روز محشر که نفس نارس و هم لرزان است/صحنه ای سخت و گران، بهر بشر ترسان است/ پاک شو تا که نهی پای بمیزان حساب/عاصی از بهر گنه ،نادم و هم گریان است/ای گنهکار برو سوی خدای معبود/فرد بیمار پی دارو وهم درمان است/خوب باش و تو ببخشای ، محبت بنمای /گاه خوبی به کمی چای و لب فنجان است /این دو روز گذرا ارزش بد بودن نیست/ راه حق گر نروی عاقبتت حرمان است/پاک ماندن به چنین عصر بلی سخت بود/گنه آسان بود و مبلغ آن ارزان است/کار بد ای بشرا راه به جایی نبرد/عاقبت رفتن این راه بلی زندان است/به عمل کار براید به سخنرانی نیست/کار نیکو به عمل در وسط میدان است/یکنفر کسب کند لقمه نانی به حلال /گر چه در گوشه عزلت ز همه پنهان است/ای علائی تو زحق رحمت بسیار بخواه/ به مثل قطره ای و رحمت او باران است
#پندیات
میروی سوی خدا ای حامی کشور شهید/می دهی جان از برای کشور و رهبر شهید/جای جای میهن ما گشته جاری خون تو/در ره معبود دادی جان وپیکر ای شهید/اصفهان ،البرز و مشهد، حرم شاه چراغ/ایذه و تهران و بس جاهای دیگر ای شهید/گر گلویت رابریدن مثل مولامان حسین/سرفرازی در بر زهرای اطهر ای شهید/ گر پدر یا مادرت یا بچه ها یا خواهرت/گریه ها دارند بهر تو سراسر ای شهید/هست الگوشان حسین وخاندان پاک او/هست بر آنها نگاه حضرت حیدر شهید/نیمه شب گفتا علائی با دو چشم پر زاشک / کن شفاعت از من عاصی به محشر ای شهید
#شهید
یوسفا دست مرا گیر که بیگانه شدم/ من گرفتار گنه گشتم و دیوانه شدم / دیر وقتی است که مهرت به دلم بنشسته/ عاشقت گشته و گرد تو چو پروانه شدم /یوسفا دور زمان وفق مرادم نبود/ من گرفتار زمان بد رندانه شدم/ مهدیا گرچه بدم عاشق رویت هستم /من غلامم به خدا عاشق جانانه شدم/ معصیت راه مرا از تو جدا بنموده/ دور از خانه و هم دور کاشانه شدم/ حاجتم هست نگارا نگهی سویم کن /به غلامی درت پیرو یکدانه شدم/ نیمه شب گفت علائی به امام خوبان /یوسفا دست مرا گیر که بیگانه شدم
#انتظار
عمری بود که دل به ولای تو بسته ام /یک دم نظر نما تو بر این حال خسته ام /من عاشق تو هستم و دلداده توام / مجنون صفت به محفل لیلا نشسته ام/ چون عشق توست معدن هر خوبی و کمال/ دل از تمام خلق و زدنیا گسسته ام/ هر صبح جمعه ندبه کنان در پی توام/ از هجر تو دو دیده خود را نبسته ام /کل جهان ز مقدم تو جلوه می کند/ تو عالم وجودی و من همچو هسته ام/ هر ذره وجود تو را میزند صدا /مهدی بیا ز ظلم وقیحانه خسته ام/ با یاد تو سرود علائی که مهدیا /عمری بود که دل به ولای تو بسته ام
#انتظار
(( به نام خدا))
((ولادت حضرت زینب(س))
ای که بوده همه جا نام تو زیبا زینب(س)
دخت پاک علی و حضرت زهرا زینب(س)
مظهرصبر و حیا ، معدن ایثار و کرم
دختر شیر حق و ام ابیها زینب(س)
وقت میلاد ، روی دست نبی شد معلوم
