🔰 جلوهای نمایان از «سکولاریسم پنهان»
▪️نقدی بر یادداشت حجة الاسلام دکتر محمد مطهری دربارۀ علت تعرض به روحانیت و راه حل آن
✍️ سید محمدحسین دعائی
🔸 جناب آقای مطهری! یادداشت شما با عنوانِ «عمامهبرداری در خیابان؛ چگونه به اینجا رسیدیم و چه باید کرد؟» را خواندم، بهعنوان یک طلبۀ ساده، سخت متأسف شدم و اگرچه با کمی تأخیر، تصمیم به نقد آن گرفتم؛ به آن امید که مفید افتد.
🔹 اگر بپرسید که چرا در هیاهوی این روزها، به یادداشت شما پرداختهام، خواهم گفت که چون در یکی از حساسترین و سختترین دورانهای بعد از انقلاب، مجموعهای از نارواترین و خطرسازترین مطالب را در آن بیان داشتهاید؛ مطالبی که علیرغم انکار شما و احتمالا بهشکل ناخواسته، واقعیتی غیر از «سادهاندیشی»، «عافیتطلبی» و «سکولارمسلکی» ندارد.
🔸 بر اساس آنچه در آغاز یادداشت خود نوشتهاید، میخواهید به این سؤال پاسخ دهید که فارغ از دشمنیِ «دشمنان»، «دوستان» چه کردهاند که کار به برداشتنِ «عمامه» از سرِ «روحانیون» رسیده است؟
🔹سیطرۀ تفکر امنیتی بر همۀ امور کشور، غیبت روحانیون منتقد نظام در رسانۀ ملی، عدم نقد روحانیت در صدا و سیما، ایجاد تلقی تساوی بین نظام و روحانیت در ذهن جوانان، توقع تملقگویی و ثناخوانی برای نظام از روحانیون، گرفتن امکان بروز و ظهور از روحانیت مستقل و البته سکوت آنان در برابر مظالم نظام نیز مواردی هستند که از آنها بهعنوان پاسخ سؤال فوق یاد کرده و بر همین اساس، راه حل را در کنارگذاشتن نگاه امنیتی، حفظ استقلال روحانیت، حضور روحانیون منتقد در رسانۀ ملی و نقد روحانیت در آن دانستهاید. غافل از آنکه هم در «تحریر محل نزاع»، هم در «ریشهیابی مشکل» و هم در «ارائۀ راه حل» به خطا رفتهاید.
🏷 #نوشتار #نقد #محمد_مطهری #عمامهبرداری #سکولاریسم
📌 متن کامل: https://v-o-h.ir/?p=43667
🆔 @Smh_Doaei
🔰 تحجّر × سکولاریسم
▪️ سلسله یادداشتهایی در نقد دیدگاهِ «مهدی نصیری» با عنوانِ «عصر حیرت»
✍️ سید محمدحسین دعائی
📝 بخشهایی از مقدمۀ کتاب:
🔸 یکی از مهمترین چالشهای علمی و عملی دوران معاصر، چالشِ «سبک زندگی» و «الگوی ادارۀ جامعه» است؛ چالشی که سابقهای به درازای عمر بشر داشته و تکلیف جدال تاریخی حق و باطل در افق آینده را روشن خواهد کرد.
🔹 این چالش، با پیروزیِ «انقلاب اسلامی ایران»، وارد مرحلهای جدید و بهشدت جدی شد؛ چرا که انقلاب مذکور، با شعارهایی همچون «حکومت اسلامی» و «حاکمیت اسلام در همۀ ابعاد زندگی» به پیروزی رسید؛ شعارهایی که در ادامه، به گفتمانهایی مانند: «نهضت نرمافزاری»، «بومیسازی علوم»، «تولید علم دینی»، «فقه تمدنی»، «سبک زندگی اسلامی»، «علوم انسانی اسلامی»، «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» و «تمدن نوین اسلامی» ارتقاء یافت.
🔸 البته در این مرحله، جدای از رقباء حاضر در جبهۀ باطل، کنشگران مختلفی از درون جبهۀ حق نیز درگیر چالش مذکور شده و در مواجهه با کلانپروژۀ انقلاب اسلامی ـ یعنی پروژۀ «تمدن نوین اسلامی» ـ به مخالفخوانی پرداختند.
🔹 یکی از این کنشگرانِ مخالفخوان، «مهدی نصیری» است که پس از نقدِ «فلسفه و عرفان اسلامی» در کتابِ «فلسفه از منظر قرآن و عترت» و نقدِ «مدرنیته» در کتابِ «اسلام و تجدد»، اینبار به نقد آرمانِ «تمدن نوین اسلامی» در کتابِ «عصر حیرت» پرداخته است.
🔸 البته «مهدی نصیری»، پیش از انتشار کتابِ «عصر حیرت» نیز در یادداشتها و مصاحبههای متعددی، به تبیین دیدگاه فوق پرداخته بود؛ از جمله چند یادداشتی که بهضمیمۀ نقدهای نگارنده بر آنها، در مجموعۀ حاضر جمعآوری شدهاند؛ یادداشتها و نقدهایی که با توجه به اهمیت موضوع آنها از یک سو، ضرورت توسعه و ترویجِ «کرسیهای آزاداندیشی» از سوی دیگر و عادتِ «مهدی نصیری» به نادیدهانگاشتن اشکالات از سوی سوم، میتوان بازنشر آنها را ضروری دانست.
