eitaa logo
اما بعد... | یادداشت‌های محمدجواد میری
143 دنبال‌کننده
14 عکس
4 ویدیو
2 فایل
درباره‌ی دین، دوران و ‌دور و بر محمدجواد میری ارسال پیام @smj_miry آدرس کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ دعوتید به معرفی برگزیده پنجمین دوره جایزه فرهنگی هنری شهید مهدی منصوب در میان همه جشنواره‌ها و جایزه‌ها و رویدادها، آن‌ها که مردمی است، معنا و شور دیگری دارند. که به یاد دانشجوی هنرمند شهید مهدی منصوب و با همت و ابتکار خانواده شهید به پنجمین دوره خود رسیده، هر بار محفلی جمع و جور اما محملی مهم برای بازنمایی آثار و هنرمندان انقلابی مشهد و خراسان شکل می‌دهد. هرچند متاسفانه خودم پنجشنبه مشهد نیستم و افتخار حضور در این محفل نورانی را ندارم، از همه اهالی فرهنگ و هنر دعوت می‌کنم این دعوت را مغتنم بشمارند. 🔻پنجشنبه ۲ آذر، ساعت 17:30 | مشهد، بلوار معلم، معلم ۱۸، نبش عدل ۱۶، واحد ۲ @smjmiry
🇮🇷 رأی من در انتخابات مجلس دوازدهم 🔻با هدف مبارزه با و انواع سیاسی و اقتصادی 🔻با ترجیح کارنامه و دیدگاه واقعی به ادعاها و رزومه‌های کم‌مایه 🔻برای تبدیل انتخابات از گروکشی سیاسی به میدان شناخت و انتخاب در درجه اول با شناخت کامل و دقیق، به نامزد جوان و در عین حال باتجربه، مسلط به مسائل شهری و ملی، شجاع، بابرنامه، پاکدست، تحول‌خواه و عدالت‌خواه ✅ دکتر میثم ظهوریان ابوترابی کد ۱۷۸۴ و همچنین با شناخت و تحقیق در مقایسه با سایر نامزدها به ترتیب اولویت به آقایان ✅ کاظم معتمدی‌فر کد ۲۲۳۲ ✅ نصرالله پژمانفر کد ۱۳۲۹ ✅ علی‌اصغر نخعی‌راد کد ۲۳۱۷ و حسنعلی اخلاقی کد ۱۱۵۱ رأی می‌دهم. برای آشنایی بیشتر با سوابق و دیدگاه‌های این نامزدها می‌شود به صفحه مراجعه کرد که از نظر من در مشهد دارای پخته‌ترین فرایند اصلح‌گزینی مبتنی بر حجت شرعی و توجه جامع به شاخص‌های مختلف نمایندگی بوده است: eitaa.com/etelaf_m_edalat محمدجواد میری @smjmiry
🇵🇸 🇮🇷 سلام و احترام ✅ تا کمک ها به غزه ارسال شد. 🔴 : قرار هست برای تعدادی از خانواده‌های فلسطینی که اکنون خانه و کاشانه‌شون در غزه ویران شده هر آنچه که مورد نیازشون هست تهیه کنیم. 💳
5029087001597700
کانون فرهنگي تبليغي شهيدالقدس (برای کپی رو شماره کارت کلیک کنید) 📤 نحوه ارسال پول : به کمک دانشجویان فلسطینی مقیم ایران از طریق خانواده هاشون در غزه آیا شما هم شریک میشوید؟ ‼️با توجه به اینکه این کارت را بابت این موضوع قرار دادیم نیازی به ارسال فیش نیست. ⁉️اگر سوالی بود میتوانید به این آیدی پیام دهید : @Shahideqods_admin 🇵🇸 @shahideqods
🔻به پویش پیمان محمد (ص) بپیوندید 🌐 میثاقی برای توقف تجارت نفت و غذا با اسرائیل ✍️ امضا و پیوستن به پویش: 🔗 www.muhammad-covenant.com نشر دهید... @smjmiry