نام زیبای تو از خالق والا زینب(س)
همگان منتظر نام تو از سوی سما
تا که شد نام شما زینب کبری زینب(س)
در بر هر که شدی گریه نمودی زیرا
تا که گویی به همه ز عشق مولا زینب(س)
عاشق حسین بودی تو به قنداقه خود
خنده کردی تو بر آن امام والا زینب(س)
همه جا همره او بودی ومیگردیدی
گرد شاه شهدا، حسین زهرا زینب(س)
مکه و هم به مدینه ، کوفه و کرببلا
هر کجا بود حسین ، بودی تو آنجا زینب(س)
شب میلاد تو باشد بده عیدی بر ما
نجف و کرببلا ، شام بلا را زینب(س)
روز میلاد شما روز پرستار شده
اسوه صبر و وفا گشتی به آنها زینب(س)
از دلش گفت علائی به مدیحت شعری
به امید یک نگاهت به جزا یا زینب (س)
تاریخ سروده: ۱۴۰۱/۹/۳
کانال ایتا:
https://eitaa.com/sma1212
(( بسمه تعالی))
بسیجی دیده بیدارعشق است
مدال افتخارش داغ عشق است
قدم چون درخیابان میگذارد
بسیجی مایه ازجان میگذارد
بسیجی حافظ کشور همیشه
بسیجی حامی رهبر همیشه
به راه کشورش جان می سپارد
بلی جان را به ایمان می سپارد
بسیجی حافظ هم مرز و ملت
بدون چشم بر هم مال وثروت
بسیجی عاشق حق وحقیقت
رود در راه میهن تا شهادت
کسی مانند او بی ادعا نیست
بلی هم با خدا و با صفا کیست؟
بود او پر تلاش و با صلابت
کند ترویج فرهنگ شهادت
همیشه عشق او عشق حسینی
همیشه راه او راه خمینی
همبشه زنده بادا رهبر ما
بسیجی افتخار کشور ما
گهی درراه میهن در اسارت
گهی جانباز و گه راهش شهادت
بسیجی لشکر مخلص به الله
بسیجی اهل علم وهست آگاه
بگو مثل قناری ، چون چکاوک
بسیجی هفته ات بادا مبارک
علائی گو در ایام تبارک
بسیجی روز تو بادا مبارک
سروده : سید محمود علائی
به مناسبت فرارسیدن هفته بسیج
تاریخ سروده ۱۴۰۱/۹/۴
کانال ایتا:
https://eitaa.com/sma1212
((به نام خدا))
روز جمعه دل من می گیرد از جور زمان
قلب من گوید کجایی مهدی صاحب زمان(عج)
مهدیا دنیا بود چشم انتظار دیدنت
یک نظر کن بر همه ای منجی کل جهان
شیعیان هر صبح جمعه منتظر بر دیدنت
در دعای ندبه می گویند الغوث الامان
دورگردون برقدوم توست باقی مهدیا
صاحب عصر و زمان مولا تو هستی بی گمان
حضرت خضر نبی در انتظار دیدنت
حضرت عیسی هم آید با تو مولا بی گمان
عاجز از مدح شما باشند هم عقل وزبان
عاشق رخسار تو باشند هم پیر وجوان
روز جمعه گفت علائی از دل و از نای جان
عاشقان گویند کجایی مهدی صاحب زمان
کانال ایتا:
https://eitaa.com/sma1212
کانال سروش:
https://splus.ir/sma12
#انتظار
