر ندارد توشه ای از بهر عقبا دنیا گذرگاه است و ما مثل مسافر ما قطره ایم و آخرت مانند دریا باشد جنان گنجینه و دریای ثروت رو توشه ای بردار جانا بهر فردا ما معصیت کار و گرفتار گناهیم کاتب نویسد هر بدی و هر خطا را برخیز و در نیمه شبی یاد خدا کن بردار دستان خودت را سوی بالا خوبی نما تا میتوانی ای مسلمان پرهیز کن از دشمنی پیکار و دعوا راه حقیقت راه معبود است ای دوست شو پیرو پیغمبر و این راه والا دنیا فقط یک راه دارد بهر اصلاح آنهم بیاید صبحدم مهدی زهرا(س) گفتا علائی اینچنین با حی والا کی میرسد بهر فرج منجی دنیا ایتا: https://eitaa.com/sma1212 سروش: https://splus.ir/sma12
((به نام خدا)) ((امام زمان(عج)) هرچند روسیاهم ، روی از درت نتابم دارم امید هر شب ، آیی شما بخوابم مهر شماست بر دل ، نام شماست بر لب عمریست در ره تو مولا به پیچ و تابم یک توشه از کرامت ، مولا بده به دستم من تشنه یک جُرعه زآن دُرِّ ناب نابم تو مظهر عطایی ، تو معدن صفایی تو چشمه زلال و من مثل یک سرابم تو خوبتر ز خوبی، تو باعث وجودی من عاصی و گنهکار ، مولا بده ثوابم هر صبح جمعه گویم یابالحسن کجایی در جمع عاشقانت مولا نما حسابم هر دم زنم صدایت، گریم ز دل برایت گویم سلام آقا ، مولا بده جوابم گفتا علائی از دل ، مولا نما خطابم از بهر جانفشانی ، من پای در رکابم ((مولای ما کجایی داد از غم جدایی))۲ تاریخ سروده : ۱۴۰۱/۹/۱۸ ایتا: https://eitaa.com/sma1212 سروش: https://splus.ir/sma12
(به نام خدا) (زمزمه ای برای امام زمان(عج)بروزن اگرسنگم زنی) اگرسنگم زنی سنگت ببوسم یابن زهرا/اگرزهرم دهی زهرت بنوشم یابن زهرا/ به یادت ای گل پاک پیمبر نورطاها/به روز وشب زعشقت در خروشم یابن زهرا/ (یابن الزهرابیابیا یابن الزهرا بیابیا) مثال عاشق زار وحزین ودلشکسته/زعشقت رفته دیگرصبروهوشم یابن الزهرا/یکی از بهر دلبر عاشق و مغشوش گشته /من از عشق شما در جنب وجوشم یابن الزهرا/ (یابن الزهرابیابیا یابن الزهرا بیابیا) یکی مست وخراب از بهر دلبر در تکاپو/من از جامت عزیزا جرعه نوشم یابن الزهرا/یکی از بهر یاری سختی هجران کشیده /من ازعشق تو مولا در خروشم یابن الزهرا (یابن الزهرابیابیا یابن الزهرا بیابیا) ___ شود آیا دمی رویت ببینم یابن زهرا/ کنار محملت یکدم نشینم یابن زهرا/بود عمری به کوی تو اسیرم از دل وجان /شود در راه تو مولا بمیرم یابن زهرا (یابن الزهرابیابیا یابن الزهرا بیابیا) شود آیا مرا دعوت نمائی از کرامت/کنار سفره خوانت نشینم یابن زهرا/عزیز فاطمه کی میشود از در درآیی/ببینم روی تو آندم بمیرم یابن زهرا / (یابن الزهرابیابیا یابن الزهرا بیابیا) شود آیا رسد از کعبه بر گوشم صدایی/ که آمد مهدی صاحب زمان (عج)طی شد جدایی/علائی عاشق و دلداده روی تو باشد/امیدش اینکه بر او یک نظر مولا نمایی (یابن الزهرابیابیا یابن الزهرا بیابیا) ۱۴۰۱/۹/۱۹ زمان _فرج @sma1212
(به نام خدا) ای آنکه بود قلب تو از کینه مکدر/ بردار قدم در ره اسلام منور /خواهی بروی جنت ماوای الهی/ باید که شوی در همه جا پاک و مطهر/ رو سوی گلستان ولایت گذری کن/برگیر ز بستان ولا بوی معطر/ شیطان به کمین ، بهر تو بنشسته بهرجا/ باید که بر او چیره شوی همچو مظفر / دور از حسد و کبر و ریا شو به همه عمر/ انجام بده کارنکو را تو مکرر/ هر آنچه که داریم بود نعمت معبود/ روزی همه از کرم اوست مقرر/ رزق همگان مهر شود در شب احیا/ با دست گل فاطمه آن قدر مقدر/ می گفت علائی که الا ای گل زهرا/بر من نظری تا که شوم پاک و مطهر سروده ۱۳۹۳/ویرایش ۱۴۰۱/۹/۲۰