چرا در اصلح بودن جلیلی شک ندارم؟ من از برنامه و کارنامه یا فرق مدیر اجرایی و مدیر راهبردی بحث نمی‌کنم.‌ هم و هم دو‌ مدیر تراز عالی‌اند که انگیزه‌شان خدمت است. تمام. به نظر من باید منش سیاسی این دو نفر، کیفیت تدابیرشان و هدفگیری و نگاه مدیریتی‌شان را مقایسه کنیم. بعلاوه، این که «چرا جلیلی اصلح است» در این یادداشت‌های آقایان ظهوریان، ثابتی و جعفری به خوبی بررسی شده. پس فقط چند نکته اضافه می‌کنم. 1⃣ مردی برای فرهنگ سیاسی اولین باری که شناختمش، زمستان ۷۸، دو سال و اندی بعد از دوم خرداد بود. در بحبوحه انتخابات مجلس ششم در مشهد، در اتاقکی که ستاد انتخاباتی سعید جلیلی بود، تراکت تک‌رنگ کوچکی توزیع می‌شد. پشت آن تراکت، متن کوتاهی بود که با همه گفتارهایی که آن روزها از چپ و راست می‌شنیدیم فرق داشت: هم به آفات ساختار اجرایی کشور اشاره کرده بود و هم به فقدان جامع‌نگری، از عوض شدن جای مسائل اصلی کشور با دعواهای فرعی گفته بود. مدیریت‌های نمایشی دولتی‌ها را نقد کرده بود و نظارت‌های سیاسی مجلسی‌ها را. جلیلی در مجلس ششم رای نیاورد و طبیعتاً حتی در لیست راستی‌ها هم نبود. ولی از همان زمستان سرد، گرمایی در ذهن و قلب یک عده جوان ایجاد کرد و طرز متفاوتی از کار سیاسی شاخص‌محور و فارغ از منفعت‌طلبی را یادشان داد. آنان از جلیلی آموختند در همه طیف‌های سیاسی، هم آدم منفعت‌طلب هست و هم دلسوز. یاد گرفته بودند مهم رسیدن به قدرت نیست، این است که درست رفتار کنیم و برای تبیین وضعیت کشور و معرفی اصلح بکوشیم تا مردم رشد کنند. جلیلی از همان ۲۵ سال پیش پرچمدار یک فرهنگ سیاسی متفاوت بوده و در این راه ثبات قدم داشته است. او هیچ‌گاه باند‌ نساخته و هم‌باندی‌هایی که سهمیه تضمینی در لیست‌های انتخاباتی داشته باشند، نداشته. او حتی در بحبوحه رقابت‌های انتخاباتی هم خود را مقید به رفتار اخلاقی می‌کند. و در این وانفسا داشتن چنین مدل سیاست‌ورزی ضرورت حیاتی ماست. جامعه هم، به آرامش و اخلاق بیش از پیش نیازمند است و میراث شهید را در دولت می‌جوید. این سبک سیاست‌ورزی جلیلی انفعالی هم نیست. او فعالانه حرکت می‌کند و آدمی تشکیلات‌ساز است. او مثل سیاسیونی نیست که فقط در ایام انتخابات دلسوز مردم شود. بلکه در تمام مدت، مثل یک رئیس جمهور مسئول، پیگیر مسائل کشور است. 2⃣ مردی برای میدان ایضا برخلاف سیاسیونی که در چالش‌ها و فتنه‌ها آفتابی نمی‌شوند، او در بحرانی‌ترین شرایط، فداکارانه به این سو و آن سوی کشور می‌رود. بین دانش‌آموزان و دانشجویان می‌رود و روشنگری می‌کند و پای حرف‌شان می‌نشیند. جلیلیِ متهم به بسته بودن، هم با نخبگان و کارشناسان طیف‌های مختلف تعامل دارد و هم با ، آن هم از جنس چالش و گفتگو و نه فقط بازدید و سرکشی. میدانی بودنش فراتر از مردمی بودنش است. 3⃣ مردی برای ایران جلیلی ایران‌دیده و ایران‌دوست است. او برای یافتن نقشه پیشرفت کشور سالها نه فقط کارگروه‌های تخصصی را فعال کرده، بلکه با ده‌ها سفر به نقاط مختلف شهری و روستایی، ظرفیت‌ها و چالش‌های را از نزدیک دیده و سنجیده. او نقشه ایران را فقط ندیده، زیسته. جلیلی به راستی می‌تواند ادعا کند «همه جای ایران سرای من -بخوانید دولت من- است». 