🔹 بهعقیدۀ نگارنده، دیدگاه مهدی نصیری در کتابِ «عصر حیرت»، دیدگاهی است غیرعقلانی، غیردینی و غیرانقلابی؛ زیرا هم آنجاییکه از «مدرنیته و توسعۀ تمدنی» سخن میگوید، هم آنجاییکه به تحلیلِ «دین و فقه» میپردازد و هم آنجاییکه ناظر به «انقلاب، نظام و جمهوری اسلامی» نظر میدهد، دچار خطاست. به عبارت دیگر، «مهدی نصیریِ عصر حیرت»، چیزی نیست جز حاصلِ ضربِ «مقدسنمایان متحجر» در «روشنفکرنمایان سکولار»، بهضمیمۀ حجم قابلتوجهی از «خستگی»، «ناامیدی»، «وادادگی» و «سیاهنمایی».
🔸 امید آنکه انتشار این گفتوگوهای انتقادی، زمینۀ کشف حقیقت را فراهم آورده و به رشد علمی و عملی جبهۀ انقلاب اسلامی بینجامد، ان شاء الله. در همین راستا از همۀ صاحبان اندیشه و مخاطبان فرهیخته تقاضا میشود که با مطالعۀ دقیق و کامل این مجموعه، نشر آن در فضای مجازی و انتقال نظرات خود به نگارنده، به تحقق هدف فوق کمک کنند.
🏷 #نوشتار #نقد #مهدی_نصیری #عصر_حیرت #انقلاب_اسلامی #علم_دینی #فقه_تمدنی #تمدن_اسلامی #مدرنیته #واقعبینی #آرمانگرایی #سکولاریسم #تحجر #سیاهنمایی
📌 منتشرشده در: mehrnews.com/xRQJm
🆔 @Smh_Doaei
🔰 وقتی مرزبندیها شفاف میشوند
▪️ مروری انتقادی بر گفتگوی «مهدی نصیری» با «محمود احمدینژاد» در نخستین قسمت از برنامۀ «عصر حیرت»
✍️ سید محمدحسین دعائی
📝 خلاصۀ مطالب:
🔸 پیش از این و در ضمن مجموعهای از یادداشتهای انتقادی ناظر به دیدگاه مهدی نصیری در کتابِ «عصر حیرت»، نوشته بودم: «اگرچه ظواهر امر بر حسن نیت، تشرّع و تعلّق قلبی نصیری به انقلاب اسلامی دلالت دارند، اما متأسفانه دیدگاه او در این کتاب، دیدگاهی است غیرعقلانی، غیردینی و غیرانقلابی.» اما اینبار قلم به دست گرفتهام تا بنویسم: مدتی است که نه تنها دیگر از ظواهر دال بر تعلق مهدی نصیری به جبهۀ انقلاب اسلامی خبری نیست، بلکه حتی نشانههایی از مرزبندی او با «انقلاب» و «انقلابیگری» نیز قابل رؤیت است.
🔹 تازهترین این نشانهها، گفتگوی «نصیری» با «دکتر احمدینژاد» در نخستین قسمت از برنامۀ اینترنتیِ «عصر حیرت» (منتشرشده در آذر ۹۹) است.
🔸 اگر قبلا تلاقی دیدگاهِ «نصیری» با دیدگاهِ «انجمن حجتیه» و «روشنفکرنمایان غربزده» را تذکر داده و آن را زنگ خطری برای او دانسته بودیم، حالا باید پیوند فکری او با «نهضت بهسوی بهار» را هم تبریک بگوییم. فعلا بهدنبال تحلیل سیاسی نبوده و نمیخواهم به مغالطات و تناقضات مهمان برنامه ـ که به برکت برشهای مکرر، قطعا از حجم آنها کاسته شده است ـ بپردازم. بلکه فقط میخواهم بگویم: جناب نصیری! دست مریزاد! به اسم «تغییر» و «رشد»، به جایی رسیدهاید که حرفهایتان به مذاق همه خوش میآید. آری؛ خوشحال باشید که رکوردِ «التقاط» را یکتنه زدهاید!
🔹 البته اشتباه نشود! غرض مخالفت با «گفتگو، تلاش برای تقریب دیدگاههای مختلف و تکیه بر نقاط مشترک» نیست؛ بلکه سخن در مذمتِ «وادادگیهای نظری، شلختگیهای فکری و تکثرگراییهایی بی در و پیکر» است. به عبارت دیگر، اگر «سدّ باب گفتگو و دیکتاتوری فکری» بد است ـ که هست ـ قطعا «هرج و مرج علمی و عدم پایبندی به مرزبندیهای فکری» هم نارواست.
