eitaa logo
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
212 دنبال‌کننده
693 عکس
260 ویدیو
5 فایل
عضوی کوچک از جامعه حوزویان مشغول به تدریس، تحقیق و تبلیغ در جبهه انقلاب اسلامی مسئول قرارگاه مکتب توحید درگاه ارتباط: @SmhDoaei
مشاهده در ایتا
دانلود
﴿۷۷﴾ اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ يَا مُعِينُ، يَا أَمِينُ، يَا مُبِينُ، يَا مَتِينُ، يَا مَكِينُ، يَا رَشِيدُ، يَا حَمِيدُ، يَا مَجِيدُ، يَا شَدِيدُ، يَا شَهِيدُ. سُبْحانَكَ يَا لَا إِلٰهَ إِلّا أَنْتَ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ يَا رَبِّ. (٧٧) بارالها! چقدر نام‌های تو زیباست! همان نام‌هایی که هنگام دعا و در وقت عرض حاجت، تو را به آن نام‌ها خوانده و می‌کوشم تا از این رهگذر، خود را در معرض نگاه تو قرار دهم، ای عصای هر دست! ای مَحرم اسرار! ای گوهر شب‌چراغ! ای شراب مردافکن! ای شاهد هرجایی! ای سرو خوش‌خرام! ای نگار ستوده‌خصال! ای پادشاه پُرشوکت! ای غمّاز خون‌ریز! و ای ناظر غایب از نظر! تو از تمام پلشتی‌ها پاک و از همۀ پستی‌ها پیراسته‌ای، ای آن‌که هیچ خدایی جز تو نیست! ببین که از فرط بیچارگی، فریادم به آسمان بلند است! فریادم را بشنو، دستم را بگیر و با وصال خود، آتش فراقت را فروبنشان، ای یگانه پروردگار من! 🏷 🆔 @Smh_Doaei
💔 ... کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها؟ 🆔 @Smh_Doaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 یکی از زیباترین و تأثیرگذارترین کتاب‌هایی که در دوران نوجوانی خواندم، کتابِ «آسمانی‌ترین مهربانی»، تألیف نویسندۀ توانمند، جناب آقای «سید مهدی شجاعی» بود؛ کتابی که در آن، بخش‌هایی از زندگی امام جواد علیه السلام و ابعادی از شخصیت نورانی آن امام مهربان، در قالب هفتاد داستان کوتاه و جذاب، روایت شده بود. 🔹 طعم شیرین مقدمۀ این کتاب، هنوز در کام من هست:
می‌خواستم تو را خورشید بنامم ـ از روشنایی منتشرت ـ دیدم که خورشید، سکه صدقه‌ای است که تو هر صبح از جیب شرقی‌ات درمی‌آوری، دور سر عالم می‌چرخانی و در صندوق مغرب می‌اندازی؛ و بدین‌سان استواری جهان را تضمین می‌کنی. می‌خواستم نام تو را ابر بگذارم ـ از شدت کرامتت ـ دیدم که ابر دستمالی است که تو با آن عرق‌های آسمانی‌ات را از جبین می‌ستری و بر پیشانی زمین‌های تب‌دار می‌گذاری. می‌خواستم تو را آسمان بخوانم ـ از وسعت آبی نگاهت ـ دیدم که آسمان سجاده کوچکی است که تو برای عبادت مدامت زیر پا می‌افکنی. می‌خواستم تو را اقیانوس صدا کنم ـ از بی‌کرانگی‌ات ـ دیدم که اقیانوس جرعه آبی است که تو به لب‌های عطشناک زمین بخشیده‌ای. می‌خواستم تو را نسیم لقب دهم ـ از لطافت و مهربانی‌ات ـ دیدم که نسیم، فقط بازدم توست که در فضای قدسی فرشتگان تنفس می‌کنی. به اینجا رسیدم که: زیباترین و زیبنده‌ترین نام، همان است که خدا برای تو برگزیده است، ای کریم‌ترین بخشنده روی زمین! ای جواد! 🏷 🆔 @Smh_Doaei
منبر و روضه خانگی شهادت امام جواد علیه السلام ۱۴۴۵.mp3
27.27M