4⃣ مردی برای اندیشه و فرهنگ جلیلی هم‌ در معارف اسلامی و در دانش آکادمیک سیاست صاحب‌نظر است، هم با کتاب و سینما مانوس است. زمانی که ریاست جمهوری مقامی سیاسی‌تر بود و نخست‌وزیر رئیس دولت بود، رهبر انقلاب کسی مثل شهید را برای ریاست جمهوری مناسب می‌دانست (اینجا). اما اکنون باز هم رییس جمهور، معاون اول نیست! از هاشمی تا رییسی هم شخصیت‌هایی صرفا مدیریتی نبودند. منطقی است دنبال کسی باشیم که مزایای یک متفکر و یک مدیر را همزمان داشته باشد. بگذریم. اهل کتاب می‌دانند رییس جمهوری که کتاب‌خوان باشد و مروج کتاب، چقدر ارزشمند است. اگر از مدیریت تکنوکرات گریزانیم، و اگر به دولت فکر می‌کنیم، لازمه‌اش راهبرانی متفکر حتی در سطح وزراست، چه رسد به ریاست جمهور. 5⃣ مردی برای جهانی شدن جلیلی دنیادیده و به‌روز است و نوگراترین ایده‌ها را دارد. حتی بخشی از فهمیده نشدن دولت سایه‌اش، به خاطر تفاوتش با روش دیگرانی است که دارند با شیوه‌های باندی کهنه سیاست‌ورزی می‌کنند. این دنیادیدگی جلیلی فقط به خاطر حضورش در مجامع جهانی یا تحصیلات آکادمیک نیست. او برای رصد وضعیت ایران در رقابت‌های جهانی، مدام مسیر پیشرفت فناوری و اقتصادی را مطالعه و رصد می‌کند. بعلاوه، در حالی که امروز قدرت در حال انتقال به آسیاست، جبهه مقاومت در حال پیشروی است، طوفان الاقصی و وعده صادق معادلات را بر هم زده و... ایران برای جایابی بهتر خود در این میان نیازمند سکانداری است که جهان‌دیده و جهان‌شناس باشد. محمدجواد میری @smjmiry
بسم الله ✅ درنگی بر نیمهٔ پر انتخابات دکتر محسن لبخندق بر خلاف موقعیت‌های مشابه انتخاباتی ادوار گذشته که در رقابت به حسب ظاهر می‌باختیم، این‌بار و پس از اعلام نتایج اصلا در قبض نیستم. شاید یک علتش مبرهن بودن پیروزی آقای پزشکیان بعد از اعلام ترکیب نامزدها از سوی شورای نگهبان و آمادگی روحی پیشینی باشد. اما بخشی از این حس درونی، از باب فرصت‌ها، الطاف خفیه و امکان‌های رو به جلویی است که در این انتخابات ذیل «طرح کلی انقلاب اسلامی» به روی ایران ما گشوده شده. مجال بیان تفصیلی‌اش نیست، اما به اختصار موارد ذیل به ذهنم می‌رسد: 🔻 ۱- هویدا شدن و البته تا حدودی خنثی شدن برخی مخاطرات آیندهٔ انقلاب، از جمله گسل‌های قومیتی-منطقه‌ای که می‌توانست در موقعیت‌های خطیرتری فعال شود و کشور و انقلاب را به چالش بکشد. این جنس مخاطرات البته قبلاً توسط برخی دلسوزان و تحلیلگران گوشزد شده بود، اما ظاهراً نیازمند چهره‌ای عریان بود تا جدی گرفته شود. نتیجه انتخابات ظرفیت ترمیم و پرشدن این گسل‌ را فراهم آورده است. 🔻 ۲- فراهم شدن فرصتی برای احیای سرمایه اجتماعی نظام خصوصا بعد از حوادث پاییز ۱۴۰۱. البته اگر سیستم هوشمند باشد و برخی عناصر خودعقل‌کل‌پندار به برخی اصلاحات سیاستی تن دهند. 