آرمان چو شهید گشت بی جرم و گناه /هست از غم او سینه ایران پر آه / با سنگ وسنان شهید شد چون ارباب /لا حول ولا قوة الا بالله/آرمان پسری بزرگ و با چهره ماه /پیدا بنمود راه خود را دلخواه/ شد کشته دست اشقیا با صد آه /لا حول ولا قوه الا بالله/کشتند ورا بدون یار وهمراه/با چندکتاب و یک عبای دلخواه/توهین ننمود او به رهبر آنگاه/لا حول ولا قوه الا بالله/شد پیکر او زخمی راه الله/بر روی زمین پیکر او در این راه/خونین شده راس و صورتش چون آنگاه/لاحول ولا قوه الا بالله/میگفت علائی به دو صد ناله وآه/ازبهر چنین عاشق حق والله/آرمان نگهی به شاعر مانده ز راه/لا حول ولا قوه الا بالله
۱۳۰۱/۹/۴
#شهید
هست بر ما چون شهادت آرمان وافتخار/آرمان هم شد شهید و رفت سوی کردگار/عاشق حق بود و دنبال شهادت می دوید/کار او بس شد بزرگ و پیش ایران ماندگار/آفرین بر مادری چون زاده فرزندی چنین/ کو دهد جان را به راه کشور ومیهن نثار/مثل عاشورا یکی بود و ولی دشمن کثیر/زخم ها بر پیکرش افتاده و دشمن سوار/راس او بشکسته وپایش بریده چون رخش/دشمنان جسمش کشیده بر زمین با صد هوار/همچنان قاسم سلیمانی یکی انگشتری /مانده پرخون از شهید ما همیشه یادگار/آرمان افتاده و یکسو کتاب و کوله اش/یک عبای ساده ویک جسم پرخون ، بی قرار/جسم پاکش پاره پاره چون علی اکبر شده/آه از آن لحظه که بابا آمدش او را کنار/من نمیدانم پدر بوسید رگهای ورا/همچو اربابم حسین در کربلا با اضطرار/هم پدر هم مادرش در پیش زهرا روسفید/ شد شهید راه دین فرزندشان با افتخار/ گر علائی شعر گوید بهر آرمان اینچنین/با امید اینکه گردد عاقبت او رستگار
شعرتقدیم به خانواده شهید آرمان علی وردی ذیل عکسهای ارسالی پدرشان
#شهید
نیمه شب گفتا دلم با کردگار/ بیقرارم بیقرارم بیقرار/ مست آن چشمان یارم ای خدا /روز و شب هستم به یاد آن نگار /عاشقم من عاشق و دلدار او /عاشق آن منجی و مرکب سوار /ای خدا چون؟ رو کنم برسوی او/ قلب من از عشق او شد بی قرار /مهر او بر دل نشسته ساقیا /کارمن گردیده صبر و انتظار/ هجر او دیوانه میسازد مرا /زین سبب گشتم ز هجرش زار زار/گر نگاهی سوی من یارم کند/این بود بس لطف او هم افتخار/گاه گاهی بوده او در پیش من/ بوده عطر او به محفل ماندگار/ بارها دیدم و را نشناختم/چشم نالایق ندیده روی یار/شاکرم حق را اگر بینم رخش/چون شوم حاجت روا و رستگار/ ای علائی عاشق و دیوانه ام /بی قرارم بی قرارم بی قرار
۱۴۰۱/۹/۶
#انتظار
اگر باشم گنهکار و پریشان/اگر عبد وذلیلم چون ضعیفان/ اگر در گوشه عزلت نشستم/ ندارم ثروتی چون مالداران /اگر دورم ز جمع و یکه هستم/ وگر بد گشته ام در پیش یاران/ اگر پست و سیه روی و بد استم / نیم معصوم همچون چشمه ساران/ اگر مست و خرابم روز و شبها / به پیش مردمان هم زار ونالان/ اگرچه بی قرار و بی مرادم/ همیشه در غمم چون غصه داران/اگر زشت و کریه و بد نوایم/صدایم نیست چون مرغ خوش الحان/ اگر درگیر دنیای غریبم /نیم خالص مثال ذات چوپان /اگر محکم نیم چون سنگ وآهن/و گر جاری نیم چون رود و باران/ ولی یاد خدا را دوست دارم/ به درگاهش شدم امیدواران/ علایی گفت با معبود یکتا/ که پاکم خدایا همچو خوبان