🔰 منبر شهادت امام جواد علیه السلام 🗓 ذوالقعده ۱۴۴۵ قمری / خرداد ۱۴۰۳ شمسی 📍 روضه خانگی 🎙 سید محمدحسین دعائی 📝 خلاصه مطالب: ▪️ تفاوت اصلی «دین اسلام» با دیگر ادیان ▪️ مهم‌ترین شاخصۀ «انسان تراز» ▪️ «انسان کامل» کیست؟ ▪️ هم «تقی»، هم «جواد» ▪️ الگوی اسلام برای «برنامه‌ریزی» ▪️ «خلوت با حق» یا «خدمت به خلق»؟ ▪️ الخلق عیال الله ▪️ به خدا قرض بده! ▪️ راز رهایی از «دلزدگی» و «افسردگی» ▪️ «ملاحت» و «حلاوت» این «لبخند» بیشتر است! ▪️ معنای «اخلاص» به زبان ساده ▪️ «شهید رئیسی»؛ هم «عزیز خدا»، هم «عزیز مردم» 🏷 🆔 @Smh_Doaei
مهر و مه ارچه در کف من نقره و طلاست مهریه‌ام فقط سپر ساده شماست آری پسرعموی عزیزم ازین به بعد زهرا به جان خود سپر جان مرتضاست 🏷 🆔 @Smh_Doaei
برادر محترم! جمهوری اسلامی و مردم، و دوستان ارتفاع گرفته‌اند. پس اگر می‌خواهید در مسیر خدمتگزاری به مردم حرکت کنید، از الگو بگیرید و به‌جای طعنه به شورای محترم نگهبان و همنوایی با تجدیدنظرطلبان، ساختارشکنان و براندازان، در جبران اشتباهات بکوشید. 🆔 @Smh_Doaei
🔰 نگهبانی از نگهبان ▪️ چند نکتۀ مهم دربارۀ «شورای نگهبان» با تکیه بر منظومۀ فکری «رهبر حکیم انقلاب» ✍️ سید محمدحسین دعائی ۱. نهاد قانونی و مقدس ، بر پایۀ دانش و تقوای جمعی از عادل‌ترین و مورداعتمادترین شخصیت‌های حوزوی و دانشگاهی کشور بنا شده و به همین خاطر یکی از مهم‌ترین مظاهر اقتدار و افتخار جمهوری اسلامی است. ۲. تخریب شورای نگهبان، از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، همواره یکی از مهم‌ترین اهداف دشمنان اسلام بوده است. به همین خاطر هر کسی که در مسیر تخریب این شورا قدم بردارد، مرتکب عملی غیرعقلی، غیرشرعی و غیرانقلابی شده و خواسته یا ناخواسته با جبهۀ دشمن همراهی کرده است. ۳. تخریب شورای نگهبان فقط در قالب مخالفت با اصل شورای نگهبان رخ نمی‌دهد؛ بلکه در ضمن تضعیف این نهاد و زیر سؤال بردن تصمیم‌های آن نیز محقق می‌شود. ۴. تخریب شورای نگهبان از یک سو به بی‌اعتباری انتخابات و سپس بی‌اعتباری نهادهای مبتنی بر انتخابات منجر شده و از سوی دیگر اسلامیت نظام را خدشه‌دار می‌کند. ۵. شورای نگهبان یقینا در کشف واقع معصوم نیست. اما هرگز نمی‌توان و نباید با مستمسک قرار دادن این عدم عصمت، حجیت قانونی این نهاد و فصل‌الخطاب‌بودن نظرات آن را منکر شد. ۶. با توجه به مصالح اهمی که در محافظت از اصل شورای نگهبان و التزام به تصمیمات این نهاد وجود دارد، هیچ‌کس حق ندارد حتی با یقین به اشتباه شورا، طوری به آن اعتراض کند که تخریب و تضعیفش را به دنبال داشته باشد. ۷. بسیاری از اشکالاتی که در عملکرد شورای نگهبان دیده می‌شود، ناشی از فقدان یا ضعف قانون است. فلذا به‌جای حمله به اعضای این شورا، باید به ارتقاء نرم‌افزار آن کمک کرد. ۸. همۀ منتقدان شورای نگهبان یکسان نیستند. بعضی به‌خاطر مخالفت با اسلام و انقلاب اسلامی و با التفات به اثر مقابله با شورا به انتقاد مشغولند. اما بعضی دیگر به لوازم انتقاد خود توجه نداشته و از اثرات آن غافلند. به امید دفع شر دستۀ اول و