🔻 ۳- مهیا شدن فرصتی مجدد برای تخلیهٔ حداکثری ایده‌ی غرب‌گرایی. هشت سال دولت روحانی ایدهٔ معامله با کدخدا را پیاده کرد و نهایتاً بن‌بست این ایده بر بخش زیادی از توده مردم هویدا شد، اما هنوز این ایده در جامعهٔ ما نیمه‌جان است و حیات دارد. باید فرصتی مهیا می‌شد تا تمنای کدخداپرستی به کف ظرفیت خود در جامعه برسد. با آمدن ترامپ، شرایط از جانب آن طرف ماجرا هم برای تزکیهٔ حداکثری جامعه از این تمنا فراهم‌تر است. 🔻 ۴- تجربهٔ فرصت ارتباط، گفتگو و پیوند با تودهٔ مردم توسط جریان انقلاب و توسعهٔ ترکیب اجتماعی متعلق به گفتمان انقلاب. این مورد حقیقتا از شگفتی‌های این دوره بود. حضور کف میدان، گفتگوهای عمیق چهره به چهره با تمام سطوح اجتماعی، تجربه‌های ارتباطی نوین و موفق مثل پویش تماس تلفنی و...، افق جدیدی به روی جبههٔ انقلاب گشود و به آن‌ها نشان داد که ما نیازمند گفتگو و ارتباط با مردم و خروج از کلنی‌های خودمان و دست‌یافتن به زبان و منطق عامه هستیم. ضمنا این تجربهٔ جدید نشان داد که این ارتباطات عمیق چقدر موثر است و در مواقف متعدد و نه صرفا در رقابت‌های سیاسی، قابل تکرار و الگوبرداری است. هم رشد مشارکت ملی و هم رشد رأی دکتر جلیلی آن هم در ترکیب شگفتی از تیپ‌های اجتماعی مختلف، شاهدی بر مؤثر بودن این تجربه بود. 🔻 ۵- شکل‌گیری و رشد فوق‌العادۀ سبد رأی گفتمانی انقلاب آن هم با قرائتی صریح، شفاف، بدون لکنت و بدون چندپهلوگویی در گستره‌ای به پهنای کشور و در ترکیبی از تیپ‌های اجتماعی بسیار متنوع. این رأی ۱۳ میلیونی که ای بسا اگر یک هفته دیگر طی می‌شد، می‌توانست به مرز ۱۶-۱۷ میلیون هم برسد، اگر عاقل باشیم و هنر بهره‌برداری داشته باشیم، بزرگترین سوخت موشک انقلاب برای ادامهٔ راه خود است. 🔻 ۶- نوزایی و جوشش درونی جریان انقلاب.‌ سازمان کنش‌گران سیاسی-اجتماعی انقلاب نیازمند یک رویش و نوزایی بود. رویشی که طرحی نو دراندازند و برخی مناسبات کهنه و ایده‌ها و ادبیات تاریخ‌گذشته را به فراخور تحولات جامعه نوسازی کند. شرایط انتخابات به گونه‌ای رقم خورد که دست پنهانی عناصر انسانی چنین جریانی را به هم پیوند دهد و نیروی اجتماعی بالقوه‌ای را برای آینده بر اساس یک گفتمان انقلابی و در عین حال نو، مهیا کند. البته این شبکهٔ پراکندهٔ انسانی برای تبدیل شدن به یک جریان سازمان‌یافته راهی طولانی و مخاطراتی فراوان در پیش خواهد داشت. خروج از نوعی عقلانیت ذیل ساختار جمهوری اسلامی و ناسازگاری با نیروهای رسمی نظام، دیگری‌سازی رادیکال و عدم تعامل با سایر نیروهای اجتماعی-سیاسی جامعه، فروغلتیدن در ادبیات تخصصی و نخبگانی و تبدیل شدن به یک صنف الیگارش‌مسلک و...، ازین دست مخاطرات است. این مخاطرات ضرورت یک عقلانیت انقلابی روبه‌جلو برای صیانت از این ظرفیت نوشکفته را ایجاب می‌کند. نکات دیگری در همین راستا هست که به شرط حیات انشاالله بعدا قلمی خواهد شد. و البته تبیین نیمهٔ خالی انتخابات هم اهمیت مضاعف دارد که امیدوارم توفیق نگارشش دست دهد.