۱۴۰۱/۹/۶
#خدا
در حرمخانه دل جلوه سرمد دارم/ عاشق حیدرم و دین محمد(ص) دارم/ عاشقم عاشق پیغمبر (ص)و زهرا(س) و علی(ع)/ زین سبب در همه جا جلوه بی حد دارم/ غیر درگاه خدا جای دگر من نروم /واسط درگه او کتاب احمد دارم /متوسل به در خانه مولا گشتم/ در بر خانه او مامن ومقصد دارم/بس که من شیفته وصل جمالش هستم/ هرچه گویدبپذیرم، جان بخواهد دارم /سینه ام مملو مهرش شده خوشحالم چون/پبش دربار ولا منصب و مسند دارم / فرد عابد به دلش مهر و ولا نیست چه سود/در دلم بهر ولا هزار معبد دارم /ز دلش گفت علائی که خدای منان/ در حرمخانه دل جلوه سرمد دارم
۱۴۰۱/۹/۷
((به نام خدا))
ای بشر آید به جلوه روح ایمان غم مخور
از سفر آید عزیز و جان جانان غم مخور
آید او از راه کعبه بر تمام مسلمین
بهر اجرای صریح نصِّ قرآن غم مخور
و نُریدُ اَن نَّمُنَّ حق بگفته جان من
آید آن منجیّ و آن یار ضعیفان غم مخور
خوش سروده حافظ این بیت دل انگیز و قشنگ
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
ای که مظلومی به عالم در بر ظلم عدو
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
مهدیا باز آ که دنیایی بود چشم انتظار فاطمه ، آید عزیز و اصل درمان غم مخور
ای که هستی منتظر بر دیدن رخسار او
می شوی حتما تو از اصحاب و یاران غم مخور
هجر او سخت است بر هر عاشق و دلداده ای
میرود ای عاشق او رنج و هجران غم مخور
نیمه شب گفتا علائی با دو چشم پر زاشک
ای بشر آید به جلوه روح ایمان غم مخور
تاریخ سروده : ۱۴۰۱/۹/۷
آدرس کانال شعر در ایتا:
https://eitaa.com/sma1212
بمناسبت روز جمعه ۲۰مهر روز بزرگداشت حافظ و شعری بروزن شعرایشان درهجر امام زمان (عج)
#انتظار
ای آنکه کنی طاعت حق را تو به عادت/مقبول خدا نیست چنین شیوه طاعت/در حشر چو پرسند ز اعمال تو و من /پاسخ چه بود ای صنما روز قیامت/فرموده ششم حجت حق بوقت رفتن / هرکس که سبک می شمرد راز وعبادت/یا سست بود بین نماز و در عبادت /هرگز نبرد در بر ما فیض شفاعت /دنبال مکن ظاهر وتزویر جهان را/مانند بزرگان تو برو راه قناعت/گر محرم خلقی، به تو دادند امانت/ای دوست مکن بهر امانت تو خیانت/فرمود نبی فرد مسلمان نکندکذب/رو پیشه نما راه درستین صداقت/آدم که خدا ترس بود ز کس نترسد / بزدل نبود، شیوه او هست شجاعت/با مردم دانا بنشین ، رشد نمایی/هم دور نما از سر خود فکر حماقت/ با خلق ، به نیکی سخنت گوی عزیزا /صحبت منما در بر مردم به اهانت/ در نیمه شبی بهرخداوند بپا خیز/قرآن تو بخوان تا که شوی محو تلاوت/ هرگز به کسی غبطه مخور گر چه مجاز است/ای دوست مکن بهر رقیبان تو حسادت/گل در بر بلبل به قشنگی است نمایان /ازاوست که دارد به برش عشق وطراوت/می گفت علائی که بود فیض سعادت/ وقتی که کندحق به شب وروز نگاهت