🔸 میزبان و میهمان برنامۀ «عصر حیرت»، در اتخاذ ژست انسانمحوری، مردمگرایی، وحدتطلبی، میانجیگری، دیکتاتورستیزی، آزاداندیشی، اندیشهورزی، مصلحتسنجی، صلحدوستی و عدالتخواهی، در ترویج نسبیگرایی، در دفاع از سکولاریسم و پلورالیسم، در عدم التزام به اصل ولایت فقیه، در استنادها و برداشتهای غلط دینی و تاریخی، در مخالفت با الزام قانونی حجاب، در تلاش برای جذب قشر خاکستری، در مخالفخوانی، دشمنتراشی، موجسواری و در عین حال مظلومنمایی و در موارد دیگری از همین قبیل، خیلی به یکدیگر شباهت دارند؛ شباهتی که هم میتوان به ریشهیابی آن پرداخت و هم میتوان از آسیبشناسی آن سخن گفت.
🔹 اما عجالتا باید توجه داشت که مهمترین و خطرناکترین وجه اشتراک این دو، «دفاع از سکولاریسم و پلورالیسم» در لباسِ «دفاع از آزاداندیشی، دیکتاتورستیزی، گفتگو و همزیستی مسالمتآمیز» است؛ و این وجه اشتراک، همان ویروس منحوسی است که کار این دو عنصر فکری و سیاسی را به اینجا رسانده و علیرغم مهمنبودن خود آنها، به سخن آنها و خط تبلیغی آنها اهمیت میدهد.
🔸 یکی از سیاهترین نقاط موجود در گفتگوی نصیری با احمدینژاد ـ که بهروشنی از واقعیت اندیشۀ این دو خبر میدهد ـ نقطهنظر آنان در رابطه با مسئلۀ «ولایت فقیه» و «جایگاه ولی فقیه در جامعۀ اسلامی» است. اگر میهمان برنامه، با صراحت تمام و از روی انکار میپرسد: «فقهاء از کجا حق دارند دین تعیین کنند؟» میزبان نیز با صراحت تمام و از روی انکار میپرسد: «اگر رهبری صریحا فلان کار را ممنوع اعلام کنند، آیا این سخن لازم الاتباع است؟ آیا نگاه ما به ولایت فقیه این است؟» و این دقیقا همان «دم خروسی» است که در این بهاصطلاح «گفتگو برای گفتگو» بیرون زده است.
🔹 بهراستی دیگر چه امیدی میتوان داشت به کسی که با هشتگِ «ندبه»، «انقلاب اسلامی» را در کنارِ «سوسیالیسم» و «کاپیتالیسم»، «رفوزۀ آزمون عدالتگستری» معرفی کرده و این «واقعیت» را «مقدمۀ ظهور حضرت ولی عصر ارواحنا فداه» میداند؟
🔸 و البته این نکته نیز شایان ذکر است که به قول خواجۀ شیراز: اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد / من و ساقی به هم سازیم و بنیادش براندازیم. آری؛ «جبهۀ فکری و فرهنگی انقلاب اسلامی» عزم خود را برای رسیدن به اهداف عالی اسلامی و آرمانهای بلند الهی جزم کرده است؛ عزمی که از غریو غریتمندانۀ رهبر حکیم و شجاع انقلاب نشأت گرفته و با نالههای ناامیدانۀ امثال نصیری، به سستی نخواهد گرایید، ان شاء الله.
🏷 #نوشتار #نقد #مهدی_نصیری #محمود_احمدینژاد #عصر_حیرت #گفتگو #ولایت_فقیه #انقلاب_اسلامی #تمدن_اسلامی #واقعبینی #آرمانگرایی #سکولاریسم #پلورالیسم #التقاط
🆔 @Smh_Doaei
📣 چند نکتۀ مهم دیگر:
🔸 با تأمل در پدیدۀ «روز قدس»، هم میتوان به عیارِ «بصیرت معنوی و سیاسی» در وجودِ «امام خمینی قدّس سرّه» پی بُرد و هم میتوان کم و کیفِ «صدور انقلاب اسلامی» را به تماشا نشست.
🔹 «راهپیمایی روز قدس» ـ آن هم در آخرین جمعه از ماه مبارک رمضان ـ یکی از مهمترین نقاط پیوندِ «دیانت» و «معنویت» با «سیاست» است. به عبارت دیگر، این «آیین عبادی، سیاسی» یعنی: نجوای «الهی العفو»، با فریادِ «مرگ بر اسرائیل» است که انسان را به حقیقتِ «دین» و «عبودیت» متحقق میکند.
🔸 بدون شک، اگر نبود انرژی معنوی متراکم در جان مؤمنان شبزندهدار، شعارهای آنان در راهپیمایی روز قدس، اینگونه بُرد جهانی پیدا نمیکرد. همچنانکه اگر نبود نگاه توحیدی و انگیزۀ ایمانی نهادینهشده در وجود مجاهدان جبهۀ جهانی مقاومت، آنان نیز توان رویارویی با دشمنان تا بُن دندان مسلح را نداشتند. آری؛ در «جنگ ارادهها»، این «عابدان شب» و «شیران روز»ند که به پیروزی نهایی خواهند رسید.