❗️ خطاهای تحلیلی برخی نیروهای مردمی انقلاب بعد از انتخابات ✍ مهدی محمدآبادی 1⃣ جاهل و کوفی و... دانستن مردم انتخابات میراث چندصدهزار شهید و سازوکار حراست از نظام اسلامی در برابر دیکتاتوری اشراف و خواص است. امام (ره) فرمودند ‌جدایی مردم از سیاست، خطرناکتر از جدایی دین از سیاست است. جای برچسب زدن به مردم، در عملکرد خودمان بازنگری کنیم. به فکر آن ۵۰٪ باشیم که اصلا پای صندوق نیامدند. 2⃣ توهین به هموطنان ترک در اینکه استانهای غربی، وزن مهمی در تغییر نتیجهٔ انتخابات داشته‌اند شکی نیست. اما این دلیل نمی‌شود مردم را به تعصب کور قومی متهم کنیم؛ آن هم برای ترکهای غیور که در ادوار مختلف نهضت و انقلاب هزینه‌های سنگینی داده‌اند. برای تحلیل این نوع انتخاب مردم حتما نیاز به پیمایش اجتماعی است. چه‌بسا متغیرهای مهمتری در میان باشد که از چشم دور مانده است. 3⃣ توهین به اهل‌سنت و گفتمان وحدت متاسفانه فاجعهٔ جمعه خونین زاهدان آنچنانکه مد نظر رهبر عزیز انقلاب بود، از طرف مسئولان جبران نشد و بار منفی آن، در کنار برخی محدودیت‌ها برای شعایر مذهبی در مناطق تلفیقی و نیز عوامل مشترک کاهش مشارکت در سایر مناطق کشور، در نتیجهٔ انتخابات موثر بود. جالب اینجاست که در مناطقی که صداقت انقلابی در تعامل با هم‌وطنان اهل‌سنت اتفاق افتاد و همکاری صادقانه پیرامون مسایل مردم بین فعالان اهل‌سنت و بدنهٔ انقلابی معتقد به گفتمان وحدت رخ داده بود، نتایج بر خلاف پیش‌بینی‌های اولیه به‌سود دکتر جلیلی رقم خورد. لذا بچه‌های انقلاب باید خود را از زیر سایهٔ رسوبات سنی‌ستیزان انجمنی و متحجران مناسک‌گرا بیرون بیاورند و به کارآمدی حرف انقلاب در روش تعامل شیعه و سنی باور کنند. 4⃣ یقه‌گیری طرفداران دکتر جلیلی و دکتر قالیباف از یکدیگر بدنه اصلی نیروهای فعال انقلابی، در یکی از دو ستاد بودند. بعضی کش‌مکش‌های دور اول، وقت و سرمایهٔ زیادی از همه سوزاند. محدود ماندن در بحثهای تاکتیکی مبتنی بر نظرسنجی‌ها و دعوای اجماع و... که عمدتا از طرف فعالان سیاسی حزبی چپ و راست سرریز می‌شد، نقش مهمی در انفعال و بی‌تحرکی در اکثر ستادهای جلیلی و قالیباف و به‌تبع، وضعیت سرد انتخاباتی در شهرهای مختلف داشت. الان و بعد از رقم خوردن نتیجه به‌دست مردم، برگشتن به آن دعواها واقعا عقبگرد و دور از منطق و حکمت است. باید زودتر خود را در موقعیت پساانتخابات سازماندهی کنیم. «تایید و تصحیح و تکمیل» عملکرد دولت جدید با کمک مردم، بدون وفاق تحلیلی و عملکردی در بدنه کنشگر انقلابی، بسیار سخت خواهد بود. 5⃣ تحقیر رییس‌جمهور منتخب افتخار جمهوری اسلامی است که بارها از صندوق رای دولت مستقر، رقیب گفتمانیش خارج شده است. این بار هم آقای پزشکیان در انتخاباتی پیروز شده که دولت شهید رییسی برگزار کرده است. اکنون به‌جای تاختن به رای مردم، باید به این سازوکار افتخار کرد و به همه ملت ایران این را رساند که انتخابات بهترین سازوکار برای رقم زدن تحول و حرکت جمعی به سمت افق‌های بالاتر است و نظام اسلامی به رای مردمش خیانت نخواهد کرد؛ چون جمهوری اسلامی موجودیتی جز خواست و اراده و قیام خداخواهانهٔ مردم ندارد. اکنون آقای پزشکیان رییس‌جمهور تمام ملت ایران هستند و باید همه‌جوره کمکشان کرد تا ماشین را سلامت به مقصد برسانند. 🔺 @mahdi_muhamadabadi