تاریخ سروده ۱۴۰۱/۹/۹
#پندیات
دلم جز کوی تو جای دگر ماوا نمی گیرد/ بدون مقدم تو این جهان معنا نمی گیرد/ چه خوش صید دلم کردی عزیز فاطمه مهدی(عج) /درون سینه ام جز نام تو سکنا نمی گیرد /جمال دلنشینت را ندیدم لیک می دانم/ که مجنون گر تو را بیند دیگر لیلا نمی گیرد / تمام روزی این خلق ، در دست تو میباشد/ نگاهت را که برداری بقا دنیا نمیگیرد/ شنیدم گرد شمعی گفت پروانه ز نای دل/که عشق و عاشقی هم دون تو معنا نمی گیرد/خوشا آن محفلی که ذکر تو گویند بر لبها/بلی آن مجلسی کو یاد تو نبود دگر گرما نمیگیرد/ قلم در دست میگیرم بلی یاد شما آرد/عزیزا شعر من بی نام تو بالا نمی گیرد/ علایی گفت در وصف عزیز و هستی زهرا (س)/دلم جز کوی تو جای دگر ماوا نمی گیرد
۱۴۰۱/۹/۹
#انتظار
(به نام خدا)
فتنه چشم خمارش را نمیداند کسی /راز آن حال و قرارش را نمیداند کسی/ عاشق حق است یا باشد بلی مست و خمار/ علت حال خرابش را نمی داند کسی/ از چه رو مست است او یا واله و دیوانه است/ حکمت فکر و نگاهش را نمی داند کسی /حال او باشد تباهی یا پی عرفان بود /حکمت حال و هوایش را نمیداند کسی/ کی رسد مجنون صفت بر دلبر و مقصود خود /موعد وقت وصالش را نمی داند کسی/ در ره معشوق خود تا قعر تاریکی رود /راز افتادن به چاهش را نمی داند کسی/ یار او خوش منظر و خالش ندارد هیچ کس/ جلوه خال سیاهش را نمیداند کسی /گاهگاهی حس نموده بوی آن یار قشنگ/چهره روی نگارش را نمیداند کسی/مهدیا بر او نظر کن عشق او تنها توئی /راز عاشق بر امامش را نمیداند کسی/ازچه رو شعرعلائی بهراو زیبا شده /راز شعر بی مثالش را نمیداند کسی
تاریخ سروده : ۱۴۰۱/۹/۱۰
#انتظار
(به نام خدا)
چند روزی که در این مرحله مهلت داری/ خوش عمل کن بشرا چون که تو رجعت داری/ در پی حق برو ای دوست که عمرت گذرد /حرف بیهوده مزن تا که تو عزت داری/ خوب رویان جهان نیز ز دنیا بروند/ کبرو تزویر مکن تا که تو جلوت داری /گر تعامل نکنی با دگران ای جانا / گر که در جمع شوی عزلت و غربت داری/دست مظلوم بگیر و رحم کن بر دگران/ تا که در بین همه قدرت وهیبت داری /مال دنیا به کسی رحم ندارد ای دوست/ اینقدر غره مشو مکنت و ثروت داری/پاکیت را به گناهی مفروشی زیرا /پیش درگاه خدا حرمت و قیمت داری/گر حکیمی تو زالطاف خدای منان / علم آموز بشر تا که تو حکمت داری/ از دو دنیا به جز از مهر علی(ع) را مطلب/ رهروش باش ببین حرمت و عزت داری/تا توانی تو علائی بجهان خوبی کن / چند روزی که در این مرحله مهلت داری
تاریخ سروده : ۱۴۰۱/۹/۱۱
#پندیات
((به نام خدا))
یک گلی از باغ و بستان جهان ما را بس سایهای از نگه سرو روان ما را بس
نفس پاک بود خوبتر از عمرگران
یک اشارت ز جهان گذران ما را بس
