🔔 #زنگ_تفریح
دو برادر بودن که کت و شلوار میفروختن.
*یکی شهرام یکی بهرام.*
شهرام مسئول جذب مشتری بود و بهرام قیمت میداد و همیشه آخر مغازه مینشست.
مشتری که میاومد شهرام با زبان بازی جنس رو نشون میداد و قیمت رو از بهرام میپرسید:
*داداش قیمت چنده؟*
بهرام میپرسید:
*کدوم یکی؟*
شهرام میگفت که:
*کت شلوار مشکی دکمه طلایی جلیقهدار.*
بهرام میگفت:
*820 تومن.*
ولی شهرام باز میپرسید:
*چند؟*
دوباره بلندتر میگفت:
*820 تومن.*
شهرام به مشتری میگفت:
*520 تومن.*
مشتری که خودش قیمت 820 رو شنیده بود با عجله 520 میداد و میخرید.
همه فکر میکردن شهرام کَره.
اما در حقیقت قیمت کت و شلوار 320 بود و مردم به خیال یک خرید خوب زود میخریدن. 😂😂😂😂
@smk3100
@sadeghiyemohebbi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔔 #زنگ_تفریح
آقا به خانمش گفته برو ماشینمو بشور
خانم با افتخار قبول کرده و این فیلمو به شوهرش نشون داده😂😂😂😂
@smk3100
@sadeghiyemohebbi
🔔 #زنگ_تفریح
کنار خیابان وایستاده بودم
باخودم گفتم:
آخرین مدل ماشیني كه در آينده سوار میشم چیه؟؟؟ 🤔🤔
همون لحظه يه آمبولانس نعش کش از بغلم رد شد.
روش نوشته بود
فکرشو نکن
آخرش مسافر خودمی😐😂
@smk3100
@sadeghiyemohebbi
#زنگ_تفریح
زن:غذا خوردی ؟
مرد:غذا خوردی ؟☺️
زن:دارم از تو میپرسم😐
مرد:دارم از تو میپرسم😋
زن:ادای منو در میاری ؟😕
مرد:ادای منو درمیاری ؟😂
زن:بریم خرید ؟😋
مرد:غذا خوردم 😐😂😂
@smk3100
@sadeghiyemohebbi
#زنگ_تفریح
يه عطسه کردم😱🤕
سريع رفتم قرص خوردم🏃♂️🏃♂️
سوپ درست کردم🚶♂️🚶♂️
آب نمک قرقره کردم😚😚
وقتي داشتم آب جوش ميخوردم ويروس اومد بيرون
گفت:
باشه... آروم وحشى!!
خودکشی نکن، خودم ميرم!🏃♂️
@smk3100
@sadeghiyemohebbi
#زنگ_تفریح
یه بار کلاس اول دبستان بغل دستیم بهم گفت:
مسخره …
منم گفتم : اسم بابات اصغره …
عاقا این دیگه تا آخر سال گیر داده بود
که تو اسم بابای منو از کجا میدونی
😂😂😂😂
@smk3100
@sadeghiyemohebbi
#زنگ_تفریح
بابام داشت لباسارو میگشت یهوگفت این پاکت سیگار توجیبت چیکار میکنه؟؟😡😡
گفتم این که لباس خودته😐
گفت جواب منو نده چرا درس نمیخونی !؟😑😂
@smk3100
@sadeghiyemohebbi
#زنگ_تفریح
رو دستم تقلب نوشتم رفتم سر جلسه
یه دفه مراقبه اومد بالای سرم گف داری چیکار میکنی؟
منم گفتم دارم دعا میکنم خدا کمکم کنه!!
گف پس اینا چیه رو دستت؟!؟!
منم یه نگا کردم گفتم:
وای باورم نمیشه خدا جوابارو بهم رسوند!!!🙈😍😁
هیچی دیگه معلمه با
اُلدنگی مارو انداخت بیرون
@smk3100
@sadeghiyemohebbi
#زنگ_تفریح
با بابام بحثمون شد.
یهو گفت یادته شیش سالت بود زمستون ساعت چهار صبح با بشکه تو صف نفت بودیم، بهت گفتم از کنار بشکهی خودمون تکون نخور من برم برات خوراکی بخرم، رفتم ساعت ده برگشتم هیچی هم نخریده بودم؟
گفتم خب؟
گفت اومدم خونه خوابیدم. خوب کاری کردم!😐😐
😂😂😂😂😂
@smk3100
@sadeghiyemohebbi
#زنگ_تفریح
مردی پس از طلاق گرفتن از همسر خود با او تماس گرفت!!
و گفت: خانم ببخشید
اشتباه کردم
لطفا مرا ببخش
و به خانه برگرد!!
زن در جواب گفت : آیا در کنارت یک لیوان داری؟
!؟!؟
مرد گفت: بله دارم!!
زن گفت: اکنون آن را محکم بر زمین بکوب.
مرد چنان کرد که زن گفته بود.
سپس زن گفت: حالا که دیدی آن لیوان شکسته و هزار تکه شده، آیا میتوانی تکه هایش را جمع کنی و دوباره بسازی!؟!؟
مرد در پاسخ گفت: نه نشكسته ، !!
ليوان استیل بود
و زن پاسخ داد: خدانکشتت چه آدمی هستی
عصر بیا دنبالم😂😂
@smk3100
@sadeghiyemohebbi