جهاد جلیلی‌‌، جهش در فرهنگ سیاسی حزب الله تاملی در منطق عمل سیاسی سعید جلیلی ✍ دکتر سعید خورشیدی 🔹قسمت یک از دو 🔻این روزها که متاثر از نتایج انتخابات ریاست جمهوری، برخی گروه‌های سیاسی و رسانه‌هایشان، انگشت اتهام را به سمت سعید جلیلی و الگوی سیاست‌ورزی او نشانه رفته‌اند و سعی در حذف او از سپهر سیاست ایران دارند، فرصتی است برای نیروهای انقلاب اسلامی تا در الگوی متفاوت سیاست‌ورزی سعید جلیلی تامل کنند. اگر الگوی منش سعید جلیلی را فهم کنیم، حتی می‌توان عملکرد خودش را بر اساس الگوی کلان خودش نقد کرد. برای مثال این که بتوان ایده‌ها و برنامه‌های خود را با زبان توده مردم بیان کرد، الزامی جدی ذیل رویکرد تبیینی و تربیتی در انتخابات است. پس چه طرفدار جلیلی باشیم چه منتقد یا مخالف او، مسأله مهم، فهم منطق کنش اوست. او چگونه می‌اندیشید که انصراف نداد؟ چرا در موضع منتقد وضعیت موجود جمهوری اسلامی ننشست؟ چرا در مناظره از داماد پزشکیان مستقیم نام نبرد؟ و... ابتدا باید این پدیده را «فهم» کرد و سپس موضع جانبداری، بی تفاوتی و یا مخالفت اتخاذ کرد 🔻در دو دهه اخیر، خصوصا پس از رای نیاوردن در انتخابات ۹۲، جریان سیاسی اصولگرا فرصت و زمینه یافت تا ابتدا به صورت تلویحی و زیرپوستی و سپس عریان و صریح این انگاره را در میان حزب‌اللهی‌ها ترویج کند که «مسیر کسب قدرت از طریق سیاست ورزی مکتبی،‌ مسدود است! و اگر تمنای تحقق آرمان های انقلاب اسلامی در جامعه را دارید، راهکاری جز تن دادن به قواعد سیاست ورزی متداول (البته با کمی روتوش و آرایش) وجود ندارد». اصولگرایان چنین تصویر کردند که جبهه انقلاب تا وقتی که به «قواعد قبیله‌ای سهم بندی در لیست‌بندی‌ها»، «فنون جنگ روانی»، «بازی‌های تبلیغاتی»، «مصلحت‌سنجی‌های بی‌مبنا»، و «تاکتیک‌هایی چون اجماع» و... تن ندهد، اساسا گشایشی در وضعیت سیاسی‌اش رخ نخواهد داد. در این نگاه، انقلاب اسلامی و آرمان‌هایش، صرفا ویترین شعارها و وجهه ما را تامین می‌کند، اما قرار نیست را هم تعیین کند، بلکه سازوکارهای سیاست‌ورزی را باید از دیگران الگو بگیریم. تمکین به این راهبرد، نه تنها باعث شد که حزب الله آرام آرام از روش‌های سیاست‌ورزی خاص خود تنازل کند و کنش سیاسی‌اش رنگ و بوی عرفی بگیرد، بلکه منجر به کودتایی در فرهنگ سیاسی او شد، کودتایی که آن چه بر اساس مبانی نظری انقلاب اسلامی «فرع» دانسته می‌شد را بر «اصل» مسلط کرد. 🔻در نظام‌های سیاسی عرفی، اصلی ترین کارکرد انتخابات، انتقال قدرت به روشی غیرخشونت‌آمیز است و طبیعتا اصلی ترین هدف متصور برای حاضران در کارزار انتخابات نیز کسب قدرت سیاسی است. اما در نظام مبتنی بر نگاه امام و رهبری، انتخابات فراگیرترین سازوکار «سیاست‌ورزی» عموم مردم است. «سیاست‌ورزی» در مکتب امام اساسا یک «کنش و رشدمحور» است. همان طور که فرد برای رسیدن به کمال و تقرب الهی، در جهاد با موانع درونی مثل حسد و کینه و عجب و... اخلاق می‌ورزد، در جهاد با موانع بیرونی