یک نگه بر رخ او را ندهم بر همه کس
نظری بر رخ دلدار زمان ما را بس
یک کلام از سخنش گر شنوم در دنیا
لحظه صحبت یار و آن بیان ما را بس
خنده ای گر بکند بر من عاصی از لطف
این تبسم به بر منتظران ما را بس
لطف او گر برسد به جمع مشتاقانش
این عطا ازکرم روح روان ما را بس
پاک شو تا که ببینی رخ دلدارت را
نظری بر رخ مولای زمان ما را بس
دوش می گفت علائی که خدای منان
یک نظر از کرم جان جهان ما را بس
۱۴۰۱/۹/۱۱
#انتظار
مرزبانی حافظ هم ملت و هم کشور است/ روز و شب بیدار در اقصی نقاط کشور است /با تلاش و کوشش بسیار در اطراف مرز /باعث آرامش مردم همیشه یکسر است/ از برای حفظ کشور در صف اول بود/ از همه در مرزهای کشور ما برتر است/ آفرین بر مرزبانان غیور کشورم /حافظ آنان همیشه کردگار اکبر است/ در کمین دشمنان آماده و هوشیار اوست/ مرزبانان را به روز و شب نگاهی دیگر است /ساده ومظلوم و بی آلایش و بیادعا /مهربان با مردم و در پیش دشمن خنجر است /گاه در دریا و گاهی آسمان ، گاهی زمین /چشم او بیدار حفظ این نظام و کشور است /در دمای زیر صفر و اوج گرما هوشیار/آفرین برغیرتی که ماندگار حیدر است/گر که آرام است این کشور علائی شکر گو /مرزبانی حافظ این میهن و این کشور است ۱۴۰۱/۹/۱۲
((به نام خدا))
ای بشر خواهی خدا صحبت کند
قرآن بخوان/از زمین واز سما صحبت کندقرآن بخوان/این کتاب آسمانی معجزپیغمبر(ص) است/خواهی از عبد وخداصحبت کند قرآن بخوان/
نیست مانندش بعالم خود بگوید
اینچنین/خواهی ار قلب تو نورانی کندقرآن بخوان/این کتاب آخرین است ای مسلمان هوش دار/قرب حق خواهی اگرحاصل کند قرآن بخوان/گر که خواهی با خدا صحبت کنی خوانی نماز/ای بشر خواهی خدا صحبت کند
قرآن بخوان/گوید از پروردگار وگویداز خلدبرین/ گر که خواهی وصف خوبیها کندقرآن بخوان /گویداز پیغمبر والیاس وعیسی وخلیل/گر که خواهی صحبت از موسی کند قرآن بخوان /ای علائی روز وشبها با نوا قرآن بخوان/با تو گر خواهی خدا صحبت کند قرآن بخوان
۱۴۰۱/۹/۱۲
@sma1212
https://splus.ir/sma12
شعر از سید محمود علائی
#قرآن
((به نام خدا ))
مدح حضرت زهرا(س)
فاطمه برتر و والاست خدا میداند
در جهان یکه و تنهاست خدا میداند
دخترپاک نبی ، مادر سادات جهان
فاطمه همسر مولاست خدا میداند
جایگاهش به جهان از همگان بالاتر
برتر از آدم و حواست خدا میداند
دخت احمد، عشق حیدر به خدا تنهااوست
فاطمه ام ابیهاست خدا میداند
گرشفا ازدر درگاه خدا میخواهی
واسطش حضرت زهراست خدا میداند
فخراو بس که بود مادر سادات جهان
مهدیش منجی دنیاست خدا میداند
فاطمه شافعه روز جزا وعقبی
فاطمه مظهر تقواست خدا میداند
احترامش به همه واجب و حتی حیدر
رتبه اش برتر و بالاست خدا میداند
حسن از مکتب او درس فضیلت خوانده
زینبش الگوی زنهاست خدا میداند