🏷 #نوشتار #یادداشت #روز_قدس #امام_خمینی #انقلاب_اسلامی #بصیرت #توحید #سکولاریسم #جنگ_ارادهها
🆔 @Smh_Doaei
🔰 وقتی کینه کورت میکند
▪️ نگاهی گذرا به دفاعیۀ «مهدی نصیری» از «فیروز نادری»
✍ سید محمدحسین دعائی
۱. همانطور که قبلا گفتم، «مهدی نصیری» مسخ شده؛ و هرچه میگذرد، این مسخشدگی در او رسوخ بیشتری پیدا میکند؛ بهگونهای که این روزها، در گاهشمار فرهنگی، اقتصادی و سیاسی کشور، از شرّ هیچ اتفاق کوچک یا بزرگی برای لگد زدن به جمهوری اسلامی و البته رسوا کردن خود نمیگذرد.
۲. دفاع اخیر نصیری از «فیروز نادری»، بهقدری سست و سطحی است که با هیچ منطقی جز «کینهورزی نسبت به انقلاب اسلامی» نمیتوان آن را توجیه کرد.
او از یک سو با بیدقتی یا غرضورزی تمام، مخالفت نادری با «اساس اسلام» و «نهاد روحانیت» را به مخالفت با «جمهوری اسلامی» تقلیل داده و از سوی دیگر زمین و زمان را برای اثبات حقانیت و برائت او به یکدیگر میدوزد. به میان کشیدن بحث از اقسامِ «کفر»، ارائۀ تحلیلی خام از مقولۀ «استضعاف» و ارائۀ یک بستهبندی دینی از «تکثرگرایی» و «اباحهگری» در قالب انگارۀ التقاطیِ «عصر حیرت»، بخشی از تلاش مذبوحانۀ نصیری برای دفاع از «شخصیت فیروز نادری» است.
آری؛ اشتباه نشود! اینکه «شخص فیروز نادری» و ذات او چه موقعیتی دارد یا اینکه پروندۀ عمر او با چه وضعیتی بسته شد، مورد بحث نیست؛ بلکه سخن در تحلیل آراء و افکاری است که شخصیت او را شکل داده و در آیینۀ گفتار و رفتار او بروز و ظهور پیدا کردهاند.
۳. شخصیت فیروز نادری، حتی اگر مستحق مذمت نباشد ـ که هست ـ قطعا شایستۀ تجلیل نیست. زیرا او نه فقط بهمقتصای مبانی متقن معرفتی، بلکه بر اساس انگارههای سست نصیری نیز وضعیت قابلدفاعی ندارد. به عبارت دیگر، حتی اگر ملاک قضاوت دربارۀ انسانها، فقط «انسانیت و ارزشهای اخلاقی» باشد هم نمیتوان نادری را انسان شایستۀ تجلیلی دانست. زیرا او نه تنها هیچ احترامی برای صاحبان عقیدهای غیر از عقیدۀ خود ـ یعنی متولیان نهاد دین ـ قائل نیست، بلکه بهدنبال شکنجه و کشتن آنها در سیارهای دیگر است؛ و این یعنی اگر دستش برسد و قدرتش را داشته باشد، هم دیکتاتور است و هم مردمآزار.
۴. در پایان، این نکته نیز گفتنی است که: دفاعیۀ «نصیری» از نادری، عرصهای است برای رصد تناقضهای فکری و ریاکاریهای رفتاری او. بهراستی چگونه میتوان نگران دست کوتاه نادری از دنیا، شخصیت او، احترام او و حقوق انسانی و طبیعی او بود، اما در هجمه همهجانبه به مخالفان فکری و سیاسی خود، ذرهای از این نگرانیها را نداشت؟ یا چگونه میتوان به «حیرت حداکثری» معتقد بود، اما بهجای «احتیاط حداکثری»، به «ولنگاری و وادادگی حداکثری» رسید؟ و بالاخره اینکه چگونه میتوان در مسائل اعتقادی و در مواجهه با دینگریزیها و دینستیزیهای صریح، از آزادیخواهی، تکثرگرایی و رواداری دم زد، اما در عرصۀ تقابلهای سیاسی با جبهۀ انقلاب، اهل موضعگیریها و کنشگریهای بنیادگرایانه، تندورانه و جزماندیشانه بود؟
درست است؛ اینها همه نتیجهٔ «کینهورزی» و «مسخشدگی» است.
اعاذنا الله من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا.