مثل ساختارهای ظالمانه و طاغوت‌ها و... باید سیاست‌ورزی کند. در این نگاه، کسب قدرت (ولو با انگیزه خالصانه خدمت) فرعِ رشد و تعالی روحی سیاستمدار، هواداران او و مخاطبان کنش سیاسی او قرار می‌گیرد. در این چارچوب، «سیاست‌ورزی مکتبی» برای یک کاندیدا صرفا محدود به رعایت اخلاق فردی اسلامی (مثل دروغ نگفتن، توهین نکردن، تهمت نزدن و...) نمی شود بلکه سنخی از کنش سیاسی است که در پی رشد و تعالی معنوی و اخلاقی سیاستمدار، بسیج‌شدگان و عامه مردم باشد و یا حداقل با رشد و تربیت هیچ یک از اینان در تعارض نباشد. پیروزی و شکست در انتخابات نیز صرفا بر اساس شاخص رای آوردن یا نیاوردن کاندیدای اصلح سنجیده نمی شود بلکه کاندیدایی موفق‌تر است که در برنامه رقابتی و انتخاباتی خود زمینه چنین «سلوک» تربیتی را بیش از دیگران برای هواداران خود و عامه مردم فراهم ساخته باشد. 🔻شاید یکی از دلایلی که الگوی کنشگری سیاسی سعید جلیلی برای دیگران (و حتی برای برخی از دغدغه مندان گفتمان انقلاب اسلامی) بعضا نامانوس و عجیب به نظر می‌رسید این بود که جلیلی از دریچه چنین مبنایی به انتخابات می‌نگریست. سابقه این نگاه سعید جلیلی به انتخابات را در فضای مجازی می‌توان در متن سخنان او در جمع دانشجویان در زمستان ۸۳ (چند ماه قبل تر از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴) پیگیری کرد. (isna.ir/x3LBrY) در شرایطی که نقل محافل تشکل‌های دانشجویی مباحثه و مشاجره بر سر احتمال حضور این کاندیدا و آن کاندیدا بود، او در کسوت یک استاد دانشگاه (و نه کاندیدای ریاست جمهوری) توجه دانشجویان (به مثابه کنشگران سیاسی عرصه انتخابات) را به اهمیت گفتمان‌سازی در فرصت انتخابات جلب می‌کند و آنان را به مجاهدت برای طرح یک گفتمان «حقیقی» و «کارآمد» در انتخابات ریاست جمهوری فرامی‌خواند. ادامه دارد... @smjmiry
جهاد جلیلی‌‌ و جهش در فرهنگ سیاسی حزب الله تاملی در منطق عمل سیاسی سعید جلیلی ✍ دکتر سعید خورشیدی 🔹قسمت دو از دو 🔻در واقع جلیلی در انتخابات ۴۰۳، عامل به توصیه‌های گذشته خودش بوده است. او در مقابل جنگ نرم طولانی مدت چند ساله دشمن مبنی بر کاشت تصویر «ایران در قعر دره»، تلاش کرد استعاره رهبری از موقف کنونی جمهوری اسلامی مبنی بر «در آستانه قله بودن» را در راهبرد تبلیغاتی خود عینی نماید. جلیلی ضمن بی‌اعتنایی به توصیه برخی کارشناسان رسانه‌ای که معتقد بودند (فارغ از اینکه واقعیت چیست) گفتمان تبلیغات ریاست جمهوری باید بر نفی و نقد گذشته استوار باشد تا مورد اقبال مردمی قرار گیرد، معتقد بود که گفتمان انتخاباتی باید ریشه در واقعیت و ناظر به حل مسائل امروز باشد. او برای پیروزی در انتخابات، بیش از چهل سال مجاهدت صورت پذیرفته در جمهوری اسلامی (رزمندگان دفاع مقدس، جهاد سازندگی، نهضت سوادآموزی، جهاد دانشگاهی، مدافعان حرم، مدافعان سلامت، ...) و نتایج و برکات پدید آمده ناشی از آن‌ها را نادیده نگرفت، بلکه همگان را به شکر جمعی و عملی این نعمات از طریق بهره گیری از فرصت‌های حاصل شده از آنان فراخواند. او با جامعه، از تصویر ایران در آستانه جهش و تعالی سخن گفت و با این ایده خود توانست بیش از سیزده میلیون رای کسب کند. 