eitaa logo
کانال ســـرבار בلها
1.2هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
10هزار ویدیو
80 فایل
کانال سردار دلها با تاسی از الگوی حاج قاسم سلیمانی تمام همت را درمعرفی آن شهیدوالامقام بکار می بندد تا مکتب آن شهید را به نسل جامعه معرفی نمایید. قرارگاه بسوی ظهور
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸مقتل حضرت عباس علیه السلام وقتی كه ابالفضل تنهایی برادر را ديد آمد خدمت حضرت امام حسین(علیه السلام) و گفت: يا أخاه! آيا رخصت جهاد به من میدهى؟ فَبَكى الحُسَين ع بَكاء شَديدا امام حسين(عليه السلام) گريه شديدى كرد ثم قال يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي وَ إِذَا مَضَيْتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِي ‏ بعد فرمود: اى برادر! تو پرچمدار منى، اگر تو شهيد بشی لشكر من از هم می پاشد فَقَالَ الْعَبَّاسُ قَدْ ضَاقَ صَدْرِي وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاةِ وَ أُرِيدُ أَنْ أَطْلُبَ ثَأْرِي مِنْ هَؤُلَاءِ الْمُنَافِقِينَ. عباس_علیه السلام_عرضه داشت: آقا سينه ام تنگ شده و از زندگى خسته شده ام. ميخواهم از اين منافقین خونخواهى كنم. فَقَالَ الْحُسَيْنُ ع فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ امام حسين (عليه السلام) فرمود: مقدارى آب از براى اين كودكان طلب كن. فَذَهب العَباس وَ وَعظهُم وَ حَذَرهُم فَلَم ينفعهُم ابوالفضل رفت و آن مردم گمراه را موعظه نمود و از اين جنايت بر حذر داشت، ولى اثرى نكرد. فَرَجع إلى أخيهِ فَأخبَرهُ عباس به سوى امام حسين مراجعت و آن حضرت را آگاه نمود. فَسَمع الأطفال يُنادونِ اَلْعَطَش اَلْعَطَش ناگاه شنيد كه كودكان فرياد ميزنند العطش! العطش! فَرَكب فرسهُ وَ أخذ رمحه وَ القُربَة وَ قَصد نَحْوِ الْفُرات حضرت عباس_عليه السلام_بر اسب خود سوار شد و نيزه و مشك را برداشت و متوجه فرات گردید. فَأَحاطَ بِه أربعة آلاف مِمَن كانوا مُوَكِلين بِالْفُرات تعداد چهار هزار نفر كه موكل آب فرات بودند آن بزرگوار را محاصره كردند. وَ رموه بِالنبال فَكشفهُم او را تير باران می کردند ولى او لشكر را شكافت وَ قَتَلَ مِنهُم عَلى ما روي ثَمانين رَجُلا حَتى دَخل الماء. و بنا به آنچه كه روايت شده تعداد هشتاد نفر از دشمن را كشت تا بر سر آب رسيد. فَلَما أرادَ أن يُشرِب غرفة مِن الماء ذكر عَطَش الْحُسَين وَ أهلِ بَيتهُ فَرمى الماء وقتى خواست مشتى آب بياشامد بياد تشنگى امام حسين و اهل بيت آن حضرت افتاد و آب را ريخت. وَ ملأ القُربة وَ حَملها عَلى كتفه الأيمن و تَوجه نَحو الخيمة پس از اينكه مشك را پر از آب كرد و بدوش راست خود انداخت متوجه خيمه‏ ها گرديد. فَقطَعوا عَليه‏ الطَريق وَ أحاطوا بِه مِن كُلِ جانب دشمنان بر سر راه آن حضرت گرفتند و از هر طرفى او را محاصره نمودند. فَحاربهُم حَتى ضَربه نوفل الأزرق عَلى يَدهُ اليَمنى فَقْطعها حضرت عباس_عليه السلام_با آنان جنگید تا اينكه نوفل بن ازرق دست راست آن حضرت را قطع كرد. فَحمَل القُربة عَلى كتفهُ الأيسر فَضربه نوفل فَقْطَع يَدهُ اليسرى من الزند آن بزرگوار مشك را بدوش چپ انداخت و نوفل دست چپ وى را هم از بند جدا كرد. فَحمل القُربة بِأسنانه حضرت عباس_عليه السلام_بناچار مشك را به دندان گرفت. فَجاءهُ سهم فَأصاب القُربة وَ أريق ماؤها ناگاه تيرى به طرف آن بزرگوار آمد و به مشك آب اصابت نموده آب روى زمين ريخت ثُمَ جاءهُ سهم آخر فَأصاب صدره سپس تير ديگرى آمد و بر سينه مباركش جاى گرفت! فَانقلب عَن فرسهُ پس از اين جريان بود كه از بالاى اسب خود به زمين سقوط كرد وَ صاح إلى أخيهِ الْحُسَين أدرِكني و فرياد زد: ای برادر مرادریاب. فَلَما أتاُه رآه صريعا فَبَكىٰ وقتى امام حسين(عليه السلام)آمد و آن حضرت را ديد كه از پاى در آمده است گريان شد. و قال الحسين ع الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِي. امام حسين(علیه السلام)فرمود: الان پشتم شكست و راه چاره‏ ام قليل و اندك شد . ــــــــــــــــــــ🌘🍁ــــــــــــــــــــ بحار الأنوار، ج‏45، ص: 41