🏷 #نوشتار #یادداشت #مهدی_نصیری #فیروز_نادری #عصر_حیرت #پلورالیسم #لیبرالیسم #سکولاریسم
🆔 @Smh_Doaei
[بخش ۲ از ۲]
وقتی به «عالیترین مفاهیم الهی، معنوی و کیفی»، «نگاه بشری، مادی و کمی» داری؛
وقتی نگاهت به «دین»، نگاه یک «باستانشناس» یا «کارشناس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری» است؛
وقتی نه «دین» را درست میشناسی، نه «جامعه» را؛
وقتی قرار است «جامعهشناس» باشی، اما از «واقعیتهای اجتماعی» بیخبری و از «روند تحولات اجتماعی» جا میمانی؛
وقتی فرمولهایی که آموختهای، تو را در تحلیلِ «واقعیتهای جامعۀ اسلامی» به بیراهه میبرند؛
وقتی از بُن دندان به «سکولاریسم» اعتقاد داری، وقتی «لیبرالیسم فرهنگی» را تقدیس میکنی، وقتی سر بر آستان «پلورالیسم» میسایی، وقتی در برابر «ایندیویدوالیسم» سجده میکنی و وقتی تا کمر پیش «پوزیتویسم» خم میشوی؛
وقتی از کلِ «منظومۀ معارف حسینی»، به یک برش سطحی از مناسک آن اکتفاء کردهای؛
وقتی «دستگاه عزاداری بر سید مظلومان» را در حد یک آیین متداول مذهبی فرومیکاهی؛
وقتی میخواهی «حرارت عشق علوی و حسینی در قلبها» را با فازمتر یا کیلومتر اندازه بگیری؛
وقتی «دست قدرت خدا» را در رونق بازار دین نمیبینی؛
وقتی بهطور همزمان، هم از «مردم» عصبانی هستی، هم از «حاکمیت»؛
وقتی توان حاکمیت برای «بازیابی و بازسازی سرمایۀ اجتماعی»اش را باور نمیکنی؛
وقتی کنشها و واکنشهای اجتماعی برخاسته از «بنیه قوی ملی و دینی مردم» برایت قابل هضم نیست؛
وقتی اینکه مردم «غصههای اقتصادی»، «دلخوریهای اجتماعی» و «اختلافسلیقههای سیاسی» را کنار گذاشته و برای دفاع از «دین» و «کشور»شان به خیابان آمدهاند، همۀ بافتههای ذهنیات را به هم میریزد؛
وقتی علیرغم ژست علمیات، شروع میکنی به «نیتخوانیهای عوامانه»؛
وقتی «جوشش انگیزههای پاک و مؤمنانه» را نادیده میگیری و بهخاطر دشمنی با «اسلام سیاسی»، مردم را به باد توهین میگیری؛
وقتی «فوران عشق علوی» را به چشموهمچشمی، ریاکاری و فرصتطلبی ترجمه میکنی؛
وقتی در تحلیلِ «پیادهروی اربعین» پیادهای و نمیفهمی که هیچ حکومتی توان راهاندازی چنین پویشی را ندارد؛
وقتی کیلومترها از فهم جشنهای چندکیلومتری غدیر عقبتری؛
وقتی جاده میپیچد، اما تو نمیپیچی؛
وقتی زمین میخوری و تصمیم میگیری تا ناکجاآباد سینهخیز بروی؛
وقتی دستت پوچ است، اما میخواهی مچ مخاطب را بپیچانی و برای جامعه نسخه بپیچی؛
آن موقع است که قلم به دست میگیری و از «سبقتگرفتن مؤمنان در جادۀ خیرات»، با عنوانِ «رقابت پوچ کیلومترها» یاد میکنی؛
غافل از اینکه با هیچ پرچ و پیچی نمیتوان این برچسب چیپ را به این اتفاق بزرگ چسباند.
آری؛
این قبیل «کجفهمی»ها و «کوررنگی»ها، به لطف خدا نمیتواند در «حرکت جهانی جبهۀ اهل حق» خللی وارد کند؛
اما بیم آن میرود که مبتلایان به خود را از حضور در کشتی نجات اهل بیت علیهم السلام محروم سازد.
ای کاش متنبه شوند.
📌 منتشرشده در:
▫️ خبرگزاری صدای حوزه: v-o-h.ir/?p=43979
▫️ خبرگزاری مهر: mehrnews.com/x32ztS
🏷 #نوشتار #یادداشت #محسنحسام_مظاهری #مهمانی_ده_کیلومتری #عید_غدیر #پیادهروی_اربعین #مناسک_دینی #جامعهشناسی #سکولاریسم
🆔 @Smh_Doaei
بهبهانۀ هجمههای جدید علیه مرحوم #آیة_الله_مصباح_یزدی
سلام بر تو ای مرد خدا!
ای آیینۀ دق منافقان، حتی وقتی بهظاهر نیستی!
ای آنکه همۀ مخالفان #اسلام_سیاسی و #انقلاب_اسلامی در دشمنی با تو به وحدت رسیدهاند.
آن هم به جرم انقلابینبودن!
حال آنکه تو جرمی جز شکستن کمر #لیبرالیسم، #سکولاریسم و #پلورالیسم نداری!