گر که گشته دوجهان واله وشیدای حسین
مادرش حضرت زهراست خدا می داند
گر که مهدی به جهان جلوه نماید آخر
فرجش حاجت زهراست خدا میداند
از دلش گفت علائی به مدیح زهرا
فاطمه ماه دل آراست خدا میداند
۱۴۰۱/۹/۱۴
ایتا:
https://eitaa.com/sma1212
#زهرا
(به نام خدا )
شیعه یعنی آفتاب منجلی/شیعه یعنی در تب وتاب علی/ شیعه یعنی نور مصباح الهدی /شیعه یعنی بنده خاص خدا /شیعه یعنی منجلی، مانند نور /شیعه یعنی حضرت موسی به طور/ شیعه یعنی معنی ایثار تن/ شیعه یعنی آن خلیل بت شکن /شیعه یعنی سر به روی دارها /شیعه یعنی میثم تمارها /شیعه یعنی محو انوار هدی/ شیعه یعنی مصطفی و مرتضی/شیعه یعنی بنده و تسلیم حق / نیمه شب یاد خدا تعظیم حق /شیعه یعنی معنی نور مبین/ شیعه یعنی رحمت اللعالمین/شیعه یعنی عاشق و محو نگار /صبح جمعه ندبه گر سوی قرار / شیعه یعنی محو نور منجلی /شیعه یعنی حضرت حیدر علی/ شیعه یعنی نور قلب ما همه /مادر سادات عالم فاطمه /شیعه یعنی در وطن دور از وطن/ شیعه یعنی مظهر پاکی حسن/ شیعه یعنی کربلا در شور وشین /معنی ایثار جان یعنی حسین / شیعه یعنی حضرت زین العباد/ حضرت سجاد آن باب المراد/ شیعه یعنی باقر علم خدا/صادق وکاظم ،علی موسی الرضا/شیعه یعنی مظهرجود وسخا/هم جواد وهادی دین خدا/ یعنی شیعه یعنی عسگری، صاحب زمان /مهدی ا الغوث، الغوث الامان /ناگهان بر ذهن آمد این اثر/ از عزیز رفته از اینجا سفر/ خسرو آن مداح مخلص با وفا/ شاعر و مداح آل مصطفی/ آل حیدر بود و فرزند علی/ برلبش ذکر ولی و هم وصی/ من نمیدانم کدامین سال بود / صحبت شعری بر این منوال بود /ناگهان گفت از برای دلبری/ مختصر گویم برای برتری/ شیعه یعنی چهارده نور جلی/ شیعه یعنی فاطمه یعنی علی/ شیعه یعنی ای علائی چون علی /مثل خسرو کن قبولم یاعلی
شعر۱۳۹۳
ویرایش ۱۴۰۱/۹/۱۴
@sma1212
((به نام خدا))
(السلام علیک یا فاطمه الزهرا(س)
نور مصباح الهدایی فاطمه / معدن جود وسخایی فاطمه/گر حسین باشد به ما آب حیات / معنی فلک نجاتی فاطمه/ در دم مردن نگاهم سوی توست /شافع وقت مماتی فاطمه/ نام تو آرامش دلهای ما/مهر تو حک گشته در جانهای ما/فاطمه ام ابیها گشته ای/ نی عجب مانتد دریا گشته ای/همسر مولای مظلومان تویی/حامی غمهای محرومان تویی/ مادر مظلومه مولا حسین /آنکه هستم از دمش در شور وشین / هرکسی مهر تو در دل داشته / اسم مادر در دلش بنگاشته/ فاطمیه آمده با صد نوا/فاطمیه مظهر شور و نوا/فاطمیه آمده دستم بگیر/ازگنه باشم به پیشت سر بزیر/ آمدم در مجلست پاکم کنی/ وقت مردن مادرم خاکم کنی/یاد غمهایت مرا افروخته / دود و آتش از در نیمسوخته /از چه رو قدت خمیده فاطمه/ اینچنین مادر که دیده فاطمه / در شجاعت گر جه تو یکه زنی /در جوانی دست بر پهلو زنی/ترسم ازعهد گسسته