تنبه دستۀ دوم. ۹. به موازات تجدیدنظرطلبان و ساختارشکنان، نیروهای انقلاب نیز به برخی از تصمیمات شورای نگهبان، مثل عدم احراز صلاحیت بعضی صالحان و تأیید صلاحیت بعضی ناصالحان انتقاد دارند. اما در عین تلاش برای رفع مشکل، از تضعیف شورا خودداری کرده و به‌خاطر تأمین مصالح اهم، به تشخیص آن تن داده‌اند. ۱۰. آن‌چه گفته شد هرگز به‌معنای نفی ضرورت تلاش برای جبران خطاهای رخ‌داده نیست؛ تلاشی که قطعا به تصمیمات شورای نگهبان برکت داده و زمینۀ جلب بیشتر تفضلات الهی را فراهم می‌آورد. 🏷 🆔 @Smh_Doaei
تکلیف این بنده خدا رو معلوم کنید؛ بالاخره از نهج البلاغه استفاده بکنه یا نه؟ :) 🆔 @Smh_Doaei
﴿۷۸﴾ يَا ذَا الْعَرْشِ الْمَجِيدِ، يَا ذَا الْقَوْلِ السَّدِيدِ، يَا ذَا الْفِعْلِ الرَّشِيدِ، يَا ذَا الْبَطْشِ الشَّدِيدِ، يَا ذَا الْوَعْدِ وَ الْوَعِيدِ، يَا مَنْ هُوَ الْوَلِىُّ الْحَمِيدُ، يَا مَنْ هُوَ فَعَّالٌ لِما يُرِيدُ، يَا مَنْ هُوَ قَرِيبٌ غَيْرُ بَعِيدٍ، يَا مَنْ هُوَ عَلىٰ كُلِّ شَىْءٍ شَهِيدٌ، يَا مَنْ هُوَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ. سُبْحانَكَ يَا لَا إِلٰهَ إِلّا أَنْتَ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ يَا رَبِّ. (٧٨) ای تخت فرمانروایی‌ات مجلّل! ای کاخ گفتارت استوار! ای کاج کردارت ریشه‌دار! ای آتش خشمت خانمان‌سوز! ای رؤیای وصالت امیدآفرین و ای کابوس فراقت بیم‌انگیز! ای روش بنده‌پروری‌ات دلپذیر! ای طوفان اراده‌ات توفنده! ای روال دلجویی‌ات چهره‌به‌چهره! ای جام چشمت جهان‌بین! و ای شیوۀ پادشاهی‌ات رعیت‌نواز! تو از تمام پلشتی‌ها پاک و از همۀ پستی‌ها پیراسته‌ای، ای آن‌که هیچ خدایی جز تو نیست! ببین که از فرط بیچارگی، فریادم به آسمان بلند است! فریادم را بشنو، دستم را بگیر و با وصال خود، آتش فراقت را فروبنشان، ای یگانه پروردگار من! 🏷 🆔 @Smh_Doaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یا رحمة الله الواسعة و یا باب نجاة الامة ... 🆔 @Smh_Doaei
🔰 مدال‌آوران میدان محبت ✍️ سید محمدحسین دعائی شنیده‌ای می‌گویند برای بعضی چیزها نمی‌شود قیمت گذاشت؟ مثلا «مدال» که جدای از ارزش ریالی و دلاری فوق العاده، ارزش حقوقی و معنوی فراوانی هم دارد. حالا فکر کن یک جوان جویای نام و طالب تعالی، مدالی که با هزاران زحمت به دست آورده و نشانۀ موفقیت اوست را به دیگری هدیه بدهد. واقعا منطق این کار چیست؟ اصلا آیا منطق و عقلانیتی دارد؟ حتما که دارد. چون اگر نداشت، حُکماً عقلائی همچون «مدال‌آوران المپیادهای علمی» انجامش نمی‌دادند. آری؛ در زمانه‌ای که بعضی‌ها برای رسیدن به امثال این مدال‌ها در میادین مختلف، حاضرند خودشان و وطنشان را بفروشند، این جوان‌های بامعرفت، آن‌ها را به «رهبر انقلاب» هدیه دادند. اما چرا؟ پاسخ آن است که: چون به لذت کم قانع نیستند و می‌خواهند لذت بیشتری را تجربه کنند. به‌دست‌آوردن مدال، به‌گردن‌آویختن مدال، نگه‌داشتن مدال و نمایش‌دادن مدال، قطعا «لذت» دارد؛ اما لذت دیدار محبوب، شادکردن محبوب، ابراز علاقه به محبوب، اثبات محبت خود به محبوب و اعلام وفاداری به راه محبوب خیلی خیلی بیشتر است. جوانان مدال‌آور، قبل از آن‌که «مدال»هایشان را به رهبر محبوبشان بدهند، «دل»هایشان را به او داده بودند؛ دل‌هایی که با معجزۀ «محبت»، از طلا و نقره قیمتی‌تر شده‌اند. به‌قول خواجۀ شیراز: از کیمیای مهر تو زر گشت روی من آری به یمن لطف شما خاک زر شود دانش‌آموزان نخبۀ این کشور مدال‌هایشان را به «محبوب» هدیه دادند تا «مدال محبت» بگیرید؛ و گرفتند. آن‌ها می‌خواستند فقط او را ببینید و با او یک «نماز» بخوانند؛ نمازی که به قول آیة الله بهجت، اگر سلاطین عالم می‌دانستند چه لذتی در آن است، به‌خاطر آن دست از سلطنت خود می‌کشیدند. وه که چه معاملۀ پُرسودی ... مدال دادند، اما در مقابل از «نائب امام زمان ارواحنا فداه» وعدۀ «دعا» گرفتند. مدال دادند، اما از او «چفیه» ـ نماد مجاهدت ـ ، «انگشتر» ـ نشان معنویت ـ و مهم‌تر از انگشتر، «انگیزه» گرفتند. تازه ... همان مدال‌ها را هم از دست ندادند: «مدال‌ها را از شما فرزندانم قبول می‌کنم، اما معتقدم باید نزد خودتان باشد. ‌بنابراین مدال‌ها را که مایۀ سرافرازی است به شما بازمی‌گردانم.» بله دیگر؛ معامله با «خدا» و «دوستان خدا» همه‌اش سود است. هم لذت هدیه به محبوب را چشیدند، هم از باغ وصل او گلی چیدند و هم دوباره به مدال‌هایشان رسیدند؛ مدال‌هایی که چون مقبول محبوب واقع شده و از دست او رسیده‌اند، حالا ارزش و درخشش بیشتری هم دارند. آری؛ مدال‌آوران دلدادۀ ما ثابت کردند می‌توان «علم» را با «عشق»، «سواد» را با «سودا»، «ریاضیات» را با «معنویات» و «محبت» را با «معرفت» جمع کرد. آن‌ها هرچه مدال طلا و نقره داشتند را به رهبر انقلاب تقدیم کردند. دمشان گرم. اما خودشان هم می‌دانند که او به این مدال‌ها نیازی ندارد. چراکه به قول امام صادق علیه السلام، اگر همۀ دنیا را به یک مدال طلا تبدیل کنند، آن را به گردن مؤمن واقعی بیاویزند و این مدال از گردن او بیفتد، آن‌قدر برایش بی‌ارزش است که نه آویخته‌بودنش را متوجه می‌شود، نه افتادنش را. آن‌ها می‌خواستند رهبر انقلاب را خوشحال کنند که کردند. البته این را هم می‌دانند که دغدغۀ این روزهای او چیست و مصمم‌اند که آن را نیز برطرف کنند. آن‌ها می‌دانند خوشحالی او وقتی کامل می‌شود که با «مشارکت حداکثری مردم»، یک «رئیس‌جمهور شایسته و انقلابی»، جای خالی «رئیسی عزیز» را پُر کند. آن‌ها می‌دانند که او برای شکل‌گیری «خیزش علمی» و «جهش پیشرفت» در کشور، به جوانان این مرز و بوم دل بسته؛ جوانانی که خودشان ـ و نه مدال‌هایشان ـ گنج‌های اصلی این کشورند؛ همان‌هایی که می‌توانند تاریخ را عوض کنند. راستی! او ـ همان رهبر محبوب جوان‌های دانشمند و عاشق‌پیشۀ این کشور ـ خودش هم مدال است؛ مدال خدا به ایران اسلامی. او را خدا به ما داده که قدرش را بدانیم و زیر سایه‌اش طعم «زندگی همراه با بندگی خدا» را بچشیم. پس مدال که هیچ؛ جان خودمان را هم نثارش می‌کنیم. 📌 منتشرشده در پایگاه خبری تحلیلی صدای حوزه: https://v-o-h.ir/?p=45020 🏷 🆔 @Smh_Doaei