🆔 @Smh_Doaei
🔰 بازتاب منشور روحانیت در قاب تلویزیون
▪️ نیمنگاهی به سریال «سرزمین مادری»
✍️ سید محمدحسین دعائی
فصل دوم سریال موفق «سرزمین مادری» هم به پایان رسید؛ سریالی پُرمضمون و خوشساخت که نه بهدرستی دیده شد، نه ضریب رسانهای پیدا کرد و نه مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
در همین رابطه به چند نکته اشاره میکنم:
🔸 از توفیقات «سرزمین مادری» در عرصۀ کارگردانی، انتخاب بازیگر، چهرهپردازی و طراحی صحنه که بگذریم، باید بر این نکته تأکید کرد که این سریال، بدون فروغلتیدن در ورطۀ نمادزدگی، دلالتهای نمادین فراوانی داشت. یعنی در ضمن برخورداری از یک داستان جذاب و بهدنبال یک شخصیتپردازی قوی، توانست حجم قابلتوجهی از مطالب را نیز با نمادسازیهای زیرکانه و ظریفانۀ خود به مخاطب منتقل کند:
▪️ شخصیت اصلی داستان ـ یعنی «رهی» ـ در واقع نماینده شخصیت سیال و ممتد جامعۀ ایرانی در طول تاریخ ـ خصوصا دوران معاصر ـ است: یتیم، مظلوم، مهربان، متشخص، معنویتگرا، هوشمند، هنردوست، جسور، پویا، خستگیناپذیر، آرمانخواه، عدالتطلب، حقجو و ظلمستیز. بهعلاوه آنکه انتخاب نام «رهی» ـ بهمعنای راهرو، آزادشده یا هواخواه ـ برای این شخصیت را هم میتوان در همین راستا تحلیل کرد.
▪️ حضور «رهی» در میان «بهادریها» ـ بهعنوان یک خانوادۀ امروزی، با سبک زندگی مدرن ـ ، ارتباط او با «پروانه» و در نهایت دلکندنش از این فضا، میتواند استعارهای از نسبت جامعۀ سنتی ایران با عالم تجدد باشد.
▪️ همچنانکه حملۀ نیروهای ساواک ـ بعد از ماجراهای پانزده خرداد ـ به منزل «رهی»، دستگیری او و سقطشدن فرزندش نیز پرداختی نمادین از افول موقت نهضت و به ثمر نرسیدن تلاشهای انقلابیون در آن مقطع زمانی است.
🔸 یکی دیگر از وجوه مثبت سریال «سرزمین مادری»، تبیین هنرمندانۀ بخشهایی از تاریخ معاصر ایران است؛ همان امر مهم و در عین حال مهجوری که اساسیترین سلاح جبهۀ فکری و فرهنگی انقلاب در نبرد جاری این روزها، یعنی نبرد روایتهاست. برخی از واقعیتهای تاریخی روایتشده در این سریال از این قرارند:
▪️ فراز و فرود مبارزات مردم ایران بر ضد سلطنت پهلوی
▪️ دستهبندیهای سیاسی قبل از انقلاب
▪️ فساد درباریان، خصوصا اشرف
▪️ نفوذ بهائیان در دستگاه حاکم
▪️ جنایات ساواک
▪️ فقر عمومی و شکاف طبقاتی
▪️ ناکامی گروههای غیردینی ـ مثل حزب توده و ملیگراها ـ در مواجهه با رژیم
▪️ نقش عالمان دینی ـ مثل آیة الله کاشانی، شهید نواب صفوی و امام ـ در پیشبرد مبارزات
🔸 به نظر نگارنده بدیعترین ویژگی سریال «سرزمین مادری» آن بود که توانست برای نخستینبار، به یکی از مهمترین دغدغههای «امام خمینی رضوان الله علیه» ضریب رسانهای داده و آن را با زبان هنر تبیین کند؛ همان دغدغهای که بهطور مشخص و شفاف، در «منشور روحانیت» به آن پرداخته شده: «جریانشناسی سکولاریسم مذهبی» با تمرکز بر «انجمن حجتیه» و «گروه موسوم به ولایتیها»؛ انجمن و گروهی که هم قبل از پیروزی انقلاب، یکی از مهمترین موانع پیشرفت نهضت بوده و هم بعد از پیروزی انقلاب، دست از مقابله با حرکت امام و مهمترین مبنای آن، یعنی «اسلام سیاسی» برنداشتند. برخی از ویژگیهای این طیف که سریال «سرزمین مادری» توانسته آنها را به تصویر بکشد، از این قرارند:
▪️ اعتقاد به جدایی دین از سیاست
▪️ تحریف آموزۀ مهدویت و انتظار
▪️ سادهاندیشی و ظاهربینی
▪️ تموّل مالی و رفاهزدگی
▪️ عافیتطلبی و دنیادوستی
▪️ تحجر، تقدسمئابی، قشریگرایی و تمرکز کور بر ظواهری مثل: تلاوت قرآن، ذکرگفتن، روضهخوانی، ترک غیبت، حفظ حجاب و ...
