• برگزاری مجمع #شرکت_تعاونی_توسعه_و_عمران | از «انتخاب هیأت‌مدیرۀ دغدغه‌مند» تا «مصوّبه‌ای غیرمنطقی» در جریان نخستین مجمع عمومی سالیانۀ شرکت تعاونی توسعه و عمران اردکان با حضور اکثریّت نمایندگان سهامداران که در مرکز تحقیقات سالمندی شهرستان برگزار شد؛ ”سیّد ولی‌ّالله فاطمی اردکانی، احمد شفیع‌زاده شریف‌آباد، محمّدعلی تقوی‌زاده اردکانی، حسین کلانتری خلیل‌آباد و محمّدعلی مروّتی شریف آبادی” به‌عنوان هیأت‌مدیره برگزیده شدند. امّا آنچه باعث به حاشیه‌رفتن نشست شد، تعیین خطّ‌ مشی آتی شرکت بود که توسّط هیأت‌رئیسۀ موقّت - که بنا بر دستورالعمل، برگزاری اوّلین جلسۀ مجمع را برعهده داشتند - پیش رفت که بدون‌شک غلط بود! عدم توزیع سود ۱۴۰۲ در بین سهامداران و اختصاص آن جهت احداث تالار عروسی در اردکان، مصوّبه‌ای با رأی اکثریّتِ حضّار بود که حداقل شخصاً مخالفت خود را علنی در مجمع اعلام کردم و گفتم افکار عمومی (که از هرچیزی فراتر است) انتظار تداوم پرداخت سود را دارد. ثانیاً احداث تالار علاوه بر اینکه رسالت شرکت نیست، به شرط "اما و اگرها" سوددهی بلندمدّتی خواهد داشت که فرآیندی برخلاف انتظار ۴۰ هزار سهامدار است. @smh79_channel

• مطالبۀ عمومی «پاسخ به گستاخی صهیونیست‌ها» نباید لا‌به‌لای شوخی با خروجیِ بسیار ضعیف پرتابه‌پرانی این رژیم جعلی گم شود. 🗓 پنجم آبان‌ماه ۱۴۰۳ @smh79_channel

• بیداریِ جهان زیباست ”سخنرانی پادشاه تمام شد، آب نوشید و خواست روی صندلی میهمانان ویژه بنشیند. حاضرین تشویق‌اش کردند؛ او نفس راحت کشید و پیش خودش گفت: تمام شد، فراموش شد، دیگر کسی به یاد ندارد ما برای اینکه اینجا را اِشغال کنیم و به مستعمرات خود اضافه کنیم چه‌ها که نکردیم! پادشاه با همین افکار هنوز جا روی صندلی خوش نکرده بود که ناگهان فریادهای یک زن - سناتور بومیِ ایالت ویکتوریا [در استرالیا] - خیال خوش وی را ناخوش کرد. زن فریاد میزد: «اینجا سرزمین شما نیست، شما پادشاه من نیستید، زمین ما را به ما پس بدهید. آنچه را از ما دزدیدید به ما بدهید! استخوان‌های ما، جمجمه‌های ما، نوزادان ما، مردم ما. شما سرزمین ما را ویران کردید. شما نسل‌کشی کردید» پادشاه خشک‌اش زده بود، احساس کرد دوباره به آب خنک احتیاج دارد. چارلز سوّم سعی می‌کرد عادی به نظر برسد و خشم خویش را پنهان کرد امّا متعجّب شده بود و پیش خودش فکر می‌کرد چطور کسی از بومی‌ها باقی مانده و خُب ما که حتّی فرهنگ و زبان آنها را هم تغییر دادیم... حاضران هم همین‌طور فکرش را نمی‌کردند که #اشغالگری و #جنایت فراموش‌شدنی نباشد چه استرالیا چه فلسطین” @smh79_channel

#فضای_مجازی #توئیت @smh79_channel

• آغاز #فاطمیّه با توسّل به مادر سادات در ایّام شهادت حضرت زهراء (س)، نواهای ماندگار را تبرّکی در سوگ صدیقۀ طاهره بر دل و جان به یادگار می‌گذاریم. @smh79_channel

🏴 نخستین شب از #فاطمیّه • عشق یعنی اینکه «زهراء» هر سحر قبل نماز ساعتی محو تماشای «علی» می‌ایستد @smh79_channel

🏴 دوّمین شب از #فاطمیّه • در عیادت از بیمار، دروغ جایز است خانۀ علی که می‌روید بگویید: «الحمدللّه؛ حال مادر رو به بهبودی است» @smh79_channel

🏴 سوّمین شب از #فاطمیّه • کسی که ربّنای او تعادل‌بخش عالم بود قنوت خویش را این روزها دشوار می‌بندد @smh79_channel

🏴 چهارمین شب از #فاطمیّه • شب غسل زهراء، جمله‌ای از محمّد شده قاتل‌اش؛ با خود مرور می‌کند خاطراتِ شب عروسی را... «فاطمه امانت است یا علی» @smh79_channel

🏴 پنجمین شب از #فاطمیّه • دستی بلند شد روی مادرِ ما؛ ”إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا” @smh79_channel

🏴 ششمین شب از #فاطمیّه [قلبِ تمامِ أرض و سماوات و عرش و فرش یک‌جا برای غربت بانو گرفته است] @smh79_channel

🏴 هفتمین شب از #فاطمیّه [چندی‌ست که آن چهرۀ چون ماه گرفته یا ربّ به دلِ زخمیِ مولا مددی کن] @smh79_channel

🏴 هشتمین شب از #فاطمیّه [گویا فاصلۀ سنّی امام حسن مجتبیٰ با حضرت أباعبدالله، ده ماه بوده امّا نقل شده هرکس در مدینه حسن‌ابن‌علی را می‌دید تصوّر می‌کرد ۲۰ سال از امام حسین بزرگتر هستند... در کوچۀ بنی‌هاشم چه دیدی آقایِ جهان] @smh79_channel

🏴 نهمین شب از #فاطمیّه [مادرجان جای تمام شهر، برایت علی گریست] @smh79_channel