مگر میشوید اربعینی بود و به غزه نیندیشید
و به خون سرخ هنیه و ناله یتیمان نیندیشید
#اربعین
#اسماعیل_هنیه
#سرباز_نبرد_نرم
@snn313
پریروز در خانه
مشق موکبداری میکردم
با مدیر کاروانی از تهران
سر اینکه شام چی باشد
سه چهارساعت
بگومگو میکردم
#اربعین
#نجف
#سرباز_نبرد_نرم
@snn313
آیا من موشکهایی را که به سمت اسرائیل میرود،د از آسمان ایران خواهم دید یا از آسمان نجف.
#اسماعیل_هنیه
#اربعین
#سرباز_نبرد_نرم
@snn313
گاهی جراحت شعرم به قدری عمیق است که اینجا بستری نمیشود.
#سرباز_نبرد_نرم
@snn313
دیگر انگار باید به آخر برد قصه را
نشست و در بغل گرفت غصه را
#سرباز_نبرد_نرم
@snn313
اربعین قصه یک مردی...
ببخشید گفتم یک مرد
قهرمان اربعین یک زن بود
نام نامی او زینب بود.
همو که یک ذره هم مثل هیچکس نیست
نمره او در درس بصیرت هست بیست
#اربعین
#حضرت_زینب
#سرباز_نبرد_نرم
@snn313
من اگر فوت کنم
کسی داغدار نمیشود
نمیشود که هیچ، برعکس
خنک دار هم میشود،
امتحانش مجانیست.
#سرباز_نبرد_نرم
@snn313
تاول هم شد عضوی از واژههای پرتکرارِ مشایه، و هر بار یاد آور یک شب میان آتش و خار مغیلان، پای طفلان، صوت قرآن از گلوی یک شهید قطعه قطعه، و سوزناکتر آواز یک کودک، آنچهم دختر، که با صوتی حزین میگفت هر دم، کجاست بابایم عمه؟ پس کو عمویم عباس؟ در این هنگامِ بغضآلود، تازیانه در هوا چرخید و پایین و پایینتر، تا بگیرد صورت طفل را در بر، اگر نبود عمه. خدا میداند اگر نبود عمه، شاید برای یک عمر ــ کدام عمر، سه سالگی هم شد عمر!؟ ــ نابینا میشد دختر. همان بهتر اگر چشمی قرار است میزبان باشد، سر خاکستری سرورش را، انیس و مونسش را، و آن هم در میان تشت، هرگز نبیند.
#اربعین
#کربلا
#سرباز_نبرد_نرم
@snn313
اللهم ارزقنا رزقا حلالا طیبا واسعاٰ
روضه وداع، نسخهی مهلا مهلا
#خیمه_گاه
#اربعین
#سرباز_نبرد_نرم
@snn313