▪️ حمله به امام با بهانههایی مثل: ایجاد آشوب در جامعه، به خیابانکشیدن مردم و به هدر دادن خون آنها
▪️ معرفی امام بهعنوان یک عالم تکرو و انکار حمایت دیگر علماء از جریان مبارزات
▪️ سکوت در برابر نفوذ بهائیت، در عین ادعای مبارزه با آن
▪️ همکاری با ساواک
▪️ و مخالفت با فلسفه و عرفان
🔸 آری؛ همچنانکه امام بزرگوار ـ بهشکل مکرر ـ نسبت به خیانتها و خطرات بالفعل و بالقوه این جریان هشدار داده و همانگونه که رهبر معظم انقلاب بارها از تهدید بزرگ «سکولاریسم مذهبی» ـ در حوزهها و هیئات ـ یا شکلگیری آنتیتز انقلاب در قم سخن گفتهاند، لازم است که مدیران حوزوی نیز به این مسئله و نحوۀ مقابله با آن توجه ویژهای داشته و برای آگاهسازی طلاب جوان در این عرصه، اقدام مؤثری انجام دهند؛ اقدامی که شاید بتوان از تبدیل «منشور روحانیت» به یک متن درسی و قراردادن آن در برنامۀ آموزشی حوزههای علمیه، بهعنوان یکی از مهمترین مصادیق آن نام برد.
🔸 بهعلاوه آنکه باید خطشکنی سریال «سرزمین مادری» در کشیدن نقاب از چهرۀ جریانهای مذهبی مخالف انقلاب را به فال نیک گرفته و همۀ زمینههای لازم برای تداوم، توسعه و توفیق این جهاد رسانهای را فراهم آورد.
🏷 #نوشتار #یادداشت #سرزمین_مادری #منشور_روحانیت #سکولاریسم
🆔 @Smh_Doaei
🔰 جریانشناسی «سکولاریسم مذهبی» در «منشور روحانیت»
🔸 دو راه استکبار ـ بهدنبال یأس از نابودی مطلق روحانیت و حوزهها ـ برای ضربهزدن به این نهاد مهم:
▪️ ارعاب و زور
▪️ خدعه و نفوذ
🔸 تمرکز استکبار بر «نفوذ» در پی از کار افتادن حربۀ ارعاب و تهدید در قرن معاصر
🔸 اولین حركت دشمن برای نفوذ به نهاد روحانیت: القای شعار جدایی دین از سیاست و جاانداختن آن در جامعه
🔸 بارزترین نتیجۀ این حرکت: شکلگیری طیفی از مذهبیهای سکولار و مخالف با اسلام سیاسی
🔸 مهمترین مصادیق این طیف:
▪️ انجمن حجتیه
▪️ گروه موسوم به ولایتیها
🔸 تعابیر و توصیفات امام دربارۀ این طیف:
▪️ روحانیون ناآگاه و بازیخورده
▪️ مقدسنماهای متحجر، بیشعور و واپسگرا
▪️ مقدسین نافهم و سادهلوحان بیسواد
▪️ روحانینماها و مقدسمئابها
🔸 جملات عجیب و دردناک امام دربارۀ آسیبها و خیانتهای انجمنیها و ولایتیها:
▪️ آنقدر كه اسلام از مقدسین روحانینما ضربه خورده است، از هیچ قشر دیگری نخورده است.
▪️ خوندلی كه پدر پیرتان از متحجران خورده است، هرگز از فشارها و سختیهای دیگران نخورده است.
▪️ ضربات روحانیت ناآگاه و آگاه وابسته، بهمراتب كاریتر از اغیار بوده و هست.
▪️ در ۱۵ خرداد ۴۲ گلولۀ حیله، مقدسمئابی، تحجر، زخم زبان و نفاق، هزاربار بیشتر از باروت سرب، جگر و جان را میسوخت و میدرید.
🔸 مهمترین شاخصههای انجمنیها و ولایتیها در مقابله با نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری امام:
▪️ منحصردانستن فقاهت به احكام فردی و عبادی و ممنوعدانستن دخالت در سیاست برای فقیه
▪️ فضیلتدانستن حماقت روحانی در معاشرت با مردم و معرفی آن بهعنوان ملاک احترام و تکریم
▪️ مخالفت با مبارزه بهخاطر شیعهبودن شاه
▪️ حرامدانستن همهچیز، کفردانستن یادگیری زبان خارجی و گناهشمردن تعلیم فلسفه و عرفان و نجسدانستن اهل آن
▪️ هموارسازی مسیر آمریكا و پهلوی برای کندن ریشهی دیانت و اسلام
▪️ متهمکردن نیروهای مؤمن انقلابی به: بینمازی، كمونیسم، وابستگی به انگلیس، آمریكا و روسیه، التقاط، حلالكردن حرامها و حرامكردن حلالها، حلالکردن قمار و موسیقی، كشتن زنان آبستن، تحریم نبرد با دشمنان خدا، بهسخرهگرفتن فرهنگ شهادت و شهیدان و اظهار طعنها و كنایهها نسبت به مشروعیت نظام
🔸 مهمترین گزارههای انجمنیها و ولایتیها در مخالفت با مبارزه:
▪️ شاه سایۀ خداست.
▪️ با گوشت و پوست نمیتوان در مقابل توپ و تانک ایستاد.
▪️ ما مكلف به جهاد و مبارزه نیستیم.
▪️ جواب خون مقتولین را چه كسی میدهد؟
▪️ حكومت قبل از ظهور امام زمان علیه السلام باطل است.