🔻پرهیز جلیلی از ورود به مشاجرات سخیف شخصی با سایر کاندیداها، صرفا یک وسواس اخلاقی یا پسند شخصی نبود. او نشان داد که مایل است که مردم در انتخابات، جدال اندیشه‌ها و مسلک‌های مختلف را مشاهده کنند و از مسیر مقایسه و ارزیابی این افکار،‌ اولا رشد یابند و ثانیا انتخاب درستی داشته باشند. نگرش تربیتی به سیاست ورزی و انتخابات، باعث می شود که افق عمل سیاسی کاندیدای جبهه انقلاب، کوتاه مدت نباشد، اهل دوپینگ سیاسی نباشد و متوجه این نکته باشد که ، بدنه را ضعیف و از درون تهی می‌کند. او به هوادارانش و بسیج‌شدگان ذیل خودش به چشم «عدد رای» نگاه نمی‌کند که توهم کند عنان آن‌ها به دست اوست و او می‌تواند با هر سنخ ائتلاف و اجماعی، آنان را به سبد رای دیگری «کوچ اجباری» دهد، بلکه او می‌بایست برای آن‌ها به مثابه عاملیت‌های انسانی، اصالت قائل شود. جلیلی در انتخابات اخیر به درستی چنین کرد. او از یک سو فهمید که تحلیل های ریاضی‌وار از کنش انسانی رای‌دهندگان نادرست است و انصراف او به نفع دیگران حتی نتیجه کوتاه مدت حسابگرایانه هم در پی نخواهد داشت. اما مهم‌تر از آن، روشن بود انجام چنین ریسک و قماری، عوارض و لطمات بلندمدت به بدنه اجتماعی جبهه انقلاب اسلامی خواهد زد. این انصراف به هسته مقاوم جبهه انقلاب، پیام ناممکن بودن کنشگری مستقل از جناح‌های سیاسی خواهد داد و به آنان این حس را منتقل خواهد کرد که انقلابیون پیاده‌نظام جناح اصولگرایند و انتخاب و فعالیت ما، اثری ندارد و این حسابگری‌های پشت پرده است که سرنوشت کاندیداها را مشخص می‌کند. تسری چنین نگاهی به فعالان سیاسی جبهه انقلاب، دعوت از آنان به کنشگری در بزنگاه‌های سیاسی آتی را مختل می‌کرد و عملا باعث ریزش جدی در کنش‌گری این بدنه اجتماعی می‌شد. 🔻چنین تحلیل و نگرش مبنایی، سعید جلیلی را برآن داشت که در مقابل فشار سهمگین و بی ضابطه سیاسیون اصولگرا مقاومت کند و آینده سیاسی حزب الله را تضمین نماید. امروز بخشی از انرژی تخریب جلیلی، حاصل جریان‌های سیاسی از جان گرفتن و تداوم این سنخ سیاست‌ورزی مستقل و مردمی در جامعه ایران است. آنان از جوانان مومن انقلابی‌ای می هراسند که در کارگاه بزرگ تربیت سیاسی انتخابات ۴۰۳، از یک سو شیرینی عاملیت سیاسی مستقل از لابی‌های سیاسی را چشیده و از سوی دیگر فعالیت‌های تبیینی‌اش در گفتگو با توده‌های مردم نه تنها موجبات همراهی بیش از سیزده میلیون نفر از جامعه را فراهم ساخته، که تقدیر و لبخند رضایت رهبر انقلاب اسلامی را نیز در پی داشته است. @smjmiry
...جان می‌دهم از حسرتِ دیدارِ تو چون صبح باشد که چو خورشید درخشان به درآیی چندان چو صبا بر تو گمارم دم همّت کز غنچه چو گل خرّم و خندان به درآیی در تیره شبِ هجرِ تو جانم به لب آمد وقت است که همچون مَهِ تابان به درآیی بر رهگذرت بسته‌ام از دیده دو صد جوی تا بو که تو چون سرو خرامان به درآیی حافظ مکن اندیشه که آن یوسفِ مَه‌رو بازآید و از کلبهٔ احزان به درآیی
ما زال بیننا بفکره وروحه وخطه ونهجه... او همچنان میان ماست با اندیشه‌اش جانش و آرمانش... -از بیانیه حزب الله لبنان-