فاطمه/ ازچه رو دستت شکسته فاطمه/ وقت غسلت گریه مولا چرا/میزند حیدر به سر با صدنوا/ازچه رو بازو کبودی فاطمه/اینچنین هرگز نبودی فاطمه/یک تن و یک مادر اندر کفن/آمده بالا سرت مولا حسن/ بچه هادر ناله و در شور وشین/برکف پایت رخ مولا حسین/ مادرم برخیز بین نور دوعین/ من حسینم من حسینم من حسین /بچه ها بر جسم مادر ناله دار/ آن طرف حیدر به گریه زار زار/ ازکفن ناگه گره ها باز شد/صحنه ای آنجا شد و آغاز شد/بچه ها را دربغل مادر گرفت/ غم تمام خانه را یکسر گرفت/ناگهان آمد ندایی یاعلی/ همسر زهرا کجایی یاعلی /بچه ها را کن جدا از فاطمه/عرشیان گریند با صد همهمه/نیمه شب مولا چرا غمناک شد/ وااسف جسمت چرا در خاک شد / وقت دفنت چون علی تنها شده /بهرهمراهی او بابا شده/از درون قبر آمد این صدا /ده امانت را به من ای مرتضی/من رسول اللهم و بابش علی/رفت آنجا قدرت و تابش علی /کاش میگفتا به حیدر این سرود/ از چه شد بازوی زهرایم کبود/ کاش میگفتا پیمبر این سرود /صورت زهرای من نیلی نبود /کاش بودی ای پیمبر کربلا/جسم بی راس حسین در نینوا/ جسم او بی سر درون آفتاب /خیمه گاهش در تب و در اضطراب / یک نظرکن اشکها را فاطمه/ قسمتم کن نینوا را فاطمه /یک زیارت در بقیع و کربلا/ کاظمین و هم نجف هم سامرا / نیمه شب گفتا علائی مادرم/ من غلام خانه زاد این درم
تاریخ سروده ؛۱۴۰۱/۹/۱۵
#شهادت_زهرا
کانال ایتا:
https://eitaa.com/sma1212
کانال سروش:
https://splus.ir/sma12
(به نام خدا)
#حضرت_زهرا_شهادت
امشب دل من پر شده از ناله وآه/غمناک زمین وآسمان ، زهره وماه/ در شام شهادتش ملائک گویند/لا حول ولا قوه الا بالله /
زهرا چو شهید شد بی جرم وگناه/از داغ غمش درون قلبم پر آه / ناموس خدا کجا و درب و پهلو /لا حول ولا قوه الا بالله/
وقتی که شکست قلب حیدرگهگاه /می گفت همیشه درد خود را با چاه/ از سوز جگر زغصه هایش میگفت /لا حول ولا قوه الا بالله
۱۴۰۱/۹/۱۶
#شهادت_زهرا
#زهرا
کانال ایتا:
https://eitaa.com/sma1212
((به نام خدا ))
هر کس گرفتار است در این مال دنیا
در بر ندارد توشه ای از بهر عقبا
دنیا گذرگاه است و ما مثل مسافر
ما قطره ایم و آخرت مانند دریا
باشد جنان گنجینه و دریای ثروت
رو توشه ای بردار جانا بهر فردا
ما معصیت کار و گرفتار گناهیم
کاتب نویسد هر بدی و هر خطا را
برخیز و در نیمه شبی یاد خدا کن
بردار دستان خودت را سوی بالا
خوبی نما تا میتوانی ای مسلمان
پرهیز کن از دشمنی پیکار و دعوا
راه حقیقت راه معبود است ای دوست
شو پیرو پیغمبر و این راه والا
دنیا فقط یک راه دارد بهر اصلاح
آنهم بیاید صبحدم مهدی زهرا(س)
گفتا علائی اینچنین با حی والا
کی میرسد بهر فرج منجی دنیا
#انتظار
#پندیات
ایتا:
https://eitaa.com/sma1212
سروش:
https://splus.ir/sma12