🔸 نتیجه قهری تداوم نگاه این طیف در حوزهها: تبدیل وضع آن به وضع كلیساهای قرون وسطی
🔸 مهمترین تناقضهای فکری و رفتاری انجمنیها و ولایتیها:
▪️ دیروز در سیاست دخالت نمیکردند؛ اما امروز تا مرز براندازی نظام و کودتا جلو رفتهاند.
▪️ دیروز سر به آستانۀ دربار میساییدند؛ اما امروز به روحانیون عزیز و شریف انقلابی تهمت وهابیگری و بدتر از آن میزنند.
▪️ دیروز میگفتند مبارزه با شاه حرام است؛ اما امروز میگویند مسئولین نظام كمونیست شدهاند.
▪️ دیروز هرگونه فساد و فحشا را برای ظهور امام زمان ارواحنا فداه راهگشا میدانستند؛ اما امروز از اینكه در گوشهای خلاف شرعی كه هرگز خواست مسئولین نیست رخ میدهد، فریاد وااسلاما سر میدهند.
▪️ دیروز مبارزه را تحریم کرده و به نفع شاه اقدام میکردند؛ اما امروز انقلابیتر از انقلابیون شدهاند.
▪️ دیروز با سكوت و تحجر خود آبروی اسلام و مسلمین را ریخته و پشت پیامبر و اهل بیت را شكستند؛ اما امروز خود را بانی و وارث ولایت معرفی کرده و حسرت ولایت دوران شاه را میخورند.
🔸 تأکید امام بر تداوم سکولاریسم مذهبی در جامعه:
▪️ هنوز این تفکر در حوزهها وجود دارد و باید مراقب بود كه اندیشۀ جدایی دین از سیاست از اهل جمود به طلاب جوان سرایت نكند.
▪️ طلاب جوان باید بدانند كه پروندۀ تفكر این گروه همچنان باز است و فقط شیوۀ مقدسمئابی و دینفروشی عوض شده است.
🔸 مهمترین الزامات مراقبت از انقلاب در مواجهه با سکولاریسم مذهبی:
▪️ حفظ اتحاد و الفت در بین روحانیت انقلابی بهعنوان یک وظیفهی شرعی و الهی
▪️ صرفنظر از تصورات و ایدههای شخصی و نادیدهگرفتن اختلافسلیقهها، اختلافبرداشتها و حتی ضعفمدیریتها
▪️ اولویتدادن به مقابله با ابرقدرتها بهعنوان سرچشمۀ همۀ مشکلات و نارساییها
▪️ مراقبت از افکار عمومی جامعه با انتخاب تعبیر و لحن صحیح
▪️ خودداری از بیاعتبارکردن مسئولان نظام و جلوگیری از ورود بیتفاوتها و بیدردها به صحنۀ انقلاب
▪️ بصیرت نسبت به حقیقت انقلاب و واقعیت کارنامۀ آن
🏷 #نوشتار #تلخیص #منشور_روحانیت #سکولاریسم
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی
📣 چند نکتۀ مهم دیگر:
🔸 با تأمل در پدیدۀ «روز قدس»، هم میتوان به عیارِ «بصیرت معنوی و سیاسی» در وجودِ «امام خمینی قدّس سرّه» پی بُرد و هم میتوان کم و کیفِ «صدور انقلاب اسلامی» را به تماشا نشست.
🔹 «راهپیمایی روز قدس» ـ آن هم در آخرین جمعه از ماه مبارک رمضان ـ یکی از مهمترین نقاط پیوندِ «دیانت» و «معنویت» با «سیاست» است. به عبارت دیگر، این «آیین عبادی، سیاسی» یعنی: نجوای «الهی العفو»، با فریادِ «مرگ بر اسرائیل» است که انسان را به حقیقتِ «دین» و «عبودیت» متحقق میکند.
🔸 بدون شک، اگر نبود انرژی معنوی متراکم در جان مؤمنان شبزندهدار، شعارهای آنان در راهپیمایی روز قدس، اینگونه بُرد جهانی پیدا نمیکرد. همچنانکه اگر نبود نگاه توحیدی و انگیزۀ ایمانی نهادینهشده در وجود مجاهدان جبهۀ جهانی مقاومت، آنان نیز توان رویارویی با دشمنان تا بُن دندان مسلح را نداشتند. آری؛ در «جنگ ارادهها»، این «عابدان شب» و «شیران روز»ند که به پیروزی نهایی خواهند رسید.
🏷 #نوشتار #یادداشت #روز_قدس #امام_خمینی #انقلاب_اسلامی #بصیرت #توحید #سکولاریسم #جنگ_ارادهها
🆔 @Smh_Doaei
اگر پیشرو بودن در احیاء حوزه سنتی به این است که تنها مطلب کانالتان در آستانه روز قدس، اثبات محرمیت مادرزن باشد، ما به این حوزه کافریم.
ضمنا مطمئن باشید که به حول و قوه الهی و به برکت مداد علماء و دماء شهداء، چنین حوزهای دیگر احیاء نخواهد شد.
#سکولاریسم
#منشور_روحانیت
🆔 @Smh_Doaei
هدایت شده از سیاهمشق | سید محمدحسین دعائی