(به نام خدا) ای خدا این وصل را هجران مکن/ سرخوشان عشق را نالان مکن/ جان من خوبی نما بر دیگران/لیک آن را زائل و عنوان مکن/ بهرعقبی ای صنم کاری نما/جز مکان خیر و حق، بنیان مکن/ ثبت گردد کار تو در این جهان / آتشی بر آخرت بنیان مکن/ تا توانی دست هر افتاده گیر /چوب بر چرخ سبک بالان مکن /کن تو پیدا یاور و هم دلبری/ دور از خود قوم وهم یاران مکن /بر کلام حق عمل باید نمود/دشمنی با حق و با قران مکن /دوستی با اهل عرفان فخر ماست/ همرهی با فرد بی ایمان مکن /گرکه خواهی بهره‌ای از آخرت /دوستی با جمع بدکاران مکن/ هست شیطان در کمین آدمی/ پیروی از نفس و از شیطان مکن/ یکدمی بر خلقت حق کن نظر /گوش خود برحرف بی عقلان مکن/ شمس تبریزی علائی خوش سرود/ ای خدا این وصل را هجران مکن سروده ۱۳۹۳ ویرایش ۱۴۰۱/۹/۲۱
به نام خدا رفته ای سوی خدا ای عاشق کشور شهید/داده ای جان از برای کشور و رهبر شهید/خون تو گلگون نموده جای جای کشورم /رفته ای ازسوی ما بر جانب داور شهید/مادرت شاگرد دانشگاه زهرای بتول/سر فراز است در بر زهرای اطهر ای شهید/ جایگاه والدینت پیش حق بالا بود /الگوی ایثار هستند در ره کشور شهید/جان فرزندان خود در راه کشور داده اند/زین جهت در پبش ما هستند سرور ای شهید/احترام والدینت برهمه واجب بود/هست بر آنها نگاه حضرت حیدر شهید/جایگاه دنیوی روزی رود از دست ما/جایگاهت هست بر ما یکه و برتر شهید/نیمه شب گفتا علائی با دو چشم پر زاشک/کن شفاعت از من عاصی به محشر ای شهید ۱۴۰۱/۹/۲۲
((به نام خدا )) آن بانویی که مظهر پاکی و اطهر است دخت رسول و همسر و همتای حیدر است بنت رسول و ام ابیها به وصف اوست ام الائمه عشق رسول مطهر است برتر زکل جمع زنان جایگاه اوست قدرش به پیش کل زنان بین چه برتر است فخر علی و مادر سادات عالمین بر مرتضی مدافع و هم زوج حیدر است در روز حشر اذن شفاعت بدست اوست مهرش نجات اهل بشر روز محشر است هر مجلسی که روضه او میشود به پا مهدی حضور یابد و مجلس معطر است درروضه اش زمهدی او حاجتی بخواه اذن بقیع و شهر مدینه میسر است بی بی به روضه ات تو نگاهی به ما نما در مجلس عزا که بنامت منور است در نیمه شب سرود علائی ز دل چنین زهرا شفیعه دو سرا روز محشر است ۱۴۰۱/۹/۲۴ ایتا: https://eitaa.com/sma1212 سروش: https://splus.ir/sma12
به نام خدا دوست دارم شب جمعه بروم کرببلا/ بروم زیارت حضرت سیدالشهدا /دوست دارم به حریمش که دعا مقبول است/ بروم گریه کنم به زیر بقعه طلا/ دوست دارم شب جمعه که به نامش باشد / بروم کرب و بلا حریم شاه شهدا/ چه صفایی دارد میان بین الحرمین /بشوم دخیل عباس و امام شهدا /بروم گریه کنم قتلگه به نینوا /ای خدا شود روم خیمه گه آل عبا /دوست دارم که کنم گریه مثال زینب/ به کنار قتلگه ز ماتم عاشورا/ دوست دارم بروم در عتبات اعلی/به نجف به کاظمین و کربلا و سامرا /شب جمعه است اگر دور ز مولا هستم/ می کنم سلام یا رب به حسین زهرا /فطرس ملک برد سلام سویش ای دوست /چون که آزاد حسین است و به نام مولا/ شب جمعه از دلش گفت علایی یارب/ دوست دارم شب جمعه بروم کرببلا التماس دعا
(به نام خدا) من آن یخم که زآتش گذشت وآب نشد/بدین سبب دل من مامن عذاب نشد/من آن گلم که چنان ریشه اش قوی گشته/دچارآفت بد گشته و خراب نشد/گلی که ریشه ندارد اگر چه جوشیده/ طی طریق نموده ولی گلاب نشد/ اگر چه مثل کبوتر زلال و ساده منم/ حریف من به پریدن نوک عقاب نشد/ هرآنچه خوب نمودم به دفترم شد ثبت/زمان وقت بطالت ، دمی حساب نشد/ بگفت دانه انگور بر زمین مانده / چرا وجود منم مایه شراب نشد/ بدون فکر گذر کرده ام بیابان را/ نه آب نصیبم شد و نه سراب نشد/ هرآنچه بافته بودم برای روز نیاز / برای هیچ کسی ریشه طناب نشد/ اگر که نیت من غیر حق به کاری بود/اگر چه خوب به ظاهر، ولی ثواب نشد/اگر که بار گنه قلب را سیه کرده/زیار مانده و پایش به آن رکاب نشد/مگر شود که نخواهد کسی عزیزش را/دلم زدوری وصلش دمی مجاب نشد/ همیشه شعر سرودم ولی چو ننوشتم/ هزار شعر شد وحیف یک کتاب نشد/زدل سرود علائی به وزن این مصرع/من آن یخم که زآتش گذشت وآب نشد/ ۱۴۰۱/۹/۲۵